eitaa logo
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
10.1هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
34 فایل
فروشگاه صنایع دستی و سوغات سیستان 🔸با هدف ایجاد اشتغال و فروش محصولات خانواده های کم برخوردار روستاهای منطقه سیستان 📲آیدی جهت سفارش: @sistan 📦ارسال رایگان به تمام نقاط کشور📦 🔹زیر مجموعه مرکز نیکوکاری امام رضا(ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 🌸 جز رحمت چشمان تو، دنیا چه می‌خواهد تشنه به غیر آب، از دریا چه می‌خواهد حالا که موسایم شدی راهی نشانم ده غیر از نجات، این قوم از موسی چه می‌خواهد شاید بپرسی از چه دنبال دَمَت هستم دل مرده نوعاً از دَم عیسی چه می‌خواهد؟ پیغام و پس پیغام یعنی یاد ما هستی مجنون جز این پیغام، از لیلا چه می‌خواهد پیراهنی بفرست شاید زنده ماندم من جز دل خوشی، یعقوب نابینا چه می‌خواهد تا کیسه ما پر شود احسان تو کافی است مسکین به جز خیرات از آقا چه می‌خواهد چیز مهمی نیست این که ما چه می‌خواهیم باید ببینیم آن جناب از ما چه می‌خواهد ای انتقام پهلوی پشت درِ خانه غیر از ظهور تو مگر مادر چه می‌خواهد 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
🔴وصیت پیامبر اکرم (ص) مهر داشت ⬅️مهر رسوایی دیگری بر پیشانی دجال بصره مدعی یمانی .امام سیزدهم و... 《امام صادق -علیه السلام- فرمودند: 📝 "رسول خدا -صلی الله عليه و آله- صحیفه سربسته به دوازده مهر را به علی -علیه السلام- سپرد و گفت: مهر را بشکن و به آنچه در آن است عمل کن؛و آن را به حسن -علیه السلام- رد کن تا مهر دوم را بشکند و به آن عمل کند؛و آن را به حسین -علیه السلام- رد کند تا او نیز مهر سوم را بشکند و به آنچه در آن است عمل کند؛سپس به ترتیب به یک یک از فرزندان حسین -علیه السلام- داده شود." 📕 غیبت نعمانی باب۳ حدیث۴ 📌اما این ی سربسته و دارای دوازده مهر چه بوده که پیامبر اکرم -صلی الله عليه و آله- آن را به امیرالمؤمنین -علیه السلام- سپرده اند؟ 《امام صادق -علیه السلام- پاسخ می دهند ⬅️ "وصیت از آسمان بر رسول خدا -صلی الله عليه و آله- به صورت نوشته ای مهر شده نازل شد؛و بر آن حضرت هیچ نامه مهر شده ای جز همین وصیت نازل نشد.پس جبرئیل گفت:ای محمد! این وصیت تو در میان امت تو است راجع به اهل بیتت.... ؛بر آن وصیت چندین مهر بود، پس علی -علیه السلام- مهر اول را گشود و آنچه به آن مأمور بود انجام داد؛ سپس حسن -علیه السلام- مهر دوم را گشود و آنچه به آن مأمور بود انجام داد...." 📌 معاذ بن کثیر در انتهای روایت میگوید: امام صادق -علیه السلام- دوازده نام را برای من برشمردند. 📕غیبت نعمانی باب۳ حدیث۳ 📝آری این نوشته ی مهر شده ی الهی که فقط برای نفر تنظیم شده است، همان وصیت پیامبر اکرم -صلی الله عليه و آله- است که متعلق به و اوصیاء پس از ایشان است. 📌 احمد بصری (مدعی کذاب روزگار ما که نام خود را احمدالحسن گذاشته و ادعا می کند وصی سیزدهم پیامبر اکرم است!!!) به این روایات دقت کنند. این ها از آن دسته از روایاتی است که از چشم این ساده دلان مخفی نگه داشته شده است. ⬅️این روایات به همراه دهها روایت صحیح و مشهور دیگر، تعداد اوصیاء و جانشینان پیامبر اکرم -صلی الله علیه و آله- را فقط ((دوازده نفر)) بیان کرده،و ادعای بدعت گزاران و دنیاپرستانی مانند احمد بصری را باطل می کنند. بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
❦☀️❦✥🕊✥❦☀️❦ #ارباب_جان حال من حال جوانیست ک یک ماه تمام در پی کسب جواز حرمت پیر شده😔💔 #اللهم_الرزقنا_کربلا #ویژه_پروفایل بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زکات عقـل براى هر چيزی زكاتي است، و زكات عقل، بردباری با نابخردان است. بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
🔴رزمایش لشکریان امام زمان(عج) ⬅️استاد پناهیان تحول دل‌ها در اربعین علامت این است که «خبری در راه است».  اگر همۀ دل‌ها در جهتِ یک امر الهی متحول شود، این علامت نصرت خداست. چون تبلیغات نمی‌تواند این همه اثر بگذارد. ساده‌ترین تحلیل این است که «پیاده‌روی اربعین، رزمایشی برای لشکریان امام زمان(ع) است»   🔗علیرضا پناهیان ۹۵/۰۸/۱۳ 🔴 بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣ناگفته هایی از رابطه ی ظهور امام زمان"عج"وپياده روی اربعين حسینی😳 🌺کلیپ فوق العاده زیبا👌 استاد رائفی پور ♥️تاظهوردولت عشق وتاابد مولایم عاشقت میمانم♥️ 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞به قتل رسوندن جنین به همین راحتی! بسیار تکان دهنده! 🎥انیمیشن کورتاژ جنین|کاش این انیمیشن به دست تمام مادرها میرسیدشاید تاثیری روانها میزاشت وجنین را به همین راحتی به قتل نمیرساندن👆 @Besoye_zohor
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
📙 #رمان_پناه ◀️ #قسمت_بیستم ✍🏻انگار دیرتر از بقیه می رسم . دور هم ایستاده اند ، هنگامه با دیدنم از
📙 ◀️ ✍🏻با کیان دعوا کرده ام و سردرد بدی دارم . امروز بعد از کلاس بیرون از دانشکده دست در دست دختری که اتفاقا از بچه های ترم بالایی بود دیدمش ... دو سه دقیقه جوری که کیان ببینتم ایستادم تا باهم خداحافظی کردند و بعد با توپ پر رفتم به سراغ کیان ، فکر می کردم از دیدنم تعجب کند که غافلگیرش کردم اما خیلی عادی و مثل همیشه احوالپرسی کرد و باعث شد عصبی تر بشوم و با غیظ بگویم : _خوش گذشت ؟ +کجا ؟ _نگفته بودی با این دختره می پری +کی ؟ الی رو میگی ؟ _همین ولی که الان اینجا بود +خوبی پناه ؟ چرا اعصابت خرابه ؟ _یه سرچی بکنی شاید بفهمی چرا خوب نیستم ... +والا چیزی به ذهنم نمی رسه _عجب ! نکنه من بودم الان صدای خندم تا حیاط دانشکده می رسید با دختر مردم ؟ +یعنی چی ؟ به کسی چه مربوطه که ما داشتیم می خندیدیم ؟من محدودیتی نمی بینم تو رابطم با هم دانشگاهی ها یا هر کسی دیگه _واقعا که کیان +جو گیری ها پناه ! نکنه فکر کردی چون ده روزه باهم دوست شدیم الان باید آمار گپ و گفت و کارای منو داشته باشی یا اصلا ازت بترسم که تو روی کسی بخندم ! _فعلا که خوب آزادی +معلومه که هستم ! ببین پناه خوب گوش کن دختر خوب. من و تو فقط دوتا دوستیم نه چیز دیگه ای ! این دوستی هیچ تعهدی نداره نه برای من نه تو پس بیخودی شلوغش نکن .منم آدم انزواطلبی نیستم و گر گرفته بودم از حرف هایی که تند تند داشت بارم می کرد .پریدم وسط حرفش و گفتم : _بسه کیان چیزایی که باید می شنیدمو شنیدم و سر و ته حرفات برام خوب روشن شد .منتها ازین به بعد خیلی رو دوستی من حساب نکن ! البته برات نباید مهمم باشه تو که ماشالا انقدر صنم داری که معلوم نیست من کدوم یاسمنم ... و بدون اینکه منتظر حرف یا عکس العملی از جانب او باشم دربست گرفتم و برگشتم خانه . شاید انقدری که از حرف های تحقیرآمیزش برآشفته بودم از دیدنش با الی ناراحت نبودم ! هنوز سرم سنگین است و انگار کسی دنگ دنگ با چکش درست روی مغزم می کوبد کیفم را زیر و رو می کنم اما هیچ قرص مسکنی نیست که به امید بهتر شدن قورت بدهم ! روسری م را از روی مبل بر می دارم و بدون اینکه تلاشی بکنم برای جمع کردن موها یا پوشاندن دستم که بخاطر آستین کوتاه بودن لباس بدون پوشش مانده، راهی راه پله می شوم . در می زنم و نزدیک یک دقیقه معطل می شوم تا بالاخره باز می کند . خداروشکر فرشته است _سلام خانوم کم پیدا ، چه عجب این طرفا پناه آوردی ؟ با دیدن لبخند مهربانش نمی توانم خیلی بداخلاقی کنم +سلام ، ما که دیروز همو دیدیم _اون که دو دقیقه بود تموم شد رفت ! تازه کمکم نکردی گل بکاری که ... +حالا بعدا گلایه کن ، سردرد امانم رو بریده ولی مسکن ندارم .داری ؟ _چرا ؟ خدا بد نده +چمی دونم ، سابقه داره این درد لعنتی _بیا تو ، هم قرص داریم هم گل گاوزبون که درمون دردته +نه مزاحمتون نمی شم _بیا بابا ، من تنهام دارم آشپزی می کنم دستم را می کشد و در را می بندد ، از تنهایی که بهتر است ! حداقل چند دقیقه از فکر کیان بیرون می آیم و حواسم پرت صحبت های شیرین فرشته می شود ... +بشین خوش اومدی چشم می چرخانم توی سالن ، همه جا تمییز و پر از آرامش است ... می نشینم و نگاهم گره می خورد به قاب عکس کوچکی که روی میز تلویزیون است . چطور قبلا عکس شهاب را اینجا ندیده بودم ؟ سرم تیر می کشد ، آخی می گویم و از فرشته می پرسم : _بقیه کجان ؟ +مامان و بابا رفتن خونه ی عموجان ، بفرمایید اینم قرص . الان برات گل گاوزبان هم میذارم _مرسی جلد صورتی قرص را باز می کنم و با آب خنکی که آورده می بلعمش . از توی آشپزخانه داد می زند +لیمو داشته باشه ؟ _نه ترش دوست ندارم +دیشب چقدر دیر برگشتی راست می گفت ، با کیان کمی خیابان گردی کرده بودیم و تا برسم ساعت از 11 هم گذشته بود . _چطور ؟ می نشیند روی کاناپه و ظرف شیرینی را روی میز می گذارد . +دلواپست شدم ، آخه شهاب گفت عصر دیدت که داشتی می رفتی بیرون داغ می کنم ، پس آمارم را داده بود پسره ی فضول ، با لج می گویم : _خب ؟ خان داداشتون مگه تایمر انداخته بوده برای ورود خروج من ؟ 📝نویسنده: الهام تیموری ⏪ ... بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدايا .... ستاره هاى آسمانت را سقف خانه دوستانم قراربده تا زندگيشان... مانند ستاره بدرخشد ..... 🌙 بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
4_5861615295059199122.mp3
5.41M
همش دلم میگیره برا حرم، شب جمعه بیشتر ... 🙏 بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#تاثیر_استمناء_بر_بینایی عدد داخل کدام دایره ها را نمیتوانید واضح و راحت بخوانید؟ ابتدا با دقت پاسخ خود را انتخاب کنید سپس وارد این لینک شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/1990983694Cd2a81adfa4
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
#تاثیر_استمناء_بر_بینایی عدد داخل کدام دایره ها را نمیتوانید واضح و راحت بخوانید؟ ابتدا با دقت پاس
مـــــــــژدددددهههه بهترین کانال زناشویی و پزشکی از تلگرام به ایتا اومددددددد😍😍😍😍☝️☝️☝️☝️
🌼🍃 🍃 هذا یوم الجمعه..💔 سلام آقا✋ صدای پای تو خبر از آمدن باران می دهد🌧 ای بهار سبز هستی ماه محرم هم آمد کی می آیی😔 ای صاحب عزا😭 اللهم عجل لولیک الفرج🌸🍃 بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
#مهدے_جان : روز ظهور تو چه سرافکنده می شوند آنان که در دعای فرج کم گذاشتند...😔 قرار صبحگاهی خواندن دعای فرج #یا_مهدے_ادرکنـــــے #اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
🔴وضعی شبهه ناک ⬅️امام صادق (علیه السّلام) فرمود: اى مفضّل! (مهدی عج) در وضعی شبهه ناك (و غبار آلود ناشی از شبهه افکنی ها و فتنه انگیزی ها) ظاهر مى گردد... بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای بسیار زیبا بهشت و جهنمی که یک مرد دید! وقتی می‌شه با کمک به همدیگه مشکلات رو به فرصت تبدیل کنیم، چرا جهنمی بسازیم از خودخواهی و... بیاییم خودمان به فکر خودمان باشیم 🆔 @Besoye_zohor 💯
🕊✨🕊 💢 #امام_صادق علیه السلام از یکی از یارانش پرسید: چند بار حج رفته ای؟ گفت: ۱۹ حج امام فرمود: آن را به ۲۰ حج برسان تا ثواب یکبار زیارت حسین (ع) برایت نوشته شود. 📚کامل الزیارات بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا امام زمان(عج) ازدواج کرده اند⁉️ منزل امام زمان کجاست❓ 🎙حجت الاسلام میر حبیب اللهی✅ 🆔 @Besoye_zohor 💯
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
📙 #رمان_پناه ◀️ #قسمت_بیست_و_یکم ✍🏻با کیان دعوا کرده ام و سردرد بدی دارم . امروز بعد از کلاس بیرون
📙 ✍🏻فرشته با چشم های گرد شده می گوید: _باز که ترش کردی زود +آره چون از جماعت خاله زنک بدم میاد _من هیچ طرفداری نمی کنم ولی قضیه چیز دیگه ای بود +جز آمار دادن چی می تونسته باشه ؟ _بابا من داشتم میومدم بالا ، شهاب گفت نرو کسی نیست احتمالا +همین ! _آره والا همین +یعنی هیچ حرفی هم در مورد تیپمو اینا نزد ؟ _داداش ما رو قاطی این خاله زنک بازی ها نکن خانوم جان ! می خندد و بلند می شود دنبالش تا توی آشپزخانه می روم +خیله خب باور می کنم توی لیوان دسته دار مایع سیاه رنگی می ریزد و تکه کوچکی نبات هم می اندازد و به دستم می دهد. _تا گرمه بخور ، ببینم سالاد ماکارانی دوست داری ؟ +مرسی چه بوی خوبی داره این آره اهل اینجور غذاهام اصلا _پس بهت این نوید رو میدم که چند دقیقه ی دیگه یه سالاد ماکارانی عالی باهم می خوریم انقدر خوب و شاد است که مرا هم سر ذوق می آورد .سفره را روی میز می چینیم ، سردردم آرام تر شده و با اینکه حواسم پرت فرشته و غذای خوش آب و رنگش شده اما باز هم یادآوری دعوای امروز و حرف های کیان اذیتم می کند . +چه خوب شد اومدی پناه ، وگرنه تنهایی نمی چسبید _چون نمی چسبید اینهمه تدارک دیدی برای خودت ؟ +مگه خودم دل ندارم ! آدم باید به شخص شخیص خودش احترام بذاره عزیزم _اوه بله ... خوشمزه شده +برات می کشم ببری برای شامت _دست و دلبازیت به کی رفته شما ؟ +آقاجونم اینا ... از لحن بامزه اش می خندیم ،صدای زنگ در که بلند می شود فرشته هم از روی صندلی بلند می شود و متعجب می پرسد : _یعنی کیه ؟ تو ادامه بده من الان میام به دو دقیقه نمی کشد که دست پاچه برمی گردد و می گوید : +شهاب الدینه تحت تاثیر هول بودن او من هم مثل شوک زده ها از جا می پرم _خب چیکار کنیم ؟ +داره میاد بالا ،یه دقیقه بیا دنبالش تا توی اتاق تقریبا می دوم ! کشوی پاتختی را باز می کند ، چادری را به دستم می دهد و با ملایمت می گوید :اینو بنداز سرت بیا بیرون تردیدم را می بیند و دوباره می گوید : +باشه ؟ من دلم می خواد ناهار باهم باشیما صدای سلام بلند شهاب را که می شنود نگاهی به من می کند و بیرون می رود ناراحت شدم ؟! به چادر مچاله شده ی توی دستم خیره می شوم . عطر خوبش را می شود نفس کشید اما من و چادر رنگی سر کردن !؟ آن هم بخاطر پسری که هنوز هم معتقدم جانماز آب می کشد ؟! چادر را با اکراه می اندازم زمین ولی 📝نویسنده: الهام تیموری ⏪ ... بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
پروردگارا⭐️ در اين شب زيبا⭐️ ايمان غبار گرفته ما را در باران رحمت خويش⭐️ پاک كن و⭐️ شبی آرام را به عزیزانم عنایت بفرما⭐️ ⭐️شبـ🌙ـتون مهدوی بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ (هركي نخونه از دستش رفته واقعا از دستش رفته) روزی پیامبر اکرم به خانه حضرت زهرا آمدند . حضرت علی و حسنین (صلوات الله علیهم اجمعین) هم در خانه حضور داشتند . پیامبر خطاب به اهل بیت خود فرمودند : چه میوه ای از میوه های بهشتی میل دارید بمن بگوئید تا به جبرائیل بگویم از بهشت برایتان بیاورد. امام حسین که در آن روزگار در سنین کودکی بودند از بقیه اهل خانواده سبقت گرفتند. رفتند در دامن رسول خدا نشستند و عرضه داشتند : پدر جان به جبرائیل بگوئید از خرماهای بهشتی برای ما بیاورد . و حضرت رسول اکرم هم به خواسته حسین خود جامه عمل پوشانیدند و به جبرئیل دستور دادند یک طبق از خرماهای بهشتی برای اهل بیت بیاورد. مدتی نگذشت که جبرائیل یک طبق خرمای بهشتی را آورده و در حجره حضرت زهرا سلام الله عليها گذاشت. پیامبر خطاب به دختر خود فرمودند : فاطمه جان یک طبق خرمای بهشتی در حجره تو نهاده شده است ، آنرا نزد من بیاور . حضرت زهرا آن طبق را آوردند و نزد پدر گذاشتند. پیامبر خرمای اول از درون ظرف برداشتند و در دهان سرور جوانان اهل بهشت امام حسین نهادند و فرمودند « حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » سپس خرمای دوم را از درون ظرف برداشتند و در دهان دیگر سرور جوانان اهل بهشت امام حسن نهادند و باز فرمودند «حسن جان نوش جانت ، گوارای وجودت ». خرمای سوم را در دهان جگر گوشه خود حضرت زهرا نهادند و همان جمله را هم خطاب به حضرت زهرا بیان کردند. خرمای چهارم را هم در دهان حضرت علی نهادند و فرمودند « علی جان نوش جانت‌، گوارای وجودت » خرمای پنجم را از درون ظرف برداشتند و باز دوباره در دهان حضرت علی نهادند و همان جمله را تکرار نمودند . خرمای ششم را برداشتند، ایستادند و در دهان حضرت علی گذاشتند و باز همان جمله را تکرار کردند. در این هنگام حضرت زهرا فرمودند : پدر جان به هر کدام از ما یک خرما دادید اما به علی سه خرما و در مرتبه سوم هم ایستادید و خرما در دهان علی گذاشتید . چرا بین ما اینگونه رفتار کردید ؟ رسول اکرم خطاب به دختر خود فرمودند:فاطمه جان وقتی خرما در دهان حسین نهادم ، دیدم و شنیدم که جبرائیل و مکائیل از روی عرش ندا بر آورده اند که : «حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به تبع آنها این جمله را تکرار کردم وقتی خرما در دهان حسن نهادم باز جبرائیل و مکائیل همان جمله را تکرار کردند و من هم به تبع آنها آن جمله را گفتم که « حسن جان نوش جانت ». فاطمه جان وقتی خرما در دهان تو نهادم دیدم حوری های بهشتی سر از غرفه ها در آورده اند . و می گویند « فاطمه جان نوش جانت ، گوارای وجودت » من هم به پیروی از آنها این جمله را تکرار کردم.اما وقتی خرما در دهان علی نهادم شنیدم که خداوند از روی عرش صدا می زند « علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت » . به اشتیاق شنیدن صوت حق خرمای دوم در دهان علی نهادم باز هم خداوند از روی عرش ندا زد که «هنیأ مرئیاً لک یا علی » نوش جانت ، گوارای وجودت علی جان.به احترام صوت حق از جا برخاستم و خرمای سوم در دهان علی نهادم ، شنیدم که باز خداوند همان جمله را تکرار کرد و سپس به من فرمود:« یا رسول الله بعزت و جلالم قسم اگر تا صبح قیامت خرما در دهان علی بگذاری من خدا هم می گویم علی جانم نوش جانت ، گوارای وجودت». بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فاتحان شام سرّ اسارت اهل بیت امام حسین (ع) فتـح شام بود. .. بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