🌷#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش علی هست✋
#شهید امر به معروف و نهی از منکر
🌷#شهید علی خلیلی
یه روز یه پسر 19ساله ... ساعت دوازده شب
باموتور توی تهران پارس بوده..
داشته راه خودشو میرفته..
که یهو میبینه یه ماشین با چندتا پسر..
دارن دوتا دخترو به زور سوار ماشین میکنن..
تو ذهنش فقط یه ☝️چیز اومد...
👈ناموس کشورم ایران..
میاد پایین... درگیر میشه..
توی درگیری دخترا سریع فرار میکنن و دور میشن..
میمونه علی و...هرزه های شهر.. 😔
تو اوج درگیری بود که یه چاقو 🔪صاف میشینه رو شاهرگ گردنش..
میوفته زمین، کوچه خلوت، شاهرگ، تنها، دوازده شب..
علی تا نیم ساعت اونجا میمونه
پیرهن سفیدش سرخه سرخه
مگه انسان چقد خون داره.
اما خدا رحیمه..
یکی علی رو پیدا میکنه و میبره بیمارستان...
اما هیچ بیمارستانی قبولش نمیکنه..
خجالت میکشم بگم اون رو به ۲۶ بیمارستان بردند اما قبولش نکردند😭
تا اینکه بالاخره
یکی قبول میکنه و ..
عمل میشه
زنده میمونه😊
اما فقط دوسال بعد از اون قضیه
دوسال با زجر بیمارستان، خونه
میمونه تا تعریف کنه..چه اتفاقی افتاده؟؟
میگن یکی ازآشناهاش میکشتش کنار..
بش میگه علی اخه به تو چه؟ چرا جلو رفتی؟
میدونی چی گفت 🤔
گفت حاجی فک کردم دختر شماست...
ازناموس شما دفاع کردم..
اگه اون دنیا انگشتشو به طرفت گرفت...
گفت خدا...
من از این گله دارم...
داری جوابشو بدی...؟؟
علی متولد ۸ آبان ماه ۱۳۷۱
درگیری با اشرار: تیر ماه ۱۳۹۰
تاریخ شهادت: ۳ / ۱ / ۱۳۹۳
آدرس کانال ما✨💠:
#خادم_الزینب
http://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_چهارم
💠 ظاهراً دیگر به نتیجه رسیده و میخواست قصه را فاش کند. باور نمیکردم حیدر اینهمه بیرحم شده باشد که بخواهد در جمع #آبرویم را ببرد.
اگر لحظهای سرش را میچرخاند، میدید چطور با نگاه مظلومم التماسش میکنم تا حرفی نزند و او بیخبر از دل بیتابم، حرفش را زد:«عدنان با #بعثیهای تکریت ارتباط داره، دیگه صلاح نیس باهاشون کار کنیم.»
💠 لحظاتی از هیچ کس صدایی درنیامد و از همه متحیرتر من بودم. بعثیها؟! به ذهنم هم نمیرسید برای نیامدن عدنان، اینطور بهانه بتراشد.
بیاختیار محو صورتش شده و پلکی هم نمیزدم که او هم سرش را چرخاند و نگاهم کرد و چه نگاه سنگینی که اینبار من نگاهم را از چشمانش پس گرفتم و سر به زیر انداختم.
💠 نمیفهمیدم چرا این حرفها را میزند و چرا پس از چند روز دوباره با چشمانم آشتی کرده است؟ اما نگاهش که مثل همیشه نبود؛ اصلاً مهربان و برادرانه نبود، طوری نگاهم کرد که برای اولین بار دست و پای دلم را گم کردم.
وصله بعثی بودن، تهمت کمی نبود که به این سادگیها به کسی بچسبد، یعنی میخواست با این دروغ، آبروی مرا بخرد؟ اما پسرعمویی که من میشناختم اهل #تهمت نبود که صدای عصبی عمو، مرا از عالم خیال بیرون کشید :«من بیغیرت نیستم که با قاتل برادرم معامله کنم!»
💠 خاطره پدر و مادر جوانم که به دست بعثیها #شهید شده بودند، دل همه را لرزاند و از همه بیشتر قلب مرا تکان داد، آن هم قلبی که هنوز مات رفتار حیدر مانده بود.
