᪥༅❀༅᪥༅𖥸༅᪥༅❀༅᪥༅𖥸༅᪥
خاطره ای از نگارش النقد القاطع در رد عقائد الاسلام احمد الحسن
پس از نگارش کتاب نورانی لوح و قلم در سی روز ماه مبارک رمضان، که با استقبال گسترده مخاطبان مواجه شد، مشغول نگارش کتاب قویمِ دوازده خورشید در اثبات حصر عدد ائمه علیهم السلام در دوازده نفر شدم که برخی از دوستان پیشنهاد نگارش نقد عقائد الاسلام را به من دادند و گفتند چون جریان احمد اصرار دارند کسی نمی تواند حتی یک کلمه از آن را رد علمی کند و این دلیل حقانیت احمد اسماعیل است! نگارش نقد آن واقعاً نیاز است.
من هم فایل کتاب را گرفتم و تا حدود صفحه سی مطالعه کردم، اما اشکال خاصی به ذهنم نرسید جز اینکه سلسله را اشتباهی سلسه نوشته بود.
پس دیدم ظاهراً توفیق این کار، یار من نیست.
سه سال از آن ماجرا گذشت و من پیوسته دغدغه نوشته شدن نقد این کتاب را داشتم و هیچکسی را پیدا نکردم که فرصت یا رغبت چنین کاری را داشته باشد.
سه سال بعد، دوباره ماه عجیب محرم فرا رسید. بسیاری از دوستان به تبلیغ می رفتند اما من مثل قبل در بستر افتاده بودم و حتی نمی توانستم به مجلس روضه روم.
دلم شکسته بود. رو به قبله نشستم و با چشمانی خیس خطاب به مولایمان صاحب الزمان علیه السلام عرضه داشتم: آقا جان حالا که به من توفیق تبلیغ و منبر نمی دهید پس توفیق دهید عقائد الاسلام احمد بصری را نقد کنم.
به محض این درخواست، چنان اشتیاقی برای نگارش نقد در خود احساس کردم وصف ناشدنی.
و چون فایل عقائد را باز کردم با کمال تعجب دیدم از همان صفحه اول غلط و اشتباه و پرت و پلا در آن موج می زند ولی من قبل از این متوجه نبودم.
من همانطور که خط به خط می خواندم تند تند اشکالات متعدد علمی به ذهنم خطور می کرد و سریع با اینکه به تکلم عربی هیچ تسلطی ندارم، به زبان عربی تایپ می کردم.
تعداد اشکالات و گستره آن اینقدر زیاد بود که چند نفر باید به کمک هم در طول ماهها آنها را جمع نموده و پاسخ می دادند. اشراف بر کلام، تفسیر، حدیث، رجال، درایه، لغت، تاریخ، تورات، انجیل، نسخه شناسی و علوم دیگر همه بارها و بارها مورد نیاز بود.
و به عنایت مولایم حضرت حجة بن الحسن ولیعصر صلوات الله علیه، نگارش و تایپ پانصد صفحه نقد علمی عربی از کسی که گوشه ای بستری است در ده روز دهه محرم به پایان رسید.
و الحمد لله رب العالمین
و سال بعد، کار ترجمه این کتاب، طی سی روز ماه مبارک رمضان، در ۷۰۰ صفحه به پایان انجامید.
و باز هم الحمد لله رب العالمین.
امیدوارم دوستان مرتبط با جریان نقد احمد بصری، از مطالعه این کتاب چشم پوشی نکنند.
ᯓ✎سیّـدمھدےمجـتھدسیستانے
᪥༅❀༅᪥༅𖥸༅᪥༅❀༅᪥༅𖥸༅᪥
4_5922446510305317797.ogg
5.83M
◆╭┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
◆│⠂کتاب مهدیان دروغین
◆╰┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
#صوتی
◆ جلسه هشتم
❏فصل دوم: مهدویت دروغین از ابتدا تا قرن پنجم
◆عبد الرحمن بن اشعث
◆مهدی بربرها
◆عمربن عبد العزیز
◆مهدی گرایی در دوره عباسی
ᯓسیدمهدیمجتهدسیستانی🎤
┄┄┅━⊹༅◆༅⊹━┅┄┄
4_5893368499379638607.ogg
8.28M
ـ𖢖•••••••••••••••••••••••••••••••••••𖢖_
کتاب: اعتبارسنجیاحادیثشیعه
💠جلسه(۳۷)
از ابتدای پاراگراف اول ص۳۳۵ تا پایان پاراگراف دوم صفحه ۳۴۲
ا◥بخش چهارم:
┊واقعیت های حاکم بر
┊اعتبارسنجی احادیث
ا◢
۱۰. عوامل تاثیرگزار در توثیق و تضعیف راویان
◆۲. اختلاف باورهای اعتقادی اصحاب
🎙️سیدمهدی مجتهدسیستانی
ـ𖢖•••••••••••••••••••••••••••••••••••𖢖_
╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮
#پرسش_وپاسخ
╰─┅═ঊঈ♦️ঊঈ═┅─╯
موضوع: فقط چهارتا!
⊹━━❁ سوال کاربر: ❁━━⊹
سلام استاد
به اینهایی که میگن چون فلان روایت در کتب اربعه نیومده پس کتاب فوق(مثلا بحار یا غیبت نعمانی) اعتبار نداره چی باید جواب بدی؟
⊹━━❁ پاسخ استاد: ❁━━⊹
🖋 سیّـدمہـدےمجتہـدسیســتانے:
سلام علیڪم
نام کتب اربعه که در روایات اهل بیت علیهم السلام نیامده تا ملاک و معیار رد و قبول یک حدیث قرار گیرد.
بله نویسندگان دو تا از آن کتابها یعنی کتاب کافی و کتاب فقیه، سعی کرده اند احادیثی که به نظرشان معتبر بوده را گزینش کنند.
بماند که موضوع سه تا از کتب اربعه، صرفا فقهی است پس اصلا جایی برای ثبت احادیث غیر فقهی نداشته اند.
حق اینست که اعتبار یک حدیث، تنها بسته به مصدر نیست که بگوییم چون در فلان کتاب آمده قطعا صحیح است. چنین نگاهی، مخصوص به اهل سنت بوده که متاسفانه در بعضی شیعیان هم رسوخ پیدا کرده.
بلکه در کنار مصدر حدیث، باید سند، نسخه، محتوا و روایات معارض هم بررسی گردد تا بتوان حکم به اعتبار یا عدم اعتبار یک حدیث داد.
⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹
4_5922446510305317798.ogg
6.68M
◆╭┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
◆│⠂کتاب مهدیان دروغین
◆╰┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
#صوتی
◆ جلسه نهم
❏فصل دوم: مهدویت دروغین از ابتدا تا قرن پنجم
◆ادامه مهدی گرایی در دوره عباسی
◆مهدی عباسی
ᯓسیدمهدیمجتهدسیستانی🎤
┄┄┅━⊹༅◆༅⊹━┅┄┄
4_5924720974661423129.ogg
8.59M
ـ𖢖•••••••••••••••••••••••••••••••••••𖢖_
کتاب: اعتبارسنجیاحادیثشیعه
💠جلسه(٣٨)
از پاراگراف آخر ص۳۴۲
تا ابتدای پاراگراف آخر ص۳۵۳
ا◥بخش چهارم:
┊واقعیت های حاکم بر
┊اعتبارسنجی احادیث
ا◢
۱۰. عوامل تاثیرگزار در توثیق و تضعیف راویان
◆۳. یکسان نبودن سطح معرفتی اصحاب
◆۴. پیدایش جریان انحرافی غلو:
الف: ویژگی جریان انحرافی غلو
🎙️سیدمهدی مجتهدسیستانی
ـ𖢖•••••••••••••••••••••••••••••••••••𖢖_
4_5922446510305317799.ogg
4.39M
◆╭┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
◆│⠂کتاب مهدیان دروغین
◆╰┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
#صوتی
◆ جلسه دهم
❏فصل دوم: مهدویت دروغین از ابتدا تا قرن پنجم
◆محمد بن عبد الله نفس زکیه
◆ابو مسلم خراسانی
ᯓسیدمهدیمجتهدسیستانی🎤
┄┄┅━⊹༅◆༅⊹━┅┄┄
╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮
#پرسش_وپاسخ
╰─┅═ঊঈ♦️ঊঈ═┅─╯
🔴موضوع: می دانند یا نه!
⊹━━❁ سوال کاربر: ❁━━⊹
سلام
فرزندان امام زمان
میدونن فرزند امام زمان هستن یا نه؟
⊹━━❁ پاسخ استاد: ❁━━⊹
🖋 سیّـدمہـدےمجتہـدسیســتانے:
سلام علیڪم
نهتنها هیچ روایت معتبری درباره رخداد ازدواج حضرت مهدی علیه السلام در دوره غیبت، و ثمره دادن این ازدواج وجود ندارد که غیبت آن حضرت کاملاً مانع اتفاق افتادن چنین چیزی می باشد، بنا بر این اصل سوال اشتباه است.
بله در برخی روایات یا دعاهای بدون سند یا دارای سند ضعیف، سخن از فرزندان ایشان به میان آمده، اما هیچکدام نگفته اند این فرزندان در دوره غیبت متولد می شوند، لذا هیچ استبعادی ندارد که حضرت مهدی علیه السلام پس از ظهور، ازدواج کنند و در دوره پس از ظهور صاحب فرزندانی شوند.
⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹
4_5933860063771889857.ogg
6.59M
◆╭┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
◆│⠂کتاب مهدیان دروغین
◆╰┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
#صوتی
◆ جلسه یازدهم
❏فصل دوم: مهدویت دروغین از ابتدا تا قرن پنجم
◆مهدویت در اهل غلو و فرقه های شیعه
◆ادعای وکالت، نیابت، سفارت و بابیت
ᯓسیدمهدیمجتهدسیستانی🎤
┄┄┅━⊹༅◆༅⊹━┅┄┄
4_5933860063771889945.ogg
6.96M
ـ𖢖•••••••••••••••••••••••••••••••••••𖢖_
کتاب: اعتبارسنجیاحادیثشیعه
💠جلسه(٣٩)
از اول پاراگراف دوم ص۳۵۳
تا اول پاراگراف دوم ص۳۶۳
ا◥بخش چهارم:
┊واقعیت های حاکم بر
┊اعتبارسنجی احادیث
ا◢
۲. راهکارهای امامت برای مقابله با جریان غلو
◆الف. بیزاری جستن از جریان غلو
◆ب. دستور به فاصله گرفتن از این جریان
◆ج. معرفی راویان قابل اعتماد
🎙️سیدمهدی مجتهدسیستانی
ـ𖢖•••••••••••••••••••••••••••••••••••𖢖_
ـ𖢖••••••••••••𖢖 ـ𖢖••••••••••••𖢖
𖢖••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••𖢖
#مقالات
مقدار، کیفیت و جایگاه علم ائمه علیهم السلام
●۱. روایات درباره کیفیت و گستره علم ائمه علیهم السلام مختلف است به طوری که سترگی همچون حر عاملی قائل به عدم علم ایشان در موضوعات خارجی شده، و بزرگی چون شیخ انصاری سکوت در این باره را بهتر دانسته است. زبان روایات در اینکه آن بزرگواران دارای علم مطلق بوده اند سوای زمان قیامت و قیام قائم و یک حرف از 73 حرف اسم اعظم، یا علمشان مطلق نبوده و تدریجاً افزوده می شده، نیز اینکه آیا علمشان حضوری بوده یا اختیاری یا استیذانی، مختلف است.
عقیده بنده اینست که ائمه علیهم السلام علم به تمام مسائل دین از احکام و عقائد و اخلاق و تفسیر و تاریخ اسلام و امت های گذشته و کتاب های مقدس آنها داشته اند. لذا ظاهراً مرادشان از اینکه هر شب جمعه بر علمشان افزوه می شده یا تحدیث فرشته و الهام و غیر اینها، معارفی فرای این مسائل بوده است، یعنی ارتقای معرفت به کنه ذات خدا. نه اینکه امام چیزی را از دین نداند و فرشته بیاید به او بگوید یا الهام شود.
و اما آنچه از کتب نزد ایشان بوده همچون جفر و جامعه و صحیفه و مصحف و فرائض و املا و تورات و انجیل و زبور اصلی و غیر اینها، به عنوان میراث نبوت و هدایای الهی و شاهد صدق بوده.
دلیل من بر این اعتقاد، خلیفه بودن ایشان از خداست. به راستی کسی که خلیفه خدای عظیم در تمام جهان هستی است که طبق روایات 12000 دنیا دارد، علمش علم خداست که حضوری و مطلق است و فرقش با علم خدا در دو چیز می باشد:
(1) عدم استقلال در علم، (2) آن مستثنیات سه گانه یا دو گانه.
این همان عقیده سید جلیل القدر و مرجعیت مظلوم و بزرگوار، مرحوم سید عبد الحسین لاری می باشد.
●۲. موضوعات خارجی یعنی مثلاً امام نمی داند این شیر نجس است و می خورد یا این لباس نجس است و نماز می خواند. دلیل این سخن، نقلی درباره تخم مرغی است که غلام امام با قمار برنده شده بود و آن را پخت و داد امام خوردند و بعد گفت این از قمار بوده و امام دست به حلق کرده بالا آوردند!!! معاذ الله معاذ الله معاذ الله.
●۳. درباره جفر و جامعه در صریح روایات آمده که مثلاً هنگام وفات امام سجاد علیه السلام صندوقی مملو از کتاب و مواریث نبوت به امام باقر علیه السلام دادند.
●۴. و ممکن است شأنیت علم آنها تبدیل به فعلیت می شده، همانگونه که قرآن دفعتاً بر پیامبر نازل شده بود اما حق تلاوت بر مردم نداشتند تا آیه آیه تدریجاً نازل شود.
●۵. مقداری از علم، مشخص است که کتب میراث است، مقداریش هم نه. از طرفی تحویل صندوق ممکن است فقط یک مراسم تشریفاتی بوده تا وصایت حضرت هر چه روشن تر ثابت شود. یعنی هر کس امام می شود همه علوم در سینه او خواهد بود و اگر پیامبر جلوی همه، امام را صدا زده و هزار باب به ایشان تعلیم دادند برای اتمام حجت بر امت بوده و الا قبلاً فرموده بودند که علی درب علم من است.
●۶. درباره علم اهل بیت علیهم السلام حدوداً سیصد روایت وجود دارد که متاسفانه نه از نظر سند و نه از نظر دلالت مورد تحقیق جامع قرار نگرفته است.
من مقداری در کتاب طریق الهدایه پیرامون علوم اهل بیت علیهم السلام سخن گفته ام.
●۷. قیاس انبیا به ائمه مع الفارق است. آنها عصمت کبری نداشته اند و مرتکب ترک اولی شده اند در حالیکه اینها به صورت مطلق، از رجس پاکیزه شده اند که یکی از موارد رجس، جهل است. این حیله احمد بصری است که قانون معرفت حجت را از آدم تا خودش یکسان می داند در حالیکه تمام آنچه در روایات بیان شده درباره ائمه این امت است.
لذا مثلاً اینکه ما می گوییم ائمه به همه زبانها آگاه بوده اند تلازمی ندارد که لوط و هود و صالح علیهم السلام هم به همه زبانها واقف بوده اند. فرق دیگر اینکه آنها امام عالَم نبوده اند و حتی درباره موسی و عیسی علیهما السلام هم اختلاف است که امام عالَم بوده اند، لکن اینها امام عالَمند. پس بر فرض که سلیمان علیه السلام هر غیبی را نداند ربطی ندارد که ائمه علیهم السلام هم اینگونه باشند.
بماند که وقتی خودشان تصریح کرده اند ما علم ما کان و ما یکون داریم دیگر جایی برای قیاس وجود ندارد.
●۸. جواب دیگری که درباره سلیمان و دیگر انبیا علیهم السلام داده می شود اینست که آنها به ظاهر رفتار می کرده اند نه اینکه واقعاً سلیمان علیه السلام نمی دانسته هدهد کجاست یا بلقیسی هم وجود دارد؛ که البته من از این جواب دفاع نمی کنم.
👇👇👇👇👇
●۹. اما آیه "ما کنت تدری ما الکتاب و لا الایمان" کاملاً روشن است مرادش ظاهر می باشد و می گوید: شما در ظاهر تا چهل سال نه سخنی از قرآن می زدی و نه از ایمان. و الا لازمه اش اینست که پیامبر صلی الله علیه و آله تا چهل سالگی کافر باشند چون گفته: "و لا الایمان".
نیز اینکه در آیه سوم سوره یوسف می فرماید: "وَ إِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ" مرادش در ظاهر است.
●۱۰. بارها این را تذکر داده ام که حصر نگاه به یک آیه بدون در نظر داشتن آیات دیگر و نیز حصر نگاه بر آیات بدون در نظر گرفتن روایات مفسر و شارح، ما را به گمراهی خواهد کشاند، همانگونه که اهل سنت را کشاند و همانگونه که جریان احمد بصری اینگونه رفتار می کنند.
●۱۱. این نکته بسیار مهم را هم تذکر دهم که راه عمومی شناخت امام، علم نیست.
علم علامت سلبی است نه علامت اثباتی. چون وقتی ما علم نداریم، چگونه بفهمیم کسی که به عنوان علم مطلبی را بیان می کند درست می گوید یا نه؟ تا بفهمیم امام هست یا نه؟
علامت سلبی یعنی اینکه اگر مدعی علم نداشت امام نیست نه اینکه اگر چیزی پرسیدیم و او هم جوابی داد پس امام است. بله اگر امر دایر مدار امامت یکی از دو شخص شد مثل عبد الله افطح و امام کاظم علیه السلام، خوب وقتی عبد الله نتوانست جواب سوال را دهد معلوم می شود موسی بن جعفر علیه السلام امام هستند.
بیشترین کارایی علم ائمه علیهم السلام در برابر یهود و نصاری بوده که سوالات علمی از تورات و انجیل می پرسیده اند و چون پاسخ درست می شنیده اند ایمان می آورده اند.
بیشترین اظهار علمی که ائمه علیهم السلام به عنوان دلیل حجیت خود ابراز کرده اند به صورت علم غیب بوده که در قالب اعجاز عرضه می شده.
●۱٢. نص خداوند بر حضرت آدم علیه السلام برای بشر نبود بلکه برای ملائکه بود لذا این نص کلاً از موضوع راه شناخت حجت برکنار است.
سوال ما اتباع احمد بصری اینست که نص خدا بر آدم علیه السلام برای بشر چه بود؟ و آدم با چه چیزی خلافت خود را بر فرزندانش اثبات کرد؟
●۱٣. شأنیت علم، یعنی اینکه مثلاً ملا احمد نراقی در زمان پدرش در حد مرجعیت است اما به احترام پدر سکوت می کند و بعد از وفات ایشان رساله می دهد. یعنی امام قبلی علم دارد اما بروز نمی دهد تا مجوزش از امام قبلی در هنگام وفات صادر شود. و البته من از این نظریه دفاع نمی کنم.
✎سیّـدمھدےمجـتھدسیستانے
ـ𖢖••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••𖢖
🌀°🌀°🌀°🌀°🌀°🌀°🌀°🌀
#سخنی_با_اتباع_احمد_بصری (۲۷)
احمد می گوید خدا باید از نصش محافظت کند یعنی کسی نتواند به دروغ ادعایش کند.
ولی این شرط من در آوردی است و چنین چیزی لازم نیست، بلکه فقط نباید نص بر مدعی دروغین منطبق باشد. لذا اشکالی ندارد که افراد دروغگو نصی را ادعا کنند که بر آنها منطبق نیست.
درست مثل خود احمد که نه نامش عبد الله بوده و نه مهدی، نه بعد از وفات امام قبلی مدعی نص شده و نه اصلاً حتی سید بودنش ثابت است چه برسد به اینکه فرزند امام زمان باشد.
پس حدیث وصیت بر او منطبق نیست لذا لازم نیست خدا آن را از ادعای احمد حفظ کند و رگ احمد را قبل از ادعای آن بزند.
🔻حال بنگرید مدعی کذاب کیست؟!
🖋سیّـدمہـدےمجـتہـدسیســتانے
🌀°🌀°🌀°🌀°🌀°🌀°🌀°🌀
4_5947513726151169256.ogg
6.76M
◆╭┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
◆│⠂کتاب مهدیان دروغین
◆╰┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
#صوتی
◆ جلسه دوازدهم
❏فصل دوم: مهدویت دروغین از ابتدا تا قرن پنجم
◆جنبش سفیانی سال ۱۹۵
◆صاحب زنج
◆محمد بن قاسم علوی
◆دعوت حلاج
◆ادعای نبوت در سال ۳۰۲
◆نخستین مدعی فرزند امام عسکری علیه السلام
ᯓسیدمهدیمجتهدسیستانی🎤
┄┄┅━⊹༅◆༅⊹━┅┄┄
4_5947513726151169285.ogg
6.48M
ـ𖢖•••••••••••••••••••••••••••••••••••𖢖_
کتاب: اعتبارسنجیاحادیثشیعه
💠جلسه(۴۰)
از دو خط پایانی ص۳۶۳
تا آخر پاراگراف اول ص۳۷۲
ا◥بخش چهارم:
┊واقعیت های حاکم بر
┊اعتبارسنجی احادیث
ا◢
۳. راهکارهای اصحاب در مقابله با غلو
◆الف. رجوع به معصوم جهت دریافت آموزه های صحیح
◆ب. مراجعه به اصحاب مورد اعتماد معصوم
◆ج. عرضه احادیث مشکوک به معصوم
🎙️سیدمهدی مجتهدسیستانی
ـ𖢖•••••••••••••••••••••••••••••••••••𖢖_
𖣔╭━━━━━━━━━━━━━━━━━━
سلام و عرض ادب
تقبل الله خدا قوت
مدتی قبل آقای کهندل در گروه مهدویت خزعلی از شما اسم بردند و دعوت کردند برای مناظره یا کنفرانس در موضوع مهدیین
استاد سید مهدی مجتهد سیستانی:سلام علیڪم. ۱. بنده مناظره با پیغام و پسغام را بی احترامی می دانم. اگر ایشان واقعاً قصد مناظره محترمانه دارند باید مستقیم از شخص مقابل بخواهند. ۲. بنده چگونه می توانم با کسی که دروس حوزوی نخوانده و چیزی از مبانی علمی تفسیر و حدیث نمی داند و حتی اشرافی بر کتب امام خودش ندارد مناظره کنم؟ چون اینقدر پرت است که اصلاً نمی فهمد تو چه می گویی. ۳. کتب حقیر کاملاً در دسترس ایشان است اگر حرفی دارند نقد این کتب را مکتوب نموده برای حقیر بفرستند تا هر چه بافته اند رشته شود. ۴. من مناظرات ایشان را شنیده ام، متاسفانه مانند بقیه اتباع، وقتی کم می آورند حاضر نیستند اعتراف کنند و شروع به توجیهات خنک و پیچاندن مطلب می کنند. ۵. ایشان اگر واقعاً از مناظره، دنبال کشف حقیقت هستند بروند با آقای پور آذر که از دوستان قدیمی شان بودند مناظره کنند. با همه این اوصاف، من حاضر به مناظره حضوری در منزل خودم هستم. 𖣔╰━━━━━━━━━━━━━━━━━━