eitaa logo
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
220 دنبال‌کننده
714 عکس
274 ویدیو
5 فایل
عضوی کوچک از جامعه حوزویان مشغول به تدریس، تحقیق و تبلیغ در جبهه انقلاب اسلامی مسئول قرارگاه مکتب توحید درگاه ارتباط: @SmhDoaei
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 سال قبل که «سالگرد شهادت شهید سلیمانی رضوان الله علیه» دقیقا مصادف با «ایام فاطمیه» بود، بعضی افراد کج‌فهم یا بدسلیقه، شروع کردند به اشکال‌گرفتن که: چرا در این روزهای متعلق به حضرت صدیقۀ کبری سلام الله علیها، از کسی غیر از آن حضرت نام برده و به یاد شخصی غیر از ایشان هستید؟! 🔹 این چند خط را همان موقع نوشتم:
🔸 «حضرت زهراء سلام الله علیها» در پایان وصیت خود به «امیرالمؤمنین علیه السلام» فرمودند: 🔹 «أَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَى وُلْدِيَ السَّلَامَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة.» (بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۱۴) شما را به خدا سپرده و تا روز قیامت به همۀ «فرزندانم» سلام می‌رسانم. 🔸 همۀ «مؤمنان مجاهد، بصیر، شجاع، صادق و مخلص» ـ خصوصا «شهیدان» ـ «فرزندان فاطمه» و او، «مادر همۀ انقلاب‌های الهی و انقلابی‌های راستین» است؛ 🔹 و چون «دفاع از مادر»، بدونِ «دفاع از فرزندان مادر» بی‌معناست، احیاء امرِ «صدیقه کبری سلام الله علیها» هم بدونِ «تعلق به انقلاب اسلامی» و «قدرشناسی از شهیدان»، یک خیال توخالی است. 🔸 همچنان‌که دم‌زدن از «فاطمیه»، بدونِ «انقلابی‌گری» و «جهاد در راه آرمان‌های دینی»، باطنی جز «سقیفه‌مسلکی» ندارد. 🔹 اما «شهید سلیمانی» ... 🔸 او شاگرد ممتازِ «مدرسۀ فاطمیه» و «مکتب انقلاب اسلامی» است؛ و از همین روست که نامش با نامِ «فاطمه» و «فاطمیه» ارتباط عمیق‌تر و وثیق‌تری دارد. 🔹 آری؛ این فقط «تاریخ شهادت سلیمانی» نیست که با «فاطمیه» مقارن شده؛ بلکه تمام هویت او «فاطمی» است؛ 🔸 و به همین خاطر، نه فقط امسال، بلکه سال‌های بعد هم که سالگرد شهادت او از «فاطمیه» دور می‌شود، در «فاطمیه» یادش می‌کنیم. 🔹 باشد که آن «شهید فاطمی» هم ما را پیشِ «مادر» یاد کند ... . 🏷 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔸 «حضرت زهراء سلام الله علیها» در پایان وصیت خود به «امیرالمؤمنین علیه السلام» فرمودند: 🔹 «أَسْتَوْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 آیة الله مصباح یزدی رضوان الله علیه: بنده اخیرا در کشور خودمان کسی را مثل حاج قاسم سلیمانی ندیدم که مقام حضرت زهراء را شناخته باشد و در هیچ حالی از توسل به آن بزرگوار غافل نشود. 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔸 حدود دو سال قبل، به توفیق الهی، ترجمۀ دعای شریفِ «جوشن کبیر» را شروع کرده و تقریبا همزمان با اولین
