#امام_زمان_عج
#غزل
غروب های غم انگیز می رود بی تو
شده است حال دل من چقدر بد بی تو
بپرس حال مرااز سفیدی مویم
که تار موی سفیدم جوانه زد بی تو
مرا به نیمه نگاهی بیا و آدم کن
چقدر سعی نمودم ...نمی شود بی تو
سزاست از غم هجرت نحیف و پیر شوم
اجل به پشت سرم سخت می دود بی تو
به هر کجا که رسیدیم از دعای تو بود
نگشت در همه عالم کسی مدد بی تو
ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
و حال بنده همین است تا ابد بی تو
بیا کنار هم آقا به کربلا برویم
کبوتر دل تنگم نمی پرد بی تو
#محمد_مبشری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#غزل
خبرت هست ز هجران، چه کشیده است دلم
از غم دوریات ای یار، چه دیده است دلم
آتشی کز صدف دل، گهرش افشان است
شعلهاش تا به سماوات، رسیده است دلم
خشتی ار زیر سرم هست، ز باران خیس است
شب چو بارانِ گُهر، اشک، چکیده است دلم
افتخارم همه این است که در محضر دوست
خوش به درگاه تو شاها پلکیده است دلم
شبچراغ سحرم بودی و خورشید نهار
ژاژه نبوَد چو بگویم که قصیده است دلم
دیدهام را نبُوَد خواب، اگر خواب برفت
از پنامِ گل یاد تو رهیده است دلم
نازنینم به کجایی که دگر تابم نیست
پیرهن را برِ دیدار، دریده است دلم
تا نفَس هست بیا بر سر بالینِ رفیق
باورت هست چو یعقوب خمیده است دلم
از غمت فربه نشد تا بسرایم پس از این
تن من خسته و از هجر، تکیده است دلم
گر چه با فال فروشان نرود میل درون
ولی از شوق تو فالی بخریده است دلم
مژده داده است مرا یوسف کنعان آید
سبزیا صبح سپید است، دمیده است دلم
#ابوالفضل_سبزی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#ورودیه_شهر_قم
#غزل
قم شد مسیر ِ آخرم الحمدلله
زخمی نشد بال و پرم الحمدلله
قم احترامم حفظ کرده تا که دیده
من دخترِ پیغمبرم،الحمدلله
در کوچه ها راهِ عبورم را نبستند
مانند زهرا مادرم الحمدلله
باضربة سیلی میانِ کوچه ای تنگ
خونی نشد چشم ترم الحمدلله
بین در ودیوار با داغیِ مسمار
زخمی نگشته پیکرم الحمدلله
دعوا نشد،..برچادر من جایِ پا نیست
خاکی نگشته معجرم الحمدلله
ماخاطراتی تلخ از بازار داریم
باز است هرسو معبرم الحمدلله
تاچند منزل دورِ من نا محرمی نیست
ساکت بُوَد دور و برم الحمدلله
در کوچة تنگ یهودی ها نرفتم
آتش نیفتاده سرم الحمدلله
بالای نیزه قاریِ قرآن ندیدم
محمل نگشته منبرم الحمدلله
حرفِ سنان و شمر وخولی نیست اینجا
دارم تمام ِ زیورم الحمدلله
کنج خرابه آبرویم را نبُردند
دشمن نگفته کافرم الحمدلله
دور از مدینه تشییعِ من دیدنی شد
قبرم همان دم شد حرم الحمدلله
مثلِ رقیه بی کفن دفنم نکردند
باشد تنِ من محترم الحمدلله
غسل تنم کاری ندارد چو به پنجه
مویم نپیچیده به هم الحمدلله
تاصبح زینب دورِ پیکر گریه میکرد
همراهِ سر از داغِ دختر گریه میکرد
#قاسم_نعمتی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#ورودیه_شهر_قم
#مدح
#مسمط_مخمس
دارد قلم هوای تو والا تبار را
خواهد بیان کند کمی از اعتبار را
باید بگوید از تو و یا ذوالفقار را
شاعر بساط کرده چنین نقش یار را
ترسیم کرده جای نگاهت بهار را
عطر تو میوزد به خزان و بهار قم
گلدسته گنبد و حرمت اعتبار قم
تنها نه من امام زمان بیقرار قم
علامه ها حقیر و تویی شاهکار قم
مستی بده ز یک نگهت میگسار را
ای آنکه از وجود تو قلبم جلا گرفت
از یمن مقدمت قم و ایران صفا گرفت
باید که از تو مشهد و هم کربلا گرفت
هر کس به هر روش مددی از شما گرفت
روشن کند ز برق نظر شام تار را
بانو دخیل دامن پاکت تمام شهر
ساییده سر به پای و به خاکت تمام شهر
شد سینه چاکِ سینه ی چاکت تمام شهر
اصلا خراب و مست و هلاکت تمام شهر
لبریز کرده ساغر مهرت خمار را
اخت الرضا تویی و وفا اصل کارتان
تو بیقرارِ یار و جهان بیقرارتان
راهی شدی ز خانه ی خود سوی یارتان
آری کم از عقیله نبود اعتبارتان
تفسیر کرده ای به عمل غمگسار را
معصومه ای و دختر موسی بن جعفری
زینب شناس و زینب کبرای دیگری
آهو منم تو ضامن آهوی محشری
از نسل حیدری و رضا را تو خواهری
درمانده ام سیاهه کنم اعتباررا
تو آمدی که بهر رضا خواهری کنی
با نام فاطمه ز دلم دلبری کنی
اینجا حرم زدی که به ما سروری کنی
قم را دمشق محترم دیگری کنی
زهرا شدی مدینه کنی این دیار را
وقتی که هفته ای ز تو نامش کرامت است
وقتی برای ما قدمت عین رحمت است
وقتی که خادمت به جنان غرق عزت است
وقتی برای ما همه ایل تو نعمت است
باید فدایی ات کنم ایل و تبار را
خاکم اگر ندیده بلا از تو و رضاست
هر کس که رفته کرببلا از تو و رضاست
این لطف و مرحمت ز خدا از تو و رضاست
این اعتبار و عزت ما از تو و رضاست
شاهد گرفته از تو چنین برگ و بار را
#داریوش_جعفری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#ورودیه_شهر_قم
#مثنوی
حرمت خاک بهشت است، تماشا دارد
جلوۀ روشنی از عالم بالا دارد
گنبد زرد تو از پرتو آیات پر است
از حدیث کرم و شرح کرامات پر است
میتوان گفت که سرچشمۀ نور است اینجا
جمعه در جمعه کسی گرم حضور است اینجا
اهل قم جمله بر آناند خراسان اینجاست
مهد آرامش دلهای پریشان، اینجاست
تار و پودت همه دین است، خدا میداند
روشن از نور یقین است، خدا میداند
قلب قم، قلب برازندۀ ایرانی تو
روح عرفانی شیراز و خراسانی تو
روشنای نفس شاهچراغی، آری
با خودت عطر حریم رضوی را داری
چه بگوییم که توصیف تو کامل باشد؟
واژهای نیست که با عشق معادل باشد
پاکی مطلقی ای عشق! چه نامی داری!
پای در عرش نهادی، چه مقامی داری!
نور چشم پدری، یاس معطر شدهای
معنی تازهای از سورۀ کوثر شدهای
پای تا سر همه آیینۀ طاها هستی
تو که یادآور صدیقۀ کبری هستی
قدم پاک تو بیشک قدم فاطمه است
حرمت نیز یقیناً حرم فاطمه است
در کنارِ تو شب و زمزمه را میفهمیم
به خدا رایحۀ فاطمه را میفهمیم
تو روایتگر آن گوهر نابی، بانو!
جلوۀ روشن آیینه و آبی، بانو!
میتوان با تو به آن رایحۀ پاک رسید
پر زد از خاک به اندیشۀ افلاک رسید
میتوان با تو به سرمنزل توحید رسید
از شب تیره گذر کرد، به خورشید رسید
میتوان یک سحر از جرم و خطا عاری شد
مثل امواج روان در حرمت جاری شد
در حریمت همه اندیشۀ طاعت دارند
به شفا آمدگان شوق شفاعت دارند
زائران رایحۀ آه تو را میفهمند
ماجرای غم جانکاه تو را میفهمند
قصۀ آمدنت قصۀ بیتابیهاست
شوق دیدار سحر، قصۀ بیخوابیهاست..
دوری از عشق، چه دلخسته و پیرت کرده
اینچنین راهی این راهِ خطیرت کرده
سختی راه... چه باید بنویسم بانو؟
عمرِ کوتاه... چه باید بنویسم بانو؟
قسمت این است که قم چشمۀ جودت باشد
تو بمانی و پر از عطر وجودت باشد
تو بمانی و قم از مِهر تو آکنده شود
شوق در خاطرۀ خاک پراکنده شود
تا که هر گوشۀ این خاک معطر باشد
قسمت این است که قم مشهد دیگر باشد
ای شفاعتگر محشر! نظری کن ما را
این همه قطرۀ جا ماندۀ از دریا را
نظری کن که شبی زائر کویت باشیم
سائل دائمی صحن نکویت باشیم
شک نداریم پر از نور یقین است اینجا
جلوۀ خاکی فردوس برین است اینجا..
#قاسم_بای
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#غزل
ای یوسف زهرا که همه عزّی و جاهی
خورشید سمایی، به دلِ خسته چو ماهی
جز مهر شما نیست مرا هیچ امیدی
جز لطف شما نیست مرا هیچ پناهی
من ذرّهی خاکم که به پای تو فتادم
ای کوه کرم، سایهی نوری سرِ کاهی
هر جا که روم باز بیایم به در تو
زیرا نپرد دل به جز از کوی تو راهی
اشکی تُهیام کز صدف چشم فتادم
دریای سخایی و منم گریه و آهی
ای دستِ خدا دستِ مرا گیر و بگردان
هر طور که خود گویی و هر جور که خواهی
من را تو به خوبیِ خودت، نیک ببخشا
بگذر که دمی بودم و غایب شده گاهی
آن کس که ز تو دم بزند صبح و شب آقا
هرگز نبود جزء گروهی و جناحی
ما کور و تو بینا و نه شایسته که اکنون
باشی و ببینی که بیفتیم به چاهی
تو باب نجاتی به خدا، آب حیاتی
با یک نظرت آب کنی کوه گناهی
خواهم که درِ خانهی تو مثلِ سگِ کهف
بنشینم و با عشق کنم بر تو نگاهی
سبزی ز شما جز خودتان را نبخواهد
ماییم گدایِ ابدِ همچو تو شاهی
#ابوالفضل_سبزی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#غزل
می اندازد به دل وحشت! پس از آن لرزه بر زانو
نمایان میشود اینگونه ذاتِ پستِ فتنه جو
معزالمؤمنین از بی تفاوت ها دلش خون شد
به خشم آمد ولیکن داشت با صبر و تحمل، خو
حسن(ع) تنهاترین سردار از زخم زبان پُر بود
می آمد سمت قلبش تیرِ کینه توزی از هر سو
به سربازانِ مکرآلودهٔ خائن نیازی نیست
که یارِ غرق در تزویر دارد مکرِ تودرتو
اگر چه داد جولان در جمل با خشم؛ شمشیرش
پس از آن ماند عمری در غلافِ بغض؛ در پستو
برای کشتن باطل همیشه نیزه لازم نیست
زبانِ با مدارا میشود گاهی حقیقت گو
حسن(ع)با مصلحت اندیشی اَش اثبات کرد این را
برای دین، سیاست میشود شیرین ترین دارو
سکوتِ با بصیرت هست برّنده تر از خنجر
قیام ِ صلح؛ گاهی برتر است از جنگِ رو در رو!
#مرضیه_عاطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهدا
یک عمر اسیر پیله تن، افسوس
ماندن ماندن دوباره ماندن، افسوس
پروانهترین مسافران ملکوت
از خویش گذشتند... ولی من... افسوس
#یوسف_رحیمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
شهدای حرم #شاهچراغ
گر مثل کویری؛ آسمان را دریاب
در فصل بهاران تو خزان را دریاب
ما که دلمان از این مصیبت خون شد...
یارب دل "صاحب الزمان" را دریاب
#سید_مجتبی_شجاع
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
شهدای حرم #شاهچراغ
نقاره میزنند... چه شوری به پا شدهست؟
نقاره میزنند... که حاجتروا شدهست؟
نقاره میزنند... نوای جنون کیست؟
بر سنگفرش صحن حرم خط خون کیست؟
آهنگ دیگریست که نقاره میزند
خون کبوتریست که فواره میزند
هنگامه تقرب حبلالورید شد
آنکس که داشت نذر شهادت شهید شد..
عشاق دوست غسل زیارت به خون کنند
سرمست عطر یار، هوای جنون کنند
چاقوی کفر در کف تکفیر برق زد
جادوی غرب، شعله به دامان شرق زد
گر ابن ملجمی به مرادی رسد چه باک؟
حاشا که اوفتد علم «یا علی» به خاک
حاشا که دست تفرقه مسحورمان کند
از گرد آفتاب حرم دورمان کند
همسنگریم و همدم و همراه و همقسم
آری به خون فاطمیون حرم قسم
#محمد_مهدی_سیار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
شهدای حرم #شاهچراغ
ای دل تو چگونه نشکنی با این داغ
آتش زده است دست دشمن بر باغ
یک زخم دگر به زخممان افزودند
با این خبری که آمد از شاهچراغ
#سیدهفرشته_حسینی
#شهدای_حرم_شاهچراغ
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
شهدای حرم #شاهچراغ
سرتاسر عمرتان به تردید گذشت
عمری که به پوشاندن خورشید گذشت
ای جرئت داعش از شما! وایِ شما!
از این همه خون چگونه خواهید گذشت؟
#میلاد_عرفانپور
#حادثه_تروریستی_شیراز
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem