*بسم الله الرحمن الرحیم*🍃
*#دلنوشته*
#دیدار_۱۴۹
دیدار این هفته خیلیییی برا خودم جالب بود خیلیییی🥲
قبلا هم نوشته بودم که هر زمان شهید بطلبه واقعا اون روز توفیق پیدا میکنم برم خونشون البته هر سری خیلی جالب طلبیده میشم..
شهید عزیز امشبمون هم که خیلییییی دلبری کرد تا ما رو طلبید🙂
فقط نزدیک به ۴۵دقیقه بیشتر بود که ما دور خودمون میچرخیدیم و دریق از اینکه باران ۸ رو بتونیم پیدا کنیم.....همراه دوستام بودم،اینقد خسته و ناراحت بودم که نتونستیم بعد از این همه گشتن برسیم خونه ی شهید.....ساعت هم خیلی گذشته بود... آخرش به شهید گفتم شهید خودتو مرامت من .....دیگه خسته شدم....خودت ببرمون...
باورتون نمیشه دقیقا همون لحظه
دوستم گفت مستقیم و بریم ،من گفتم این خیابون آخرین جائیه که میام....نبود...میرم خونه....
ولی لامصب ته دل آدم وقتی قرص باشه ... حالا یه حرفایی هم سر زبونت میاد اما دل یه چيز ديگه میگه....میدونستم حتما میریم خونشونبعد از این همه گشتن دنبال آدرس...نمیدونم از کجا این اطمینان حاصل میشه اینجور وقتا...شایدم نگاه شهیده که به دلم میتابه و بازتابه اون میشه قوت قلب برام♥️
شاید قشنگیش به همینه.....
من چون ولوم صدا کم بود نتونستم زیاد متوجه بشم روایت کننده ها چیا گفتن..فقط تنها چیزی که متوجه شدم شهید از شهدای عملیات فتح المبین بودن...
دوستمم گفت که رو امربه معروف نهی از منکر خیلی حساس بودن
...
خلاصه خیلی دیدار خوبی بود.....یه درس گرفتم از امشب همین برا من بس باشه.....یه وقتایی دقیقا به اونجایی که باید،نزدیکی ....مبادا پا پس بکشی.....میرسی...اگه #اون بالایی بخواد♥️
#شهید عزیز،ممنون که طلبیدی....دعامون کن....
#روایت_دیدار
#دلنوشت
#چهارشنبه_های_شهدایی
#شهدا
#عملیات_فتح_المبین
#عشق_بازی_با_شهدا
#ایران
#جنگ_تحمیلی