عباس مدام از حیدر سوال میکرد چطور فهمیده و حیدر مثل اینکه دلش جای دیگری باشد، پاسخ پرسشهای عباس را با بیتمرکزی میداد.
💠 یک چشمش به عمو بود که خاطره #شهادت پدرم بیتابش کرده بود، یک چشمش به عباس که مدام سوالپیچش میکرد و احساس میکردم قلب نگاهش پیش من است که دیگر در برابر بارش شدید احساسش کم آوردم.
به بهانه جمع کردن سفره بلند شدم و با دستهایی که هنوز میلرزید، تُنگ شربت را برداشتم. فقط دلم میخواست هرچهزودتر از معرکه نگاه حیدر کنار بکشم و نمیدانم چه شد که درست بالای سرش، پیراهن بلندم به پایم پیچید و تعادلم را از دست دادم.
💠 یک لحظه سکوت و بعد صدای خنده جمع! تُنگ شربت در دستم سرنگون شده و همه شربت را روی سر و پیراهن سپید حیدر ریخته بودم.
احساس میکردم خنکای شربت مقاومت حیدر را شکسته که با دستش موهایش را خشک کرد و بعد از چند روز دوباره خندید.
💠 صورتش از خنده و خجالت سرخ شده و به گمانم گونههای من هم از خجالت گل انداخته بود که حرارت صورتم را بهخوبی حس میکردم.
زیر لب عذرخواهی کردم، اما انگار شیرینی شربتی که به سرش ریخته بودم، بینهایت به کامش چسبیده بود که چشمانش اینهمه میدرخشید و همچنان سر به زیر میخندید.
💠 انگار همه تلخیهای این چند روز فراموشش شده و با تهمتی که به عدنان زده بود، ماجرا را خاتمه داده و حالا با خیال راحت میخندید.
چین و چروک صورت عمو هم از خنده پُر شده بود که با دست اشاره کرد تا برگردم و بنشینم. پاورچین برگشتم و سر جایم کنار حلیه، همسر عباس نشستم.
💠 زنعمو به دخترانش زینب و زهرا اشاره کرد تا سفره را جمع کنند و بلافاصله عباس و حلیه هم بلند شدند و به بهانه خواباندن یوسف به اتاق رفتند.
حیدر صورتش مثل گل سرخ شده و همچنان نه با لبهایش که با چشمانش میخندید. واقعاً نمیفهمیدم چهخبر است، در سکوتی ساختگی سرم را پایین انداخته و در دلم غوغایی بود که عمو با مهربانی شروع کرد :«نرجس جان! ما چند روزی میشه میخوایم باهات صحبت کنیم، ولی حیدر قبول نمیکنه. میگه الان وقتش نیس. اما حالا من این شربت رو به فال نیک میگیرم و این روزهای خوب ماه #رجب و تولد #امیرالمؤمنین علیهالسلام رو از دست نمیدم!»
💠 حرفهای عمو سرم را بالا آورد، نگاهم را به میهمانی چشمان حیدر برد و دیدم نگاه او هم در ایوان چشمانش به انتظارم نشسته است. پیوند نگاهمان چند لحظه بیشتر طول نکشید و هر دو با شرمی شیرین سر به زیر انداختیم.
هنوز عمو چیزی نگفته بود اما من از همین نگاه، راز فریاد آن روز حیدر، قهر این چند روز و نگاه و خندههای امشبش را یکجا فهمیدم که دلم لرزید.
💠 دیگر صحبتهای عمو و شیرینزبانیهای زنعمو را در هالهای از هیجان میشنیدم که تصویر نگاه #عاشقانه حیدر لحظهای از برابر چشمانم کنار نمیرفت. حالا میفهمیدم آن نگاهی که نه برادرانه بود و نه مهربان، عاشقانهای بود که برای اولین بار حیدر به پایم ریخت.
#خواستگاری عمو چند دقیقه بیشتر طول نکشید و سپس ما را تنها گذاشتند تا با هم صحبت کنیم. در خلوتی که پیش آمده بود، سرم را بالا آوردم و دیدم حیدر خجالتیتر از همیشه همچنان سرش پایین است...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
http://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
🌷#شهیدی_که_سنگ_مزارش #همیشه_معطر_است
🔸او #فرمانده آر پیچیزنهای گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود. در یکی از پایگاه های زمان جنگ، به عنوان یک سرباز👤 معمولی کار میکرد.
🔹 #خدمت به رزمنده ها را دوست داشت. مثل همیشه برای سرکوبی و مبارزه با نفس داوطلبانه مشغول نظافت دستشویی ها بود🚽 برایش مهم نبود که بدنش همیشه #بوی_بد توالتها را بدهد.
🔸او همیشه مشغول #نظافت توالت های پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد میکند💥 و او #شهید و در زیر آوار مدفون میشود.
🔹بعد از بمب باران، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و #شهیدان بودند، متوجه میشوند که بوی شدید "گلابی" از زیر آوار می آید. وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید🕊 روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود.
🔸هنگامی که پیکر⚰ آن شهید را در #بهشت_زهرا تهران، در قطعه 26 به خاک میسپارند، همیشه سنگ قبر این شهید نمناک میباشد بهطوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک🌷 را خشک کنید، از آن طرف سنگ از #گلاب مرطوب می شود.
#شهید_احمد_پلارک
#سالروز_شهادت 🌷
( امروز سالروز شهادت این شهید عزیز میباشد .
#صلواتی جهت شادی روح این شهید بزرگوار )
#خادم_الزینب
http://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
سه دقيقه در قیامت 53.mp3
38.01M
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه پنجاه و سوم
* شهید و جایگاه شهید
* بهشت برزخی شهدا
* تفاوت عالم برزخ و قیامت
* قصرهای بهشتی
* جایگاه ویژه امام خمینی (ره) در عالم برزخ
* رزق خاص شهدا در بهشت
* کلاسهای عالم برزخ
* تفاوت لذت دنیا و بهشت
* داستان فوقالعاده از بهشت برزخی شهدا
* آموزش شهید در برزخ
* مجلس درس شهدا
📅99/01/25
⏰ مدت زمان: ۱:۰۲:۳۴
#مشهد
#شهادت
#شهید
.💚🍃.
آن که در جبهه جنگ #شهید می شود، یک بار جان می دهد و اسم #شهید هم رویش می ماند، اما سالک راه خدا هروز در مجاهده و جنگ با #نفس بارها و بارها #شهید میشود و کسی هم از #شهادت او با خبر نمی شود...
#شهدایی🌹
#خادم_الزینب
http://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
ازدواج شهدا.مراسم زیبا.m4a
1.68M
🦋 لباس سپاه💞
#ازدواجبهسبکشهدا
🎤 استاد حجتالاسلام کاظمی نژاد
#شهید ارفعی
#شهید سید مرتضی آوینی
♥️ #خادم_الزینب
http://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
#شهیدانہ
جادهےزندڱےام...
بدجور به پیـچ وخم افتاده!😔
💔دلم محتاج نیمنگاهــےازشماست؛
اے" #شهیـد"...🕊❣
اجابت ڪن دل خستهامرا...
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#خادم_الزینب
http://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
#دل_نوشته
جادهےزندڱےام...
بدجور به پیـچ وخم افتاده!😔
💔دلم محتاج نیمنگاهــےازشماست؛
اے" #شهیـد"...🕊❣
اجابت ڪن دل خستهامرا...
#اللهمالرزقناشهادتـــ
#خادم_الزینب
http://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
#شهید مدافع حرم محمد بلباسی
وضعیت : متاهل دارای چهار فرزند
بنامهای حسن ، مهدی ،فاطمه و فرزند چهارم بعد #شهادت پدر بدنیا آمد 😔
https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
🆔
🔻
از ناموس من و شما در مقابل اراذل و اوباش دفاع کرد، اعضای بدنش هم به بیماران هدیه خواهد شد.
روزنامه خبیث همشهری از نام #شهید برای او احتراز کرده و نوشته: #مرگ یک بسیجی در درگیری با اشرار!
