#ماه_مبارک_رمضان
#وداع
#غزل
ماه خوب عاشقی دارد به پایان می رسد
لحظهی تودیع مهماندار و مهمان می رسد
آسمان چشم های عاشقان ابری شده
مثل این سی شب دوباره بوی باران می رسد
پشت پایش از دو چشمم رودی از خون می رود
از هراس دوری اش دارد به لب جان می رسد
گوئیا دیروز بود این سفره را انداختند
طرفة العینی گذشت و وقت هجران می رسد
با مجیر و با ابو حمزه چه حالی داشتیم
زود دارد افتتاح ما به پایان می رسد
بی سر و پا آمدم ، حالا سراپا ثروتم
آری آری بر فقیران لطف سلطان می رسد
مثل من بی آبرویی را به کویش راه داد
این فقط از خلق نیکوی کریمان می رسد
آنقَدَر بخشید از خیل گناه آلوده گان
تا که آوای فغان از بند شیطان می رسد
تا به قدر ذره ای مژگان من نمناک شد
دیدم از دریای رحمت موج غفران می رسد
تا که گفتم "بالحسین،العفو" ، دستم را گرفت
لطف او بر ما پس از ذکر "حسین جان" می رسد
هرشب اینجا پا به پای ما خدا هم روضه خواند
ناله ی واویلتا از عرش رحمان می رسد
در میان نهری از خون، جان زینب بی سلاح
چکمه پوشی سنگ دل با تیغ برّان می رسد
خواهرش بالای تل دارد تماشا می کند
مادرش با قدّ خم ، موی پریشان می رسد
کاش می شد زودتر از کربلا دورش کنند
دارد از صحرا صدای نعل اسبان می رسد
عطر سیب پیکرش گودال را پر کرد و بعد
بویی از پیراهن یوسف به کنعان می رسد
وعده ی ما اربعین ، پای پیاده از نجف
کربلا آغوش خود بگشا که مهمان می رسد
#مصطفی_هاشمی_نسب
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_اشعار_آیینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
#غزل
ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم
بــا راه بندگـی خـدا آشــنا شدیم
هرکس وسیله داشت برای هدایتش
ما با نســیم روضـهی تو با خــدا شدیم
وقتی که جاه و مال و هوس راهمان گرفت
با رمز "یا حسین" ز شیطان جدا شدیم
ذکر "حسین" اشرف اذکار عالم است
گفتیــم و همـدم همهی انبیــا شدیم
مسکین و مستکین و فقیر آمدیم و بعد
با کیمیـای مهر شمــا پُر بها شدیم
اشکی چکید و آتش دوزخ فرو نشست
تأثیـر گریـه است اگـر بـا حیــا شدیم
ما را خدا برای غمت برگزیده است
با دست مادرت ز بقیّه سوا شدیم
شبهای جمعه مادرتان روضهخوان ماست
با نالههای دل شکنش هم نوا شدیم
شبهای جمعه هیئت ما مثل کربلاست
با یک سلام، راهی کرب و بلا شدیم
#مصطفی_هاشمی_نسب
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem