هدایت شده از پرویزن
"غزل ماشینی"
اغلب ما با مفهوم جوجهماشینی آشناییم. شاید در کودکی یک یا چند عدد از آنها را در دست گرفته باشیم. جوجهماشینی.های زمان ما زرد بودند و صدا و اندازهای شبیه هم داشتند. الان هم وضعیت همانطور است؛ با این تفاوت که علاوه بر جوجههای زرد، بعضی هم رنگ شدهاند: قرمز و سبز و ... . اما آنچه در همهی جوجه های ماشینی دیده میشود شباهتشان است. بهسختی میتوان جوجهای را از جوجهای تشخیص داد. در مقابل: جوجههای خانگی (محلی)، گرچه گرانترند و دشوارتر به دست می.آیند و تعدادشان نسبتا کمتراست؛ رنگهایی متعدد و تفاوتهایی آشکار دارند. حتی اگر از نظر اندازه یکسان باشند؛ از نظر تنوع رنگی و ظاهر جورواجورترند.
وضع اغلب اشعار زمان ما نیز مثل جوجههای ماشینی است؛ گویی شابلون یا کلیشهای همه را ترسیم کرده یا در کارخانهای با مواد اولیه و دستور ساختی واحد به تولیدی انبوه رسیدهاند.
از میان قالبهای شعری مقبول، غزل حالتی آشفته.تر یافته است. در کل، ویژگیهای مشترک اغلب غزلهایماشینی روزگار ما را میتوان در چند دستهی زیر طبقهبندی کرد:
۱_ غزلهای ماشینی عمدتا ۵ یا ۶ بیت دارند؛ گویا مواد اولیهی آنها پیش از شکلکگیری در ذهن شاعر، قالب خورده است. مثل چانههای نان که مساوی و عین هم کپی میشوند.
۲_ غزلهای ماشینی چند وزن خاص دارند؛ مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن، مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن، فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن، فاعلاتن مفاعلن فعلن دولختی و چند وزن دیگر. درست مثل نانها که یا سنگکند یا تافتون یا باگت یا بربری.
۳_ غزلهای ماشینی دایرهی واژگانی محدود دارند. کلمات این غزلها گسترهی معنایی، اقلیمی، زمانی و ... ندارد و معمولا تعدادی کلمهی ثابت از حوزهای خاص در این اشعار تکرار میشود.
۴_ این غزلها تک بعدیاند. مفاهیم و مضامین در آنها متنوع نیست. عمدتا عاشقانهاند و در محدود نمونههای اجتماعی و مذهبی نیز جلوهها و عناصری تکراری را بیان میکنند.
۵_ غزل ماشینی، یا صرفا مضمونگرا و هندیزده است یا افراط در روایت واقعیات دارد یا تصاویری مشابه را ترسیم میکند.
۶_ فردیت و جهان شاعر در اغلب این آثار مرده است و نشانی از اندیشه و احساسات خاص گوینده در آنها دیده نمیشود. فقر نگاه عرفانی، فلسفی و ... از ویژگیهای این دسته است.
۷_ این نوع شعر، بیشتر تفننزده و کوششی است و جنبههای عاطفی و جوششی در آن چندان اهمیت ندارد.
۸_ شاعر صرفا به هندسهی واژهها و تزیینات ظاهری دلبسته است و لایههای درونیتر در این گونه، فراموش شده است.
۹_ اینها همه، برآمده از اصرار این نوع شعر در جلب توجه مخاطب عام و فراموشی مخاطب خاص است.
حاصل، فراوانی شعرهای مشابه و تکراری است که گویی از کارخانه هایی با یک یا چند الگوی محدود بیرون آمدهاند. اجناسی یک یا چندبار مصرف که بهسرعت متولد و زود به زبالهدانی سپرده میشوند.
اگر به یادتان بیاید، در گذشته، جوجههای ماشینی هم زودتر از جوجههای محلی بیمار میشدند و میمردند.
#محمد_مرادی
#نقد_غزل
#شعر_معاصر
https://eitaa.com/mmparvizan