eitaa logo
احمد الحسن باطل شد
179 دنبال‌کننده
421 عکس
184 ویدیو
106 فایل
روشنگری درباره جریان احمد الحسن
مشاهده در ایتا
دانلود
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ هـ: این حدیث تصریح می کند: (خدا برای او شرق و غرب را فتح می کند): «يَفْتَحُ اللَّهُ عَلَيْهِ شَرْقَ الْأَرْضِ وَ غَرْبَهَا»، و: (او به روش سلیمان پسر داود (علیهما السلام) رفتار می کند): «يَسِيرُ بِسِيرَةِ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ)»، و: (او خورشید و ماه را می خواند و آن دو اجابتش می کنند): «يَدْعُو الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ فَيُجِيبَانِهِ»، و: (زمین در زیر پای او پیچیده می شود): «تُطْوَى لَهُ الْأَرْضُ»، و مدعی خودش یقین دارد که تا وقتی دنیا باقی است حتی یکی از این کارها را هم نمی تواند انجام دهد! اینها همه به کنار، یکی از راه های فهم صحت روایت، تطبیق محتوای آن با واقعیت خارجی است. مثلاً اگر یک روایت با سند صحیح بگوید هر خوابی مومن می بیند صادقه است، خوب ما که از بیرون می دانیم همه خوابهای مومن صادقه نیست و اتفاقاً خواب صادقه خیلی کم پیش می آید. در نتیجه یا باید اطلاق روایت را کنار بگذاریم و بگوییم منظور همه خوابهای مومن نبوده، یا باید در موضوع تصرف کنیم و بگوییم منظور هر مومنی نیست بلکه خالص ترین مومنان مرادند، و یا باید روایت را کنار بگذاریم چون با واقعیت بیرون تطبیق ندارد. در مورد علما نیز همین گونه است. شیعه دهها هزار عالِم در اقصی نقاط جهان دارد و زندگی خیلی از اینها پیش روی ماست و می بینیم که چگونه زاهدانه و متقیانه زندگی می کنند. پس چطور می شود نسبت به همه آنها حکم کنیم که فاسق و کذابند فقط بخاطر اینکه چند حدیث در مذمت علما آمده است؟! نه، بلکه باید واقعیت خارجی را از نزدیک دید تا فهمید مراد آن احادیث چه بوده؟ آیا فقهای اهل سنت بعد از خروج و اثبات قائمیت نبوده اند؟ توضیح آنکه: طبق روایات فراوان، قائم آل محمد امام دوازدهم علیه السلام است که بین ظهور تا قیامش فقط سه ماه و اندی فاصله می باشد لذا عموم مردم ایشان را بعد از خروج و ثابت شدن قائمیت شان می شناسند، در نتیجه فقهایی که بعد از اثبات قائمیت او با وی به مخالفت بر می خیزند فاسق و کذابند. حال آیا این علما و فقها از شیعه اند؟ حتی یک حدیث در این باره نداریم بلکه دو حدیث آوردیم که سخن از فقهای زیدیه و بتریه می زد، و حدیث دیگری سخن از کسانی می زند که شعارشان خوانخواهی عثمان است[7]، و با توجه به این احادیث در می یابیم مراد فقها و علمای شیعه نیست چون آنها پیوسته حامی و حافظ مذهب شیعه و منتظر قائم موعود علیه السلام بوده اند. [1] . دلائل الإمامة ص455-456 [2] . عقائد الإسلام ص301 [3] . دلائل الإمامة ص455-456 [4] . فرق الشیعة ص13 [5] . الهداية الكبرى ص403-404 [6] . الغيبة للنعماني ص189 ح44 [7] . الغیبة للطوسی ص475 ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ (۴)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮                        ╰─┅═ঊঈ♦️ঊঈ═┅─╯ 🔴موضوع: حدیث سیزده وصی! ⊹━━❁ ❁━━⊹ سلام استاد منظور این حدیث چیست؟ أَلاَ وَ إِنَّ اللهَ نَظَرَ إِلَى أَهْلِ الْأَرْضِ نَظْرَةً فَاخْتَارَ مِنْهُمْ رَجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَنَا فَبَعَثَنِي رَسُولاً وَ نَبِيّاً وَ الْآخَرُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ أَوْحَى إِلَيَّ أَنْ أَتَّخِذَهُ أَخاً وَ خَلِيلاً وَ وَزِيراً وَ وَصِيّاً وَ خَلِيفَةً أَلاَ وَ إِنَّهُ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي مَنْ وَالاَهُ وَالاَهُ اللهُ وَ مَنْ عَادَاهُ عَادَاهُ اللهُ لاَ يُحِبُّهُ إِلاَّ مُؤْمِنٌ وَ لاَ يُبْغِضُهُ إِلاَّ كَافِرٌ هُوَ زِرُّ الْأَرْضِ بَعْدِي وَ سَكَنِهَا وَ هُوَ كَلِمَةُ اللهِ التَّقْوَى وَ عُرْوَتُهُ الْوُثْقَى يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللّٰهِ بِأَفْوٰاهِهِمْ -... وَ اللّٰهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكٰافِرُونَ أَلاَ وَ إِنَّ اللهَ نَظَرَ نَظْرَةً ثَانِيَةً فَاخْتَارَ بَعْدَنَا اِثْنَيْ عَشَرَ وَصِيّاً مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَجَعَلَهُمْ خِيَارَ أُمَّتِي وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ ⊹━━❁ ❁━━⊹ 🖋 سیّــدمہــدےمجــتہـد‌سیســـتانے: سلام علیڪم چهار نکته بیان‌ می کنم: ۱. محقق کتاب در مقدمه ج۱ ص۱۸۱ ذکر کرده که در بعضی نسخه ها بعدی دارد نه بعدنا، یعنی بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله دوازده نفر هستند. ۲. محقق کتاب ذکر کرده که عین همین حدیث در شماره ۱۴ ج۲ ص۶۸۶-۶۸۷ اینگونه ثبت شده: ان الله نظر نظرة ثالثة فاختار منهم بعدی اثنی عشر وصیا من اهل بیتی و هم خیار امتی... اول الائمة علیّ خیرهم ثم ابنی الحسن ثم ابنی الحسین ثم تسعة من ولد الحسین. ۳. کسی که نصوص کتاب سلیم بر تعداد ائمه علیهم السلام را از اول تا آخر مطالعه کند کاملاً برایش روشن می شود که کل کتاب بر تعداد دوازده امام و وصی تاکید دارد نه بیشتر، پس اگر بعضی متن های آن خلاف این را رساند مشخص است به خاطر خطای نسخه برداران درست ثبت نشده است. ۴. بر فرض که همین متن صحیح باشد، جمله اول درباره انتخاب حضرت علی علیه السلام به عنوان وصی در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و آله سخن می گوید و جمله دوم درباره انتخاب دوازده نفر به عنوان وصی بعد از وفات ایشان. و الحمد لله رب العالمین ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹
آقا جان، فدایتان شوم
audio_2024-06-29_17-51-40.ogg
15.45M
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ ╣◆کنفرانس ستیزه ╣◆جلسه ۲۶ ╣◆ادامه گفتار سوم: ستیزه با علما ╣◆سخن دوم: جایگاه علمای آخر الزمان ◆حدیث دوم ◆حدیث سوم ◆حدیث چهارم ◆حدیث پنجم ◆حدیث ششم ✎سیّـدمھ‌دےمج‌ـتھ‌دسیستانے ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ حدیث دوم) پیامبر صلی الله علیه و آله خطاب به عبد الله بن مسعود: «ای فرزند مسعود زمانی بر مردم بیاید كه: صبر كننده بر دينش چون کسی است که آتش در دست گرفته، مگر كسى گرگ باشد و گر نه گرگها مى‏خورندش. ای پسر مسعود، علماء و فقهای آنها خائن و فاجرند آنها بدترين خلق خدايند، و همچنين پيروان ايشان و كسانى كه به نزد آنها مى ‏روند، و از ايشان جواب مى‏ گيرند و به آنها محبت مى ‏ورزند و با آنها مجالست و مشورت مى ‏نمايند آنها بدترین خلق خدا هستند که داخل جهنم شان می کند... آنها از من بیزارند و من هم از آنها بیزار هستم... ایشان ذلیل ترین امتم در دنیای شان هستند؛ قسم به کسی که مرا به حق مبعوث نمود یقیناً خدا آنها را به زمین فرو خواهد برد و به شکل بوزینه و خوک مسخشان خواهد نمود. پس پيغمبر به گريه افتاد و ما از گريه ‏اش به گريه افتاديم، پرسيديم: يا رسول الله چرا مى‏ گرييد؟ فرمود: دلم بر اشقياء مي سوزد كه خداوند مي فرمايد: "آن هنگام كه ناله و فريادشان را بشنوى و نتوانند فرار کنند بلكه دستگير شوند" یعنی علماء و فقها».[1] احمد بصری به این حدیث که کلاً بدون هیچ سندی ثبت شده، تحت عنوان فقهای آخر الزمان تمسک کرده تا فسق و فجور و کفر همه فقهای عصر حاضر را ثابت کند![2] غافل از آنکه: اولاً در این حدیث هیچ اشاره ای به آخر الزمان نشده و ممکن است دوره بنی امیه یا بنی عباس یا یکی از دوره های سیاه گذشته را در نظر داشته است. ثانیاً ممکن است مراد فقهای درباری باشند که دینشان را به دنیای شان فروخته و مطابق میل خلیفه فتوا می دادند و حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام می کردند نه فقهای شیعه که پیوسته بیزار از دستگاه خلافت و بری از صفات فقهای آنها بوده اند. ثالثاً در این حدیث چیزهایی بیان شده که اصلاً منطبق بر فقهای شیعه نیست یا برای شان اتفاق نیفتاده، مثل اینکه گفته آنها ذلیل ترین افراد امت در دنیا هستند حال آنکه فقهای شیعه عزیزترین شخص در میان جامعه شیعه می باشند، یا گفته آنها از پیامبر بیزارند حال آنکه همانها تنها مبلّغ و مروج و مسبب عشق و علاقه شیعه به پیامبر و خاندان ایشان می باشند، یا گفته آنها خسف و مسخ می شوند در حالیکه برای هیچکدام از آنها چنین چیزی رخ نداده است. اما فهم احمد بصری از این مطالب قاصر است چون او به دنبال این نیست که از احادیث صحیح برای اثبات عقاید صحیح استفاده کند بلکه به دنبال اینست که برای حرف های باطل خود مویداتی از اینگونه روایاتِ بدون سند یافت کند، هر چند سند و محتوای حدیث قابل قبول نباشد. حدیث سوم) امام صادق علیه السلام: «قائم در پيكار خود با چيزى مواجه می شود كه رسول خدا با آن روبرو نگرديد، رسول خدا در حالى به سوى مردم‏ آمد كه آنها بتهاى سنگى و چوبهاى تراشيده را پرستش مى ‏كردند، ولى قائم، عليه او خروج مى‏ كنند و كتاب خدا را بر ضد وی تأويل مى ‏برند و به استناد همان تأويل با او می جنگند».[3] مدعی مذکور به این حدیث مرسل برای ادعای باطل خویش استدلال نموده[4]، غافل از آنکه در این حدیث هیچ سخنی از فقها خصوصاً فقهای شیعه ذکر نشده، بلکه طبق اولین حدیثی که آوردیم کسانیکه با او می جنگند از فرقه های منحرف می باشند. حدیث چهارم) امیر المومنین علیه السلام خطاب به مالک بن ضمره: «اى مالك بن ضمره چگونه خواهى بود هنگامى كه شيعه، اين چنين - و انگشتهايش را در ميان يكديگر كرد و درهم و برهم نمود - با هم اختلاف كنند؟ عرض كرد: يا امير المومنين در چنين زمانی خيرى وجود نخواهد داشت. فرمود: اى مالك همه خير در آن هنگام است، در آن هنگام قائم‏ ما قيام مي كند و هفتاد نفر را كه بر خدا و رسول دروغ مى ‏بندند پيش مي كِشد و آنها را مي كُشد سپس خداوند همه آنان را بر محور يك امر گرد مى ‏آورد».[5] و ما هر چه فکر می کنیم کیفیت استدلال احمد بصری به این حدیث مجهول[6] را متوجه نمی شویم! اینکه قائم علیه السلام هفتاد نفر از دروغ زنان به خدا و رسول خدا را می کشد چه ارتباطی با این دارد که همه فقهای شیعه در آخر الزمان فاسق و فاجر و کافرند؟! آیا نمی شود تمام آن هفتاد نفرِ دروغزن از فرقه های باطلی باشند که منکر ولایت امیر المومنین بوده و به دروغ ادعا دارند خدا و پیامبر، خلیفه ای برای هدایت امت تعیین نکرده اند؟ حدیث پنجم) ابن عباس گوید: «رسول خدا فرمود: چون به سوی پروردگار به معراج برده شدم ... گفتم: خدایا و سرورم این کی خواهد بود؟ خداى عز و جل به من وحى كرد: آنگاه كه دانش برداشته شود و نادانى آشكار گردد، قاريان فراوان باشند و عمل به قرآن كم گردد، كشتار زياد شود و فقهای هدایتگر كم شوند و فقهای گمراهی و خائنين بسيار شوند ...».[7] ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ 👇👇👇👇👇(۱)
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ این مدعی دروغین به این سخن مرفوعِ مجهول که از اهل بیت نرسیده، تحت عنوان فقهای آخر الزمان استناد نموده[8]، غافل از آنکه طبق تصریح حدیث مذکور، اینگونه نیست که در آن زمان هیچ فقیهی هدایتگر نباشد بلکه: «فقهای هدایتگر كم شوند»، و ما جماعت شیعه تابع همان فقهای هدایتگر هستیم. حدیث ششم) امام باقر علیه السلام: «در آخر الزمان گروهی خواهند بود که در میان آنها عده ای ریاکار تبعیت می شوند، همانها که اظهار زهد و عبادت می کنند در حالیکه کم سن و نادانند، امر به معروف و نهی از منکر را واجب نمی دانند مگر جایی که ایمن از ضرر (غیر رافع تکلیف)[9] باشند، پیوسته برای خودشان دنبال فرار از تکلیف و عذرتراشی هستند، دنبال لغزشهای علما و خرابی عملشان می باشند، در صورتی به نماز و روزه رو می آورند که در جان و مال ضرری متوجهشان نباشد و الا اگر نماز و سایر اعمالشان ضرری به اموال و بدنهای شان بزند حتماً آنها را کنار می گذارند همانگونه که بالاترین و شریف ترین واجبات را رها نمودند: امر به معروف و نهی از منکر واجبی عظیم است که به واسطه آن واجبات (دیگر) اقامه می شود. در این هنگام است که خشم خدا عز و جل بر آنها کامل می شود و با عِقابش آنها را در بر می گیرد پس نیکان در سرزمین بدها و کوچکان در خانه بزرگان هلاک می گردند».[10] مدعی بصری به این حدیث مرسلِ مجهول استناد جسته[11] و آن را اینگونه ترجمه نموده: "از لغزشهای علما و فساد عمل آنان پیروی می کنند"[12]، در حالیکه اصلاً نفهمیده این روایت چه می گوید! این روایت می گوید: عده ای ریاکارِ منافقِ بی خردِ فراری از تکالیف، دنبال این راه می افتند که اشتباهاتی از علما پیدا کنند[13] و با تمسک به آن، عمل فاسد خود را انجام دهند، مثل اینکه همه علما گفته اند دختر 9 ساله مکلف می شود و یکی به اشتباه گفته 13 ساله مکلف می شوند و آنها بروند از همو پیروی کنند تا بتوانند با دختران زیر سیزده سال راحت باشند! درست مثل کسانی که دنبال آیات متشابه می روند تا با تفسیر باطل از آنها، برای عمل فاسد خود توجیه بیاورند. و این برداشت کاملاً با اوصاف چنین افرادی سازگار است، زیرا کسی که طبق تصریح این حدیث، ریاکار و بی خرد و فراری از تکلیف و دنبال عذرتراشی است، از تقلید و علما هم فراری می باشد و هیچوقت نمی رود از علما تقلید کند بلکه خودش در زمره کسانی قرار می گیرد که مخالف علمایند. نیز برداشت دیگری هم شده و آن اینکه: دنبال اشتباهات علما می گردند تا با به رخ کشیدن آنها در چشم مردم، ایشان را فاسد العمل معرفی کنند و مردم را از گرد آنها پراکنده نمایند. البته در بسیاری از نسخه ها به جای «عملشان» آمده: «علمشان»[14] که در این صورت معنا این می شود: دنبال اشتباهات علما می گردند تا علم آنها را فاسد جلوه دهند[15]. یعنی از آنجا که هیچ عالمی معصوم نیست و ممکن است اشتباهات علمی داشته باشد، عده ای از خدا بی خبر، برای اینکه به گمان خویش، آبروی علما را ببرند و مردم را از گرد ایشان پراکنده کنند در میان کتب و سخنرانی آنها دنبال اشتباهات ایشان می گردند تا با جمع آوری آنها و ترویج شان در میان مردم، چنین جلوه دهند که علمای شما بی سواد و نادان اند؛ درست عین کاری که پیروان احمد بصری انجام می دهند. در نتیجه این حدیث نه تنها به نفع احمد نیست که کاملاً بر ضد او می باشد. [1] . مکارم الأخلاق 450-451 [2] . عقائد الإسلام ص311-301 [3]. الغیبة للنعمانی ص297 ح3 [4] . عقائد الإسلام ص299 [5] . الغیبة للنعمانی ص206 ح11 [6] . عقائد الإسلام ص298-299 [7] . کمال الدین ج1 ص252 [8] . عقائد الإسلام ص298 [9] . الوافی ج15 ص170 [10] . الکافی ج5 ص55-56 ح1 [11] . عقائد الإسلام ص297 [12] . عقاید اسلام، ترجمه مکتب نجف، ص296 [13] . مرآة العقول ج18 ص400 [14] . الکافی (ط – دار الحدیث) ج9 ص482 هامش 8 [15] . ملاذ الأخیار ج9 ص477 ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ (۲)
آقا جان برگرد
audio_2024-06-29_17-52-39.ogg
13.85M
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ ╣◆کنفرانس ستیزه ╣◆جلسه ۲۷ ╣◆ادامه گفتار سوم: ستیزه با علما ╣◆سخن دوم: جایگاه علمای آخر الزمان ◆حدیث هفتم ◆حدیث هشتم ◆حدیث نهم ◆حدیث دهم ✎سیّـدمھ‌دےمج‌ـتھ‌دسیستانے ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ حدیث هفتم) حضرت علی علیه علیه السلام: «به زودی بعد از من زمانی بر شما فرا رسد که در آن زمان چیزی مخفی تر از حقّ و آشکارتر از باطل و نیز چیزی بیشتر از دروغ بستن بر خدای متعال و پیامبرش نباشد، نزد مردم آن دوران کالایی بی ارزشتر از کتاب خدا نیست اگر آنطور که باید تلاوت شود، و باز چیزی پرفروش تر و گران قیمت تر از کتاب خدا نیست اگر از مواضعش تحریف شود. در میان بندگان و سرزمین ها چیزی ناشناخته تر از معروف (احکام الهی) و شناخته شده تر از منکر (زشتی ها و گناهان) وجود ندارد و در آن شهرها هیچ کار هرزه ای زشت تر و هیچ کیفری زجرآورتر از هدایت به هنگام گمراهی در آن زمان نیست، چونکه حاملان کتاب خدا آن را کناری انداخته اند و حافظانش آن را به فراموشی سپرده اند تا جایی که هواهای دل، آنها را به دنبال خود کشاند و این روش را از پدران به ارث بردند و به دروغ و از روی تکذیب، دست به تحریف کتاب خدا زدند و آن را به قیمت ناچیزی فروختند و نسبت به آن بی رغبت بودند. در آن زمان کتاب خدا و اهل کتاب خدا مطرود و رانده شده اند و هر دو رفیقان یک راهند که کسی پناهشان ندهد و چه خوب رفیقانی هستند، خوشا به آن دو و آنچه انجام می دهند. در آن زمان کتاب خدا و اهل کتاب خدا به ظاهر در میان مردم هستند ولی در واقع در میان آنها و با آنها نبوده و همراه شان نیستند چون گمراهی با هدایت همراهی نمی کند هر چند یک جا جمع شوند، این قوم بر جدایی اجتماع کرده اند و از جماعت پراکنده شده اند. کسانی متولی امرشان و امر دینشان شده اند که در میان آنها به مکر و منکر و رشوه و قتل رفتار می کنند گویی ایشان امامان کتابند نه اینکه کتاب امام آنها باشد، نزد آنها چیزی از حقّ جز نامش باقی نمانده، از کتاب خدا چیزی جز خط و نوشته اش نمی شناسند، می بینی کسی به خاطر آنچه از حکمت های قرآن شنیده داخل دین می شود اما هنوز درست ننشسته از دین خارج می گردد و از دین یک پادشاه به دین پادشاه دیگر در می آید و از ولایت یک پادشاه به ولایت دیگری و از طاعت یک پادشاه به دیگری و از تعهدات یک پادشاه به تعهدات پادشاه دیگر ...».[1] اما عجیب اینکه در این حدیث نه حرفی از آخر الزمان زده شده و نه سخنی از فقها به میان آمده، بلکه با توجه به اینکه حضرت می فرمایند: «به زودی بعد از من زمانی بر شما فرا رسد ...» روشن است زمانی طولانی را در نظر ندارند، برای همین علامه مجلسی در شرح آن نوشته: «یعنی زمان بنی امیه و بنی عباس که لعنت خدا بر ایشان باد».[2] با این وجود، چگونه احمد بصری به این حدیث برای اثبات کفر و فسق فقهای آخر الزمان استناد کرده است؟[3] همچنانکه فرموده: «در آن زمان کتاب خدا و اهل کتاب خدا مطرود و رانده شده اند» و اهل کتاب خدا، یا اهل بیت علیهم السلام اند و علامه مجلسی در شرح آن نگاشته: «یعنی ائمه علیهم السلام»[4]، که در این صورت ربطی به آخر الزمان و فقهای آن دوران ندارد، و یا فقها هستند که این عبارت در مدح آنان سخن می گوید نه مذمتشان. بله شاید کسی از جمله ی: «کسانی متولی امرشان و امر دینشان شده اند که در میان آنها به مکر و منکر و رشوه و قتل رفتار می کنند» گمان کند منظور فقها هستند، اما بر فرض هم مرادش فقها باشد، با توجه به دو قرینه ای که بیان شد، فقهای آن دوران مراد بوده نه این دوران، غیر از اینکه با توجه به کلمه "قتل" که در دست حاکمان بوده نه فقها و نیز اینکه می گوید امر دنیا و دین هر دو در دست چنان افرادی می باشد، روشن می شود مرادش خلفای ظالم هستند که به عنوان خلیفه رسول خدا و امیر مومنان، متولی امور دنیا و امور دین مردم بودند. حدیث هشتم) رسول خدا صلی الله علیه و آله: «به زودی زمانی بر مردم فرا رسد که از قرآن جز نوشته اش و از اسلام جز نامش باقی نماند که به آن (مسلمان) نامیده شوند در حالیکه دورترین مردم از اسلامند، مساجد آنها آباد اما از جهت هدایت خراب است، فقهای آن زمان بدترین فقهای زیر آسمان هستند، فتنه از آنها خارج شده و به همانها باز می گردد».[5] احمد بصری به این حدیث هم تمسک کرده[6]، در حالیکه در آن هیچ سخنی پیرامون آخر الزمان نیست و با توجه به اینکه فرموده: «به زودی زمانی بر مردم فرا رسد که ...» مشخص است زمان طولانی پس از خود را قصد نکرده اند، لذا نگاه روایت به همان زمان دوران بنی امیه و بنی عباس می باشد که فقهای درباری، همانچه مطابق میل خلیفه بود به عنوان دین خدا به مردم ارائه می دادند و به راستی «بدترین فقهای زیر آسمان» می بودند. ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ 👇👇👇👇👇(۱)
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ حدیث نهم) امام باقر علیه السلام: «زمانی که مهدی قیام کند دشمنی آشکارتر از فقها ندارد و اگر شمشیر در دست مهدی نباشد فقها فتوای قتل او را می دهند». (بیان الأئمه جلد ۳ صفحه ۹۹) پاسخ: امام باقر علیه السلام چنین چیزی نفرمودند چون این حدیث در هیچ کتاب روایی ثبت نشده مگر کتاب "بیان الأئمه" که نزد همه محققان فاقد هر گونه اعتبار بوده و بسیاری از روایاتش از جمله همین حدیث، در هیچ کتاب دیگری وجود ندارد و سلسله سند هم ندارد و مضامینش نیز شاذ است. علامه سید جعفر مرتضی عاملی بدون خبر داشتن از دعاوی احمد بصری قبل از سال 1424 درباره کتاب "بیان الأئمه" نگاشته است: «قطعاً همین کفایت می کند مردم ملتفت باشند قسمت عمده ای از چیزهایی که (از این کتاب) می خوانند و پخش می کنند سندش ضعیف است یا در اکثر موارد از بیخ فاقد هر گونه سند می باشد و روایتی که در آن دارای سند صحیح یا معتبر باشد بسیار نادر است».[7] اما نسبت به خصوص این حدیث باید گفت: طبق تحقیق، حدیثِ ادعا شده، کلامی از ابن عربی سنی است که به خاطر دشمنی فقهای اهل سنت با وی چنین ادعایی را مطرح کرده است. بماند که این حدیث ساختگی می گوید: «اگر شمشیر در دست مهدی نباشد فقها فتوای قتل او را می دهند». پس فتوایی توسط فقها به قتل مهدی داده نمی شود چون شمشیر در دست اوست، و این منطبق بر احمد بصری نیست چون شمشیری در دست ندارد و قبل از اینکه شمشیر به دست بگیرد ادعا می کند فقها فتوا به قتل وی داده اند. لذا از همین حدیث روشن می شود وی قائم و مهدی موعود نیست!!! حدیث دهم) امام صادق علیه السلام درباره آخر الزمان در حدیثی طولانی: «... و دیدی که فقیه برای غیر دین تفقه می کند و طالب دنیا و ریاست باشد».[8] پاسخ: اولاً در ابتدای این حدیث حدود هشتاد مورد از فسادها و فتنه هایی که قبل از ظهور رخ می دهد شمرده شده، سپس جمله مذکور درباره فقیه بیان گشته است. حال آنکه خیلی از آن هشتاد مورد هنوز اتفاق نیفتاده، مثل اینکه ببینی به صورت عمومی محرمها با هم ازدواج می کنند: «وَ رَأَيْتَ ذَوَاتِ الْأَرْحَامِ يُنْكَحْنَ وَ يُكْتَفَى بِهِنَّ‏» و ببینی انسانها به صورت عمومی با حیوانات ازدواج می نمایند: «وَ رَأَيْتَ الْبَهَائِمَ تُنْكَحُ». خوب وقتی هنوز این موارد اتفاق نیفتاده، چطور می توان از این حدیث نتیجه گرفت همینک بلکه بیست سال پیش که احمد بصری ظهور کرده، همه فقهای شیعه فاسق و فاجر و کافر بوده اند؟! ثانیاً ظاهر این حدیث آنست که درباره جریان عمومی جامعه مسلمین سخن می گوید نه طایفه شیعه، پس مرادش از فقیه نیز، فقهای اهل سنت اند نه شیعه. ثالثاً این روایت نمی گوید تک تک فقها دنیا طلب و ریاست طلب هستند و حتی از لفظ جمع هم استفاده نکرده و نفرموده: فقها را اینگونه ببینی، بلکه به صورت کلی می گوید این اتفاق هم می افتد که فقیه برای دنیا به دنبال فقاهت رود. لذا از این جمله نمی توان برداشت کرد که تمام فقها به اتفاق، دنبال دنیا و ریاست هستند. و من فکر می کنم همین مقدار از احادیث که آوردیم برای روشن شدن حقیقت کفایت می کند و خواننده گرامی به خوبی دانست آنچه این جماعت برای اثبات کفر و فسق همه فقها و علمای شیعه بدان استناد می کنند، یا ربطی به فقها و علما ندارد، یا سخنی از آخر الزمان نزده است و یا فاقد سند معتبر می باشد. [1] . الکافی ج8 ص287-289 ح586 [2] . مرآة العقول ج26 ص591 [3] . عقائد الإسلام ص295-297 [4] . مرآة العقول ج26 ص592 [5] . الکافی ج8 ص308 ح295 [6] . عقائد الإسلام ص295 [7] . بیان الأئمة و خبطة البیان فی المیزان ص5-6 [8] . الکافی ج8 ص40 ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ (۲)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا