eitaa logo
شهداءومهدویت
6.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2هزار ویدیو
33 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
.... آقاى سُنّى! اكنون تو سؤال را درباره بنى هاشم مطرح مى كنى و مى گويى: در صورتى كه اين مطلب دروغ را كه دشمنان اسلام درست كرده اند بپذيريم چه شد كه بنى هاشم يك باره لب فرو بستند و كوچكترين اعتراضى نكردند؟ بنى هاشم، تيره اى از قريش بودند، آنان در واقع، همه از اقوام نزديك پيامبر بودند، تو مى گويى اگر اين هجوم به خانه فاطمه(ع) حقيقت داشته باشد، چرا بنى هاشم در مقابل آن سكوت كردند؟ تو خيال مى كنى كه همه بنى هاشم با ابوبكر بيعت كرده اند و به خلافت او راضى بوده اند. آيا مى دانى كه ريش سفيد بنى هاشم هرگز با ابوبكر بيعت نكرد. آيا او را مى شناسى؟ عبّاس، عموى پيامبر را مى گويم، آيا مى دانى كه او با ابوبكر بيعت نكرد. آيا اين يك اعتراض نيست! عدم بيعت عبّاس با ابوبكر به اين معناست كه بنى هاشم به خلافت ابوبكر اعتراض داشتند. تعداد بنى هاشم آن قدر زياد نبود كه بتوانند با حكومت در بيفتند، آنان نياز به يارى ديگران داشتند، امّا متأسّفانه كسى آن ها را يارى نكرد. زمانى كه على(ع) همراه با بنى هاشم مشغول مراسم دفن پيامبر بودند، عُمَر و ابوبكر به فكر اين بود تا نيروهاى زيادى را آماده كند، او مى خواست با كمك آن نيروها با تهديد احتمالى بنى هاشم مقابله كند. ابوبكر توانست قبيله هاى بزرگى مثل قبيله "اَسلَم" را به سوى خود جذب كند و آنان را طرفدار خود نمايد. استاد طَبرى در كتاب تاريخ خود اين جمله را از عُمَر نقل مى كند: "وقتى ديدم كه قبيله اَسلَم به مدينه آمد، به پيروزى يقين كردم". قبيله اَسلَم براى يارى ابوبكر از اطراف مدينه به شهر مدينه آمدند، اين قبيله داراى جمعيّت زيادى بود، به طورى كه افراد اين قبيله، كوچه ها و بازار مدينه را پر كردند. بنى هاشم ديگر نمى توانستند در مقابل قبيله اسلم و ديگر طرفداران حكومت، مقابله كنند. * * * ابوبكر تلاش زيادى نمود تا شايد بتواند رضايت عبّاس، عموى پيامبر را جذب كند، امّا او قبول نكرد. يك شب ابوبكر و عُمَر به خانه عبّاس رفتند، ابوبكر به عبّاس گفت: "اى عبّاس! چقدر خوب است تو هم مانند بقيّه مردم با من بيعت كنى، اگر تو اين كار را انجام بدهى، من قول مى دهم كه بعد از خود، تو را به عنوان جانشين معرّفى كنم". آن ها خيال مى كردند كه عبّاس پيشنهاد آنان را مى پذيرد، امّا عبّاس در جواب آنان چنين گفت: "تو مى گويى بعد از خودت، خلافت را به من مى دهى، مگر اين خلافت ارث پدر توست كه به هر كس مى خواهى مى بخشى؟ اگر حقّ مسلمانان است چرا به ديگران مى بخشى؟ اگر حقّ خودت است براى خودت نگه دار و اگر حقّ بنى هاشم است، ما تمام حقّ خود را مى خواهيم و تنها به قسمتى از آن راضى نمى شويم". سخنان عبّاس، ابوبكر را نااميد كرد و آن ها فهميدند كه عبّاس هرگز با آنان بيعت نخواهد كرد. 🏴🏴 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
🌹🌹🌹🍃🍃 در روز قيامت خدا پرچمى را به دست حضرت على(ع)مى دهد كه نام آن "لِواءُ الحَمد: پرچم ستايش" است. هر كس كه دور اين پرچم قرار گيرد، مى تواند به سلامت از پل صراط عبور كند. در آن روز شيعيان، دور آن پرچم جمع مى شوند و به سلامت از پل صراط عبور مى كنند. هنگامى كه شيعيان مى خواهند از روى پل صراط عبور كنند، يكى از فرشتگان صدا مى زند: "اى آتش جهنّم! خاموش شو!" آنگاه به اذن خدا، شعله آتش فروكش مى كند. يكى از ياران امام صادق(ع) از آن حضرت سؤال كرد كه جان دادن شيعيان چگونه خواهد بود. امام در پاسخ به او گفت: وقتى لحظه مرگ شيعه ما فرا مى رسد، عزرائيل نزد او مى آيد و به او چنين مى گويد: "اى مؤمن ! چشم خود را باز كن ! اين پيامبر است كه به كنار تو آمده است، نگاه كن! على، فاطمه، حسن، حسين و ديگر امامان(عليهم السلام) به ديدن تو آمده اند". پس مؤمن چشم خود را باز مى كند و مى بيند كه چهارده معصوم(عليهم السلام)در كنار اويند. آن گاه صدايى به گوش او مى رسد. فرشته اى از طرف خدا اين پيام را بيان مى كند: "اى بنده من ! به سوى خداى خود باز گرد تا با بندگان خوب من همراه باشى و وارد بهشت من گردى". اين گونه است كه شيعه شما، مرگ را در كام خود شيرين مى يابد و عاشق مرگ مى شود. 🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃🍃 🌹 ======👇====== @shohada_vamahdawiat ======🌹======