eitaa logo
سیاست بدون خط خوردگی
4.3هزار دنبال‌کننده
71.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
456 فایل
♦️سروش سیاسی لند:👇 sapp.ir/siasiland ♦️ تلگرام سیاسی لند:👇 t.me/siasiland
مشاهده در ایتا
دانلود
شکست راهبردی سیاست‌های آمریکا در افغانستان بعد از حملۀ تروریستی 11 سپتامبر 2001 به برج‌های دوقلو و مقر پنتاگون در واشینگتن و به‌دنبال بی‌اعتنایی حکومت طالبان در افغانستان به اولتیماتوم آمریکا مبنی بر تسلیم سران القاعده به‌عنوان طراحان و آمران حملۀ تروریستی، ارتش آمریکا عملیات موسوم به دیده‌بان آزادی را برای اشغال افغانستان آغاز کرد. هم‌زمان، ناتو نیز با شروع عملیات مأموریت پشتیبانی قاطع به حمایت از ایالات‌ متحد برخاست. این عملیات‌های نظامی با استناد به قطعنامه‌های 1368 و 1373 شورای امنیت سازمان ملل متحد در ارتباط با مبارزه با تروریسم، تنها چند هفته بعد از رویداد یازده سپتامبر و به دستور دولت بوش آغاز شد. در آن زمان، اسامه بن‌لادن در خاک افغانستان مستقر بود و گروه طالبان بر بخش‌های زیادی از خاک آن کشور حاکمیت داشت. دو ماه پس از آغاز حمله‌های نظامی آمریکا و ناتو، پناهگاه‌های بن‌لادن به همراه رژیم طالبان و مواضع دفاعی آن فروپاشید و ایالات ‌متحد، دولت جدیدی تشکیل داد متشکل از افاغنۀ طرفدار غرب که علیه طالبان مبارزه می‌کردند. با وجود فروپاشی حکومت طالبان و فرار بن‌لادن از افغانستان، نه تنها آتش جنگ در این کشور هیچ‌گاه خاموش نشد، بلکه به جنگ فرسایشی 20 ساله و طولانی‌ترین درگیری نظامی ایالات ‌متحد و ناتو تبدیل شد. ✍ علی اسدی @siasiland
سیاست بدون خط خوردگی
ریشه‌های راهبرد مهار ایالات متحده آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران 1️⃣ ریچارد نیکسون که در زمینه تدوین استراتژی‌های بلندمدت آمریکا همواره از چهره‌های کارآمد بوده است می‌نویسد: «کشور ایران در صدد دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای است و تهدید ناشی از ایران هم مذهبی و هم نظامی خواهد بود. آمریکا باید متوجه باشد که ایران خطر اصلی و درازمدت در خلیج فارس است. آمریکا در قبال ایران باید سیاست سد نفوذ ایران در داخل و خارج خلیج‌فارس را هدف قرار داده و مطمئن شود که غرب به بازسازی اقتصادی و رهایی آن کشور از مشکلات اقتصادیش کمک نمی‌کند. ایالات متحده همچنین باید موافقت روسیه برای توقف فروش سلاح به ایران را جلب کند. هدف آمریکا باید ایجاد مشکلات در داخل ایران باشد تا نتواند به مشکل‌آفرینی در خارج بپردازد. بهترین روش تقویت روابط با رهبرانی چون پادشاه مراکش، حسنی مبارک و پادشاه عربستان سعودی است.» 2️⃣ رهبر معظم انقلاب به این مهم توجه داشته و در این مورد فرمودند: «امنیت منطقه‌ خلیج‌ فارس، منفعت مشترک کشورهای خلیج‌ فارس است؛ ما کشورهای حول‌وحوش خلیج‌ فارس منفعت مشترکی داریم، ما همسایه‌ایم، امنیت اینجا به نفع همه‌ ما است؛ اگر خلیج فارس امن باشد، همه‌ ما از این امنیت استفاده می‌کنیم و اگر ناامن باشد، برای همه ناامن است؛ آن کسانی که باید این امنیت را حفظ کنند، کسانی هستند که خلیج فارس مال آن‌ها است، متعلق به آن‌ها است؛ آمریکا چه‌کاره است که بیاید اینجا درباره‌ مسائل خلیج‌ فارس اظهار نظر بکند، یارگیری بکند. آنها دنبال امنیت نیستند، دنبال منافع خودشان هستند و [اگر] لازم بدانند یک نقطه را ناامن کنند، می‌کنند و از ناامن‌کننده حمایت می‌کنند.» (بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفراى کشورهاى اسلامى، ۱۳۹۴ /۰۲/۲۶). ✍ محمد زرینی @siasiland
مخالفت گسترش ناتو به سمت شرق در میان متفکران آمریکایی از میان اندیشمندان ایالات متحده، جرج کنان معتقد است: «گسترش ناتو به معنای انزوای راهبردی روسیه است، ازاین‌رو خطرناک است». یلتسین، رئیس‌جمهور روسیه معتقد بود: «مسکو همچنان فکر می‌کند که گسترش ناتو برای پذیرش اعضای پیشین پیمان ورشو غیر لازم و نامطلوب است و مسکو همچنان نظری منفی به برنامة گسترش ناتو دارد». به عقیدة زیگانف، گسترش ناتو اوضاع را به‌شدت بدتر خواهد کرد. او در تأیید دیدگاه‌های جرج کنان می‌گوید: «من به‌طور کامل با نظر جرج کنان موافقم که اگر گسترش ناتو انجام شود، بدترین اشتباهی خواهد بود که غرب و آمریکا پس از جنگ جهانی دوم مرتکب می‌شوند». به سخن گورباچف نیز «گسترش ناتو به شرق اروپا، اشتباه بزرگی است و می‌تواند موجب تحقیر روسیه شود». چرنومردین، نخست‌وزیر روسیه نیز گسترش ناتو به شرق را موجب افزایش بحران در اروپا و خطر رویارویی رقابت‌های تسلیحاتی شرق می‌داند. پوتین نیز همواره با گسترش ناتو به شرق مخالفت کرده است. ✍ محراب علیپور @siasiland
کارکرد‌های سازمان پیمان آتلانتیک شمالی در اصل فلسفۀ وجودی ناتو مقابله با سیاست‌های اتحاد شوروی بوده است که در زمان نظام دوقطبی، آمریکا از به‌وجودآمدن این سازمان حمایت لازم را کرده است. بعد از فروپاشی اتحاد شوروی در سال 1991 و استقلال‌یافتن 15 جمهوری، دلیلی برای ادامۀ کار ناتو وجود نداشت، اما با برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده و حمایت‌های آمریکا برای مقابلۀ غیرمستقیم با روسیه، این سازمان  به‌کار خود ادامه داد و نه تنها این سازمان بعد از فروپاشی اتحاد شوروی از هم فرو نپاشید، بلکه با انجام اقدام‌های مناسب همکاری‌های خود را در موضوع‌های دیگر هم تسری داد. در سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴، ده کشور کمونیستی پیشین، به عضویت ناتو در آمدند و شمار اعضای ناتو به ۲۶ کشور افزایش یافت. در سال ۲۰۰۸ تلاش‌هایی برای گسترش ناتو به حوزۀ بالتیک و پیش روی مرزهای ناتو به نزدیکی مرزهای روسیه انجام شد که در این بین با شروع مذاکرات برای عضویت سه کشور آلبانی، کرواسی و مقدونیه در ناتو موافقت شد، ولی در ابتدا مخالفت‌هایی شد با عضویت گرجستان و اوکراین که هم‏مرز با روسیه هستند. سرانجام پس از شروع جنگ اوستیای جنوبی در سال ۲۰۰۸ حتی حمایت‌ها برای عضویت گرجستان افزایش یافت. ✍ محمد لطفیان @siasiland
روابط دوجانبه ناتو و فدراسیون روسیه در طول تاریخ قسمت اول از سال ۱۹۹۱ هم زمان با فروپاشی اتحاد شوروی، ناتو روابط خود را با روسیه آغاز کرده است. این روابط در سال ۱۹۹۴ با پیوستن روسیه به برنامۀ مشارکت برای صلح گسترش یافت و در سال ۱۹۹۷ دو طرف با امضای موافقت‌نامۀ ایجاد روابط دوجانبۀ همکاری امنیتی ناتو و روسیه، این همکاری را نهادینه کردند. اما روابط رسمی میان ناتو و روسیه با امضای قانون «مؤسس روابط، همکاری و امنیت متقابل» در مه ۱۹۹۷ آغاز شد. با امضای این قانون رایزنی‌های منطقی میان ناتو و روسیه در موضوع‌های امنیتی مشترک آغاز و در نتیجه، گروه نمایندگی روسیه در ناتو مستقر شد. این قانون به‌عنوان رویدادی مهم در تحولات روابط روسیه و ناتو در نظر گرفته می‌شود. شروع کار و ورود ولادیمیر پوتین به کرملین،  تجدید روابط روسیه با ناتو را پس از دوره‌ای تنش در اواخر دهۀ ۱۹۹۰ در پی داشت. ✍ رویا علیزاده @siasiland
روابط دوجانبه ناتو و فدراسیون روسیه در طول تاریخ قسمت دوم پوتین در آغاز ریاست‌جمهوری خود در سال ۲۰۰۰ اعلام کرد در راستای بازسازی روابط با ناتو، در فضایی عمل‌گرایانه اقدام خواهد کرد. ۱۱ مه ۲۰۰۲ ، سران نوزده کشور عضو ناتو، عضویت محدود روسیه را در این اتحادیه پذیرفتند و به بیش از نیم قرن رویارویی با اتحاد شوروی و جانشین آن، پایان دادند. پس از رویداد ۱۱ سپتامبر، چالش‌های امنیتی جدید مانند تروریسم، تکثیر سلاح‌های کشتار جمعی، ناپایداری منطقه‌ای و قاچاق مواد مخدر، تسلیحات و انسان، غرب را به این نتیجه رساند که هرگونه تلاش در این زمینه نیازمند کمک و همکاری غرب با روسیه است. با وجود گسترش روابط ناتو و روسیه در زمینه‌های مختلف در سال‌های اخیر به‌نظر می‌رسد این روابط هم نتوانست بی‌اعتمادی دو طرف نسبت به یکدیگر را به اندازۀ ‌قابل توجهی کم کند. ✍ رویا علیزاده @siasiland
اسلام‌گرایی و بهانه برای گسترش ناتو از نگاه نخبگان سیاسی ناتو، نيروي اسلام به‌ویژه در منطقۀ شرق به‌عنوان بزرگ‌ترين خطر براي گسترش اين پيمان محسوب مي‌شود، در حالی که تنها بهانۀ گستردگي اين پيمان نظامي نيز هست. يكي از موضوع‌هایی كه آمريكا و اروپا را به خود مشغول كرده است موج اسلام‌گرايي است. با فروپاشي اتحاد شوروي جنبش اسلام‌گرايي تنها نقطۀ مشتركي بود كه مي‌توانست توافق اعضاي ناتو را جلب کند. آمريكایي‌ها از احساسات ضداسلامي مشترك كشورهاي اروپايي سود جستند و آن را «نظم نوين جهاني و برخورد تمدن‌ها» به‌صورت يك نظریه درآوردند. بعضي معتقدند نظریه بدين‌ منظور طراحي شده است. طراحان انديشۀ گسترش ناتو در آمريكا آشکارا مي‌گويند جهت حركت آيندۀ ناتو بايد كشورهاي اسلامي باشد، عملكرد ناتو نيز نشان مي‌دهد تمام بحران‌هايي كه در چند سال گذشته سران ناتو در آن دخالت كرده‌اند به كشورهاي اسلامي تعلق داشته است. ✍ محراب علیپور @siasiland
انگاره‌های راهبردی جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون‌ روسیه نسبت به یکدیگر روس‌ها از افزایش تنش در مورد مسئلۀ ایران، به این دلیل نگرانی هستند که تصور می‌کنند تحریم‌ها، عمل‌گرایان ایرانی را تضعیف می‌کند. بدین ترتیب به گمان آن‌ها دو پدیدۀ بسیار نگران‌کننده، یعنی دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و حملۀ ‌نظامی آمریکا و اسرائیل رخ می‌دهد. سياست روسیه در برابر ایران بر جلوگیری از حرکت ایران به‌سوی سلاح هسته‌ای و هم‌زمان با آن حمایت از حق ایران برای برخورداری از ظرفیت هسته‌ای غیرنظامی با نظارت مستقیم سازمان ملل متحد و آژانس ‌بین‌المللی انرژی اتمی استوار است. برخی کارشناسان معتقد هستند روسیه مدل ژاپن را برای ایران می‌پسندد، یعنی برخورداری از توان تولید سلاح هسته‌ای بدون دست‌زدن به چنین اقدامی. ایران و روسیه همواره نگران تلاش‌های واشینگتن برای کمک به جمهوری آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان برای تقویت نیروی دریایی این کشورها بوده‌اند. از دستاوردهای آخرین نشست سران کشورهای ساحلی در آستراخان که برای ایران اهمیت زیادی دارد اصل ممنوعیت حضور نظامی خارجی‌ها است. رئیس‌جمهور ایران، حسن روحانی، در نشست سپتامبر ۲۰۱۴ در آستراخان تأکید کرد میان کشورهای ساحلی در این مورد که خودشان توانایی حفظ امنیت خزر را دارند و نیروی نظامی کشورهای خارجی نباید وارد این دریا شود اجماع وجود دارد. ✍ علیرضا زمانیان @siasiland
همکاری‌های راهبردی جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون‌ روسیه در فضای سال‌های‌ پس از ۱۱ سپتامبر همکاری روسیه با آمریکا در دورۀ پس از ۱۱ سپتامبر سبب شد واشینگتن، مسکو را به‌عنوان یک متحد ارج بنهد. هرچند دو کشور در مورد همه چیز با هم موافق نبودند، آمریکا با روسیه سازگارتر شده بود. نزدیکی آمریکا و روسیه پس از ۱۱ سپتامبر برای تهران خوشایند نبود. روسیه که ماجرای حوزۀ نفتی البرز را فراموش نمی‌کرد، موضع خود در برابر ایران در دریای خزر را تقویت کرد و فرمول خط میانۀ تعدیل‌شده را در توافق‌هایش با قزاقستان و جمهوری آذربایجان پذیرفت. بنابراین چشم‌انداز همکاری ایران و روسیه به نسبت محدود باقی ماند. یکی از نگرانی‌های همیشگی مسکو، دگرگونی‌های سیاسی در داخل ایران و به‌دنبال آن لغو تحریم‌های آمریکا و پایان‌یافتن انزوای ‌بین‌المللی ایران و سرانجام جریان‌یافتن نفت‌وگاز از خزر به‌سوی جنوب برای انتقال به بازارهای جهانی است. هرچند گاهی روسیه به‌عنوان متحد ایران تصویر می‌شود، این تعبیر برای روس‌ها و شاید برای برخی ایرانیان عجیب است. فروش سلاح‌های روسی به ایران بیشتر تابع انگیزه‌های اقتصادی و تلاش برای به‌دست‌آوردن سود است، ایران هم با گزینه‌های اندکی برای تأمین تسلیحات روبه‌رو است، غیر از این شاید شریک‌های دیگر را ترجیح می‌داد. ✍ علیرضا زمانیان @siasiland
سیاست بدون خط خوردگی
اندیشکده نیو لاینز در مورد راهبرد ایالات متحده آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران در دوران بعد از جنگ تحمیلی رژیم تروریستی صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران می‌نویسد؛ قسمت اول ✅ اولاً، سیاست ایالات متحده نباید به کشوری واگذار شود که هدف نهایی‌اش حداکثری و راهبردش آشکارا توسعه‌طلبانه است. در حالی که رژیم صهیونیستی حق دارد از خود دفاع کند، آمریکا نباید اجازه دهد که رژیم آن را وادار به اقدام کند. ایالات متحده باید از قدرت نظامی، دیپلماتیک و اقتصادی خود برای فشار بر رژیم صهیونیستی جهت خویشتنداری استفاده کند. ✅ ثانیاً، ایالات متحده باید راهبرد خود را حول "معامله متقابل راهبردی" بازتعریف کند. اهداف اصلی سیاست خارجی ایران—از جمله عدم مداخله خارجی در امور داخلی‌اش (به‌ویژه تهدید به تغییر رژیم) و بازگشت به نظام اقتصادی و دیپلماتیک جهانی—با منافع ایالات متحده ناسازگار نیستند. هنوز امکان رسیدن به توافق هسته‌ای وجود دارد، اما تنها در صورتی که این توافق بر پایه‌ی "تبادلات متقابل و قابل‌اعتماد" شکل بگیرد: تهران روند تسلیحاتی شدن را متوقف کرده و از اقدامات بی‌ثبات‌کننده در منطقه، به‌ویژه حمایت از شبه‌نظامیان نیابتی، دست بکشد؛ در مقابل، واشنگتن تضمین دهد که از مداخله مستقیم یا غیرمستقیم در امور داخلی ایران و نیز از تلاش برای تغییر رژیم خودداری خواهد کرد و از روند ادغام تدریجی ایران در جامعه بین‌الملل حمایت می‌کند. راستی‌آزمایی ضروری است، اما متقابلیت نیز حیاتی است؛ فشار بدون مشوق، تحریک است نه راهبرد. ✍ علیرضا زمانیان @siasiland
اندیشکده نیو لاینز در مورد راهبرد ایالات متحده آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران در دوران بعد از جنگ تحمیلی رژیم تروریستی صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران می‌نویسد؛ قسمت دوم توافق مزبور باید نه فقط به‌عنوان یک ابزار جلوگیری از اشاعه هسته‌ای، بلکه به‌عنوان یک راه‌حل جامع‌تر بازتعریف شود. ترامپ خواهان موفقیتی است که به میراث سیاسی‌اش اعتبار دهد و او را به‌عنوان یک صلح‌ساز جهانی معرفی کند؟ پس باید برنامه هسته‌ای ایران را مهار و برای یکی از پرتنش‌ترین رقابت‌های منطقه‌ای جهان، راه‌حلی دیپلماتیک پیدا کند. توافقی شبیه به «پیمان ابراهیم» که در آن ایران و اسرائیل—هرچند نه متحد—اما به این درک برسند که همزیستی، هزینه‌ای به‌مراتب کمتر از جنگ دارد، می‌تواند راه‌حل باشد. اگر آمریکا بتواند چنین توافقی را به ثمر برساند، ترامپ می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای دیپلماتیک تاریخ معاصر را به نام خود ثبت کند؛ به‌ویژه با در نظر گرفتن شرایط پیچیده و روند بی‌ثباتی فزاینده در خاورمیانه. ✍ علیرضا زمانیان @siasiland
جنگ ۱۲ روزه تحمیلی میان رژیم تروریستی صهیونیستی و جمهوری اسلامی ایران و تاثیر آن بر خلیج فارس قسمت دوم موسسه مطالعات سیاست بین‌الملل ایتالیا در مورد جنگ رژیم تروریستی صهیونیستی و جمهوری اسلامی ایران و تاثیر آن بر خلیج فارس می‌نویسد؛ در خاورمیانه، مدل نظامی رژیم تروریستی صهیونیستی جایگزینی برای رویکرد مبتنی بر اقتصاد اتخاذشده توسط کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است، اما این دو نمی‌توانند مکمل یکدیگر باشند. در حال حاضر، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس قصد دارند مشکلات امنیتی را از طریق دیپلماسی و همکاری اقتصادی حل یا حداقل مدیریت کنند. در مقابل، رژیم تروریستی صهیونیستی استفاده از زور را بهترین راه برای مقابله و احتمالاً حذف تهدیدات امنیت ملی می‌داند. اگرچه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از ۷ اکتبر از تضعیف ایران و بازیگران غیردولتی متحد آن سود برده‌اند، اما این دیدگاه‌ها متناقض هستند. برای سعودی‌ها، ثبات منطقه‌ای در اولویت است زیرا رفاه اقتصادی نمی‌تواند در یک سناریوی بی‌ثبات رخ دهد. برای اسرائیلی‌ها، امنیت ملی، صرف نظر از بی‌ثباتی منطقه‌ای که پیگیری آن مستلزم آن است، اولویت اصلی است. ✍ محقق و مترجم: علیرضا زمانیان @siasiland