#شهید_محمد_محمدی
🆔 @motevaselin_313
https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
🌷#شهیدی_که_سنگ_مزارش #همیشه_معطر_است
🔸او #فرمانده آر پیچیزنهای گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود. در یکی از پایگاه های زمان جنگ، به عنوان یک سرباز👤 معمولی کار میکرد.
🔹 #خدمت به رزمنده ها را دوست داشت. مثل همیشه برای سرکوبی و مبارزه با نفس داوطلبانه مشغول نظافت دستشویی ها بود🚽 برایش مهم نبود که بدنش همیشه #بوی_بد توالتها را بدهد.
🔸او همیشه مشغول #نظافت توالت های پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد میکند💥 و او #شهید و در زیر آوار مدفون میشود.
🔹بعد از بمب باران، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و #شهیدان بودند، متوجه میشوند که بوی شدید "گلابی" از زیر آوار می آید. وقتی آوار را کنار میزدند با پیکر پاک این شهید🕊 روبرو میشوند که غرق در بوی گلاب بود.
🔸هنگامی که پیکر⚰ آن شهید را در #بهشت_زهرا تهران، در قطعه 26 به خاک میسپارند، همیشه سنگ قبر این شهید نمناک میباشد بهطوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک🌷 را خشک کنید، از آن طرف سنگ از #گلاب مرطوب می شود.
#شهید_احمد_پلارک
#سالروز_شهادت 🌷
( امروز سالروز شهادت این شهید عزیز میباشد .
#صلواتی جهت شادی روح این شهید بزرگوار )
#خادم_الزینب
http://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
•••🕊•••
#ایستادهایم✌🏻♥️
مـــردهاے مـــرد🧔🏻
را آغــــــاز 👈🏻
و
پـــایــــان✋🏻
روشــــن اســـت✨🖤
#شهید
#شهید_هستهای
#شهیدمحسنفخریزاده
#حامد_زمانی
#بخوان_مرا_به_ایستادگی♥️
https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
#بی_مقدمه!!
🔹اگر گرفتاری دارید ..........
🔸بهتره که این #شهید رو خوب بشناسید و حاجت هاتون رو از این شهید بخواهید و بگیرید که افراد زیادی تا حالا خواسته اند و گرفته اند ...
🔹این چیزی که گفته شد حرف بنده نیست؛
که خواسته ی خود #شهید محمدرضا تورجی زاده هست!
🔸بخوانید:
"... تورجی هم آمد، مشغول صحبت شدیم، حرف از #آرزوهایمان شد...
بعد ادامه داد:
اما آرزوی من اینه که!
بعد #ساکت شد و چیزی نگفت...
همه گوش ها #تیز شده بود!
می خواستیم آروزی او را بشنویم!؟
🔹چند لحظه #مکث کرد و گفت:
من دوست دارم زیاد برام #فاتحه بخوانند...
زیاد #باقیات_صالحات داشته باشم...
می خوام بعد از #مرگ وضعم خیلی بهتر بشه...
🔸بعد ادامه داد:
من دوست دارم هر کاری می توانم برای #مردم انجام بدم...
حتی بعد از #شهادت!
چون حضرت امام گفت:
مردم #ولی_نعمت ما هستند..."
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
#یادش_با_ذکر_صلوات
https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
☘ گاهی عشق #معجزه میکند و بیسیمچی گردان ، آشنای غریب #شهدا می شود.
.
🍀امیر امینی ، #رزمنده ی ساده ی گردان که حال و هوای هر #عملیات را با #بیسیم به جاماندگان خبر میداد.
.
☘ فرمانده قلبش شد و #بیسیمچی #اشک و مناجاتش برای خدا . آنقدر دعا کرد تا عاشق ، مخلص و #شهید شد.
.
☘ عکاس ِجنگ، با دوربینی که از زیر خاک پیدا کرد ، #شهادت بیسیمچیِ عاشق را ثبت کرد و این #عکس برگی شد از دفتر #عشق، که این روزها دل هر آدم #سردرگمی را می لرزاند😣
.
🍃سربندش،چشم هایش که از خستگی #دنیا آرام گرفته است و لب های خونینش، که گویی هنوز هم #ذکر میگویند.اینها هرکدام روضه ای است برای آنان که #گرفتار دنیا شدهاند💔
.
🍀 او با #مناجات و گریههایش خالص شد برای خدا و خدا عزت نصیبش کرد و #عزیز شد برای دنیا و آدمهایش .
.
☘ کاش میشد عکس او را بر سر در قلب هایمان بیاویزیم، تا در دنیای #غفلت و #گناه کمی بندگی کنیم و او با بیسیماش از عشق به محبوب بگوید😢
.
🍃به مناسبت سالروز تولد #شهید_امیر_حاج_امینی
.
.
📆 تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۴۰ ، ساوه
.
📆 تاریخ شهادت: ۱۰ اسفند ۱۳۶۵ ، شلمچه، کربلای۵
.
🥀مزار: بهشت زهرای تهران
برای شادی روح بلنداین شهید🍅🕊🍎
هر کدوم ار اعضا نیت کنید و قرائت کنید سوره یس را ..............🍎🕊🍎
.https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسم به دست هاي عمو علم نمی افتد
#استوار_مجید_رجایی
#شهيد
🔸عضو کانال ولایی منطقه ۱۸ تهران شوید🔸
🆔@velayatrazm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎈 #وقت_عاشقی 💞
❤️ لحظاتی که دیگه ندارم😔💔
.
#همسران_شهدا_از_همه_خلق_خدا_عاشق_ترند
#شهید داریوش رضایی نژاد(دانشمند هسته ای)
#سبک_زندگی #عاشقانه_مذهبی #عاشقانه_شهدایی😍❤️
https://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22
🔷حکم شهادت ۱۶ آتشنشان تقدیم خانواده آنان شد
رئیس بنیاد شهید:
🔹پیرو مکاتبات بنیاد شهید با رهبر انقلاب، اعلام کردند #آتشنشانان_حادثه_پلاسکو که جان خود را فدای نجات دیگران کردند، #شهید تلقی میشوند.
🔹حکم مکتوب شهادت ۱۶ آتشنشان ایثارگر تقدیم خانواده آنان شد./تسنیم
@shahed_zolfaghari
«گفتم: «محسن جان! دیر میای بچهها نگرانتن». لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: «هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».
معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودیها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخریزاده». ...
(خاطرات همسر شهید)
🌹هفتم آذر سالگرد شهادت دانشمند هسته ای شهید محسن فخری زاده🌹
#خانواده
#شهید
#فخری_زاده
📷 به این عکسها خیرهشو، خیرهشو...
🇮🇷گلچینی از تصاویر شهدای مدافع امنیت اغتشاشات ۱۴۰۱
✍چقدر در رسانه ضعیف هستیم که نتوانستیم مظلومیت این شهدا و خباثت زامبیهای مقابلشان را بهدرستی تبیین کنیم...
اما در نقطهی مقابل ببینید که چگونه رسانههای معاند میتوانند روی اعدام یک محارب، پروپاگاندا به راه بیاندازند و بهراحتی جای #جلاد و #شهید را عوض کنند
🖌 محمد جوانی
این عکس معروفه به
نردبان شهادت...
تمام افراد حاضر در عکس #شهید شدند ....
شادی روح شهدا صلوات
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
کپی کن
اگر آن دختر لج نمی کرد و سرو وضع لباسش را کمی می پوشاند ...
اگر وقتی میخواست از خانه شان بیرون بیاید برای پدر باغیرتش یا برادر عزیزش، او و لباسش و شالش و ساعت قدم زدن شبش مهم بود... 😔
اگر به آن جوان هیز و هرزه و لات با ظاهرش چراغ نمی داد
اگر فکر نمیکرد که بدحجابی او و ظاهر پورن استاری او مریض ها را به سمتش می کشد و خودش که توان دفاع ندارد... باعث می شود یک شخصی دیگر غیرت دار تر از پدرش و برادرش از او که نه؛ از امنیتی که دارد از دست می رود مجبور است دفاع کند
وقتی ابلهانه فکر میکرد حجاب یک مسئله شخصی است... به تاثیرات آن بیحجابی فکر میکرد ، شاید می فهمید حجاب یک موضوع اجتماعی است...
شاید حالا #شهید #خوش_غیرت ما حمید رضا الداغی زنده بود
حالا شاید دخترش پدر داشت
حالا شاید مادرش جوان رشیدش را از دست نداده بود...
تاوان بی حجابی شما برای خانواده ها و امنیت این مملکت است
و باید دوباره بگویم
ننگ به تفکر آن شیخ #اصلاحات #خاتمی ملعون ننگ به #شیخ_بنفش #روحانی ملعون که اقداماتشان نه که حجاب اسلامی که تمدن 7 هزارساله حجاب در ایران را که قبل از اسلام رواج داشت را هدف گرفت...
و اما در پایان نوشته ام یادم نمی رود که بگویم باید چادر زنان محجبه و با ایمان مملکتم، مادران باحیا و خواهران باعفتم را می بوسم، همان که زیر سیاهی چادر عرق می ریزند اذیت می شوند اما لحظه ای حاضر نیستند امنیت اجتماع را خدشه دار کنند و به اوباش و لات ها و هیزها میدان بدهند... خاک چادرهایتان تبرک زندگی هایمان، ان شالله عرق پیشانیتان زیر چادر خاموش کننده آتش قهر الهی برایتان در آن دنیا باشد
همنشین مادر سادات باشید...
✍️روح اله غیاثی
هدایت شده از گروه جهادی شهید حسین معز غلامي
🔺دست نوشته #شهید محسن حججی در روز عرفه: خدایا معرفتم ده تا حسینی شوم و حسینی قربانی ات... خدایا شهیدم کن
▪️نکته این دست نوشته اینجاست که امثال ما معمولا وقتی دعا میکنیم دنبال حاجات شخصی و دنیوی خودمان هستیم اما امثال محسن #حججی، دعا کردن شان هم فرق میکرد که شهادت شان آنطور یک مملکت را تکان داد...
🌷 ۱۸ مرداد سالروز شهادت بنده نظر کرده ذات اقدس الهی #شهید_محسن_حججی گرامی باد
#محرم
#اربعین
#گروه_جهادی_شهید_حسین_معز_غلامی
https://eitaa.com/sh_h_gh_jahadi_group
📸 منزل #شهید_یاسرشجاعی که روز گذشته به ضرب گلوله تروریست های جنبش فواحش در نورآبادممسنی به شهادت رسید
به چهره #شهید بسیجی امنیت #سالگرد_مهسا نگاه کنید؛ نه ریش بلند دارد، نه روی پیشانی جای مهر است؛ صورتش آفتاب سوخته؛ خانهاش را مقایسه کنید با تمام مدعیان؛ با اصولگرایان و اصلاحطلبان؛ با آنانکه فرصت خدمت دارند و نگران صندلی قدرتند؛
خدا به دل دخترت آرامش و صبر بده
#شهید_یاسر_شجاعیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش جالب فرمانده محترم ارتش🎖
به عصبانیت و فحاشی یک سرباز🤭
خیلی دلم ایشون رو خواست❤️
حتما تا آخرش ببینید🎞
۲۱ فروردین ۷۸ سالروز شهادت
سپهبد شهید صیاد شیرازی🌹
شادی روح این اسطوره بینظیر
در میدان نبرد و ایمان، صلوات🌷
#شهید_صیاد_شیرازی
#شهید
مراسم بزرگداشت شهادت #سید حسن #نصرالله و شهید عباس #نیلفروشان
سخنران:حجتالاسلام والمسلمین #حسین زاده
قاری: حاج محسن #قاسمی
مداح: حاج جواد #عابدی
همراه با قرائت دعای پرفیض #کمیل
پنجشنبه ۱۲ مهرماه ۱۴۰۳ از نماز مغرب و عشا
#شهید _سید_حسن_ #نصرالله
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی💔
#شهید_سید_حسن_نصرالله💔
#سید_المقاومه💔
آستان مقدس امامزاده حسن علیه السلام
اداره کل اوقاف استان تهران
اداره اوقاف و امور خیریه غرب تهران
آستان_ مقدس_ امامزاده _حسن عليهالسلام
#منتظران_ظهور_تولید_دارو_تختی
https://eitaa.com/shhdMoezGholami_Jahadi