eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
156 دنبال‌کننده
468 عکس
263 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ ؛ معیّتی تبرعی یا تبرجی؟! سیاسی‌ترین عبارت زیارت‌نامه ، آخرین عبارت آنست. تو گوئی که تمامی عبارات زیارت‌نامه مقدمه‌چینی برای طرح همین عبارت خطیر پایانی آن است؛ «فَمَعَکُم مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم»؛ پس من با شما هستم، با شما هستم و با دشمنان شما نیستم. حرف «ف» (فَمعکم) در مفهوم «پس» و «بنابراین» خود گویای آنست که آنچه در زیارت‌نامه بدان پرداخته شد، جنبه مقدماتی داشت و حال می‌خواهد نتیجه‌گیری نماید و را برجسته سازد. مضافاً که این معیت را مکرر می‌کند! فمـعـکم مـعـکم لا مـع توضیح چنین معیت مؤکدی، نیازمند این تصویرسازی است که؛ یکدست خود را بعنوان به طرف مخاطب خود پیش می‌برد و می‌گوید «فمعکم» ولیکن همزمان این مسئله را هم تداعی می‌کند که دست دیگر شما در بیعت کیست؟! (و ای‌بسا که دست دیگرت در بیعت و معیت دست دشمنان است!) فلذا مطلب، ایجاب می‌کند که دست دیگرش را هم نشان دهد و بیعت و معیت خود را دو دستی دو قبضه کند فلذا می‌افزاید «معکم و لا مع عدوکم»! وگرنه معیت و بیعت، کامل و قابل اعتماد نخواهد بود. بطور مثال؛ کسانی که یک دستشان در جمهوری اسلامی ایران است و دست دیگرشان در قالب بودن و حتی داشتن، در دست است، قاعدتاً بیعت و معیت ناقصی دارند و چندان قابل اعتماد نیستند. اهل‌البیت(ع) بویژه سیدالشهدآء(ع)، طالب «بیعت و معیت کامل» و تمام‌عیار و همه‌جانبه هستند. مسئله بعدی اینست که این آیا تبرعی است یا تبرجی؟ و در 👌(تبرع در مفهوم کسب ثواب خصوصی و تبرج در مفهوم جلوه‌گری صواب عمومی) و بی‌نظیر ؛ (حرکت خودجوش مردمی از اقصی نقاط جهان بسوی که به رستاخیزی سراسری می‌ماند) سکه‌ای است دارای دو رویه؛ و . یعنی عده‌ای تبرعاً آنرا می‌پیمایند و عده‌ای آنرا علاوه بر تبرعاً، تبرجاً هم انجام می‌دهند و بعید نیست که عده‌ای هم صرفاً از روی تبرج بدان روی آورده باشند! راهپیمائی اربعین قبل از ، عمدتاً از نوع بود که در طی قرن‌های طولانی در فراز و نشیب و بعضاً با مشقات فراوان و سخت همراه بوده است ولیکن بعد از # و در دوران حکم‌رانی ، نوع تبرجی آن هم جلوه‌گر گردید و عالمگیر شد. آن‌ها که قصد تبرعی دارند، برایشان چندان تفاوتی ندارد که از کدامین جهت روانه بشوند؟ و حتی ملزم نیستند که آنرا حتماً در ایام بلافصل با به منصه ظهور برسانند. زیرا در این امر صواب، آن‌ها عمدتاً بدنبال کسب و ذخیره ثواب اخروی آن برای خود هستند و بس. ولیکن گروه دوم، به دو مطلب مذکور، تقیُّد دارند. یعنی علاوه بر جنبه تبرعی (کسب ثواب) این مشایه کثیرالثواب، مقید هستند که آنرا قرین ملاحظات تبرجی (نمایشگری و تبلیغاتی) هم بنمایند. فلذا فقط از جهت (جاده اصلی از نجف تا کربلا و مماس با عمودهای دارای نمره مسلسل که هر کدام حکم یک میعادگاه عاشقان را دارد) وارد این می‌گردند، آنهم حتی‌الامکان در روزهای نزدیک به اربعین، بگونه‌ای که روز رسیدن‌شان به آخرین عمود (۱۴۴۴) در مصادف با سالیاد اربعین حسینی باشد. این گروه حتی به قدیمی هم اعتنائی ندارند چرا که تبرجی ندارد. بدیهی‌ست که میزان (کمّ و کیف) ثواب این عده، آنچنان بر میزان ثواب گروه اول، مزیت دارد که شاید اساساً قابل مقایسه نباشد. در مقام مقایسه شاید و بلکه بجرأت می‌توان گفت؛ ثواب ، باندازه ۱٪ آن هم نیست. یا بعبارتی دیگر؛ ثواب پیمایش فاصله ۵۰ متری دو عمود، معادل ثواب کل پیمایش تبرعی است از هر طریق! فضیلت «پیمایش تبرجی+تبرعی» بر «پیمایش تبرعی» همچون فضیلت ثواب امّ‌القرای اسلام بر در یک روستای خلوت و دور افتاده است! تمایز راهپیمائی تبرجی+تبرعی بر راهپیمائی فقط تبرعی، همچون تمایز انجام «احکام » بر انجام «احکام » است. دلیل چنین تمایزی به لحاظ پدیده آخرالزمانی بودن جنس پیمایش تبرجی+تبرعی بر پیمایش صرفاً تبرعی است که بمفهوم پیوند آن با زمان(عج) است. زیرا که این «رستاخیز جهانی» از مصادیق بارز «ذُخراً و شرفاً و کرامتاً و مزیداً» برای آل‌الله است. و اما برتری صواب شرکت در حضور تبرجی بر ثواب پویش تبرعی؛ بنده قدری تردید دارم و احتیاطاً برای هر دو ارزش یکسانی قائل هستم و الله اعلم بکل شیء و السلام !!! ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۲ کربلای معلی لطفا این را هم ببینید👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2320 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 🆔@chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
🔻حجاب در گذار از عهد نهضت به نهاد 🖊 مهدی جمشیدی کسانی معتقدند همچنان که در جریان «انقلاب»، امام خمینی وارد جزئیات ظاهری و رفتاری نشدند و یک جبهۀ مشترک بر ضد پهلوی تشکیل دادند و حتی از زنان بی‌حجاب نیز برای مبارزه، استقبال کردند، باید در روند «حکومت» نیز همان تجربه در پیش گرفته می‌شد و حاکمیت، جامعه را از این نظر، گرفتار شکاف و اختلاف نمی‌کرد و بخش‌هایی از جامعه را در مقابل خودش قرار نمی‌داد. اگر در آن دورۀ تاریخی، حجاب یک امر فرعی بوده است، امروز نیز باید منزلتی بیش از گذشته نیابد و ملاک جبهه‌بندی و صف‌آرایی قرار نگیرد؛ چنان‌که انقلاب بر اساس همین منطق عام و تکثّرگرایانه به پیروزی رسید. این منطق، خاص انقلاب‌کردن نیست، بلکه حکومت‌کردن نیز باید بر مدار آن باشد و حکومت در مقام تدبیر جامعه، از ارزش‌های آغازین انقلاب فاصله نگیرد. در این باره باید به نکاتی پرداخت. ۱. نباید انتظار داشت که در دورۀ نهضت، امام خمینی بگویند حجاب، الزامی است؛ چون ایشان در آن دوره، «فقیه مبسوط‌الید» نبوده است و نمی‌توانسته جامعه را تدبیر کند. ساختارهای رسمی و قانون و تصمیم‌گیری حاکمیتی در اختیار دیگران بود و ایشان از این نظر در حاشیه بوده است. عزم به سوی ایجاد انقلاب نیز به همین سبب بود که چرخش ایجاد شود و نگاه دینی، صدرنشین گردد. سبک دین‌داری مردم و تعریف آن در اختیار امام خمینی نبوده که بتوان وضع آن دوره را به تصمیم امام نسبت داد. ازاین‎‌‌رو، نمی‌توان همۀ احکام و اوصاف «دورۀ نهضت» را به «دورۀ نهاد»، نسبت داد و از هر دو، توقع یکسان داشت. رسول اکرم در «مکه»، سخنی از منع برهنگی و شراب و ... نگفت اما در «مدینه»، شرع را جرعه‌جرعه به کام جامعه ریخت. امام خمینی نیز پس از تحقق انقلاب، اجرای احکام شرع را طلبید و از آن جمله، حجاب را. مسألۀ اصلی در دورۀ نهضت، تحقق انقلاب است؛ چراکه اگر انقلاب پیروی شود، هدف‌ها و آرمان‌های اسلامی نیز در قالب ساختارهای رسمی و حاکمیتی، واقعیت عینی خواهند یافت. بدین‌جهت، باید در این دورۀ خاص که هنوز بسترها و مقدمات فراهم نشده است، زمینۀ انقلاب را آماده کرد و اجرای ارزش‌ها را به دورۀ بعدی واگذار نمود. ۲. اینکه امام خمینی، آشکارا در همان دوران به کشف حجاب و ولنگاری در مناسبات و پوشش زنان اعتراض می‌کند، چه معنایی دارد؟ جز این است که موضع امام حتی در همان دوران نیز، پذیرش کشف حجاب و برهنگی نیست؟! یکی از قوی‌ترین دلایل امام خمینی برای راه‌اندازی نهضت، همین سبک زندگیِ تجددی بود که ایشان به صراحت از آن به فساد و فحشا و برهنگی تعبیر می‌کرد. بنابراین امام خمینی، این سبک از دینداریِ آغشته به تجدد را برنتافت و به رسمیّت نشناخت، بلکه در گفتارها و بیانیه‌های انقلابی خویش، آن را محکوم کرد و یکی از ریشه‌های نهضت برشمرد. تعارض امام خمینی با حکومت پهلوی، تعارض سیاسیِ محض نبود که معطوف به شخص شاه یا نوع حکومت باشد، بلکه ایشان به این امور به عنوان مقدمه‌ای برای برپایی جامعۀ توحیدی می‌نگریست. هدف امام خمینی از کسب قدرت سیاسی، ایجاد تحول قدسی در جامعه بود. ۳. جریان تجددی در زمینۀ سبک زندگی - که از جمله ظهوراتش در دورۀ پیشاانقلابی، کشف حجاب بود - چاره‌ای جز «همراهی با نهضت امام» نداشت؛ چون پیرامون هیچ‌یک از شخصیت‌ها و دعوت‌ها و رویدادهایش، راهپیمایی شکل نمی‌گرفت. این جریان از نظر سیاسی با حکومت پهلوی سرِ سازگاری نداشت، اما در عین حال، نه شخصیتی داشت که بتواند پرچم رهبری را به دست بگیرد و نه بدنۀ اجتماعیِ جدی و گسترده‌ای. ازاین‌رو، همواره در حاشیۀ راهپیمایی‌ها بود. آمدن‌ و پیوستن اینان به جریان نهضت و انقلاب، به معنی تأیید و حمایت امام نبود، و اگر هم پس از استقرار نهاد و آغاز اجرای شریعت، سرخورده شدند و روی برتافتند، نباید اعتراض و اعراض‌شان را برآمده از خطای انقلاب دانست. واضح است که با گذار از «نهضت» به «نهاد» و کنار گذاشته‌شدن دشمن مشترک، اختلاف‌ها سر بر می‌آورند و «فاصله‌های فکری» نمایان می‌شوند. این امر، خصوصیت ذاتیِ انقلاب اجتماعی است. انقلاب از آغاز، آرمان‌های خود را با صراحت اعلام کرد و همۀ خواسته‌های خویش را در سایۀ دین، معنا نمود. این تصور که انقلاب اسلامی، اجرای شریعت را در عرصۀ عمومی نخواهد طلبید و سبک زندگیِ تجددی را به رسمیت خواهد شناخت، توهم خودساختۀ نیروهای تجددی و بدنۀ اجتماعی‌شان بود. ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ نقدونظر گذر از... به...! «گذر» اگر بمفهوم عبور از «مرحله‌ای پایان‌یافته» و ورود به «مرحله‌ای سامان‌یافته» باشد در باره و ، به دلیل هر دو مطلوب، تصور سزامندی نیست. در ، امرین «نهضت+نظام» دو قلوی تفکیک‌ناپذیری هستند ولیکن لازمست که بین آن‌دو ، و هماهنگی برقرار باشد که مهمترین هنر و است. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠 اطلاع‌رسانی حم 🆔 @chelcheraaqHM 💠
🔴رهبر مقاومت: ما به ظهور، نزدیک شده‌ایم. این سخن براساس دیدن خواب‌ها و یا گمانه‌زنی‌ها نیست، این براساس یافته‌های واقعی و حقیقی است. ▪️میلیون‌ها نفر آماده جان‌فشانی برای حضرت هستند[1] ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ نقدونظر (عج) اولاً) جان‌فشان و جان‌فشانی، کافی نیست. لازم است اما کافی نیست. ثانیاً) «ظهور+حکومت» (عج) بدون یاران ایرانی، تحقق نخواهد یافت. کو یاران ایرانی حضرت در تراز سیدعلی؟ ثالثاً) فرض می‌کنیم (سیدعلی، سیدحسن و سیدبدرالدین) ۳ نفر از ۳۱۳ نفری هستند که قیام آن‌حضرت را می‌کنند. کو ۳۱۰ نفر بقیه؟! رابعاً) بعنوان أمّ‌القرای اسلام (و در انتظار تبدیل شدن به و سپس اضمحلال و نابودی کامل! طبق روایات) عجالتاً در حال تاختن بسوی بلاتکلیفی است! ثالثاً) اگر همین امروز حضرت آقا (حفظه‌الله الی قیام‌الحجة) فرضاً از جای‌گاه رفیع ولایت فقیهی خود استعفاء دهند و هم فرضاً شخص دوم (سیدحسن نصرالله) را بعنوان ولی‌فقیه معرفی نماید، آیا خود ایرانی‌ها تسلیم و تبعیت خواهند کرد؟ یا اینکه بعلت نژادپرستانه و ملی‌گرائی‌های جهنمی خود، از پذیرش او طفره خواهند رفت؟! هنوز که با چنین آزمایشی مواجه نگشته است که ببینیم چه می‌شود. یاران ایرانی امام از پدیدار خواهند گردید. آتشی کم‌نظیر که عجالتاً فقط هیزم آن در حال آمایش است نه بیشتر! ؛ ممنوع فتأمل ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۰مهر۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۳۷): جامعه ایرانی همچون جامعه جهانی در سراشیبی سقوط به «حیوانیت»! (بخش ۳): . 👌 این قسمت، هم در مجموعه مباحث معطوف به «چالش‌های امام در تشکیل نظام» قابل تعبیه است و هم در منظومه مباحث «سقوط معنوی جامعه ایرانی به حیوانیت»! تبرّجات؛ حرام شرعی یا حرام سیاسی؟! امام خامنه‌ای (مُدَّظلّهُ‌العالی)، بی‌حجابی را در زمره دوگانه‌های حرام شرعی و سیاسی برشمردند و در این‌جا در صدد تحلیل علت چنین برداشتی هستیم. مسئله و بزرگترین و جدی‌ترین چالش فرهنگی-اجتماعی «نهضت+نظام اسلامی» است. شُل‌حجابی (بی‌حجابی و بدحجابی ) زنان و دختران (ناکثین)، نه تنها برای حامیان «نهضت منهای نظام اسلامی» (مارقین)، یک صف‌آرائی ضد آرمانی و ضدانقلابی است فلذا به شمار می‌رود همچنان که برای طرفداران «نظام بدون نهضت اسلامی» (قاسطین)، یک صف‌آرائی ضد قانونی و ضد انتظامی است فلذا به شمار می‌رود. بنابراین، متبرجات در مقابله با هر کدام از این منحرفین از نظریه امامین انقلاب و نظام، رفتاری چالشی دارند و نوبت آن‌هاست که (اگر در ادعای انقلابی‌گری یا نظام‌طلبی خود، صداقتی دارند)، مشترکاّ باید چالش علنی تبرّجات زنان را در هر جای‌گاهی که هستند، به چالش جدی بکشند و معطل ورود دیگری به معرکه مقابله با ناکثین نمانند. و اما بر پیروان «نهضت+نظام اسلامی» (لاحقین) است که قبل از ورود دو طیف منحرف مذکور (که ممکنست امر ظریف مواجهه با متبرّجات را نیز به انحرافات افراط و تفریطی بکشانند)، وارد میدان شده و چالش جدی و بدون تعارف مذکور را به نحو ، مدیریت نمایند. این سلسله مقالات در راستای تبیین مبانی همین امر خطیر است که باید به دقت مورد مطالعه و مطالبه قرار بگیرند تا سره از ناسره، تمییز گردد. خشونت و خذولت در کمین است. آنچه که امربمعروف و نهی‌ازمنکر معطوف به شُل‌حجابی متبرّجات (حلقه‌ای از زنجیره طویل مرتکبین حرام شرعی و حرام سیاسی) را به انحراف خشونت توسط «مدعیان نهضت منهای نظام» یا به انحراف خذولت توسط «مدعیان نظام منهای نهضت»، می‌افکند، عدم تبیین دقیق و عمیق این مسئله ظریف و حساس است. بنابراین یک شخص ولایی (حامی ولایت) باید همزمان در سه جبهه، میدان‌داری نماید: ۱) مفاهمه و مقابله با ناکثین (متبرّجات و حریم‌شکنان عفاف و حجاب) ۲) مفاهمه با مارقین (مدعیان نهضت منهای نظام) ۳) مفاهمه با قاسطین (مدعیان نظام منهای نهضت) در غیر این‌صورت، «حمایت از ولایت» و «پشتیبانی از ولی‌فقیه»، تحقق و تجلی نخواهد یافت. ، از آنجایی ناکثات و طاغیات هستند که پیمان‌شکنی آن‌ها چند لایه است؛ هم در معرکه ضدیت با و هم با و هم با و هم با قوانین و مقررات ایران (فلذا در هماهنگی و هم‌ردیفی با و بویژه منحوس) و هم بسترسازی برای بی‌ناموسی و قتل‌عام غیرت و عفت و حیای اجتماعی و در یک کلمه؛ وارد شده‌اند. (لطفاً 👈 این‌را هم ببینید 👉 که 👈 ادامه این مقاله است 👉) مدعیان نظام منهای نهضت، از آنجایی قاسطین هستند که به هر علتی و به هر قیمتی، مایل به معامله با متبرّجات و نادیده‌انگاری آن‌ها و بالتبع اضمحلال هستند که در ادبیات امروز، به طیف «مذهبی‌های صورتی» نیز معنون شده‌اند. مدعیان نهضت منهای نظام، از آنجایی مارقین هستند که در تقابل با متبرّجات حرمت‌شکن، فراتر از و رفتار می‌کنند و دافعه آن‌ها غالب بر جاذبه آن‌هاست. زیرا که مرتکبین ناهنجاری‌های اجتماعی را گاو و حیوان می‌پندارند! و حال آنکه در هیچ شرایطی (باستثناء دریدگی سلیطه‌های وحشی که ای‌بسا در هنگامه براندازانه، محور توحش کرگدن‌های ویران‌گر و کروکودیل‌های غارت‌گر می‌شوند که البته در بین شُل‌حجاب‌ها، اقلیتی بیش نیستند) نباید آن‌ها و نیز امربمعروف و نهی‌ازمنکر را نادیده گرفت و از مراعات «أشدّآء علی الکفار و رحمآء بینهم» غفلت ورزید که شرط با ولایت است. (... و الذین معه ...) امربمعروف و نهی‌ازمنکر اسلامی در سپهر نهضت+نظام، انسان‌مدار و کرامت‌محور است نه حیوان‌پندار و نفرت‌پرور. الفبای فریضتین اسلامی و عقلانی؛ است؛ (... إنّهُ طَغیٰ فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى)؛ گفتاری که باعث تذکر و موجب خشیت طاغی و طاغیه گردد. (سوره طه/آیه ۴۴) زیرا که امکان توبه و بازگشت طواغیت عصیان‌پیشه از مطلق‌گرایی در و آنگاه پذیرش و سپس آمادگی برای ، فقط با قول لین و گفتار نرم، میسر است و بس. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) دبیرکل جبهه حامیان ولایت ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 💎 غدیر؛ منشوری چند وجهی (قسمت اول): مقدمه؛ مبحث را شاید و بلکه باید به کهکشانی از معارف تشبیه کرد. زیرا هرگاه سخن از غدیر برود، قاعدتا از مباحث و مضامین گسترده؛ ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، ، و امثالهم نیز باید سخن گفت. فلذا مبحث غدیر یک مقوله ذوالوجوه است. و اما در اینجا معدودی از این وجوه و مناظر این منشور چند وجهی را به اجمال مروری می‌کنیم: الف) غدیر در وجه استفهامی ب) غدیر در منظر تاریخی ج) غدیر در منظر قرآنی الف) وجه استفهامی غدیر؛ (اگر غدیر نبود!): ۱- آیا واقعه در ، اساسا رخ نداد؟! (کلیه کتب تاریخی کلیه ، اذعان کامل به وقوع قطعی آن دارند) ۲- آیا تجمیع عظیم در آن بیابان (که به دستور پیامبر(ص) کلیه تندروها به عقب‌گرد و کندروها به سرعت فراخوانده شدند تا همایش عظیمی شکل بگیرد) صرفا برای این مطلب بود که آن‌حضرت را به محض دوست داشتن (ع) توصیه نمایند؟! آیا هیچگونه بیعتی با (ع) صورت نگرفت؟! (طبق روایت کتب تاریخی کلیه ، با علی بعنوان (ص) در طی سه روز انجام گرفت) ۳) گیریم که توصیه (ص) در آن مراسم کم‌نظیر، صرفا برای محبت به علی و آن حضرت بود و اینکه عداوت با آنان در حکم عداوت با و اوست! آیا مراتب «محبت و پرهیز از عداوت» نسبت به اکرم(ص) مراعات شد و می‌شود؟! (به گواهی کتب تاریخی کلیه فرق اسلامی؛ نه تنها هیچگونه محبتی صورت نگرفت بلکه بدترین عداوت‌ها در حق تک تک اشخاص این خاندان مظلوم بعمل آمد!!) ۴) فرض می‌کنیم که واقعه غدیر بر خلاف تصریح کتب تاریخی کلیه فرق و مذاهب اسلامی، اساسا رخ نداده است و اگر هم اتفاق افتاده است (و بر فرض محال) برای آن بوده که (ص) مسلمانان را به نهایت عداوت‌ورزی (العیاذ بالله) در حق خاندان خود فرموده است، فلذا مسلمانان هم بجز عده قلیلی موسوم به ، در دشمنی با اهل بیت مصطفی (از دختر آن حضرت گرفته تا دوازدهمین نواده او) سنگ تمام گذاشتند! از این مسئله گذشته، آیا پیامبری که با و بعد از مجاهدت‌های شبانه‌روزی طاقت‌فرسای خود در طی حداقل سه دهه، حکومتی را در شبه‌جزیره تشکیل دادند، در آستانه ارتحال خود، هیچگونه تدبیری برای جانشینی خود نفرمودند؟! پیامبری که هنگام اعزام به غزوات و سرایا علاوه بر تعیین فرمانده، جانشین آنان (و بعضا چندین جانشین!) را تعیین می‌فرمودند و همچنین خودشان هنگام ترک ، برای خود تعیین و منصوب می‌کردند، آیا هنگام ارتحال خود، هیچگونه جانشینی معین نفرمودند؟! و نیز پیامبری که هنگام سخن گفتن وحیانی از (ع) برای او جانشینی چون را به رخ می‌کشیدند، برای خود هیچگونه جانشین و خلیفه‌ای تعیین نفرمودند؟! اگر اساسا تعیین خلیفه‌ای صورت نگرفت، پس وجاهت صدها ساله بعد از رحلت آنحضرت از کجا در آمد؟! (طبق گواهی کتب تاریخی کلیه فرق اسلامی؛ پیامبر از نخستین روز آغاز علنی مردم به اسلام، مبحث خلافت خود را هم کاملا رسا مطرح و دقیقا با تعیین مصداق واقعی، بیان فرمودند. حتی برای ۱۲ نسل بعد از خود را) ... ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) یوم‌الغدیر ۱۴۰۱ 💠 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۱): جلسات هفتگی رسمی (متشکل از تهران با قدمتی بیش از ۶۰ ساله از نهضت ۱۳۴۲ تاکنون)، معمولاً در ماه‌های و تعطیل می‌شود تا به کار اصلی خود بپردازند. بنظرم در اولین جلسه بعد از سال ۱۳۹۴ بود که یکی از شیوخ جلسه، بدون مقدمه و با عصبانیت از جمع پرسید: ما در داریم چه غلطی می‌کنیم؟! سؤال عجیب وی را کسی جواب نداد و جلسه وارد مسائل دیگری شد!! بنده گمان کردم لابد از طرف جامعه وعاظ در سوریه، برنامه بدی انجام گرفته که آن شیخ را شاکی کرده است! هنگام بازگشت از یکی از دوستان پرسیدم؛ ماجرای سوریه چه بوده؟! پرسید: چطور؟ گفتم: منظور فلانی چی بود؟! گفت: منظورش دخالت در جنگ‌های است! پرسیدم: یعنی منظورش تخطئه عملکرد بود؟! پس چرا کسی پاسخی نداد؟! گفت: منظورش این بود که از دعوت شود که بیایند برای هم توضیح دهند! سؤال معترضه مشارالیه بهانه‌ای شد تا بنده که سخنرانی‌های دهه‌های اول و آخر صفر آن‌سال خود را (که به همین مسائل از جمله حضور چند ساله در سوریه، اختصاص داده بودم)، به تحریر و تنظیم و تکثیر و توزیع آن‌ها بپردازم. ضمناً از طرفی مصالحه ۱+۵ که از دولت شروع شده بود و رهبری تیم مذاکرات بر عهده بود که تعهدی به و اعتماد به دشمنان نداشت. ولیکن دولت () بنا را بر اعتماد گذاشت! و برای امکان دشمن، ظاهراً هیچ احتیاطی در نظر نگرفت! سال ۱۳۹۴ مصادف بود با و لذا از طرف ، معنون گشته بود به سال «همدلی و همزبانی دولت و ملت» و گزینش چنین عنوانی، بسی معنی‌دار بود که از نظر بنده، این امر واجب، رهین معیت با ولایت بود (و هست) و بدون معیت با ولایت، نمی‌توان به همدلی و... رسید. «مُصالحه با طاغیه جهت مَصالح عالیه»؛ در «نهضت+نظام اسلامی»، موضوعیت و وجاهت داشت ولیکن امر مشروطی بود. معمولاً «تلقی از به » موجب سوءاستفاده دو عده قرار می‌گیرد؛ ۱) خودی‌ها که گمان می‌کنند، کلیه اصول نهضت و مقاومت، به دور افکنده شد و مکتب بر باد رفت! و لذا عزادار می‌شوند! ۲) که گمان می‌کنند، دیگر هیچ مرزی با دشمنان برپا نیست و همه محدودیت‌ها برداشته شد! لذا خوشحالی کرده و جشن می‌گیرند و حتی مبارزین را هم به طعنه و تمسخر می‌گیرند! در حالی که مُصالحه با دشمنان، هرگز به مفهوم آشتی نیست و نرمش قهرمانانه‌ای برای مدت و وضعیتی موقت است و لذا لزومی به یا نیست و این نکات مهم باید به خوبی شود. فلذا بنده در سال ۱۳۹۴ عمدتاً معطوف به همین امر بود؛ اوج مباحث برجامی و اوج مسائل نظامی برون‌مرزی. «همدلی و همزبانی دولت و ملت» ضرورت اقتضائی این مسئله است که بعلت سوء تفسیر از مصالحه، به خطر می‌افتند و از دل این اختلافات، تولید می‌شوند که هست و نیست کیان اسلام را به باد می‌دهند. و اما بعد؛ جزواتی که از سخنرانی‌های عاشورایی آن‌سال بنده پیاده شد، در جامعه وعاظ و سایر محافل سیاسی توزیع گردید و در فضای مجازی - تلگرام و واتساپ؛ قبل از فیلتر آن‌ها - هم به اشتراک گذاشته شد که عیناً در اینجا هم به اشتراک می‌گذارم. با تاکید بر این تذکر که جغرافیای زمانی طرح این سلسله مقالات برگرفته از سخنرانی‌ها، مصادف با وقایع سال ۱۳۹۴ بود که متاسفانه ۱۰ قسمت اول آن، از دست رفت و ۱۰ قسمت دوم آن عیناً تقدیم می‌گردد: بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله ربّ العالمین و الصلوه علی محمّد و آله و سلّم مقاله ذیل، متن یکی از سخنرانی‌های است که در مجالس مختلفی همچون؛ «هیئت مذهبی x»، «پایگاه بسیج x»، «حزب سیاسی x» و «نمازخانه اداره x» ایراد گردیده و اینک (۱۳۹۴) بصورت مکتوب به «جامعه x» هم تقدیم می‌گردد: معیّت با ولایت؛ (شمّه‌ای از علیه‌السلام) ... و اما بعد؛ آرزوی قبولی دارم شرکت و مشارکت شما حضار گرامی را در بزرگداشت [شهادت امام حسین(ع)]؛ اربعینی که بعد از دهها قرن شاهد آفرینش شاهکارهایی از آن در سالهای اخیر هستیم. (با الگوبرداری از ) و نیز «حضور در کربلا» (با الگوگیری از بازگشت زینب(س) در حال تبدیل شدن به نهضت عظیم «بزرگترین جریان با شکوه جهانی در همآیشی انسانی» است. «راهپیمائی و حضور»ی بی‌نظیر در کمّیّت و کیفیّتی سال‌افزون که امسال هم میلیون‌ها نفر بدان اقدام خواهند نمود. و بر آن اضافه کنید دهها میلیون نفری را که به همین مناسبت در سایر نقاط دور و نزدیک و جهان به حرکتی مشابه می‌پردازند؛ چنانکه ... ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۲): ... چنانکه در همین هم فردا از دو مسیر تا مرقد سید حسنی در شهرستان ، رخ خواهد داد تا فرصتی باشد برای و آنانکه به هر علتی نتوانستند برای با امامشان به آن بشتابند و ارادت و محبت خود به (ع) را در اینجا به نمایش بگذارند. ولیکن صحبت امشب بنده پیرامون «معمای فاصله» تعداد دهها میلیون نفری (و غیرشیعه) در حضور نمایشی متغیرالفصول و همایشی متحیرالعقول (اربعین و سایر سرزمین‌ها) با تعداد فقط چهل هزار نفری شیعیانی است که همراه (ع) در دوره [صغیره] به دنیا باز می‌گردند تا آن‌حضرت را در ۵۰٫۰۰۰ ساله او بعد از شهادت (عج) همراهی نمایند. در همین نکته هم می‌توان به راز آن سخن (ع) در تمایز بر اهل‌البیت(ع) پی برد که فرمودند: «براحتی نگوئید ما هستید بلکه شما ما هستید»! همه ما یقیناً از علاقمندان و محبّین اهل‌بیت (ص) هستیم و به همین جهت هم مأجوریم ولیکن شیعه بودن امر دیگریست. البته (ع) بودن توفیق عظیمی است که نصیب خیلی از مردم می‌شود ولیکن (ع) شدن است. فلذا این سؤال در اینجا برجسته می‌گردد که از فراتر رفتن و به نائل گشتن چه ضرورتی دارد؟ بنظرم حداقل دو تا مطلب؛ و به این ضرورت، وجاهت می‌بخشند که شاید دومی از اولی هم وزین‌تر باشد. یعنی؛ مهمتر از «رجعت در رکاب امام» در این دُنیا، مطلب «شفاعت یوم‌الورود امام» در عُقبا و است. محشری که نمادی از تجمیع تمام بدبختی‌های عالم است و اگرچه به سیاه‌بختی سرنگونی در و عذاب‌های اعظم آن نمی‌رسد ولیکن عذاب‌های عدیده، طویل و عظیمی دارد که حتی یک روز آن هم قابل تحمل نیستند و در چنان هنگامه‌ای چقدر ارزشمند است برخورداری از مشمول امام حسین(ع) شدن در و در هنگامه آغاز ورود به عالم حشور و نشور! «اللهم‌اُرزقنا شفاعت‌الحسین یوم‌الورود»؛ شفاعت خاصه‌ای که حضرت (ع) است. و این خود به تنهایی (صرف‌نظر از همه علل و تمام دلایل دیگر) آنقدر گران و ضروری است که می‌ارزد انسان تمام عمر و بلکه لحظه‌ای از آنرا «شیعه حسین بن علی(علیهماالسلام)» و در او باشد و در این طریق، کار و همت خویش را مضاعف سازد. معیّتی از تا او شدن. «یا لَیتَنا کُنّا مَعَکُم فَنَفُوز فَوزاً عَظیماً». ای کاش ما هم با شما بودیم تا به سعادت و فوز بزرگی نائل می‌شدیم. چرا ؟! زیرا که را در پیش روی داریم: همچنانکه در آیات ۱۵ و ۱۶ از سوره انعام هم می‌فرماید: «قُل إنّی أخافُ اَن عَصَیتُ رَبّی عَذابَ یَومٍ عَظیمٍ * مَن یُصرَف عَنهُ یَومئِذٍ فَقَد رَحِمَهُ وَ ذلکَ الفَوزُ المُبینُ»؛ بگو که همانا من می‌ترسم از عذاب روز بزرگ اگر نافرمانی کنم پروردگارم را * کسی که آن‌روز بر طرف شود از او [عذاب روز بزرگ] پس رحم کرده است بر او و آنست فوز [آشکار و] مبین. در اینجاست که انواع راهکارهای «نیل به پیروزی و سعادت آشکار » و شیعه واقعی و حقیقی (ع) شدن در برابر ما گشوده می‌گردد و در این مجال امیدوارم یکی از آنها را دریابیم. ان‌شاءالله. به هم می‌رسیم. با عنایت به سؤال؛ «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» امام حسین(ع) در واپسین لحظات عمر مبارک آنحضرت و پیوند عجیبی که در و امامتی بین و علیهماالسلام برقرار است، بجرأت می‌توان نتیجه گرفت که تجلی (ع) برای ما در دوران زمان(عج)، اهتمام به امر است و «شیعه حسین(ع)» شدن مفهومی جز «منتظر المهدی(عج)» شدن ندارد، همچنانکه منتظر (ص) معنایی جز (ع) ندارد و این دو شأن عظیم در امر خطیر قابل تحقق است. در هم می‌خوانیم و بر این تصریح و تأکید می‌ورزیم با عبارت: «فَمَعَکُم، مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم». همراه شمایم؛ همراه شما هستم نه همراه دشمن شما. اگرچه این از ناحیه مقدسه (ع) است و (ع) خواندن آنرا از نشانه‌های بر می‌شمارند ولیکن امروز فریاد «... معکم ... معکم ...» امام زمان(عج) بیش از همه بر آسمان بلند است. قیام (عج) تداوم و تکمیل قیام امام حسین(ع) است. در دعای ندبه هم اشاره فرمود: «أین الطالبُ بِدَم المقتول بکربلا؟» ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۲): ... چنانکه در همین هم فردا از دو مسیر تا مرقد سید حسنی در شهرستان ، رخ خواهد داد تا فرصتی باشد برای و آنانکه به هر علتی نتوانستند برای با امامشان به آن بشتابند و ارادت و محبت خود به (ع) را در اینجا به نمایش بگذارند. ولیکن صحبت امشب بنده پیرامون «معمای فاصله» تعداد دهها میلیون نفری (و غیرشیعه) در حضور نمایشی متغیرالفصول و همایشی متحیرالعقول (اربعین و سایر سرزمین‌ها) با تعداد فقط چهل هزار نفری شیعیانی است که همراه (ع) در دوره [صغیره] به دنیا باز می‌گردند تا آن‌حضرت را در ۵۰٫۰۰۰ ساله او بعد از شهادت (عج) همراهی نمایند. در همین نکته هم می‌توان به راز آن سخن (ع) در تمایز بر اهل‌البیت(ع) پی برد که فرمودند: «براحتی نگوئید ما هستید بلکه شما ما هستید»! همه ما یقیناً از علاقمندان و محبّین اهل‌بیت (ص) هستیم و به همین جهت هم مأجوریم ولیکن شیعه بودن امر دیگریست. البته (ع) بودن توفیق عظیمی است که نصیب خیلی از مردم می‌شود ولیکن (ع) شدن است. فلذا این سؤال در اینجا برجسته می‌گردد که از فراتر رفتن و به نائل گشتن چه ضرورتی دارد؟ بنظرم حداقل دو تا مطلب؛ و به این ضرورت، وجاهت می‌بخشند که شاید دومی از اولی هم وزین‌تر باشد. یعنی؛ مهمتر از «رجعت در رکاب امام» در این دُنیا، مطلب «شفاعت یوم‌الورود امام» در عُقبا و است. محشری که نمادی از تجمیع تمام بدبختی‌های عالم است و اگرچه به سیاه‌بختی سرنگونی در و عذاب‌های اعظم آن نمی‌رسد ولیکن عذاب‌های عدیده، طویل و عظیمی دارد که حتی یک روز آن هم قابل تحمل نیستند و در چنان هنگامه‌ای چقدر ارزشمند است برخورداری از مشمول امام حسین(ع) شدن در و در هنگامه آغاز ورود به عالم حشور و نشور! «اللهم‌اُرزقنا شفاعت‌الحسین یوم‌الورود»؛ شفاعت خاصه‌ای که حضرت (ع) است. و این خود به تنهایی (صرف‌نظر از همه علل و تمام دلایل دیگر) آنقدر گران و ضروری است که می‌ارزد انسان تمام عمر و بلکه لحظه‌ای از آنرا «شیعه حسین بن علی(علیهماالسلام)» و در او باشد و در این طریق، کار و همت خویش را مضاعف سازد. معیّتی از تا او شدن. «یا لَیتَنا کُنّا مَعَکُم فَنَفُوز فَوزاً عَظیماً». ای کاش ما هم با شما بودیم تا به سعادت و فوز بزرگی نائل می‌شدیم. چرا ؟! زیرا که را در پیش روی داریم: همچنانکه در آیات ۱۵ و ۱۶ از سوره انعام هم می‌فرماید: «قُل إنّی أخافُ اَن عَصَیتُ رَبّی عَذابَ یَومٍ عَظیمٍ * مَن یُصرَف عَنهُ یَومئِذٍ فَقَد رَحِمَهُ وَ ذلکَ الفَوزُ المُبینُ»؛ بگو که همانا من می‌ترسم از عذاب روز بزرگ اگر نافرمانی کنم پروردگارم را * کسی که آن‌روز بر طرف شود از او [عذاب روز بزرگ] پس رحم کرده است بر او و آنست فوز [آشکار و] مبین. در اینجاست که انواع راهکارهای «نیل به پیروزی و سعادت آشکار » و شیعه واقعی و حقیقی (ع) شدن در برابر ما گشوده می‌گردد و در این مجال امیدوارم یکی از آنها را دریابیم. ان‌شاءالله. به هم می‌رسیم. با عنایت به سؤال؛ «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» امام حسین(ع) در واپسین لحظات عمر مبارک آنحضرت و پیوند عجیبی که در و امامتی بین و علیهماالسلام برقرار است، بجرأت می‌توان نتیجه گرفت که تجلی (ع) برای ما در دوران زمان(عج)، اهتمام به امر است و «شیعه حسین(ع)» شدن مفهومی جز «منتظر المهدی(عج)» شدن ندارد، همچنانکه منتظر (ص) معنایی جز (ع) ندارد و این دو شأن عظیم در امر خطیر قابل تحقق است. در هم می‌خوانیم و بر این تصریح و تأکید می‌ورزیم با عبارت: «فَمَعَکُم، مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم». همراه شمایم؛ همراه شما هستم نه همراه دشمن شما. اگرچه این از ناحیه مقدسه (ع) است و (ع) خواندن آنرا از نشانه‌های بر می‌شمارند ولیکن امروز فریاد «... معکم ... معکم ...» امام زمان(عج) بیش از همه بر آسمان بلند است. قیام (عج) تداوم و تکمیل قیام امام حسین(ع) است. در دعای ندبه هم اشاره فرمود: «أین الطالبُ بِدَم المقتول بکربلا؟» ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۳): و جالب آنکه وقتی (ع) (هل من ناصرٍ ینصرنی) با شهادت شیعیانش در قیام خود را (عج) با قیام خود به همراه شیعیانش می‌گوید؛ «لبیک یا حسین»، متقابلاً آنگاه که (ع) بعد از تشکیل (ص) به می‌رسند، اینبار نوبت امام حسین(ع) است که برای تداوم او بازگردد و لذا نخستین کسی که [صغیره] می‌کند امام حسین(ع) است و شیعیانش ولیکن با ۴۰٫۰۰۰ نفر! فلذا «حسین(ع) و مهدی(عج)» از هم جدائی ناپذیرند و هم از آنان قابل تفکیک نیست. و دشمنان چقدر دقیق این مسائل را تشخیص دادند! که به صراحت می‌گویند: «تا به [ع] و [عج] ارادت داشته باشند، تمام نقشه‌های ما بر آب است و هرگز حریف ایشان نخواهیم شد»! و شگفت‌تر آنکه عامل پیوند و تلاقی حسین(ع) و مهدی(عج) در دوره را در می‌بینند و لذا کمر به تحقیر، توهین، تضعیف و نابودی آن بسته‌اند و از هر فرصت و بهانه‌ای هم سوءاستفاده می‌کنند! همچنانکه در تصریح و تأکید کردند که: « بهانه است، نشانه است»! و زهی به این خیال باطل. هر که با آل‌علی در افتاد ور افتاد. توصیه در بیان؛ «پشتیبان ولایت‌فقیه باشید تا آسیبی به مملکت شما نرسد» هم ناشی از درک همین مسئله خطیر است که سود و فایده آن در همین دنیا هم نصیب ما می‌گردد ولیکن نیاز ما به امور (ع)، (عج) و «حمایت از ولایت» و بلکه فراتر از تمناهای دنیوی ما از قبیل؛ «بهره از تربت پاک و شفابخش حسین(ع)» (فقط هم (ع)؛ تنها خاکی از این کره خاکی که خوردنش حرام نیست و حفظش مبارک!)، «پیشگیری از آسیب دشمنان به مملکت ما» و «رجعت در رکاب حسین(ع) به این دنیا» برای حکومتی ۵۰٫۰۰۰ ساله (بیشتر از حکومت و سلطنت هر کسی در این زمین!) است و آن استفاده از امتیاز (ع) در روز ورود به در عالم عقباست. «این حسین کیست؟ که عالم همه دیوانه اوست!» صحبت بنده بازشماری برخی از ویژگیهای منحصر بفرد حضرت (ع) است: هم است و هم و بلکه «سیدالشهدای عالم امکان» همچنان که در هم «سید شباب اهل الجنة» و سرور جوانان بهشت است. سید هر دو عالم حسین(ع) است و خدای متعال هر کسی را به چنین مقامی نمی‌نشاند و نشان از آن دارد که او «مرضیّ خدا»ست زیرا که حسین(ع) هم با تمام وجود مبارکش است. «یاأیّتها النفس‌المطمئنّه، إرجعی إلی ربّکِ راضیهً مرضیّهً». شأن نزول این آیه هم، جز وجود نازنین امام حسین(ع) کیست؟ راضیهً مرضیّهً؛ سیّدَی شَبابِ اهل الجنَّهِ و سیّدالشهدآء. حتی خاک تربت پاکش هم خوردن دارد! و فقط هم او و نه هیچکس دیگر! و نیز او تنها کسیست که با بیشترین تعداد شیعیانش (۴۰٫۰۰۰ نفر) رجعت [صغیره] می‌فرماید. و او تنها کسیست که در دنیا بیشترین مدت را (۵۰٫۰۰۰ سال) سلطنت می‌کند. و او تنها کسیست که از حق و امتیاز در برخوردار است. همه (ع)، همه (ع)، همه و و (س) دارند ولیکن گویا فقط حسین(ع) است که علاوه بر ، هم دارد و آن است. همه در همه ایّام (بلکه بهتر است بگوئیم لیالی!) قیامت برپاست اما همه آنها از روز دوم است ولیکن (ع) از همان برپا می‌شود. البته قیامت حضرت (ص)؛ است که گویا نمی‌خواهد حتی یکنفر طعمه گردد تا آنجا که هم به شفاعت طمع می‌کند! و تا آنجا که ظاهراً آنحضرت آخرین کسی است که از محشر وارد می‌گردد! زیرا او فریاد می‌کشد و ضجّه می‌زند و اشک می‌ریزد تا شاید خدا با شفاعت او همه گنهکاران را ببخشد و آنها را در سوزان نریزد زیرا که او رحمهً للعالمین است. درود و صلوات خدا بر او باد. امام حسین(ع) (راجع و شافع اول)؛ است. با این تفاوت که (ع) می‌فرماید: امام حسین(ع) در نجات انسانها از محشر که همچون سایر اولیآء الهی مثل کشتی نجات عمل می‌کند، تمایزش آنست که «اوسع و اسرع» است! کشتی وسیع‌تر و سریع‌تر. یعنی هم مشمولین شفاعتش در تعداد و جمعیّت گسترده‌تر هستند و هم در مدت و زمان، از همه بیشتر و بالاتر سرعت و شتاب دارد. چرا جای دوری برویم! در همین دنیا مگر به عینه نمی‌بینیم؟ کدام شخصیت تاریخی را سراغ دارید که به اندازه امام حسین(ع) مکرراً و مکرراً و و دور هم جمع کرده باشد؟ آفتاب آمد دلیل آفتاب! ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
‌🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۴): آفتاب آمد دلیل ! همین ، آیا نظیری در تاریخ دنیا دارد؟! «این چه شمعی‌ست که عالم همه پروانه اوست؟!». ... (ع) و چراغ تابان هدایتست؛ هم در این دنیا و هم در ظلمات وحشتناک و بلکه تمام کران تا کران عالم در اختیار اوست. حضرت ، آدم عجیبی بود و در امور اربعه؛ { ، ، و } تا آنجا اوج گرفت که (ص) در وصف او فرمودند: «السلمان منّا اهل‌البیت» و هیچ شخص غیرمعصومی به این درجه نرسید. اگرچه (ع) می‌فرمایند: «در ، خدای متعال به عمویم؛ ، چنان مقامی عطا می‌کند که همه به آن می‌خورند! و بنده متحیّرم که عباس بالاتر است یا ؟ هر دو در امر ، درجه یک بودند. در هر حال در امر پویش حقیقت، روزی با سؤالی مواجه می‌گردد که برای آن جواب کاملی نمی‌یابد و در این اندیشه که از چه کسی بپرسد جز علی(ع) ره به جایی نمی‌برد. زیرا که او است. ((ص) فرموده بودند: «أنا و بابُ‌ها»؛ من شهر دانشم و علی دروازه ورودی آنست). برخاسته و حرکت می‌کند و ظاهراً در مسیر خود، مکثی کرده و لحظه‌ای تردید می‌کند که آیا جواب علی(ع) کامل خواهد بود؟! (معلوم می‌شود که سؤال وی پیچیده و خیلی بزرگ بوده است!) اما بمحض آنکه به محضر (ع) شرفیاب می‌شود، قبل از آنکه پرسش خود را عرضه نماید، حضرت به او می‌گوید: «إسئل من‌الحسین ما شئت»! سلمان متوجه می‌شود که علی(ع) نه تنها سؤال وی را می‌داند و هم جوابش را بلکه بر تردید لحظه‌ای او هم واقف شده و برای تأدیب وی او را به فرزند خردسال خود ارجاع می‌دهد! ولیکن سلمان که دارد بلافاصله زانوی ادب زده و از حسین بن علی(علیهماالسلام) می‌پرسد: آقاجان! شما چند سالتان است؟! این سؤال سلمان قدری عجیب است زیرا سلمان بخوبی می‌داند که حسین(ع) چند سال و بلکه چند ماه و حتی چند روزه است. زیرا که پیوسته در معیّت (ع) بوده است. امام حسین(ع) جواب می‌دهد: «ای سلمان به دو سالگی من نگاه نکن! من ۵۰٫۰۰۰ سال قبل از بودم!» و حضرت در ادامه به آدم‌های اول و دوم و سوم اشاره می‌فرماید و اینکه در زمان آنها پیغمبر و مجاهد بزرگی بوده است و... شاید هم ارجاع سلمان به حسین(ع) بخاطر تأدیب سلمان به علت تردید او نبوده و بلکه این مسئله، دلیل علمی داشته و آن «عمر أطوَل» امام حسین(ع) در و در این دنیاست که ظاهراً مخلوقی قدیمی‌تر از حسین(ع) وجود ندارد، حتی علی(ع)! [یا قدیم الاحسان! بحق الحسین] بنابراین امام حسین(ع) یک شخصیّت کاملاً استثنائی است. دارای عمری طویل در ، امام و و و محبوب اشخاص و ملل گوناگون و با تربتی پاک و حلال در این دنیا، دارای نفس مطمئنه تا راضیهً مرضیّه و دارای مقامات عالیه در ؛ شفاعت خاصه در و اوسع و اسرع ، سید شباب و پیشتاز و سلطان و... او محبوب خداست و همه خوبی‌ها را یکجا دارد و معدن خوشبختی‌هاست و بدبخت کسیست که دیوانه او نگردد و عالم همه دیوانه اوست. حال اگر ما هم بخواهیم به این اعتصام بورزیم، باید از کجا آغاز کنیم؟ و چگونه پیش برویم تا او گردیم؟ و چگونه بالاتر برویم تا او گردیم؟ جواب همه این سؤالات در باره کسب این عظیمه، یک کلمه بیش نیست؛ و التزام علمی و عملی به اولین و مهمترین که عبارتست از «عدم معیّت با دشمنان او»؛ «فَـمَـعَـکُـم مَـعَـکُم لا مَـعَ عَدُوّکُم». این «پیش‌شرط معیت» همطراز خود «معیّت» است. همچنانکه در هم متذکر است: «محمدٌ رسول‌الله و الذین مَـعَـهُ؛ أشدّآءُ عَلی الکفار، رُحَمآءُ بَینَهُم». جلسات بعدی در باره «معیّت» باز هم صحبت خواهیم کرد و همچنین به که وجه دیگر «معیّت» است خواهیم پرداخت انشاءالله. می‌بینید!؟ باز هم رسیدیم به مبحث «معیّت» و این سری از منظری دیگر. والسلام پایان قسمت ۱۱ از ۲۰ سلسله مقالات «معیت با ولایت». 👌 این چهار بخشی که تقدیم شد، در قالب یک برگه A4 بصورت پشت و رو و دو لت، قابل تکثیر است. چنانکه از سال ۱۳۹۴ تاکنون در برخی محافل سیاسی و مذهبی، تکثیر و توزیع شده است. 👌 «معیت با ولایت»، در راستای عبارت قرآنی؛ «محمد رسول الله و الذین معه»، موضوعیت دارد. ، بجای «عاشقان ولایت» و «حامیان ولایت» و امثال‌هم، از ، معیت می‌خواهد. هر مسلمانی هر روز باید خود با را محاسبه نماید. ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 باطن حیوانی انسان‌ها! باطن انسان‌ها اگرچه افکار و اعمال آن‌هاست ولیکن نه تنها در عُقبیٰ بلکه در دنیا هم قابل تجسم است! و یکی از مظاهر بارز و باطن انسان‌ها (متناسب با صفات حیوانی)، در قالب است. فلذا اگر کسی بتواند با (نهان‌بینی) به مجامع انسان‌ها (حیوانات ناطق) بنگرد، چیزی بجز نخواهد دید که در لابه‌لای آن‌ها تعدادی هم می‌تواند پیدا کند! یکی از اصحاب (ع) بنام (که نابینا بوده و در امام به شتافته) با شنیدن صدای حجاج می‌گوید: «ما اکثر الحجیج و اعظم الضجیج» (چه بسیارند حاجی‌ها و چه بلند است همهمه آن‌ها!) امام فرمودند: «ما أقل الحجیج و أکثر الضجیج»! (چه اندک هستند حجاج و چه بسیار است صدایشان!) (ع)، بصیرت موقتی به صحابی خود، عنایت می‌کند و او اکثریت انسان‌های حاضر در صحنه را به شکل حیوانات می‌بیند و وحشت می‌کند! (مشابه این روایت از (ع) هم نقل شده است!) بخشی از این حیوانات، بسیار و هستند، چنانکه خودشان هم بدان اذعان دارند! چنانکه اسراعیلی‌ها معترف هستند که در هستند! نباید گمان شود که و مختص و محدود به و و هستند، بلکه این اوضاع قریب باتفاق مناطق بوده و هست و خواهد بود. هم خالی از نیست. حتی در قالب دولت‌ها که ملت‌ها بوده و هستند و خواهند بود! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۸/۲۹ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🔴رهبر مقاومت: ما به ظهور، نزدیک شده‌ایم. این سخن براساس دیدن خواب‌ها و یا گمانه‌زنی‌ها نیست، این براساس یافته‌های واقعی و حقیقی است. ▪️میلیون‌ها نفر آماده جان‌فشانی برای حضرت هستند. ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ نقدونظر (عج) اولاً) جان‌فشان و جان‌فشانی، کافی نیست. لازم است اما کافی نیست. ثانیاً) «ظهور+حکومت» (عج) بدون یاران ایرانی، تحقق نخواهد یافت. کو یاران ایرانی حضرت در تراز سیدعلی؟ ثالثاً) فرض می‌کنیم (سیدعلی، سیدحسن و سیدبدرالدین) ۳ نفر از ۳۱۳ نفری هستند که قیام آن‌حضرت را می‌کنند. کو ۳۱۰ نفر بقیه؟! رابعاً) بعنوان أمّ‌القرای اسلام (و در انتظار تبدیل شدن به و سپس اضمحلال و نابودی کامل! طبق روایات) عجالتاً در حال تاختن بسوی بلاتکلیفی است! خامساً) اگر همین امروز حضرت آقا (حفظه‌الله الی قیام‌الحجة) فرضاً از جای‌گاه رفیع ولایت فقیهی خود استعفاء دهند و هم فرضاً شخص دوم (سیدحسن نصرالله) را بعنوان ولی‌فقیه معرفی نماید، آیا خود ایرانی‌ها تسلیم و تبعیت خواهند کرد؟ یا اینکه بعلت نژادپرستانه و ملی‌گرائی‌های جهنمی خود، از پذیرش او طفره خواهند رفت؟! هنوز که با چنین آزمایشی مواجه نگشته است که ببینیم چه می‌شود. یاران ایرانی امام از پدیدار خواهند گردید. آتشی کم‌نظیر که عجالتاً فقط هیزم آن در حال آمایش است نه بیشتر! ؛ ممنوع فتأمل ✍حسینی(منتظر) ۱۰مهر۱۴۰۲ @chelcheraaqHM 👈گروه هم‌اندیشی👉 🙏 👌زمانی که این پیام را👈به اشتراک گذاشتم👉، زنده بود😭