eitaa logo
پاتوق بچه شیعه ها
2.4هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
79 فایل
نکات ناب اخلاقی و اعتقادی ارتباط با مدیر کانال @alihasanvand
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطره بداخلاقی آیت الله حسن زاده آملی با خانواده‌اش ... در آمل در مسجد سبزه میدان مشغول درس و بحث و اقامه نماز شده بودم(تعطیلات تابستان بوده که ایشان قم را ترک میکرده). روز دوم پس از نماز به منزل آمدم. پس از ناهار آماده استراحت شدم، ولی بچه ها با سر و صدا و بازی نگذاشتند، من که خسته بودم با بچه ها و مادرشان دعوا کردم، در حالی که نباید دعوا می‌کردم، بالاخره در محیط خانواده پدر باید با عطوفت رفتار کند. پس از لحظاتی ناراحت شدم، به حدی که اشکم جاری شد. از خانه بیرون رفتم و مقداری میوه و شیرینی برای بچه ها خریدم تا شاید دلشان را به دست آورم و از ناراحتیم کاسته شود. جناب رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمود: دلی را نشکن که اگر شکسته شد قابل التیام نیست، چنانچه اگر ظرف سنگینی شکست، با لحیم اصلاح نمی شد. زمین و آسمان بر من تنگ شد و احساس کردم که نمی توانم در آمل بمانم. از آمل بیرون آمده، به قصد عزیمت به تبریز و محضر آقا سیدمحمدحسن الهی عازم تبریز شدم.  (به تبریز رسيدم و منزل ایشان رفتم)در منزل ایشان پس از لحظاتی احوالپرسی اظهار داشتند: من نمی دانستم شما قم هستید یا آمل؟ لذا می خواستم نامه ای به اخوی (علامه طباطبائی) بنویسم تا نامه را به شما برسانند. با تعجب عرض کردم: آقا چه اتفاقی افتاده که می خواستید مرا در جریان بگذاری؟ فرمودند: من خدمت آقای قاضی مشرف شدم و سفارش شما را به ایشان کردم. ولی حاج آقای آملی! ایشان از شما راضی نبودند. با شنیدن این جمله تا لاله گوش سرخ شدم، عرض کردم: آقا چطور؟ چرا راضی نبودند؟ فرمودند: ایشان به من گفتند: آقای آملی چطور هوس این (معنویت و عرفان) را دارد در حالی که با عائله اش اینطور رفتار می کند؟ بعد فرمود: حاج آقای آملی! داستان رفتار با عائله چیست؟ زبانم بند آمد و اشکم جاری شد و بالاخره به ایشان ماجرا را عرض کردم. فرمود: آقا! چرا؟ اینها امانت خدا در دست ما هستند. به قم بازگشتم و کل ماجرا را نیز خدمت آقای علامه طباطبائی عزیز عرض کردم و ایشان هم تعجب کرد و پس از سکوت زیادی فرمود: «آقای قاضی بزرگمردی بود.» مهربانی با خانواده، رتبه ی دیگری برای ایمان است که در تداوم و آرامش زندگی نقش اساسی دارد. همان گونه که عقوق والدین عبارت است از : خشم آوردن، شکستن دل و آزردن خاطر ایشان به هر نوع که دل ایشان آزرده شود عقوق حاصل می شود و آدمی مستحق عذاب الهی و بلای غیر متناهی می گردد، خواه به زدن باشد یا دشنام دادن یا صدا به ایشان بلند کردن یا تیز بر ایشان نگریستن، این عاق می تواند از جانب فرزندان نیز باشد؛ در حالی که آنان فرزندان نیکو و شایسته ای هستند و حقوق آنان از جانب والدین رعایت نمی گردد اخلاق و رفتار بسیاری از مردم در اجتماع خوب است اما اخلاق و رفتار آن ها با خانواده ی خود مطلوب نیست، همسر و فرزندان وی از دست آن ها راضی نیستند. امام رضا علیه السلام فرمود :‌ «كسی كه ایمانش برتر از دیگران است، اخلاقش نیكوتر و به خانواده‌اش مهربان‌تر است و من نسبت به خانواده‌ی خود، مهربان‌ترم» •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
