#شهید_حمدالله_دکامی_زاده
#صفحه_آخر
این آرمان و اراده بلندی که ان شاءالله بر آن هستیم، برای ما جز نیکویی چیزی به دنبال ندارد. وعده قرآن است که در رویارویی با آنها، ای پیامبر اسلام بگو: "هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ" آیا دشمنان جز دو نیکویی، برای ما انتظار میکشند؟ دو موضع بیشتر مستقبل نیست؛ یا کشته میشویم که به نفع و آرزوی ماست و یا آنان را میکشیم که بهتر. فرقی نمیکند هر دو خوب است. وقتی گفته میشود در مکتبی که شهادت است، شکستی نیست، این شعار نیست.
امیدواریم ان شاء الله خداوند متعال آنچه را که به مصلحت و خیر ماست، برای ما پیش بیاورد. البته برای من از همین لحظه انتظار کشته شدن در راهش است. امیدوارم بهحق امام حسین (ع) شما هم دعا کنید. ولی برای شما آرزوی عمر طولانی و باعزت و نابودی دشمنان به دست شما و هم رزمان و برادران شما دارم. بعد از عمر طولانی در دنیا، ان شاء الله خداوند اجر شهید را نصیبتان بفرماید.
🌹🌹🍃🍃
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
#ازامام_زمانم_بیشتر_بدونیم
#صفحه_آخر
در زمان حکومت مهدی ( ع ) به همه مردم ، حکمت و علم بياموزند ، تا آنجا که زنان در خانه ها با کتاب خدا و سنت پيامبر ( ص ) قضاوت کنند . در آن روزگار ، قدرت عقلی توده ها تمرکز يابد . مهدی ( ع ) با تاييد الهی ، خردهای مردمان را به کمال رساند و فرزانگی در همگان پديد آورد ... . مهدی ( ع ) فرياد رسی است که خداوند او را بفرستد تا به فرياد مردم عالم برسد . در روزگار او همگان به رفاه و آسايش و وفور نعمتی بيمانند دست يابند . حتی چهارپايان فراوان گردند و با ديگر جانوران ، خوش و آسوده باشند . زمين گياهان بسيار روياند آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفينه های زمين و ديگر معادن استخراج گردد . در زمان مهدی ( ع ) آتش فتنه ها و آشوبها بيفسرد ، رسم ستم و شبيخون و غارتگری برافتد و جنگها از ميان برود . در جهان جای ويرانی نماند ، مگر آنکه مهدی ( ع ) آنجا را آباد سازد . در قضاوتها و احکام مهدی ( ع ) و در حکومت وی ، سر سوزنی ظلم و بيداد بر کسی نرود و رنجی بر دلی ننشيند . مهدی ، عدالت را ، همچنان که سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه های مردمان کند و دادگری او همه جا را بگيرد
🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃
🌹 #شهداء_ومهدویت
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======
#حقیقت_دوازدهم
#صفحه_آخر
ــ آقاى نويسنده ! دستت درد نكند ، ما را مى خواهى پيش كسى ببرى كه كشتن ما را واجب مى داند !
ــ تو كه اين قدر ترسو نبودى ، به خدا توكل كن و همراه من بيا .
من از مردم ، سراغ خانه ابن حجر را مى گيرم و به سوى خانه او به راه مى افتيم .
من نگاهى به تو مى كنم و مى گويم:
ــ هنوز هم در فكر هستى كه همراهم بيايى يا نه ؟
ــ حتماً مى آيم، من رفيق نيمه راه نيستم، شيعه هميشه در جستجوى حقيقت است، من با تو مى آيم!
سرانجام ما با هم درِ خانه ابن حجر را مى زنيم .
خدمتكار در را باز مى كند و ما به او مى گوييم كه مى خواهيم ابن حجر را ببينيم .
بعد از مدّتى ، ما وارد خانه مى شويم و ما را به اتاق ابن حجر راهنمايى مى كند ، وارد اتاق مى شويم و سلام مى كنيم و مى نشينيم .
من رو به ابن حجر كرده و مى گويم :
ــ ما شنيده ايم كه شما دانشمند بزرگى هستيد ، براى همين ، ما به ديدن شما آمديم .
ــ شما خيلى محبت داريد .
ــ ما شنيده ايم كه شما بر ضدّ عقايد شيعه ، كتابى نوشته ايد و با اين كار خود توانسته ايد از رشد تفكر شيعى در اين شهر جلوگيرى كنيد .
ــ آرى ، اگر من نبودم امروز تمام مردم اين شهر فريب شيعيان را خورده بودند ، من بودم كه با نوشتن كتاب خود كه در سال 950 هجرى قمرى تمام شد ، خدمت بزرگى به بزرگان مذهب خود ، ابوبكر و عمر كردم .
ــ اميدوارم كه خداوند شما را با آن دو نفر محشور كند !
ــ ما قابل نيستيم كه با آن بزرگواران محشور شويم .
ــ چه كسى از شما بهتر كه با آنان محشور شود ، ما هنوز در لباس احرام هستيم ، از صميمِ دل مى خواهيم كه خدا اين دعا را در حقّ شما مستجاب كند !
ــ جناب ابن حجر ! شيعيان اعتقاد دارند كه حسن عسكرى ، فرزند پسرى به نام محمّد دارد ، آيا شما در كتاب خود در اين مورد هم سخنى نوشته ايد .
ــ آرى ، من در كتاب خود به زندگى حسن عسكرى اشاره كرده ام و از فرزند او هم نام برده ام ، امّا مبادا فريب شيعيان را بخوريد ، شيعيان مى گويند كه او امام زمان است ، اين يك دروغ است !
ــ جناب ابن حجر ! ما فعلا كار به اين حرف ها نداريم ، ما فقط مى خواهيم بدانيم كه حسن عسكرى ، فرزندى داشته است يا نه ؟
ــ اگر اين طور است ، صبر كنيد تا كتاب خود را به شما نشان بدهم .
او از جاى خود بلند مى شود و جلد دوم كتاب " صواعِق مُحرِقه " را مى آورد و صفحه 481 آن را باز مى كند و براى ما مى خواند :
آن محمّدى كه شيعيان مى گويند حجت و نماينده خداست در شهر سامرا در سال 255 هجرى به دنيا آمد .
من با احترام ، كتاب را از او مى گيرم و خودم مطالعه مى كنم .
آرى ، ابن حجر قبول ندارد كه محمّد ، پسر حسن عسكرى (ع)، همان مهدى موعود باشد و به اين اعتقاد حمله مى كند ، امّا به ولادت محمّد پسر حسن عسكرى(ع) تصريح مى كند .
اكنون ديگر ما بايد با ابن حجر خداحافظى كنيم و براى طواف وداع به مسجد الحرام برويم .
همسفر خوبم ! ما شيعيان اعتقاد داريم كه اين محمّد كه فرزند امام عسكرى(ع) است ، مهدى موعود است و براى اين مطلب دلايل بسيار زيادى داريم .
اگر خدا كمك كند من در آينده ، براى اثبات اين موضوع كتابى خواهم نوشت ، امّا هدف من در كتاب اين است كه اثبات كنم كه امام عسكرى (ع)، فرزند پسرى داشته است و براى همين ، اين سخن ابن حجر را آوردم .
🌺آن شب هزاران شهنه در شب پاس میداشت
🌹پاس از حریم وحی رب الناس میدا
💐تا مادری طفلی درآن وادی نزاید
🌸یعنی به دنیا مهدی زهرا نیاد
🌼اما به فرمان خدا در شام میلاد
🌻بادی وزید و آرزوشان رفت بر باد
💐ناز قدمهایش صلوات
پایان
🌹 #شهداء_ومهدویت
======👇======
@shohada_vamahdawiat
======🌹======