eitaa logo
شهدای هویزه
2.6هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
675 ویدیو
30 فایل
http://eitaa.com/joinchat/2875523072C71b2b4b72a 🌷 محفلی برای معرفی و زنده نگه داشتن یاد و نام شبیه ترین شهدا به شهدای کربلا در ایران... 🌍 خوزستان_ هویزه 🔰 کانال‌رسمی‌یادمان‌شهدای مظلوم کربلای هویزه؛ اولین یادمان دفاع مقدس ⬅️ ارتباط با ادمین: @h_media
مشاهده در ایتا
دانلود
👈 استاندار خوزستان: 🔺 بزرگداشت شکست حصر سوسنگرد یک وظیفه انقلابی است 🔹 «خلیلیان» بزرگداشت شکست حصر سوسنگرد را یک وظیفه انقلابی خواند و گفت: امیدواریم بتوانیم گرامیداشت شکست حصر سوسنگرد را به بهترین نحو برگزار کنیم و باید پیگیری لازم در جهت برگزاری این روز به صورت ملی نیز انجام شود. 🔹 به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از اهواز، چهارمین نشست شورای هماهنگی دفاع مقدس استان خوزستان، ویژه گرامیداشت ۲۶ آبان سالروز شکست حصر سوسنگرد با مدیریت استاندار خوزستان و با حضور جمعی از مسئولان استان در سالن جلسات حوزه استاندار خوزستان برگزار شد. 🔹 «صادق خلیلیان» استاندار خوزستان در ابتدای این جلسه با اشاره به این که خوزستان در هشت سال دفاع مقدس خوش درخشید و اکنون نیز باید با همان درخشش، کارها انجام شود تا به جایگاه اصلی خود برسد اظهار داشت: باید دست در دست هم استان را به سمت آرامش ببریم و به جای مساله زایی، تلاش های ما در جهت رفع مشکلات باشد. 🔹 وی افزود: در مقاطع تاریخی و در مناطق مختلف، حماسه‌های بزرگی را در استان داشته‌ایم که هر کدام در جای خود ارزشمند است و باید برای آن، بزرگداشت تدارک دیده شود از جمله آن‌ها می‌توان به حماسه بزرگ شکست حصر سوسنگرد اشاره کرد. 🔹 استاندار خوزستان با اشاره به مقاومتی که مردم سوسنگرد در شکست حصر از خود نشان دادند بیان داشت: حتی پس از این که دشمن به طور موقت پیروزی به دست آورد مردم با جانفشانی خودشان توانستند حصر سوسنگرد را بشکنند و آزادسازی آن جا را به ارمغان بیاورند، این مساله بخش مهمی از فرهنگ غنی و نظام جمهوری اسلامی است که باید آن را از یک نسل به نسل دیگر منتقل کنیم. 🔹 خلیلیان با اشاره به فرهنگ مقاومت و ایثارگری مردم در شکست حصر سوسنگرد، گفت: کشور براساس این فرهنگ و این روحیه باید اداره شود. با وجود این که با چالش‌های متعددی دست به گریبان هستیم اما اگر به آرمان‌ها، اصول انقلاب، حماسه‌ها و جانفشانی‌هایی که در دفاع مقدس داشتیم رجوع کنیم و اگر این روحیه بر ادارات، نظام اجرایی و نحوه حکمرانی ما حاکم شود بسیاری از مسایل و مشکلات برطرف خواهد شد. 🔹 وی بزرگداشت شکست حصر سوسنگرد را یک وظیفه انقلابی خواند و متذکر شد: آینده فرزندان و ساختن استان در دست ما است که باید برای آن تمام توان و تلاش خود را به کار ببندیم. امیدواریم بتوانیم گرامیداشت شکست حصر سوسنگرد را به بهترین نحو برگزار کنیم و باید پیگیری لازم در جهت برگزاری این روز به صورت ملی نیز انجام شود. 🔹 سردار «عبدالرضا مرادحاجتی» مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس خوزستان نیز توجه به مناسبت های مرتبط با حماسه های دوران دفاع مقدس را یک ضرورت دانست و بیان داشت: اگر نسل امروز سوسنگرد، به هر دلیل ندانند که در تاریخ این شهر چه گذشته است، غفلتی است که از سوی ما متولیان صورت گرفته و بخشیدنی هم نیست. 🔹 دبیر شورای هماهنگی دفاع مقدس خوزستان افزود: حماسه سوسنگرد همچون سوم خرداد و چهارم خرداد باید در سطحی گسترده و با محتوایی مناسب با این رخداد گرامی داشته شود. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
؛ سالروز شکست حصر «پایتخت غیرت جهان» شهر عاشقان شهادت، قهرمان بر مدافعان غیرتمند مرزهای عزت و اقتدار ایران اسلامی خجسته باد. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📝 | سوسنگرد قهرمان (۱) 🔹 گردان محمد بلالی و همچنین حدود یکصد نفر نیروی اعزامی از تبریز به فرماندهی علی تجلایی و سی نفر از رزمندگان کازرونی به فرماندهی اکبر پیرویان برای تقویت جبهه دشت آزادگان به آنجا آمدند. 🔹 دشمن از ۲ محور به شهر حمله کرده بود؛ يکي از طرف دهلاويه بود و يکي از طرف جاده حميديه - سوسنگرد. در دهلاويه نزديک به ۶۰ نفر از نيروهاي تبريز که مشغول دفاع بودند به شهادت رسيدند. بعدا که به محل شهادت ۲۲ نفر از بچه ها در ابوحمیظه می رفتی، می ديدی که بچه ها مانند گل هاي پرپر شده روي زمين افتاده اند. در آنجا حالت عجيبي به انسان دست می داد. شهيد دهبان در حالي که نارنجک جنگي در دستش بود بر اثر اصابت تير دوشکا به صورتش به شهادت رسيده بود. 🔹 امکانات بچه ها در آن روزها واقعا بسيار ناچيز بود. يک قوطي کنسرو لوبيا و يک تکه نان خشک سهميه ۲۴ ساعت ۲ نفر بود. آن گروهي که چند قبضه کلاشينکف داشت به عنوان مجهزترين گروه در سطح جبهه ها شناخته مي شد. 🔹 از رزمندگان اهل هویزه، بعد از ظهر ۲۲ آبان، با و رضا پیرزاده و با ماشین به سمت سپاه سوسنگرد رفتند. قاسم نیسی در سپاه هویزه ماند تا به دستور اصغر، سلاح های «ام یک» انبار سپاه را بین جوانان هویزه تقسیم کند تا مردم بتوانند از خودشان و شهرشان دفاع کنند. دم دمای غروب به سوسنگرد رسیدند. دشمن شهر را زیر آتش گلوله های توپ و خمپاره و تانک قرار داده بود. 🔹 تانک های دشمن از این محور، در پانصد متری باغ های «مشروطه» ایستاده بودند و خود را برای حمله نهایی آماده می کردند. 🔹 در سالن سپاه، نماز مغرب و عشایشان را خواندند و چند تکه نان خشک پیدا کردند و خوردند. حدس می زدند دشمن صبح حمله می کند اما در عین حال شب را آماده باش بودند. صدای انفجار توپ و خمپاره قطع نمی شد. آنها نه یک تانک در سوسنگرد داشتند و نه واحد توپخانه ای در کار بود. تنها سلاح آنهاچند تفنگ انفرادی بود و آر پی جی هفت. آن شب اصغر گندمکار تا صبح نماز خواند؛ اشک ریخت و دعا و قرآن خواند... ⬅️ ادامه دارد... 📚 منابع: - کتاب گزارش به خاک هویزه - خاطرات نصرالله ایمانی کتاب دِین (خاطرات بچه های مسجد جزایری) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📝 | سوسنگرد قهرمان (2) 🔹 روز ۲۳ آبانماه صدای مؤذن مسجد سوسنگرد در آن طوفان خون و آتش، بر صدای انفجار گلوله های توپ و خمپاره غلبه کرد و بیشتر و بلندتر به گوش می رسید. با تبسم به یونس شریفی گفت : - بلند شو وضو بگیر تا نماز بخوانیم. 🔹 نماز صبح را به جماعت خواندند. یونس می گفت، یکی از بهترین و با حال ترین نمازهای همه عمرش همان نمازی بود که صبح روز۲۳ آبان در سپاه سوسنگرد به جا آورد. 🔹 نماز که تمام شد، برای دفاع از سوسنگرد به سه راهی هویزه ، پشت محله مشروطه مقابل محل استقرار تانک های دشمن رفتند . آنجا یک خاکریز کم ارتفاع زده شده بود که بیش از آنکه خاکریز باشد، ترکش گیر بود. آن خاکریز چنان سست بود که اگر تیر مستقیم تانک به آن می خورد، از هم می پاشید. 🔹 وقتی آفتاب زد دیدند تا چشم کار می کند، نیروهای زرهی دشمن مستقر شده است. آنها در پانصد متری جاده سوسنگرد به هویزه بودند و تانک ها پشت جاده آرایش گرفته بودند. پنج تانک حرکت کردند و به روی جاده آمدند. چند تانک دیگر هم به طرف ابوحمیظه رفتند و جاده اهواز را قطع کردند. 🔹 سوسنگرد به طور کامل به محاصره تانک های دشمن در آمد. اولین گلوله تانک را به سمت خاکریز بچه ها شلیک کردند. کل تجهیزات آنها عبارت بود از نفری یک مسلسل کلاش و سه چهار خشاب تیر؛ یک تفنگ ۷۵ میلیمتری هم دست بچه ها بود. مقداری هم نارنجک داشتند. این همه ی سلاح آنها برای مقابله با آن همه تانک و نیروی زرهی دشمن بود. دانش نظامی همه نیروها در سطح باز و بسته کردن ژسه و کلاش بود و البته می توانستند ضامن نارنجک را هم بکشند و سه شماره بشمارند و آن را پرت کنند. اگرچه درگیری از همان طلوع آفتاب شروع شد، اما دشمن در آغاز فقط شلیک می کرد و اقدام به پیشروی نکرد. بچه ها هم در حالی که پشت خاکریز خودشان چسبیده بودند منتظر قضا و قدر الهی بودند. 🔹 دشمن کم کم و با احتیاط شروع به پیشروی به طرف خاکریز کرد و آنها با شلیک سعی می کردند به او بفهمانند که نیروی مقاومتی اینجا هست... ⬅️ ادامه دارد... 📚 منابع: - کتاب گزارش به خاک هویزه - خاطرات نصرالله ایمانی کتاب دِین (خاطرات بچه های مسجد جزایری) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📣 | 🔺 همایش سران عشایر عرب و معتمدین دشت آزادگان (به مناسبت 26 آبان؛ سالروز شکست حصر سوسنگرد) 🎙 سخنران: آیت الله کعبی (نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری) 🕰 زمان: پنجشنبه 25 آبان 1402- ساعت 9 صبح 🕌 مکان: سوسنگرد- روستای سید عباس (شریعتی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
🎉 |🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ؛ سالروز شکست حصر شهر عاشقان شهادت، قهرمان بر مدافعان غیرتمند مرزهای عزت و اقتدار ایران اسلامی خجسته باد✨✨ * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📝 | سوسنگرد قهرمان (3) 🔹 با فرود آمدن پی در پی گلوله های خمپاره، توپ و تیربار دشمن بر سرشان، بچه ها یکی یکی زخمی و شهید می شدند. عده ای که فشنگ هایشان تمام شده بود، هاج و واج مانده بودند چه بکنند. صدای ناله مجروحان آزار دهنده بود. کسی نبود مجروحان را به جای امنی برساند و اجساد شهدا را از منطقه دور کند. صدای تانک های دشمن مثل صدای پای غول سیاهی، هراس آور بود. معدود موشک های آرپی جی که بچه های سپاه سوسنگرد داشتند، خیلی زود تمام شد و مشکلات را کامل کرد. 🔹 خون روی خاک های تشنه روان بود و جنازه ها بر زمین افتاده بودند. سه راه هویزه با آن حجم آتش وحشتناک دیگر جای ماندن نبود. کم کم دستان مدافعان از هر گونه گلوله ای خالی شد و آنها ماندند و تفنگ های خالی و از کار افتاده، اما هر طور بود تا ظهر مقاومت کردند. حوالی ظهر اکبر پیرویان فرمانده گروه اعزامی از کازرون شهید شد. 🔹 یک شیاری را شناسایی کرد که می توانست ده متر جلوتر برود، اما تا مقداری پیشروی کرد، دشمن متوجه او شد و با تیر مستقیم تانک به او شلیک کردند. ترکش ها به اصغر خوردند و او را به شهادت رساند. یونس از آنچه می دید متحیر بود. درست مثل اینکه کابوسی را در خواب می بیند. 🔹 اصغر که نماز صبحشان را با هم خواندند و تا همین چند لحظه پیش کنارشان می جنگید، غرق در خون روی زمین افتاده بود و یونس که او را این همه دوست داشت حتی نمی توانست برای جا به جا کردن جنازه اش از سر جایش تکان بخورد. او بود و همه نیروها مثل برادرشان او را دوست داشتند. او اولین فرمانده و مؤسس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هویزه بود. خاطرات، مثل فیلمی از نظرش عبور می کرد. او هنوز یک ماه نشده بود که به هویزه آمده بود و در این مدت کم بچه ها چه علاقه ای به او پیدا کرده بودند. باورش نمی شد اصغر جلوی چشمان خودش با آن وضعیت مظلومانه پاره پاره شود و به شهادت برسد، اما جنگ، بی رحم بود. عده ای شاید برای حفظ روحیه دیگران می گفتند که اصغر گندمکار به شهادت نرسیده و مجروح شده است. 🔹 فشار دشمن به اوج خود رسیده بود و هر لحظه ‌تعداد نیروها کمتر و کمتر می شد. کم کم عقب نشینی شروع شد. آنجا دیگر جای ماندن نبود. فقط ، رضا پیرزاده، ، محمود یاسین، کریم کریمی تبار و دو نفر دیگر مانده بودند. نیروهای دشمن به طرفشان می آمدند؛ کریم گفت: - الآن می رسند بالای سرمان، یکی یکی عقب نشینی کنید. ما تیر اندازی می کنیم و شما عقب بروید... ⬅️ ادامه دارد... 📚 منابع: - کتاب گزارش به خاک هویزه - خاطرات نصرالله ایمانی کتاب دِین (خاطرات بچه های مسجد جزایری) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
🔺 در همایش گرامیداشت سالروز عملیات آزادسازی سوسنگرد مطرح شد؛ 🔻 فرمانده کل ارتش: آزادسازی سوسنگرد، خوزستان و ایران را نجات داد 🔸 همایش گرامیداشت سالروز عملیات آزادسازی سوسنگرد صبح امروز (پنج‌شنبه) در مرکز همایش‌های کوثر برگزار شد. 🔸 در این مراسم امیر سرلشکر «سید عبدالرحیم موسوی» فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران درباره آزادسازی سوسنگرد بیان داشت: یکی ‌از دلایل اهمیت این عملیات آن است که سوسنگرد مهم‌ترین‌ معبری بود که به قلب خوزستان ‌متصل می‌شد؛ به همین جهت اگر عراقی‌ها ‌از این ‌شهر عبور می‌کردند سرنوشت جنگ‌ به شکل دیگری رقم می‌خورد. پس این‌که کاری دقیقا در زمان خود روی دهد، خیلی مهم ‌است. 🔸 وی‌ اضافه کرد: البته از نظر وسعت، این عملیات بزرگی‌ ‌به حساب نمی‌آید؛ ولی به لحاظ موقعیت خاص این شهر، آزادسازی سوسنگرد آن هم با تدبیر رهبر معظم ‌انقلاب اسلامی جایگاه ویژه‌ای در تاریخ دفاع مقدس دارد در واقع این ‌عملیات باعث شد خوزستان و ایران ‌نجات یابد./دفاع پرس * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📣 | ❇️ اجلاسیه هنری فاتحان سوسنگرد برگزار می شود؛ 🎙 سخنران: امیر سرتیپ حیدری (فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران) 🎤 با نوای گرم حماسه خوان جبهه ها: حاج صادق آهنگران 🕰 زمان: جمعه 26 آبان 1402- ساعت 8 صبح 🏛 مکان: سوسنگرد- میدان دادگستری- سالن ورزشی 9دی 👨‍👨‍👦‍👦🎭 همراه با اجرای گروه های تئاتر هنرمندان ملی منطقه آزاد اروند و سرود خدام الزهرا (س) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📝 | سوسنگرد قهرمان (4) 🔹 نیروها شروع به تیر اندازی و گریز کردند و از محله مشروطه به داخل شهر آمدند. خاکریز به دست دشمن افتاد. البته آنها جلوتر نیامدند. شاید فکر می کردند که بچه ها حیله ای دارند و می خواهند آنها را به دام بیندازند. نمی دانستند که حتی یک نفر هم نیست که مقابلشان مقاومت کند. 🔹 شب فرا رسید. در گیری ها کمی فروکش کرد، اما شهر هنوز در آتش و خون می سوخت. دشمن همچنان شهر را گلوله باران می کرد. 🔹 اجساد شهدا اینجا و آنجا روی زمین افتاده بود. به یونس گفت: - یونس، اصغر و پیرویان پر کشیدند و رفتند، حالا تو فرمانده ما هستی، توهم شهید می شی. - چرا میگی من هم شهید می شم؟ - اون از اصغر اونهم از پیرویان، تا سه نشه بازی نشه. حالا نوبت تو ست. و بعد از آن همه مصائب برای اولین بارلبخندی بر لبانشان نشست. 🔹 یونس به باقیمانده بچه ها گفت: - عراقیا شب داخل شهر نمی آن، اونا روز پیشروی می کنن. می ترسن شب وارد شهر بشن. شما صبح تا حالا خیلی خسته و کوفته شدین. برید جایی گیر بیارید و استراحت کنین. هر گروهی برای خودش رفت و جایی استراحت کرد. فرماندهی واحدی نبود. 🔹 اغلب خانه های سوسنگرد خالی بودند. چند خانه را گشتند، اما آب نداشت. سرانجام نزدیک مسجد جامع خانه ای پیدا کردند که توی یک تانکرهزار لیتری مقداری آب مانده بود. با آن آب وضو گرفتند و نماز مغرب و عشایشان را خواندند. روحیه ها خراب بود و خستگی داشت بچه ها را از پای در می آورد، هر کدام در گوشه ای در خواب عمیقی فرو رفتند. یونس نیمه شب یک بار بیدار شد و دید رضا پیرزاده با حالت خاصی مشغول نماز و نیایش است و اشک هایش جاری است. با آن همه خستگی، این حال او عجیب بود و او را به یاد نماز و اشک اصغر گندمکار در شب شهادتش انداخت. 🔹 با صدای اذان رضا برای نماز صبح بیدار شدند. نماز صبح را خواندند و از آن خانه بیرون زدند. اول به محله مشروطه رفتند تا اوضاع دشمن را بررسی کنند. متوجه شدند آنها نصف محله ابوذر را به اشغال خود در آورده اند. ⬅️ ادامه دارد... 📚 منابع: - کتاب گزارش به خاک هویزه - خاطرات نصرالله ایمانی کتاب دِین (خاطرات بچه های مسجد جزایری) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📝 | سوسنگرد قهرمان (5) 🔹 یونس و بچه ها سوار جیپ شدند و به اول بازار برگشتند. آنجا صحنه درگیری تن به تن با دشمن شد. تانک ها وارد خیابان طالقانی شدند و هر جنبنده ای را هدف قرار می دادند. 🔹 بعثی ها از سمت اهواز نیز روستای ابوحمیظه را اشغال کرده و وارد شهر می شدند. حلقه محاصره هر لحظه تنگ تر می شد. فقط حدود ۲۰۰ نفر در اطراف مسجد جامع مقاومت می کردند. هر لحظه بر تعداد شهیدان افزوده و کار بر مدافعان سخت و سخت تر می شد. 🔹 بیمارستان سوسنگرد دیگر از دست نیروهای ایران خارج شده بود و ناچار مجروحان را به داخل مسجد جامع می بردند. صحن مسجد را به سه قسمت تقسیم کرده بودند. قسمت راست را مخصوص مجروحان و قسمت چپ را مخصوص آذوقه کرده بودند. در وسط نیز جای کوچکی برای نماز خالی گذاشته بودند. 🔹 اتاق خادم مسجد هم به تعمیر گاه اسلحه تبدیل شده بود. اغلب تفنگ ها از کار افتاده بودند. دو سه نفر از بچه ها که تعمیر اسلحه می دانستند در آنجا بودند و اسلحه های خراب را درست می کردند. مسجد جامع سوسنگرد به ستاد عملیات جنگ تبدیل شده بود. 🔹 تمام شهر تقریبا در اشغال دشمن بود و فقط مسجد جامع سوسنگرد مانده بود. محمود یاسین پس از درگیری شدیدی که اطراف پل سوسنگرد داشت به مسجد -که فاصله چندانی با آنجا نداشت- رفت و از فرط خستگی، تشنگی و گرسنگی در حیاط مسجد دراز کشید و بی حال افتاد. 🔹 حیاط مسجد مملو از مجروحان و شهدا و همه جا خونی بود. نه غذایی، نه آبی و نه مداوای پزشکی. خمپاره بود که می بارید. یک خمپاره به حیاط مسجد اصابت کرد و ترکش آن به شهدا و مجروحان خورد. به جراحت مجروحان و تعداد شهدا افزوده شد. 🔹 محمود ناگهان متوجه یکی از مجروحان که از درد فریاد می زد، شد. مجروح از شدت درد و بی کسی اسلحه ای که در نزدیکی اش افتاده بود را برداشت و خواست به سر خودش شلیک کند! محمود با آخرین رمقی که داشت به سمت او دوید؛ اسلحه را از دستش کشید و گفت: ... ⬅️ ادامه دارد... 📚 منابع: - کتاب گزارش به خاک هویزه - خاطرات نصرالله ایمانی کتاب دِین (خاطرات بچه های مسجد جزایری) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📝 | سوسنگرد قهرمان (6) 🔹 به سمت او دوید؛ اسلحه را از دستش کشید و گفت: - دیوانه چه می کنی؟! - بگذار خلاص شوم. دارم زجرکش می شوم. - بیچاره، آن طور شهید خواهی شد، اما اگر خود کشی کنی معصیت است. 🔹 یکی از هم رزمان علی تجلایی گفت: حلقه محاصره تنگتر می‌شد و تانک‌ها از بازار کویتی‌های سوسنگرد هم جلوتر آمده بودند. دشمن روی خیابان اصلی، آتش سنگینی ایجاد کرده بود. یکی از آرپی‌جی زن ها وسط خیابان رفت و در میان رگبار مسلسل زانو زد و با فریاد "الله اکبر" موشک آرپی‌جی را به هدف زد و برگشت. 🔹 کنار خیابان یک قبضه کالیبر ۵۰ داشتند که آن هم با انفجار گلوله توپ از کار افتاد. اما بچه‌ها همچنان مثل کوه ایستاده بودند. یکی از بچه‌های آرپی‌جی زن به مسجد آمده بود که موشک آرپی‌جی بگیرد، اما دیگر موشک آرپی‌جی نداشتند. نارنجک تفنگی هم تمام شده بود و سنگینی شنی تانک ها را بر سینه خود احساس می‌کردند. وضع طوری شده بود که روی زمین می گشتند، فشنگ پیدا می‌کردند و همان را داخل خشاب گذاشته و شلیک می‌کردند. 🔹 صدای ناله زخمی‌ها از مسجد و خانه‌ها در شهر می‌پیچید و به راستی ناله‌های آنها و دعای ملت مستضعف بود که باعث می‌شد خداوند متعال به رزمندگان کمک کند. نیروهای بعثی مثل دیوانه‌ ها تمام خانه‌ها و خصوصا ساختمان های بلند را که می‌دانستند ممکن است رزمندگان در آنها مستقرباشند، را به توپ و تانک بستند. 🔹 بچه ها با به جا گذاشتن تعدادی زخمی و شهید توانستند حمله شدید آنها را دفع کنند. برادران در سنگرهای سوسنگرد غریب مانده بودند و غریبانه می‌جنگیدند. واقعا مثل حسین (ع) در دل خود با خدای خود سخن می‌گفتند که آیا کسی هست ما را یاری دهد؟... ⬅️ ادامه دارد... 📚 منابع: - کتاب گزارش به خاک هویزه - خاطرات نصرالله ایمانی کتاب دِین (خاطرات بچه های مسجد جزایری) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📝 | سوسنگرد قهرمان (7) 🔹 همینطور صدای شلیک گلوله از خانه‌های سازمانی به گوش می‌رسید. حدود ۴۰ دقیقه بود که «تجلایی» رفته و بچه ها به شدت مضطرب و نگران بودند. کم کم از بازگشت او ناامید می‌شدند و با این ناامیدی احساس می‌کردند که نبرد به دقایق آخر خود رسیده است. آنجا بود که تأثیر و نقش فرمانده ای مؤمن، شجاع و ایثارگر در میدان نبرد، با تمام وجود لمس می شد. گویی در آن دقایق تجلایی پرچم نبرد رزمندگان بود. پرچمی که تا در اهتزاز باشد، نیروها به پیروزی خود امید و دل می‌بندند. 🔹 در آن لحظات که دیگر از بازگشت تجلایی نا امید شده بودند، ناگهان متوجه شدند که ماشینی با سرعت به داخل خیابان پیچید. تجلایی بود. رگبار مسلسل‌ها به طرف ماشین باریدن گرفت و تانک‌ها نیز با تیر مستقیم ماشین را هدف گرفتند. هر لحظه انتظار می رفت که ماشین در زیر باران گلوله و تیرهای مستقیم تانک منفجر شود. تجلایی ۴۰ دقیقه یک تنه وسط نیروهای دشمن بود و اکنون با دست پر از راه می‌رسید. چشم ها به ماشین دوخته شده بود و دل ها در هوای عنایت خدا می‌تپید. 🔹 رزمندگان با چشم خود، عنایت و لطف خدا را می‌دیدند. گویی حایلی نفوذ ناپذیر از هر طرف ماشین را حفاظت می‌کرد. ماشین از راه رسید؛ یکی از همرزمان تبریزی با خوشحالی گفت:خدایا! شکر... خدایا... در ماشین که باز شد، تجلایی غرق در خون، به زمین غلتید. گلوله کالیبر ۷۵ به رانش اصابت کرده بود. 🔹 در مسجد جامع سوسنگرد، عده زیادی از مجروحان به دلیل خونریزی زیاد به شهادت رسیدند. خون نبود که به مجروحان تزریق کنند. اگر کیسه های خون در اختیارشان بود خیلی از مجروحان زنده می ماندند. در یکی از درگیری های خیابانی «کریمی تبار» از ناحیه دست مجروح شد. او را کشان کشان به مسجد بردند. حوالی ظهر بود که از صحنه در گیری بازار کویت دوباره به مسجد برگشت. 🔹 کریمی تبار از او پرسید : - اوضاع چطوره؟ برای آنکه به او روحیه بدهد گفت: - نیروهای کمکی رسیدند و دارن شهر رو از دست دشمن در می آرن. خودش هم از دروغی که به او گفت، خجالت کشید. نمی دانست آن سوی محاصره چه می گذرد... ⬅️ ادامه دارد... 📚 منابع: - کتاب گزارش به خاک هویزه - خاطرات نصرالله ایمانی کتاب دِین (خاطرات بچه های مسجد جزایری) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 🔺 روایتی از عملیات آزادسازی سوسنگرد * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| 🔸 روایتی از شیرزن شجاع سوسنگردی مرحوم که سربازان دشمن بعثی را به اسارت گرفت. 💐 شادی روح بلند این بانوی قهرمان 🇮🇷🇮🇷 * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📸 | 🔺 وطن فروشی نکردند و فریب شعارهای نژاد پرستانه را نخوردند. آزادی سوسنگرد "طلیعه ما می‌توانیم" در جنگ بود. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📸 | 🔸 گردهمایی فاتحان سوسنگرد با حضور نماینده معظم ولی فقیه در خوزستان و امام جمعه اهواز، استاندار ، فرمانده سپاه حضرت ولی عصر (عج) و دیگر مسوولان استانی و محلی در شهر عاشقان شهادت برگزار شد. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh