eitaa logo
شهدای هویزه
2.5هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
658 ویدیو
30 فایل
http://eitaa.com/joinchat/2875523072C71b2b4b72a 🌷 محفلی برای معرفی و زنده نگه داشتن یاد و نام شبیه ترین شهدا به شهدای کربلا در ایران... 🌍 خوزستان_ هویزه 🔰 کانال‌رسمی‌یادمان‌شهدای مظلوم کربلای هویزه؛ اولین یادمان دفاع مقدس ⬅️ ارتباط با ادمین: @h_media
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 به وسعت همه دنیاست؛ صدای مرا می شنوید؟ * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📝 | سوسنگرد قهرمان (3) 🔹 با فرود آمدن پی در پی گلوله های خمپاره، توپ و تیربار دشمن بر سرشان، بچه ها یکی یکی زخمی و شهید می شدند. عده ای که فشنگ هایشان تمام شده بود، هاج و واج مانده بودند چه بکنند. صدای ناله مجروحان آزار دهنده بود. کسی نبود مجروحان را به جای امنی برساند و اجساد شهدا را از منطقه دور کند. صدای تانک های دشمن مثل صدای پای غول سیاهی، هراس آور بود. معدود موشک های آرپی جی که بچه های سپاه سوسنگرد داشتند، خیلی زود تمام شد و مشکلات را کامل کرد. 🔹 خون روی خاک های تشنه روان بود و جنازه ها بر زمین افتاده بودند. سه راه هویزه با آن حجم آتش وحشتناک دیگر جای ماندن نبود. کم کم دستان مدافعان از هر گونه گلوله ای خالی شد و آنها ماندند و تفنگ های خالی و از کار افتاده، اما هر طور بود تا ظهر مقاومت کردند. حوالی ظهر اکبر پیرویان فرمانده گروه اعزامی از کازرون شهید شد. 🔹 یک شیاری را شناسایی کرد که می توانست ده متر جلوتر برود، اما تا مقداری پیشروی کرد، دشمن متوجه او شد و با تیر مستقیم تانک به او شلیک کردند. ترکش ها به اصغر خوردند و او را به شهادت رساند. یونس از آنچه می دید متحیر بود. درست مثل اینکه کابوسی را در خواب می بیند. 🔹 اصغر که نماز صبحشان را با هم خواندند و تا همین چند لحظه پیش کنارشان می جنگید، غرق در خون روی زمین افتاده بود و یونس که او را این همه دوست داشت حتی نمی توانست برای جا به جا کردن جنازه اش از سر جایش تکان بخورد. او بود و همه نیروها مثل برادرشان او را دوست داشتند. او اولین فرمانده و مؤسس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هویزه بود. خاطرات، مثل فیلمی از نظرش عبور می کرد. او هنوز یک ماه نشده بود که به هویزه آمده بود و در این مدت کم بچه ها چه علاقه ای به او پیدا کرده بودند. باورش نمی شد اصغر جلوی چشمان خودش با آن وضعیت مظلومانه پاره پاره شود و به شهادت برسد، اما جنگ، بی رحم بود. عده ای شاید برای حفظ روحیه دیگران می گفتند که اصغر گندمکار به شهادت نرسیده و مجروح شده است. 🔹 فشار دشمن به اوج خود رسیده بود و هر لحظه ‌تعداد نیروها کمتر و کمتر می شد. کم کم عقب نشینی شروع شد. آنجا دیگر جای ماندن نبود. فقط ، رضا پیرزاده، ، محمود یاسین، کریم کریمی تبار و دو نفر دیگر مانده بودند. نیروهای دشمن به طرفشان می آمدند؛ کریم گفت: - الآن می رسند بالای سرمان، یکی یکی عقب نشینی کنید. ما تیر اندازی می کنیم و شما عقب بروید... ⬅️ ادامه دارد... 📚 منابع: - کتاب گزارش به خاک هویزه - خاطرات نصرالله ایمانی کتاب دِین (خاطرات بچه های مسجد جزایری) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
💠 دانلود فصل ششم کتاب صوتی ⬇️⬇️ * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
1695573070Part06_سه-روایت-از-یک-مرد.mp3
19.9M
🎧 | 📕 فصل ششم کتاب سه روایت از یک مرد * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
🔺 در همایش گرامیداشت سالروز عملیات آزادسازی سوسنگرد مطرح شد؛ 🔻 فرمانده کل ارتش: آزادسازی سوسنگرد، خوزستان و ایران را نجات داد 🔸 همایش گرامیداشت سالروز عملیات آزادسازی سوسنگرد صبح امروز (پنج‌شنبه) در مرکز همایش‌های کوثر برگزار شد. 🔸 در این مراسم امیر سرلشکر «سید عبدالرحیم موسوی» فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران درباره آزادسازی سوسنگرد بیان داشت: یکی ‌از دلایل اهمیت این عملیات آن است که سوسنگرد مهم‌ترین‌ معبری بود که به قلب خوزستان ‌متصل می‌شد؛ به همین جهت اگر عراقی‌ها ‌از این ‌شهر عبور می‌کردند سرنوشت جنگ‌ به شکل دیگری رقم می‌خورد. پس این‌که کاری دقیقا در زمان خود روی دهد، خیلی مهم ‌است. 🔸 وی‌ اضافه کرد: البته از نظر وسعت، این عملیات بزرگی‌ ‌به حساب نمی‌آید؛ ولی به لحاظ موقعیت خاص این شهر، آزادسازی سوسنگرد آن هم با تدبیر رهبر معظم ‌انقلاب اسلامی جایگاه ویژه‌ای در تاریخ دفاع مقدس دارد در واقع این ‌عملیات باعث شد خوزستان و ایران ‌نجات یابد./دفاع پرس * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📸 | 🔺 روز شلوغ و پرتردد زیارتگاه شهدای هویزه 🔹 امروز بیش از 3 هزار و 800 زائر در قالب اردوهای راهیان نور دانش آموزی و مردمی از استان های هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، آذربایجان غربی، تهران، قم و خوزستان مهمان شهدای مظلوم کربلای هویزه بودند. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📣 | ❇️ اجلاسیه هنری فاتحان سوسنگرد برگزار می شود؛ 🎙 سخنران: امیر سرتیپ حیدری (فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران) 🎤 با نوای گرم حماسه خوان جبهه ها: حاج صادق آهنگران 🕰 زمان: جمعه 26 آبان 1402- ساعت 8 صبح 🏛 مکان: سوسنگرد- میدان دادگستری- سالن ورزشی 9دی 👨‍👨‍👦‍👦🎭 همراه با اجرای گروه های تئاتر هنرمندان ملی منطقه آزاد اروند و سرود خدام الزهرا (س) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
🔹آنقدر گفتیم از تو، عشقت عالم گیر شد شیشه ی عطرِ تو وا شد، بوی تو تکثیر شد اشرفِ مخلوق، حیوان گشته و «بَلْ هُمْ أَضَلُّ» ظلمتِ دنیای ما محتاجِ تو «خورشید» شد... * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📝 | سوسنگرد قهرمان (4) 🔹 نیروها شروع به تیر اندازی و گریز کردند و از محله مشروطه به داخل شهر آمدند. خاکریز به دست دشمن افتاد. البته آنها جلوتر نیامدند. شاید فکر می کردند که بچه ها حیله ای دارند و می خواهند آنها را به دام بیندازند. نمی دانستند که حتی یک نفر هم نیست که مقابلشان مقاومت کند. 🔹 شب فرا رسید. در گیری ها کمی فروکش کرد، اما شهر هنوز در آتش و خون می سوخت. دشمن همچنان شهر را گلوله باران می کرد. 🔹 اجساد شهدا اینجا و آنجا روی زمین افتاده بود. به یونس گفت: - یونس، اصغر و پیرویان پر کشیدند و رفتند، حالا تو فرمانده ما هستی، توهم شهید می شی. - چرا میگی من هم شهید می شم؟ - اون از اصغر اونهم از پیرویان، تا سه نشه بازی نشه. حالا نوبت تو ست. و بعد از آن همه مصائب برای اولین بارلبخندی بر لبانشان نشست. 🔹 یونس به باقیمانده بچه ها گفت: - عراقیا شب داخل شهر نمی آن، اونا روز پیشروی می کنن. می ترسن شب وارد شهر بشن. شما صبح تا حالا خیلی خسته و کوفته شدین. برید جایی گیر بیارید و استراحت کنین. هر گروهی برای خودش رفت و جایی استراحت کرد. فرماندهی واحدی نبود. 🔹 اغلب خانه های سوسنگرد خالی بودند. چند خانه را گشتند، اما آب نداشت. سرانجام نزدیک مسجد جامع خانه ای پیدا کردند که توی یک تانکرهزار لیتری مقداری آب مانده بود. با آن آب وضو گرفتند و نماز مغرب و عشایشان را خواندند. روحیه ها خراب بود و خستگی داشت بچه ها را از پای در می آورد، هر کدام در گوشه ای در خواب عمیقی فرو رفتند. یونس نیمه شب یک بار بیدار شد و دید رضا پیرزاده با حالت خاصی مشغول نماز و نیایش است و اشک هایش جاری است. با آن همه خستگی، این حال او عجیب بود و او را به یاد نماز و اشک اصغر گندمکار در شب شهادتش انداخت. 🔹 با صدای اذان رضا برای نماز صبح بیدار شدند. نماز صبح را خواندند و از آن خانه بیرون زدند. اول به محله مشروطه رفتند تا اوضاع دشمن را بررسی کنند. متوجه شدند آنها نصف محله ابوذر را به اشغال خود در آورده اند. ⬅️ ادامه دارد... 📚 منابع: - کتاب گزارش به خاک هویزه - خاطرات نصرالله ایمانی کتاب دِین (خاطرات بچه های مسجد جزایری) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
🔸 یکصد و بیستمین جلسه شورای سیاست‌گذاری راهیان نور کشور با حضور سردار سرتیپ بسیجی «بهمن کارگر» رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و رئیس ستاد مرکزی راهیان نور کشور فرماند‌هان قرارگاه‌های راهیان نور کشور نمایندگان وزرا در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد. 🔸 در این جلسه گزارش عملکرد نظارت و ارزیابی محتوایی راویان یادمان های دفاع مقدس، راهیان نور جنوب 1401-1402 و راهیان نور غرب و شمالغرب 1402 و گزارش سامانه آمارگیری در جهت بهبود فرآیند سرشماری زائرین راهیان نور توسط سرتیپ دوم بسیجی مهدی امیریان دبیر ستاد مرکزی راهیان نور کشور ارائه و مورد بحث و تبادل نظر اعضاء قرار گرفت. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📣 | 🔔 زنگ شهدا به رنگ شهدا 🌷🌷 📺 🎤 روایت تصویری و متفاوت 👨‍👨‍👦‍👦 با حضور کاروان های راهیان نور دانش آموزی کشور ⬅️ راویان: 🎙 دکتر مرتضی رستمی (استاد دانشگاه، پژوهشگر دفاع مقدس و جبهه مقاومت) 🎙 مهندس داوود دهقانی (مدرس و پژوهشگر دفاع مقدس و جبهه مقاومت) 🕰 زمان: 25 لغایت 29 آبان 1402 🕌 مکان: زیارتگاه شهدای کربلای هویزه- 9 الی 12 صبح * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📸 | 🔹 بیش از دو هزار و 250 زائر در قالب کاروان های دانش آموزی، دانشجویی و مردمی از استان های تهران، مرکزی، قم و خوزستان مهمان امروز زیارتگاه شهدای هویزه بودند. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📕 | 📖 عرضه کتاب "روایت سوم" به قلم: جناب آقای محمد علیان (مدیر مؤسسه و راوی و پژوهشگر برجسته دفاع مقدس) ✅ با ۳۰ درصد تخفیف به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی 🌐جهت تهیه کتاب به آدرس زیر مراجعه فرمایید؛ https://manvaketab.com/book/373703/ 🚩 کد تخفیف: ۳۴ 🚩 * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
🖼 | 🔺 داستان «فرعون» به پایان رسید با آب داستان «نمرود» به پایان رسید با یک پشه داستان «قارون» به پایان رسید با اندوه داستان «ابرهه» به پایان رسید با سنگ داستان «هیتلر» به پایان رسید با خودکشی .... خدا داستان های دروغین را با ساده ترین ها به پایان می رساند؛ به زودی شاهد پایان داستان آنها نیز خواهیم بود. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📝 | سوسنگرد قهرمان (5) 🔹 یونس و بچه ها سوار جیپ شدند و به اول بازار برگشتند. آنجا صحنه درگیری تن به تن با دشمن شد. تانک ها وارد خیابان طالقانی شدند و هر جنبنده ای را هدف قرار می دادند. 🔹 بعثی ها از سمت اهواز نیز روستای ابوحمیظه را اشغال کرده و وارد شهر می شدند. حلقه محاصره هر لحظه تنگ تر می شد. فقط حدود ۲۰۰ نفر در اطراف مسجد جامع مقاومت می کردند. هر لحظه بر تعداد شهیدان افزوده و کار بر مدافعان سخت و سخت تر می شد. 🔹 بیمارستان سوسنگرد دیگر از دست نیروهای ایران خارج شده بود و ناچار مجروحان را به داخل مسجد جامع می بردند. صحن مسجد را به سه قسمت تقسیم کرده بودند. قسمت راست را مخصوص مجروحان و قسمت چپ را مخصوص آذوقه کرده بودند. در وسط نیز جای کوچکی برای نماز خالی گذاشته بودند. 🔹 اتاق خادم مسجد هم به تعمیر گاه اسلحه تبدیل شده بود. اغلب تفنگ ها از کار افتاده بودند. دو سه نفر از بچه ها که تعمیر اسلحه می دانستند در آنجا بودند و اسلحه های خراب را درست می کردند. مسجد جامع سوسنگرد به ستاد عملیات جنگ تبدیل شده بود. 🔹 تمام شهر تقریبا در اشغال دشمن بود و فقط مسجد جامع سوسنگرد مانده بود. محمود یاسین پس از درگیری شدیدی که اطراف پل سوسنگرد داشت به مسجد -که فاصله چندانی با آنجا نداشت- رفت و از فرط خستگی، تشنگی و گرسنگی در حیاط مسجد دراز کشید و بی حال افتاد. 🔹 حیاط مسجد مملو از مجروحان و شهدا و همه جا خونی بود. نه غذایی، نه آبی و نه مداوای پزشکی. خمپاره بود که می بارید. یک خمپاره به حیاط مسجد اصابت کرد و ترکش آن به شهدا و مجروحان خورد. به جراحت مجروحان و تعداد شهدا افزوده شد. 🔹 محمود ناگهان متوجه یکی از مجروحان که از درد فریاد می زد، شد. مجروح از شدت درد و بی کسی اسلحه ای که در نزدیکی اش افتاده بود را برداشت و خواست به سر خودش شلیک کند! محمود با آخرین رمقی که داشت به سمت او دوید؛ اسلحه را از دستش کشید و گفت: ... ⬅️ ادامه دارد... 📚 منابع: - کتاب گزارش به خاک هویزه - خاطرات نصرالله ایمانی کتاب دِین (خاطرات بچه های مسجد جزایری) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh