#کتاب_بخوانیم سوگنامه کربلا سید بن طاووس ترجمه لهوف @simorgh1001

#موسیقی علیرضا قربانی تو را دوست دارم @simorgh1001

#کتاب_بخوانیم خسرو نامه فریدالدین عطار نیشابوری @simorgh1001

#کتاب_بخوانیم مختار نامه فریدالدین عطار نیشابوری @simorgh1001

#موسیقی علیرضا قربانی ای شب از رویای تو رنگین شده... @simorgh1001

#کتاب_بخوانیم نزهت الاحباب فریدالدین عطار نیشابوری @simorgh1001

#کتاب_بخوانیم فرهنگ عاشورا جواد محدثی @simorgh1001

#شعر نازنینا خم  ابروی  تو برجاست هنوز؟ بر سر فلسفه ی ناز تو دعواست هنوز؟ قسمت ما که بجز خون جگر از تو نشد سفره ی مهر تو با غیر  مهیّاست  هنوز؟ موی ما در گذر چرخ زمان گشت سپید موج گیسوی سیاه تو چو دریاست هنوز؟ دام  در  راه  من انداختنت بهر چه بود جور در مذهب ناجور تو زیباست هنوز؟ رازها  پشت  تبسّم  زدنت  بود  نهان شرح این مسئله در شهرمعمّاست هنوز؟ ناز شستت چقدر سنگ به دامن داری چه دل سوخته ای غرق تماشاست هنوز؟ گفته بودی ندهی دل به کسی جز #واسع باورش سخت برای من شیداست هنوز ... #سید_علی_کهنگی #واسع @simorgh1001

#کتاب_بخوانیم دیوان اشعار حکیم ناصر خسرو @simorgh1001

#کتاب_بخوانیم عبرت های عاشورا علی اصغر الهامی نیا @simorgh1001

#کتاب_بخوانیم الغدیر علامه امینی نرم‌افزار الغدیر ۱۱ جلد @simorgh1001

#شعر کجا رواست که از دست دوست هم بکشد؟ دلی که این همه از دست روزگار کشید ... #شهریار @simorgh1001

#شعر دل شاد باد، آن که دلم شاد از او نگشت وان گل که یاد مــن نکنـــد، یاد باد از او #شهریار @simorgh1001

#کتاب_بخوانیم اتاق آبی سهراب سپهری @simorgh1001

#کتاب_بخوانیم قیام حسین علیه‌السلام سید جعفر شهیدی @simorgh1001

#موسیقی رضا بهرام لیلا @simorgh1001

#موسیقی رضا بهرام عشق ممنوع @simorgh1001

#کتاب_بخوانیم تصوف ایرانی دکتر عبدالحسین زرین کوب @simorgh1001

#کتاب_بخوانیم ترجمه نفس المهموم علامه ابوالحسن شعرانی @simorgh1001

#کتاب_بخوانیم پریشان حکیم قاآنی @simorgh1001

#کتاب_بخوانیم شهید جاوید صالحی نجف آبادی @simorgh1001

#کتاب_بخوانیم چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی @simorgh1001

#کتاب_بخوانیم روضه الشهدا حسین واعظ کاشفی @simorgh1001

#شعر حُجره‌ی سوخته‌اش کاش دری دیگر داشت این جوان کاش به بالایِ سرش خواهر داشت چه شده چند کنیز از پسِ در می‌خندند یک نفر این طرف و چند نفر می‌خندند خنده کردند بر این زخم، دوایی نرسد خنده کردند صدایش به صدایی نرسد طَشت، دَف شُد که نفهمند کسی می‌سوزد بِینِ این حجره‌ی بسته نفسی می‌سوزد طَشت را پیشِ لبانش بگذارند ای کاش کاسه آبی به دهانش بگذارند ای کاش ظرف از آب پُر اما به زمین می‌کوبند می‌زند داد ولی پا به زمین می‌کوبند خنده‌ی بد دهنی می‌رسد از هلهله‌ها ناسزاهای زنی می‌رسد از هلهله‌ها خواست بالی بزند، غم پَرِ او را سوزاند خواست آهی بکِشد حَنجر او را سوزاند گفت آبی و نشد تا که بگوید جگرم زهر وقتی نفَسِ آخرِ او را سوزاند می‌کشد پا به زمین تا که بفهمند همه جگرِ شعله ورش پیکرِ او را سوزاند خواهری حیف ندارد که به دادش برسد عوَض‌اش بی کَسی‌اش مادرِ او را سوزاند (حسن لطفی) شهادت غریبانه آقا #جوادالائمه(ع)تسلیت باد.💔 @simorgh1001