eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
156 دنبال‌کننده
468 عکس
263 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
۵۷ پیام انقلابی جهت گرامیداشت برای (پیام ۰۲): 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 خامنه‌ای: «آن‌روز که جهان میان شرق و غرب مادی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمی‌برد، ، با قدرت و شکوه پا به نهاد؛ چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود.» (بیانیه انقلاب ۱۳۹۷) 🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 گروه «چلچراغ معارف و احکام» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe کانال «چلچراغ معارف و احکام حم» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff گروه «چلچراغ معارف و احکام» در روبیکا: https://rubika.ir/joing/DDBHJACA0QARVBJZNAEWUAVDHIBEZOEF
☫﷽☫ ؛ معیّتی تبرعی یا تبرجی؟! سیاسی‌ترین عبارت زیارت‌نامه ، آخرین عبارت آنست. تو گوئی که تمامی عبارات زیارت‌نامه مقدمه‌چینی برای طرح همین عبارت خطیر پایانی آن است؛ «فَمَعَکُم مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم»؛ پس من با شما هستم، با شما هستم و با دشمنان شما نیستم. حرف «ف» (فَمعکم) در مفهوم «پس» و «بنابراین» خود گویای آنست که آنچه در زیارت‌نامه بدان پرداخته شد، جنبه مقدماتی داشت و حال می‌خواهد نتیجه‌گیری نماید و را برجسته سازد. مضافاً که این معیت را مکرر می‌کند! فمـعـکم مـعـکم لا مـع توضیح چنین معیت مؤکدی، نیازمند این تصویرسازی است که؛ یکدست خود را بعنوان به طرف مخاطب خود پیش می‌برد و می‌گوید «فمعکم» ولیکن همزمان این مسئله را هم تداعی می‌کند که دست دیگر شما در بیعت کیست؟! (و ای‌بسا که دست دیگرت در بیعت و معیت دست دشمنان است!) فلذا مطلب، ایجاب می‌کند که دست دیگرش را هم نشان دهد و بیعت و معیت خود را دو دستی دو قبضه کند فلذا می‌افزاید «معکم و لا مع عدوکم»! وگرنه معیت و بیعت، کامل و قابل اعتماد نخواهد بود. بطور مثال؛ کسانی که یک دستشان در جمهوری اسلامی ایران است و دست دیگرشان در قالب بودن و حتی داشتن، در دست است، قاعدتاً بیعت و معیت ناقصی دارند و چندان قابل اعتماد نیستند. اهل‌البیت(ع) بویژه سیدالشهدآء(ع)، طالب «بیعت و معیت کامل» و تمام‌عیار و همه‌جانبه هستند. مسئله بعدی اینست که این آیا تبرعی است یا تبرجی؟ و در 👌(تبرع در مفهوم کسب ثواب خصوصی و تبرج در مفهوم جلوه‌گری صواب عمومی) و بی‌نظیر ؛ (حرکت خودجوش مردمی از اقصی نقاط جهان بسوی که به رستاخیزی سراسری می‌ماند) سکه‌ای است دارای دو رویه؛ و . یعنی عده‌ای تبرعاً آنرا می‌پیمایند و عده‌ای آنرا علاوه بر تبرعاً، تبرجاً هم انجام می‌دهند و بعید نیست که عده‌ای هم صرفاً از روی تبرج بدان روی آورده باشند! راهپیمائی اربعین قبل از ، عمدتاً از نوع بود که در طی قرن‌های طولانی در فراز و نشیب و بعضاً با مشقات فراوان و سخت همراه بوده است ولیکن بعد از # و در دوران حکم‌رانی ، نوع تبرجی آن هم جلوه‌گر گردید و عالمگیر شد. آن‌ها که قصد تبرعی دارند، برایشان چندان تفاوتی ندارد که از کدامین جهت روانه بشوند؟ و حتی ملزم نیستند که آنرا حتماً در ایام بلافصل با به منصه ظهور برسانند. زیرا در این امر صواب، آن‌ها عمدتاً بدنبال کسب و ذخیره ثواب اخروی آن برای خود هستند و بس. ولیکن گروه دوم، به دو مطلب مذکور، تقیُّد دارند. یعنی علاوه بر جنبه تبرعی (کسب ثواب) این مشایه کثیرالثواب، مقید هستند که آنرا قرین ملاحظات تبرجی (نمایشگری و تبلیغاتی) هم بنمایند. فلذا فقط از جهت (جاده اصلی از نجف تا کربلا و مماس با عمودهای دارای نمره مسلسل که هر کدام حکم یک میعادگاه عاشقان را دارد) وارد این می‌گردند، آنهم حتی‌الامکان در روزهای نزدیک به اربعین، بگونه‌ای که روز رسیدن‌شان به آخرین عمود (۱۴۴۴) در مصادف با سالیاد اربعین حسینی باشد. این گروه حتی به قدیمی هم اعتنائی ندارند چرا که تبرجی ندارد. بدیهی‌ست که میزان (کمّ و کیف) ثواب این عده، آنچنان بر میزان ثواب گروه اول، مزیت دارد که شاید اساساً قابل مقایسه نباشد. در مقام مقایسه شاید و بلکه بجرأت می‌توان گفت؛ ثواب ، باندازه ۱٪ آن هم نیست. یا بعبارتی دیگر؛ ثواب پیمایش فاصله ۵۰ متری دو عمود، معادل ثواب کل پیمایش تبرعی است از هر طریق! فضیلت «پیمایش تبرجی+تبرعی» بر «پیمایش تبرعی» همچون فضیلت ثواب امّ‌القرای اسلام بر در یک روستای خلوت و دور افتاده است! تمایز راهپیمائی تبرجی+تبرعی بر راهپیمائی فقط تبرعی، همچون تمایز انجام «احکام » بر انجام «احکام » است. دلیل چنین تمایزی به لحاظ پدیده آخرالزمانی بودن جنس پیمایش تبرجی+تبرعی بر پیمایش صرفاً تبرعی است که بمفهوم پیوند آن با زمان(عج) است. زیرا که این «رستاخیز جهانی» از مصادیق بارز «ذُخراً و شرفاً و کرامتاً و مزیداً» برای آل‌الله است. و اما برتری صواب شرکت در حضور تبرجی بر ثواب پویش تبرعی؛ بنده قدری تردید دارم و احتیاطاً برای هر دو ارزش یکسانی قائل هستم و الله اعلم بکل شیء و السلام !!! ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۲ کربلای معلی لطفا این را هم ببینید👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2320 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 🆔@chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 وجاهت تغییر اسم و شهرت! بعضی‌ها اشکال می‌گیرند که شما چرا در کنار شهرت ، شهرت سابق او را هم می‌نویسید؟! (نوشتن برای پزشکیان!) کسی که اسم یا شهرت خود را تغییر می‌دهد، قاعدتاً به مفهوم آنست که از عنوان قبلی خود بیزار است یا ترجیح می‌دهد که با عنوان جدید او نامیده و صدا شود و بهتر است به خواسته دیگران احترام بگذاریم! این توقع کاملاً قابل قبول است تا زمانی که تغییریافته عنوانی، نخواهد بر مصادر ملی تکیه بزند که در آن‌صورت هرگونه خوش‌بینی ترحم بر پلنگ تیزدندان است! پوزیده از وقتی که مایل به پزشکی یا پزشک می‌شود، عنوان خود را به پزشکیان تغییر می‌دهد آیا در صدد این نیست که به مشتریان خود القاء نماید که او جَدّاً در جَدّ پزشک بوده و لذا قابل اعتماد است؟! اگر عنوانی غیر مرتبط با شغل خود برای خود برمی‌گزید، جای چندان حساسیتی هم نبود ولیکن چندان هم قابل اغماض نیستند. بله! حضرت هم قبل از اسلام، اسم دیگری داشته (روزبه؟) و خود پیامبر(ص) عنوان را بر او نهادند. ولیکن اعطای این عنوان (و تغییر اسم) برای کسی بوده است که به مقام نائل می‌گردد که ذره‌ای ندارد و دنبال پرش به بر ملتی هم نیست. و اما حساسیت بنده به این قضیه، سبقه دیرینه‌ای دارد. بعد از پیروزی ، در عرصه رسانه‌های فراگیر ما دو تا کانال تلویزیونی (۱ و ۲) داشتیم و دو تا روزنامه (کیهان و اطلاعات) و یک مجله هفتگی (سروش به سردبیری شخصی بنام «پرویز» خرسند) و رفته رفته به تعداد و تنوع آن‌ها افزوده شد. در نخستین شماره‌های هفته‌نامه سروش (متعلق به سازمان صدا و سیما که بنظرم جایگزین مجله تماشا شده بود) سردبیر آن طی یادداشتی به اسم خودش اشاره کرد و اینکه بعضی‌ها توصیه می‌کنند تا وی اسم خود را از اسامی متعلق به شاهان به اسامی امامان تغییر بدهد و ایشان نپذیرفته بود و تا جایی که یادمه (یا برداشت کردم) این بود که باید ترسید از کسی که تا دیروز «پرویز» بوده و امروز خود را «حسین» بنامد و بنمایاند! وگرنه مردم دچار خبط و خطا می‌شوند! تا دیروز همه او را شمربن‌ذی‌الجوشن می‌شناختند و امروز اسمش را بگذارد ابوالفضل‌العباس! اینگونه تغییرات، است و موجب می‌گردد جای و عوض شود. آنهم در عصری که ، همه‌جانبه در صدد (regime change) در است! و بعد از آن سخن سردبیر، همیشه در ذهن بنده این سؤال باقی ماند که آیا براستی ممکن است تغییر اسم یا فامیلی کسی موجب شود که نگاه و قضاوت دیگران در باره شخصیت آن شخص به خطا بیافتد؟! حالا که می‌شنویم؛ ۱) محمود سبورجیان یا صبورچیان و یا صباغیان (از عناوین متعلق به یهودیان) خود را می‌نامد تا خود را برای تصاحب جای‌گاه و آنگاه مقام تیز نماید، نباید از آن بسادگی گذشت. ۲) حسن فریدون خود را می‌نامد تا ایضاً خود را برای تصاحب ریاست جمهوری و آنگاه مقام ولایت فقیه تیز سازد، نباید از آن بسادگی گذشت. کلمه روحانی از آنجا که متناسب با شغل اوست، جای حساسیت دارد و می‌خواهد القاء نماید که جَدّاً در جدّ اهل بوده‌اند! ۳) و اینک مسعود پوزیده (از عناوین متعلق به ارمنی‌ها) که خود را پزشکیان می‌نامد و برای تصاحب ریاست جمهوری، خیز برمی‌دارد و دم از نهج‌البلاغه می‌زند بدون اعتناء به این سخن علی (علیه‌السلام) که اگر کسی را مناسب‌تر از خودت در عرصه دیدی برای انجام یک امر میدانی معطوف به مسلمین و بلکه کل مردم، خیز برداشتن تو برای تصاحب آن جایگاه، حرام است ووو... جای حساسیت دارد و نباید آنرا نادید گرفت که به فریب عمیق می‌انجامد. کسی داوطلب ریاست می‌شود که آ.رئیسی در خطه زادگاه او به شهادت رسید. از همان اولین مصاحبه خود هم کسی را خود می‌نامد که با شهید امیر عبداللهیان سرستیزی داشته و او را از وزارتخانه تحت سلطه خود اخراج کرده بود. مضافاً که به وزارت امور خارجه کردن او بسنده نکرده و بلکه به ریاست شورای تعیین اعضای دولت خود می‌نشاند. اگر سانحه کاملاً مشکوک «رئیس جمهور و وزیر امور خارجه او»، توطئه‌ای برنامه‌ریزی شده باشد و قرار باشد همه ، مورد استنطاق قرار بگیرند، قاعدتاً پیشتازان تصاحب جایگاه آن شهیدان در متهمین برای بازجویی و تحقیق و تفحص هستند. بنابراین اجازه بدهید، بعضی سرنخ‌ها را حفظ کنیم. حاکمیت در آذربایجان شمالی ایران، باید درس عبرتی باشد برای که رئیس جمهور منتخب‌شان از آذربایجان جنوبی ایران است و گل سرسبد دولتمردان وی هم شیعه‌ستیزی را جار زد در حالی که بنا بر ادعای یکی از نمایندگان با نَسبیّت دارد! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۲ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲گروه هم‌اندیشی چلچراغ 🙏
🔺 اظهارات شنیدنی «یاسمین میظر»، سردبیر نشریه کریتیک و پژوهشگر دانشگاه آکسفورد: برای اسرائیل هدف اصلی سوریه نیست؛ هدف اصلی ایران و حتی مردم ایران هستند! ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌حرف درستیه اما کامل نیست! این بانوی خارج‌نشین، و ریشه انتقام‌جویی و از را در سال ۱۳۵۷ می‌داند که طی آن توانستند، نوکر آن‌ها () را فراری دهند. و حال آنکه اگر این ، مجدداً را به نوکر برگردانند، تنها اتفاقی که خواهد افتاد، ایجاد تسریع و تشدید در پروسه هزاران ساله در از خواهد بود. علت اصلی برای نابودی مطلق ملت ایران (و )، ناشی از بابت این دو ملت بر علیه انواع مظالم تاریخی در حق بشریت است. حتی اگر کلیه ایرانیان، و نوکر ۱۰۰٪ اسراعیل بشوند، باز هم تغییری در سیاست رخ نخواهد داد! زیرا آن‌ها به پیش‌گویی‌های خاخام‌های خود، ایمان ۱۰۰٪ی دارند که در به دست ایران و یمن، نابود خواهند شد! در واقع ، هزاران سال است که در قبال ایران و یمن، مشغول و هستند آن‌هم صرفاً بر اساس قصاص قبل از جنایت! صد البته از ۵۷ هم شدیداً دارند. چنانکه ( در تعبیر ) آن‌را نامید! لطفاً 👈پیشگوئی‌های مشترک👉 را هم ببینید. 🙏 ✍️حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱۵ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