﴿۳﴾ يَا خَيْرَ الْغافِرِينَ، يَا خَيْرَ الْفاتِحِينَ، يَا خَيْرَ النَّاصِرِينَ، يَا خَيْرَ الْحَاكِمِينَ، يَا خَيْرَ الرَّازِقِينَ، يَا خَيْرَ الْوَارِثِينَ، يَا خَيْرَ الْحَامِدِينَ، يَا خَيْرَ الذَّاكِرِينَ، يَا خَيْرَ الْمُنْزِلِينَ، يَا خَيْرَ الْمُحْسِنِينَ. سُبْحانَكَ يَا لَا إِلٰهَ إِلّا أَنْتَ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ يَا رَبِّ. (٣) ای خطاکاران را بهترین خطاپوش! ای در راه ماندگان را بهترین راهگشا! ای درماندگان ناتوان را بهترین یاری‌رسان! ای دادخواهان را بهترین داور! ای نیازمندان را بهترین روزی‌رسان! ای مردگان نگران را بهترین میراث‌بر! ای خوبی‌های خوبان را بهترین ستایشگر! ای فراموش‌شدگان تنها را بهترین یادآور! ای دست‌های رو به آسمان را بهترین فروفرستنده! و ای نیکوکاران را بهترین نیکی‌رسان! تو از تمام پلشتی‌ها پاک و از همۀ پستی‌ها پیراسته‌ای، ای آن‌که هیچ خدایی جز تو نیست! ببین که از فرط بیچارگی، فریادم به آسمان بلند است! فریادم را بشنو، دستم را بگیر و با وصال خود، آتش فراقت را فروبنشان، ای یگانه پروردگار من! 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 مرا عهدی است با جانان ... ▪️ چندجمله‌ای در باب مصیبت توهین به رهبر معظم انقلاب در مجلۀ کثیف شارلی ابدو ✍️ سید محمدحسین دعائی 📝 خلاصۀ مطلب: 🔸 از امام باقر علیه السلام نقل شده است که: «خداوند متعال در شب معراج پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و در پاسخ به سؤال آن حضرت از جایگاه مؤمن در نزد خود، فرمود: ای محمد! هر کس یکی از دوستان مرا مورد اهانت قرار داده و حرمت او را بشکند، [در واقع] به جنگ با من برخاسته و [باید بداند که] من با سرعت تمام و بسیار زودتر از هر چیز دیگری، به کمک دوستانم خواهم شتافت.» 🔹 بر همین اساس، بر عهدۀ تمامِ «اهل ایمان» است که از بابِ «تخلق به اخلاق الهی» و با لحاظ اهمیت مسئله، در مقابل هرگونه اهانتی به اولیاء خدا و عالمان دین، با شدیدترین شکل ممکن، موضع گرفته و نسبت به حرمت و عزت آنان، اهلِ «حساسیت»، «غیرت» و «جدیت» باشند. 🔸 در این روزها، دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی، بعد از سال‌ها تلاش موذیانه برای تخریب شخصیتِ «رهبر معظم انقلاب» در رسانه‌ها و بعد از تمرکز بی‌سابقه بر توهین به شخص ایشان در «غائلۀ اخیر»، از همۀ خط‌قرمزها عبور کرده و به‌شکل بی‌نهایت وقیحانه‌ای، این «عالم ربانی» و «ولی الهی» را مورد اهانت قرار داده‌اند. 🔹 حال سؤال مهم این است که: در چنین شرائطی دقیقا چه باید کرد؟ خلاصۀ پاسخ از این قرار است: ▫️ باید صدا را به اعتراض بلند کرد. ▫️ باید آتش اعتراض را در حوزه‌های علمیه روشن کرد. ▫️ باید این اعتراض را به توده‌های مردمی سرایت داد. ▫️ باید اعتراض را به‌شکل میدانی و در قالب حرکت‌های موج‌آفرینی مثل: تجمع، تحصن و تعطیلی دنبال کرد. ▫️ باید از مراجع معظم تقلید و علماء شاخص بلاد خواست که به وظیفۀ خود در این ماجرا عمل کنند. ▫️ باید به اعتراض‌های صورت‌گرفته، ضریب رسانه‌ای داد. ▫️ باید از دولتمردان خواست که به‌شکل جدی اعتراض کنند. ▫️ باید از نهادهای دولتی، خصوصا وزارت امور خارجه خواست که اعتراض خواص و عوام جامعه را به نتیجه برسانند. ▫️ و خلاصه آن‌که: باید با هر وسیلۀ ممکن و البته معقول و مشروع، هزینۀ اهانت به «رهبر معظم انقلاب» را بالا برد و به دشمنان نشان داد که امت اسلامی حاضر است برای دفاع از حرمت ولی خود، هر هزینه‌ای را پرداخت کند. 🔸 به‌راستی آیا اهمیتِ «حفظ حرمت رهبر معظم انقلاب» ـ به‌عنوانِ «عمود خیمۀ اسلام، تشیع و مرجعیت» در دنیای امروز ـ کمتر از مسائل دیگر است که علی‌رغم توهین‌های مکرر و بی‌سابقۀ اخیر به ایشان، هیچ صدایی از سوی بزرگان درجۀ اول حوزه در حمایت از این «مقتدر مظلوم» بلند نشد؟! آیا جا نداشت که این عزیزان، در غائلۀ اخیر، علاوه بر شکایت از «گرانی» و «تورم»، اشاره‌ای هم به مصیبت دردناک توهین به رهبری داشته و لااقل ناراحتی خود از آن را اعلام می‌کردند؟ مگر نه آن‌که اهانت به «ولی فقیه»، در واقع اهانت به «اساس دین و معنویت» است؟ و مگر نه آن‌که با توهین به او و شکستن حرمت او، دیگر هیچ تضمینی برای حفظ حرمت دیگر عالمان وجود نخواهد داشت؟ آری؛ نباید گذاشت کار به این‌جا برسد؛ و این وظیفه‌ای است که بر دوش همۀ مراجع بزرگوار سنگینی می‌کند. 🔹 همۀ ما ـ بدون تریبون و مخاطب ـ نسبت به والدین، فرزندان و دوستان خود حساسیم؛ بسیاری از ما تا به حال برای دفاع از عالمان و بزرگانی که دوستشان داریم، حرف زده‌ایم، حرص خورده‌ایم و بحث کرده‌ایم. حال چرا برای دفاع از «رهبر معظم انقلاب» کاری نمی‌کنیم؟! همان عزیزی که حق غیرقابل‌وصفی بر گردن همۀ ما داشته و حفظ حرمت و شخصیت او، شاید حتی از حفظ جان خود او مهم‌تر باشد. 🔸 البته به «لطف خدا» و با «عنایت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه»، روز به روز بر «محبوبیت رهبر معظم انقلاب» در دنیا افزوده شده و دل‌های بیشتری با او پیوند می‌خورند؛ همان شخصیت بی‌بدیلی که «شهید سلیمانی»، با این حجم از جمال و جلال جهان‌گیر، یکی از دست‌پروردگان اوست. آری؛ «مه فشاند نور و سگ عوعو کند». 📌 متن کامل: https://hawzahnews.com/xc44j 🏷 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 مرا عهدی است با جانان ... ▪️ چندجمله‌ای در باب مصیبت توهین به رهبر معظم انقلاب در مجلۀ کثیف شارلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 مرحوم آیة الله مصباح یزدی: عشق به رهبری، یعنی: عشق به خدا، عشق به انبیاء، عشق به دین، عشق به قرآن، عشق به امام حسین، عشق به امام زمان و عشق به همه مقدسات. 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 مرا عهدی است با جانان ... ▪️ چندجمله‌ای در باب مصیبت توهین به رهبر معظم انقلاب در مجلۀ کثیف شارلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 شهید سلیمانی رضوان الله علیه: هرچه مردم ما، عمق علاقه‌شان به ولایت و مقام معظم رهبری بیشتر بشود، بقاء و قدرت مقابله ما در همه موضوعات بالاتر خواهد رفت. 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔰 مرا عهدی است با جانان ... ▪️ چندجمله‌ای در باب مصیبت توهین به رهبر معظم انقلاب در مجلۀ کثیف شارلی
🔸 به‌لطف خدا، دیروز و پریروز، هم بعضی از مراجع معظم تقلید اعلام موضع کردند و هم تجمعات اعتراضی خوبی توسط طلاب حوزه‌های علمیه قم و مشهد برگزار شد؛ اجرهم علی الله. 🔹 اما باید توجه داشت که کارهای مهم دیگری هنوز باقی است:
🔸 هنوز بسیاری از بزرگان حوزوی و دینی، وارد این کارزار نشده‌اند. باید این ورود را از آن‌ها «مطالبه» کرد. 🔹 باید به این اعتراض‌ها و تجمعات، «ضریب رسانه‌ای» داد؛ چیزی که از خود اعتراض و تجمع مهم‌تر است. اگر نتوانیم اعتراض خود را در رسانه‌ها ـ خصوصا «رسانه‌های بین المللی» ـ «بازتاب» داده و از آن، «روایت غالب» بسازیم، آن نتیجه‌ای که باید حاصل شود، نمی‌شود. 🔸 هنوز این اعتراض‌ها به دیگر اقشار و آحاد مردم سرایت پیدا نکرده است. باید با تشریح اهمیت مسئله، عمق ماجرا، اهداف پشت پردۀ این اقدام موهن و عواقب سوء آن، حساسیت مردم نسبت به این حادثه را بالا و آستانۀ تحملشان نسبت به آن را پایین آورد. به‌علاوه آنکه می‌توان با برگزاری رویدادها و پویش‌هایی در حمایت از رهبر معظم انقلاب و تبدیل فضای تبلیغی و رسانه‌ای کشور به عرصه‌ای برای ابراز محبت به ایشان، این تهدید را به فرصت تبدیل کرد. 🔹 امضاء طومارهایی خطاب به نهادهای حاکمیتی ـ مثل مجلس و وزارت امور خارجه ـ و مطالبۀ پیگیری این مسئله در جدی‌ترین، عالی‌ترین و بازدارنده‌ترین شکل ممکن، یکی دیگر از کارهایی است که باید انجام شود. 🔸 البته جدای از این اقدامات عاجل، کارهای ریشه‌ای و درازمدتی هم باید دنبال شوند که برخی از آن‌ها عبارت هستند از: ▫️ تقویت باورهای الهی و انقلابی ـ خصوصا باور به اهمیت و اولویت مسئلۀ «ولایت» ـ در عموم مردم، نوجوانان، جوانان، دانشجویان و طلاب حوزه‌های علمیه ▫️ تبیین چیستی، چرایی و چگونگی دفاع از رهبری برای آنان، با تأکید بر این نکته که: دفاع از رهبری، در واقع یعنی: دفاع از دین، کشور، استقلال، آزادی، امنیت، اقتصاد و فرهنگ ▫️ بازتعریف مأموریت و رسالت حوزه‌های علمیه در قبال جامعۀ اسلامی، زمینه‌سازی برای تحقق آن و جبران کوتاهی‌های صورت‌گرفته در این عرصه ▫️ راه‌اندازی نهضت آشنایی با اندیشه‌ها و مطالبات رهبر معظم انقلاب برای طلاب حوزه‌های علمیه ▫️ تلاش برای پاسخگویی به مطالبات متعدد رهبر معظم انقلاب از حوزه‌های علمیه، خصوصا مطالبۀ مهم پشتیبانی نرم‌افزاری از نظام اسلامی، در مسیر رسیدن به تمدن نوین اسلامی ▫️ فعال‌کردن حوزه‌های علمیه در عرصۀ کنشگری سیاسی و مطالبه‌گری اجتماعی، با رویکرد دفاع از دیانت و عدالت ▫️ تشریح اقدامات صورت‌گرفته از سوی حوزه‌ها، در عرصۀ عدالتخواهی، به منظور دفع تهمت یکجانبه‌گرایی 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 در سخنرانی روز گذشتۀ رهبر معظم انقلاب برای مردم قم هم نکات بسیار مهمی وجود داشت که توجه به آن‌ها می‌تواند راهگشا باشد:
🔸 تأکید بر ضرورت زنده‌نگه‌داشتن حادثۀ نوزدهم دی و درس‌آموزی از آن: «در خودِ حادثه‌ی نوزدهم دی هم درسهایی هست. بنده غالباً به بعضی از این حوادث، در این صحبتهایی که با مردم عزیز قم داشتم، یک اشاره‌ای کرده‌ام امّا اگر کسی یک نگاه جامع بکند به این حادثه، [میفهمد] حادثه‌ی خیلی عجیبی است؛ این حادثه متضمّن درسهایی است.»
🔹 روایت متن حادثه: «قضیّه این‌جوری شروع میشود ــ که خب اینها را میدانید دیگر؛ این چیزها را همه میدانند ــ یک مقاله‌ی سخیفی به دستور خود دربار یعنی به دستور آن بالابالایی‌های رژیم طاغوت ــ کار این وسطی‌ها و این پایینی‌ها نبود؛ از آن بالا ــ علیه امام و متضمّن اهانت به امام بزرگوار، که تبعید بود و در نجف بود، و تازه هم فرزندش به شهادت رسیده بود، از دنیا رفته بود، چاپ میشود. مردم همدردی کردند با امام بزرگوار به‌ خاطر درگذشت این فرزند محترم و معزّز ــ حاج آقا مصطفیٰ واقعاً آدم برجسته‌ای بود ــ اینها دیدند باید یک کاری بکنند، [ولی] بی‌عقلی کردند، به دست خودشان برای خودشان مشکل درست کردند و آمدند این مقاله را منتشر کردند. فَاَتاهُمُ اللهُ مِن حَیثُ لَم یحتَسِبوا؛ از جایی که گمان نمیکردند، سیلی را خوردند. خب حالا مقاله منتشر شد. معمولاً حدود ساعت دو بعدازظهر این روزنامه چاپ میشد.‌ تا از تهران برسد به قم، مثلاً‌ دو ساعت هم طول میکشید. این مالِ کِی است؟ روز هفدهم دی. به مجرّد اینکه این روزنامه رسید به قم و مردم نگاه کردند دیدند یک چنین چیزی است، یک عدّه بیرون آمدند؛ یعنی شروع قضیّه از هفدهم دی است. سریع عکس‌العمل نشان دادند، آمدند بیرون در خیابان، تعدادی از شماره‌های این روزنامه را گرفتند آتش زدند، اظهار نفرت کردند؛ این روزِ هفدهم است. صبح هجدهم نوبت طلبه‌ها است؛ درس و بحث را تعطیل کردند، آمدند در خیابان به صورت دسته‌جمعی به طرف منزل مراجع [حرکت کردند]؛ تا شب حرکت طلّاب طول کشید و بارها در این یک روز، درگیری و برخورد با نظامی‌های رژیم و مأمورین رژیم رخ داد. روز نوزدهم دی که روز اصلی حادثه است، مردم وارد میدان شدند؛ جوانها آمدند، بازاری‌ها آمدند، مردم عادی آمدند، همه آمدند. دستگاه طاغوت برای سرکوب مردم همیشه آماده بود؛ آنها هم وارد میدان شدند، یک تعدادی را شهید کردند، تعداد زیادی را زخمی کردند، عدّه‌ای را کتک زدند، بالاخره حادثه آن روز با شهید شدن و مانند اینها تمام شد، امّا [در واقع] تمام نشد، شروع شد؛ این شروع بود. متن حادثه را من برای شما نقل کردم.»
🔸 توضیح علت حادثه: «یک نکته‌ی دیگری که در این حادثه‌ی [نوزدهم دی] قم هست، این است که چرا رژیم طاغوت که میدانست مردم به این شخصیّت عظیم دلبسته هستند، به خودش جرئت داد و این کار را کرد؟ چون پشتش به آمریکا گرم بود. وَ اتَّخَذوا مِن دونِ اللهِ آلِهَةً لَعَلَّهُم یُنصَرون. لا یَستَطیعونَ نَصرَهُم وَ هُم لَهُم جُندٌ مُحضَرون؛ پشتش به کارتِر گرم بود. چند روز قبل از همین حادثه‌ی قم، کارتر اینجا با شاه ملاقات کردند و عرق‌خوری کردند، و در حال مستی از شاه تعریف کرد؛ تعریف مفصّل. گفت اینجا جزیره‌ی ثبات است و مانند این حرفها؛ پشتش به او گرم بود. وقتی که یک چنین پشت‌گرمی‌های غلطی وجود دارد، نتیجه همین است؛ او به دردش نمیخورد. لا یَستَطیعونَ نَصرَهُم؛ آن کسانی که به نیروی کفر متّکی هستند ــ ببینید نمیگویم با نیروی کفر مراوده میکنند؛ نه، ما هم با نیروی کفر مراوده داریم ــ اگر به نیروی غیرخدا متّکی باشند، نتیجه‌اش این است. ... بالاخره انقلاب اسلامی و این حرکت عظیم که از قم شروع شد، توانست ایران را از پنجه‌ی غارتگر و خونین آمریکا نجات بدهد. درست است که حرکت، حرکت ضدّ پادشاهی و ضدّ دربار و ضدّ حکومت فاسد وابسته‌ی خبیث بود، و خب بحمدالله سرنگون هم کردند، امّا در واقع ایران را از حلقوم آمریکا بیرون کشید. من مقصودی دارم از بیان این حرف. ایران را از زیر پنجه‌ی آمریکا خارج کرد و این شد پایه و اساس دشمنی آمریکا با ایران. ببینید؛ اینکه میگویند فلان حادثه، فلان قضیّه موجب شد که آمریکایی‌ها با ما دشمن بشوند، [اشتباه است.] بعضی‌ها هم حالا بعد از چهل سال میگویند چرا آمریکایی‌ها را با خودتان دشمن میکنید! ما داریم دشمن میکنیم؟ چهل سال است دارد [دشمنی میکند]، به خون ما تشنه است! ما حالا داریم آمریکا را دشمن میکنیم؟»
🔹 تبیین درس‌های حادثه: «حالا چند نکته در این حرکت وجود دارد که من میخواهم سه چهار نکته را عرض بکنم. اینها درس است برای ما: نکته‌ی اوّل، سرعت عمل است. [مردم قم] زود احساس تکلیف کردند. گاهی اوقات مشکل ما این است که تکلیف را زود تشخیص نمیدهیم؛ باید بیایند بنشینند، با ما حرف بزنند، استدلال کنند، و کارهایی مانند اینها؛ [خب] وقت میگذرد. سرعت عمل مردم [قم] در احساس تکلیف که وقتی نگاه کردند دیدند که این‌جور دارد حرکت میشود، فهمیدند باید چه کار کنند، آمدند میدان. دکّان‌دار آمد، بازاری آمد، طلبه آمد، فضلا آمدند، بزرگانی از حوزه وارد شدند، مردم معمولیِ عادی آمدند در میدان؛ بسرعت احساس تکلیف کردند. نکته‌ی دوّم، خطرات بزرگ این کار را ــ که این خطرات را میدانستند و می‌شناختند ــ به جان خریدند، پذیرفتند. معلوم است که شما وقتی در رژیمی مثل رژیم طاغوت، با آن ظلم، با آن بی‌رحمی، با‌ آن سنگدلی بیایی در خیابان [خطر دارد]؛ سنگدلی آنها را دیده بودیم و مردم دیده بودند؛ پانزدهم خرداد را دیده بودند، حوادث بعدی را [دیده بودند]. در همین قم، غیر از دوّم فروردین سال ۴۲ که قضایای مدرسه‌ی فیضیّه است، در سال ۵۴ هم یک حادثه‌ی بزرگِ مهمّ دیگری در مدرسه‌ی فیضیّه به وجود آمد؛ مردم اینها را دیده بودند؛ این جور نبود که غافل باشند؛ خطرات را میدانستند امّا به جان خریدند، خطر را پذیرفتند، وارد میدان شدند. بالاخره بدون خطرپذیری نمیشود وارد کارهای بزرگ شد. نکته‌ی بعدی این است که بهنگام حرکت کردند. ببینید! من بارها این را در جمعهای مختلف عرض کرده‌ام که در یک خطّ تولید، ممکن است بیست نفر کارگر ردیف ایستاده‌اند، این محصول صنعتی دارد روی این خط حرکت میکند، هر کدام یک کاری باید انجام بدهند؛ یکی باید یک چکّش بزند، یکی باید یک پیچ را بگرداند، یکی باید یک چیزی را بگذارد، یکی باید یک چیزی را بردارد؛ در لحظه‌ی خودش باید این کار را انجام بدهند. اگر این جسم ــ که شما یکی از این بیست نفری هستید که پشت خطّ تولید ایستاده‌اید ــ از جلوی شما عبور کرد، شما ده ثانیه بعد به فکر افتادید، از دست رفت دیگر، کار تمام میشود. به‌لحظه باید انجام داد. توّابین برای انتقام خون مطهّر امام حسین آمدند جنگیدند، کشته شدند، همه‌ی آنها کشته شدند امّا در تاریخ اینها را مدح نمیکنند؛ چرا؟ چون دیر جنبیدند. شما که میخواستید خون خود را در راه امام حسین بدهید، چرا در اوّل محرّم، دوّم محرّم نیامدید که اقلّاً یک کاری صورت بدهید؟ آنجا می‌ایستید تماشا میکنید، امام حسین به شهادت میرسد، بعد دلتان میسوزد، آن وقت می‌آیید در میدان! [نتیجه‌ی] کار را بهنگام انجام ندادن این است. کار را بهنگام باید انجام داد.»
🔸 اشاره به مهم‌ترین ابزار دشمن: «آمریکایی‌ها از [همان] روز اوّل شروع کردند. یک سندی اخیراً منتشر شده ــ که برای من آوردند؛ ظاهراً همین چند هفته پیش ــ از یک مرکز معتبر آمریکایی؛ که اسناد مهمّی را مثلاً بعد از گذشت سی چهل سال منتشر میکند. این [مرکز] یک سندی را منتشر کرده که میگوید در دسامبر ۱۹۷۹ یعنی حدود ده ماه بعد از پیروزی انقلاب ما ــ انقلاب در فوریه‌ی [سال] ۷۹ مسیحی پیروز شد؛ این در دسامبر است؛ حدود ده ماه تقریباً فاصله است ــ کارتر یک دستوری میدهد به سازمان سیا؛ دستور این است که جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنید. این مال آن روز است؛ یعنی همان اوایل انقلاب، رئیس‌جمهور آمریکا دستور سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را ــ با خواب آشفته‌ای که لابد دیده ــ به سازمان سیا صادر میکند. آن وقت نکته‌ی جالب توجّه این است که ذکر میکند به چه وسیله ساقط کنید. اوّلین نقطه‌ای که ذکر میکند تبلیغات است؛ پروپاگاندا. میگوید تبلیغ کنید علیه جمهوری اسلامی. به نظرتان این سیاست آشنا نیست؟ تبلیغ علیه جمهوری اسلامی؛ تبلیغ در دنیا، تبلیغ در افکار عمومی، تبلیغ در داخل کشور. این کاری بوده که آن روز اینها شروع کردند؛ تبلیغات. البتّه فقط تبلیغات نبود؛ تحریم هم بود، جاسوسی هم بود، نفوذ هم بود، زمینه‌سازی برای کودتای نظامی هم بود، از این چیزها هم بود، امّا اوّل تبلیغات را اسم می‌آورد، میگوید با تبلیغات. این تا امروز ادامه دارد؛ از سال ۷۹ میلادی ــ که میشود سال ۵۸ ــ تا امروز، ۴۳ سال است که این سیاست آمریکا ادامه دارد؛ سیاست هدف‌گیری سرنگونی جمهوری اسلامی. به چه وسیله؟ به وسیله‌ی تحریم، به وسیله‌ی نفوذ، به وسیله‌ی فشار حدّاکثری، به وسیله‌ی ایجاد اتّحادهای ضدّایرانی، ایران‌ستیزی، اسلام‌ستیزی، شیعه‌ستیزی؛ به این وسیله‌ها، و در رأسش به وسیله‌ی تبلیغات. الان ۴۳ سال است که آمریکایی‌ها این کار را دارند میکنند و تا همین امروز این کار دارد انجام میگیرد. ... در اغتشاشهای اخیر هم ... مهم‌ترین بخش کار، تبلیغات بود؛ اینجا هم مهم‌ترین بخش حرکت دشمن مسئله‌ی تبلیغات بود. مِن شَرِّ الوَسواسِ الخَنّاسِ. اَلَّذی یُوَسوِسُ فی صُدورِ النّاسِ. مِنَ الجِنَّةِ وَ النّاس. وسواس فقط مال جن نیست؛ ناس هم وسوسه میکند، وسواس میکند. فضای مجازی را دیدید؛ رسانه‌های خارجی از غربی و عربی و عبری و امثال اینها را ملاحظه کرده‌اید دیگر. بنابراین اینجا هم نقش اوّل مال تبلیغات بود.»
🔹 تشریح چگونگی مقابله با دشمن: «دشمن در رأس نقشه‌هایش تبلیغات است؛ ‌به قول خودشان پروپاگاندا است. علاجِ پروپاگاندا «تبیین» است، تبیین حقیقت از زبانهای مختلف، از حنجره‌های مختلف، با تعبیرات مختلف، با ابتکارات مختلف؛‌ تبیین. وسوسه‌ای را که روی آن جوان یا نوجوان اثر میگذارد، چه میتواند برطرف کند؟ باتوم که نمیتواند برطرف کند،؛ آن وسوسه را تبیین میتواند برطرف کند. این مطلب اوّل. جهاد تبیین را جدّی باید گرفت. همه، در حوزه، در دانشگاه، در صداوسیما بالخصوص، در مطبوعات، در هر جایی که شما ایستاده‌اید و یک شعاع پیرامونی‌ای دارید و میتوانید روی آن اثر بگذارید، باید تبیین انجام بگیرد؛ تبیین درست، تبیین صحیح.»
🔸 جمع‌بندی و نتیجه‌گیری: «نباید غفلت کنیم از وظیفه‌ای که عقل و شرع به عهده‌ی ما گذاشته؛ باید بدون تأخیر وارد میدان بشویم. تأخیر نباید داشته باشیم. آن وقت به تناسب اهمّیّتی که آن کار دارد، خطرات را به جان بخریم. بالاخره در هر حادثه‌ای، هر خطری را نباید انسان به جان بخرد؛ بعضی از حوادث هست که این‌قدر اهمّیّت ندارد که انسان جانش را به خطر بیندازد. به تناسب اهمّیّت حادثه، خطرِ مترتّب بر ورود در میدان را به جان بخریم. مشکل آن وقتی به وجود می‌آید که ما در این وظایف اختلال ایجاد میکنیم: به سرعت احساس تکلیف نمیکنیم، بهنگام وارد نمیشویم، خطر را به جان نمیخریم، ملاحظه میکنیم؛ این [طوری] است. اگر چنانچه این شرایط را رعایت بکنیم، پیشرفت قطعی است؛ یعنی تردید نکنید.»