#مدح_و_شهادت_حضرت_زهرا_س
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#قصیده
آورده ای با خود سلامی از خدا را
بر صفحه ی سبز قدَر کِلک قضا را
نور تو پیش از خلق آدم روشنی داشت
تو آبرو دادی تمام انبیا را
سجاده ی تو آسمانی از اجابت
در دست خود داری کلید ربنا را
تسبیح و تقدیس است و تهلیل است و تحمید
آن چه روایت می کند شان شما را
لبخند تو نور درخشان بهشت است
خورشید هم دارد به دل شوق لقا را
از این جهت نام تو را زهرا نهادند
نور تو روشن کرد چشم مرتضی را
سیّدتی ، صدیقه ، ای زهرای اطهر
ای طاهره ، یا فاطمه دریاب ما را
ای آیه ی تطهیر ، ای دریای عصمت
با نام تو تفسیر کردند انّما را
ای لیله ی قدر نبی ، آیات کوثر
هستی شفیعه امت غرق خطا را
فرمود امام عسکری - ما حجت الله-
از فاطمه داریم نور هر دعا را
جَدّه ی ما شد حجتُ الله ِ علینا
او حجّت حق شد تمام اولیا را
ذکر ملائک ذکر تسبیحات زهراست
اینگونه می گیرند سرمشق بقا را
رو می گرفت از کور ، حتی پیش بابا
شرمنده ی خود کرده او حُجب و حیا را
در فکر مسکین و یتیم و هر اسیری ست
اول مهیّا می کند نان گدا را
زهرا دلیل خلق نور پنج تن بود
در زیر بال خود گرفت اهل کساء را
یاس علی ، ریحانه ی باغ پیمبر
عطر نجیبش باز پر کرده فضا را
یا فاطمه گفتیم و درمان آمد از راه
نامش مهیا کرد اسباب شفا را
او میوه ی قلب رسالت بود ، امّا
در کوچه آزردند قلب مصطفی را
اهل سقیفه بیعت خود را شکستند
بیت العزا کردند آن بیت الولا را
اجر رسالت را ادا کردند با میخ
بستند دست ساقی مشکل گشا را
می دید چشمان حسن در آن شلوغی
بر چادر مادر هُجوم ردّ پا را
حرفی نمی زد از قضیّه ، لام تا کام
او در خودش می ریخت داغ کوچه ها را
می گفت حیدر ، تازه فهمیدم عزیزم
با دردهایت می کنی هر شب مُدارا
این فتنه های کوچه تا گودال رفتند
بُردند مقتل ، خامس آل عبا را
بر روی سینه آمد و با خنجرش شمر
خیلی اذیت کرد امام کربلا را
داغ مدینه تازه شد در وادی طفّ
با تو چه ها کردند در گودال ، یارا
مادر ببین که با حسین تو چه کردند
نفرین کن این خلق ستم ، قوم ریا را
بی غسل و حتی بی کفن نقش زمین بود
با چشم خود دیدیم داغ بوریا را
یا رب نیامرز آن جماعت را که اوّل
آتش زدند آن خانه ی اهل وفا را
یا رب به پهلوی شکسته مگذری از
آنکه شکسته استخوان های قفا را
ما را حسینی کن که با زهرا بمانیم
از ما مگیری جام شیرین بلا را
از ما مگیری لحظه ای حبّ علی را
از قبله می خواهیم ما قبله نما را
ما با علی اهل خدا اهل بقاییم
اصلاً نمی خواهیم این دیر فنا را
جان رقیّه باز قسمت کن خدایا
یک اربعین دیدار ایوان طلا را
#اسماعیل_شبرنگ
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_س
تمام شمع وجود تو آب شد مادر
دعای نیمهشبت مستجاب شد مادر
گل وجود تو پرپر شد و به خاک افتاد
بهشت آرزوی ما خراب شد مادر
بهجای شمع که سوزد به قبر پنهانت
علی کنار مزار تو آب شد مادر
میان آن همه دشمن که میزدند تو را
دلم به غربت بابا کباب شد مادر
