من زنده ام هنوز و غزل فکر می کنم
باور نمی کنید؟ همین شعر شاهد است...
#محمدعلی_بهمنی 🪴
@shokoohsher✨
استاد محمدعلی بهمنی درگذشت...
۲۷ فروردین ۱۳۲۱ _ ۹ شهریور ۱۴۰۳
روحش شاد و قرین رحمت الهی باد💔🖤
✨شکوهِ شعر✨
من زنده ام هنوز و غزل فکر می کنم باور نمی کنید؟ همین شعر شاهد است... #محمدعلی_بهمنی 🪴 @shokoohsher✨
مرگ هم آرامش خوبیست می فهمم ولی
این که تا کی در صف این انتظارم خوب نیست...
@shokoohsher✨
#محمدعلی_بهمنی🌱
✨شکوهِ شعر✨
من زنده ام هنوز و غزل فکر می کنم باور نمی کنید؟ همین شعر شاهد است... #محمدعلی_بهمنی 🪴 @shokoohsher✨
شناسنامه من یک دروغ تکراریست
هنـــــوز تا متولد شدن مجالم هست...
@shokoohsher✨
#محمدعلی_بهمنی🍃
✨شکوهِ شعر✨
من زنده ام هنوز و غزل فکر می کنم باور نمی کنید؟ همین شعر شاهد است... #محمدعلی_بهمنی 🪴 @shokoohsher✨
نه از خودم فرار کردهام
نه از شما
به جستجوی کسی رفتهام که
"مثل هیچ کس نیست"
نگران نباشید!
یا با او باز میگردم
یا او بازم میگرداند
تا مثل شما زندگی کنم...
@shokoohsher✨
#محمدعلی_بهمنی🍃
2.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاعر شنیدنیست ولی میل،میل توست
آمــادهای کـه بشنـــویام یا ببینیام؟...
@shokoohsher✨
استاد#محمدعلی_بهمنی🖤
━━━━━━◉──────
↻ㅤ ◁ㅤ ㅤ❚❚ㅤ ㅤ▷ㅤㅤ ⇆
@shokoohsher✨
#شعربهروایتشاعر
✨شکوهِ شعر✨
شاعر شنیدنیست ولی میل،میل توست آمــادهای کـه بشنـــویام یا ببینیام؟... @shokoohsher✨ استاد#محمدع
گاهی چنان بدم که مبادا ببینیام
حتــی اگـــر به خلوتِ رویــا ببینیام
من صورتم به صورت شعرم شبیه نیست
بر ایــن گمـــان مباش کـه زیبا ببینیام
شاعر شنیدنیست ولی میل،میل توست
آمــادهای کـه بشنـــویام یا ببینیام
این واژهها صراحتِ تنهایـی مناند
با این همه مخـواه که تنها ببینیام
مبهوت میشوی اگر از روزَنَت شبی
بیخویش در سماع غزلها ببینیام
یک قطرهام و گاه چنان موج میزنم
در خود کــه ناگزیــری دریـــا ببینیام
شبهای شعرخوانیِ من بیفروغ نیست
امـــا تــو با چـــراغ بیـــا تـــــا ببینیام
@shokoohsher✨
#محمدعلی_بهمنی🖤
دوستان عزیز روی متن ضربه بزنید👇
عکس یادگاری با شاعر شنیدنی یادداشتی کوتاه برای عرض احترام به استاد #محمدعلی_بهمنی
#اعظم_سعادتمند 🌱
@azam_saadatmand
@shokoohsher✨
به رسم بدرقه
تقدیم به استاد #محمدعلی_بهمنی
فصل سکوت، فصل تماشا شدن رسید
گمگشتهای به لحظهٔ پیدا شدن رسید
آن خلوتآشنا که گذشت از خیالِ جمع
کمکم به خط آخر تنها شدن رسید
پرواز را کشید در آغوش و صبح زود
بالوپرش به پنجرهٔ وا شدن رسید
یک آسمان پرنده، قفس را شکست داد
یک دشت رازقی به شکوفا شدن رسید
آهسته گفت: «ای تن زخمی! تمام شد!
آرام باش! وقت مداوا شدن رسید»
لبخند زد، اشاره به دالان مرگ کرد
پیکی که با بشارت احیا شدن رسید
در گوش خاک، زمزمهای شاعرانه ماند
از رودخانهای که به دریا شدن رسید
دفتر پر از ترانه و دیوان پر از غزل
اینگونه کارنامه به امضا شدن رسید
#فاطمه_عارفنژاد☘️
@fatemeh_arefnejad
@shokoohsher✨
قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاهگاهی که کنارت بنشینم کافیست...
@shokoohsher✨
#محمدعلی_بهمنی ☘️
دلخوشم با غزلی تازه، همینم کافیست
تو مرا باز رساندی به یقینم، کافیست
قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاهگاهی که کنارت بنشینم کافیست
گلهای نیست، من و فاصلهها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست
آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن
من همینقدر که گرم است زمینم کافیست
من همینقدر که با حال و هوایت گهگاه
برگی از باغچهی شعر بچینم کافیست
فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز
که همین شوق مرا، خوبترینم کافیست
@shokoohsher✨
#محمدعلی_بهمنی☘️
من زنده بودم اما انگار مرده بودم
از بس که روزها را با شب شمرده بودم
یک عمر دور و تنها، تنها به جرم اینکه؛
او سرسپرده میخواست من دل سپرده بودم
یک عمر می شد آری! در ذرهای بگنجم
از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم
در آن هوای دلگیر وقتی غروب میشد
گویی به جای خورشید من زخم خورده بودم
وقتی غروب می شد، وقتی غروب میشد..
کاش آن غروبها را از یاد برده بودم
@shokoohsher✨
#محمدعلی_بهمنی 🍀
دوستم داری - میدانم - باز
دوست دارم که بپرسم گاهی
دوست دارم که بدانم، امروز
مثلِ دیروز مرا میخواهی؟
مهربانیست و یا بی مهریست؟
تنگِ بیآب برای ماهی؟
فرصتی تا بسرايیم از هم
بس کن از فلسفههای واهی
عشق، عشق است، چه بر لوحی زر
بنویسند چه برگِ کاهی
پرسش از عقل فریبیست به خویش
تا جنون میدهدت آگاهی
غیر از آن کوچهی بینام و نشان
خانهی دوست ندارد راهی!
@shokoohsher✨
#محمدعلی_بهمنی 🌱