eitaa logo
شهداءومهدویت
7.4هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
⇦ ظهور امام زمان با قرآن و سنت جدید ‌↯ بررسی روایات طبق روایات نقل شده، شکی نیست که حضرت مهدی (عج) به همان قرآنی عمل خواهد کرد که بر جدش رسول خدا (ص) نازل شده است و سنت پیامبر (ص) و دین اسلام را اجرا خواهد کرد و اگر در برخی روایات نقل شده است که حضرت کتاب جدید، سنت جدید و .... @shohada_vamahdawiat <======💖🌻💖======>
✍ با ذهنی درگیر، سخت مشغول انجام کاری بودم، اما به نتیجه نمی‌رسیدم. با کلافگی دست از کار کشیدم و آرام گفتم یا صاحب الزمان! ✍ناگهان خجالت همه قلبم را گرفت. یادم آمد انقدر درگیر روزمرگی‌هایم شده‌ام که مدتهاست یادی از امام زمانم نکرده‌ام. لحظه‌ای با تمام وجود، معنای غربتش را فهمیدم. ✍ امام غریب است که منِ پُر از ادعا، خود را منتظر و عاشق او می‌نامم، اما به یادش نیستم، آخر کدام عاشقی لحظه‌ای از یاد معشوق خود غافل می‌شود؟ آن هم معشوقی که آمدنش گره از کار همه انسان‌ها باز می‌کند؛ امان از ما، که چه غافلانه در گیر و دار روزمرگی‌هایمان او را فراموش کرده‌ایم. 🌍 کارِ دنیا برعکس شده؛ آقا در انتظار ما نشسته که او را بخوانیم تا جوابمان دهد؛ اما ما آنقدر بی‌وفاییم که گاهی حتی حضورش را هم از یاد می‌بریم. ❤️ کاش صبحی نباشد، مگر اینکه به یاد او بیدار شویم؛ ❤️ کاش دعایی نباشد، مگر دعا برای ظهور او؛ 💔 کاش باور کنیم شلوغی و سردرگمی و آشوب ذهن و دل همه مردم دنیا، حاصل عادت کردن به زندگی منهای یاد و ذکر و حضور امام مهدی است. @shohada_vamahdawiat <======💖🌻💖======>
وقایع روز غدیر_124581719763325813.mp3
7.35M
⭕️ 🎵بسیار زیبا و شنیدنی دین بدون ولایتِ امیرالمومنین رو میشه بی خطر کرد!! مثل کبریت خیس شده..! 👌 ♻️ 🌹💖🦋🌻
ღ 📜 ❤️ امام رضــا علیه السلام : کسی که عید غدیــر را گرامی بدارد، خداوند خطاهای‌کوچک‌و بزرگ او را می‌بخشد و اگر از دنیا برود در زمره شهـــدا اســت. @shohada_vamahdawiat <======💖🌻💖======>
💢بازی عجیب شهید با فرزندانش 🔹همسر شهید: وقتی در منزل بود با فرزندانش بازی می کرد.یکی از بازی هایش اینگونه بود که خود را درون ملحفه ای پوشانده و به دخترش می گفت که اگر من روزی شهید شدم من را اینگونه می بینی. وقتی اعتراض می کردم می گفت فرزند یک مرزبان باید با جمله شهادت آشنا باشد. 🔹زمانی که پیکر شهید را برای وداع آوردند دختر شهید که تنها 9 سالش بود به راحتی کنار پیکر پدر با او به صحبت پرداخت. 🔹شهید امیر نامدار از مرزبانان مرز خراسان رضوی دهم دیماه ۹۵ در درگیری با اشرار در هنگ مرزی تایباد به شهادت رسید. ➥ @shohada_vamahdawiat
💢اغتشاشگران ۴ مامور پلیس را در شادگان به رگبار بستند 🔹در پی تیراندازی اشرار مسلح به ماموران نیروی انتظامی در شادگان، ۴ مامور مجروح شدند. 🔹به گزارش خبرگزاری فارس از شادگان، در پی تیراندازی اشرار مسلح به ماموران نیروی انتظامی در شادگان، ۴ مامور مجروح شدند. 🔹این ماموران در جایگاه سوخت مشغول سوخت‌گیری خودرو بودند که توسط دو موتورسوار مسلح به رگبار بسته شدند. 🔹ماموران مجروح شده نیروی انتظامی شادگان درحال حاضر در بیمارستان بستری هستند و حال عمومی آنها خوب است. 🔹هفته گذشته تیراندازی اغتشاشگران به ماموران نیروی انتظامی در شهرک طالقانی بندر ماهشهر یک شهید و مجروح برجای گذاشت. 🔹در ایذه نیز هفته گذشته در پی ایجاد ناامنی و تیراندازی اشرار، یک نفر جان خود را از دست داد و ۱۴ مامور زخمی شدند. 🔹اشرار مسلح و اغتشاشگران با سوءاستفاده از تجمعات مردمی در اعتراض به بی‌آبی در خوزستان سعی در انحراف مطالبات و ایجاد آشوب و ناامنی دارند. ➥ @shohada_vamahdawiat
