eitaa logo
شیرینترازعسل ذکرحسین ع
1.3هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
11.1هزار ویدیو
110 فایل
💚شکر خدا را که در پناه حسینیم ❤️ 💚عالم از این خوبتر پناه ندارد 🔻ارتباط با مدیر کانال🔻 ▶️ @roghayehbanoo◀️ کپی متنهاباذکرصلوات حلال‌و گوارای قلبهای پاک عاشقان سیدالشهدا جانم❤️ 🚫تبلیغات و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 یازدهم محرم 📜 🔘 🔰اندکی بعد، تِرک برداشت سکوت مدینه به ناله و اشک و فغان ام البنین ••• 🔰محمد بن حنفیه، وقتی خبر شد، بر خود گریست. و سپس دیده از اشک زدود و نامه را گشود ••• ••• صدای سالار شهیدان، طنین انداز شد ••• + گفت: "بسم ا... الرحمن الرحیم. این وصیتنامۀ حسین بن علی بن ابیطالب است، به برادرش محمد، معروف به ابن حنفیه." "حسین شهادت میدهد که معبودی جز خدا نیست، خدایی که یگانه است و شریکی ندارد." "شهادت میدهد که محمد بنده و رسول اوست، که از جانب خداوند صاحب حق، تبیین حق را آورده است." "شهادت میدهد که بهشت و دوزخ حق است، و بی‌تردید دوران ساعت خواهد آمد و خداوند اهل قبور را بر می‌انگیزد." "و شهادت می دهم که خروج من بر یزید برای ایجاد فتنه و فساد و خودخواهی، و یا برای خودنمایی و ستمگری نیست." "خروج من تنها و تنها، برای طلب اصلاح اُمت جدم رسول خدا است، و اراده کرده ام که زمینۀ شناخت معروف و ریشه کنی منکر را فراهم سازم. و به سیرۀ جدم و پدرم علی بن ابی‌طالب رفتار کنم." "پس هر که این سخن را در جایگاه حقّ آن، از من بپذیرد، مشمول ولایت خدا شده است که خداوند اولی به حق است، و هر که این سخن را رد کند، صبر می کنم تا خدا در میان من و قوم اش قضاوت نماید، که او بهترین حکم کنندگان است." "برادرم! این وصیت من به تو است، و توفیقی برایم نیست مگر به دست خدا. بر او توکل مى کنم و به سوى او باز می گردم." ● ۳۸ روز تا 🏴👇👇👇👇🏴 http://eitaa.com/joinchat/845021184C1b47a3ad50
📜 دوازدهم محرم 📜 🔘 🔰خورشید، زخم خورده و خونین ••• 🔰آسمان گریان، و ملائک به گریه و مویه در طواف ••• ••• و کربلا، این همه ماتم را در بر گرفته بود ••• 🔰و میان این همه خون، این همه غم، این همه ظلم، این همه درد،یک زن مانده بود! ••• • • • زینب! • • • ✔️دختر علی، خواهر حسین✔️ ••• که اکنون، بر بالین برادر بود ••• ▪️و سالار شهیدان، سالار بی سر، آرام خُفته بود بر زمین ••• 🔺زینب، با سینه ای لبریز از اندوه و غم، بی آنکه بگرید، دیدگانش تَر شد، نوحه سر داد.🔻 + گفت: "یا محمدا!" "• این کشتۀ خونین، حسین تواست." "• این پیکر بی سر، حسین تواست." "• این مَرد زخم خورده که نغمۀ حقیقت سروده حسین تواست." "• و این دختران اسیر، دختران تو." ••• کربلا لرزید، و باد صدایش را با خود بُرد ••• 🔹زینب! لحظه ای سکوت کرد و به فغان آمد،🔹 + گفت: "• پدرم به فدای آن کسی که او را به ستم کشتند." "• پدرم به فدای آن کسی که خیمه های او را گسستند." "• پدرم به فدای آن کسی که امیدی به التیام زخم‌هایش نیست." "• پدرم به فدای آن کسی که دلش پُر از غصه و غم بود." "• پدرم به فدای آن کسی که از محاسنش خون می چکد." "• پدرم به فدای آن کسی که لب تشنه بود و عطشان شهید شد." "• پدرم به فدای آن کسی که جدش محمّد مصطفی، پیغمبر خداست." ••• و زینب، به سختی گریست ••• ✔️ ادامه دارد • • • ● ۳۷ روز تا 🏴👇👇👇👇🏴 http://eitaa.com/joinchat/845021184C1b47a3ad50
📜 دوازدهم محرم 📜 🔘 🔰و ملائک به طواف، گِرد حسین چرخیدند و با او هم ناله شدند ••• ••• زینب تنها شده بود ••• ⚫️زینب مانده بود، با آن همه درد، آن همه رنج، آن همه غم، ⚫️با خیل زنان شوی مُرده، ⚫️با ترس و هراس کودکان یتیم، ⚫️در حصار قداره بندان در کمین، ⚫️و رسالتی که از کودکی بر عهده داشت. + گویی به خود نهیب زد: "•ای زبان علی به کام و دلیری زهرا در دل، °°°شاهد باش!°°°" "•ای وارث شکیبایی حسن، °°°شاهد باش!°°°" "•ای رسول راه حسین، °°°شاهد باش!°°°" 💠"فَاشْهَدُوا وَ أَنَا مَعَکُمْ مِنَ الشّاهِدینَ"💠 🔰"پس شاهد باشید و من با شما از شاهدانم."🔰 ••• زینب به خود آمد ••• ✔️پُر صلابت و استوار، در عهدی که بسته بود✔️ ▪️دست بر پیکر برادر بُرد و سوی آسمان گرفت ••• +گفت: 💠"اللهمَّ تَقبَّل مِنّا هذَا القُربان!"💠 🔰"خدایا این قربانی را از ما بپذیر!"🔰 ••• و سپس، زیر لب زمرمه کرد: 💠"بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ إِنَّ شانِئَکَ هُوَ اْلأَبْتَرُ"💠 🔰"به نام خداوند رحمتگر مهربان. ما تو را کوثر دادیم. پس برای پروردگارت نمازگزار و قربانی کن. دشمن تو بی‌تبار خواهد بود."🔰 ● ۳۷ روز تا 🏴👇👇👇👇🏴 http://eitaa.com/joinchat/845021184C1b47a3ad50
📜 پانزدهم محرم 📜 🔘 🔰دوباره اسبان زین شدند و لگام خوردند و پرچم های گناه در میان سپاه طغیان و جنایت، و ظلم و ستم و جهل و بیدادگری به اهتزاز درآمدند ••• 🔰تا بار دیگر اسلام بدعت، اسلام خلافت و خلیفه گری، اسلام اشرافیت، اسلام دروغ و فریب و سازش و نیرنگ، و اسلام ابوسفیان را به نمایش گذارند ••• 🔰و با اسارت بازماندگان روز عاشور به مردمان شهر به شهر بگویند؛ که این ما بودیم که حسین و یارانش را به مسلخ بردیم و آل الله را به اسارت گرفتیم ••• 🔴و چه کس بهتر از شمر بن ذالجوشن، این منافق هرجایی برای فرماندهی؟ 🔰و همراه شمر، عمرو بن حجاج و شبث بن ربعی و خولی بن یزید اصبحی با هزار سوار، آماده شدند برای بردن کاروان به شام ••• ••• و مردمان، این بار آمده بودند به تماشا و تماشاگری ••• 🔺سیدالساجدین در غُل و زنجیر، و زنان و کودکان بر اَسترانی عریان.🔻 🔹سیدالساجدین زِدورادور، نگاه سرزنش باری به آن دنیا پرستان کرد.🔹 + گفت: "ای مردم! بخاطر دارید که به پدرم نامه نوشتید و با او خُدعه کردید؟" "با او هم پیمان شدید و هنگام حادثه تنهایش گذاشتید و به ستیز با او برخاستید؟" "با چه روی می خواهید به رسول الله بنگیرید؟" "هنگامی که به شما بگوید: "*عترت مرا کُشتید، حریم مرا شکستید، و شما دیگر از اُمت من نیستید؟*" ✔️ ادامه دارد • • • ● ۳۴ روز تا 🏴👇👇👇👇🏴 http://eitaa.com/joinchat/845021184C1b47a3ad50
📜 پانزدهم محرم 📜 🔘 +••• "آیا قرآن نخوانده اید که فرمود: 💠"وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ."💠 🔰"و محمد، جز فرستاده ای که پیش از او هم پیامبرانی آمده وگذشتند، نیست. آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، از عقیده خود برمیگردید؟"🔰 "چه بد توشه ای برای خود از پیش فرستادید." ••• مردمان خجل شدند و شرمگین ••• ••• و کسی از میان آنان فریاد کرد ••• - گفت: "غفلت کردیم و در این غفلت نابود شدیم." 🔺و مردمان، گریه سر دادند و شیون کردند.🔻 + سیدالساجدین گفت: "رحمت خدا بر کسی باد که پندم بپذیرد و سفارش ام را در بارۀ خدا و رسول الله و اهل بیت او به خاطر بسپارد." ¤ دیگری گفت: "یابن رسول الله! موعظه مان کن که فرمانبر تواییم." × آن یکی گفت: "پیمان ات را محترم می شماریم و دلهامان را به جانب تو روانه می کنیم، و هوای تو را در سر می پروریم." ~ دیگری گفت: "صلوات خدا بر جدّت.تو فرمان بده تا یزید را از تخت به زیر کشیم و از آنانی که بر شما ستم کرده اند بیزاری جوییم." ✔️ ادامه دارد • • • ● ۳۴ روز تا 🏴👇👇👇👇🏴 http://eitaa.com/joinchat/845021184C1b47a3ad50
📜 پانزدهم محرم 📜 🔘 ••• و شمر، سکوت کرده و تنها ناظر بود ••• 🔰چون که او می دانست امام کُشی، مُراد و مَرام پیروان ابوسفیان است، و آنچه مردمان بر زبان می رانند، از سر شور است، نه از سر شعور!••• ••• سیدالساجدین، لحظه ای سکوت کرد ••• + و سپس با تبسمی تلخ بر لب گفت: "هیهات ای بی وفایان نیرنگ باز!" "میان شما و خواسته ها تان پرده ای کشیده شده است." "آیا برآنید با من همانگونه رفتار کنید که با پدرانم کردید؟" "هرگز چنین نخواهد شد." "بخدا سوگند، هنوز آن زخم عمیقی که دیروز از قتل عام پدرم و فرزندان و اصحاب او در قلب من نشسته التیام نیافته." هنوز داغ رحلت رسول الله را فراموش نکرده بودم، که مصیبت های پدرم و فرزندان پدرم و جّد بزرگوارم، موی سر و محاسنم را سپید کرد." "هنوز مزه تلخ آن آلام را در گلوی خود احساس می کنم." "و هنوز اندوه این غمهای جان فرسا در سینه ام زبانه می کشد." "پس از شما می خواهم، نه از ما طرفداری کنید و نه با ما از در جنگ و دشمنی درآیید." "ای اهل کوفه! شادمان نباشید به این مصیبت که بر حسین وارد شد." "که این مصیبتی بس بزرگ و کیفر آن کس که او را کشت جهنم است." "جانم به فدای او که در کنار فرات شهید شد." ••• و دیگر سکوت کرد و هیچ نگفت ••• ● ۳۴ روز تا 🏴👇👇👇👇🏴 http://eitaa.com/joinchat/845021184C1b47a3ad50
📜 بیست و چهارم محرم 📜 🔘 🔰شب بود و سکینه لب فرو بسته بود به سکوت••• دل داده بود به سکوت، تا شاید باز، نغمه ای از پدر آید به گوش••• 🔰بازماندگان کاروان، با آنکه مسافت ها از کربلا دور بودند، اما دل و روحشان در کربلا مانده بود••• •••جسم شان اینجا بود، روح شان کربلا••• 🔹به یاد آورد که عصر روز عاشور بود و پدر تنها، آمده بود تا با اهل حرم وداع کند.🔹 * قافله سالار گفت: "عبدالله را بیاورید تا با او وداع کنم." 🔺رباب چسبیده بود بر زمین، پلک فرو بست و جُم نخورد.🔻 ••• سکوت بود و سکوت ••• 🔵به صدای عبدالله، که غزل عشق را کودکانه سرود، رباب با شوق و هراس چشم گشود••• 🔸عبدالله خود را بر زمین سایید و به آستانۀ خیمه رسید.🔸 🔰زینب او را بغل گرفت و بوسید، قافله سالار، او را در آغوش گرفت و بویید••• 😭😭😭😭 ••• و رباب چشم به آسمان دوخته بود ••• ✔️ ادامه دارد • • • ● ۲۵ روز تا
📜 چهارم صفر 📜 🔘 +••• "من فرزند کسی هستم که جبرییل او را تا سدره المنتهی بُرد،" "من فرزند کسی هستم که با ملائک آسمان نماز گزارد." "منم فرزند پیامبری هستم که خدای بزرگ بر او وحی فرستاد،" "منم فرزند محمُد مصطفی، منم فرزند علی مرتضی،" "من فرزند کسی هستم که بینی گردن کشان را به خاک مالید تا به کلمۀ توحید اقرار کردند،" "من پسر کسی هستم که در برابر پیامبر با دو شمشیر و نیزه می جنگید، دو بار هجرت کرد، دو بار بیعت کرد، و به سوی دو قبله نماز گذارد." "در بدر و حُنین با کافران به جنگ برخاست و به اندازۀ یک پلک زدن کفر نورزید." "منم فرزند صالح مومنان، منم فرزند وارث انبیا، منم فرزند نابود کنندۀ مشرکان، منم فرزند امیر مسلمین،" "منم فرزند فروغ جهادگران، منم فرزند زینت عابدان، منم فرزند افتخار گریه کنندگان." "منم فرزند بردبارترین صابران، منم فرزند با فضیلت ترین نماز گزاران." "من فرزند کسی هستم که جبرییل او را تایید کرد و میکاییل او را یاری کرد." "من فرزند کسی هستم که حرم مسلمین را پاسداری و با مارقین و ناکثین و قاسطین به نبرد پرداخت." "من فرزند بهترین قریشم. من پسر اولین ایمان آورنده به خدا هستم،" "من پسر اولین سبقت گیرنده، شکنندۀ کمر مشرکان و نابود کننده مشرکان هستم." ✔️ ادامه دارد • • • ● ۱۶ روز تا 🏴👇👇👇👇🏴 http://eitaa.com/joinchat/845021184C1b47a3ad50
📜 ششم صفر 📜 🔘 🔰پردۀ شب بر باب الصغیر گسترده بود و پیه سوز کهنه سوسو می زد••• 🔰نسیم بر ویرانۀ باب الصغیر می وزید و کالبد خسته و رنجور بازماندگان کاروان را نوازش می داد••• 🔹همه آرمیده بودند، بدنها آرام و خَمود، اما روح و روان آنان در خُروش.🔹 🔰سکینه کِز کرده بود، غلتی زد و پلاس را بر خود کشید••• 🔰چهره اش سرشار از غم بود و افسرده، پلک بر هم فِشرد••• •••در خواب، محو رویایی بود که دید••• ✨ناگاه آسمان نور باران شد.✨ 🔹فوج بسیار ملائک، فرود آمدند با پنج مرکب از نور🔹 🔺وصیف از وصائف بهشت، سوی او شد.🔻 + سکینه گفت: "این بزرگان کیستند؟" ~ گفت: "آدم صفوه الله، ابراهیم خلیل الله، موسی کلیم الله و عیسی روح الله." + سکینه پرسید: "آن که دست بر محاسن دارد و گاه فرود آید و گاه برخیزد، او کیست؟" ~ گفت: "جدَّت رسول الله، به لقاء حسین آمده اند." 🔹سکینه خواست تا سوی او رود🔹 ✨بار دیگر آسمان نور باران شد.✨ ✔️ ادامه دارد • • • ● ۱۴ روز تا 🏴👇👇👇👇🏴 http://eitaa.com/joinchat/845021184C1b47a3ad50
📜 ششم صفر 📜 🔘 ••• 🔰فوج بسیار ملائک، بار دیگر فرود آمدند با پنج مرکبِ دیگر از نور••• + سکینه پرسید: "این بانوان کیستند؟" ~ گفت: "حواء ام البشر، آسیه دختر مزاحم، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خولید" + سکینه پرسید: "بانویی که در این میان آنان محزون است، او کیست؟" ~ گفت: "جدّه ات فاطمه دختر محمّد است!" •••سکینه تاب نیاورد و سوی او پَرکشید••• + گفت: "ای مادر مهربان! سوگند به خدا حق ما را انکار کردند. جمع مان را پراکندند، حریم مان را شکستند، پدرم حسین را کشتند." ••• و سپس گریست ••• 🔹مادر مهربان هم گریست.🔹 🔹به گریۀ او، زنان دیگر هم گریستند،🔹 🔹انبیاء چهره درهم کشیدند و آنان هم گریستند،🔹 🔺مادر مهربان، سکینه را در آغوش گرفت و نوازش کرد.🔻 * گفت: "دخترم دیگر مگو" "بند دلم پاره شد. جِگرم را ریش کردی،" "پیراهنی که با من است، پیراهن پدرت حسین است،" "این پیراهن از من جدا نشود تا خدا را با او ملاقات کنم." ● ۱۴ روز تا 🏴👇👇👇👇🏴 http://eitaa.com/joinchat/845021184C1b47a3ad50
📜 هشتم صفر 📜 🔘 🐪رد پای اشتران بر زمین نقش زد تا کاروان به مدینه رسید••• 🔰خورشید سر فرو بُرد و در پس افق رُخ در هم کشید، سیدالساجدین، کاروان از حرکت باز داشت و اقامت گزید••• •••شاعری رفت و اهل مدینه را باخبر کرد••• 🔺مدینه سراسر عزا و ماتم شد، زانوی غم بغل گرفت🔻 🔰مردمان به سر زنان و شیون کنان آمدند••• •••ناله کردند و گریستند••• 🔹سید الساجدین حمد کرد پروردگار دو جهان را و زبان به مدح و ثنا و ستایش او گشود.🔹 + گفت: "حمد می کنم پروردگارم را که ما را به مصیبتهای بزرگی که در اسلام واقع شد، امتحان کرد." "اباعبدالله و عترت او را کشتند و زنان و کودکان او را اسیر کردند" "سر مبارک او را در شهرها بر نیزه گرداندند" "و این مصیبتی است که نظیر و مانندی ندارد." "ای مردم! کدامیک از مردان شما پس از این مصیبت با نشاط خواهد بود؟" "کدام دلی است که از غم و اندوه و درد خالی بماند؟" "کدام چشمی است که از ریختن اشک امتناع کند؟" ✔️ ادامه دارد • • • ● ۱۲ روز تا 🏴👇👇👇👇🏴 http://eitaa.com/joinchat/845021184C1b47a3ad50
📜 هشتم صفر 📜 🔘 +••• "هفت آسمان بر او گریستند و ارکان آسمانها به خروش آمد و اطراف زمین نالید و شاخه های درختان و ماهیان و امواج دریا و ملائک مقرّب و همۀ اهل آسمانها در این مصیبت گریستند." "کدام دلی است که از مصیبت کشته شدن حسین از هم نشکافد؟" "کدامین دل می تواند که برای او ننالد؟" "کدام گوشی است که صدای شکافی را که در اسلام پدید آمده بشنود و کَر نشود؟" "ای مردم! ما صبح کردیم در حالی که رانده شدیم، ما را پراکنده ساختند و از وطن خود دور افتادیم" "گویا که ما از فرزندان ترک و کابل ایم، بی آنکه جرمی و یا عمل ناپسندی مرتکب شده باشیم" "با ما چنین کردند، چنین رفتاری را در مورد نیاکان بزرگوار خود هم نشنیده ایم، و این بجز تزویر نیست." "به خدا سوگند اگر رسول الله به جای آن سفارشها که در حق ما کرد، به جنگ با ما فرمان می داد بیش از این نمی توانستند کاری کنند." 💠"إنّا لله وإنّا إلیهِ رَاجعُون."💠 "چه مصیبت بزرگ و دردناک و دلخراشی، و چه اندوه تلخ بنیان کنی!" "اجر این مصیبت که به ما روی آورده از خدا خواهانم، که اوست پیروز و منتقم." ● ۱۲ روز تا 🏴👇👇👇👇🏴 http://eitaa.com/joinchat/845021184C1b47a3ad50