eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
223 دنبال‌کننده
443 عکس
52 ویدیو
3 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/17359128070831
مشاهده در ایتا
دانلود
تو را من چشم در راهم شباهنگام که می‌گیرند در شاخ تلاجن، سایه‌ها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم، تو را من چشم در راهم شباهنگام... در آن دم که بر جا درّه‌ها چون مرده ماران خفتگان‌اند در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی، دام گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی‌کاهم تو را من چشم در راهم... @shokoohsher☘️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چنان طنین صدای تو برده از هوشم که از صدای خود آزرده می‌شود گوشم من از هراس شبیخون ناگهان رقیب لباس جنگ به هنگام خواب می‌پوشم ! چو آفتاب به هر ذره‌ای نظر دارم به روی هیچ کسی بسته نیست آغوشم تو در دل منی و دیگران نمی‌دانند تو آتشی و من آتشفشان خاموشم به چشم‌های تو وابسته‌ام ولی افسوس که چشم بسته‌ای و کرده‌ای فراموشم @shokoohsher 🪴
‌                                                 نحن ندفن في قلوبنا كل يوم أشياء لم نُخبر أحداً عنها.. ما هر روز چیزهایی را در قلب خود دفن می‌کنیم، که درباره ی آن‌ها به کسی چیزی نگفته ایم... @shokoohsher☘️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لبخندت شگفتی هشتم است و چشمانت تمامی عجایب هفتگانه قبلی ...! @shokoohsher 🍃
بر این تارم لاجوردی به زر نوشته‌ست روشن‌تر از آفتاب نشانِ رهایی و راهِ خرَد نیابی مگر در سطورِ کتاب... @shokoohsher ☘️ ۲۴ آبان
اما اعجاز ما همین است: ما عشق را به مدرسه بردیم درامتداد راهرویی کوتاه در آن کتابخانه‌ی کوچک تا باز این قدیمی را که از امانت گرفته‌ایم -یعنی همین کتاب اشارات را- با هم یکی دو لحظه بخوانیم ما بی‌صدا مطالعه می‌کردیم اما کتاب را  که ورق می‌زدیم تنها گاهی به هم نگاهی... ناگاه انگشت‌های «هیس!» ما را ز هر طرف نشانه گرفتند انگار غوغای چشم‌های من و تو سکوت را در آن کتابخانه رعایت نکرده بود! @shokoohsher 🪴 ۲۴ آبان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیهاالسلام دری که بین تو و دشمن است خیبر نیست وگرنه مثل علی هیچ‌کس دلاور نیست بگو به آن ‌که به قصد تو با تبر آمد درخت عمر من این‌قدرها تناور نیست برای بغض علی وقت دیدنت چیزی به قدر خندۀ تلخ تو گریه‌آور نیست تویی که حضرت ایوب می‌خورد سوگند به جز تو صبر کسی با خودت برابر نیست چه زخم‌ها که پس از زخم‌ها نخواهی خورد که نیست بار نخستین و بار آخر نیست هنوز درد تو را روضه‌خوان نفهمیده‌ست تویی که فاطمه‌ای، اوج روضه‌ات در نیست @shokoohsher🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لحظه ی با شکوه ورود سلام الله علیها به صحنه ی محشر ➖➖➖ نه کسی قدرت سخن دارد نه کسی نای سر تکان دادن همه ی اختیارها جبر است شده وقت دوباره جان دادن روز محشر شده، زبان ها لال! جن و انس و ملک، نظر پایین! حال وقت عبور فاطمه است.. همه انداختند، سر پایین گرم تسبیح و مجمری از عود با سپاه فرشته مالامال آمده از میان جمعیت مریم و آسیه به استقبال رفته بر روی منبری از نور دور تا دور او ملک پیداست جبرئیل از خدا خبر آورد عرش تحت ولایت زهراست همه ی هستی خودش را داد حق خودش گفته وقت جبران است به تلافی بندگی هایش هرچه زهرا طلب کند آن است فاطمه در برابر خالق دستها را که میبرد بالا با سر غرق خون فرزندش روضه ای تازه میکند برپا با دلی زخم خورده میگوید که برای شکایت آمده ام داغ روی دلم گذاشته اند با غمی بی نهایت آمده ام از چه دردی کنم شکایت که همه ی لحظه هام پر دردند یوسفی داشتم که لب تشنه گرگها پاره پاره اش کردند نیمه جان روی خاکها بود و با عصا میزدند بر بدنش دل من را به درد آوردند بسکه پا میزدند بر بدنش میرسد امر خالق قهار: ظالمان را در آتش اندازید قاتلان حسین را ببرید همه شان را در آتش اندازید *** +گفت وارد شو ای حبیبه ی من پیش پایش گشود درها را -گفت هرگز نمیروم به بهشت تا نفهمند قدر زهرا را_ فاطمه خوانده ای مرا ز ازل بخدا اینچنین نخواهم رفت زودتر از همه محبانم به بهشت برین نخواهم رفت صبر کردم میان رنج و بلا تا که فصل عنایتم برسد نوکران حسین منتظرند تا به آنها شفاعتم برسد با اشارات چادر خاکی عرش را جابجا کند زهرا مثل "مرغی که دانه برچیند دوستان را جدا کند زهرا"* *مرحوم استاد مؤید @shokoohsher ☘️