eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
223 دنبال‌کننده
441 عکس
52 ویدیو
3 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/17359128070831
مشاهده در ایتا
دانلود
✨شکوهِ شعر✨
تو از اول سلامت پاسخ بدرود با خود داشت اگرچه سحر صوتت جذبه داوود با خود داشت... @shokoohsher✨ #محمدع
تو از اول سلامت پاسخ بدرود با خود داشت اگرچه سحر صوتت جذبه داوود با خود داشت بهشتت سبزتر از وعدۀ شداد بود اما برایم برگ برگش دوزخ نمرود با خود داشت ببخشایم اگر بستم دگر پلک تماشا را که رقص شعله‌ها در پیچ و تابش دود با خود داشت سیاوش‌وار بیرون آمدم از امتحان گرچه دلِ سودابه‌سانَت هرچه آتش بود با خود داشت مرا با برکه‌ام بگذار، دریا ارمغان تـو بگو جوی حقیری آرزوی رود با خود داشت @shokoohsher☘️
می‌گوید: دیدارمان کِی؟ می‌گویم: یک سال و یک جنگِ دیگر... می‌گوید: کِی پایان جنگ است؟ می‌گویم: وقتِ دیدار ما! @shokoohsher🌱 🎞The Exception 2016
هدایت شده از KHAMENEI.IR
9.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 من آن خاکم که همواره در اوج آسمان هستم / پر از «عباس بابایی» پر از «عباس دورانم» 🔹️شعرخوانی سیدحمیدرضا برقعی در دیدار شاعران با رهبر انقلاب 🗓 ۱۵مرداد، سالگرد شهادت خلبان شهید عباس بابایی 💻 Farsi.Khamenei.ir
من به بعضی چهره‌ها چون زود عادت می‌کنم پیش‌شان سَر بَر نمی‌آرم، رعایت می‌کنم!   همچنان که برگِ خشکیده نمانَد بر درخت مایه‌ی رنج تو باشم، رفع زحمت می‌کنم! این دهانِ باز و چشمِ بی‌تحرک را ببخش؛ آن‌قَدَر جذابیت داری که حیرت می‌کنم کم اگر با دوستانم می‌نشینم، جُرمِ توست هرکسی را دوست دارم، در تو رؤیت می‌کنم! فکر کردی چیست موزون می‌کند شعر مرا؟ در قدم برداشتن‌هایِ تو دقت می‌کنم! یک سلامم را اگر پاسخ بگویی، می‌روم لذتش را با تمام شهر قسمت می‌کنم ترکِ افیونی شبیه تو اگرچه مشکل است روی دوش دیگران یک روز ترکت می‌کنم توی دنیا هم نشد، برزخ که پیدا کردمت می‌نشینم تا قیامت با تو صحبت می‌کنم @shokoohsher🌱
این دهان باز و چشم بی‌تحرک را ببخش آنقدر جذابیت داری که حیرت می‌کنم! @shokoohsher 🌱
شب را دوست دارم چون آغوش تو را دارد صبح را دوست دارم چون بیداری تو را دارد... @shokoohsher🌱 برگردان 🍃
قبل از آنکه دل برنجانی کلامت را بسنج تیرِ رفته برنمی‌گردد به آغوشِ کمان... @shokoohsher🍃
زنی از کوچه های بغدادم از خیابان منتهی به هرات تیره ام می رسد به رابعه و نسبم می رسد به شاخه نبات از جنونم !دو شهر بالاتر_ از حوالی بلخ و قونیه.. از سماعِ شلیته پوشانِ ساکنِ ابرهایِ در حرکات.. زنی از قله‌های شعر به دوش از فراز و فرود هندوکش از دل شاهنامه آمده و رفته تا هفت خوان غم؛ هیهات زنی از اندرونی و پستو همنشین تغار و جام و سبو که نشستم میانه ی مطبخ و غذا پختم از تب و کلمات زن، زن رفت و روب با دامن زنی از وصله و نخ و سوزن روز و شب کوک می زند با عشق زخم ها را به بوسه های نجات زن از بندها رهای چموش شیهه‌ی ناکشیده‌ی خاموش در رگش چارنعل می‌تازند.. مادیان‌های سرخ‌موی حیات زن سنّت شکسته‌ی تابو زن بغض نشسته توی گلو ادبیات حرف های مگو در تقلای با الهیات.. زن از گنج مانده‌ی در رنج همه‌ی عمر مهره‌ی شطرج زن حیران کیش‌های زیاد زن با دست زخم هایت مات.. @shokoohsher ☘️ «قدحی پُر کردم؛ نه می‌توانم خوردن، نه می‌توانم ریختن...» مقالات
در المپیکیم ما کافی‌ست تنها این عزیز از چه تیغ انتقادِ رو به ما گردیده تیز؟ قصدِ ما بوده حضوری سبز در این رویداد نزدِ ما ارزش ندارد بُرد حتی یک پشیز ما به حکمِ دل فقط سویِ المپیک آمدیم چیست جرم ما اگر که حکم بوده گیشنیز؟ ما پیِ کسبیدن دانش به خارج رفته‌ایم یک نمونه؛ این‌که لطفاً هست در خارج پیلیز ما گرفتیم امتیازات از حریفان قدر بُرد بوده باختن، تویِ تنیسِ روی میز گرچه بوده باخت اما عینِ بردن بوده است قصه‌ی شمشیربازان غیور و خوب ،نیز از شناگرها دلیل باخت را پرسیده‌ایم گفته‌اند آقا، کف استخرهاشان بود لیز گر که قایق‌ران ما در هفت تا هشتم شده گفته :شوهر عمه‌ی داییِ او بوده مریض هست جزء افتخاراتی که ما کسبیده‌ایم حذفِ تیر اندازها با اختلافی سخت ریز گر که تیراندازهامان حذف از جدول شدند در کنارِ گوش‌شان زنبور کرده ویز،ویز توی دو هم بس‌که ما بودیم در میدان قوی هر رقیبی کرد از نام‌آورانِ ما گریز شخصی از ما گر که بر سَکّو نرفته عیب نیست اسم ما را بارها گفتند خیلی هم غلیظ بوده کشتی‌گیر ما چون موم در دستِ حریف تا که باراندازهای او شود خیلی تمیز ما فقط ناکام گردیدیم و محروم از مدال از شکست ما نزن حرفی که هست این حرف جیز شکرِ ایزد با تمام آنچه که رخ داده است کم نگردیده ز ارزشهای ماها هیچ‌چیز @shokoohsher🌱
و اندوه رو در روی من نشست اندکی در من خیره شد گریه را آغاز کرد! و من ساکت‌ ایستادم... @shokoohsher☘️