هدایت شده از خاتم|خانهشعروادبیات
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌿گرچه شیرین دهنان پادشهانند ولی
او سلیمان زمان است که خاتم با اوست...
🪐دورهمنشینی جوانان و اهالی شعر و ادب فارس
🟪خانه شعر و ادبیات خاتم
🔰مجال شعرخوانی، نقد آثار، گفت و گو و فراگیری
📆دوشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۳
⏳ساعت: ۱۷:۰۰
📝باارشاد:
دکتر محمد مرادی
✨موضوع: واکاوی حماسه در ادبیات و سبک زندگی ایرانیان 🇮🇷
📍مکان:
چهارراه حافظیه- اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی- طبقه زیرین- تالار گفتگو
🔼ورود برای عموم علاقهمندان به شعر و ادبیات، آزاد است.
| خانه شعر و ادبیات خاتم |
@khatam_shz
🔽
تو پاکبازی را از حسین یاد گرفتی
تو آفتابی و از آسمان نژاد گرفتی
تو اعتبار تلاقی آسمان و زمینی
که در سراسر تاریخ امتداد گرفتی
تو قطب عالم نوری و استوای شعوری
که از جهنم تَف از یخ انجماد گرفتی
تو گردباد یقین، اهتزاز پرچم دینی
که هرزگی را از حزبهای باد گرفتی
تو از مدینه به بغداد آمدی و شکفتی
و کاظمینت را مرکز بلاد گرفتی
به چشمکوری مامون و معتصم تو رسیدی
و تاب و نیرو از خانهی فساد گرفتی
نه با حمایل و شمشیر، با سخاوت و تقوا
رسیدی و در کف پرچم جهاد گرفتی
بیا به سخرهی قاضی قضات مساله حل کن
که از عنایت تطهیر اجتهاد گرفتی
تو قاصد نهمین از تبار پاک رسولی
که از زبان خدا رای اعتماد گرفتی
#محمد_مرادی
#شعر_آیینی
#امام_جواد
هدایت شده از پرویزن
"به ساحت امام جواد علیهالسلام"
اشعار شیعی باقیمانده از سدههای چهارم تا ششم، عمدتا در ستایش امام علی و امام حسین و حضرت زهرا و امام حسن و امام رضا علیهمالسلام سروده شده و تنها به صورت تلمیحی اشاراتی به دیگر امامان شیعه(ع) چون: امام سجاد و امام باقر و امام صادق را در اشعار شاعرانی چون: کسایی و ناصر خسرو و سنایی و قوامی رازی و دیگران می توان دید.
دیگر امامان شیعه در شعر فارسی این چندسده حضوری اندک دارند، به همین دلیل به دشواری میتوان نشان نخستین ستایشهای موجود از امام جواد(ع) را در شعر فارسی مشاهده کرد.
در اشعار سدهی چهارم از امام نهم سخنی نرفته و قدیمترین اشاره به ایشان مربوط به قطعهای منسوب به ابوسعید ابوالخیر است که با توجه به تاریخ وفات شیخ ۴۴۰، متعلق به سدهی پنجم است؛ هرچند این ابیات از نظر سبکی قطعا در سدههای پس از این تاریخ سروده شده و پس از آن به شیخ انتساب یافته است. در این ابیات، ابوسعید خداوند را به چهار محمد و چهار علی و دوحسن و موسی و جعفر سوگند داده که از این نظر اشارهای مستقیم به امام جواد در شعر درج شده است.
در ابیات منسوب به باباطاهر نیز به هشت و چهار سوگند خورده شده و در بانوگشسبنامه هم از یازده فرزند علی علیهالسلام به صورت غیرمستقیم یاد شده است.
در حدیقهی سنایی هم بیتی وجود دارد که میتوان آن را مربوط به امامان نهم تا یازدهم (ابناءالرضا) دانست آنجا که حکیم در ستایش امام حسین(ع) میگوید:
هم تقی اصل و هم نقی فرع است
هم زکی تخم و هم بهی زرع است
(حدیقه)
که بعید به نظر میرسد لقب امامان شیعه(ع) به صورت اتفاقی در این بیت و به صورت مرتب در کنار هم قرار گرفته باشد. نکتهی مهم اینکه بیت یادشده در کهنترین نسخ حدیقه نیز درج شده است.
جدا از این اشاره، در سدهی ششم و در ابیاتی منسوب به شیخ جام و در دیوان قوامی رازی اشاراتی به نام و القاب امامان دوازدهگانه نمود یافته است.
