eitaa logo
فروشگاه صریر
90 دنبال‌کننده
157 عکس
1 ویدیو
0 فایل
عرضه کننده انواع کتب دفاع مقدس آدرس : تهران - خیابان انقلاب - بین دوازده فروردین و فخر رازی پلاک ۱۲۶۶ تلفن : ۶۶۹۵۴۱۰۸ ارتباط با ما‌ @defaae_moghaddas 🌐خرید اینترنتی sarirpub.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺️پسرم حسین ✍ نوشته‌ی فاطمه دولتی 📚 انتشارات حماسه یاران 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir/product/پسرم-حسین @shop_sarir
فروشگاه صریر
🔺️پسرم حسین ✍ نوشته‌ی فاطمه دولتی 📚 انتشارات حماسه یاران 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir/pr
، بوده است. در دوازده سالگی از طرف گروه سرود مدرسه دعوت به اردوی مشهد می‌شود، اما این شهید بزرگوار به‌جای اردوی مشهد، درخواست رفتن به منطقه دارند و این سرآغاز رفتن شهید مالکی‌نژاد با قد و قامت کوچکش را رقم می‌زند. مادر شهید اهل‌بیت علیهم السلام بوده‌اند و پدرشان با وجود اینکه کارگر بودند؛ اما منزلشان را مثل حسینیه برای مراسم‌های مختلف در اختیار مردم قرار می‌دادند و مجلس روضه و همیشه برگزار بوده است. این اثر کوشیده تصویر یک نوجوان عاشق و دلباخته اهل بیت(ع) را که در سن ۱۲ سالگی وارد جنگ می شود و قضایای مختلفی که برایش اتفاق می افتد را به تصویر بکشد. @shop_sarir
🔺️لیلی ۱۰۰۳ ✍ نوشته‌ی زینب امامی نیا 📚 انتشارات حماسه یاران 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir/product/لیلی @shop_sarir
فروشگاه صریر
🔺️لیلی ۱۰۰۳ ✍ نوشته‌ی زینب امامی نیا 📚 انتشارات حماسه یاران 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir
این اثر تلاش دارد را از زبان شاهدان عینی روایت کند؛ شاهدانی که در دل ماجراهای گوناگون بوده‌اند و قرار گرفتن آنها در این مسیر تلخی و شیرینی بسیاری را به همراه داشته است. کتاب به کوشش نوشته شده است. کتاب روایتی است از روزگار زنی که در زخم‌های التیام‌ نایافتنی بر تن زندگی‌اش نشانده؛ روایتی از روزهای تلخ و دردناک فروردین و خرداد سال ۱۳۴۲. در این داستان از زنانی روایت شده است که دست در دست هم جان ده‌ها نفر از مردان و زنانی را که قرار است در دام گرفتار شوند، نجات می‌دهند و به آغوش خانواده برمی‌گردانند. 🔹️بخشی از متن کتاب لیلی ۱۰۰۳ ‌همون روزا هم خیلی معروف بود. مردم به‌خصوص از احمدی هم می‌ترسیدن. رو دست تمام شکنجه‌گرای زده بود. منیره از شدت هیجان بی‌آنکه متوجه باشد نخ‌های فرش را یکی‌یکی می‌کَند و روی زمین می‌انداخت. - ‌از برگرده، گفته میرم سراغ لیلی. - ‌لیلی؟ رنگ از روی زینب‌سادات پرید. با چشم غره‌ی مادر، منیره حرفش را عوض کرد. - ‌‌اینا رو توی یه پرونده خوندم که همیشه و همه جا ازش حرف می‌زد و بیشتر وقتا با خودش این‌ور و اون‌ور می‌برد. منم فضولی‌م گل کرد و یه شب که خواب بود، رفتم سراغش. روش نوشته بود لیلی ۱۰۰۳. - ۱۰۰۳؟! - ‌ ۱۰۰۳، اسم خودشه. با این کد تو ساواک می‌شناختنش. اصلا به اسم و فامیلش کار نداشتن. تلفن رو که برمی‌داشت می‌گفت ۱۰۰۳. بعد شروع می‌کرد به یه زبون دیگه حرف زدن. سر در نمی‌آوردم. زینب‌ســـادات شوکه شده بود. ســـرد، مثـــل تکه‌ای یـــخ. بی‌روح، بی‌جان، چیزی برای گفتن نداشت. قلبش سنگین شده بود. نفسش بالا نمی‌آمد. منیره شانه‌هایش را مالید. زینب چند نفس کوتاه کشید و بعد نفس بلندی کشید. حیاط، حوض، منیره و مادرش دور سرش می‌چرخیدند. دوباره نفس عمیقی کشید و برای چند ثانیه چشمانش را بست. بی‌آنکه دهان باز کند، زیر لب چیزی خواند. احساس می‌کرد پشتش خالی‌تر ‌شده است. با اینکه از گرمی هوا خیس عرق شده بود، می‌لرزید و دندان‌هایش به ‌‌هم می‌خورد. برای اینکه منیره و مادرش متوجه حالش نشوند، دندان‌هایش را محکم به ‌هم‌ فشار داده و انگشتانش را مشت کرده بود. لبخند کم‌رنگی زد و .... @shop_sarir
🔺️ازدواج به سبک شهدا ✍ تدوین و گردآوری : حسین علی کاجی بازنویسی : مهدی قربانی 📚 انتشارات حماسه یاران 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir/product/ازدواج-به-سبک-شهدا @shop_sarir
فروشگاه صریر
🔺️ازدواج به سبک شهدا ✍ تدوین و گردآوری : حسین علی کاجی بازنویسی : مهدی قربانی 📚 انتشارات حماسه یا
کتاب را بازنویسی کرده است. این اثر به معرفی سبک و شیوه ای که شهدا عمیقا به آن معتقد بودند می پردازد که شیوه ای بر گرفته از اصیل و به دور از کج فهمی های رایج زمانه ها است.در این کتاب با ذکر خاطراتی از ۷۰تن از شهدای والامقام به شرح مختصری از شیوه ازدواج ایشان می پردازد که اغلب از زبان محترم این شهدا نقل شده است. 🔹️در بخشی از این کتاب می خوانیم: شهید حجت الاسلام عبدالله میثمی نماینده حضرت امام رحمةالله علیه در قرارگاه خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله بله برون و عقدمان یکی شد; روز ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برایم یک گردنبند طلا آوردند و یک حلقه نامزدی. با یک لباس سفید نشستم سر سفره عقد. صیغه عقد که خوانده شد, دیدم دنبال چیزی می گردد. ـ اینجا مهر دارید؟ ـ مهر می خوای چیکار؟ مگه نماز نخوندی؟ ـ حالا تو یه مهر بده. ـ تا نگی برای چی می خوای, نمی دم. ـ می خوام نماز شکر بخونم, که بهم همسر عطا کرده, اونم روز تولد رسول الله. زهرا رجبی, نیمه پنهان ماه ۱۱, میثمی به روایت همسر شهید,ص ۱۴ و ۱۶ شکر فقط گفتن و سجده شکرکردن نیست. این است که انسان نعمت را بشناسد. بداند که این نعمت را خدا به او داده است و استفاده از آن نعمت و رفتار با آن نعمت را که خدا می پسندد, انجام دهد. این معنای شکر نعمت است... هم یک نعمت خدادادی است. خدای متعال این همسرخوب را برای شما فراهم کرده است.پس باید به شایستگی شکر این نعمت را به جا آوررید. @shop_sarir
🔺️آقای ایرانشهر ✍ نوشته‌ی رحیم مخدومی 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir/product/آقای-ایرانشهر متن یادداشت حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) بر کتاب : بسمه تعالی -نگارش و تخیل آقای جذّاب و دامنه‌دار است. طبق معمول درباره‌ی این حقیر مبالغه و بزرگنمائی شده است. خاطره‌ی اُنس با مردم مهربان برای من فراموش شدنی نیست، ولی این کتاب آن را برجسته‌تر کرد، اگر چه بخشهای زیاد و شاید بیشتر رویدادهای آن دوران ناگفته مانده است. دیماه ۱۴۰۲ @shop_sarir
🔺️آسمان شناس ✍ نوشته‌ی مشهود گودرزی نژاد وحید احمدی 📚 نشر ۲۷ بعثت 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir/product/آسمان-شناس @shop_sarir
🔺️بی سیم چی تخس ✍ نوشته‌ی فائزه سعادتمند 📚 انتشارات حماسه یاران 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir/product/بی-سیم-چی-تخس @shop_sarir
فروشگاه صریر
🔺️بی سیم چی تخس ✍ نوشته‌ی فائزه سعادتمند 📚 انتشارات حماسه یاران 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sarirpu
این کتاب خاطرات شفاهی بی سیم چی علی بن ابی طالب (ع)می باشد ، نوجوانی پر شر و شور که با سختی فراوان خود را به جبهه‌های نبرد می‌رساند و در واحد مشغول می‌شود. او فرماندهانی همچون و و … می‌شود و خاطراتی ناب از که تلفیقی از و می‌باشد را در این کتاب به تصویر کشیده است. 🔹️گزیده ای از کتاب : نگاهم به چهره افتاد. چشم از من بر نمی داشتند و با وحشت توی خودشان جمع شده بودند. فکر می کردند می خواهم بکشمشان. عموحسینیِ درس نخوانِ زبان نابلد، عربی حرف زدنش گُل کرد. – یا اخی! لا تخف و لا تحزن. انت مسلم و انا مسلم. لا تخف یا اخی! خودم خنده ام گرفته بود. بچه های همراهم که دیگر هیچ! با دست، جلوی دهانشان را گرفته بودند و ریزریز می خندیدند. @shop_sarir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺️ لبخند ماه ✍ نوشته‌ی محسن نجفی 📚 انتشارات روایت فتح 🌐خرید اینترنتی 👇 https://sarirpub.ir/product/لبخند-ماه @shop_sarir