eitaa logo
شهداءومهدویت
6.9هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2هزار ویدیو
33 فایل
دفتر نوشته‌هایم را سفید می‌گذارم مولا جان! بی تو بودن که نوشتن ندارد درد دارد … (یارب الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجة) 🤲 ادمین تبادل: @Yassin_1234 شنوای حرفهاتون هستیم @Yare_mahdii313 مدیرکانال: @shahidbakeri110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸💕💕🍃🍃 ...... ... كتاب را باز مى كنم و به مطالعه آن مشغول مى شوم. حديثى از پيامبر مى خوانم، اين سخن پيامبر است: هرگاه دخترم، فاطمه را مى بينم، به ياد حوادثى مى افتم كه بعد از من براى او پيش خواهد آمد، گويا با چشم خود مى بينم كه گروهى وارد خانه او مى شوند و حرمت او را مى شكنند! آنان حقّ فاطمه را غصب مى كنند، پهلوى او را مى شكنند، فرزندش محسن را سقط مى كنند. آن روز، فاطمه فرياد برمى آورد: "يا محمّداه!"، امّا كسى به داد او نمى رسد. بعد از مرگ من، فاطمه اوّلين كسى خواهد بود كه به من مُلحَق خواهد شد. فاطمه در حالى كه به شهادت رسيده است، نزد من خواهد آمد. در اين حديث، پيامبر از آينده اى خبر مى دهد كه دل هر انسان آزاده اى را به درد مى آورد. آقاى سُنّى! با تو هستم، تو نمى توانى ادّعا كنى كه امام جُوينى، از علماى شيعه است، من سخن استاد ذَهَبى را درباره او بيان كردم. تو خودت بهتر از من استاد ذَهَبى را مى شناسى. هرگز استاد ذهبى، يك نفر شيعه را براى استادى خود انتخاب نمى كند! استاد ذَهَبى شيعيان را بى دين مى داند، چطور مى شود كه امام جُوينى شيعه باشد و ذَهَبى او را فخر اسلام بداند؟ از تو مى خواهم يك بار ديگر كلام استاد ذَهَبى در حقّ امام جُوينى را بخوان! اين سخن استاد ذَهَبى است: "يكى از استادان من، يگانه دوران، فخر اسلام، سرآمد بزرگان، امام جُوينى مى باشد". آقاى سُنّى! تو گفتى كه ماجراى هجوم به خانه فاطمه(س) افسانه است؟ اكنون بگو بدانم با سخن امام جُوينى چه مى كنى؟ 🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59
خدايا! روزگارى است كه امامِ من از ديده ها پنهان شده است، از تو مى خواهم كمكم كنى تا دست از دين و آيين خود برندارم. من به تو پناه مى برم از اين كه طولانى شدن روزگار غيبت، باعث شكّ و ترديد من بشود. من به تو پناه مى برم. خدايا! از تو مى خواهم كه توفيق دهى تا هميشه به ياد امامِ خود باشم و او را فراموش نكنم. توفيقم بده براى ظهور او دعا كنم! مرا در زمره ياران او قرار ده! ايمان مرا به امام زمان خويش، زياد و زيادتر بگردان و مار از ياد او غافل مگردان! خدايا! مى دانم كه امامِ من، منتظر فرمان توست تا به او دستور دهى و او ظهور كند. تو خود بهتر مى دانى كه چه هنگام، بايد اجازه ظهور امام مرا بدهى، پس به من صبرى عنايت كن تا در امر ظهور، عجله نكنم. خدايا! مرا در اين امر ظهور، بردبار قرار بده تا نه تعجيل آن را بخواهم و نه تأخير آن را! خدايا! به تو پناه مى برم از اين كه به حكمت تو اعتراض كنم و بگويم: "چرا امام زمان ظهور نمى كند؟". من از تو مى خواهم كه مرا تسليم حكمت خودت قرار دهى! آمين! يا ربَّ العالمين. در اينجا، قسمت دوم زيارت نامه را تكرار مى كنم: وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ، وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ وَ أَتَانَا بِهِ وَصِيُّهُ ما بر اين باوريم كه از محبّان تو هستيم و ولايت تو را پذيرفته ايم و از آنچه پدر تو و جانشين او براى ما آورده اند اطاعت مى كنيم و بر آن، شكيبا مى باشيم. اين زيارت را امام جواد(ع) به ما ياد داده است، شيعيان اين زيارت را مى خوانند. من در اين زيارت، خواسته خود را به صورت جمع بيان مى كنم و اين گونه با تو سخن مى گويم: "ما بر اين باوريم كه از محبّان تو هستيم و ولايت تو را پذيرفته ايم...". در اين زيارت نمى گويم: "من بر اين باور هستم كه محبّ تو هستم...". در همه جملات در اين زيارت از واژه "ما" به جاى واژه "من" استفاده شده است، چه رازى در اين نكته نهفته است؟ تو همچون مادرى مهربان براى شيعيان هستى، وقتى من زيارت تو را مى خوانم، بايد به ياد ديگران هم باشم، بايد نسبت به دوستان تو احساس مهربانى كنم. هر چقدر به تو نزديك تر مى شوم، مهربانى من به دوستان تو زيادتر مى شود، اين يك قانون است: "فرزندان يك مادر نسبت به هم احساس پيوستگى دارند"، من هم با نزديك شدن به تو، اين احساس را نسبت به شيعيان پيدا مى كنم. من مرزها را مى شكنم، نمى گويم اين ايرانى است يا عراقى، سياه است يا سفيد، كوچك است يا بزرگ، فقير است يا ثروتمند... هر آقا يا خانمى كه تو را دوست دارد، برادر دينى يا خواهر دينى من است. تو نقطه اتّحاد شيعيان جهان مى باشى و من به نمايندگى از همه شيعيانت به تو سلام مى دهم و تو را اين گونه زيارت مى كنم. من تنها به پيشگاه تو نيامده ام، من يك كاروان دل با خود آورده ام... در ادامه به شرح قسمت سوم زيارت نامه مى پردازم... 🌹🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃🍃 💐 eitaa.com/joinchat/4178706454Ca0d3f56e59