پس از این تاریخ بهمرور در سدههای هفتم و هشتم زمینههای ستایش مستقل امام جواد(ع) در شعر فارسی فراهم شده که از اولین این دست سرودهها ابیاتی است که خواجوی کرمانی در ترکیببند خود در ستایش آن حضرت سروده است:
به آب روی تقی آنک عین تقوی بود
جمال صورت جان و جهان معنی بود
...مه سپهر سیادت سپهر مهر شرف
که خاکروب درش شاه چرخ اعلی بود
...تعلق دل روحالقدس به خاک درش
چنانک میل حواری به کحل عیسی بود
(دیوان خواجو)
#شعر_آیینی
#شعر_شیعی
#خواجو
#امام_جواد
#محمد_مرادی
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"تذکرهی انجمن قدس و ستایش امام نهم"
تذکرهی انجمن قدس، نوشتهی ادیب و شاعر نامآور عبرت نایینی، یکی از مهمترین منابع بررسی وضعیت شعر دینی در نیمهی دوم عصر قاجار است که به تصحيح ابوالفضل مرادی، در دو جلد منتشر شده است.
هرچند اغلب اشعار این تذکره، در ستایش حضرت مهدی(عج) سروده شده؛ در خلال این مدایح اشعاری نیز در منقبت پیامبر(ص) و دیگر امامان شیعه(ع) گردآوری شده که عمدتا نمایندهای از بهترین اشعار منقبتی این عصر محسوب میشوند.
از جمله، یک شعر عربی و چهار غزل_قصیدهی فارسی که در مدح امام جواد سروده شدهاست. از این چهار شعر، بهجز سرودهی میر سیّد علی قدسی(ص ۱۰۸۴)، سه شعر دیگر در یک وزن و قافیه سروده شده؛ نکتهای که احتمال تاثیرگذاری یکی از این سهشاعر را بر دیگران تقویت میکند.
شاعر این اشعار شاعر فاضل این عصر محیط قمی(ص ۱۱۷۴) و میرزاحیدر مجدالادبا ثریا (ص۲۵۳) و شاعر نامآشنای این عصر صفای اصفهانی(ص ۶۷۲) هستند که در پایان، ابیاتی از شعر صفا را ذکر میکنیم:
گدای عشق ندارد ز ملک و مال غمی
به کنج میکدهی عشق هر گداست جمی
قدم به افسر سلطان نهد کسی که نهاد
گدای رهگذر عشق بر سرش قدمی...
پریش باش که جمعیّتش پریشانی است
دلی که نیست پریشان طرّهی صنمی...
مخور فسون که نیرزد به کارخانهی دهر
هزار نوش نشاط ای پسر! به نیش غمی
ببر پناه به شاهی که در قلمرو روح
به امر اوست که جاری است هر سرِ قلمی
یگانهگوهر بحر قدم تقیّ جواد
که قطرهای است ز دریاش، هرکجاست یمی
گرفت لشگر غم کشور وجودِ صفا
بزن به ملک خود ای پادشاه جان علمی
ز لطف توست مرا دیدهی کرامت و بس
که نیست جز تو در آفاق صاحب کرمی
#شعر_شیعی
#امام_جواد
#انجمن_قدس
#عبرت_نایینی
#صفای_اصفهانی
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از خانه تخصصی هنر و ادبیات کودک و نوجوان
انجمن ادبی سیب نارنجی
با همکاری ادارهی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس برگزار میکند:
ادبیات کودک و انیمیشن در ایران
با حضور:
دکتر افروز ضیاء
پژوهشگر ادبیات کودک و رسانه
زمان: سهشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۳
ساعت ۱۶ تا ۱۸
مکان: چهارراه حافظیه، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، تالار گفتگو
https://eitaa.com/sibenaghd
https://eitaa.com/joinchat/3844669656C2b8186ac99
"کشفالمحجوب هجویری: ذکر امام محمد باقر(ع) "
و مِنهم حجّت بر اهل معاملت و برهان ارباب مشاهدت، امامِ اولاد نبی(ص) و گزیدهی نسل علی(ع)، ابوجعفر محمدبن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب کرمالله وجهه و رضی عنهم.
و نیز گویند کنیت وی ابوعبدالله بود و به لقب وی را باقرخواندندی؛ مخصوص بود وی به دقایق علوم و به لطایف اشارات اندر کتاب خدای عزّ و جلّ، وی را کرامات مشهور بود و آیات ازهر و براهین انور.
و گویند ملِکی، وقتی قصد هلاک وی کرد. کس فرستاد بدو، چون به نزدیک وی اندر آمد، از وی عذر خواست و هدیه داد و به نیکویی بازگردانید. گفتند: ایّها الملک! قصد هلاک وی داشتی. تو را با وی دیگرگونه دیدیم. حال چه بود؟ گفت: چون وی به نزدیک من اندر آمد؛ دو شیر دیدم یکی بر راست و یکی بر چپ وی_ و مرا میگفتند که اگر تو بدو قصد کنی ما تو را هلاک کنیم...
کشفالمحجوب، باب فی ذکر ائمّتهم من اهل البیت
#سیمای_اهل_بیت
#ادبیات_عرفانی
#امام_باقر
نخستین رویداد فرهنگی ادبی "میز نقد"
بررسی کارنامه ادبی نویسندگان استان فارس
نقد اول: معرفی کتاب "اشک حوا" اثر سیده معصومه حسینی
منتقد و مجری: سندی مؤمنی
🕓زمان: چهارشنبه ۳۰ خرداد ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶
🏛مکان: شیراز – چهارراه حافظیه – اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس - اتاق گفتگو
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس
مؤسسه فرهنگی هنری آفتاب مهر صبا
قرارگاه شهید آوینی
#میز-نقد #نویسندگان-فارس #کتاب #اداره-کل-فرهنگ-و-ارشاد-اسلامی-فارس #اشک-حوا #قرارگاه-شهید-آوینی #سیده-معصومه-حسینی #سندی-مؤمنی #آفتاب-مهر-صبا
یاهو
روزتان شاد و جانتان آباد
عید بر شاعران مبارک باد
یکی از تفاوتهایی که میان شعر کهن و معاصر دیده میشود، توجهی است که شاعران به مضامین شاد و در کنار آن اعیاد داشتهاند. متاسفانه در تاریخ شعر فارسی بهاستثنای عصر سامانی و غزنوی و تاحدودی در دوران سلجوقیان، شعر فارسی اغلب بستری برای نمود غصهها و افسردگیها بوده است.
هرچه از سدههای آغازین به زمان حملهی مغول نزدیک میشویم، به دلایلی چون: جنگ، قحطی، رواج سختگیریهای مذهبی، فراموشی جشنها و اعیاد اسلامی و ایرانی، کم شدن پایگاههای حمایت از شاعران و عواملی از این دست، شعر فارسی به سمت سوگ و اندوه و غم پیش رفته است.با اینحال در اوج همین دورانِ غمورزی و در شعر عرفانی، غم مورد نکوهش بسیاری شاعران بوده است؛ چنان که مولوی میگوید:
خون غم بر ما حلال و خون ما بر غم حرام
هر غمی کاو گرد ما گردید شد در خون خویش
یا حافظ می سراید:
کی شعرِ تر انگیزد خاطر که حزین باشد
صد نکته در این معنی گفتیم و همین باشد
با این حال نشانههای شعر شاد دوران محمود و مسعود غزنوی یا شاعران درباری عصر ملکشاه و سنجر را تقریبا در هیچ دورهی دیگر از ادب فارسی نمیتوان دید.
یکی از عوامل درونمتنی این شادی، توجه شاعران به اعیاد در سرودههاشان بوده است. کثرت اشعاری که در موضوعهایی چون: تبریک عید فطر، عید قربان، نوروز، جشن مهرگان، جشن سده و غیره سروده شده، سبب شده که شعر شاعرانی نظیر فرخی، عنصری، منوچهری، قطران تبریزی، ازرقی هروی، ابوالفرج رونی، معزی، عثمان مختاری و... اغلب شاد باشد و به.مرور در سروده های کسانی چون: ناصر خسرو، مسعود سعد و سنایی زمینههای غم انگیزی در شعر نمود یابد و پس از آنان در شعر خاقانی، کمالالدین اسماعیل و شاعران عارف و زاهد سده های ششم و هفتم، زمینههای تقدس غم فراهم شود و شعر شاد فارسی به سمت اندوهگرایی تمایل یابد.
جای شگفتی است که عیدی بزرگ چون عید قربان که عبارت "و لمحمد صلی الله علیه و آله ذخرا و شرفا و کرامه و مزیدا" بهترین وصف در جایگاه آن است، دیگر جایی در اشعار ما ندارد یا تنها نمود فردی و درونی آن را در برخی شعرها میبینی؛ در صورتی که همین موضوع یکی از درونمایههای اصلی دیوان شاعران سدههای پنجم و ششم بوده و اشعار متعددی بهویژه در قالب قصیده در تبریک این عید یا به قول گذشتگان عید اضحی و عید گوسپندکشان سروده شده است. در پایان این مقال مطلع دو شعر با این موضوع از نظر خواهد گذشت؛ هرچند این بحث ادامه دارد:
مسعود سعد:
جشن اسلام و عید قربان است
شاد از او جان هر مسلمان است
جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی:
بس خرم و فرخ است این اضحی
بر حاکم شرع و خواجه دنیا
#محمد_مرادی
#عید_قربان
#شادی
@mmparvizan
https://eitaa.com/sibenaranjiadabiat
@RastarLib ادبیات دوران ایران باستان.pdf
2.32M
ادبیات دوران ایران باستان
ایلیر گرشویچ/مری بویس
#کتابخانه
History_of_Iranian_literature_before_Islam_tarikhema_com.pdf
14.33M
تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام
احمد تفضلی
#کتابخانه
هدایت شده از کتابخانه سیب نارنجی
در این فضا میتوانید کتابها و مقالههای مختلف ادبی را بخوانید.
#کتابخانه_سیب_نارنجی
https://eitaa.com/sibketab
"امام هادی(ع) و داستان مرگ پادشاهان"
در برخی کتابهای حدیثی و تاریخی، شعری با موضوع مرگ و اندرز پادشاهان به امام هادی(ع) نسبت داده شده است.
فارغ از جنبههای سندشناسی، این اثر را در شاخهی شعر تعلیمی میتوان با نمونههایی از ادب فارسی مقایسه کرد. ابیات آغازین این شعر چنین است:
باتوا على قللِ الاجبال تحرسُهم
غُـلْبُ الرجالِ فما أغنتهمُ القُللُ
استنزلوا بعد عزّ من معاقلهم
وأودعوا حفراً يـابئس ما نزلوا
ناداهمُ صارخٌ من بعد ما قبروا
أين الاسرّةُ و التيجانُ و الحللُ
أيـن الوجوه التي كانتْ منعمةً
من دونها تُضربُ الأستارُ والكلل...۱
در این شعر، امام هادی(ع) از مرگ بزرگان و پادشاهان و انتقال آنان به قبر سخن میگوید و در بیانی اندرزی، به مقایسهی حیات متنعم مادی آنان در دنیا و فقر و ضعف و دشواریهای جهان پس از مرگ ایشان میپردازد.
در شعر فارسی، بهویژه در آثار شاعرانِ خردگرای سدههای نخستین، این نوع نگاه را به "مرگ مهتران" میتوان ردگیری کرد؛ از نمونههای شاخص، شعر زیر از رودکی است که به سرودهی منسوب امام دهم(ع) بیشباهت نیست:
مهتران جهان همه مردند
مرگ را سر همه فرو کردند
زیر خاکاندرون شدند آنان
که همه کوشکها برآوردند
از هزارانهزار نعمت و ناز
نه به آخر به جز کفن بردند؟
بود از نعمت آنچه پوشیدند
وآنچه دادند وآنچه را خوردند۲
تعابیر و ابیاتی از این دست را در اشعار شاعران شاخص دیگر چون: ناصرخسرو و سنایی هم میتوان دید؛ چنانکه سنایی در باب ششم حدیقه و پس از روایت "صفت مرگ پیامبران"، با نگاهی عبرتبین به داستان مرگ پادشاهان ایرانی اشاره کرده؛ فضایی اخلاقی که اوجِ هنری آن را در قصیدهی ایوان مدائن خاقانی خواندهایم.
گویا شاعران، در این اشعار کوشیدهاند ممدوحان و حاکمان زمان خود را به عاقبت کار خود آگاه کنند و آنان را به دادگری و پرهیز از خیرهسری فراخوانند.
پ.ن. ۱: بنگرید به مروجالذهب ج ۳ و وفیاتالاعیان ج ۴.
۲. دیوان رودکی، نفیسی.
#شعر_مرگ
#مرگ_پادشاهان
#امام_هادی
#دولتمردان
#محمد_مرادی
#خانه_تخصصی_ادبیات_سیب_نارنجی