😍 🗓 ۴ روز تا روز تجدید بیعت با امام زمان‌ ارواحنافداه حداقل ۳ روز قبل از عید غدیر و تا ۱۲ روز بعد از عید غدیر را به جشن و شادی بپردازیم و این روز باعظمت را زنده نگه داریم... ➥ @shohada_vamahdawiat
خدايا! من از "بنى اُميّه" بيزار هستم، من با ابوسفيان، معاويه و يزيد و همه كسانى كه از خاندان بنى اُميّه هستند و در حقّ خاندان پيامبر ظلم كردند، دشمن هستم. پيامبر همواره و در هر محفل و مجلسى، بنى اُميّه را لعنت مى كرد. بنى اُميّه، خاندانى هستند كه همواره در طول تاريخ با خاندان پيامبر دشمنى داشتند. اُميّه كسى است كه سال ها قبل از ظهور اسلام زندگى مى كرد. فرزندان و نوادگان او، به "بنى اُميّه" مشهور شدند. جدّ پيامبر اسلام، "عبدمناف" است. عبدمناف از نسل حضرت ابراهيم(ع)بود. عبدمناف دو پسر به نام "هاشم" و "عبدشَمس" داد. پيامبر از نسل، "هاشم" است، به همين خاطر نسلِ پيامبر را به "بنى هاشم" معروف شدند. "عبدشَمس" سفرى به شام (سوريه) نمود، او در آنجا بنده اى براى خود خريدارى كرد. نام آن بنده، اُميّه بود. عبدشمس، اُميّه را به مكّه آورد و او را به عنوان "فرزندخوانده" خود انتخاب كرد، از آن روز به بعد همه مردم، اُميّه را از خاندان قريش شناختند و خيال مى كردند كه او هم از نسل ابراهيم(ع) است، در حالى كه اصل او از روم بود! به هر حال، اُميّه ازدواج نمود و صاحب فرزندان زيادى شد، به فرزندان و نوادگان او، "بنى اُميّه" گفتند. مردم خيال مى كردند كه "بنى اُميّه" با "بنى هاشم"، فاميل هستند، آنها خيال مى كردند كه اين دو خاندان، پسرعموهاى هم هستند، در حالى كه اين چنين نبود، نسل "بنى هاشم" به حضرت ابراهيم(ع) مى رسيد و نسل "بنى اُميّه" به غلامى از كشور روم! بنى اُميّه همواره با بنى هاشم دشمنى داشتند، تا اين كه پيامبر اسلام به پيامبرى مبعوث شد، آن روز، بزرگ "بنى اُميّه"، ابوسفيان بود كه تلاش زيادى كرد تا اسلام را نابود كند. ❤️🌻🌷❤️🌻🌷❤️🌻🌷 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
ما غدیرییم تا روز ابد یا علی گوییم و الله و احد راجی امیدش به احسان علی است داروی دردش ندای یا علی است 🔸شاعر : محمد رجب زاده @shohada_vamahdawiat <======💖🌻💖======>
🍀 ﷽ 🍀 🍁 .... اما حالا ، با اونهمه بالیی که سر این دختر آورده بودم... هنوز نگران من بود و حتی مادرش هم خبر نداشت که چقدر زجرش دادم. افتخار نیست... اینا عذابه... حتی وقتی با همه ی کتک هایی که بهش زدم و ناخواسته بوده.... باز پا به پای دلم میاد و چیزی واسم کم نمیذاره ، شرمنده اش میشم... من چکار کردم براش ؟ اونروز... میون همون بوسه هایی که مستم میکرد و حالم رو خوش ، تصمیم گرفتم فردای همون روز ببرمش کارگاه.... حقش بود که یکی از بهترین جواهرات کارگاه رو انتخاب کنه... گرچه میدونستم ارغوان اصال تو فکر جواهرات هم نبود. اونروز یا من دیوونه شده بودم یا خود واقعی ام نبودم. تموم روزم رو با فکر جبران کارام سر کردم. اخر شب وقتی قرانش رو خوند و کنارم روی تخت خوابید، حس کردم یه فرشته رو کنار خودم میبینم. صورتش واقعا از پاکی میدرخشید و چه تقدیر بدی داشت این فرشته که با دیوی چون من ، ازدواج کرده بود. نگاهش به من افتاد که خیره در سکوتی مبهم نگاهش میکردم. _چیزی شده رادوین ؟ رادوین! یادمه اولین باری که معنی اسمم رو شنیدم ، از زبون خودش بود. " جوانمرد " ! و عجب جوانمردی بودم من ! _بیا یه قراری بذاریم. کنجکاو نگاهم کرد: _چه قراری ؟! _وقتی عصبی شدم... دور و برم نیا... بهم لبخند نزن... نگام نکن... باهام حرف نزن... اصال بیا اینجا و در اتاقو قفل کن... نمیخوام یه بار دیگه دستم روت بلند بشه. لبخندى روی لبش نشست. _رادوین! حرصم گرفت. چرا یه جوری صدام میزد که با همه فرق داشت ؟ _لعنتی اینجوری صدام نزن. _االن عصبی میشی اینجوری صدات میزنم؟ اخمم توی صورتم بود که باعث شد بترسه و فکر کنه عصبی شدم. جواب نداده ، فوری گفت : _ببخشید... خب من فقط صدات کردم... همین. با همون حرصی که توی صدام بود گفتم : _اصال همیشه باید همینجوری صدام کنی. نگاهم روی انگشتر طالی دستم بود. یادگاری از رادوین که یک دفعه متعجبم کرد. بعد از آن دعوای خیابانی و ضرب دستی که به دهانم زد ، خیلی بیشتر از قبل پشیمان شد.من نگفته از نگاهش میخواندم. اونقدر که حتی وسط بوسه هایی که عطشش را زیاد کرده بود ، مدام میپرسید : _االن اینجوری میبوسمت ، لبت درد میگیره ؟ میدونستم اون عصبانیت ها دست خودش نیست. واسه همینم خیلی زود دلم با این ابراز پشیمانی هاش رام میشد. ولی انگار این اخری با همه ی دفعات قبل فرق داشت. علتشو بهم نگفت ولی واقعا رفتارش عوض شد. فردای همون روز منو به کارگاهش برد و ازم خواست که از بین جواهرات بی رقیب کارگاه ، یکی انتخاب کنم و من همون انگشتر طال را برداشتم. همونی که یه حلقه ی طال سفید و یه حلقه ی طالی زرد با هم گره خورده بودند در وسط انگشتر که به یک نگین بزرگ برلیان مربعی میرسید. این طلائی زرد و سفید ، ترکیب قشنگی داشت. از اون روز سه ماه گذشت. اواسط زمستان شد. رادوین خیلی بهتر بود. دیگه روی عصبانیتش رو ندیدم. شاید بخاطر قرص ها بود. البته عصبی که میشد ولی نه در حدی که دستش رو من بلند بشود. گاهی همون اول دگرگونی حالش سرم فریاد میزد: _گمشو از جلو چشمام . میدونستم به سختی خودشو کنترل میکنه. و من مونده بودم این چه دردی بود که رهاش نمیکرد. تا فریادش رو میزد سمت اتاق میرفتم و درو قفل میکردم. این بهترین کار بود. یک ساعت بعد آروم میشد و خودش سراغم میومد و اول از همه توی چشمام خیره میشد و جستجو میکرد که دلخور شدم یا نه. 🦋 🦋🦋 🦋🦋🦋✨ @shohada_vamahdawiat <======💖🌻💖======>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏪ طبق روایات، محلی است که قبل از ظهور امام زمان با ۳۱۳ یار خود ملاقات میکند. ‼️این مکان در مکه به خرابه ای تبدیل شده است!! @shohada_vamahdawiat <======💖🌻💖======>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸قشنگ ترین عشق 💫نگاه خداوند بر بندگان است 🌸هر کجا هستید به 💫به نگاه پر مهر خدا می‌سپارمتون 🌸الـــــهــــی 💫مهـر؛ بركت؛ عشـق 🌸محبت و سلامتى 💫شادی و عاقبت بخیری 🌸هميشه همنشین شما باشند 🌸 شبتون به نور خدا روشن 💫 شب بر شما خوش 🦋💖🌟✨🌙💖🦋