هدایت شده از ❣کمال بندگی❣
#خورشیدایران
#صفحهسیششم
از محمّد بن عیسی یقطینی روایت شده، گفت: همهی مسائلی که از حضرت رضا(ع) پرسیدم، و آن حضرت پاسخ داد و جمع نمودم به پانزده هزار مسأله رسید، و طبق روایت دیگر، به هیجده هزار مسأله رسید.
علامهی طبرسی(ره) از اباصلت هِرَوی نقل میکند که گفت:
«ما رَأَیتُ اَعلَمُ مِن عَلِیِّ بنِ مُوسَی الرِّضا (ع) وَ لا رَاَهُ عالِمٌ اِلّا شَهِدَ لَهُ بِمِثلِ شَهادَتی:
کسی را عالمتر از حضرت رضا(ع) ندیدهام، و نیز هیچ عالم و دانشمندی آن حضرت را ندید (و به حضورش نرسید) مگر اینکه مانند من گواهی داد.» [که کسی را عالمتر از او ندیده است.]
شاگردان برجستهی حضرت رضا(ع)
حضرت رضا(ع) در مدینه دارای شاگردان بسیار بود که به گرد شمع وجود آن بزرگوار اجتماع میکردند و از علوم فرهنگساز آن حضرت بهرهمند میشدند، ما در اینجا به طور کوتاه، به ذکر چند نفر از شاگردان برجستهی آن بزرگوار میپردازیم:
1. زکریّا بن آدم
زکریّا بن آدم اشعری قمی از شاگردان و اصحاب برجستهی حضرت رضا (ع) بود، و بهرههایی که از آن بزرگوار برده بود به صورت کتاب و مجموعه مسائل، نموده بود، او نمایندهی حضرت رضا (ع) در قم گردید، در سطحی که علیبن مسیّب از حضرت رضا(ع) پرسید: «فاصلهی مسافت زیادی که بین من و شما است، برایم مشکل است که بتوانم به محضر شما برسم، احکام دینم را از چه کسی کسب کنم؟»
حضرت رضا(ع) در پاسخ فرمود:
«مِن زَکَرِیّابنِ آدَمِ القُمِّی اَلمَأمُونِ عَلَی الدّینِ وَ الدُّنیا:
از زکریابن آدم قمی بیاموز که در امر دین و دنیا، امین و مورد اعتماد است.»
محمدبن قولویه نقل میکند؛ زکریابن آدم به امام رضا(ع) عرض کرد: «میخواهم از قم بروم، زیرا در بین آنها افراد نادان و سفیه زیاد شدهاند.»
حضرت رضا(ع) به او فرمود:
«لاتَفعَل فَاِنَّ اَهلَ بَیتِکَ یُدفَعُ عَنهُم بِکَ، کَما یُدفَعُ عَن اَهلِ بَغداد بِاَبِی الحَسنِ الکاظِمِ (ع):
چنین کاری نکن، زیرا خداوند به خاطر وجود تو بلا را از مردم قم دور میسازد، چنانکه بلا را به خاطر وجود امام کاظم(ع) از مردم بغداد برطرف میگرداند.»
مرقد شریف زکریابن آدم در قم، در قبرستان شیخان، دارای بارگاه است و زیارتگاه زائران میباشد.
ادامه دارد
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷
#خورشیدایران
#مسابقهویژهدههیکرامت
#هفتمینمسابقه
#شناختامامرضاعلیهالسلام
#شناختحضرتمعصومهسلامالله
#انتخابات
#نشر_حداکثری
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#کانال_کمال_بندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
#سلامبرخورشید
#صفحهسیششم
پيامبر همراه با مسلمانان به سوى مدينه در حال حركت هستند، سال دهم هجرى است و مراسم حجّ به پايان رسيده است. پيامبر در غدير خم، على(ع)به عنوان جانشين خود معرّفى كرده است و اكنون به سوى مدينه مى رود.
شب است و هوا تاريك است، كاروان بايد از دل اين كوه ها عبور كند، راه مدينه از دل اين كوه ها مى گذرد .
كاروان وارد اين منطقه كوهستانى مى شود و در ميان درّه اى به راه خود ادامه مى دهد . راه عبور باريك تر و تنگ تر مى شود . اينجا گردنه اى است كه عبور از آن بسيار سخت است ، همه بايد در يك ستون قرار گيرند و عبور كنند .
شتر پيامبر اوّلين شترى است كه از گردنه عبور مى كند ، پشت سر او ، حذيفه و عمّار هستند . اينجا "عَقَبه هَرشا" است ، همه مسافران مدينه بايد از اين مسير بروند .
پيامبر بر روى شتر خود سوار است ، در دل شب ، فقط پرتگاهى هولناك به چشم من مى آيد . همه بايد خيلى مواظب باشند، اگر ذره اى غفلت كنند به درون درّه مى افتند.
ناگهان صدايى به گوش پيامبر مى رسد . اين جبرئيل است كه با پيامبر سخن مى گويد : "اى محمّد ! عدّه اى از منافقان در بالاى همين كوه كمين كرده اند و تصميم به كشتن تو گرفته اند" .
خداوند پيامبر را از خطر بزرگ نجات مى دهد . جبرئيل ، پيامبر را از راز بزرگى آگاه مى كند ، رازى كه هيچ كس از آن خبر ندارد .
عدّه اى از منافقان تصميم شومى گرفته اند ، رئيس آنان، ابوسفيان است. آنان تصميم گرفتند تا پيامبر را ترور كنند و در دل شب خود را به بالاى اين كوه رساندند .
آنها چهارده نفر هستند و مى خواهند با نزديك شدن شتر پيامبر ، سنگ به سوى شتر پيامبر پرتاب كنند . آن وقت است كه شتر پيامبر از اين مسير باريك خارج خواهد شد و در دل اين درّه عميق سقوط خواهد كرد و با سقوط شتر ، پيامبر كشته خواهد شد .
اين نقشه آنهاست و آنها منتظرند تا لحظاتى ديگر نقشه خود را اجرا كنند . امّا خدا به پيامبر قول داده است كه او را از فتنه ها حفظ كند . خدا جبرئيل را مى فرستد تا به پيامبر خبر بدهد .
جبرئيل نام آن منافقان را براى پيامبر مى گويد و پيامبر با صداى بلند آنها را صدا مى زند .
صداى پيامبر در دل كوه مى پيچد ، منافقان با شنيدن صداى پيامبر مى ترسند . عمّار و حذيفه ، شمشير خود را از غلاف مى كشند و از كوه بالا مى روند ، منافقان كه مى بينند راز آنها آشكار شده است ، فرار مى كنند . خدا را شكر كه صدمه اى به پيامبر نمى رسد . آن شب پيامبر ابوسفيان را لعنت كرد، او مى دانست كه همه اين كارها نقشه اوست.
🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
#سلامبرخورشید
#زیارتعاشورا
#انتخابات
#نشرحداکثری
#شهداء_ومهدویت
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59