eitaa logo
دانشنامه امیرالمومنین (ع)
1.4هزار دنبال‌کننده
799 عکس
157 ویدیو
48 فایل
السلام علیک یا امیرالمومنین یا علی بن ابی طالب لطفا مطالب کانال را با ذکر #صلوات هدیه به روح مطهر #حضرت_زهرا (سلام الله علیها) انتشار دهید.🌹 کانال شخصی، بدون وابستگی به هیچ ارگان و یا ....
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️  از بزرگان اهل‌سنت در  خود می‌نویسد: ⬅️ حدثنا الحسن بن عمر بن شقیق بن اسماء الجرمی البصری حدثنا سلمة بن الفضل عن محمد بن اسحاق عن یحیی بن عباد بن عبدالله بن الزبیر عن ابیه عن عائشة انها قالت: وکان متاعی فیه خف وکان علی جمل ناج وکان متاع صفیة فیه ثقل وکان علی جمل ثقال بطیء یتبطا بالرکب. فقال رسول الله صلی الله علیه وسلم: حولوا متاع علی جمل صفیة وحولوا متاع صفیة علی جمل عائشة حتی یمضی الرکب. قالت عائشة: فلما رایت ذلک قلت یا لعباد الله غلبتنا هذه الیهودیة علی رسول الله. قالت: فقال رسول الله صلی الله علیه وسلم: یا‌ام عبدالله ان متاعک کان فیه خف وکان متاع صفیة فیه ثقل فابطا بالرکب فحولنا متاعها علی بعیرک وحولنا متاعک علی بعیرها. 👈 قالت: فقلت: الست تزعم انک رسول الله؟ قالت: فتبسم قال: او فی شک انت یا‌ام عبدالله؟ قالت: قلت: الست تزعم انک رسول الله؟ افهلا عدلت؟ وسمعنی وکان فیه غرب‌ای حدة فاقبل علی فلطم وجهی. فقال رسول الله صلی الله علیه وسلم: مهلا یا ابا بکر. فقال: یا رسول الله اما سمعت ما قالت؟ فقال رسول الله صلی الله علیه وسلم: ان الغیری لا تبصر اسفل الوادی من اعلاه. 🔥  از عائشه نقل می‌کند که گفت: (در سفرحجة‌الوداع) توشه من سبک‌تر و شترم نیز تندرو بود؛ ولی توشه صفیه سنگین‌تر و شترش نیز کندروتر بود و سبب شده بود که کاروان آرام حرکت کند، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)فرمود: توشه عائشه را بر شتر صفیه و توشه صفیه را بر شتر عائشه بار کنید، تا کاروان تندتر حرکت کند. 🔥عائشه می‌گوید: وقتی این چنین دیدم گفتم: ‌ای وای این زن یهودی پیش پیامبر از ما عزیزتر شد؟ رسول خدا فرمود: ای‌ ام‌عبدالله (کنیه عائشه) توشه تو سبک و توشه صفیه سنگین است، این سبب شده است که کاروان به آرامی حرکت کند و ما توشه او را بر شتر تو و توشه تو را بر شتر او بار کردیم. ❌ عائشه می‌گوید که من گفتم: 👈⁉️ رسول خدا تبسم کرد و فرمود: آیا در این مساله تردید داری ؟؟ عائشه می‌گوید: دوباره گفتم: آیا تو نیستی که خیال می‌کنی رسول خدا هستی! پس چرا عدالت را رعایت نمی‌کنی؟ ابوبکر که بسیار تندخو بود، جلو آمد و به صورتم سیلی زد، رسول خدا فرمود: صبر کن‌ ای ابوبکر!. ابوبکر گفت: ‌ای پیامبر خدا مگر نشنیدی که او چه گفت؟ رسول خدا فرمود: زنان وقتی غیرتشان به جوش می‌آید، ته دره را از بالای آن تشخیص نمی‌دهند. ‼️ 📚همین روایت را ابن‌حجر عسقلانی در کتاب المطالب العالیه وحلبی در سیره خود نقل کرده‌اند 📚 التمیمی، احمد بن علی بن المثنی (متوفای۳۰۷ ه)، مسند ابی یعلی، ج۸، ص۱۲۹، ح۴۶۷۰، تحقیق:حسین سلیم اسد، ناشر:دار المامون للتراث - دمشق، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۴ ه - ۱۹۸۴م.     📚 ، احمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، المطالب العالیة بزوائد المسانید الثمانیة، ج۸، ص۱۸۸، ح۱۵۹۹، تحقیق:د. سعد بن ناصر بن عبد العزیز الشتری، ناشر:دار العاصمة/ دار الغیث، الطبعة:الاولی، السعودیة - ۱۴۱۹ه.     📚 ، علی بن برهان الدین (متوفای۱۰۴۴هـ)، السیرة الحلبیة فی سیرة الامین المامون، ج۳، ص۳۱۳، ناشر: دار المعرفة - بیروت - ۱۴۰۰؛ 📚 ، محمد بن محمد ابوحامد (متوفای۵۰۵هـ، احیاء علوم الدین، ج۲، ص۴۱۸، ناشر: دار االمعرفة - بیروت ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ─┅═◇❁ @shiaAlawi❁◇═┅─
🔥 تبری چه کسی دشمن صلی الله علیه وآله است؟ ⚠️‍ رسول خدا صلی الله علیه و آله را دشمن خدا خطاب می کند. 🔶 یکی از مصیبت هایی که در تاریخ اسلام رخ داده و به هیچ عنوان ازحافظه تاریخ پاک نخواهد شد، قضیه طلب توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد که با جسارت کامل نسبت را به آن حضرت داد و مانع شد تا ایشان نوشته خود را بنویسند و با انجام دعوا و درگیری نزد آن حضرت، رسول مهر و رحمت را خشمگین کرد و به هدف خود رسید. 👈 سلیم بن قیس هلالی در کتاب معتبر «اسرار آل محمد علیهم السلام» از قول سلمان رحمة الله علیه چنین می نویسد: 🍃 وعن سليم بن قيس، قال: سمعت سلمان يقول: 🍃🌸 سمعت عليا عليه السلام - بعد ما قال ذلك الرجل ما قال وغضب رسول الله صلى الله عليه وآله ودفع الكتف ، 👈 ألا صلى الله عليه وآله عن الذي كان أراد أن يكتب في مما لو كتبه لم يضل أحد ولم يختلف اثنان؟ 👈 فسكت حتى إذا قام من في البيت وبقي عليهم السلام وذهبنا نقوم أنا وصاحبي ، قال لنا علي عليه السلام: إجلسوا. 🍂 فأراد أن يسأل رسول الله صلى الله عليه وآله ونحن نسمع، فابتدأه رسول الله صلى الله عليه وآله فقال: 🍁 يا أخي، أما سمعت ما قال ؟ أتاني قبل فأخبرني ، 🍁 وأن الله قد قضى الفرقة والاختلاف على أمتي من بعدي، فأمرني أن أكتب ذلك الكتاب الذي أردت أن أكتبه لك وأشهد هؤلاء الثلاثة عليه، ادع لي بصحيفة. 🍂 فأتى بها، فأملى عليه من بعده رجلا رجلا وعلي عليه السلام يخطه بيده. ⬅️ وقال صلى الله عليه وآله: إني أشهدكم إن أخي و و و في أمتي ، ثم الحسن ثم الحسين ثم من بعدهم . 🔥 بعد از آنكه آن مرد ( ) آن سخن را گفت و پيامبر صلى الله عليه و آله شد و «كتف» را رها كرد، 👈 از امير المؤمنين عليه السلام شنيدم كه فرمود: «آيا از پيامبر صلى الله عليه و آله نپرسيم چه مطلبى مى خواست در كتف بنويسد كه اگر آن را مى نوشت شد و دو نفر هم اختلاف نمى كردند»؟ 🍂سلمان می گوید: من سكوت كردم تا كسانى كه در خانه بودند برخاستند و فقط امير المؤمنين و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام باقى ماندند. 🍁 من و دو رفيقم ابوذر و مقداد هم خواستيم برخيزيم كه على عليه السلام به ما فرمود: بنشينيد.حضرت مى خواست از پيامبر صلى الله عليه و آله سؤال كند و ما هم مى شنيديم، 🔶 ولى خود پيامبر صلى الله عليه و آله ابتداء فرمود: برادرم، نشنيدی چه گفت⁉️ كمى قبل از اين نزد من آمد و به من خبر داد كه او اين امّت است و رفيقش ( ) گوساله آن است، و خداوند تفرقه و اختلاف را بعد از من بر امّتم نوشته است. 👈 لذا جبرئيل به من دستور داد: بنويسم آن نوشته اى را كه مى خواستم در كتف بنويسم و اين سه نفر را بر آن شاهد بگيرم. برايم ورقهاى بياوريد. 🍂براى حضرت ورقه اى آوردند. پيامبر صلى الله عليه و آله نام امامان هدايت كننده بعد از خود را يكى يكى املا مى فرمود و على عليه السلام بدست خويش مى نوشت. 🍁همچنين فرمود: من شما را شاهد مى گيرم كه برادرم و وزيرم و وارثم و خليفه ام در امّتم بن ابى طالب است و سپس و بعد و بعد از آنان نه نفر از فرزندان حسين اند. 📚 اسرارآل محمد، ج۲ص ۸۷۷ ➖🍂➖🍂➖🍂➖🍂➖🍂 ─┅═◇❁ @shiaAlawi❁◇═┅─
◽️◼️◽️◼️◽️◼️ جالب و خواندنی ملعون با شیعه‌ای حاضرجواب 🏴 خادم استرآبادی رضوان الله علیه، در کتاب مناظره خواندنی زیبایی را مینویسد: 👈 روزی متوکل ملعون نظرش بر شخصی افتاد که وضع مردم آن زمان نداشت، از او پرسید از چه قبیله‌ای و چه نام داری؟ گفت: از بنی مخنثم و نام من منصور است. پس متوکل پرسید که بعد از رسول خدا خلیفه که بود؟ گفت: اسد الله الغالب و مظهر العجایب مولانا علیهما السلام. پس متوكل به غلامان امر کرد تا او را بزنند، و در حین زدن غلامی به او گفت: بگو . 👈 پس آن مرد گفت: یا امیر ابو بکر. پس متوكل گفت: خلیفه دیگر کیست؟ گفت: الطاعن بالرمحين و الضارب بالسيفين و مصلى القبلتين ابی الحسنین امیر المؤمنین علی ابن ابی طالب علیهما السلام. 👈باز متوكل امر به زدن او کرد، غلامی به او گفت: بگو . آن مرد گفت: یا امیر عمر. 👈متوکل گفت بگو دیگر کیست؟ گفت: ابن عم رسول صلی الله علیه و آله و علیها السلام الذي انزل الله فيه انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذين يقيمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون مولنا و مولى الثقلین علی بن ابی طالب علیهما السلام. باز به همان طریق متوكل امر به زدن او نمود. یکی گفت: بگو . گفت: یا امیر عثمان. پس متوكل گفت دیگر کیست؟ گفت: یا امیر . متوكل گفت: یا اخ المخنث این بار که نوبت على بود، نام او را چرا ترک کردی⁉️ گفت: یا امیر هر بار که نام على را بردم امر به زدن من کردی این بار از تو ترسیدم، و کسی که مانند ایشان ظالم باشد حجاج را دانستم، نام او را بردم. 👈 پس متوكل گفت: افضل بود یا ؟ آن مرد گفت: عایشه. متوکل گفت: چرا؟ گفت: زیرا که خدای تعالی فرموده: و فضل الله المجاهدين على القاعدين أجراً عظیما (آیه ۹۵ سوره نساء) و عایشه در بصره [علیه امیر المومنین علیه السلام] چنان که می‌دانی جنگ بسیار کرد و عایشه بود (جنگجو) هم شد (کنایه به فتنه جمل توسط عایشه) در حالی که فاطمه علیها السلام از خانه بیرون نرفت. 👈متوكل گفت: از بنی مخنث کسی شیعه نبوده است، چگونه تو شیعه‌ای در آن قوم؟ آن مرد گفت اگر امانم دهی بگویم. متوکل گفت: تو را امان است. گفت: بدان سبب که من حلال زاده‌ام و مادر و جدات و آبا و اجداد من زنا نکرده‌اند و از زنا حاصل نشده‌اند. پس متوکل از روی غضب گفت او را از اخراج نمودند. 📚 انساب النواصب،صفحه ۸۵-۸۶ ▫️🏴▫️🏴▫️🏴▫️🏴▫️ ─┅═◇❁ @shiaAlawi❁◇═┅─
🔹🔶🔹🔶🔹🔶 اعتراف به فضائل امیر المومنین مولانا علی علیه السلام 🔥 عالم مشهور اهل سنت در " كتاب "و ابن عساکر دمشقی از مشهورترين علمای اهل سنت در " كتاب " روایت کرده‌اند: 🔺وأخبرنا الامام العلامة فخر خوارزم أبو القاسم محمود بن عمر الزمخشري الخوارزمي ، أخبرنا الاستاذ الامين أبو الحسن علي بن الحسين بن مردك الرازي ، أخبرنا الحافظ أبو سعيد بن إسماعيل بن الحسن السمان ، حدثنا محمد بن عبد الواحد الخزاعي ـ لفظاً ـ اخبرني أبو محمد عبد الله بن سعيد الانصاري ، حدثنا أبو محمد عبد الله بن ادران الخياط الشيرازي ، حدثنا إبراهيم بن سعيد الجوهري ، ـ وصي المأمون ـ حدثني أمير المؤمنين الرشيد ، عن أبيه ، عن جده ، 👈عن عبد الله بن العباس قال : سمعت عمر بن الخطاب ـ وعنده جماعة فتذاكروا السابقين إلى الإسلام ـ فقال : أما علي فسمعت رسول الله يقول : فيه لوددت أن لي واحدة منهن ، فكان أحب الي مما طلعت عليه الشمس. 👈كنت و و وجماعة من أصحابه ، إذ ضرب النبي بيده على منكب علي فقال له : يا علي أنت إيماناً ، وأول المسلمين اسلاماً ، وأنت مني بمنزلة من موسى . 🔻عبد الله بن عباس گفت: گروهی نزد عمر بن خطاب صحبت از پیشی گیرندگان به اسلام به میان آوردند. عمر گفت: اما در باره على: از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در باره او سه ویژگی شنیدم که اگر یکی از آن‌ها را می‌داشتم دوست‌داشتنی‌تر از تمام چیزهایی که خورشید بر آن می‌تابد بود. و و و گروهی از یاران حضرت حاضر بودیم که پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر شانه على (علیه السلام) زد و فرمود: ای علی تو در میان مومنان و در میان مسلمانان اولین اسلام آورنده‌ای، تو نزد من مانند (علیه السلام) نزد موسی (علیه السلام) می‌باشی. 📚 المناقب خوارزمی، صفحه ۱۹، چاپ المطبعة الحیدریة 📚تاریخ مدینة دمشق، جلد ۴۲، صفحه ۱۶۷، چاپ دار الفکر ╭─═ঊঈ علے ঊঈ═─╮ 🌹 @shiaAlawi ╰─═ঊঈ مولا ঊঈ═─╯
◼️⬛️◼️⬛️◼️⬛️ (ع) ◼️ از معروفترين علمای اهل سنت در " کتاب " در مورد اتفاقی عجیب در مورد می نویسد: 🔺 أَخْبَرَنِي عَبْدَةُ بْنُ عَبْدِ الرَّحِيمِ قَالَ: أَخْبَرَنَا عَمْرُو بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ: أَخْبَرَنَا يُونُسُ بْنُ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنِ الْعَيْزَارِ بْنِ حُرَيْثِ، عَنِ النُّعْمَانِ بْنِ بَشِيرٍ قَالَ: 👈 اسْتَأْذَنَ عَلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَسَمِعَ ، وَهِيَ تَقُولُ: «وَاللهِ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ أَحَبُّ إِلَيْكِ مِنْ أَبِي، فَأَهْوَى إِلَيْهَا أَبُو بَكْرٍ لِيَلْطِمَهَا» 👈وَقَالَ: يَا «أَرَاكِ تَرْفَعِينَ عَلَى رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَأَمْسَكَهُ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، وَخَرَجَ أَبُو بَكْرٍ مُغْضَبًا» فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: يَا عَائِشَةُ «كَيْفَ رَأَيْتِنِي مِنَ الرَّجُلِ؟» 👈 ثُمَّ اسْتَأْذَنَ أَبُو بَكْرٍ بَعْدَ ذَلِكَ، وَقَدِ اصْطَلَحَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَعَائِشَةُ فَقَالَ: «أَدْخِلَانِي فِي السِّلْمِ كَمَا أَدْخَلْتُمَانِي فِي الْحَرْبِ» فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «قَدْ فَعَلْنَا» 🔻 ابوبکر اجازه ورود بر پیامبر را خواست، در این هنگام را شنید که به پیامبر می گفت: به خدا سوگند! می دانم همانا علی نزد تو از پدرم و من محبوب تر است. این جمله را دوبار و یا سه بار گفت. 👈ابوبکر اجازه ورود گرفت تا اینکه داخل شد. پس به سوی عایشه برد تا به رخسارش سیلی بزند و به او گفت: ! دیگر نشنوم صدایت را بر رسول خدا بلند نمایی». 👈رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) در این حالت جلوی ابوبکر را گرفت. ابوبکر، خشمگین شد و از منزل بیرون رفت. 👈 پيامبر (صلی ‏الله ‏عليه‏ وآله) به عايشه فرمودند: من تو را از نجات دادم. چند روز بعد ابوبكر اجازه ورود خواست. آن دو كرده بودند. گفت: همانگونه كه هنگام جنگ شما به من اجازه داديد هنگام صلح نيز اجازه دهيد و پيامبر (صلی ‏الله ‏عليه‏ وآله) فرمود: اجازه داديم 📚السنن الکبری للنسائی، جلد 7، صفحه 448 ،الناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: الأولى، 1421 هـ - 2001 م ،أشرف عليه: شعيب الأرناؤوط ⚠️ نکته : ✅ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ(حجرات، آیه ۲) ╭─═ঊঈ علے ঊঈ═─╮ 🏴 @shiaAlawi ╰─═ঊঈ مولا ঊঈ═─╯