🔴 باز هم اشتباه زدی داداچ!
🔻آقای #ظریف؛ یک نفر را هم پیدا نمی کنید که خواستار نابودی #آمریکا باشد!
🔻«شهید ثانی» در کتاب «منیة المرید» که در باب «آداب شاگرد و استاد» نگارش شده، می نویسد: «إذا مشی مع شیخه، فلیکن أمامَه باللیل و وراءَه بالنهار». یعنی وقتی با استاد و بزرگ خود همراه هستی، در روز پشت سر وی راه برو و در شب جلوی او. چون در روز باید احترامش را نگه داری و در شب اگر چاله ای در راه باشد تو بیافتی و معلمت سالم بماند. یعنی سپر بلای استاد و معلمت باشی.
🔹سال قبل #محمدجواد_ظریف در گفتوگو با نشریه فرانسوی لوپوئن گفت: «ما کی گفتیم میخواهیم اسرائیل را نابود کنیم؟ فقط یک نفر را پیدا کنید و به ما نشان دهید که این حرف را زده باشد».
🔸این اظهارنظر خلاف واقعیت در حالی از سوی مقام رسمی جمهوری اسلامی به دنیا و دشمنان ایران مخابره شد که حضرت امام خمینی(ره) به صراحت فرمود: « #اسرائیل یک غده سرطانی است و باید از روی زمین محو شود».
🔹و رهبر انقلاب نیز به صراحت گفته بود: «صریح میگوئیم. ما در قضایای ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجهاش هم پیروزی جنگ سی و سه روزه و پیروزی جنگ بیست و دو روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائی هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است.» ۱۴/۱۱/۱۳۹۰
🔸درباره آمریکا اما، نه حضرت امام و نه رهبر انقلاب و نه هیچدام از بزرگان انقلاب نگفتهاند که ما میخواهیم آمریکا را نابود کنیم! نگفتند آمریکا باید از صحنه روزگار محو شود! هیچوقت نگفتند آمریکا از صفحه زمین خارج شود! علت هم روشن است چون دولت آمریکا، یک دولت رسمی با پشتوانه یک کشور و یک ملت و یک سرزمین است.
🔹به همین علت، حرف از نابودی یک دولت و یک ملت، خلاف عقلانیت و منطق است و بار حقوقی دارد. اما درباره اسرائیل این مسئله متفاوت است و اساساً دولت یا ملتی به نام اسرائیل در طول تاریخ وجود نداشته و نخواهد داشت و این رژیم نامشروع است.
🔸ولی امام و رهبری همیشه گفتهاند آمریکا شیطان بزرگ است، آمریکا ظالم و مستکبر است، آمریکا بدعهد است؛ به آمریکا اعتماد نکنید و دهها هشدار در این رابطه.
🔹حالا جناب ظریف در اجلاس رسمی با حضور مسئولین دولتی و غیردولتی و خیل عظیم خبرنگاران میگوید: «انشاءالله دولت آمریکا از صفحه زمین خارج شود!». یعنی از صحنه روزگار محو بشود!
🔸این حرف خلاف عقلانیت و خلاف قواعد انقلابیگری و دیپلماتیک، از سوی کسی زده میشود که بارها اظهارات عجیب و اقدامات نابجایی داشته است. از اعتماد به آمریکا و بیتوجهی به هشدارهای رهبری گرفته تا عبور از خطوط قرمز نظام در برجام و پذیرفتن توافقی که یک طرف براحتی و بدون هیچ هزینهای از آن خارج میشود و نقض برجام محسوب نمیشود، اما ما باید تا آخر در آن بمانیم وگرنه نقض برجام است!
🔹این جماعت همیشه یا از قافله عقب اند یا جلو! یا دچار افراط در موضع گیری اند یا هم تفریط! روزی حرف صریح امام را تحریف می کنند و روزی بدترش را به آمریکا می گویند! روزی آمریکا را بزک می کنند و روزی می خواهند آمریکا را از صفحه زمین محو کنند. یک روز می گویند فلانی چون هولوکاست را زیر سؤال برده برای ما مشکل ایجاد کرده اما حالا به صراحت از نابودی یک ملت 300-400 میلیون نفری سخن می رانند! تازه مدعی اعتدال هم هستند!
🔸در زیارت جامعه و صلوات شعبانیه میخوانیم: «الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ وَ اللَّازِمُ لَهُمْ لَاحِقٌ». هر که بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رفته و کسى که از ایشان عقب ماند به نابودى گراید.
🔹حالا ما از این جماعت انتظار همراهی با رهبری در مبارزه با استکبار نداریم و انتظار هم نداریم که خود را سپر بلای رهبری کنند، ولی می گوئیم دست از افراط و تفریط برداشته و باعث شکست جبهه حق نشوید. ما انتظار نداریم شما آمریکا را نابود کنی؛ بلکه انتظار داریم به آمریکا اعتماد نکرده و در برابر زورگویی او مقاوم باشید و گرنه یک نفر را حتی پیدا نمی کنید که خواستار محو آمریکا از صفحه زمین باشد!
✅ #داود_مدرسی_یان:
@shohadaaaaa
⭕️ به دلسوزان #عراق و #لبنان: توصیه میکنم اولویتتان را علاج ناامنی قرار دهید. بزرگترین لطمهای که دشمنان میتوانند به یک کشور بزنند، این است که #امنیت را از آن سلب نمایند. ۱/۴
مردم #عراق و #لبنان مطالباتی دارند، بحق هم هست اما باید بدانند این مطالبات در چارچوب ساختارهای قانونی کشورشان قابل تحقق و ممکن است. وقتی در کشوری ساختار قانونی بههم ریخت، هیچ عملی نمیشود انجام داد. ۲/۴
در دنیا بیشتر از همه، #آمریکا و سرویسهای اطلاعاتی غربی با پشتیبانی پول کشورهای مرتجع منطقه دارند آشوب به پا میکنند. این بدترین دشمنی و خطرناکترین کینهورزی علیه یک ملت است. ۳/۴
برای کشور عزیز ما #ایران هم از این فکرها کرده بودند که خوشبختانه #مردم بموقع در میدان حضور پیدا کردند و خنثی شد. ۴/۴
💥متن روی عکس بالا: کرامت
💥متن روی عکس پایین: حقارت
📷 عکس بالا: توزیع مواد غذایی و مواد ضدعفونی کننده رایگان درب منازل در ایران
📷 عکس پایین: کیلومترها صف و ساعت های انتظار در #نیویورک و #فلوریدا (و البته تمام ایالت های آمریکا) برای دریافت غذای رایگان در ایام #کرونا
❌ حاکمیت در #آمریکا نه مایحتاج مردم را نمی توانند تهیه کنند و نه مدیریت بحران درستی بلد هستند و نه با موضوعی به نام "احترام به شخصیت" شهروندان آشنا هستند.
@shohadaaaaa
یازهرا:
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_دوم
💠 در حیاط بیمارستان چند تخت گذاشته و #رزمندگان غرق خون را همانجا مداوا میکردند.
پارگی پهلوی رزمندهای را بدون بیهوشی بخیه میزدند، میگفتند داروی بیهوشی تمام شده و او از شدت #درد و خونریزی خودش از هوش رفت.
💠 دختربچهای در حمله #خمپارهای، پایش قطع شده بود و در حیاط درمانگاه روی دست پدرش و مقابل چشم پرستاری که نمیدانست با این #جراحت چه کند، جان داد.
صدای ممتد موتور برق، لامپی که تنها روشنایی حیاط بود، گرمای هوا و درماندگی مردم، عین #روضه بود و دل من همچنان از نغمه نالههای حیدر پَرپَر میزد که بلاخره عمو پرستار مردی را با خودش آورد.
💠 نخ و سوزن بخیه دستش بود، اشاره کرد بلند شوم و تا دست سمت پیشانیام برد، زنعمو اعتراض کرد :«سِر نمیکنی؟» و همین یک جمله کافی بود تا آتشفشان خشمش فوران کند :«نمیبینی وضعیت رو؟ #ترکش رو بدون بیهوشی درمیارن! نه داروی سرّی داریم نه بیهوشی!»
و در برابر چشمان مردمی که از غوغایش به سمتش چرخیده بودند، فریاد زد :«#آمریکا واسه سنجار و اربیل با هواپیما کمک میفرسته! چرا واسه ما نمیفرسته؟ اگه اونا آدمن، مام آدمیم!»
💠 یکی از فرماندهان شهر پای دیوار روی زمین نشسته و منتظر مداوای رفیقش بود که با ناراحتی صدا بلند کرد :«دولت از آمریکا تقاضای کمک کرده، اما اوباما جواب داده تا #قاسم_سلیمانی تو آمرلی باشه، کمک نمیکنه! باید #ایرانیها برن تا آمریکا کمک کنه!» و با پوزخندی عصبی نتیجه گرفت :«میخوان #حاج_قاسم بره تا آمرلی رو درسته قورت بدن!»
پرستار نخ و سوزنی که دستش بود، بالا گرفت تا شاهد ادعایش باشد و با عصبانیت اعتراض کرد :«همینی که الان تو درمانگاه پیدا میشه کار حاج قاسمِ! اما آمریکا نشسته #قتل_عام مردم رو تماشا میکنه!»
💠 از لرزش صدایش پیدا بود دیدن درد مردم جان به لبش کرده و کاری از دستش برنمیآمد که دوباره به سمت من چرخید و با #خشمی که از چشمانش میبارید، بخیه را شروع کرد.
حالا سوزش سوزن در پیشانیام بهانه خوبی بود که به یاد نالههای #مظلومانه حیدر ضجه بزنم و بیواهمه گریه کنم.
💠 به چه کسی میشد از این درد شکایت کنم؟ به عمو و زنعمو میتوانستم بگویم فرزندشان #غریبانه در حال جان دادن است یا به خواهرانش؟
حلیه که دلشوره عباس و غصه یوسف برایش بس بود و میدانستم نه از عباس که از هیچکس کاری برای نجات حیدر برنمیآید.
💠 بخیه زخمم تمام شد و من دردی جز #غربت حیدر نداشتم که در دلم خون میخوردم و از چشمانم خون میباریدم.
میدانستم بوی خون این دل پاره رسوایم میکند که از همه فرار میکردم و تنها در بستر زار میزدم.
💠 از همین راه دور، بی آنکه ببینم حس میکردم #عشقم در حال دست و پا زدن است و هر لحظه نالهاش را میشنیدم که دوباره نغمه غم از گوشی بلند شد.
عدنان امشب کاری جز کشتن من و حیدر نداشت که پیام داده بود :«گفتم شاید دلت بخواد واسه آخرین بار ببینیش!» و بلافاصله فیلمی فرستاد.
💠 انگشتانم مثل تکهای یخ شده و جرأت نمیکردم فیلم را باز کنم که میدانستم این فیلم کار دلم را تمام خواهد کرد.
دلم میخواست ببینم حیدرم هنوز نفس میکشد و میدانستم این نفس کشیدن برایش چه زجری دارد که آرزوی خلاصی و #شهادتش به سرعت از دلم رد شد و به همان سرعت، جانم را به آتش کشید.
💠 انگشتم دیگر بیتاب شده بود، بیاختیار صفحه گوشی را لمس کرد و تصویری دیدم که قلب نگاهم از کار افتاد.
پلک میزدم بلکه جریان زندگی به نگاهم برگردد و دیدم حیدر با پهلو روی زمین افتاده، دستانش از پشت بسته، پاهایش به هم بسته و حتی چشمان زیبایش را بسته بودند.
💠 لبهایش را به هم فشار میداد تا نالهاش بلند نشود، پاهای به هم بستهاش را روی خاک میکشید و من نمیدانستم از کدام زخمش درد میکشد که لباسش همه رنگ #خون بود و جای سالم به تنش نمانده بود.
فیلم چند ثانیه بیشتر نبود و همین چند ثانیه نفسم را گرفت و #طاقتم را تمام کرد. قلبم از هم پاشیده شد و از چشمان زخمیام بهجای اشک، خون فواره زد.
💠 این درد دیگر غیر قابل تحمل شده بود که با هر دو دستم به زمین چنگ میزدم و به #خدا التماس میکردم تا #معجزهای کند.
دیگر به حال خودم نبودم که این گریهها با اهل خانه چه میکند، بیپروا با هر ضجه تنها نام حیدر را صدا میزدم و پیش از آنکه حال من خانه را به هم بریزد، سقوط خمپارههای #داعش شهر را به هم ریخت.
💠 از قدارهکشیهای عدنان میفهمیدم داعش چقدر به اشغال #آمرلی امیدوار شده و آتشبازی این شبها تفریحشان شده بود.
خمپاره آخر، حیاط خانه را در هم کوبید طوری که حس کردم زمین زیر پایم لرزید و همزمان خانه در تاریکی مطلق فرو رفت...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@shohadaaaaa
یازهرا:
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_چهارم
💠 از صدای پای من مثل اینکه به حال آمده باشد، نگاهم کرد و زیر لب پرسید :«همه سالمید؟»
پس از حملات دیشب، نگران حال ما، خود را از خاکریز به خانه کشانده و حالا دیگر رمقی برایش نمانده بود که #دلواپس حالش صدایم لرزید :«پاشو عباس! خودم میبرمت درمانگاه.»
💠 از لحنم لبخند کمرنگی روی لبش نشست و زمزمه کرد :«خوبم خواهرجون!» شاید هم میدانست در درمانگاه دارویی پیدا نمیشود و نمیخواست دل من بلرزد که چفیه #خونی زخمش را با دست دیگرش پوشاند و پرسید :«یوسف بهتره؟»
در برابر نگاه نگرانش نتوانستم حقیقت حال یوسف را بگویم و او از سکوتم آیه را خواند، سرش را دوباره به دیوار تکیه داد و با صدایی که از خستگی خش افتاده بود، نجوا کرد :«#حاج_قاسم نمیذاره وضعیت اینجوری بمونه، یجوری #داعشیها رو دست به سر میکنه تا هلیکوپترها بتونن بیان.»
💠 سپس به سمتم چرخید و حرفی زد که دلم آتش گرفت :«دلم واسه یوسف تنگ شده، سه روزه ندیدمش!»
اشکی که تا روی گونهام رسیده بود پاک کردم و پرسیدم :«میخوای بیدارش کنم؟» سرش را به نشانه منفی تکان داد، نگاهی به خودش کرد و با خجالت پاسخ داد :«اوضام خیلی خرابه!»
💠 و از چشمان شکستهام فهمیده بود از غم دوری حیدر کمر خم کردهام که با لبخندی دلربا دلداریام داد :«انشاءالله #محاصره میشکنه و حیدر برمیگرده!» و خبر نداشت آخرین خبرم از حیدر نغمه نالههایی بود که امیدم را برای دیدارش ناامید کرده است.
دلم میخواست از حال حیدر و داغ #دلتنگیاش بگویم، اما صورت سفید و پیشانی بلندش که از ضعف و درد خیس عرق شده بود، امانم نمیداد.
💠 با همان دست مجروحش پرده عرق را از پلک و پیشانیاش کنار زد و طاقت او هم تمام شده بود که برایم درددل کرد :«نرجس دعا کن برامون #اسلحه بیارن!»
نفس بلندی کشید تا سینهاش سبک شود و صدای گرفتهاش را به سختی شنیدم :«دیشب داعش یکی از خاکریزهامون رو کوبید، دو تا از بچهها #شهید شدن. اگه فقط چندتا از اون اسلحههایی که #آمریکا واسه کردها میفرسته دست ما بود، نفس داعش رو میگرفتیم.»
💠 سپس غریبانه نگاهم کرد و عاشقانه شهادت داد :«انگار داریم با همه دنیا میجنگیم! فقط #سید_علی_خامنهای و #حاج_قاسم پشت ما هستن!» اما همین پشتیبانی به قلبش قوّت میداد که لبخندی فاتحانه صورتش را پُر کرد و ساکت سر به زیر انداخت.
محو نیمرخ صورت زیبایش شده بودم که دوباره سرش را بالا آورد، آهی کشید و با صدایی خسته خبر داد :«#سنجار با همه پشتیبانی که آمریکا از کردها میکرد، آخر افتاد دست داعش!»
💠 صورتش از قطرات عرق پُر شده و نمیخواست دل مرا خالی کند که دیگر از سنجار حرفی نزد، دستش را جلو آورد و چیزی نشانم داد که نگاهم به لرزه افتاد.
در میان انگشتانش #نارنجکی جا خوش کرده بود و حرفی زد که در این گرما تمام تنم یخ زد :«تا زمانی که یه نفر از ما زنده باشه، نمیذاریم دست داعش به شما برسه! اما این واسه روزیه که دیگه ما نباشیم!»
💠 دستش همچنان مقابلم بود و من جرأت نمیکردم نارنجک را از دستش بگیرم که لبخندی زد و با #آرامشی شیرین سوال کرد :«بلدی باهاش کار کنی؟»
من هنوز نمیفهمیدم چه میگوید و او اضطرابم را حس میکرد که با گلوی خشکش نفس بلندی کشید و گفت :«نترس خواهرجون! این همیشه باید دم دستتون باشه، اگه روزی ما نبودیم و پای #داعش به شهر باز شد...»
💠 و از فکر نزدیک شدن داعش به #ناموسش صورت رنگ پریدهاش گل انداخت و نشد حرفش را ادامه دهد، ضامن نارنجک را نشانم داد و تنها یک جمله گفت :«هروقت نیاز شد فقط این ضامن رو بکش.»
با دستهایی که از تصور #تعرض داعش میلرزید، نارنجک را از دستش گرفتم و با چشمان خودم دیدم تا نارنجک را به دستم داد، مرد و زنده شد.
💠 این نارنجک قرار بود پس از برادرم فرشته نجاتم باشد، باید با آن جان خود و داعش را یکجا میگرفتیم و عباس از همین درد در حال جان دادن بود که با نگاه شرمندهاش به پای چشمان وحشتزدهام افتاد :«انشاءالله کار به اونجا نمیرسه...»
دیگر نفسش بالا نیامد تا حرفش را تمام کند، بهسختی از جا بلند شد و با قامتی شکسته از پلههای ایوان پایین رفت.
💠 او میرفت و دل من از رفتنش زیر و رو میشد که پشت سرش دویدم و پیش از آنکه صدایش کنم، صدای در حیاط بلند شد.
عباس زودتر از من به در رسیده بود و تا در را باز کرد، دیدم زن همسایه، امّ جعفر است. کودک شیرخوارش در آغوشش بیحال افتاده و در برابر ما با درماندگی التماس کرد :«دو روزه فقط بهش آب چاه دادم! دیگه صداش درنمیاد، شما #شیر دارید؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
#shohadaaaaa
🔴در #میناپولیس آمریکا، پلیس یک سیاهپوست را حین دستگیری، با کُندهی زانو خفه میکند. مردم شورش میکنند و قبلهی عالم، ترامپ دستور تیر را توییت میکند. توییت ترامپ ستایش خشونت ارزیابی شده و توسط توییتر مخفی میشود. ترامپ تصمیم میگیرد توییتر را جمع کند تا دیگر جیکش در نیاید. مردم #آمریکا توسط پلیس به خاک و خون کشیده شده و روز روشن وسط گزارش زندهی اعتراضات، خبرنگار سیانان را کت بسته میبرند!
🔺️تمدن غرب، سیرک حیوانات وحشی است که سیرکبان با نورافکنِ قوانینِ به اصطلاح حقوق بشری، قسمت زیبای صحنه را پوشش میدهد تا قانون جنگل در تاریکیهای اطراف آن، پنهان شود. چراغهای افکار عمومی که روشن میشود، تکلیف غربگرایان هم روشن میشود.
گردش آزاد اطلاعات، پوششی برای سرگردان کردن مردم است. آزادی بیان غربی، پایش را که از گلیمش بیرون گذاشت، گاز انبری به حسابش میرسند.
سهم سیاهان از حقوق بشر غربی، سیاهلشکری است که باید برای ژست بشردوستانهی سفیدپوستان کاکل طلا، کف بزنند و الا با قوانین بردهداری مدرن بابت سرکشی باید کف و خون بالا بیاورند...
🔻تمدنی که با سرخی خونهای بر زمین ریختهی سرخپوستان بنا شده، روزی با فریادهای خفه شدهی سیاهان، روزگارش سیاه خواهد شد. لیبرال دموکراسی روزی تمام میشود و روسیاهیاش به غربزدگان میماند. آن روز برای از غرب، زده شدن دیر است...
#زهرا_محسنی_فر
🔺️اگر کتاب "تاریخ مستطاب آمریکا" را خوانده باشید، این روزها خیلی خوب می توانید حوادثی که در #آمریکا اتفاق افتاده را تحلیل و ریشهیابی کنید.
اگر حوصلهی خواندن کتابهای خشک تاریخی را ندارید، متن شیوای این کتاب شما را سر ذوق میآورد. قلم توانمند نویسنده، حوادث تاریخی آمریکا را از زمان شکلگیری به رشتهی تحریر درآورده و چاشنی طنز، خواندن این کتاب را خوشمزه کرده است.
⚠️مقایسه اتفاقات آبان ۹۸ با حوادثی که امروز در آمریکا جاری است، قیاسی معالفارق است که از ضعف تحلیل و عدم شناخت تاریخی آمریکا ناشی میشود. این عدم درک ماهیت آمریکا، کار دست ما داده آنجا که شوربختانه، بلندپایگان دیپلماسی ما، در مصاف گرگ و میش، اگرچه قبلا از سوراخ اعتماد به غرب یکبار گزیده شده بودند، اما باز هم بنا را بر مؤدب بودن گرگ گذاشتند تا وقتی خر غرب از پل ما گذشت، به ریشمان بخندد.
🔻#تاریخ_مستطاب_آمریکا، تکلیف مارهای خوش خطوخال، گرگهای درون پوستین گوسفند، میشهای بدون دندانِ نیش و الاغهای عاشق یورتمه را برای ما بهتر روشن میکند تا دیگر کلاه غربزدگی سرمان نرود.
#افول_امریکا
✍ #زهرا_محسنی_فر
🔴وقتی در آستانه توافق برجام به ظریف گفتند که رئیس جمهور آتی آمریکا میتواند زیر میز تعهدات بزند، اطمینان داد که به دلیل اجماع جهانی حول برجام، چنین اتفاقی نمیافتد!
در این ماجرا ضعف تحلیل، پیشفرضهای غلط و شناخت ناقص وزیر امور خارجهی جمهوری اسلامی ایران از مناسبات جهانی، تعهدات بینالمللی و جایگاه آمریکا در نظام تصمیمگیری دنیا مشهود است.
اخیرا رئیسجمهور محترم اقرار کردهاند که یک فرد بیتجربه در آمریکا (ترامپ) کار را خراب کرده است و الا برجام چیز خوبی بود. در ضعیف بودن توافق بلندمدت #برجام همین بس که بقای آن وابسته به بقای اشخاص است (اوباما، کری و...).
🔻ای کاش تیم مذاکره کنندهی ما در عمل #آمریکا را کدخدا میدانست. در این صورت متوجه میشد که اجماع جهانی، لطیفهای بیش نیست و حرف، حرف کدخداست و کدخدا هر ۴ سال یکبار عوض میشود. کسی که آمریکای جهانخوار را کدخدا بداند، اقتصاد را به دَم (دُم) کدخدای دمدمی مزاج گره نمیزند.
عبرتها چه زیادند و عبرتپذیران چقدر کم...
✍ #زهرا_محسنی_فر
@shohadaaaaa
🔴 ۶ #نفتکش ایرانی حامل بنزین و مواد شیمیایی محترقه از ایران تا بیخ گوش شیطان بزرگ رفتند و برگشتند و خونی از دماغ کسی نیامد هرچند بوی دماغ سوختهی دزدان دریایی کارائیب همچنان به مشام میرسد!
🔺️ناوهای جنگی #ایالت_محترقه #آمریکا، گوش شیطان کر، با شعار "هنوز شروع به جنگیدن نکردهام" در بندرگاهها یکی پس از دیگری آتش میگیرند!
تابستانِ گرمی است و انبارهای کدخدا از غارت دستچین رعیت پر شده و خدا، بیخدایان را زیر ذرهبین دارد. خورشید عدالت که بتابد، آتش به خرمن شیطان میافتد و گاه یک کوه به یک کاه به هم میریزد.
🔻امنیت، حاصل باخدا بودن است، نه ناخدا بودن. آتشی که در خانهی کدخدا بپا شده، دودش به چشم کدخداباوران میرود. آنها که باد میکارند، روزی طوفان درو میکنند. خدای طوفان شن، همان خدای زبانههای آتش است. إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ...
#افول_آمریکا
✍ #زهرا_محسنی_فر
🔴چند خبر قابل تأمل؛
۱. ️مجلس #آمریکا: کارکنان راه آهن آمریکا حق اعتراض به دستمزد ندارند!
۲. ️نخست وزیر #انگلیس: به پلیس اختیارات ویژه دادم معترضان رو سرکوب کنه!
۳. ️نخست وزیر #کانادا: هیچ کس حق اعتراض و بستن خیابان رو نداره!
۴. هر ۳گزينه بالا از اغتشاشات #ایران حمایت کردند.
پ.ن: برا خودشون آرامش میخوان و برا مردم ایران طوفان!
اگر کسی گفت زیباکلام کار نظام است، تعجب نکنید
چون هیچکس به این زیبایی نمیتوانست ثابت کند، #مرگ_بر_آمریکا مشکلات مردم را بیشتر حل میکند تا وابستگی به #آمریکا
پ.ن: #کف_حقوق در سال ۵۷(۶۳۰تومن) یعنی ۶۳۰عدد نان سنگک
کف حقوق درسال ۱۴۰۲ (۵میلیون و ۳۰۰) یعنی ۱۰۶۰عدد #نان_سنگک
ممنونم تئوریسین
ممنونم
💬 سید محمد حسین راجی
شما به فیروز نادری و مریم میرزاخانی افتخار کن که واسه مردم #آمریکا تلاش میکردن،
♡من به چمران وفخری زاده وتهرانی مقدم وشهریاری و احمدیروشن و... که واسه #مردم_ایران جون دادند.
👤عمو فیدل