eitaa logo
شهداءومهدویت
7.2هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
26 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽❣ ❣﷽ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ سَلامَ مُخْلِصٍ لَكَ فِى الْوَِلايَةِ... سلام بر تو ای مولایم، سلام بر تو از سوی قلبی، که جز تو در آن راه ندارد! بپذیر سلام کسی را که قلبش، خانه محبت توست و چشمهایش مشتاق دیدار تو... ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
┄┅─✵💝✵─┅┄ ❣پروردگارا 🔶بااولین قدمهایم برجاده های صبح 🔸 نامت راعاشقانه زمزمه میکنم 🔸کوله بارتمنایم خالی وموج 🔶سخاوت توجاری الهی به امید تو💚 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110
صبحی گره از زمانه وا خواهد شد راز شـب تار بـر مـلا خواهــــد شد در راه، عزیـزی‌ ست که با آمـدنش هر قطب‌نمـا، قبله‌نمـا خواهـد شد @hedye110
🌿﷽🌿 🌸شانزدهم شهریور روز عروسی آقا سعید بود. خیلی خوش گذشت ولی از رفتار حمید مشخص بود زیاد سرحال نیست. ته چشم هایش نگرانی داد می زد،به خاطر ازدواج برادر دو قلویش یک جور خاصی شده بود. 🍎بعد از مراسم جلوی در تالار منتظرش بودم اما حمید آن قدر در حال وهوای خودش غرق بود که حواسش پرت شد ومن را بعد مراسم در حیاط تالار جا گذاشت، چند قدم که رفته بود تازه یادش افتاد من هم هستم. کمی ناراحت شدم،به خنده چند تا تیکه انداختم وحسابی از خجالتش در آمدم: ❤️ماشاءالله حمید آقا!به به!ببین ما با کی داریم می ریم سیزده به در!با کی داریم می ریم پیک نیک! روی دیوار کی دیواریم یادگاری می نویسیم! کی آخه زنش رو جا می ذاره حمید؟ این طور جاها دوست داشتم آب روغنش را زیاد کنم تا بیشتر تحویلم بگیرد. به خاطر همین فراموش کردن با شرمندگی کلی معذرت خواهی کرد. به حمید حق می دادم،بالاخره بعد از این همه سال دو برادری که با هم بزرگ شده بودند داشتند سراغ زندگی خودشان می رفتند و این خیلی سخت بود. 🌷خندیدم وگفتم: بله حق دارین حمید آقا،منم خواهر دوقلوم ازدواج می کرد ممکن بود همچین کاری کنم،شما که جای خود داری. بعداز عروسی آقا سعید هرجا که می رفتیم همه از عروسی ما می پرسیدند. وقت زیادی نداشتیم.مهم ترین کارمان اجاره کردن یک خانه مناسب بود. حمید نظرش این بود که یک خانه بزرگ اجاره کنیم.دوست داشت بهترین هارا برای من فراهم کند. 💐اولین خانه ای که رفتیم حدود۱۲۰ متربود. خیلی بزرگ ودلبازبود با نورگیرعالی. قیمتی که بنگاه گفته بود با پس اندازحمیدجوربود. 💐تقریبا هردوتایی خانه را پسندیده بودیم.خوشحال از انتخاب خانه مشترکمان از در بیرون آمدیم. هنوز سوار موتور نشده بودیم که یکی ازرفقای حمید تماس گرفت. صبحتشان که تمام شد متوجه شدم حمید به فکر فرو رفته است. وقتی پرس و جوکردم گفت: 🌺خانم میخوام یه چیزی بگم چون باید تو درجریان باشی،اگه راضی بودی اون وقت انجام بدیم. یکی از رفیقام الان زنگ زد مثل اینکه برای رهن خونه به مشکل خورده،پول لازم داشت. اگرتوراضی باشی ما نصف پس اندازمون رو به دوستم قرض بدیم،بانصف بقیه اش یه خونه کوچیکتر رهن کنیم تا بعدا که پول دستمون رسید یه خونه بزرگتر اجاره کنیم. 🍀پیشنهادش را که شنیدم جاخوردم. این پا و آن پا کردم.میدانستم باپولی که باقی می ماندخانه چندان خوبی نمیتوانیم اجاره کنیم. پیش خودم دو دوتا چهارتا که کردم دیدم دریک خانه کوچک در محله های پایین شهرهم میشود خوش بود. 🌹ازآنجایی که واقعا این چیزها برایم مهم نبود،برای همین خیلی راحت همانجا قبول کردم. میدانستم‌بیشترخرج‌عروسی‌واجاره‌خانه‌روی‌دوش‌حمیداست‌نمیخواستم‌اول‌زندگی‌تحت‌فشارباشد. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                  
🌿﷽🌿 🌸با پولی که مانده بود چند تا بنگاه سر زدیم،خیلی سخت می شد با این مبلغ خانه اجاره کرد. 🌷مشاور املاک فلکه((شهید حسن پور))به ما آدرس خانه ای را داد که داخل خیابان نواب بود. با حمید آدرس به دست راه افتادیم،از پیرمردی که داخل کوچه روی صندلی جلوی خانه خودشان نشسته بود آدرس منزل((آقای کشاورز))را پرسیدیم، از نوع نگاه وپاسخ پیرمرد مسن متوجه اختلال حواس او شدیم. 💐کمی که جلوتر رفتیم خانه را پیدا کردیم،این اولین خانه ای بود که بعد از نصف شدن پول پس اندازمان می خواستیم ببینیم. یک ساختمان دو طبقه که در نگاه اول خیلی قدیمی و کوچک به نظر می رسید. حمید زنگ خانه را زد وکمی بعد پیرزنی چادر به سر بیرون آمد،بعد از سلام واحوال پرسی حمید اجازه خواست خانه را ببینیم. چون مستاجر داشت وخانه به هم ریخته بود حمید داخل خانه نیامد. 🌺من پذیرایی،آشپزخانه واتاق را دیدم وپسندیدم،خانه دلنشین وزیبایی در طبقه خیلی نُقلی وجمع و جور بود. صاحب خانه هم طبقه بالا زندگی می کرد. در که باز می شد یک پذیرایی بیست متری،اتاق خواب کوچک هجده متری که با چهارچوب های مشبک چوبی از پذیرایی جدا می شد. 🍀آشپزخانه دوازده متری با حیاط کوچک و جمع جور که در ورودیش از پذیرایی باز می شد، دستشویی طبقه ما هم داخل حیاط بود،داخل حیاط یک ردیفگلدان های شمعدانی چشم نواز بود. این خانه با توجه به پولی داشتیم برای شروع زندگی خوب بود. 🌹از خانه که بیرون آمدم به حمید گفتم: همین جا خوبه،من پسندیدم حمید همان روز خانه را با هفت میلیون قرض الحسنه به عنوان پول پیش وماهی نود وپنج هزار تومان اجاره،قولنامه کرد. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                  
رهبر معظم انقلاب اسلامی: 🔹 بروید سراغ کارهای نشدنی تا بشود… تصمیم بگیرید بر برداشتن کارهای سنگین تا بردارید «و لا یخشون احداً الا الله» خب، زحمت‌هایش چه؟ رنج هایش چه؟ محرومیتهایش چه؟ جوابش این است که: «و کفی بالله حسیبا» خدا را فراموش نکن خدا حسابت را دارد. 🔹 در میزان الهی رنج تو، محرومیت تو، کف نفس تو، حرصی که خورده‌ای، زحمتی که کشیده‌ای، کاری که کرده‌ای، خون دلی که خوردی، دندانی که روی جگر گذاشتی؛ این ها هیچ وقت فراموش نمی شود. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @shohada_vamahdawiat                      
به زودی گریبان گیر شبهات خواهید شد، نه راهنمایی دارید و نه نشانه‌ی آشکاری! رهایی پیدا نخواهید کرد، مگر دعای غریق را بخوانید. بحارالانوار، جلد ۵۲، صفحه ۱۴۹، باب ۲۲ ✨یَا الله یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ✨ @hedye110
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣دعا درتوحید و ستایش خداوند فراز👇 ✨﴿۲۹﴾ حَمْداً يَكُونُ وُصْلَةً إِلَى طَاعَتِهِ وَ عَفْوِهِ ، وَ سَبَباً إِلَى رِضْوَانِهِ ، وَ ذَرِيعَةً إِلَى مَغْفِرَتِهِ ، وَ طَرِيقاً إِلَى جَنَّتِهِ ، وَ خَفِيراً مِنْ نَقِمَتِهِ ، وَ أَمْناً مِنْ غَضَبِهِ ، وَ ظَهِيراً عَلَى طَاعَتِهِ ، وَ حَاجِزاً عَنْ مَعْصِيَتِهِ ، وَ عَوْناً عَلَى تَأْدِيَةِ حَقِّهِ وَ وَظَائِفِهِ . ستایشی که رشتۀ اتّصال به طاعت و بخشش و عامل رضایت و خشنودی‌اش و وسیلۀ آمرزشش و راهی به سوی بهشتش و حفاظت کننده از کیفرش و امان از خشمش و مددکاری بر طاعتش و مانع و سدّی از نافرمانی‌اش و کمکی بر ادای حق و عهد و پیمانش، باشد. ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
4_5875506181367139501.mp3
12.06M
یاعلی ابن موسی الرضا علیه السلام اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَاالْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ‏ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
💠 حیف نیست آدم ترس از خدا را ول کند، از دشمن بترسد!!؟ 🌷 فرمانده لشگر ۵۵ ویژه شهدا شهید محمود کاوه 🌱ولادت: ۱۳۴۰/۳/۱ ،مشهد مقدس 🕊شهادت: ۱۳۶۵/۶/۱۱ ،ارتفاعات ۲۵۱۹ منطقه عمومی پیرانشهر - عملیات کربلای ۲ ▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ا 🌿 .... 🌷در قسمتی از ارتفاع، فقط یک راه برای عبور بود. محمود کاوه را بردم همان جا، گفتم: دیشب تیربارچیِ دشمن مسلسلش را روی همین نقطه قفل کرده بود، هیچ کس نتونست از این جا رد بشه. گفت: بریم جلوتر ببینیم چه کاری می تونیم انجام بدیم. رفتیم تا نزدیک سنگر تیربارچی. محمود دور و بر سنگر را خوب نگاه کرد. آهسته گفتم:... 🌷....آهسته گفتم: اول باید این تیربار را خفه کنیم، بعد نیروها را از دو طرف آرایش داده و بزنیم به خط. جور خاصی پرسید: دیگه چه کاری باید بکنیم؟! گفتم: چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه. گفت: یک کار دیگه هم باید انجام داد. گفتم: چه کاری؟ با حال عجیبی جواب داد: توسل؛ اگه توسل نکنیم، به هیچ جا نمی رسیم (راوی: همرزم شهید) 📚 منبع: حکایت فرزندان فاطمه ١، ص ٣٤ •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈ 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
﷽❣ ❣﷽ آلـــــــــوده ایم حضرت باران ظهور ڪن آقا تو را قسم به شهیدان ظهور ڪن همیشه دلم برای شما تنگ می شود پیـــــــــداترین ستاره‌ی پنهان ظهور ڪن امام خوب زمانم هر ڪجا هستی با هزاران عشق سلام♥️ ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🌿﷽🌿 🌸فردای روزی که صاحب خانه خبر داد مستاجر قبلی خانه را خالی کرده با حمید رفتیم که دستی به سر و روی خانه بکشیم. ❤️اولین بار با خودمان آینه وقرآن ویک قاب عکس از امام خامنه ای بردیم،این قاب عکس همان عکسی بود که با هم برای خانه مشترکمان پسندیده بودیم. حمید گفت: باید اول حضرت آقا خونه ما رو ببینن. قرآن را وسط طاقچه گذاشتیم،یک طرف آینه یک طرف هم قاب عکس. 🌷حمید دو قدم عقب تر از طاقچه چند دقیقه ای خیره به عکس حضرت آقا نگاهی کرد وگفت: می بینی آقا چقدر توی دل برو ونورانیه،به خاطر ایمان زیاده، حاضرم‌هرکاری‌بکنم‌ولی‌یه‌لحظه‌لبخندازروی‌چهره‌آقاکنارنره. 🌷خانه ای که اجاره کرده بودیم نیاز به نظافت داشت،از قبل کلی وسلیه برای تمیز کردن دیوار ها وکف اتاق ها گرفته بودم. از سطح آب گرفته تا اسکاج ودستمال وشیشه شور. چند روزی کارمان همین بود،بعد از ظهرها حمید که از سرکار می آمد با هم برای تمیز کردن خانه می رفتیم. این کار ها برایم حس خیلی خوبی داشت،احساس اینکه وارد یک زندگی مشترک می شویم خوشایند بود. 💐روز دوم مشغول تمیز کردن شیشه ها بودم که متوجه زنگ در شدم. از شیشه پنجره عمه را دیدم که با یک جعبه شیرینی وارد حیاط شد. خانه آن قدر قدیمی و کوچک بود که وقتی عمه دید گفت: فرزانه اینجا را چه جوری پسند کردی؟عقلت رو دادی دست حمید؟ تعجب کرده بود که یک تازه عروس همچنین جایی را پسندیده باشد،گفتم: 🌺بنده خدا حمید هیچ تقصیری نداره،من خودم اینجا رو دیدم و پسندیدم. خیلی های دیگر هم به من ایراد گرفتند ولی من ککم نمی گزید. می گفتم: ما همین جا هم می تونیم بهترین زندگی رو داشته باشیم. هیچ کس متوجه اصل ماجرا واین که ما نصف پولمان را قرض دادیم نشد. 🌹به حمید گفته بودم: هر کسی خرده گرفت که چرا این ساختمان رو اجاره کردی بگو فرزانه پسندیده،من همه مسئولیت انتخاب اینجا رو قبول می کنم. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ❣دعا درتوحید و ستایش خداوند فراز👇 ✨﴿۳۰﴾ حَمْداً نَسْعَدُ بِهِ فِي السُّعَدَاءِ مِنْ أَوْلِيَائِهِ ، وَ نَصِيرُ بِهِ فِي نَظْمِ الشُّهَدَاءِ بِسُيُوفِ أَعْدَائِهِ ، إِنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيدٌ ستایشی که به وسیلۀ آن، در گروه سعادتمندان از دوستانش، به خوشبختی و سعادت برسیم؛ و به سبب آن با شمشیر دشمنانش در سلک شهیدان قرار گیریم. همانا او یار بندگان و خدای ستوده خصال است. ↶【با ما همراه باشید】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 @shohada_vamahdawiat                      
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ ✨امام جعفر صادق (علیہ السلام)✨ 🔺شایسته است مؤمن هشت خصلت داشتہ باشد: 🔸هنگام فتنہ و آشوب با وقار و آرام، 🔸هنگام بلا و آزمایش بردبار، 🔸هنگام آسایش شکرگزار، 🔸بہ آنچہ خداوند روزی اش کرده، قانع باشد، 🔸دشمنان و مخالفان را مورد ظلم قرار ندهد، 🔸بر دوستان برنامہ اى تحمیل نکند، 🔸جسمش از خودش خستہ؛ ولى دیگران از او راحت و از هر جهت در آسایش باشند. 📚 اصول کافے جلد2 صفحہ47 @shohada_vamahdawiat                      
هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
دوستان عزیز سلام عیدتون مبارک امشب هم برای شادی دل حضرت زهرا سلام الله علیها ختم صلوات گرفتیم هم به نیت شِفای مریضها که ان شاءالله به برکت صلوات ها هم مريض ها شِفا بگیرند و هم اعضای کانال حاجت روا بشن🙏🙏🙏 تعداد صلواتی که می‌خواهید بفرستید رو به آیدی زیر اعلام‌کنید.⤵️⤵️ @Yare_mahdii313
4_5875506181367139501.mp3
12.06M
یاعلی ابن موسی الرضا علیه السلام اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَاالْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ‏ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ꧁꧁꧁🌺꧂꧂꧂ _ _ _ _ _ _ _ _ _ eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
﷽❣ ❣﷽ هزار نکته‌ی ... باریک تر زِ مو ؛ اینجاست بدون عشقِ تـ❤️ـو ... بی‌شک صراط می‌لرزد سلام حضرت محبوبـ❤️ـ .... ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄ ➥ @shohada_vamahdawiat
🌿﷽🌿 🌸حمید هفته آخر قبل عروسی دوره آموزش عقیدتی داشت. وقت زیادی نداشتم،ولی با این حال سعی کرد همه جا با من همراه باشد. با حمید برای خرید عروسی به بازار رفتیم. ❤️هر مغازه ای که میرفتیم علاوه بر ما عروس وداماد های دیگری هم بودند که مشغول خرید بودند، مشخص بود خیلی از آن ها مثل ما روز عید غدیر را برای مراسم ازدواجشان انتخاب کرده اند. برای حمید یک انشگتر نقره خریدیم که سه ردیف کج ودر هر دریف سه تا نگین داشت. از روزی که این حلقه را خریدیم همیشه دستش بود. یک کت وشلوار قهوه ای سوخته هم خریدکه فقط شب عروسی پوشید. 🌷حمید برای من یک سرویس طلا گرفت، از شانس من اصلا خسیس نبود،انتخاب هایش هم حرف نداشت،چیزهایی را انتخاب می کرد که فکرش را هم نمی کردم. برای همین همیشه ترجیح می دادم خودش انتخاب کند،چون می دانستم سلیقه خیلی خوبی دارد. 💐آن هفته من هم داخل دانشگاه خیلی درگیر بودم،برای دعوت از شهید گمنام طومار وامضاءجمع می کردیم. خیلی دوست داشتم مثل دانشگاه های دیگر ما هم داخل محوطه دانشگاه مقبره شهید گمنام داشته باشیم. چند روز مانده به عروسی صبح ها بین دانشکده ها دنبال امضاء می چرخیدم وبعدازظهر ها هم حمید بابرای خرید یا چیدن وسایل خانه می رفتم. یکی از دوستان صمیمی از روی شوخی به من گفت: 🌺ــ تو دیگه چه عروسی هستی؟بیا برو دنبال کارهای مراسم،هر کی جای تو باشه تمام فکر وخیالش این میشه که ببینه کدوم آرایشگاه بره،کدوم آتلیه عکس بندازه،کدوم لباس رو بگیره، اون وقت تو اینجا داری برای مقبره شهید گمنام امضاء جمع میکنی؟ خندیدم ودر جوابش گفتم: شما نگران نباشین شوهرم راضیه،تا جایی که بشه امضاء جمع می کنم بقیه پای شما. 🌹بعد ها که پیکر2شهید گمنام را در دانشگاه علوم پزشکی آوردند حمید همیشه به من می گفت: چون شهدای دانشگاه شما خارج از محدوده کلاس ها هستن حتما برید سر مزارشون،این ها رو شما شما دعوت کردین،بی انصافیه رها کنین. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat
🌿﷽🌿 🌷دوره عقیدتی حمید یک طرف،امضاءجمع کردن برای شهید گمنام از طرف دیگر در کنار تمز کردن خانه و چیدن وسایل جهاز حسابی مشغولم کرده بود. بین همه این گرفتاری مشغول جابجا کردن وسایل بودم که از طرف دانشگاه با من تماس گرفتند. وخبر دادند که مسابقات کشوری کاراته دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی دقیقا یک روز قبل عروسی افتاده و قرار است در شهرساری برگزار شود. 💐من ورزش کاراته را تا کمربند زرد پیش پدرم آموزش دیده بودم،بعد هم که رفتم باشگاه وکمربند مشکی گرفتم. تاریخ دقیق مسابقات قبلا اعلام نشده بود،به من گفته بودند احتمال زیاد مسابقات آذرماه باشد. خیالم راحت بود که تا آن موقع ما عروسی را گرفته وحتی مسافرت وماه عسل را هم رذفته ایم. اماحالا خبردادند مسابقه دقیقا روز اول آبان ماه برگزار شود. دو دل بین رفتن ونرفتن بودم،شش ماه زحمت کشیده بودم وتمرینات سختی را گذرانده بودم. 🌹مسابقات برایم اهمیت داشت،به مربی گفتم: من برای مسابقه همراهتون میام،فقط منو زودتربرسونید قزوین که به کار های عروسیم برسم. ،مربی که از تاریخ دقیق عروسی خبر داشت خندید وگفت: هیچ معلومه چی داری میگی دختر؟اون جا که وسط مسابقه حلوا خیرات نمی کنن، اومدیم به صورتت ضربه خورد،کبود شد،اون موقع میگن داماد روز اول نرسیده عروس رو زده. 🌸کلی خندیدم وگفتم: حمید آقا خودش مربی کاراته ست ولی دست بزن نداره، حتی توی مسابقات سعی میکنه ضرباتش طوری باشه که به حریفش آسیبی نزنه. در نهایت مربی حرفش را به کرسی نشاند ونگذاشت که برای مسابقات به ساری بروم!
✳️ برخی از دیدگاه های عارف کامل حضرت آیت الله آقا شیخ عبدالقائم شوشتری (دامت برکاته) درباره مقام معظم رهبری  حضرت آیت الله العظمی امام‌ خامنه ای( مد ظله العالی) ؛👇 ۱_مقام معظم رهبری از جمله کسانی هستند که خداوند به ایشان کمالات و مقامات معنوی را تفضلا" داده است. ۲_ایشان دارای مقام عصمت اکتسابی هستند . ((یعنی عارف خودساخته)) ۳_بعد از امام زمان (علیه السلام) ایشان بالاترین مقام را دارا هستند! ۴_ایشان ازجنس انبیاء "علیه السلام"هستند. ۵_اوتاد و ابدال هم باید تابع مقام معظم رهبری باشد. ۶_من کراماتی از رهبری سراغ دارم که اگرلازم شود؛ افشاء وحتی منتشرخواهم کرد. ۷_عارفی که این سه چیز را باهم قبول نداشته باشد؛ موردقبول من نیست؛ نظام، امام، شخص رهبری، ۸_بیعت با ایشان رابرای همه ی مومنین لازم وضروری میدانم. 💐🌺🌸🌼🌸🌺💐 @shohada_vamahdawiat                      
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖ولادت با سعادت پیامبر اکرم،حضرت محمد امین صلی الله علیه و آله و حضرت آقا امام جعفر صادق علیه السلام را محضر حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف و شما خوبان تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم @shohada_vamahdawiat