eitaa logo
پاتوق کتاب آسمان
501 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
138 ویدیو
19 فایل
🔹معرفی‌و‌عرضه‌آثار‌برجسته‌ترین‌نویسندگان‌و‌متفکرین‌ایران‌و‌جهان 🔸تازه‌های‌نشر 🔹ارسال‌به‌سراسرایران آلبوم کتاب‌ها: @skybook_album ادمین: @aseman_book آدرس:خ‌مسجد‌سید خ‌ظهیرالاسلام‌کوچه‌ش۳ بن‌بست‌اول سمت‌راست "سرای‌هنر‌و‌اندیشه" تلفن:09901183565
مشاهده در ایتا
دانلود
📚سفر به مرکز زمین قیمت پشت جلد: ۳۹۵۰۰ @skybook
. سفر واقعی‌مان آغاز شده بود. تا اینجای کار، اراده و دلیری‌مان بر تمام دشواری‌ها غلبه کرده بود. بعضی وقتها خسته میشدیم و این تمام ماجرا بود. حالا، خطرهایی ترسناک و ناشناخته در کمینمان بودند. هنوز جرئت نکرده بودم به اعماق گودالی نگاه کنم که تا چند دقیقه‌ی دیگر مجبور بودم از آن پایین بروم. اما در نهایت، لحظه‌ی سرنوشت ساز و کُشنده از راه رسیده بود. هنوز می‌توانستم شرکت در این کاوش احمقانه اما بی باکانه را بپذیرم یا آن را رد کنم. اما از اینکه بیشتر از شکارچی پر مرغابی ترس از خود بروز دهم، خجالت میکشیدم. به نظر می‌آمد هانس سختی‌های این سفر را در کمال آرامش و خونسردی پذیرفته، آن هم چنان بی‌تفاوت و بی‌پروا در برابر تمام خطرها که من از اینکه کمتر از او مرد به نظر بیایم، شرمگین شدم. 📚 سفر به مرکز زمین/ @soha_sima
پاتوق کتاب آسمان
. سفر واقعی‌مان آغاز شده بود. تا اینجای کار، اراده و دلیری‌مان بر تمام دشواری‌ها غلبه کرده بود. بعض
. من از دیدن هزاران آبشار کوچکی که گهگاه جریانی از سنگریزه‌ها را با خود به اعماق ژرف دهانه می بردند، لذتی پلیدانه می بردم. عمویم سراسیمه و تقریبا دیوانه شد، شرایطش مردی صبور را هم به خشم می رساند. او به نقطه‌ای مشخص و نزدیک به هدف و آرزوهایش رسیده بود، اما نزدیک بود در آستانه‌ی موفقیت نابود شود. اما اگر آسمان‌ها و عناصر طبیعی می‌توانند چنین رنج و عذابی برما نازل کنند، همیشه دو روی یک سکه را باید در نظر گرفت. حالا غافلگیری ناگهانی و فوق العاده‌ای در انتظار پروفسور ليدبروک بود که تمام رنجهایش را جبران میکرد. روز بعد هم آسمان گرفته بود، اما روز یکشنبه، بیست و هشتم ژوئن، دو روز مانده به پایان ماه، با تغییر ناگهانی مسیر باد و ماه جدید، آب و هوا هم تغییر کرد. پرتوهای درخشان خورشید تا اعماق دهانه را روشن کردند. هرپُشته، سنگ، تخته سنگ و زمختی خاک در فروزش تابناک خورشید سهیم شد و سایه ای تیره از آن روی زمین افتاد. در این میان، سایه‌ی اسکارتاریس واضح و مشخص شکل گرفت و عمویم داشت از خوشی دیوانه میشد. 📚 سفر به مرکز زمین/ @skybook