سیاست نامه
محمد هادی سمتی / سردبیر کانال سیاست نامه
✍ تبیینِ تمدن ساز و مجلس آینده
1- گام دوم انقلاب نوبت دستیابی به تمدن نوین اسلامی است و این سؤال مطرح میشود که جایگاه مجلس یازدهم در فراهمسازی زمینههای این تمدن چیست؟
برای روشن شدن مسئله ابتدا باید تعریف واژه تمدن مشخص شود.
باوجود گوناگونی تعریفها و دشواری ارائه تعریفی واحد از مفهوم تمدن، وجود سازمان و نظم اجتماعی و پیشرفت مادی و معنوی انسان، نقطه مشترک بسیاری از دیدگاههای دانشمندان علوم اجتماعیاند. _ ویکی فقه_
2- از لوازم اساسی برای تشکیل تمدن، تبیین و روشنگری است. در آیه 44 سوره نحل خطاب به پیامبر آمده است: "...وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یتَفَکرُون "
از این آیه شریفه میتوان برداشت کرد که در اثرِ تبیین باید تفکر صورت بگیرد یعنی اگر تبیین به تفکر منجر نشود بیشک روش اشتباه بوده است.
پس تبیین با افشاگری و هیاهو تفاوت ماهوی دارد. غایت و هدف تبیین تعقل و تفکر و هدایت است اما افشاگری معمولاً منجر به این نتایج نمیشود و گاهی نتیجه عکس نیز میدهد.
رهبر انقلاب در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری میگویند:
"وظیفۀ اصلی ما عبارت است از تبیین؛ باید تبیین کنیم. این تبیین به شکلهای مختلفی ممکن است انجام بگیرد؛ آن شکلی که در آن فتنه به وجود بیاید، دعوا به وجود بیاید، آن شکل مطلوب نیست. آن شکلی که برای مردم آگاهی به وجود بیاید، برای مسئولین تنبّه به راهحلها به وجود بیاید، آن شکل بسیار مطلوب است؛ این اشکالی هم ندارد. جایگاه قانونی خودشان را حفظ کنند. بیان موضعگیری خوب است، البتّه عرض کردیم بیان موضعگیری دو جور ممکن است؛ آنجوری باشد که موجب فساد و موجد فساد باشد، نباید باشد امّا بیان حقایق جوری که مردم را آگاه کند، مسئولین را آگاه کند، مسئولین را متشکّر کند [مطلوب است]."
3- با این تفاصیل، نقش مجلس نیز برجسته میشود؛ یعنی هرکدام از نمایندگان بهطور جداگانه و مجلس بهعنوان نهاد قانونگذار موظف به تبیین هستند تا بستر تمدن هموار شود و همانطور که باید در تدوین قوانین رویکرد تمدنی داشته باشند در اظهارنظرها هم باید چنین کنند و طوری سخن بگویند که به تمدن سازی کمک کند.
چیزی که الآن اتفاق میافتد معنایش تبیین نیست. لااقل در اغلب موارد اینگونه نیست و بیشتر به جنجال و افشاگری شبیه است تا تبیین و روشنگری و نتیجه جنجال و افشاگری نیز بدون تردید رشد و تربیت جامعه نخواهد بود.
افشاگریها و بیان حرفهای غیرضروری ذهن جامعه را درگیر بیاعتمادی میسازد و مسیر را منحرف میسازد.
هرچند مطابق اصل 84 قانون اساسی،نمایندگان حق اظهارنظر در همه مسائل داخلی و خارجی رادارند اما برخی گویا وظیفه نمایندگی را با بولتن خوانی اشتباه گرفتهاند و در هر جا که مینشینند سخنانی بر زبان جاری میکنند که ایجاد تنش میکند.
مخاطبان هم با شنیدن و خواندن مطالب جنجالی به هیجان میرسند و آنها را نقلقول میکنند اما اگر از خود بپرسند که فایده این گفتن و شنیدن چه بود تقریباً پاسخ دقیقی ندارند.
نگارنده این یادداشت معتقد است تفاوت برجسته تبیین با افشاگری در این است که در اثر افشاگری، مردم از کنش گر فعال به کنش گر منفعل تبدیل میشوند و در عرصههای سیاسی _ازجمله انتخابات_ نمیتوانند از قوه منطق و عقلانیت استفاده کنند و درنتیجه شاهد وضعیت نابسامانی خواهیم بود.
4- مجلس یازدهم باید مسیر تمدن سازی نوین اسلامی را با ابزار تبیین فراهم کند.
باید مردم متوجه باشند که نماینده مجلس و هر مسئول دیگری در نظام اسلامی حق ندارد با انتشار سخنان درِگوشی و حاشیهساز، جامعه را از وضعیت کنش گری فعال به حالت خنثی و کم اثر تبدیل سازد.
بهعنوان نمونه، موضوع شفافیت آرای نمایندگان هرچند مسئلهای قابلتوجه است اما باید در محافل علمی و شبهعلمی موردبررسی دقیق قرار بگیرد و فواید یا ضررهای احتمالیاش بهدرستی تبیین شود و نباید جاروجنجال و بیان حرفهای گزنده باعث پاک شدن صورتمسئله شود.
مردم باید تصمیم بگیرند.اگر جامعهای پویا و همراه با پیشرفت مادی و معنوی را ترجیح میدهند باید کسانی را به صندلیهای سبز برسانند که تمدن سازی را باور دارند.
#مجلس_شورای_اسلامی
#تمدن_نوین_اسلامی
#گام_دوم_انقلاب
@siyasat_nameh
✍ بی عملیِ سیاسی و هیجان انتخاباتی
چرا طیف های مختلف تنها در ماه های منتهی به انتخابات فعال می شوند؟
آیا دغدغه مندی زمان دارد؟
آیا می توان در ظرف چند ماه همه مسائل را حل کرد؟
به زودی در سیاست نامه بخوانید
_______________
دریچه ای به اندیشه سیاسی اسلام
@siyasat_nameh
http://eitaa.com/joinchat/1437990931C7d9e465076
سیاست نامه
محمد هادی سمتی/ سردبیر کانال سیاست نامه
✍ بیعملیِ سیاسی و هیجان انتخاباتی
شما به گروه هماندیشی انتخابات اضافهشدهاید.
این جمله شاید برای شما هم آشنا باشد.
در ماههای پایانی منتهی به انتخابات برخی از بهاصطلاح فعالان اجتماعی و سیاسی تصمیم میگیرند که اقدامی انجام بدهند. بهطور واضح اگر بخواهم بگویم یعنی برای رساندن نامزد موردنظر خود به صندلی ریاستجمهور یا مجلس یا شورای شهر و روستا تلاش میکنند و زمین و زمان را به هم میدوزند.
تلاش جدی دارند تا بخش زیادی از بدنه اجتماعی را به سمت خود و نامزد مطبوعشان سوق بدهند. غافل از اینکه جذب و فراخوانی دلها در طی چند ماه _آنهم بهصورت کاریکاتوری_ تقریباً ناممکن است. درباره جذب کاریکاتوری توضیح خواهم داد.
من چند سؤال مشخص از خودم و این افراد دارم.
چرا طیفهای مختلف تنها در ماههای منتهی به انتخابات فعال میشوند؟
مگر انتخابات هدف است؟ پاسخ منفی است. چون انتخابات هدف نیست بلکه رشد و گسترش فعالیت مثبت در عرصه سیاست اولویت دارد و درواقع صندوق رأی شاخص اندازهگیری رشد یا فقدان رشد است.
تفاوت این دو دیدگاه در اینجاست که اگر برای ما انتخابات هدف باشد در صورتی وارد میدان میشویم که نامزد موردنظرمان اعلام حضور کند و اگر این نباشد، چندان خود را به دردسر نمیاندازیم و حتی برای افزایش ضریب شرکت مردم در پای صندوق تلاش جدی نخواهیم کرد.
کسانی که انتخابات را هدف میدانند در طول سال و بعد از پایان شمارش آراء به سویی میروند و برای ارتقاء بینش مردم و تربیت سیاسی جامعه تلاش ندارند و اگر دارند بسیار کمفروغ است.
آنوقت توقع دارند که در ماههای پایانی منتهی به انتخابات، با یک پیامک و تماس یا فراخوان مجازی، سیل مردم به سمت آنها و نامزد مطبوع سرازیر شوند.
این نشدنی است. اگر هم بشود مثل کف روی آب زود از بین میرود و حتی معلوم نیست هرکسی که به سمت ما آمد رأی موردنظر ما را هم در صندوق بیندازد.
پس وقتی میگویم جذب کاریکاتوری یعنی همینکه آدمها با چند ماه فعالیت _حتی اگر شبانهروزی هم باشد_ مطابق نظر ما تربیت نمیشوند بلکه حداکثر هیجانزده میشوند و تصمیم میگیرند.
سؤال بعدی این است که آیا دغدغه مندی زمان دارد؟
این را از کسانی میپرسم که انتخابات را هدف نمیدانند بلکه بهعنوان شاخص رشد به آن نگاه میکنند.
اگر پاسخ منفی باشد پس نباید از این صندوق تا صندوق بعدی ملت را رها کنیم و در نوبت بعدی انتظار معجزه داشته باشیم.
و سؤال آخر اینکه آیا میتوان در ظرف چند ماه همه مسائل را حل کرد؟
یعنی میشود اقتصاد، فرهنگ و سیاست را با همه موضوعات ریزودرشت ظرف سه یا چهار ماهترمیم کرد؟
ما باید برای جذب هزینه کنیم. با قلم، با آبرو و تداوم ارتباط با جامعه هدف.
ما برای کمکاریها و بیعملیهای خودمان آدمها را به چپ و راست و میانه _یا همان خاکستری_ تقسیم میکنیم و سعی میکنیم این را نهادینه کنیم.
با صدای بلند به همهکسانی که این یادداشت را میخوانند میگویم که اگر میخواهیم جامعه را رشد بدهیم باید به تبیین تماموقت بیندیشیم و با چند ماه فعالیت انباشته و هیجانی نمیتوان به نتیجه مطلوب دستیافت.
#مجلس_شورای_اسلامی
#انتخابات
#سیاست_نامه
@siyasat_nameh
http://eitaa.com/joinchat/1437990931C7d9e465076
همراهان گرامی،اگر اهل نوشتن در موضوعات سیاسی هستید به #تحریریه #سیاست_نامه بپیوندید.
سیاست نامه/دریچه ای به اندیشه سیاسی اسلام
لطفا کانال را به دوستان خود معرفی کنید
http://eitaa.com/joinchat/1437990931C7d9e465076
سیاست نامه
محمد هادی سمتی/ سردبیر کانال سیاست نامه ✍ بیعملیِ سیاسی و هیجان انتخاباتی شما به گروه هماندیشی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشاهده این قطعه تصویری برای تبیین بیشتر #یادداشتِ فوق مناسب است.
سیاست نامه
✅ #سیاست_دینی و #سکولار ✅ #دموکراسی از حقیقت تا واقعیت ✅ #انتخابات،مرز قدرت و خدمت #یادداشت و تحلی
فراخوان ارسال #یادداشت با موضوع "انتخابات،مرز قدرت و خدمت"
به چه میزان توجه به مردم در انتخابات برجسته است؟
آیا نامزدها از هر جناح و طیف سیاسی به مردم تنها به عنوان #ربات_رأی_دهنده می نگرند یا مردم را #ولی_نعمت خود می دانند و در قبالشان احساس وظیفه می کنند؟
تحلیل خود را به شناسه Hadisemati@ بفرستید.
__________________
سیاست را در #سیاست_نامه دنبال کنید
@siyasat_nameh
شهید سید محمد باقر صدر _رضوان الله علیه_:
هنگامی که واژه سیاست را به کار می برم،مقصودم مفهوم رایج آن در ذهن مردم این روزگار که بر کژی و افترا بنا یافته،نیست؛بلکه مفهوم حقیقی آن را در نظر دارم که هیچ کژی در آن راه ندارد.
فدک در تاریخ ص ۷۲
#عکس_نوشت
#سیاست_نامه
#محمد_باقر_صدر
@siyasat_nameh
aksgif-mihanblog-com-welcome-خوش-آمدید-تصاویر-متحرک-36354.gif
44.6K
همراهان گرامی به کانال سیاست نامه خوش آمدید.
دوستان خود را به اینجا دعوت کنید
@siyasat_nameh
سیاست نامه
فراخوان ارسال #یادداشت با موضوع "انتخابات،مرز قدرت و خدمت" به چه میزان توجه به مردم در انتخابات برج
شرح حدیثی درباره سیره مردمی پیامبر اعظم(ص)
حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای جلسه درس خارج فقه روز سهشنبه ۱۳۹۸/۱۰/۰۳ ضمن شرح حدیثی درباره سیرهی پیامبر اعظم صلیالله علیه و آله و سلم به بیان اهمیت مردمی بودن و انس گرفتن با طبقات مختلف مردم پرداختند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR متن و فیلم این شرح حدیث را منتشر میکند.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
أَخبَرَنَا ابنُ مَخلَدٍ قَالَ: أَخبَرَنَا الخَلَدِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا الحَسَنُ بنُ عَلِیٍّ القَطَّانُ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبَّادُ بنُ مُوسَى الخُتَّلِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو إِسمَاعِیلَ إِبرَاهِیمُ بنُ سُلَیمَانَ المُؤَدِّبُ عَن عَبدِ اللَّهِ بنِ مُسلِمٍ عَن سَعِیدِ بنِ جُبَیرٍ عَنِ ابنِ عَبَّاسٍ قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَجلِسُ عَلَى الأرضِ وَ یَأْکُلُ عَلَى الأرضِ وَ یَعتَقِلُ الشَّاةَ وَ یُجِیبُ دَعوَةَ المَملُوکِ عَلَى خُبزِ الشَّعِیرِ.(۱)
عَن ابن عبّاس قال: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَجلِسُ عَلَى الأرض
[پیامبر] دنبال این نبود که یک فرشی، چیزی داشته باشد؛ در مسجد، در ملاقات با یک نفری که در بین راه با ایشان برخورد میکرد، و میخواست دو کلمه حرف بزند، روی زمین مینشست.
وَ یَأْکُلُ عَلَى الأرض
گاهی غذایش را هم همین طور که روی زمین نشسته بود، میخورد. سفرهای بیندازند و آدابی و تشکیلاتی و حالا یک بشقابی، کاسهای، چیزی مثلاً؛ نه، همین طور روی زمین مینشستند و غذای سادهای میل میکردند.
وَ یَعتَقِلُ الشَّاة
گوسفندی فرضاً داشتند، ریسمان گوسفند را دستشان میگرفتند. «یَعتَقِل» از «عِقال کردن» است دیگر، یعنی آن را نگه داشتن، گوسفند را نگه میداشتند. خب، این خلاف شأن است دیگر؛ ماها اگر باشیم، حالا یک گوسفندی هم داشته باشیم، دستمان نمیگیریم توی خیابان و کوچه. این بزرگوار میکردند این کار را.
وَ یُجِیبُ دَعوَةَ المَملُوکِ عَلَى خُبزِ الشَّعِیر
گاهی یک غلامی مثلاً نشسته بود یک جایی روی زمین و داشت نان جوی میخورد؛ حضرت عبور میکردند، تعارف میکرد، آقا! بفرمایید؛ مینشستند حضرت پهلوی او. نمیگفتند شأن ما نیست، نمیشود، مناسب نیست.
اینکه ما این قدر میگوییم و میشنویم که باید مردمی باشیم، یعنی این. مردمی بودن به ادّعاکردن نیست. با مردم، با زندگیِ مردم کنار بیاییم، مثل مردم زندگی کنیم، با طبقات مختلف مردم انس بگیریم. این، معنای مردمی بودن است. بعضی از ماها که حالا معمّم هستیم، اگر مثلاً یک آدم ذیشأنی، آدم محترمی باشد، خب، سلام علیک میکنیم، گرم میگیریم، اگر کاری با ما داشته باشد گوش میکنیم، آقا! یک استخارهای بکنید، قرآن را درمیآوریم و یک استخارهای برایش [میگیریم]. اگر یک آدم فرودستی باشد، یک آدم مثلاً [سطح] پائینی باشد؛ نه، اعتنا و اهتمامی نمیکنیم! این، خلاف سیرهی رسول اللّه است. سیرهی پیغمبر این است که با فقرا و با ضعفا و مانند اینها کنار میآمد. به شئون ظاهری و آن چیزهایی که به حسب ظاهر موجب جلال و شوکت و این چیزها است، اهمّیّتی نمیداد. وضع زندگی پیغمبر این طور بود؛ این برای ما واقعاً درس است. حالا ما البتّه نه توقّع داریم، نه میشود توقّع داشت که مثل آن بزرگوار یا مثل امیرالمؤمنین رفتار کنیم؛ نه، خب، وضع آنها وضع دیگری است، جایگاهشان جایگاه دیگری است امّا آن را بایستی ملاک قرار بدهیم. آن را مثل یک نشانهای [قرار دهیم]؛ شما فرض کنید از یک دامنهی کوهی دارید میروید بالا، آن قلّه مورد نظرتان است، به قلّه نمیرسید امّا به طرف قلّه میروید، حرکت به آن سمت میکنید؛ باید اینجوری باشد.
۱) امالی طوسی، مجلس چهاردهم، ص ۳۹۳؛ «ابن عبّاس گوید: پیامبر خدا (صلّی اللّه علیه و آله) بر زمین مىنشست، و بر زمین غذا مىخورد، و گوسفند به دستشان مىگرفت، و دعوت بردهاى را به نان جوین مىپذیرفت.»