خوشا بم که اینستاگرام نبود یا بدا آبادان که اینستاگرام هست حامد عسکری یک: مادر «ع» زیر آوار بود رفتیم درش بیاوریم، نصف روز دنبال خانه گشتیم، نصف دیگر دنبال پیکر مادرش، مادرش مثل فرشته ای مومیایی شده در چادر نمازش اذان مغرب از بین آوارها شکوفه زد، اینستاگرام نبود. دو: دور آتش نشسته بودیم، ماشینی تاریکی شب را چاک می داد و می آمد، نزدیکتر شد، بلیزر بود، پیاده و سمتمان آمد چند مشما نان در بغل داشت، سرخی آتش افتاد روی چهره اش، زلزله یادمان رفت، عقاب آسیا تنها از تهران آمده بود بم ... اینستاگرام نبود. سه: یک پرواز بازیگر آمدند بم، من راهنماشان بودم، ۹ صبح نشست، سوار اتوبوسشان کردم رفتیم ارگ و بعد مزار ایرج، رابعه اسکویی و مهران غفوریان همان اول شهر پیاده شدند گفتند غروب می آییم فرودگاه یک نفر را همراهشان گذاشتم، بقیه توی شهر چرخی زدند و رفتند هتل ارگ جدید، زرشک پلو با مرغ شان خوردند، خانم «خ» استخوانهای مرغ کل گروه را از توی بشقاب ها جمع کرد که بیاورد تهران برای سگش، شب رفیقم گفت: کوچه به کوچه رابعه بچه ها را جمع کرده روی یک سطل ضرب گرفته، مهران تا غروب با بچه ها بازی کرده، اینستاگرام نبود. چهار: فرودگاه بم قیامت بود، حاج احمد کاظمی و حاج قاسم💖 فرمانده فرودگاه بودند سه شبانه روز مطلق نخوابیدند، تا مصدوم بفرستند کمک تحویل بگیرند، اینستاگرام نبود. پنج: یکی شان کشورش زیر چنگال طالبان است، یکی شان کشورش زیر چکمه تحریم های کمرشکن، همه دوربین های جهان هستند، با لب هایی که می توانند ظلم را جار بزنند حماسه ی بوسه می آفرینند، عبادتی که هرچه خلوت تر شیرین تر... چون اینستاگرام هست. شش: مجرد است، نیمی از وقتش را خواب است نیمش را با توی باشگاه یا توی لواسان و کردان، درخواست حضانت نوزاد توی سطل را داده، موافقت نشده ، فحش می دهد چون اینستاگرام هست. هفت: سگ پاکوتاه خانگی ای که یک هفته توی شهر ولش کنی گربه ها می خورندش را برده زنده یابی کند، عذرش را خواسته اند، فحش می دهد چون اینستاگرام هست. جگرم را دارد آب می کند، کار از گل گاوزبان رسیده به پرانول و لورازپام، نشسته‌ام به نم زدگی سقف نگاه می کنم و پرز فرش فتیله، به این فکر می کنم خوشا بم که اینستاگرام نبود یا بدا آبادان که اینستاگرام هست؟؟ خواهرم برادرم نفسم حامد پیشمرگ تک تکان به خدا غریبه پایش بیافتد توی این خاک نمی پرسد فرمانده را دوست داشتی یا نه؟ نمی پرسد شجریان یا شهید بغداد؟ ما غیر از همدیگر کسی را نداریم، پناه هم باشیم، سنگی از پیش پای هم ور داریم... باری سبک کنیم...دردتان به جان حامد کمی آرام تر ... نصف شبی بغضی بود جاری شد... حلال کنید. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• دعوتید به پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
*مثل چنگ زدن نوزاد* بسم الله الرحمن الرحیم گاهی یکدفعه و به نحو غیر معمول صدای گریه‌اش بلند می‌شود. سریع سراغش میروی که ببینی چه شده. معمولا اولش متوجه هیچ نخواهی شد ولی بعد از چند دقیقه ردی سرخ یا حتی خطی خونی روی صورتش ظاهر می‌شود. هیچ کس او را نیازرده. اصلا با آنهمه لطافت کسی دل آزارش را ندارد، خودش به صورت خودش چنگ زده و حالا هم نمیداند از کجا خورده فقط دردش آمده‌ و گریه می‌کند. نمیدانم تابحال در خانه نوزاد داشته اید یا نه. نوزاد هنوز خودش را نمی‌شناسد، محیط و قوانین محیط را نمیداند، از امکانات و توانایی‌هایش مطلع نیست. در میان اینهمه بی خبری و نا آشنایی دست و پا میزند و می‌خواهد بشناسد. در این دست و پا زدن‌ها گاهی ناخنش را به صورت خودش می‌کشد و ناله و فغان‌اش بلند می‌شود. نوزادی که مادربزرگ‌ مهربان و با تجربه دارد برایش دستکش‌های کیسه ای شکل کوچکی درست میکنند تا صورتشان را نادانسته خراش ندهند. سال‌ها از خدا عمر گرفته‌ام ولی حس میکنم هنوز هم مثل همان نوزادم. هنوز هم درست نمی‌دانم از کجا آمده ام و آمدنم بهر چه بود. هنوز هم یاد نگرفته ام به خودم آسیب نزنم. همان نوزادم فقط کمی بزرگتر شده ام. نتوانسته ام خودم را از ظلمات رها کنم. خودم، استعدادهایم، قوایم، خدایم و امامم و جایگاهم در هستی را آنگونه که باید نشناخته ام. هنوز هم گاهی خودم را چنگ میزنم شاید خیلی شدید تر از یک نوزاد. درمیان اینهمه دست و پا زدن در ظلمات، دلم میخواهد کسی دلسوز و غمخوارم باشد مثل مادر بزرگ. شاید برایم چاره ای کند که دانسته و نادانسته خودم و روانم را زخمی و ناقص نکنم. نیازمند کسی هستم که من را و حقیقت عالم را می‌شناسد و برای من دلسوز است. نیازمند کسی که گاهی بگوید این کارت مثل چنگ زدن به خودت است و گاهی حتی نگوید بلکه خودش دستم را بگیرد. هنوز هم خودم را مثل نوزادی محتاج دست نوازش ولیّ مهربان میبینم تا در این ظلمات زمین برایم نور باشد و دستگیرم باشد و بر زبانم جاری می‌شود السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ... سلام بر تو اى حجّت خدا در زمينش، سلام بر تو اى ديده خدا در ميان مخلوقاتش، سلام‌ بر تو اى نور خدا كه رهجويان به آن نور ره مى‌يابند و به آن نور از مؤمنان اندوه و غم زدوده مى‌شود، سلام بر تو اى پاك‌نهاد و اى هراسان از آشوب دوران، سلام بر تو اى همراه خيرخواه، سلام بر تو اى كشتى نجات السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَاللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ...(زیارت امام زمان علیه السلام در روز جمعه) علی حسنوند •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• دعوتید به پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
*ماجرای اصلی عنکبوت مقدس* ▫️ماجرا فراتر از خانم امیرابراهیمی است. 👈او در حالی از صاحبان جشنواره مدال می گیرد که فیلم عنکبوت مقدس پائین ترین امتیاز را در میان مخاطبین جشنواره کسب می کند. ✅ *این تعارض یعنی ماجرا تنها هنر بازیگری نیست.* هرچند عجیب است؛ ▪️خانم امیرابراهیمی به خاطر دارد که در آن روزهای تلخ، بیشترین کسانی که در شکستن زنجیره انتشار نامردی و ظلم سهم داشتند *🇮🇷جامعه مومنین* بودند. طبیعی هم بود؛ حکم شرع و اخلاق و مروت و رافت همین بود. ▫️به همین دلیل است که انتقام امروز او از صاحب و حقیقت رافت عجیب و دردناک است. ▪️او مدال گرفت اما نه برای هنر بازی کردن که بازهم برای هنر بازی خوردن. ⭕ *اما عنکبوت مقدس دقیقا چه ماموریتی دارد؟* این فیلم درباره سعید حنایی قاتل زنجیره ای زنان مشهد در اواخر دهه 70 است. پیشتر فیلم سینمایی عنکبوت به کارگردانی ایرج زاد به این سوژه پرداخت. 🔹 *اما تفاوت ایندو چیست؟* رویا کریمی مجد خبرنگار فراری که سالها پیش با سعید حنایی در زندان وکیل آباد مشهد مصاحبه کرده است درباره تفاوت ایندو می گوید که مهمترین نکته ای که در فیلم عنکبوت ساخته ایرج زاد سانسورشده است *نقش دین و مذهب و شهر مقدس مشهد* است. ✅ با این مقدمه مساله روشن است. ماجرا پروژه اصلی رسانه های ضدایرانی در *بهره گیری از خطای تعمیم* است؛ 👈به همین دلیل است که بی اندازه مورد تشویق ایران اینترنشنال و بی بی سی و مسیح علی نژاد قرار می گیرد. 👈 چون اینبار خط شکنی در خطای تعمیم رسانه ای به *ساحت اعتقادات* است. ▪️سیاست راهبردی رسانه های شیطانی این روزها صرفا انتشار اخبار دروغ نیست. بلکه *تمرکز و تاکید وتکرار یک خبر تلخ* و *تعمیم آن از جز به کل* است. ▪️«پروژه اصلی» اینست که *سعید حنائی* را *خروجی هویت دینی مردم ایران* معرفی کنند. ▪️تا امروز امثال فرهادی تلاش کردند : 1️⃣با تمرکز بر خطاها، ظلم حکومت را نتیجه بگیرند و البته هربار هم از این مزدوری صله گرفته اند. 2️⃣بعدها با این قاعده از حکومت فراتر و بر مردم ایران تاختند و از وطن فروشی دکان ساختند. 3️⃣ ولی اینبار این تعمیم را به دامن هویت حقیقی مردم کشاندند و برای لکه دار کردن اعتقادات و ایمان مردم به اهل بیت مدال گرفتند و حال آنکه خاک بر چهره درخشان خورشید می پاشند. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• دعوتید به پاتوق بچه شیعه ها در واتساپ گروه شانزدهم پاتوق بچه شیعه ها https://chat.whatsapp.com/DTA2XoEVHkl17BoHmzjzgr در صورت پر بودن گروه ۱۶👆 میتونید در گروه ۲۰ 👇عضو شوید گروه بیستم پاتوق بچه شیعه ها https://chat.whatsapp.com/J3jObz92EzJCd9ezp9wNLJ
طلوع مهر بی پایان، شکوه نم‌نم باران تنیده عشق تو در تار و پود مردم ایران به رغم طعنه های عنکبوتی های تاراندیش امام خطه پروانه‌هایی عشق جاویدان امام رضای مهربانم دوستت دارم •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
از توضیح مسئولان و از سوی دیگر با مشاهده اراذل و اوباشی که جلودار بودند پا پس کشیدند.   و اما، به عنوان تازه‌ترین نمونه از این دست می‌توان به سرود فاخر، جذاب و روح‌نواز «‌سلام فرمانده‌» اشاره کرد. این سرود از نخستین روزهای اجرای آن با انبوه پر حجمی از تبلیغات سوء دشمنان ریز و درشت خارجی و داخلی روبه‌رو شد ولی علی‌رغم این حجم گسترده هجوم، همه‌روزه بر استقبال پر شور مردم به ویژه نسل جوان و دهه نودی‌ها از آن افزوده شده است تا آنجا که کمتر کسی را می‌توان یافت که سرود سلام فرمانده را زیر لب زمزمه نکند. سلام فرمانده، مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و از جهان اسلام نیز فراتر رفته و همچنان به تسخیر قلب‌ها و حرکت ‌پُرشتاب خود ادامه می‌دهد. گستره فراگیر و پُرشتاب این سرود سند محکمی است که از باور عمیق و عشق مثال‌زدنی مردم از همه اقشار و طیف‌ها به حضرت صاحب‌الزمان ارواحنا لتراب مقدمه الفداء حکایت می‌کند باوری که تحقق آن را در انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن می‌دانند. در مثل، همان صلوات بلند است که عاشقان آل‌الله و دلباختگان بقیهًْ‌الله را در فراخوانی ملکوتی به میدان آورده است و خشم دشمن نیز که به هذیان‌گویی شبیه است سند دیگری بر عظمت آن است. ۶- و حالا این سؤال در میان است که وقتی همه شواهد از عمق و وسعت باورهای اسلامی و انقلابی در میان مردم حکایت می‌کند چرا باید صبر کنیم تا حماسه‌هایی نظیر سه نمونه یاد شده به میان کشیده شود و آنگاه گستره دلباختگی توده‌های عظیم مردم به اسلام و انقلاب و نظام را به نمایش بگذاریم؟ و چرا نباید پرچم باورها و هویت اسلامی و انقلابی خود را بی‌وقفه برافراشته نگاه داریم؟! باطل‌السحر ترفند مارپیچ سکوت، فریاد در اعلام باورهاست چیزی شبیه همان صلوات با صدای بلند. حسین شریعتمداری •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• دعوتید به پاتوق بچه شیعه ها در واتساپ گروه شانزدهم پاتوق بچه شیعه ها https://chat.whatsapp.com/DTA2XoEVHkl17BoHmzjzgr در صورت پر بودن گروه ۱۶👆 میتونید در گروه ۲۰ 👇عضو شوید گروه بیستم پاتوق بچه شیعه ها https://chat.whatsapp.com/J3jObz92EzJCd9ezp9wNLJ
*سلام فرمانده باطل‌السحر مارپیچ سکوت* ۱- در دوران دانشجویی به اتفاق ۳ تن دیگر از دوستان دانشجو عازم اصفهان بودیم. افق مشرق نقره فام شده بود ولی راننده اتوبوس برای نماز صبح توقف نمی‌کرد. دوستانه از راننده پرسیدیم برای ادای نماز توقف نمی‌کنید؟ پاسخش مثبت بود اما دقایقی گذشت و توقف نکرد. یکی از دوستان به راننده گفت ما را برای نماز پیاده کنید و شکایتی هم نداریم. راننده اتوبوس به غیرتش برخورد و گفت من مخلص همه جوانان نمازخوان هستم و کنار استخر یکی از چاه‌های عمیق نزدیک جاده توقف کرد. از سی و چند مسافر اتوبوس ۲۳ نفر برای نماز پیاده شدند!  با تعجبی آمیخته به شرم از آقایی که حدود ۵۰ سال داشت پرسیدم؛  شما که اهل نماز هستید چرا ساکت بودید؟ با شرمندگی گفت؛ نمی‌دانستیم که اکثر مسافران نمازخوان هستند! ۲- اگر افراد جامعه احساس کنند دیدگاه و نظر آنها در «اقلیت» قرار دارد و اکثر افراد جامعه دیدگاه و نظری متفاوت با آنها دارند، به طور معمول و براساس یک قاعده فراگیر -استثناها مورد نظر نیست- علاقه و تمایلی به ابراز نظر و عقیده خود نخواهند داشت و بیم آن دارند که به خاطر ابراز عقیده و نظر متفاوت خویش در انزوا قرار گیرند. بر این اساس یکی از ترفندهای خطرناک عملیات روانی ساخته شده است. ترفندی که سال‌هاست در حجم انبوهی علیه جمهوری اسلامی ایران و مردم کشورمان به کار گرفته شده و مخصوصاً این روزها با شدت بیشتری مورد استفاده -بخوانید سوءاستفاده- دشمنان است. این ترفند که از آن با عنوان « مارپیچ سکوت -SILENCE  SPIRAL‌ » یاد می‌شود  -و نگارنده در یکی از یادداشت‌های کیهان به آن پرداخته است- اولین بار در سال 1974 (1353) از سوی خانم «الیزابت نئول نیومن» آلمانی و در کتاب «افکار عمومی- پوست اجتماعی» مطرح شد. چگونگی بهره‌گیری از این نظریه یکی از ده‌ها -و اکنون صدها- ماده درسی است که در سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و اروپا به افسران عملیات روانی آموزش داده می‌شود و بخش قابل توجهی از فعالیت غول‌های رسانه‌ای وابسته به کلان‌سرمایه‌داران غرب، نظیر «رابرت مرداک» و برادران «وارنر» در این بستر صورت می‌پذیرد.  ۳- مارپیچ سکوت، یک دالان و کریدور فرضی است که دیواره آن را رسانه‌ها می‌سازند. کاربرد مارپیچ سکوت هنگامی است که اعتقادات و باورهای مردم با اهدافی که دشمن درپی آن است همخوانی نداشته باشد. دشمن در این حالت باور اکثریت را درون مارپیچ سکوت می‌ریزد و با استفاده از رسانه‌هایی که در اختیار دارد و روزنامه‌نگاران مزدوری که به خدمت گرفته است، تلاش می‌کند تا باورها و اعتقادات مورد قبول اکثریت مردم را در اقلیت و باورهای مورد نظر خود را به عنوان باور و خواست اکثریت مردم معرفی کند!  اگر دشمن در بهره‌گیری از این ترفند موفق شود، کمترین نتیجه آن، این خواهد بود که شمار قابل توجهی از مردم (منهای توده‌های عظیم مردم ایران که حساب جداگانه‌ای دارند و به آن اشاره می‌کنیم) دیدگاه خود را در اقلیت تلقی کرده و ترجیح می‌دهند نظرشان را ابراز نکنند و در این حالت فضای جامعه به نفع دیدگاه دشمن شکل می‌گیرد و خطرناک‌تر آنکه نسل جدید از فضای موجود آدرس غلط دریافت می‌کند!  ۴- در آموزه‌های اسلامی آمده است که «صلوات بلند» نفاق را از بین می‌برد. چرا؟ برای این که وقتی کسی با صدای بلند صلوات می‌فرستد، هویت خویش را ابراز داشته و تابلوی باورها و اعتقادات خود را روی دست گرفته است. خاطره سفر اصفهان را که در صدر این وجیزه به آن اشاره شد می‌توان نمونه‌ای از این دست تلقی کرد. ۲۳ نفر از سی و چند مسافر اتوبوس نمازخوان هستند ولی از آنجا که صدایی به ضرورت ادای نماز بلند نمی‌شود، نیاز خود به نماز را فرو می‌خورند ولی هنگامی که پرچم نماز برافراشته می‌شود می‌بینند که نه فقط در اقلیت نیستند بلکه اکثریت نزدیک به اتفاق مسافران اهل نمازند. ۵- ترفند مارپیچ سکوت اگر چه مدت‌هاست که در ایران اسلامی به کار گرفته شده و هنوز هم می‌شود ولی هر از چند گاه با دیوار بلند و سد مستحکم باورهای اسلامی ملت روبه‌رو شده و ناکام مانده است و از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد؛ بخوانید! https://chat.whatsapp.com/DTA2XoEVHkl17BoHmzjzgr در صورت پر بودن گروه ۱۶👆 میتونید در گروه ۲۰ 👇عضو شوید https://chat.whatsapp.com/J3jObz92EzJCd9ezp9wNLJ   درپی شهادت حاج قاسم سلیمانی، ده‌ها میلیون نفر در ایران اسلامی برای بزرگداشت مقام آن شهید بزرگوار به صحنه آمده و در تشییع پیکر پاک وی حماسه‌ای عظیم آفریدند. این حضور حماسی و عظیم تمام تبلیغات دشمن درباره کمرنگ شدن باور و اعتقاد ملت به اسلام و انقلاب و نظام را برباد داد.   طرح عادلانه کردن یارانه‌ها با تبلیغات سوء و کم‌نظیر دشمنان بیرونی و پادوهای داخلی آنها روبه‌رو شد ولی در مجموع از جمعیت ۸۵ میلیونی ایران اسلامی فقط چند هزار نفر در ۱۴ استان کشور به خیابان آمدند و بسیاری از آنها نیز از یک سو بعد
*آغاز چله کلیمی(اربعین موسوی) از فردا* یادداشت آیت الله تحریری در رابطه با استفاده از ماه ذی‌القعده جنبه های گوناگونی برای شرافت ماه ذی‌القعده وجود دارد: شروع این ماه با تولد کریمه اهل بیت حضرت معصومه (سلام الله علیها) می باشد که قبل از تولد این بانوی مکرمه (سلام الله علیها) حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمودند: قم به واسطه وجود شریف این بانوی مکرمه حرم اهل بیت (علیهم السلام) می شود. اولین ماه از ماه های حرام است که خداوند متعال قتال در این ماه با کفار را حرام کرده است. روز ۲۵ از این ماه، روز دحوالارض است که فضائلی دارد و اعمالی مستحب است که در این روز انجام شود. ماه ذی‌القعده و دهه اول ماه ذی‌الحجه از ایام مبارکی است که خداوند متعال به حضرت موسی (علیه السلام) وعده ملاقات و سخن گفتن با خود را داده است. (وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثینَ لَیْلَهً و اتممناها بعشر…) قبل از آن حج خانه خدا در زمان حضرت ابراهیم (علیه السلام) واجب شد که شروع اعمال حج در ماه ذی‌القعده خواهد بود. شروع چله‌ای که تکمیل آن در دهه ذی‌الحجه می باشد از اول ماه ذی‌القعده می باشد. عمدتا علمای ما با توجه به آیه ( واعَدْنا مُوسى ثَلاثینَ لَیْلَهً…) و روایات به مسئله چله یک اهتمامی می دهند که شخص در این ایام اخلاص داشته باشد آثاری برای او مترتب است. مسئله اخلاص داشتن منحصر به ایام خاص نیست، در دیدگاه دین انسان هر وقت و در هر عملی ولو کوچک اخلاص داشته باشد آثار عجیبی بر این اخلاص مترتب می شود. عدد ۴۰ به نوعی حداقل برای این است که انسان در یک مسیر خوب استمرار داشته باشد، آنچه که مهم و سفارش شرع مقدس می باشد این است که انسان استمرار در اعمال صالح و دوام بر آن داشته باشد. لذا در بحث در دوام در عبادات خیلی سفارش شده‌ایم فرمودند: کار کم با دوام بهتر است از کار زیاد بدون دوام. در بعضی از روایات هست که انسان وقتی عملی را شروع می کند (غیر از اعمال واجب که باید همیشه انجام دهد) از اعمال مستحب مطلوب هست که لااقل یک سال بر آن عمل مداومت داشته باشد تا به آثار آن برسد، زیرا در این یک سال حتما یک شب قدری وجود دارد و حتما این عمل مداوم در یک سال، در یک شب قدر انجام می شود. و من أخلص للَّه أربعین صباحا جرت ینابیع الحکمه من قلبه الى لسانه. بحث چله گرفتن مختص به این ماه نیست و در کل ایام سال می باشد منتهی چون این مسئله با واقعه مهم برای نبی الهی رخ داده است (که خداوند وعده تکمیل را به حضرت موسی (ع) داده است و آن حضرت در آن ایام حال و هوای خاص داشته است) علماء به طور خاص اهمیت بیشتری می دهند، آن کسانی که اهل مجاهده با نفس و  اهل عبادت هستند به ایام دیگر هم مخصوصا ماه های رجب و شعبان و رمضان اهمیت ویژه ای قائل هستند. مرحوم میرزا جوا آقا ملکی تبریزی در کتاب شریف المراقبات مطلبی می‌فرمایند: اولین بهره ای که ما می توانیم از ماه حرام ببریم این است که مخالفت با خدای متعال نداشته باشیم، با نفسمان که می خواهد به طور طبیعی با خدای متعال مخالفت داشته باشد بجنگیم همانطور که با کفار جنگیدن حرام می شود ما هم دست از  جنگ با خدای متعال برداریم. *وظیفه ما در این چله* اولین مسئله ای که در این چله لازم است شخص داشته باشد (اولین مرتبه اخلاص،اخلاص در عمل) التزام به واجبات الهی و دوری از محرمات و محاسبه نفس.  آنچه را که در این چهل روز مهم است محک زدن خود است و ببینیم که آیا واقعا به واجبات الهی و محرمات الهی که متعدد است ملتزم هستیم یا نه؟ البته بزرگان ما که اهل تربیت هستند، علاوه بر این مسئله با کسانی که مرتبط بودند وقتی احراز می کردند افراد اهل کار هستند دستورات بیشتری از مستحبات و از مسائل مفیدی که روح را از آلودگی پالایش بدهد می دادند و توجه به رذائل اخلاقی می دادند که شخص به رذائل اخلاقی اش توجه کند. این ۴۰ روز تمرینی است برای اینکه رذایلی همچون حسادت، کبر از او سر نزند و یک عادت و تمرینی شود که این اعمال را ادامه بدهد. مسئله دیگر دوری از اهل گناه و اهل غفلت است. بعضی از این استفاده می کنند و مسئله چله نشینی را مطرح می کنند و مسلکصوفیانه را پیش روی خود و دیگران قرار می دهند که شخص در گوشه صندوقچه خانه قرار بگیرد و از فعالیت های اجتماعی به دور باشد که این را در شرع مقدس نداریم،اگر من با کسی ارتباط نداشته باشم نفسم ظهور پیدا نمی کند، باید فعالیت های لازمه را انجام بدهم تا مشخص شود چقدر التزام به دستورات شرع مقدس دارم. آنچه که مورد عنایت شرع مقدس است این است که با تقویت جنبه های ایمانی جنبه های عملی مان در التزام به دستورات شرع مقدس حل بشود و اولین و اصلی ترین مسئله التزام به واجبات و دوری از محرمات است که بزگان اهل تربیت و معرفت بیان فرمودند: که اگر انسان یک گناه هم انجام دهد پرت می شود. دو نکته: چله نشینی با خصوصیاتی که عرض شد تاثیرات بسیار خوب دارد منتها باید دید در این چله باید به
چه تکلیفی ملتزم شویم. باید توجه داشته باشیم که با چه کسی مرتبط هستیم و چه کسی دستورات زائد بر شرع را به ما می دهد. یکی دیگر از دستورات این ماه نماز توبه است که از نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) برای روز یکشنبه این ماه وارد شده است که به جا آورده شود، البته این نماز در ایام دیگر هم مطلوب می باشد که به جا آورده شود و جنبه استحبابی آن محدود به یکشنبه این ماه نمی‌باشد. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
*همه خادم الرضاییم* 🔹 جانداری‌ست که در لحظه‌ی صفر تقویم هجری قمری بر دهانه‌ی غار ثور تار تنید تا جان‌پناه پیامبر آخرالزمان شود. وقتی دوام اسلام به تاری بند بود، حشره‌ای سُست‌منزل محاسبات دنیای کفر را بهم ریخت. حالا که شیعه زیر سایه‌ی امامی قُدس‌منزل قوام گرفته، کجا شب‌پره‌ای با نیشتر هنر هفتم می‌تواند بر چهره‌ی آفتاب هشتم پنجه بکشد؟ پرده‌ی نقره‌ای را کجا آن یارا باشد که گنبد طلایی را بپوشاند؟ رسانه‌های زنجیره‌ای اهل باطل کی می‌توانند سلسله‌الذهب و عروة الوثقای حق را از هم بگسلانند؟ گنبد طلای مشهد همان درخت طوباست که خدا با دست خود در جان دنیا کاشته و نخل طلای کن همان شجره‌ی زقوم است که سران ابلیس لای زرورق پیچیده‌اند تا رئوس الشیاطین از آن بیرون نزند. 🔸 شهر عنکبوتی واقعی همانی است که چند سال آینده را نخواهد دید، آنگاه که مرد عنکبوتی هم دیگر نمی‌تواند به دادش برسد. قاتل زنجیره‌ای، غرب وحشی است که زنجیر پاره کرده و شیک و مجلسی نسل‌کشی می‌کند و از خون کودکان یمنی و سوری و عراقی در ونیز و برلین و کن فرش قرمز پهن می‌کند تا تعدادی ناهنرمند از وطن گریخته روی آن اسکی بروند. در قاموس هنر سکولار، حکما سامری چهره ماندگار و هنرمندی مردمی است که گوساله‌ای را از طلا تراشید و به شعبده جای خدا جا زد و مُشتی گوسفند برای او کف زدند و با او عکس یادگاری گرفتند. تندیس طلایی گوساله‌ی سامری هم باشد برای آنها که برای فستیوال‌های موهن غربی غش و ضعف می‌روند. زهرا محسنی فر •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• دعوتید به پاتوق بچه شیعه ها در واتساپ گروه هفدهم پاتوق بچه شیعه ها https://chat.whatsapp.com/HNQBZJrWjDOK3lJUFtZbnU در صورت پر بودن گروه ۱۷👆 میتونید در گروه ۲۰ 👇عضو شوید گروه بیستم پاتوق بچه شیعه ها https://chat.whatsapp.com/J3jObz92EzJCd9ezp9wNLJ
متروپل من کجاست؟ نوشتن آرامم نمی‌کند، تسلایم نمی دهد. آرام که نمی‌کند هیچ، راستش خوشم هم نمی‌آید. چون همه می‌گويند، من هم حتما چیزی بگویم که نگویند چه بی مهر، چه خالی از انسانیت و درک و همدردی، چه فارغ از بقیه و مشغول به خود... این روزها فکر میکنم. فکر می‌کنم متروپلی که با بی وجدانی و بی تعهدی ساخته ام (یا دارم می‌سازم) کجاست؟ چیست؟ کی فرو می‌ریزد؟ کم کاری من، کجای زندگی ام است؟ کار سست بی علم و بی تعهد من کجا قرار است آوار شود روی سر بشر؟ آن بناهایی که داده اند دست من تا به بهترین شکل و محکم ترین حالت تحویلش بدهم چیست؟ و من برایش چه می‌کنم؟ اضطراب دارم. متروپل نامرئی من چطور دارد ساخته می‌شود؟ ناظرش کیست؟ بیدار و متعهد است؟ اگر فریب بخورد چه؟ اگر غفلت کند، اگر من را بفروشد؟ اگر فرو بریزد... نگرانم. نگران همه‌ام؛ همه، با هر لباسی با هر جایگاهی با هر شغلی با هر گستره خدمت و مسئولیتی. فکر می کنم؛ به مادرها! آنها که شگرف ترین و سخت ترین سازه دنیا را پی می‌ریزند و ستون می‌زنند و می‌سازد و نما می‌کنند؛ آنها که می سازند و تحویل می دهند. به خانه دارها! آنها که استحکام و قوت مهم ترین بنای دنیا به دستشان معماری می شود؛ آنها که را مهندسی می کنند و سعادت را کلید می زنند. نوشتن آرامم نمیکند. تکرار تسلیت زبانی و نمایشی چه سود، وقتی همه ما هایی داریم که اگر اخلاق و تعهد و وجدان و آگاهی در شروع و ادامه و انتهایش نباشد، یا یک روز آوار می شود روی سر ملت و دیگران را یا یک روز، یک روز نزدیک موعود، آوار می شود روی سر خودمان و ما را برای یک ابد به قعر نگون بختی می‌کشاند. تكرار تسلیت چه سود وقتی یادمان می‌رود همه ما هر لحظه، هرجا که هستیم، سر یک پروژه ایم، مسئول یک اثر، به بزرگی . @hejrat_kon •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh
مثل مدینه این حرم را دوست دارم شب را، خیالم را، قلم را دوست دارم از او نوشتن دم به دم را دوست دارم مانند هر رودی که ذهنش پیش دریاست در راه دریا پیچ و خم را دوست دارم راهی که پایانش بهشت عشق باشد یعنی خیابان ارم را دوست دارم هر روز، هر شب، صحن آیینه شلوغ است این مردم ثابت قدم را دوست دارم با هر نگاه حضرت معصومه از شوق لبریزم و چشم ترم را دوست دارم با شادی‌اش هر لحظه سرشار سرورم وقتی که غمگین است، غم را دوست دارم ماه عزا روی ستون‌های شبستان ترکیب‌بندِ محتشم را دوست دارم یا فاطمه... می‌گویم آهی می‌کشم باز مثل مدینه این حرم را دوست دارم قم هم پر است از کوچه‌های تنگ اما این کوچه‌های محترم را دوست دارم محمدعلی علمی میلاد با سعادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر مبارک •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• پاتوق بچه شیعه ها @shia_patogh