eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.2هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
2.8هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
...🌾 ...بعد از جنگ هم جهاد هست... 🕊 @golzarshohadashiraz
🏴مناسبت شب سوم ، شب حضرت رقیه (سلام الله علیها) 🔹همش میگفت: توکلم اول به خدا و بعد به بی بی جونم (س) ست. شب سوم محرم باهم حرم بی بی جان بودیم، روضه و عزاداری که تمام شد، گفت: عجب شبی بود امشب، انگار خود حضرت رقیه (س) بین بود... و تک بیت گر دخترکی پیش پدر ناز کند… را زمزمه میکرد و با خانم درد دل می کرد. الحمدلله نازدانه ارباب با همان دستان کوچک زخم خورده گره از کارش باز کرد و عاقبت بخیرشد.......🕊 شهادت : دیرالروز سوریه ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
43.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گریه کردن دختر مدافع حرم🥹 مارا به شب سوم محرم برسان 🩸حسین جان🩸 شهید محمد رضائی https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴یادشهدای حسینی ... 🌷حاج شير علي سلطانی خاطره اي را از حضورش با حاج خسرو بيان مي کند: شبي حاج خسرو نگهبان بودیم. سنگر مادرمحلي بود که مثل نقل و نبات خمپاره، روي سرمان ريخته مي شد. ترکش هااز بغل گوش ما رد مي شدند، اما چيزي از آنها نصيب ما نمي شد. حاج خسرو شروع کرد به خواند (س) در آن دل شب، هر دو تا توانستيم گريه کرديم.😭 همان شب با حاج خسرو با خدا عهد بستيم. گفتيم خدايا، ما به عهدمان وفا مي کنيم تو هم به عهدت وفا کن و ما را به آرزويمان برسان. آن شب سپري شد... وقتي براي نماز بيدار شديم، حاج خسرو گفت من ديشب خواب عجيبي ديدم، من هم خواب عجيبي ديده بودم، خواب هايي که نويد هايي بودبراي شهادت ما... 🍃🌷🍃🌷 حاج خسرو آزادی حاج شیر سلطانی (س) 🌱🍃🌷🍃🌷🌱 : @shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
Part05.mp3
9.2M
" 📱📙نمایش صوتی کتاب بر اساس خاطرات از زندان های مخفی عراق ⃣ 🌱🌸🌱🌸 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
هیچ‌وَقت فکر نڪُن که امام زَمان(عج)کِنارت نیست هَمه حرفا و شِکایت‌ها رو به امام زَمان بِگو.. و این رو بِدون که تا حَرکت نڪُنی بَرکتی نِمیاد سَمتت.. https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
اومد خدمت امام و برای انجام کاری در اوقاتی که آسیبی به کار جنگ نمی‌خوره، مرخصی خواست. امام راجع به دلیل مرخصی گرفتن در بحبوحه‌ی جنگ پرسیدند. عباس گفت: من در دهه اول محرم برای شستن استکان‌های چای عزاداران به هیئت‌های جنوب شهر که من را نمی‌شناسند می‌روم. مرخصی را برای آن می‌خواهم.🙏 امام خمینی (ره) به ایشون فرمودند: به یک شرط اجازه مرخصی می‌دهم! که هر موقع رفتی به نیت من هم چند استکان بشویی...☝️ 🔹🔹🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
✅ مراسم عزاداری ظهر روز عاشورا 📢با سخنرانی حجت‌الاسلام قدوسی 🎙 با نوای: 🔸 کربلایی حسین باقری 🔹کربلایی صادق فرمانی 📆  : سه شنبه،۲۶ تیرماه ، از 📍 : دارالرحمه_شیراز، قطعه شهدای گمنام 🌱🌷🍃🌱🍃🌷🌱 🚨مشارکت در موکب صبح تاسوعا وعاشورا و هنچنین اطعام تبرکی ظهر عاشورا:
5892101530761333
بانک سپه ،بنام محمد پولادی https://eitaa.com/shohadaye_shiraz نشردهید
شهدای غریب شیراز
✅ مراسم عزاداری ظهر روز عاشورا 📢با سخنرانی حجت‌الاسلام قدوسی 🎙 با نوای: 🔸 کربلایی حسین باقری 🔹کرب
انشاالله روز عاشورا از صبح در گلزار شهدای شیراز ، موکب داریم و بعد از اقامه نماز ظهر عزاداری و اطعام تبرکی انشاالله همه عزیزان مشارکت کنند تا بتوانیم عزاداران حسینی را به خوبی پذیرایی کنیم 👆👆
🌷🕊🍃 شما"یا حســین" گفتید و رساندید خودتان را تا "حســــین"... کاش"یا حســــین"، ما را هم"حســینی"کند 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🏴یاد شهدای حسینی 💢 ... 🔰دومین روز بود که راه می‌‌رفتیم, در گرمای پنجاه درجه تیرماه ایلام و بدون آب، تشنگی و بی آبی دروجودمان غوغا می‌کرد مهدی نظیری ۱۶سال بیشتر نداشت. نفس‌های آخر را می‌‌کشید. بی آبی کار خودش را کرده و وجود نازنینش در آفتاب آب می‌شد. باحیرانی وناتوانی چند قدم راه می‌‌رفت و با صورت به زمین می‌‌افتاد. باز تقلّا می‌کرد و می‌‌ایستاد وبازهم زمین می‌‌افتاد. فکر می‌کردم سراب می‌‌بیند. کنارش نشستم. سر مهدی تشنه لب را روی زانو گذاشته بودم دیدم لب مهدی به هم می‌خورد. گوشم را نزدیک بردم گفت: آقا رضا سرم را روی زمین بگذار، سرش را روی زمین گذاشتم. 🔰ﺩﺭ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﻴﻬﻭﺵ ﺑﻮﺩﻡ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﻭﻳﺎ ﺩﻳﺪﻣﺶ... مهدی با لباسی یکپارچه از نور با لبخند کنارم آمد. گفت رضا می‌‌دانی چرا هر بار که زمین می‌خوردم باز بلند می‌شدم آخه حضرت زهرا (س) کنارم ایستاده بود؛ می‌‌خواستم به احترام ایشان بلند شوم زمین می‌خوردم می‌‌دانی چرا گفتم سرم را روی زمین بگذار آخه حضرت زهرا (س) می‌خواست سرم را به دامن بگیرد واسه همین از شما خواستم سرم را از روی زانویت زمین بگذاری.» ✍ﺑﻪ ﺭﻭاﻳﺖ ﺷﻬﻴﺪ ﺭﺿﺎ ﭘﻮﺭﺧﺴﺮﻭاﻧﻲ 🌷 🌹🌱🌹 : @shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
Part06.mp3
11.03M
" 📱📙نمایش صوتی کتاب بر اساس خاطرات از زندان های مخفی عراق ⃣ 🌱🌸🌱🌸 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آخرین آغوش ... 🔺پدری فرزند شهیدش را که در اثر بمباران اشغالی شهر غزه به شهادت رسیده برای آخرین بار در آغوش می گیرد. ♨️شاید خیلی ها برایشان دیدن این صحنه ها سخت باشد، اما این صحنه های غمناک، واقعیت این روزهای غزه و فلسطین هست...😭 این روزهای محرم بیش از گذشته دلمان پیش بچه های مظلوم غزه باشد 😭 🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
...🪴 فرازی از وصیت‌نامه : شهدا تا زنده بودند کوشیدند و از جانشان مایه گذاشتند و به هر عهدی را که با خدای خود بسته بودند عمل کردند و حالا ما وظیفه ‌داریم رسالت پاسداری از خون شهدا و انقلاب را به خوبی ادا کنیم. پاسداری از دستاوردهای آن وظیفه‌ی تک‌تک ماست. اگر بخواهیم به وظیفه ‌خود عمل کنیم، بایستی در صحنه‌ها حضور پیدا کنیم. اگر می‌خواهید فردای قیامت در حضور پروردگار باری‌تعالی، در مقابل رسول خدا(ص)، در مقابل ائمه اطهار(ع) و در حضور شهدا شرمنده نباشیم، می‌بایست در این دنیا به وظیفه‌ی خود عمل کنیم. خواهران و برادران عزیز، امیال شخصی را کنار بگذارید و از مسائل کوچک چشم بپوشید و آن‌ها را فدای هدف اصلی(پیروزی دین خدا) کنید. از پدرم و مادرم و همه‌ی دوستانم می‌خواهم مرا ببخشند و برایم در پیشگاه خداوند بزرگ طلب مغفرت نمایید. محل اعزام: گراش یگان خدمت: لشکر۱۹ فجر آخرین مسوولیت: مسوول محور تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۰۴/۲۰ محل شهادت: دهلران (پاسگاه بیات) نام عملیات: قدس ۳ 🕊 @golzarshohadashiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت رهبر انقلاب از ماجرای شهادت حضرت عبدالله بن الحسن(علیه‌السلام)😭 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
✅ مراسم میهمانی لاله های زهرایی و عزاداری دهه اول محرم 🌷گرامیداشت سالگرد شهادت شهیدان محمد رضا و رحیم ذهتاب 🎙با حجت‌الاسلام دستیاران 📢 با : کربلایی سید حسین فتح اللهی 📆 : پنجشنبه، ۲۱ تیرماه/ از ساعت ۱۷ 📍 : دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🌷🕊🍃 دل کـه هوایـی شود، پرواز است کـه آسمانیت می‌کند و اگر بال خونین داشته باشی دیگر آسمان، طعم کربلا می‌گیرد 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💠به مناسبت یادواره شهیدان ذهتاب و شهدای عملیات قدس۳ ، امروز در گلزار شهدای شیراز 🌷 ساده و بی ریا بود, تمام زندگیش یک چفیه بود. که زیر انداز و رو انداز و جانمازش بود. هر چند وقت یکبار به بچه ها یک دست لباس خاکی جدید می دادند. بچه ها لباس های کهنه را, در جای مشخصی می انداختند و لباس نو می پوشیدند. رضا اهل لباس نو گرفتن نبود. بچه ها که می رفتند, توی همان لباس های مندرس می گشت و سالم ترین را بر می داشت و با لباس کهنه خود عوض می کرد.می گفتیم خوب لباس نو بگیر! گفت: بیت الماله, حیفه, این لباس ها را هنوز میشه استفاده کرد! 🌷 می گفت رحیم, نه تنها برادر که بهترین دوست منه! عملیات قدس ۳ تمام شده و گردان از شیار مالحه به عقب می امد. دمای هوا به پنجاه درجه می رسید, همه کلافه بودند و تجهیزات را از خود باز می کردند. دشمن هم با خمپاره بچه ها را بدرقه می کرد. خمپاره ای لبه شیار خورد و ترکشش به کوله رضا چمن گرفت. کوله پر از موشک ار پی جی اتش گرفت. همه هاج واج نگاه اتش می کردند, رحیم فریاد زد رضا بدو... رضا امد. دو برادر, رضا را که می سوخت گرفتند و با هم شروع کردند روی زمین غلطاندن, شکر خدا, به موقع چمن را خاموش کردند. نزدیک ظهر بود که بچه ها از شیار وارد جاده اسفالت شدند.اخرین خمپاره های دشمن هم برای بدرقه رسیدند. جاده اسفالت سرخ شده بود, هر دو برادر کنار هم به زمین افتاده و خونشان در هم پیچیده بود... 🌱🌷 محمد رضا و رحیم ذهتاب شهادت: ۲۰/۴/۱۳۶۴ 🌷🌱🌷🌱🌷 : @shohadaye_shiraz
Part07.mp3
10.63M
" 📱📙نمایش صوتی کتاب بر اساس خاطرات از زندان های مخفی عراق ⃣ 🌱🌸🌱🌸 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا