eitaa logo
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
228 دنبال‌کننده
723 عکس
276 ویدیو
5 فایل
عضوی کوچک از جامعه حوزویان مشغول به تدریس، تحقیق و تبلیغ در جبهه انقلاب اسلامی مسئول قرارگاه مکتب توحید درگاه ارتباط: @SmhDoaei
مشاهده در ایتا
دانلود
ولایتمدار عزیز، سلام! بار دیگر توفیق یارمان شده و دست تقدیر، ما را در آستانۀ «غدیر» ـ بزرگ‌ترین عید عالم هستی ـ قرار داده است. «غدير» نماد پیوندِ «توحید» و «ولایت» است. «غدیر» نمود پیوستِ «رسالت» و «امامت» است. «غدير» نمايشگاهِ «ولایة علی بن ابی‌طالب حصنی» است. «غدیر» تجلی‌گاهِ «علیٌّ منّی و أنا منه» است. «غدير» صراط مستقيمِ «عرفان» است. «غدیر» شاهراه وصول به مقامِ «ولایت» است. «غدير» روزِ «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلىٌّ مَولاه» است. «غدير» روز «اللَهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ» است. «غدير» روز محک است؛ روز تمايز ايمان و كفر؛ روز تقابل خلوص و نفاق؛ روز تعارض صفا و حيله؛ و روز تباین نور و ظلمت. «غدير» روز درخشش خورشيد عالم‌تاب حقیقت، از پس ابرهای متراکم غفلت، بر صفحۀ نفس بشریت است. «غدیر» روز صدور امر الهی به لزوم كشف حجاب از چهرۀ تابناک ولايت است. «غدير» روز سرآمدن زمان تقيّه و پیروزی جنود عقل بر جنود جهل است. «غدیر» روز سرسپردگى است. «غدير» روز بيعت‏ با آزادگی است. «غدیر» روز معاملۀ نفس با نفیس‌ترین متاع ملک و ملکوت است. آری! «غدير» روزی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله، با بالابردن دست على بن ابی‌طالب علیه السلام، پرچم ولایت ازلی او را تا ابد به اهتزاز درآورده و طنین خطبۀ مولویتش را از ناسوت به لاهوت رساند؛ و از همین روست که «غدیر» عيد الله الاكبر است. اما باید بدانیم که «غدیر» تازه شروع ماجراست؛ شروع ماجرایی که همۀ بلادیدگان عصر غیبت، در انتظار پایان خوش آن، دست به دعا برداشته‌اند؛ و چه دعائی بالاتر و مؤثرتر از زمینه‌سازی برای ظهور وارثِ «غدیر»؟ ظهور وارثِ «ذوالفقار»؛ ظهور وارث جلال و جمال علوی؛ ظهورِ «مهدی موعود» که جز به‌دنبال مجاهدت مهدی‌باوران و مهدی‌یاوران محقق نخواهد شد؛ ظهوری که درمان همۀ دردهای ظاهری و باطنی ماست. «غدیر» به ما می‌گوید که اگر كسى همۀ خود را به خدا بدهد، خدا نيز براى اوست. «غدیر» یعنی: اين راه برای همیشه باز است. اما آیا ما را نیت و همت رفتن هست؟ اگر هست، بسم الله ... . 🏷 🆔 @Smh_Doaei
🔰 ساقی بیا ... ساقی بیا که دور غم اینک سر آمده شادی به ناز و عشوه کنون از در آمده بازار حُسن را صنمی دیگر آمده در شام تار هجر تو ماهی بر آمده بی نور آفتاب تو ما را ولی چه سود؟ پروردگار گل ز لوح قضا پرده بر گرفت برقی جهید و خار چمن را شرر گرفت هستی سرود مستی خود را ز سر گرفت سقف فلک شکافت و رنگی دگر گرفت پیکی ز ملک عرش به فرش آمدی فرود سلطان گل ز شهد تجلی خراب و مست گل از گلش شکفت و ز بیداد غصه رست آسوده از تعدی خار حسود و پست بُردی ولی عهد چمن را به روی دست در هاله‌ای ز نور به مدحش زبان گشود ستر از جمال شاهد گلشن فرو فتاد با خنده از ره آمد و شوری به باغ داد باد خوش صبا گره از زلف او گشاد زین رو معطر است و مصفا مسیر باد این جلوه را میان چمن هر گلی ستود حُسن از طلوع طلعت لیلی شد آشکار شور از شروع جلوۀ شیرین شراره‌بار حُسنی که بُرد طاقت و صبر از دل قرار شوری که پیش از آن نفتادی به روزگار فرهاد را به سینه چو مجنون غمی نبود ناز است و نازنین و دل‌افروز و دل‌نواز شهوار و شهسوار و شه‌آیین و شاهباز سیمین‌بر است و سروقد است و به سینه ساز گل‌روی و گل‌شمیم و گل‌افشان و جانگداز پنهان نمود مه رخ خود را چو رخ نمود در سایه‌سار او سخن از غصه نابه‌جاست پیوسته جشن شادی و شور و شعف به‌پاست صحن بهشت، صورت آن یار دلرباست بیچاره هرزه‌ای که ز دلدار ما جداست عشقش مطهر است و به هستی چو تار و پود خاری که نیست در پی وصل و لقای گل بر سر ندارد او ز حسادت هوای گل خاری که سر نسود و نساید به پای گل وز حقد و کینه نیست به زیر لوای گل جایش میان آتش سوزان و بین دود چشم حسود کور و ز رخسار او به دور ماه است و آفتاب ز رویش گرفته نور پیوسته باد شاهد ما شاد و پُر ز شور آن شاهدی که چون رخ او را ندیده حور خامُش مباد نغمۀ چنگ و نوای عود ساقی بیا که جای تو خالی است در میان ساقی بیا که میکده شد بی تو در فغان ساقی بیا که شادی ما را تویی بیان ساقی بیا که می‌رود از دست ما زمان دیر است، دیرِ دیر، عزیزم بیا تو زود 🗓 عید غدیر ۱۴۲۵ قمری 🏷 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
اگر حقیقت آن است که:‌ «یوم غدیر خم افضل اعیاد امتی»، تلاش برای تبدیل #عید_غدیر به #عید_برتر امت اسلا
کیا با زمینه‌سازی برای اجراء طرح تخفیف‌های گسترده و جذاب توسط مراکز فروشگاهی و خدماتی در ایام عید غدیر موافقند؟
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
🔸 حدود دو سال قبل، به توفیق الهی، ترجمۀ دعای شریفِ «جوشن کبیر» را شروع کرده و تقریبا همزمان با اولین
﴿۲۹﴾ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ يَا عَاصِمُ، يَا قائِمُ، يَا دائِمُ، يَا راحِمُ، يَا سالِمُ، يَا حاكِمُ، يَا عالِمُ، يَا قاسِمُ، يَا قابِضُ، يَا باسِطُ. سُبْحانَكَ يَا لَا إِلٰهَ إِلّا أَنْتَ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ يَا رَبِّ. (٢٩) بارالها! چقدر نام‌های تو زیباست! همان نام‌هایی که هنگام دعا و در وقت عرض حاجت، تو را به آن نام‌ها خوانده و می‌کوشم تا از این رهگذر، خود را در معرض نگاه تو قرار دهم، ای نگاهبان هر گاه و بی‌گاه! ای ستون استوار هستی! ای چشمه‌سار همیشه جاری! ای مادرانه‌ترین مهربانی! ای یکپارچه پاکی و پیراستگی! ای شهریار کشور آفرینش! ای جام جهان‌نما! ای نصاب‌دان نصیب‌ها! ای گلوگیر گردن‌افرازان! و ای گره‌گشای گردن‌گذاران! تو از تمام پلشتی‌ها پاک و از همۀ پستی‌ها پیراسته‌ای، ای آن‌که هیچ خدایی جز تو نیست! ببین که از فرط بیچارگی، فریادم به آسمان بلند است! فریادم را بشنو، دستم را بگیر و با وصال خود، آتش فراقت را فروبنشان، ای یگانه پروردگار من! 🏷 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
﴿۲۹﴾ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ يَا عَاصِمُ، يَا قائِمُ، يَا دائِمُ، يَا راحِمُ، يَا سال
در این شب ـ که مصادف شده است با ـ به‌طور ویژه یاد می‌کنیم از همه که با حرکت در مسیر ، به مولایشان علیه السلام اقتداء کرده و نام خود را در زمرۀ بهترین دوستداران و شیعیان آن حضرت ثبت کردند. به آن امید که آن‌ها نیز در این شب نورانی و پُر از خیر و برکت، ما را در جوار ساقی کوثر یاد کنند. 🆔 @Smh_Doaei
سیاه‌مشق | سید محمدحسین دعائی
اگر حقیقت آن است که:‌ «یوم غدیر خم افضل اعیاد امتی»، تلاش برای تبدیل #عید_غدیر به #عید_برتر امت اسلا
🔰 چند پیشنهاد برای تبدیل به در جامعه اسلامی: 🔸 تعطیلی سه‌روزۀ عید غدیر 🔹 پرداخت عیدی سالیانه به کارمندان و کارگران در عید غدیر 🔸 زمینه‌سازی برای برگزاری گستردۀ جشن‌های خیابانی عید غدیر در همۀ شهرها 🔹 آزادی گستردۀ زندانیان مستحق عفو در ایام عید غدیر 🔸 پخش ویژه‌برنامه‌های شاد، جذاب و آموزنده از رسانۀ ملی در ایام عید غدیر 🔹 زمینه‌سازی برای اطعام میلیونی مردم در عید غدیر 🔸 راه‌اندازی پویش‌های ملی برای هدیه‌دادن به کودکان محروم در ایام عید غدیر 🔹 فرهنگ‌سازی برای عیدی‌دادن به بچه‌ها در عید غدیر 🔸 زمینه‌سازی مساجد برای تکریم سادات محل در ایام عید غدیر 🔹 برگزاری کنفرانس بین المللی غدیر با دعوت از نخبگان مسلمان و غیرمسلمان جهان در ایام عید غدیر 🔸 برگزاری مراسم تجدید بیعت با امیرالمؤمنین علیه السلام در عید غدیر 🔹 ورود جدی و جذاب معارف غدیر به کتاب‌های درسی 🔸 فرهنگ‌سازی برای حُسن معاشرت ویژه با اهل سنت در ایام عید غدیر 🔹 زمینه‌سازی برای اجراء طرح تخفیف‌های گسترده و جذاب توسط مراکز فروشگاهی و خدماتی در ایام عید غدیر 🔸 برگزاری برنامۀ حسینیه معلی در ایام عید غدیر 📣 این فهرست را شما تکمیل کنید ... 🆔 @Smh_Doaei
در غدیر، پیامبر دست علی را بالا بُرد؛ و از آن روز، ذکرِ «اشهد ان علیا ولی الله» شد واجب‌ترین مستحب شیعه. 🆔 @Smh_Doaei
خنکای آب یک برکه، در میان کابوس کویری بی‌برکت. کدام تشنۀ سراب‌چشیده‌ای است که این صحنه را ببیند و دلداده‌اش نشود؟! بیا! بیا و مشکت را پُر کن! می‌دانم که قرن‌هاست تشنه‌ای؛ می‌دانم که به وسعت تاریخ در پی سراب‌ها دویده‌ای. بیا و ابدیت را بنوش! بیا و آرامش را زندگی کن! این‌جا نقطۀ عطف زندگی است؛ آری؛ غدیر را باید نوشید؛ غدیر را باید زندگی کرد ... . 🆔 @Smh_Doaei
غدیر یعنی آب، یعنی برکه، یعنی برکت. غدیر یعنی مرز آب و سراب. غدیر یعنی آبشخور اقیانوس‌ها. غدیر یعنی سرّ پنهان خضر. غدیر یعنی آب حیات؛ بلکه حیات آب. غدیر یعنی خلیج خوبی‌ها. خجالت نکش! بیا! ظرف تو را هم پُر می‌کنند ... . 🆔 @Smh_Doaei
🔰 دست پوچ جامعه‌نشناس‌ها ▪️ نقدی بر یادداشتِ «محسن‌حسام مظاهری» دربارۀ «مهمانی ده کیلومتری غدیر» با عنوانِ «رقابت پوچ کیلومترها» ✍️ سید محمدحسین دعائی [بخش ۱ از ۲] وقتی فکر می‌کردی «زمستان دین‌داری» آغاز شده است، اما چشم باز می‌کنی و می‌بینی که «بهار دین‌داری» کم‌کم دارد از راه می‌رسد؛ وقتی تمام تلاشت را می‌کنی که بگویی می‌خواهم یک «تحلیل بی‌طرفانه و علمی» ارائه بدهم، اما دم خروسِ «عصبانیت» و «عوام‌زدگی» از لابه‌لای جملاتت بیرون می‌زند؛ وقتی «تلاش حاکمیت برای بازسازی دستگاه فرهنگی خود» را نمی‌بینی و به‌جای کمک به تکمیل این تلاش، فقط غُر می‌زنی. وقتی به‌جای آن‌که مرهمی باشی بر زخم‌ها، روی آن‌ها می‌نشینی؛ وقتی اصلا معلوم نیست دغدغه‌ات چیست؛ وقتی نه به «ایران قوی» تعلق داری، نه به «انقلاب اسلامی»؛ وقتی خودت هم نمی‌دانی که ماده‌گرایی یا معناگرا، قالب‌گرایی یا محتواگرا، عقل‌گرایی یا تجربه‌گرا، سنت‌گرایی یا تجددگرا؛ وقتی برای «اعتبارسنجی کمی» گریبان چاک می‌دهی، اما زیر بار هیچ کمیتی ـ حتی رکوردهای ثبت‌شده در گینس ـ نمی‌روی؛ وقتی ناغافل، «شکل مناسک در عصر صفویه» را به‌عنوانِ «شاخص» معرفی می‌کنی و توضیح نمی‌دهی که علت این انتخاب چیست؛ وقتی متوجه نیستی که ادغام هیئات و دسته‌های عزاداری کوچک در یکدیگر ـ مثل ادغام بعضی از بنگاه‌های خُرد اقتصادی ـ «لازمۀ قهری زندگی امروز» است؛ وقتی در تاریخ جا مانده‌ای و خیال می‌کنی که قرار است «جامعۀ شیعه» برای همیشه یک «اقلیت بدون قدرت» باقی بماند؛ وقتی متوجه نیستی که «تشیع» دیگر یک «هویت خُرد و متکثر» نیست؛ وقتی چشمانت را بسته‌ای و «تکثر چشمگیر افراد حاضر در جشن‌های خیابانی غدیر» را نمی‌بینی؛ وقتی هر تکثری را نشانۀ «مردمی‌بودن» می‌دانی و از هر وحدتی «حکومتی‌بودن» را نتیجه می‌گیری؛ وقتی اصلا متوجه نیستی که «فلسفۀ تشکیل حکومت» چیست یا «کارویژۀ حکومت اسلامی» کدام است؛ وقتی عمل‌کردن حکومت اسلامی به ساده‌ترین وظیفۀ خود، یعنی «میدان‌دادن به اهل ایمان و زمینه‌سازی برای بروز حداکثری آن‌ها» را تقبیح می‌کنی؛ وقتی نمی‌توانی بفهمی که با شکل‌گیریِ «حاکمیت دینی»، بسیاری از «مناسبات اجتماعی» تغییر می‌کنند؛ وقتی طوری سخن می‌گویی که گویا هیچ درکی از «مختصات دنیای جدید»، «معادلات قدرت» و «قانون تنازع بقاء» نداری؛ وقتی بی‌آن‌که خودت بفهمی، در «تناقض» دست و پا می‌زنی؛ وقتی برای تغییر شکل بخشی از مناسک دینی در عصر صفویه نوحه‌سرایی می‌کنی، اما نه تنها در مواجهه با تخریبِ «بُعد سیاسی و اجتماعی دین» ـ که اساس دین را سامان می‌دهد ـ هیچ واکنشی نداری، بلکه گاه بر آتش آن می‌دمی؛ وقتی در مواجهه با «تحولات طبیعی مناسک عرفی دین»، نگران مناسک‌سازی و تکثیر آیین‌های نوظهور دینی می‌شوی، اما اگر «حکم ثابت و فراگیر حجاب»، بازیچۀ اغراض سیاسی و امنیتی شود، از سیّالیّت احکام دین و ماهیت موزاییکی دین‌داری‌ها در دنیای معاصر دم می‌زنی؛ وقتی در مقابل دستور اجتماعی حجاب ـ به‌عنوان نماد زن مسلمان در جامعه ـ طرفدار «فردیّت»‌ها شده و طغیان بخشی از جامعه در برابر آن را طبیعی می‌دانی، ولی در مواجهه با جشن خیابانی غدیر ـ که اساسا برای آحاد مردم طراحی شده ـ به یاد «جمعیت»‌ها و تشکل‌های مذهبی می‌افتی؛ وقتی اغتشاش سازماندهی‌شدۀ یک اقلیت محض توسط دستگاه‌های امنیتی و تبلیغاتی دشمن را نشان‌دهندۀ گرایش‌های اصیل مردم دانسته و طرف آن‌ها می‌ایستی، اما جمعیتی چندبرابری که با ریل‌گذاری فرهنگی حاکمیت به خیابان آمده‌اند را «خمیری بی‌اراده در دست قدرت» و «اسیر پروپاگاندا» معرفی می‌کنی؛ وقتی اصرار داری که حضور چندده‌هزارنفری مردم در اغتشاشات، نشانۀ «نارضایتی اکثریت از حکومت یا عبور آن‌ها از دین‌داری» است، اما حضور میلیونی مردم در اجتماعات معنوی و مذهبی هیچ دلالتی ندارد؛
[بخش ۲ از ۲] وقتی به «عالی‌ترین مفاهیم الهی، معنوی و کیفی»، «نگاه بشری، مادی و کمی» داری؛ وقتی نگاهت به «دین»، نگاه یک «باستان‌شناس» یا «کارشناس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» است؛ وقتی نه «دین» را درست می‌شناسی، نه «جامعه» را؛ وقتی قرار است «جامعه‌شناس» باشی، اما از «واقعیت‌های اجتماعی» بی‌خبری و از «روند تحولات اجتماعی» جا می‌مانی؛ وقتی فرمول‌هایی که آموخته‌ای، تو را در تحلیلِ «واقعیت‌های جامعۀ اسلامی» به بیراهه می‌برند؛ وقتی از بُن دندان به «سکولاریسم» اعتقاد داری، وقتی «لیبرالیسم فرهنگی» را تقدیس می‌کنی، وقتی سر بر آستان «پلورالیسم» می‌سایی، وقتی در برابر «ایندیویدوالیسم» سجده می‌کنی و وقتی تا کمر پیش «پوزیتویسم» خم می‌شوی؛ وقتی از کلِ «منظومۀ معارف حسینی»، به یک برش سطحی از مناسک آن اکتفاء کرده‌ای؛ وقتی «دستگاه عزاداری بر سید مظلومان» را در حد یک آیین متداول مذهبی فرومی‌کاهی؛ وقتی می‌خواهی «حرارت عشق علوی و حسینی در قلب‌ها» را با فازمتر یا کیلومتر اندازه بگیری؛ وقتی «دست قدرت خدا» را در رونق بازار دین نمی‌بینی؛ وقتی به‌طور همزمان، هم از «مردم» عصبانی هستی، هم از «حاکمیت»؛ وقتی توان حاکمیت برای «بازیابی و بازسازی سرمایۀ اجتماعی»‌اش را باور نمی‌کنی؛ وقتی کنش‌ها و واکنش‌های اجتماعی برخاسته از «بنیه قوی ملی و دینی مردم» برایت قابل هضم نیست؛ وقتی این‌که مردم «غصه‌های اقتصادی»، «دلخوری‌های اجتماعی» و «اختلاف‌سلیقه‌های سیاسی» را کنار گذاشته و برای دفاع از «دین» و «کشور»شان به خیابان آمده‌اند، همۀ بافته‌های ذهنی‌ات را به هم می‌ریزد؛ وقتی علی‌رغم ژست علمی‌ات، شروع می‌کنی به «نیت‌خوانی‌های عوامانه»؛ وقتی «جوشش انگیزه‌های پاک و مؤمنانه» را نادیده می‌گیری و به‌خاطر دشمنی با «اسلام سیاسی»، مردم را به باد توهین می‌گیری؛ وقتی «فوران عشق علوی» را به چشم‌وهم‌چشمی، ریاکاری و فرصت‌طلبی ترجمه می‌کنی؛ وقتی در تحلیلِ «پیاده‌روی اربعین» پیاده‌ای و نمی‌فهمی که هیچ حکومتی توان راه‌اندازی چنین پویشی را ندارد؛ وقتی کیلومترها از فهم جشن‌های چندکیلومتری غدیر عقب‌تری؛ وقتی جاده می‌پیچد، اما تو نمی‌پیچی؛ وقتی زمین می‌خوری و تصمیم می‌گیری تا ناکجاآباد سینه‌خیز بروی؛ وقتی دستت پوچ است، اما می‌خواهی مچ مخاطب را بپیچانی و برای جامعه نسخه بپیچی؛ آن موقع است که قلم به دست می‌گیری و از «سبقت‌گرفتن مؤمنان در جادۀ خیرات»، با عنوانِ «رقابت پوچ کیلومترها» یاد می‌کنی؛ غافل از این‌که با هیچ پرچ و پیچی نمی‌توان این برچسب چیپ را به این اتفاق بزرگ چسباند. آری؛ این قبیل «کج‌فهمی»‌ها و «کوررنگی»‌ها، به لطف خدا نمی‌تواند در «حرکت جهانی جبهۀ اهل حق» خللی وارد کند؛ اما بیم آن می‌رود که مبتلایان به خود را از حضور در کشتی نجات اهل بیت علیهم السلام محروم سازد. ای کاش متنبه شوند. 📌 منتشرشده در: ▫️ خبرگزاری صدای حوزه: v-o-h.ir/?p=43979 ▫️ خبرگزاری مهر: mehrnews.com/x32ztS 🏷 🆔 @Smh_Doaei