eitaa logo
شهدای نیروی انسانی
293 دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
4.7هزار ویدیو
5 فایل
این کانال بمنظور ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا و تجلیل از ایثارگران به ویژه خانواده محترم و معزز شهدا تشکیل شده است. آدرس کانال در تلگرام https://t.me/shohadanirooensani ارتباط با ادمین: @shohadayad72
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 خانواده‌اش را در حادثه تروریستی شاهچراغ از دست داد 🕊 بعد از انتقال حادثه تروریستی حرم به بیمارستان، در همان لحظات اولیه این ویدئو در گفتگو با یک با نام به سرعت در فضای شبکه‌های اجتماعی بازنشر شد . 🌴 حال با انتشار اعلام اسامی حادثه تروریستی ، مشخص شد که و این حادثه برای بسیار بیشتر از چیزی است که او تا به این ساعت متوجه آن نشده است . 🌹 متأسفانه ، و آرتین در این حادثه تروریستی خود را از دست داده و به رسیده‌اند .🕊 کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 مزدی بود که خدا برای مجاهدات بی شمار این بنده برگزیده اش قرارداده بود . در آبان سال ۱۳۶۳ به همراه برادرش كه مسئول اطلاعات و عمليات تيپ ۲ لشكر علي ‌بن ابيطالب (ع) بود جهت شناسايي منطقه عملياتي از مهاباد به سمت حركت مي‌كنند . در آنجا به برادران مي‌گويد : من چند ساعت پيش خواب ديدم كه و ، شديم ! موقعي كه عازم منطقه مي‌شوند، راننده‌شان را پياده كرده و مي‌گويند : خودمان مي‌رويم . حتي در مقابل درخواست يكي از برادران ، مبني بر همراه شدن با آنها ، برادر به او مي‌گويد : تو اگر بشوي ، جواب عمويت را نمي‌توانيم بدهيم ، اما ما دو اگر بشويم جواب را مي‌توانيم بدهيم . فرمانده محبوب بسيجيها ، ، سرانجام پس از ساليان طولاني دفاع در جبهه‌ها و شركت در عمليات و صحنه‌هاي افتخارآفرين ، همراه با برادرش در درگيري با ضدانقلاب ، شربت نوشيدند و روح بلندشان از اين جسم خاكي به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارشان ماوي گزينند . 🌹 🌹 شادی روح و کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 پرستار به صورت رنگ پریده و لب های ترک خورده و مجروح نگاه کرد و بعد به پاهای زخمی اش و گفت : اجازه بدهید داروی بی هوشی تزریق کنم ، این طوری کمتر درد می کشید . هم ناله ای کرد و گفت : نه ، بی هوشم نکن ، دارویت را نگهدار برای آنهایی که زخم های عمیق تری دارند .
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 مزدی بود که خدا برای مجاهدات بی شمار این بنده برگزیده اش قرارداده بود . در آبان سال ۱۳۶۳ به همراه برادرش كه مسئول اطلاعات و عمليات تيپ ۲ لشكر علي ‌بن ابيطالب (ع) بود جهت شناسايي منطقه عملياتي از مهاباد به سمت حركت مي‌كنند . در آنجا به برادران مي‌گويد : من چند ساعت پيش خواب ديدم كه و ، شديم ! موقعي كه عازم منطقه مي‌شوند، راننده‌شان را پياده كرده و مي‌گويند : خودمان مي‌رويم . حتي در مقابل درخواست يكي از برادران ، مبني بر همراه شدن با آنها ، برادر به او مي‌گويد : تو اگر بشوي ، جواب عمويت را نمي‌توانيم بدهيم ، اما ما دو اگر بشويم جواب را مي‌توانيم بدهيم . فرمانده محبوب بسيجيها ، ، سرانجام پس از ساليان طولاني دفاع در جبهه‌ها و شركت در عمليات و صحنه‌هاي افتخارآفرين ، همراه با برادرش در درگيري با ضدانقلاب ، شربت نوشيدند و روح بلندشان از اين جسم خاكي به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارشان ماوي گزينند . 🌹 🌹 شادی روح و کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 پرستار به صورت رنگ پریده و لب‌های ترک‌خورده و مجروح و به پاهای زخمی‌ نگاه کرد و گفت : اجازه بدهید داروی بی‌هوشی تزریق کنم ، این طوری کمتر درد می‌کشید . هم ناله‌ای کرد و گفت : نه ، بی‌هوشم نکن ، دارویت را نگهدار برای آنهایی که زخم‌های عمیق‌تری دارند . کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 مزدی بود که خدا برای مجاهدات بی شمار این بندگان برگزیده‌اش قرارداده بود. در آبان سال ۱۳۶۳ به همراه برادرش كه مسئول اطلاعات و عمليات تيپ ۲ لشكر علي ‌بن ابيطالب (ع) بود جهت شناسايي منطقه عملياتي از مهاباد به سمت حركت مي‌كنند. در آنجا به برادران مي‌گويد: من چند ساعت پيش خواب ديدم كه و ، شديم! موقعي كه عازم منطقه مي‌شوند، راننده‌شان را پياده كرده و مي‌گويند: خودمان مي‌رويم. حتي در مقابل درخواست يكي از برادران، مبني بر همراه شدن با آنها، برادر به او مي‌گويد: تو اگر بشوي، جواب عمويت را نمي‌توانيم بدهيم، اما ما دو اگر بشويم جواب را مي‌توانيم بدهيم. فرمانده محبوب بسيجيها، ، سرانجام پس از ساليان طولاني دفاع در جبهه‌ها و شركت در عملیات‌های مختلف و صحنه‌هاي افتخارآفرين، همراه با برادرش در کمین با ضدانقلاب، شربت نوشيدند و روح بلندشان از اين جسم خاكي به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارشان ماوي گزينند. 🌹 🌹 شادی روح و کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 پرستار به صورت رنگ پریده و لب‌های ترک‌خورده و مجروح و به پاهای زخمی‌ نگاه کرد و گفت: اجازه بدهید داروی بی‌هوشی تزریق کنم، این طوری کمتر درد می‌کشید. هم ناله‌ای کرد و گفت: نه، بی‌هوشم نکن، دارویت را نگهدار برای آنهایی که زخم‌های عمیق‌تری دارند. کانال شهدای نیروی انسانی https://eitaa.com/shohadaenirooensani