▼ٰٰ بۘۘسۘۘم ۘۘاۘۘلۘۘلۘۘه ۘۘاۘۘلۘۘرحۘۘمۘۘن ۘۘاۘۘلۘۘرحۘۘیۘۘم ۘۘ▼ٰٰ ╔══✿✵🌸🍃✿═════╗            پــــدر ܩܤرࡅ߲ߊ‌ن                 ╚═════✿✵🌸🍃✿══╝ #پرسش_وپاسخ   #پدرانه 🔴موضوع: مشکل ابیه 🌼❀⊱••━═━⏎ سوال کاربر: سلام علیکم یک سوال ذهن من درگیر کرده، اینکه اگر ما بپذیریم در نسخه خطی در حدیث وصیت، کلمه ابیه اومده نه ابنه، اون وقت چه مشکلی برای پذیرش حدیث وصیت داریم و با چه اعتقادی متعارض میشه؟ 🌸❀⊱••━═━⏎ پاسخ پدر؛ سلام علیڪم طبق نسخه ابیه، حضرت مهدی علیه السلام وصیت را به هنگام وفات به پدرشان امام حسین علیه السلام می دهند که به دنیا رجعت کرده اند و در آن هنگام به عنوان مهدی اول سه نام دارند و این هیچ مشکلی با اعتقاد شیعه ندارد. اما مشکلات درونی این حدیث سر جای خودش هست، از جمله اینکه: ۱. می گويد پیامبر صلی الله علیه و آله در شب وفات کرده اند در حالیکه به اتفاق نظر تمام فرقه های اسلام ایشان در روز وفات نموده اند. ۲. می گويد نام مهدی برای احدی جز امیر المومنین علیه السلام صلاحیت ندارد، در حالیکه مهدی لقب اصلی امام زمان علیه السلام است بلکه در ده حدیث، همه دوازده امام، مهدی خوانده شده اند. ۳. در آن امام دوازدهم علیه السلام مهدی دانسته نشده اند، مگر اینکه قائل به رجعت ایشان هم باشیم که در این صورت باید منکر رجعت پیامبر صلی الله علیه و آله شویم و الا می شوند سیزده تا. ✎سیّـدمھ‌دےمج‌ـتھ‌دسیستانے ๑🌸ღ🍃❈🍃ღ🌸๑

╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮                        #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ♦️ঊঈ═┅─╯ 🔴موضوع: عصر ظهور! ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ سلام علیکم حال شما خوبه استاد گرامی؟ اگر ما در عصر ظهور باشیم چطوری با اینهمه هوش مصنوعی تشخیص بدیم واقعیت آقا را با غیر واقعیت؟ ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ 🖋 سیّــدمہــدےمجــتہـد‌سیســـتانے: سلام علیڪم من هیچگاه نگفتم ما در عصر ظهور هستیم ولی به هر حال وقتی امر خداوند برسد بر امر بشر غالب می شود و چنین نیست که ظهور منجی عالم بشریت بر کسی مشتبه گردد. از جمله در روایات فراوان، تصریح شده قائم امت اسلام به هنگام ظهورش توسط صیحه آسمانی معرفی می شود صیحه ای که همه مردم جهان هر کدام به زبان خود خواهند شنید. ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹

╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮                        #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ♦️ঊঈ═┅─╯ 🔴موضوع: افاضات و جوابات! ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ استاد خوب هستین؟ استاد به یکی از طرفداران احمد گفتم اگر این احمد شما بر حق هست برای من معجزه بیاره یا طبق علمی که داره بگه امشب شام چی میخورم چون حجت خدا بر همه حال آگاهه 👇اینو جواب داد اگه کمی درباره تاریخ ائمه تحقیق میکردی ازین معجزه ها نمیخواستی همون اول گفتم بیش از هشت میلیارد  انسان روی زمین زندگی میکنن که همگی مکلف هستن سید الحمدالحسن رو بشناسن اگر برای تک تک اینا معجزه بیاره عمر انسانها کفاف میده؟ در ضمن آیا مثل سلمان در به در دنبال حجت زمانش بود، بودی؟ میدونی سلمان چقدر مشقت کشید تا به پیامبر برسه؟ آیا در زمان پیامبر همه به پیامبر ایمان آوردن؟ سیداحمدالحسن برای همه ادیان الهی از ادامه دینشون دلیل آورده حتی برای بی خدایان کتاب توهم بی خدایی رو نوشته. آیا همه کتاب های سید احمد الحسن رو خوندی؟ مطمنا اگر غیبگویی راه ایمان بود، به همه کسانی که موکل دارن و غیبگویی میکنن باید ایمان آورد. ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ 🖋 سیّــدمہــدےمجــتہـد‌سیســـتانے: سلام علیڪم نباید چنین درخواستی مطرح می کردید چون وقتی به کسی می گویید معجزه بیاور، چنین تداعی می شود که در حرفها و ادعاهایش هیچ اشکالی نتوانسته اید بکنید و آنقدر آنها محکم بوده که تردید به افتاده اید و فقط اگر یک معجزه نشان دهد ایمان می آورید. احمد بصری اینقدر غلط و اشتباه و تناقض دارد که اصلاً نوبت به این حرفها نمی رسد. ولی به هر حال: ۱. کسی نگفت برای تک تک هشت میلیارد انسان معجزه بیاورد که هیچ پیامبری چنین کاری نکرده و هیچ عاقلی هم چنین درخواستی نداشته، اما می تواند یک معجزه ثابت و مسلّم برای همه هشت میلیارد بیاورد. می تواند؟ نه! چون اجازه ندارد!!! ۲. چرا فقط سلمان را مثال می زنند؟ من می خواهم مثل ابوذر باشم که بدون هیچگونه در به دری و مشقتی، معجزه سخن گفتن گرگ را دید و ایمان آورد و از تمام اتباع احمد هم ایمانش قوی تر و محکم تر بود. ۳. اینکه در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله همه ایمان نیاوردند چه ربطی به معجزه نداشتن احمد دارد؟! بله عده ای معجزه‌ی حق را هم ببیند ایمان نمی آورند اما این دلیل نمی شود که ما هیچ معجزه ای نشان ندهیم. درست مثل اینکه برخی سخن حق را نمی پذیرند پس آیا باید کلاً از گفتن حق، لب فرو ببندیم؟! ۴. احمد که سید نیست چه برسد به الحسن، ولی به هر حال، او از هیچ دینی نتوانسته هیچ دلیلی بیاورد و جز مشتی حرف های پراکنده‌ی دهان پر کن چیزی ارائه نکرده است. در کتاب پر از توهمِ توهم بی خدایی هم جز خلاف قرآن و خلاف روایات و گاهی حتی خلاف علم چیزی به ارمغان نیاورده. ۵. همه کتاب های احمد را بخوانیم؟! بفرمایید خود شما همه کتاب های او را خوانده اید که نسخه اش را برای ما می پیچید؟! نه قطعاً شما اینقدر بیکار و علاف نیستید که پنجاه جلد حرف های پرت و پلای او را خوانده باشید، اما اگر فقط یک کتاب عقائد الاسلام را با دقت خوانده بودید اینقدر غلط از آن در می آوردید که باورش برایتان سخت باشد. ۶. رد کردن اعجاز غیب گویی، رد کردن صریح آیه قرآن است که از جمله معجزات حضرت عیسی علیه السلام را همین غیب گویی دانسته، همچنانکه در صدها حدیث، حجت های الهی برای اثبات خود، غیب گویی کرده و آن را به عنوان معجزه، راه شناخت حجت خدا تلقی کرده اند. آری ثمره گرویدن به یک فرقه باطل، جز این نمی تواند باشد که منکر قرآن و روایات شوید. ۷. و اما غیبگویی هیچکسی پس از دوازده امام حجیت ندارد، زیرا برای امت اسلام هیچ حجتی جز همان دوازده امام نیست، پس هر کس ادعا کند حجت خداست دروغگویی بیش نیست و البته هیچکدام از آن موکل دارها و غیب گوها نه ادعای امامت دارند که لازم باشد ما ایمان بیاوریم و نه شخصیت شان به این ادعای عظیم می خورد که شبهه ای برای انسان عاقل ایجاد کند. در ضمن فرق معجزه با سحر در این هست که فرد تعلیمی ندیده باشد و تمام موکل دارها از تعلیم و تعلم به آن سیاهی رسیده اند. ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹

╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮                        #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ♦️ঊঈ═┅─╯ 🔴موضوع: واحد و متواتر. ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ استاد میشه خبر واحد و خبر متواتر رو توضیح بدین؟ خبر واحد حتی اگر تعداد بالایی باشد ولی یقین حاصل نکند متواتر نیست؟ ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ 🖋 سیّــدمہــدےمجــتہـد‌سیســـتانے: سلام علیڪم خبر واحد در مقابل خبر متواتر است. پس هر خبری که متواتر نباشد، به آن واحد می گویند و البته خود واحد را بر دو قسم می کنند: مستفیض و غیر مستفیض. آنچه بین علما در این باره مشهور است آنکه: خبر واحد ظن آور است خبر مستفیض اطمینان آور است و یک خبر محفوف به قرائن قطعی هم مطرح شده که خیلی روشن نیست. و خبر متواتر قطع آور. متواتر در لغت یعنی پی در پی و در اصطلاح به این معناست که یک حدیث را هر طبقه از راویان، اینقدر نقل کنند که به طور طبیعی، تبانی آنها بر جعل و ساختن آن ممکن نباشد و بدین واسطه، انسان نوعی یقین پیدا می کند واقعاً چنین لفظ یا مضمونی از معصوم صادر شده است. برای متواتر نمی توان عدد مشخص کرد و بسته به موضوعش تفاوت می کند. زیرا برخی موضوعات برای فرقه های باطل همچون غلات، بسیار جذابیت داشته و زمینه جعل در آن پررنگ بوده. مثلاً اهل غلو می گفتند امکان ندارد قرآن از نام علی خالی باشد پس حتماً نام علی در قرآن بوده و عمر حذف کرده، لذا دست اندر کار جعل حدیث درباره تحریف قرآن بودند و کتاب سیاری، مملو از اینگونه اخبار جعلیست. همچنین درباره فضائل اهل بیت علیهم السلام و خدا جلوه دادن آنها یا شریک خدا بودن، یا افراط در ولایت به گونه ای که احکام و‌ پایبندی به واجب و حرام را به شدت کمرنگ کنند، اصرار داشتند و پیوسته از اینگونه احادیث جعل کرده و در شیعه رواج می دادند که متاسفانه به کتاب های مهمی همچون کامل الزیارات هم راه یافته است. یا اسماعیلی ها که اصرار داشتند قائم در قرن سه ظهور کرده و فرزندانی دارد که امامت را پس از او ادامه می دهند، احادیثی در همین باره به صورت دعا یا متن خبری جعل نموده و رواج دادند که مع الاسف برخی از آنها به جامعه شیعه نیز رسوخ کرد. بنابراین به صرف اینکه چند حدیث در یک مطلب وارد شده باشد نمی توان آن را متواتر خواند و باید حتماً ریشه های ورودی این احادیث را به دقت بررسی کرد که از کجا روییده و از چه آبی نوشیده و رشد نموده. در پایان عرض می کنم راه روشن شیعه، همان چیزی است که امام صادق علیه السلام در مقبوله ابن حنظله فرمودند: آنچه نزد اصحابت مورد اتفاق و مشهور است بگیر و آنچه شاذ غیر مشهور است رها کن که در مورد اتفاق مشهور، شکی نیست... و هر کس موارد مشتبه را رها کند از محرمات نجات می یابد و هر آنکه به مشتبهات بچسبد از جایی که نمی فهمد هلاک می شود: اَلْمُجْمِعَ عَلَيْهِ أَصْحَابُكَ فَيُؤْخَذُ بِهِ مِنْ حُكْمِنَا وَ يُتْرَكُ الشَّاذُّ الَّذِي لَيْسَ بِمَشْهُورٍ عِنْدَ أَصْحَابِكَ فَإِنَّ الْمُجْمَعَ عَلَيْهِ لاَ رَيْبَ فِيهِ... فَمَنْ تَرَكَ الشُّبُهَاتِ نَجَا مِنَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ أَخَذَ بِالشُّبُهَاتِ اِرْتَكَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ هَلَكَ مِنْ حَيْثُ لاَ يَعْلَمُهُ. ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹

╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮                        #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ♦️ঊঈ═┅─╯ 🔴موضوع: اول المومنین ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ سلام استاد هر چند سلامت حدیث وصیت خدشه های بسیار زیادی دارد اما با این حال در فراز پایانی این حدیث اول المومنین و اول المقربین رو چطور تعبیر می کنید منظور از این دو کلمه چیست؟ ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ 🖋 سیّــدمہــدےمجــتہـد‌سیســـتانے: سلام علیڪم طبق نسخه ابیه، که اولین مهدی امام حسین علیه السلام است و روایات تصریح کرده ایشان اولین کسی است که در رجعت باز می گردد پس معنای اول المومنین و اول المقربین روشن است. طبق نسخه فاقد فاذا حضرته الوفاة، که مهدی اول، شخص حضرت مهدی علیه السلام هستند که در صدها حدیث، مهدی معرفی شده اند و ایشان اولین مومنین و اولین مقربین است که از ظهور مطلع می گردد زیرا اولین‌ کسی که با ایشان بیعت می کند جبرئیل است. و طبق نسخه واجد فاذا حضرته الوفاة، و فرض اینکه مراد مهدی اول است، اول المومنین و اول المقربین به هر معنایی که باشد باطل است زیرا اصل موضوع امام سیزدهم و مهدی اول باطل می باشد. ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹

╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮                        #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ♦️ঊঈ═┅─╯ 🔴موضوع: دلیل عدم نقل!!! ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ دلایل احتمالی عدم ذکر  حدیث وصیت در دیگر منابع: 1. شرایط سیاسی و تقیه: در دوران کلینی و نعمانی، حکومت عباسیان حساسیت شدیدی روی مسأله مهدویت داشت. برخی احادیث که به‌ صراحت جانشینان امام زمان (عج) را ذکر می‌کردند، ممکن است از ترس خلفا ذکر نشده باشند. 2. انتخاب احادیث بر اساس معیارهای راوی: ممکن است کلینی یا نعمانی این حدیث را معتبر نمی‌ دانستند و از آن استفاده نکردند، اما شیخ طوسی آن را نقل کرده است. 3. از بین رفتن منابع: احتمال دارد که برخی کتب حدیثی که این روایت را داشته‌اند، به مرور زمان از بین رفته باشند و تنها در کتاب شیخ طوسی باقی مانده باشد. 4. نقل گزینشی احادیث: در تدوین کتب حدیثی، هر مؤلف بر اساس سبک و هدف خود احادیث خاصی را انتخاب می‌کرد. شاید این حدیث در منابعی که کلینی و نعمانی از آنها استفاده کردند، نبوده است. ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ 🖋 سیّــدمہــدےمجــتہـد‌سیســـتانے: سلام علیڪم ۱. سخن منحصر در کتاب کلینی و نعمانی نیست، چون این حدیث در هیچ کتاب روایی دیگر ثبت نشده نه فقط کتاب کلینی و نعمانی که با این توجیه، آبرویی برای حدیث وصیت دست و پا کنید. ولی به هر حال، در همان‌ کتاب کافی کمتر از دویست حدیث در مورد مهدویت و شخص حضرت قائم علیه السلام و قیام ایشان و کشتار مخالفان و علائم ظهور و قیام ثبت شده و فقط حدیث وصیت مخالف تقیه بوده؟! همچنین تمام کتاب نعمانی احادیث مهدویت است و حتی احادیثی بر ضد بنی عباس دارد ولی حدیث وصیت مخالف تقیه بوده است؟! بماند که کلینی در زمان وزارت شیعه بوده و نعمانی که اصلاً پسر خواهرش وزیر بوده، آن وقت ترس از چه داشتند که این حدیث را ثبت نکنند؟! بلکه از این بالاتر، حکومت بنی عباس در دوره این دو بزرگوار، کاملاً ضعیف و تحت سیطره حکومت شیعی آل بویه بوده و برای همین توانسته اند تمام عقائد رسمی شیعه را ثبت و رواج دهند و کاملاً بر عکس، در زمان شیخ طوسی این حکومت شیعی منقرض شد و کار بر شیعه سخت آمد تا جایی که کرسی و کتابخانه شیخ طوسی را آتش زدند و ایشان از بغداد به نجف پناه برد. ۲. کلینی و نعمانی گاهی ضعیف ترین احادیث را ثبت کرده اند، احادیثی که کل سندش مجاهیلند، آن وقت به حدیث وصیت که رسیده اند گزینشی رفتار کرده اند؟! بماند که شیخ طوسی نیز محتوای این حدیث را معتبر نمی دانسته، برای همین در دو کتاب اعتقادیش یک کلمه درباره مهدیین ثبت نکرده و تصریح نموده که بعد از ظهور حضرت مهدی علیه السلام رجعت می شود. ولی به هر حال اگر کلینی و نعمانی حدیث را معتبر نمی دانسته اند که این حدیث از هستی ساقط است، چون اضبط المحدثین، مرحوم کلینی بوده و نعمانی هم شاگرد ایشان بوده است. ۳. اینکه لطیفه شد، منابع، بعد از کلینی م ۳۲۹ و نعمانی م ۳۶۰، از بین رفته اند نه قبلش، و اگر قبلش از بین رفته اند پس چطور بعدش در سال ۴۳۷ به دست شیخ طوسی رسیده اند؟!! بماند که حدیث وصیت، نقل شفاهی است و اصلاً منبع کتبی ندارد. ۴. بله اما سر جمع کتب، می شود همه جور سبک و همه جور هدف، در حالیکه حدیث وصیت، در هیچ کتاب حدیثی با هر سبک و هر هدفی وجود ندارد جز کتاب غیبت طوسی که اساساً بر مبنای جدل با هفت امامی ها نوشته شده. آری غریق با دست و پا زدن، نجات نمی یابد، و هر چه از حدیث باطل دفاع کنیم، بیشتر بطلانش هویدا می گردد. ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹

╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮                        #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ♦️ঊঈ═┅─╯ 🔴موضوع: حدیث ابو بصیر. ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ سلام بر استاد گرامی حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ النَّخَعِيُّ عَنْ عَمِّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ النَّوْفَلِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قُلْتُ لِلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّي سَمِعْتُ مِنْ أَبِيكَ ع أَنَّهُ قَالَ يَكُونُ بَعْدَ الْقَائِمِ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً فَقَالَ إِنَّمَا قَالَ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً وَ لَمْ يَقُلْ اثْنَا عَشَرَ إِمَاماً وَ لَكِنَّهُمْ قَوْمٌ مِنْ شِيعَتِنَا يَدْعُونَ النَّاسَ إِلَى مُوَالاتِنَا وَ مَعْرِفَةِ حَقِّنَا. چند سوال درباره این حدیث دارم: ۱- سند این حدیث در چه حدی می باشد نظر اتباع در باره‌ی این حدیث است. ۲- در این حدیث بر فرض صحت، مهدیین در چه مقامی هستند که مردم را به ولایت و معرفت امامان دعوت می کنند؟ اگر انسانهای عادی باشند چرا برای آنها شماره ذکر شده، پس باید جایگاهی داشته باشند. ۳- از آنجا که ابو بصیر آن را از امام پنجم شنیده پس قرینه‌ امام پنجم هم دارد. ۴- چون آنها محصور به گروهی یا قومی شدند پس دلیل بر خاص بودن آنها دارد. ۵ - بنابراین آنها امام هستند اما درک اختلاف مقام آنها بر ما قابل درک نیست. مانند اختلاف مقام امیرالمومنین با پیامبر که نه در درک ماست و نه به اعتقاد دینی ما مربوط می شود. پیشاپیش بابت پاسخ شما استاد گرامی تشکر می کنم ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ 🖋 سیّــدمہــدےمجــتہـد‌سیســـتانے: سلام علیڪم ۱. سند حدیث ضعیف است و از منفردات هفت امامی ها می باشد. ۲. اتباع احمد می گویند امام در اینجا تقیه کرده اند!! نیز می گویند امام نگفتن امام نیستن بلکه فقط گفتن پدرم نفرموده امام هستن!!! ۳. وقتی هیچ مویدی وجود ندارد که ابو بصیر چنین سخنی گفته، نه سخن امام صادق علیه السلام با چنين حدیثی ثابت می شود و نه سخن امام باقر علیه السلام است. بلکه بعید نیست که چون علی بن ابی حمزه واقفی، قائم را امام کاظم علیه السلام می دانسته، این حدیث را جهت رد امامت حضرت رضا علیه السلام جعل کرده باشد که بعد از قائم، امام نداریم صرفاً مهدیین هستند که کارشان فقط دعوت به ولایت است نه دعوت به امامت خود. بماند که آنچه در منابع متعدد از ابوبصیر از امام باقر علیه السلام ثبت شده، دوازده محدث است نه دوازده مهدی، و قید بعد از قائم هم ندارد، که شک ما را نسبت به این نقل بیشتر می کند: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الْبَاقِرَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ: مِنَّا اِثْنَا  عَشَرَ مُحَدَّثاً. غیبت نعمانی عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: كُنْتُ مَعَ أَبِي بَصِيرٍ وَ مَعَنَا مَوْلًى لِأَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ مِنَّا اِثْنَاعَشَرَ مُحَدَّثاً اَلسَّابِعُ مِنْ بَعْدِي وَلَدِيَ اَلْقَائِمُ فَقَامَ إِلَيْهِ أَبُو بَصِيرٍ فَقَالَ أَشْهَدُ أَنِّي سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُهُ مُنْذُ أَرْبَعِينَ سَنَةً. غیبت نعمانی در حدیث دوم که اتفاقا همان ابن ابی حمزه از ابو بصیر نقل نموده، هم لفظ محدثاً دارد و هم اینکه قائم را هفتمین فرزند امام باقر علیه السلام دانسته است. ۴و۵. وقتی حدیث تصریح فرموده که آنها امام نیستند و فقط قومی از شیعیان ما هستند، می شوند شیعه خاص که منصبی ندارند و بیان عدد تنها وقتی چیزی را اثبات می کند که انشا شده باشد نه اِخبار. یعنی اگر خداوند آنها را دوازده نفر قرار داده اند شبهه منصب پیدا می کنند نه اگر فقط خبر داده باشند. مثل ۳۱۳ یار خاص حضرت مهدی علیه السلام که ذکر عدد ایشان، امامت آنها را نمی رساند، مثل اصحاب کهف، مثل نقبای بنی اسرائیل، مثل اسباط حضرت یعقوب علیه السلام، مثل اسباط حضرت موسی علیه السلام که هیچ کدام از اینها منصب الهی نداشتند. ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹

╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮                        #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ♦️ঊঈ═┅─╯ 🔴موضوع: تکلم به زبان ها. ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ من تمام روایات رو مطالعه نکردم ولی اینکه در روایات گفته شده امام به عنوان حجت بر مردم به تمام زبان‌ها علم داره، اطلاع دارم، اما وقتی با شخصیتی که قرآن از پیامبر اسلام معرفی میکنه متعارض هست، طبیعتا قابل پذیرش نیستن، من نمیگم ممکن نیست یک امام الهی به زبان‌های گوناگون تکلم کنه، بلکه میگم ویژگی امامت نیست چون اگر باشه باید پیامبر اسلام چنین توانی بروز داده باشه. ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ 🖋 سیّــدمہــدےمجــتہـد‌سیســـتانے: سلام علیڪم همین که تمام روایات این موضوع را مطالعه نکرده اید باعث شده به این نتیجه اشتباه برسید. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فقط یک راه برای به دست آوردن علم صحیح نبوی معرفی کردند: انا مدینة العلم و علی بابها فمن اراد العلم فلیات من بابها و تنها یک معیار برای گمراه نشدن تا روز قیامت قرار دادند: انی مخلف فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا. بنا بر این، کسی که نگاهش را فقط به قرآن بدوزد و توضیحات اهل بیت علیهم السلام را نادیده بگیرد، کاملاً در بستر گمراهی قرار دارد همانگونه که اشاعره و وهابیت از همین قرآن عقیده جبر، عقیده جسمانی بودن، و انکار حسن و قبح عقلی را استنباط می کنند و قرآنیونِ مثلاً شیعه، عدم عصمت انبیا، عدم وجود امامت و عدم وجود حضرت مهدی علیه السلام را به دست آورده اند!!! و روشنفکرانی، عدم وجوب نماز، عدم وجوب یک‌ماه روزه و عدم شکستن نماز مسافر را ابراز کرده اند!!! همچنانکه اهل غلو، با کنار گذاشتن قرآن و حصر نگاه خود در روایات، و البته انکار علم بسیار با اهمیت رجال، خدا و رب بودن اهل بیت علیهم السلام و کفایت ولایت در توجیه انجام هر رذالت را نتیجه گرفتند. حال ما برای موضوع مورد بحث، به سراغ قرآن می رویم و می بینیم حضرت عیسی علیه السلام در سن دو روزگی در گهواره به زبان فصیح و بلیغ، سخن نبوی می گوید: انی عبد الله آتانی الکتاب... و می بینیم حضرت سلیمان علیه السلام تصریح می کند عُلّمنا منطق الطیر و می بینیم حضرت موسی علیه السلام مستقیماً با خداوند سخن می گوید و جواب می شنود و به مقام کلیم الله نائل می گردد و می بینیم ابراهیم علیه السلام به صورت رسمی با فرشتگان و فرشتگان با او در منزلش گفتگو می کنند. از این آیات به خوبی بر می آید که وقتی انبیا توانایی سخن از مهد را دارند وقتی توانایی فهم سخن پرندگان را دارند وقتی توانایی فهم سخن فرشتگان را دارند وقتی توانایی فهم سخن مستقیم خداوند عالم را دارند اینکه توانایی فهم سخن انسان ها را داشته باشند، هیچ دور از ذهن نیست و نه مخالفتی با عقل و نه مخالفتی با قرآن دارد. ممکن است بگویید قرآن هر کدام از این موارد را برای یکی انبیا معرفی کرده نه برای تک تکشان. باشد. اما احادیث تصریح کرده اند همه آنچه انبیای گذشته داشته اند اهل بیت علیهم السلام یکجا دارند. بماند که در خصوص فهم لغات و زبان ها، روایات فراوان داریم که جایی برای اما و اگر و تردید و تأویل باقی نمی گذارد. و اینکه شخصیت پیامبر صلی الله علیه و آله در قرآن، عادی است. اما همین شخصیت عادی، با اشاره انگشت، شق القمر نموده، و از بس معجزات مختلف نشان داده که هر وقت نشانه ای می آورد می گفتند: سحرٌ مستمر. پس عادی بودن جسم پیامبر صلی الله علیه و آله ارتباطی با معجزه داشتن و انجام تکلیف رسالت جهانی ندارد. و اما اینکه حدیث معارض با قرآن، کنار گذاشته می شود، این در خبر واحد است نه خبر متواتر، که خود این تواتر، روشن می کند ما در برداشت مان از قرآن اشتباه کرده ایم، چون امکان ندارد سخن اهل بیت علیهم السلام با سخن قرآن دو تا باشد که فرمودند: لا یفارقهم القرآن و لا یفارقونه حتی یردوا علیّ الحوض. و اما این سخن شما که: "من میگم ویژگی امام نیست"، در حالیکه حدیث متواتر می گوید هست، جایگاهی ندارد. و اینکه اگر چنین توانی داشتند باید بروز می دادند، اولاً قدرت داشتن با بروز دادن آن‌ تلازمی ندارد و این حجت خداست که می داند کجا چه چیزی را بروز دهد. همان علی علیه السلام که روزی درب خیبر را از جا کند، روز دگر... آه روز دگر با طنابی دور گردنش، او را به سمت مسجد می کشیدند در حالیکه درب خانه اش سوخته بود و دختر پیامبرش جلوی چشمانش روی زمین افتاده بود. ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹

╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮                        #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ♦️ঊঈ═┅─╯ 🔴موضوع: امام و پیامبر!!! ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ سلام استاد اتباع میگن چون حضرت ابراهیم ع ابتدا نبوت داشتند سپس امامت، در نتیجه ائمه هم که امامت دارند باید دارای مقام نبوت هم باشند. ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ 🖋 سیّــدمہــدےمجــتہـد‌سیســـتانے: سلام علیڪم این دقیقاً سخن وهابیت است که گمان کرده اند چون امامت مبتنی بر نبوت است پس امامتی بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله نیست چون ایشان خاتم النبیین هستند. این در حالیست که رسول خدا صلی الله علیه و آله در عین اینکه تصریح نمودند پس از من امامت ادامه دارد و تعداد و افرادش را مشخص نمودند در حدیث منزلت تصریح نمودند الا انه لا نبی بعدی. ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ ممنونم پاسخ این شبهه رو چطور بدیم که نبوتی که ائمه دارند یک مرتبه پایین تر از نبوت پیامبر است. از ادعای احمد در کتاب جواب المنیر درباره توجیه اقتدای عیسی ع به حضرت مهدی علیه السلام میشه این رو فهمید؟ ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ پاسخ این هست که اولاً تشکیکی بودن نبوت، صرف یک ادعاست که مستندی از اهل بیت علیهم السلام ندارد ثانیاً نبوت، به صورت مطلق، از امامان علیهم السلام نفی شده است پس قید زدن آن به نوعی اجتهاد در مقابل نص است. ثالثاً نبوت پایین تر که افضلیت نمی آورد تا مجوز اقتدای عیسی علیه السلام شود. رابعاً اگر طبق آیه امامت ابراهیم، شرط امامت، نبوت است، پس رتبه اش همان رتبه ایست که انبیا داشته اند و رتبه کمتر از آن، نمی تواند مجوز امامت باشد. ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹

╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮                        #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ♦️ঊঈ═┅─╯ 🔴موضوع: ماه ها عوض شد!!! ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ سلام خوب هستین؟ استاد چطور میشه جواب صاحب این نظر رو داد؟ 👇 ما بارها گفته ایم ترتیب صحیح نام ماه های قمری در تقویم را جابجا نموده اند و تحریف شده است. پس شما حتی اگر بر فرض بدانید امروز چندشنبه است و چه تاریخی هستیم باز هم نمیدانید فردا و پس فردا چه روزی میباشد، زیرا سرعت گذر واقعی زمان با آنچه میبینید متفاوت است در نتیجه وقتی شما نمیدانید چه ماه و تاریخی هستیم پس نمیتوانید بفهمید آن ماه رجبی که زمان خروج سفیانی میباشد کِی هست. نمیتوانید بفهمید 23 رمضان چه روزیست تا منتظر شنیدن صیحه آسمانی (صدای حضرت جبرئیل) باشید. نمیتوانید متوجه روز عاشورا که قیام حضرت مهدی عج است شوید.پس همه چیز ناگهانیست و با حساب کتاب شما تفاوت دارد. ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ 🖋 سیّــدمہــدےمجــتہـد‌سیســـتانے: سلام علیڪم سلامت باشین. جواب خیلی راحت است: ۱. وقتی امامها علیهم السلام زمان نشانه های حتمی ظهور را بیان کرده اند یا می دانستند قرار است بعدها جای ماه ها تغییر داده شود و باز این زمان ها را گفتند، که در این صورت معاذ الله کار بیهوده ای کرده اند، و یا نمی دانستند که پس امام نبودند. ۲. اگر این امکان برای سردمداران جامعه اسلامی وجود داشته که بتوانند جای ماه ها را عوض کنند، ماه هایی که نه فقط در جامعه اسلامی با آن‌ پهناوری از سر آسیا تا ته افریقا، که در تمام دنیا کاملاً مورد شناخت و معین و روشن بوده و تک تک آحاد مردم جامعه از آن با خبر بوده اند، پس بسیار بیشتر از آن توان این را داشته اند که خود روایات را تغییر دهند، روایاتی که عموم مردم جامعه به علت بی سوادی یا بی دغدغگی از مفاد آنها بی اطلاع بوده اند. ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹

╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮                        #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ♦️ঊঈ═┅─╯ 🔴موضوع: اختلاف در روز. ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ سلام هر ساله در مورد اول ماه رمضان اختلافی رخ می دهد و یکی می گوید امروز و یکی می گوید فرداست. با این اختلافات چطور میشه صیحه آسمانی که خداوند وعده داده در شب ۲۳ رمضان واقع میشه رو تشخیص دهیم؟ ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ 🖋 سیّــدمہــدےمجــتہـد‌سیســـتانے: سلام علیڪم اولاً اختلاف در ابتدای رمضان، همیشگی نیست و گاهی اتفاق افتاده که به علت شرایط خوب جوّی و محل استقرار ماه، در رویت هلال اتفاق نظر داشته اند. پس هیچ بُعدی ندارد که در سال ظهور نیز ماه مبارک رمضان بدون اختلاف شروع شود. ثانیاً صیحه، یک علامت آسمانی جهانی است و در بند تشخیص ۲۳ ماه رمضان توسط ما نیست. در نتیجه وقتی به صورت جهانی زده شد روشن است که بیست و سوم ماه هست حتی اگر برخی آن روز را ۲۲ یا ۲۴ گمان می کرده اند. ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹

╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮                        #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ♦️ঊঈ═┅─╯ 🔴موضوع: معجزه راه شناخت؟ ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ سلام علیکم معجزه راه شناخت حجت الهی ست یا موید نص؟ اگر میشه اثبات کنید ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ 🖋 سیّــدمہــدےمجــتہـد‌سیســـتانے: سلام علیڪم ابتدا یک سوال ساده می پرسم: اگر پیامبری به سوی قومی فرستاده شود که خدا را قبول ندارند آیا معقول است آن پیامبر بگوید من پیامبرم چون یک پیامبر دیگر گفته است؟! اگر همین یک نکته را متوجه شویم برای مان روشن است که معجزه نیز راه شناخت حجت خداست. ولی به هر حال این تصریح آیه قرآن است که خداوند در همان لحظه که به حضرت موسی علیه السلام رسالت دادند دو معجزه بزرگ هم دادند و گفتند به سوی فرعون برو همچنین بینه را در مورد حضرت صالح علیه السلام، همان معجزه شتر معرفی می کنند. نیز حضرت عیسی علیه السلام را با معجزات متعددی فرستادند که ایشان به آنها در قرآن استناد کرده است. همانگونه که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را با معجزه قرآن فرستادند و فرمودند اگر جن و انس جمع شوند تا مثل این قرآن را بیاورند نمی توانند، برای همین فرمودند: "قل کفی بالله شهیدا بینی و بینکم". آری خدایی که معجزه قرآن را در اختیار تو قرار داده، بهترین شاهد صدق نبوت تو هست. و اما در احادیث، موارد بسیار زیادی است که اهل بیت علیهم السلام معجزه را راه شناخت حجت خدا معرفی کرده اند از جمله حدیث امام صادق علیه السلام که درباره حکمت اعطای معجزه به انبیا و ائمه فرمودند: تا صدق مدعی صادق از کذب مدعی دروغین شناخته شود. به علاوه برای امام ویژگی های متعددی بیان نمودند که با آن بتوان مدعی کذاب را به راحتی تشخیص داد از جمله قدرت تکلم به زبان های مختلف که امام کاظم علیه السلام فرمودند هر کس اینها را نداشت امام نیست. ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