eitaa logo
·· | بٰا شُــهَدٰا ٰتا شـَهٰادت ْ| ··❤
567 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
77 فایل
برای نخبهای ایرانی برای موندن و نترسیدن برای شهیدای افغانی برای حفظ خاک اجدادی🇮🇷 به عشق قاسم سلیمانی💔 من افتخار دارم به دختری که #چادرش تو سختی ها باهاشه من افتخاردارم به #ایران به سرزمین #شیران به بیشه ی #دلیران خـღـادم و تبـღـادل : shohda1617@
مشاهده در ایتا
دانلود
_اطلاعاتت ناقصه خواهر اطلاعاتی ... حسام همون دیشب اومدو رفت ... _عه عه عه امان ازین منابع بی وژدان ... یه لحظه گوشی ( صدای سپیده با داد : اشکااااننننن ... چرا اطلاعات ناقص میدییییییی ؟؟؟؟) عذر میخوام . رسیدگی شد خندیدمو گفتم : مگه آقا اشکانم اومده ؟ _ آره دیشب اومد ... میگم پاشو بیا اینجا کارت دارم .... مکث کردم . دلم میخواست برم خونشون . قبل ازینکه حرفی بزنم سپیده گفت : نیای با من طرفی ... منتظرتم . خداحافظ . صدای ممتد بوق تلفن پیچید تو گوشم . حتی نتونستم خداحافظی کنم . زیر لب زمزمه کردم : امون از دست تو ... از جا بلند شدمو رفتم آشپزخونه . آبی به دست و روم زدمو چای گذاشتم ....برگشتم تو اتاق تا لباسامو از کمد دربیارم . نگاهم با گلای نرگس رو میز تلاقی کرد . دلم براشون غنج رفت ... یه سری میون هر گلبرگش بود که بهم آرامش میداد . بلاخره داروی طبیب قلبم بود . می دونست چه مزاجی دارم .... از همه مهم تر این بود که هر کدومشون منو یاد م می نداخت .... این گلا بوی میدادن . در کمدو باز کردمو مانتوی فیروزه ای رنگمو پوشیدم . شال آبی آسمونیمو لبنانی بستم . چادرمو دستم گرفتم وارد آشپزخونه شدم .... آب جوش قل قل می کرد . چایو دم کردم و میز صبحونه رو با وسواس چیدم . دو تا لیوانو از چای پر کردم . یکیشو جلوی خودم گذاشتم و یکیشو روبه روم جایی که حسام همیشه می شست .بخار از لیوان چای بلند می شد . نگاهم به عکس حسام که با آهن ربا به در یخچال نصب شده بود خورد . اگر بود الان می گفت : عجب چای دهن سوزی ! بعد با عجله میدویید تا کفشاشو بپوشه و کلاهشو یادش می رفت . اونوقت ازتوی حیاط داد میزد : خداحافظ عیال جان .... منم میدوییم دنبالش و کلاهشو می ذاشتم رو سرش ....و با مهربونی بهم لبخند میزد . به چای تو دستم نگاهی انداختم . یخ کرده بود . با بی میلی گذاشتم رو میز . یه شکلات توت فرنگی از قندون برداشتمو گذاشتم تو دهنم . از خونه بیرون اومدمو روکش ماشینو برداشتم .... بعد از خارج کردن ماشین از حیاط و بستن در سوارش شدمو روشنش کردم .شاخه های لخت درختا چهره ی شهرو سرد و بی روح کرده بود . گوینده ی رادیو با شور و نشاط حرف میزد پامو زو گاز فشار دادم .... خیابونا خیلی شلوغ نبود . خودش بود کوچه ی جویباران .... با دیدن گل فروشی سر کوچشون زدم رو پیشونیم . خیلی بد بود بعد از این همه مدت دست خالی می رفتم خونشون . ماشینو پارک کردمو پیاده شدم . وارد گلفروشی شدم . چند تا شاخه گل رز قرمزو سفید انتخا بکردم . بعد از اینکه فروشنده گلا رو تو یه کاغد کاهی پیچید پولشو حساب کردمو اومدم بیرون .از اینجا چند قدم تا خونشون فاصله بود . کوچشون برعکس کوچه ی ما پر بود از ساختمونای سربه فلک کشیده. زنگ درو زدم . صدای بم مردونه ای رو از پشت آیفون شنیدم . اشکان بود ، سرمو انداختم پایین و جواب دادم: منم 👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع و پیگرد الہے دارد ⛔️🚫 منبع👇🏻 instagram:basij_shahid_hemat @shohda_shadat
📚✒️ 👮 📖 ┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅ ❥• از همان اول همین بوده هر ڪسی آرزوی داشته باشد به به ، به ... خدا عاشقش میشود میڪند و تبدیل میشود به تاثیرگذارترین عنصرعالم ، دیگر نه ، نه ، نه ، نه به سراغش می آید و نظر میڪند به وجه الهی روزی میخورد و به دنیا میدهد و خیلی هایشان پای رڪاب حضرت زنده میشوند. ❥• ڪسی ڪه التماس میڪند در راه به برسد یعنی به مقام رسیده است، ارجعی به او گفته میشود این بالاترین مقام است یعنی چه؟ یعنی خدای من تو چه میخواهی؟ شهید طبیعت را بهم نمیزند ولی در طبیعت رندانه و عاشقانه ڪار میڪند ڪافیست گوشه ای از دلت پا بدهد تا بغلت ڪنند و مبتلا شوی... به آنها ڪن ڪه امامزادگان عشقند یڪ میانبر هم دارد گذشتن از بهترین ات یا بهترین مثل گذشتن از ... گذشتن از ... گذشتن از ... گذشتن از تا به رسیدن... رسیدن به نعمت ابدی ❥• اگر مردی ڪن با جنگ، اردوی جهادی اگر زنی با به همسرت و تربیت عمارگونه فرزند از خودت شروع ڪن! هدف زندگی ما ملاقاته ، ما می توانیم مشتاق این ملاقات شویم و سطح ڪیفیتش را تعیین ڪنیم تو اگر فڪر میڪنی به این هدف میرسی و اگر به یاد این هدف باشی و خواهی شد همه اش دست خودت است پس ڪردنو یاد بگیر باید ڪمی از زمین جدا شد از ارتفاع ڪه نداری؟ نترس... ترسی ندارد فقط شاید ڪمی برایت ملموس نباشد درسته سخته! از قدیم گفتن: ... اما میشه ❥• این اول مراقبت از دلشون ڪردند و بعد شدند چون خانه ی خداست مدافعان حرم از حرم خدا خوب دفاع ڪردند ڪه بهشون لیاقت دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها رو دادند پس برای شدن گاهی یڪ خلوت سحر هم ڪافی است دل ڪه شهید شود در نهایت انسان شهید میشود، ❥•امضای ظریفی آخر نگاه نمناڪمو میخڪوب خودش ڪرد دفترچه رو بستم و گذاشتم رو قلبم تموم شد اما با دلم بازی ڪرد بندبند وجودمو تسخیر خودش ڪرد حالا میفهمم چقدر از عقبم این آدما به فڪر همه چیشون بودن فڪر همه جارو میڪردن صدای گوشمو ڪر ڪرده بود سرم داغ ڪرده بود حال عجیبی داشتم یه تو دلم ڪرده بود ڪه سرباز نمیڪرد... .. ✍ 👈🏻 ڪپی بدون ذڪر منبع ممنوع و پیگرد الهی دارد ⛔️🚫 منبع👇🏻 instagram:basij_shahid_hemat @shohda_shadat ┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