eitaa logo
شهدای غریب شیراز
3.3هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
42 فایل
❇ﻛﺎﻧﺎﻝ ﺭﺳﻤﻲ هیئت ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاز❇ #ﻣﺮاﺳﻢ_ﻫﻔﺘﮕﻲ_ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲﻻﻟﻪ_ﻫﺎﻱ_ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ/ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ ⬇ انتشارمطالب جهت ترویج فرهنگ شهدا #بلامانع است.... به احترام اعضا،تبادل و تبلیغات نداریم ⛔ ارتباط با ادمین: @Kh_sh_sh . . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
در میان جمعی و من در تفکرم کاندر کجا بر آیم و پیدا کنم تــ♥️ـورا هر "ندبه کنان" در دعای صبح از کردگار خویش تمنا کنم🙏 تورا اگر چه نهانی ز چشم من😔 در عالم خیــ💭ـال هویدا کنم 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 اﻟﺘﻤﺎﺱ ﺩﻋﺎﻱ ﻓﺮﺝ http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
Part06_کتاب سه دقیقه در قیامت_Default_1590764731.mp3
10.44M
کتاب صوتی 📗 "تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم" قسمت6️⃣ 👇👇 ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺯﻳﺒﺎ ...ﺣﺘﻤﺎ ﮔﻮﺵ ﻛﻨﻴﺪ https://chat.whatsapp.com/FOxgd1bun2J88glqKT6oVh
🌹می گفتم برادر، شما به سهم خودتان به اسلام و انقلاب خدمت کرده اید. می گفت: «هنوز به سعادت نرسیده ام. سعادت من شهادت است.» 🌹وقتی دخترش به دنیا آمده بود، دور گهواره اش می چرخید و با خوشحالی می گفت: «این بچه شهید است، از او خوب مراقبت کنید، این بار که بروم شهید می شوم.» اسم مادرش فاطمه بود، اسم مادر خانمش هم فاطمه، اسم دخترش را هم گذاشت فاطمه، می گفت نام فاطمه باید در هر خانه ای باشد. 🌹از صدا و سیما دعوت نامه ای برای مصاحبه با ابراهیم آماده بود. ابراهیم امتناع کرد و گفت: «کار برای خدا که گفتن ندارد.» 🌹ابراهیم از فرمانده تیپ بود، علی الوانی هم از مسئولین تیپ. ابراهیم لبه گونی را گرفته بود و علی با بیل خاک می ریخت تا برای بسیجی ها سنگر بسازند. گلوله ای کنارشان نشست و هر دو آسمانی شدند. 🌸🌷🌸 👇 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ ..,........... : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
با پرسنل زیردست به خصوص سربازان، بسیار مهربان بود و با عدالت رفتار می کرد. هنگامی که به تهران منتقل گردید، به دلیل مشکلات مالی در یک زیرزمین مسکونی بدون امکانات لازم برای یک خانواده سکونت داشت؛ اما صبر و استقامت و تواضع و گذشت وی موجب صفای خانه بود . در سفر به آمریکا از روحیۀ مذهبی وی کاسته نشد و با وجود آموزش های مستمر به نمازها و نوافل، بیشتر تأکید می کرد. 🌹🌷 📎فرماندهٔ گردان ۱۱۲ لشگر ۲۸ کردستان 🌷 🌹🌷🌹 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪاﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
✍وصیت شهید: توصیه می کنم اگر می خواهید هیچگاه از اسلام جدا نشوید و آخرت خود را حفظ کنید ، رهنمودهای امام عزیز و روحانیت اصیل پیرو خط امام و شهیدان را معیار شناخت راه قرار دهید . خدایا از تو می خواهم که وظایف شیعه بودن مرا به من بیاموزی و کمکم کنی که عمل کنم و عمل آن باعث نزدیکی به تو شود و به خاطر رضای تو باشد. 🌷 🌹 🌹🌷🌷🌹 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪاﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
🔹خیلی زیاد و به طور عجیبی فاطمه را دوست داشت و به همین نسبت فاطمه پدرش را 🔹آقاجواد با توجه به اینکه زیاد ماموریت می‌رفت، کمتر در خانه بود! اما هیچگاه این موضوع از محبتش به فاطمه کم نکرد! همیشه سعی‌اش بر این بود که نبودن‌هایش را جبران کند.... 🔹پدرش قبل رفتن، اول قصه حضرت رقیه(س) را برایش گفت و بعد در مورد سفرش برای فاطمه توضیح داد. .. 🔹آنقدر فاطمه با این قصه حضرت رقیه(س) انس گرفته بود که برخی اوقات در اوج بی‌تابی‌اش به من می‌گفت: «مامان حضرت رقیه(س) هم مثل من اینقدر گریه می‌کرد؟»... ✍به روایت همسربزرگوارشهیدﻣﺪاﻓﻊ ﺣﺮﻡ 🌷 🌹🌷🌹🌷 ﺷﻬﺪاﻳﻴﻢ 🌹▫️🌹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
انس با قرآن، با گذشت زمان از او جوانی متعهد ساخته بود. در انجام احکام الهی مقید بود. پس از ورود به ارتش از انجام عبادت و قرائت قرآن غافل نشد و سربازان و نیروهای زیردست خود را به نماز و ارتباط با قرآن سفارش می کرد. ﻭﻗﺘﻲ اﺯ ﺑﺮﮔﺸﺘﻨﺶ اﺯ اﻣﺮﻳﻜﺎ , ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ ﮔﻔﺖ : ﺁﻣﺪﻡ ﺳﺮﺑﺎﺯ اﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ (ﻋﺞ) ﺷﻮﻡ .. 🌷 ✍فرازی از وصیت نامه : «خدایا، در این لحظات درگیری نه می ترسم و نه ناامیدم؛ فقط آرزو دارم که همۀ ما را ببخشی و دیگران را که زنده می مانند، آگاه سازی تا قدرت پیدا کنند انتقام مسلمانان واقعی را از کفار، مشرکین و منافقین بگیرند و قدرت تو را به نمایش گذارند. خدایا، همیشه به تو متکی و معتقد بودم و هستم. خدایا، شهدا را که زندگی حقیقی و برحق را در وجود همۀ ما زنده کردند و می کنند، بیامرز و شجاعت و ایمان آن ها را به دیگران بیاموز.» 🌷 شهادت : ۱۳۶۰/۳/۱۶ قوچ سلطان ، کردستاﻥ 🌷 ﻳﺎﺩ ﺷﻬﻴﺪ ﺑﺎ ﺻﻠﻮاﺕ 🌷🌹🌷 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪاﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
توی قطعه آرام قدم میزدم و گاه گاهی هم عکس میگرفتم. - از پسر من هم عکس میگیری مادر‌جان؟ دنبالِ صاحبِ صدا بودم که مادری را بالای قبری دیدم. جانم حاج خانم ؟ دوباره سوالش را تکرار کرد - چشم مادرجان، حتما... خودم را رساندم به خلوتِ‌شان،خلوتِ مادر و پسر عکس که گرفتم، شروع کرد برایم حرف زدن،از پسرش میگفت و من غرق تماشا شده بودم‌. - حاج خانم تو زندگیت چی از خدا خواستی؟ - من؟ چیزی نخواستم،معامله کردم ! - معامله‌ی چی؟ - یه پسرِ خوش قد و بالا دادیم یه پلاک گرفتیم ... با پارچه‌ی سفیدی که از زیر چادرش درآورده بود اشکهایش را پاک کرد - منصفانه بود مادرجان ؟ - نه ! من پلاک هم نمیخواستم ,... و ﺣﺎﻝ ﺩاﺭﻡ ﻓﻜﺮﻣﻴﻜﻨﻢ ﻣﻦ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﻲ ﻫﺴﺘﻢ و ﻣﺎﺩﺭﺷﻬﻴﺪ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﻲ ...😔 🌹🍃🌹🍃 🌷🌹🌷 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🍂🍃🍂🍃🍂🍃 دنیــ🌎ـا رو کسی میتونه کنه که هیـچ به دنیا نداره❌ 🌷 ﺑﻪ ﻧﻮﺭ ﺷﻬﺪا ﻣﺰﻳﻦ ﺑﺎﺩ ... 🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺷﻴﺮاﺯ 🌺🌺 چهل روز قبل از تولد او خواب آقایی سبز پوش و نورانی را دیدم که مرا به فرزند پسر مژده داد و نام رضا را برای او انتخاب کرد.. • دو ساله بود که به همراه مادرش برای زیارت امام رضا(ع) به مشهد رفتیم.اطراف ضریح مطهر مشغول دعا بودیم که یک دفعه متوجه شدم دست های کوچک او به طرز عجیبی به ضریح چسبیده است.با نگرانی سعی کردم دست او را بکشم زیرا به نظر می رسید جدا کردنش ممکن نبود.مردم به سمت او هجوم آوردند.کمی طول کشید تا او را جدا کردیم.انگار به ضریح مطهر قفل شده بود.همین که به خانه رسیدیم،باکمـال تعجـب جای پنج انگشـت سبز را روی کم او دیدیم. ▫️▫️ ﺑﺮﺷﻲ اﺯ ﻛﺘﺎﺏ :ﻣﻘﻴﻢ ﻛﻮﻱ ﺭﺿﺎ ▫️▫️ 💐 🌷🌹🌷🌹 ﺑﺎ ﻧﺸﺮ ﻣﻂﺎﻟﺐ ﺩﺭ ﺗﺮﻭﻳﺞ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺷﻬﺪا ﺳﻬﻴﻢ ﺑﺎﺷﻴﺪ *** : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
Part07_کتاب سه دقیقه در قیامت_Default_1590766848.mp3
11.01M
کتاب صوتی 📗 "تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم" قسمت7️⃣ 👇👇 ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺯﻳﺒﺎ ...ﺣﺘﻤﺎ ﮔﻮﺵ ﻛﻨﻴﺪ https://chat.whatsapp.com/FOxgd1bun2J88glqKT6oVh
.. 🌹🌷 گفت بابا این بارکه مشهد بودم از امام رضا اجازه گرفتم! گفتم اجازه چی؟ شرم کرد،سرش را پایین انداخت. گفتم اجازه برا شهادت؟ گفت آره! گفتم وقتی آقا اجازه داده من کی ام مانعت شوم،برو بسلامت! 🌹🌷 ﺷﻴﺮاﺯ 💐🔅ﺳﺎﻟﺮﻭﺯ ﻭﻻﺩﺕ🔅💐 سمت: معاون مخابرات لشکر 19 فجر 🌹🌷🌹🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 لباس شهادت ... بیش از دو سال هست که با این روایت مأنوسم ... و هر بار که گوش می دهمش ... برایم دارد ... 👌 ✅گوش بدهید و آسمان را حس کنید! 🌷 🌷🌷 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪاﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
🌸به زیارت حرم امام رضا(ص) رفته بودیم. روز دوم سوم زیارت بود که رفتیم برای خرید سوغاتی. سراغ اولین چیزی را که گرفت، کفنی بود. یکی برای خودش، یکی یکی هم برای ما. کفنی را که برای خودش گرفته بود، جلو چشمان متحیر ما باز کرد و با قد و قواره خودش سنجید. با خنده رو به فروشنده گفت: «آقای عزیز این که برای من کوچک است، بی زحمت یه بزرگترش رو بده که پاهام نزنه بیرون، این جوری که مردم از من می خندند!» فروشنده که متعجب تر از ما به رضا نگاه می کرد، شوخی اش گل کرد و خیلی جدی گفت:« ای بابا مگه می خوای با کفش کفن بپوشی که پاهات می زنه بیرون! ثانیاً الان جوان هستی و رشید، وقتی پیر شدی خمیده می شی اندازه ات می شه!» رضا زد زیر خنده و گفت: « نه پدر جان من کفن را برای جوانیم می خواهم، نه پیری!» وقتی به مهمان سرا برگشتیم، کفنی ها را در پارچه ای پیچید و برای تبرک برد به حرم. وقتی برگشت شوخی و جدی گفت:«فکر کنم کفنی من جوری بوده که حتماً آقا لمسش کرده!» در وصیتش نوشته بود:« اگر جسمم برگشت با خلعتی که به ضریح مطهر ثامن الحجج حضرت علی بن موسی الرضا(ع) متبرک شده به خاک بسپارید تا این نشانی از غلامی حقیر باشد نسبت به پیشگاه ایشان!» چند ماه تا تحقق این آرزو باقی نمانده بود... برشی از کتاب 🌸🌷🌸 🌺🌷🌷🌺 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪاﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
°• ▏🍃♥️🍃 ▏•° •نمیدانم شھادت •شرط است •یا دل بہ دریازدن⁉️ •ولے هرچہ هست •جز •دل بہ دریا نمیزنند ❌ •عـشق شـهادتـ داریم🌷✋🏻 💐🌺🌸💐 امــروز سالروز 💐ولادت شــیراز اسـت شهیدے که نقل ها بین شهدای استان ، بیشتــرین توجهــات در زمان حـیات ، از طــرف امام رضــا (ع) به ایشــان شده اســت 🌸🌹🌸🌹 هدیه هــمه شــهدا بخصــوص این شهید امـام رضایے شیراز ☘🌷☘🌷 شهدای شیراز http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
شب کربلای پنج پلاکش رو کند و پرت کرد تو کانال پرورش ماهی. رفیقش گفت: چیکار داری میکنی؟! چرا پلاکت رو میکنی؟ الان تیر میخوری، مفقود میشی. گفت: «فلانی! من هرچی فکر میکنم امشب تو شلمچه ما تیر میخوریم؛ با این آتیشی که از سمت دژ میاد، دخلِ ما اومده. من یه لحظه به ذهنم گذشت اگه من شهید بشم جنازه‌ی ما که بیاد مثلاً جلوی فلان دانشگاه عجب تشییعی میشه! به دلم رجوع کردم دیدم قبل از لقاء خدا و دیدار خدا، دارم. میخوام با کندن این پلاکه و با نیامدن جنازه یقین کنم که جنازه‌ای نمیاد که تشییع بشه که جمعیتی بیاد و این شهوت رو بخشکونم.» تیر خورد و مفقود شد... مفقود شد؟! اگه مفقود شد چرا خاطره‌هاش گفته میشه؟ چی برا خدا بود و تو اَبَر کامپیوتر خدا گم شد؟ خدا یه زیر خاکی‌هایی داره که نگه داشته روز قیامت رو کنه و بگه دیدید ملائک؟ ببینید این هم جوون بوده. اونجا فتبارک الله أحسن الخالقین رو ثابت میکنه! 🎙به روایت حاج حسین یکتا 🌺🌹🌺 کانال شهداے شیراز https://chat.whatsapp.com/FOxgd1bun2J88glqKT6oVh
هیچڪس جز آنڪہ دل بہ سپرده رسمِ دوست داشتن نمےدانـــد ... 🌷ﺻﺒﺤﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﺷﻬﺪا ﻣﻨﻮﺭ ﺑﺎﺩ 🌹🌷🌹 : ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ: https://chat.whatsapp.com/BWYt9AXokIyI7n5VyrsVDG
☀️: 🌺 شهیدمدافع حرم در قبال انجام این کار مستحب، قول داده به اذن خدا حاجت بدهد . 🌷🌷🌷 ﺭا ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮاﻥ ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻛﻨﻴﺪ: ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
Part08_کتاب سه دقیقه در قیامت_Default_1590768272.mp3
12.26M
کتاب صوتی 📗 "تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم" قسمت8⃣ 👇👇 ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺯﻳﺒﺎ ...ﺣﺘﻤﺎ ﮔﻮﺵ ﻛﻨﻴﺪ https://chat.whatsapp.com/BWYt9AXokIyI7n5VyrsVDG
🌹 حاج عباس پورخسروانی (ﭘﺪﺭﺷﻬﻴﺪ) می گفت: برای دیدن رضا به خط رفته بودم. رضا سرگرم صحبت کردن بود. رفتم سمت منبع آب تا اب بخورم. دوید و لیوان را از دستم گرفت. گفتم شاید لیوان الوده باشد. دیدم همان را پر از آب کرد و به دستم داد. گفتم بابا این چه کاری بود؟ گفت: زشته تا زمانی که من هستم شما خودت لیوان را آب کنید... 🌹🌷🌹🌷 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
... به نقطه ی قرمز ⭕️وسط عکس مدت 15ثانیه خیره بشید... ﺑﻌﺪ به دیوار یا سقف نگاه کنید تندتند پلک بزنید... به شهید صلوات... ┄┅══✼🍃🌺🍃✼═┅┄ http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💢دلم میخواهد از جنس اسکنـــدرےکه از اربابش علے ابن ابے طالب حضرت ابوتراب یاد گرفت خاکے باشد، دنیــاو مسؤول بنیاد شهید را رهـــا کرد و خودش شد یکِے از همــان شهدا... ♻️دلم رفیــق می‌خواهد از جنس محــمد ابراهیــمے ڪه در موقع آموزش میگفــت : بچه ها ارتبــاط فقط با خدا خوبه .. بقیه ارتباط ها بے فایده است✔️ 💢دلم رفیقے می‌خواهد از جنس شهداے زهرایے🌷 حاج ﻣﺤﻤﺪ نسب و حاج عبدالله رودکے ڪه ﺗﺎ ﻧﺎﻡ حــضرت زهرا س مي امد🥀 حالشــان منقلب مےشد... می گفتند هر چی داریم از عنایــت بےبے هست.. ♻️دلم رفیقے می‌خواهد از جنس شهید حضرت زهرایے ڪه عاشق حضرت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بود و آخــر هم روز شهادت بی بی به شهادت رسید🕊 دلم رفیقی مثل شهید حبیب روزیطلب میخواهد ، مثل حسن حق نگهدار ، مثل خادم صادق و... دلم یک رفیق میخواهد مثل بے ریا ، خالص براے خدا بلـــه !!!!! آی شهدا🌷ما مے خواهیم رفیقمون بشوید ڪارے ڪنید براے ما ما در این دنیاے و شلوغ گم شدیم 😔😔 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪاﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
کلاس پنجم دبستان و شیفت عصر بودم. به دلیل نزدیکی اذان ظهر و شروع مدرسه آن روز نتوانستم در خانه نماز بخوانم. در راه مدرسه تمام فکر و خیالم پیش نماز بود، برای همین قبل از وارد شدن به مدرسه راهم را کج کردم و رفتم به تکیه شاهزاده منصور در خیابان تیموری و با خیال راحت نماز ظهر و عصر را خواندم و بعد با آسودگی خاطر به سمت مدرسه امیرکبیر، که در انتهای کوچه بود رفتم. وقتی رسیدم زنگ خورده بود. ناظم با چوب دستی که تازه از درخت بریده بود و هنوز بوی چوب تازه می داد کنار در ایستاده بود و بچه هایی را که دیر رسیده بودند تنبیه می کرد. با ترس و اضطراب از چهارچوب در قدیمی مدرسه پا داخل حیاط گذاشتم. صدای آخ و اوخ بچه هایی دیر آمده و چند چوب ناظم بر دست هایشان نشسته بود تمام حیاط مدرسه را پر کرد بود.تا چشم ناظم به من افتاد گفت: « خسروانی چرا دیر کردی؟» جوابی برای ناظم نداشتم، تنها سرم را زیر انداختم. ناظم هم برای اینکه درس عبرتی برای بچه هایی که با چشم هایی مضطرب از پنجره کلاس ها ما را می پائیدند باشد تا جا داشت با چوبش مرا زد. اما نمی دانم چرا هر ضربه ای که بر بدنم جای درد، لذتی زیبا و جاودان در وجودم می پیچید، شاید به روی خلوص خوانده بودم و ارزش آن چوب خوردن را داشت. *راوی:شهید پور خسروانی👆* 🌺🌺 🌹🌹🌹 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺵ: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz ﺩﺭ ﻭاﺗﺴﺎﭖ: https://chat.whatsapp.com/BwMzXYHqYVrEhEZrFmI872 ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