حمایت از پدرم را گناه دانستند
که کشتن تو در امت ثواب شد مادر
به محفلی که علی بر تو مخفیانه گرفت
سرشک دیدهی زینب گلاب شد مادر
به یاد نالهی مظلومیات دلم سوزد
که چون سلام پدر بیجواب شد مادر
نشان غصب فدک ماند تا به ماه رخت
گرفته نیمهای از آفتاب شد مادر
علی بهیاد جوانیت پیر گشت چو دید
خمیده سرو قدت در شباب شد مادر
عنایتی صف یوم الحساب «میثم» را
که خسته از گنه بیحساب شد مادر
#غلامرضا_سازگار
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
2_144121785181316223.mp3
5.45M
#زمزمه #نوحه
#بعد_از_شهادت
#حضرت_زهراس
#سبک_دامن_کشان_رفتی
بعد از تو حیدر شد (غریب مدینه) ۳
نهادم گُل یاسَم (غمت را به سینه) ۳
شود جان حیدر فدای تو
کنم گریه هر شب (برای تو) ۳
تا که تو شدی کفن (علی شد غریب) ۳
رفتی از خانهی من (علی شد غریب) ۳
بعد از تو یا زهرا (رسیده به لب جان) ۳
کنارِ مزارِ تو (منم دیده گریان) ۳
کنار قبرت سوزَم زِ هجرانت
منم با یاد تو (پریشانت) ۳
تا که بیپسر شد (علی شد غریب) ۳
کشته پشت در شدی (علی شد غریب) ۳
صفابخش قلبم ای (گُل یاسِ چیده) ۳
به یاد غمت زهرا (شدم قَد خَمیده) ۳
کنار قبر از پا فتادم من
سرم را روی خاک (نهادم من) ۳
تا تو رفتی از جهان (علی شد غریب) ۳
بهار من شدی خزان (علی شد غریب) ۳
#رضا_یعقوبیان
#مداح_اسد_آل_حسن
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
4_5951634442329000518.mp3
4.12M
#مناجات_امام_زمانی
آسمون عصرای جمعه مثل من بهونه گیره
بارون گریه باهات حرف میزنه که خیلی دیره
مادر تو دل غمینه ، خون جدت رو زمینه
سر زلفت میبَره قلب فرشته هارو غارت
میدونم که میشکنی هر چی بُته با یک اشارت
دل زینب بیقراره ، مادرت چشم انتظاره
شنیدم یه روز میای که خورشید از تو پا بگیره
هر کسی حسینیه آتیش کربلا بگیره
وقت خوش عهدی رو عشقه،
غیرت مهدی رو عشقه
میون گریه شنیدم صدای پای خروشت
به سر عمامه ی احمد ، عبای علی رو دوشت
شیشه شیشه یاس میباره نُه فلک وقتی بیایی
دوباره آباد میشه باغ فدک وقتی بیایی
میکِشی به دیده ی تر ، چادر خاکیِ مادر
همه دل شکسته ها چشم انتظار ذوالفقارن
شیعه ها تا تو نیایی سر و سامونی ندارن
کار ما شیون و شِینه ، یا لثارات الحسینه
میبَری یه روز مدینه ، مرهمی برای سینه
شنیدم برای خاتون میگیره دل تو هر شب
سردر خیمه ی سبزِ تو نوشته عمه زینب
اهل گریه اهل دردی ، مثل حیدر کوچه گردی
تا قدم رنجه کنی رو چشم من آروم جونم
روضه ی عموی بی دستت اباالفضلو میخونم
علقمه کلبه ی غم شد ، کمر جدِّ تو خم شد
بچه ها رمق ندارن ، بین خیمه قحط آبه
ردِ ناخن علی اصغر رو سینه ی ربابه
میگه کاش علی نمیره ، ای خدا بارون بگیره
#جواد_مقدم
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
هدایت شده از کانال رسمی سازمان بسیج مداحان وهیئات مذهبی کرمانشاه
اشعار ویژه فاطمیه ۱۴۰۱.pdf
10.64M
#اشعار_ویژه_فاطمیه
💠سازمان بسیج مداحان وهیئات مذهبی استان کرمانشاه
http://eitaa.com/basij_madahankermanshah
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_س
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
رفته است از آسمان من خورشیدم
پژمرد مقابلم گل امیدم
بر قبر گلاب اشک میپاشیدم
گفتم که فراق را نبینم دیدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم
گفتیم برای هم و همتای همیم
گفتیم که موج های دریای همیم
گفتیم شریک درد و غم های همیم
او رفت و شریک درد و غم گردیدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم
کوچید از آشیان پرستو شد و رفت
آسوده ز دردهای پهلو شد و رفت
دستان علی دخیل زانو شد و رفت
او رفت و اسیر خانه ی تبعیدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم
ای یک تنه لشکرم سپاهم زهرا
نه ساله رفیق نیمه راهم زهرا
شد خانه پس از تو قتلگاهم زهرا
بعد از تو لباس بی کسی پوشیدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم
مانده است به خاطر من آن روزی که
آن هیزم سرخ خانمان سوزی که
آن دست سیاه آتش افروزی که
بعد از تو دگر نمی کند تهدیدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم
افتاد گل بهار من دست خزان
پشت در باغ رفت از جسم تو جان
شد ساقه ی تو شکسته من هم پس از آن
هر روز ز باغ خانه گل می چیدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم
با دیده ی خویش دیدم افروخته بود
خاری که گل مرا به در دوخته بود
رفتی و نگفتی که سرت سوخته بود
افسوس که دیر قصه را فهمیدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم
تا دست تو بر پشت یدالله نشست
خوشحال شدم که باز هم زهرا هست
ناگاه قلاف آمد و دست تو شکست
از لرزش دستهای تو لرزیدم
آمد به سرم از آنچه می ترسیدم
#محمدعلی_بیابانی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
هدایت شده از هوای وصال(ثامن)
🔴سازمان بسیج هنرمندان استان کرمانشاه به مناسبت دهه مقاومت و گرامیداشت سومین سالگرد سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی برگزار میکند ؛
#جشنوارهاستانیهنریوادبی « علمدار »
🔷بخش های جشنواره :
🔸شعر و دلنوشته
🔸خوشنویسی
🔸داستانک و داستان کوتاه
🔸پوستر
🔸عکس نوشته
🔸کاریکاتور
🔸فیلمنامه
🔸طراحی و نقاشی
🔸نقاشی خط
♦️آخرین مهلت ارسال آثار : ۱۴دی ماه ۱۴۰۱
♦️داوری آثار : ۱۵لغایت ۱۷ دی ماه ۱۴۱۰
♦️اختتامیه و اهدای جوایز : ۱۹ دی ماه ۱۴۰۱
⭕️ ارسال از طریق ⭕️
شماره مجازی : ۰۹۲۱۰۷۰۱۶۸۷
و یا به دبیرخانه :
کرمانشاه_میدان آزادگان _ تالار انتظار _ سازمان بسیج هنرمندان در ساعت اداری و غیر اداری تحویل نمایید . جهت تحویل حضوری اثر با شماره زیر تماس حاصل فرمایید.
۰۹۱۸۵۹۶۵۱۷۴
💢شرایط 💢
مشخصات ( نام نام خانوادگی، محل سکونت،شماره تماس ) الزامی است.
آثار در جشنواره دیگری حائز رتبه نشده باشد.
آثار در قالب word یا pdf با فونت Bnazanin 14 ارسال شود.
حضور برگزیدگان در اختتامیه الزامی ست در صورت عدم حضور به منزله انصراف محسوب میشود.
♻️محور های جشنواره♻️
سردار شهیدحاج قاسم سلیمانی وشهدای دفاع مقدس ، انقلاب ،مدافع حرم ، امنیت و شهدای بسیج ، شهدای شاهچراغ ، نقش بسیج در عرصه های دفاعی ، محرومیت زدایی ، اردوهای جهادی ،مهار کرونا ، سیل ، زلزله و...،مقاومت و مقابله باجریان نفاق،ایران قوی ،مبارزه با تروریست،صیانت از حریم اهل بیت،حجاب و عفاف ،خانواده و جمعیت ،محکوم کردن اغتشاشات ،جهاد تبیین و روشنگری ، امید به آینده روشن از نگاه رهبری
✅ارسال اثر بدون محدودیت سنی و برای همه امکان پذیر است.
برای کسب اطلاعات بیشتر به کانال ایتای جشنواره #علمدار مراجعه کنید.
💠🔹🔹 @alamdar_313_kr
ارتباط با ادمین
@Ashkeaqiq313
توضیحات :
♦️شعر : کلاسیک و آزاد
کلاسیک : غزل ، ترانه ، مثنوی ، رباعی ، دوبیتی
♦️خوشنویسی
۴ خط : نستعلیق ، شکسته نستعلیق ، نسخ ، ثلث
♦️داستانک (مینیمال) : نهایت یک صفحه
♦️داستان کوتاه : زیر ۴۰۰۰کلمه
♦️کاریکاتور : تکنیک آزاد
دیجیتال ، حجم ۳۰۰dpi , jpg
♦️فیلمنامه
فیلمنامه،فیلم کوتاه داستانی زمان تا ۱۵ دقیقه
♦️طراحی و نقاشی : تکنیک آزاد
♦️نقاشی خط :
تکنیک آزاد
#با_یاد_سردار_دلها_حاج_قاسم_سلیمانی
#جمهوری_اسلامی_ایران
#شهادت_حضرت_زهرا_س
تکبیر ما چیره به هر ناقوس خواهد شد
این قطره ها یک روز اقیانوس خواهد شد
امروز هر کس پیرو راه سلیمانی است
فردا برای دشمنان کابوس خواهد شد
نابودی ایران تلاش دشمن است اما
بار دگر از سعی خود مایوس خواهد شد
ضعفی که دشمن در گمانش هم نخواهد بود
چندی دگر در لشکرش ملموس خواهد شد
سردار ما پر زد ولی دشمن بداند که
خاکستر ققنوس هم ققنوس خواهد شد
روزی که گلبانگ اذان ها یاعلی گردد
آن روز سهم عده ای افسوس خواهد شد
ما زنده ی عشقیم ما از نسل اعجازیم
در سایه ی سربند یازهرا سرافرازیم
از شهر کرمان آمد و الگوی ایران شد
با نفس خود جنگید و آخر مرد میدان شد
از بار دنیا شانه خالی کرد و حق را یافت
در لابلای لاله زار عشق پنهان شد
اخلاص و صبر و عشق را در کوله بارش ریخت
تا در مسیری ناب همراه شهیدان شد
عمار شد پای ولایت ماند در سختی
در یاری اسلام سعی او دو چندان شد
وقتی به چادر خاکی مادر توسل کرد
منّا شد و در خانه ی تطهیر سلمان شد
میثم شد و در شام دم از شاه مردان زد
سنگ عقیقش زینت دست سليمان شد
بر سینه اش وقتی مدال ذوالفقار آمد
در قلب شیعه باز حس افتخار آمد
در ناامیدی ها نظر سوی خدا داریم
در شام غم، مهر علی مرتضی داریم
از سردمهری ها نمیترسیم و دلگرمیم
در سینه، نور حجت هشتم رضا داریم
ما داغدار مادری قامت کمان هستیم
ما شکوه از تاریخِ بعد از مصطفی داریم
بعد نبی تحریف شد رسم مسلمانی
ما خاطراتی تلخ از آن ماجرا داریم
بغداد و شام و کربلا درد و غم است اما
هر غصه ای داریم ما از کوچه ها داریم
محسن شهید غربتِ زهرای اطهر شد
در داغ آن ششماهه عمری ما عزاداریم
سوز دل آن قصه را دیوار می داند
عمق مصیبت را فقط مسمار می داند
#سیدروح_الله_موید
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_س
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
#تنور_خولی
آه از غمی که هست و ز غم پروری که نیست
ازسنگری که هست و ز همسنگری که نیست
طفلان من به نان وغذا لب نمیزنند
گیرم که سفره پهن شده، مادری که نیست
زینب نشسته اشک مرا پاک میکند
کوثر شده به جای همان کوثری که نیست
شُستیم خون مانده به دیوار را ولی..
از خاطرم چگونه رَوَد آن دری که نیست؟
آه ای مغیره، بد زن من را لگد زدی
حالا فقط علیست و آن همسری که نیست
من در اتاق، سوم و هفتم گرفتهام
دراین محل برای تو چشم تری که نیست
از من حسین قول زیارت گرفته است
ازدیدن تو آرزوی بهتری که نیست
**
وقتی تو و حسین نشستید در تنور
زینب نشسته چشمبراه سری که نیست
یک روز داغ چادر خاکی مرا شکست
یک روز هم مصیبت آن معجری که نیست
#حسین_قربانچه
#سیدپوریا_هاشمی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#مدح_و_شهادت_حضرت_زهرا_س حضرت_زهرا_س
فاش شد بر عاشقان از "ذکرکم فی الذاکرین"
حمد دارد ذکر اسماء تو حمد الشاکرین
بردن نام تو حتی با وضو هم مشکل است
آری آری فرق دارد اسم تو با سایرین
فهم تو کار پیمبرهاست کار ما که نیست
ما عرفنا قدرکِ! العفو! نحن القاصرین!
سینه چاک عصمتت از اخرین تا اولین
هاج و واج حکمتت از اولین تا اخِرین
عشق تو شرط قبول انبیای مرسلین
چادرت حبل المتین اهل بیت طاهرین
هرکجا که روضه ای باشد مزار فاطمه ست
پرچم روضه ضریح و گریه کن ها زائرین
چادرت خاکی شد و کفر سقیفه فاش شد
دستشان رو شد دگر والله خیر الماکرین
به تلاقی مدینه روز محشر که شود
ناقه باشد مال تو پادرد مال حاضرین
سهم تو شلاق شد ویل لقوم الظالمین
صبر کرد اما علی! بَشَّر عباد الصابرین
به غرور شیعه برخورده تورا خیلی زدند
سوره کوثر نشسته در شرار کافرین
عده ای طعنه زدند و عده ای خیره شدند
لال گردد آن زبانها کور چشم ناظرین
عده ای دستور دادند عده ای آتش زدند
لعنت ما تا ابد بر عاملین و آمرین
#سیدپوریا_هاشمی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
#هجوم_به_بیت_ولایت_حضرت_زهرا_س
عدهای دستور دادند، عدهای آتش زدند
لعنت ما تا ابد، بر عاملین و آمرین
#سیدپوریا_هاشمی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهراس
درد خودرا ازعلی ات فاطمه،پنهان مکن
خانه رابارفتنت ، براین سرم ویران مکن
درد داری فاطمه ، این، خانه راجارو مزن
حیدرت رامضطرب درداغ این هجران مکن
گوشه ای ازخانه، از این زخم میپیچی به خود
بهره دلداری به زور، این چهره را خندان مکن
زجر داری میکشی، وقتی که خود را میکِشی
بیش از این زهرامرا،شرمنده از طفلان مکن
لااقل آهی بکش، جان علی سرفه مزن
خانه رابارفتنت بهر علی زندان مکن
بر سرت افتاده رفتن، حرفی از رفتن مزن
با نگاه مضطرت این جمع را گریان مکن
بشکند دستِ مغیر ه دست وبازویت شکست
کس نگفت براو که اینگونه توبا قرآن مکن
بین خانه همسرم توچهره پنهان میکنی
باگزیدن برلبانت درد خود پنهان مکن
#آرمین_غلامی
#مجنون_کرمانشاهی
@Shoaraye_aeinimadhankermanshah