eitaa logo
پژوهشگاه حم
269 دنبال‌کننده
789 عکس
857 ویدیو
37 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۹): پارادوکس حکومت و جمهوری! در مقالات ۱۳‌گانه قبلی، اشاره کردیم که پارادوکس و (از موضوعات مهم جامعه‌شناسی) به دلیل هر دو، در ایران مدخلیتی ندارد. در حال تبیین این مطلب بودیم که حاشیه‌ای رخ داد و لازمست نگاهی بدان بشود: میزان دخالت روحانیت در حکومت!؟ یکی دیگر از «چالش‌های امام در تشکیل نظام»؛ مسئله در و میزان آن بود. این مسئله را مستقلاً در جای خود، مورد بررسی قرار خواهیم داد اما در این‌جا هم طرداً للباب، پیش‌درآمدی لازم آمد: یکی از دوستان در واکنش به بخش ۰۰۷ این سلسله مقالات، نوشتند: «سلام برادر عزیز در مورد عدول و ورود امام ره از فرمایش خود و ورود روحانیت عادل و عالم وصالح در جایگاههای مورد نیاز نظام فقط در مورد ولایت فقیه می‌تواند اجرا گردد آن هم به واسطه وجود مجلس خبرگان رهبری که عده زیادی از کارشناسان زیر نظر دارند فرد مورد نظر را اما این در جایگاههای اجرایی دیگر نظام نمیتواند صادق باشد چرا ؟ چون تمامی مناسب اجرایی به دست روحانیت هیچ گونه جایگاهی ندارد چرا ؟ چون روحانیت در کار خود که همان راهنمایی دینی ‌معنوی جامعه کارشناس هستند ان هم معلوم نیست عادل یا صالح باشند فقط عالم هستند لذا اگر سعی کنید ورود روحانیت را به سیستم اداری کشور امری لازم بدانیم این مانند شمشیری دولبه عمل میکند که یک لبه ان به شخص برمیگردد و لبه دیگر ان به دین هرطرف بچرخد خسران است و بس اجازه ندهیم که اشکالات اداره کشور که امری عادی در تمام جوامع دنیاست به پای دین گذاشته شود اگر قرار باشد فردی از علما در امور اجرایی مشارکت کند بهتر نیست لباس معممی را کنار بگذارد و خدمت نماید در عمل آنچه در مورد ورود امام در امر سیاست میبینیم در کل تاریخ زندگی پربرکتشان راه و گفتارشان فقط راهنمایی بود و ایشان در امور جاری هیچ دخالتی نداشت کاری که ولایت فقیه در قانون اساسی و در اجرا اقا هم همین کار را میکند شما ببینید حضرت اقا در تمام دولت‌ها در عین حمایت چقدر در اجرای امور توصیه داشتند وچقدر دولت‌ها ان توصیه ها را توجه نمودند مابقی باشد در بررسی میدانی جنابتان» (پایان نقد) چنانکه ملاحظه می‌کنید، اگرچه ایراد قابل تأملی است ولیکن ایشان بدون آنکه، قرینه‌ای برای ادعای خود ارائه بفرمایند، در صدد تفسیر حضرت امام، برآمده و ورود روحانیت به مناصب حکومتی را محدود به حوزه ولی‌فقیه و نهایتاً مجلس ، می‌کنند! قاعدتاً چنین تحدیدی در انجام ، نیازمند بررسی‌های دقیق‌تر و عمیق‌تری است. فرضاً آیا روحانیت صاحب اهلیت و صلاحیت هم همانند انقلاب اسلامی، موظف به پاسداری عملی و میدانی از است؟ پاسخ به چنین مسائلی، نیازمند نگرشی کلان به آن‌هاست. زیرا بعد از پیروزی انقلاب، «محدودسازی ورود روحانیت به نظام و امور حکومتی»، مجدداً تبدیل به جریانی گردید که بازنمائی وجه دیگری از منکوب روحانیت در دوران شاهنشاهی بود که حتی توسط (موسوم به اصولگرا!) هم دنبال شد! شاید تندتر از باند افسادطلب (موسوم به اصلاح‌طلب!) که ضمن شگفت‌انگیز بودن چنین وحدت رویه‌ای بین ضدانقلاب و انقلابیون دیروز، تا حدودی قابل درک بود! شاید تنها وحدتی که بین و ، صورت گرفت، اخراج و بلکه عدم ورود و حضور مطلق روحانیت در حکومت بود که در دوره ریاست به اوج خود رسید! زیرا دعوا بر سر بود! خاطرم هست که دبیرکل حزب مؤتلفه هم با حضور در یکی از جلسات (که معمولاً در آستانه انتخابات، سروکله‌شان پیدا می‌شود!) ادعا کرد؛ آقایون علماء، توجه داشته باشند که اصلاح‌طلب‌های چپ‌گرا در پدر سوختگی سیاسی، هیچ فرقی با عمال شاه و آمریکا ندارند و از آن‌جا که روحانیون محترم، به همه انسان‌ها خوش‌بینی ذاتی دارند، قاعدتاً در برابر این‌ها هم قطعاً رکب می‌خورند! بنابراین بهتر است علمای اعلام بجای مطرح کردن خودشان در انتخابات، ماها را که به شگردها و شیطنت‌های این فرقه، واقف‌تریم، به مردم معرفی و توصیه کنند که از زمان زندان این‌ها را می‌شناسیم! توجیه مدعیان اصول‌گرایی «در خارج از گود نگهداشتن روحانیت» همان نظریه بود که ادعا و القاء می‌کرد: روحانیون هم همانند همه انسان‌ها در معرض ارتکاب خطا و خلاف هستند و چنانچه در مناصب و مصادر حکومتی، مرتکب خلاف شوند، به پای دین نوشته می‌شود و لذا مردم را نسبت به اصل دین و دیانت، بدبین و متنفر می‌سازد. بنابراین بهتر است بمنظور حفظ اعتقادات مذهبی مردم، روحانیت اساساً در هیچ رده‌ای از مسئولیت‌های معطوف به حکومت و حتی نهادهای عمومی و اجتماعی، ورود نداشته باشند! این توجیه مشوّش،... ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 یاد ایامی (بخش ۱) اولین سالگرد پیروزی ایران (۱۳۵۸/۱۱/۲۲) من وارد اولین روز از ۱۸ سالگی خودم شده بودم (متولد ۲۱ بهمن ۱۳۴۱ هستم) که طی پیام تبریک خود فرمودند؛ «ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می‌کنیم» + «باید همه بپا خیزیم و را نابود کنیم»!! این سخن ( + ) از دو جهت برای من مهم بود: ۱) رؤیای «شهادت در حوالی » شریف (قبل از ، خواب دیده بودم که در نبرد آزادسازی ، کشته می‌شوم) ۲) شعار اصلی من در تظاهرات ۲۲بهمن۱۳۵۷ لغایت ۲۲بهمن۱۳۵۸ تأکید بر این بود؛ «بعد از نوبت آمریکاست»! در آن‌مقطع، معمولاً هر روز آ.سیدمرتضی را می‌دیدم (در مجیدیه هم‌محل بودیم) و یادمه که اولین موضوع صحبت ما راجع به همین مطالبه امام خمینی بود و اینکه ما (دو نوجوان ۱۷ ساله) چه می‌توانیم بکنیم؟! پسرعمو گفت: من شنیده‌ام داره نیرویی تشکیل می‌شه بنام و من به آن نیرو خواهم پیوست! اتفاقاً خبر تشکیل (از ۱۳۵۸/۲/۲) کاملاً درست بود و سیدمرتضی هم به آن پیوست و تا زمان بازنشستگی خود هم در آن نیرو خدمت کرد. ولیکن نگاه من برای صدور انقلاب، نظامی‌گری نبود و بیشتر به راهکارهای و و رسانه‌ای می‌اندیشیدم. (چنان که یکی دو سال هم بصورت غیررسمی به پرداختم! برای تمرین، معمولاً دوربین عکاسی خود را همراه داشتم و مشغول گزارش‌نویسی از اوضاع پیرامونی خود بودم که گزارشی از روستای (زادگاهم از توابع شهرستان قزوین) در شماره ۵۹ مجله هفتگی در سال ۵۹ نمونه‌ای از آن اهتمام بود.) البته برداشت من از صرفاً «نظامی‌گری تلقی کردن سپاه»، ناقص و اشتباه بود وگرنه آمادگی کارهای فرهنگی بنده در ضریب با ظرفیت‌های سپاه، قطعاً اوضاع متفاوتی را رقم می‌زد. اگرچه بعداً در قالب همکاری‌های مقطعی (بعنوان یا برای نهاد نمایندگی ولی‌فقیه در و یا عضویت در شورای راهبردی فرهنگی/سیاسی سپاه تهران)، داشتم ولیکن هرگز به آن نمی‌رسید که از ابتدای امر بصورت سازمانی به در می‌آمدم تا «زمان و هزینه» خود را بیهوده مصروف فعالیت‌های انفرادی و پراکنده نکنم. «صدور انقلاب اسلامی به تمام جهان»، مطلبی نبود که امام خمینی، ناگهان مطرح کرده باشند. بلکه از همان لحظه سقوط ، این مطلب در ذهن ، امر جا افتاده‌ای بود و سخن امام صرفاً به مثابه به رسمیت شناختن و بازتاب آن تفکر بود. چنان‌که اشاره کردم، شعارهای ما بعد از فرار شاه (۱۳۵۷/۱۰/۲۶)، عبارت بودند از؛ «بعد از شاه، نوبت آمریکاست»، «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل»، «مرگ بر ارتجاع» و «سرنگون‌باد حکام مرتجع عرب»! چنانکه دیدن یک ، برای من نقطه عطف مهمی در این قضیه شد! من قبل از حتی یک‌بار هم پای در هیچ سینمایی نگذاشته بودم (در خانواده‌ام، و حرام بود) بعد از انقلاب، داشتم از خبرنگاری اولین تهران به امامت آیةالله (۱۳۵۸/۵/۵) برمی‌گشتم به منزلمان (که در محله جی - جنوب‌غربی - بود) دیدم در سینمای جنوب‌غربی ، فیلم به نمایش گذاشته شده که برایم جلب توجه کرد و لذا برای اولین‌بار قدم به سینما گذاشتم و با دیدن آن فیلم (اسم اصلی آن، ۲۱ ساعت در مونیخ و در موضوع گروگانگیری ورزشکاران در المپیک بود تا بدینوسیله توجه رسانه‌های دنیا به مسئله جلب شود) و از همان‌جا مصمم شدم که سینما را پایگاه صدور انقلاب اسلامی بپندارم. نفس نمایش فیلمی با موضوع آزادی فلسطین، خود گویای گرایش عمومی جامعه به نبردهای فراسرزمینی هم بود. بعد از خروج از سینما برگشتم به کتاب‌فروشی‌های ضلع جنوبی تهران و تمام پول خودم (اندوخته حقوقم از در تهران) را صرف خرید کتاب‌هایی نمودم که مرا با صنعت و هنر سینما آشنا می‌کرد! بنابراین، اولین گام من برای ورود به امر صدور انقلاب اسلامی، مطالعه سینما بود و گام دوم من، نوشتن فیلم‌نامه سینمایی از قصه‌ای بنام «نبرد تا آزادی» از استاد بود و سومین گام من، تأسیس ! تأسیس و تشکیل و سپس انحلال «مرکز سینمایی فجر» (۶۰-۱۳۵۹)، ماجرای مفصل و مستقلی دارد که بعداً به آن خواهم پرداخت. ولیکن با آغاز ، تدریجاً خود را آماده شرکت در نمودم و در ماه پایانی ۱۳۵۹ اسمم را در نوشته و ماه آغازین ۱۳۶۰ عازم مناطق جنگی شدم. یکی از علل ورودم به «کشتیرانی ج.ا.ا.» هم آشنایی با جهانی بود که انقلاب باید به آن‌ها صادر می‌شد! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۳۱ فروردین۱۴۰۳ (۰۳/۰۲/۰۱)! 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۱): جلسات هفتگی رسمی (متشکل از تهران با قدمتی بیش از ۶۰ ساله از نهضت ۱۳۴۲ تاکنون)، معمولاً در ماه‌های و تعطیل می‌شود تا به کار اصلی خود بپردازند. بنظرم در اولین جلسه بعد از سال ۱۳۹۴ بود که یکی از شیوخ جلسه، بدون مقدمه و با عصبانیت از جمع پرسید: ما در داریم چه غلطی می‌کنیم؟! سؤال عجیب وی را کسی جواب نداد و جلسه وارد مسائل دیگری شد!! بنده گمان کردم لابد از طرف جامعه وعاظ در سوریه، برنامه بدی انجام گرفته که آن شیخ را شاکی کرده است! هنگام بازگشت از یکی از دوستان پرسیدم؛ ماجرای سوریه چه بوده؟! پرسید: چطور؟ گفتم: منظور فلانی چی بود؟! گفت: منظورش دخالت در جنگ‌های است! پرسیدم: یعنی منظورش تخطئه عملکرد بود؟! پس چرا کسی پاسخی نداد؟! گفت: منظورش این بود که از دعوت شود که بیایند برای هم توضیح دهند! سؤال معترضه مشارالیه بهانه‌ای شد تا بنده که سخنرانی‌های دهه‌های اول و آخر صفر آن‌سال خود را (که به همین مسائل از جمله حضور چند ساله در سوریه، اختصاص داده بودم)، به تحریر و تنظیم و تکثیر و توزیع آن‌ها بپردازم. ضمناً از طرفی مصالحه ۱+۵ که از دولت شروع شده بود و رهبری تیم مذاکرات بر عهده بود که تعهدی به و اعتماد به دشمنان نداشت. ولیکن دولت () بنا را بر اعتماد گذاشت! و برای امکان دشمن، ظاهراً هیچ احتیاطی در نظر نگرفت! سال ۱۳۹۴ مصادف بود با و لذا از طرف ، معنون گشته بود به سال «همدلی و همزبانی دولت و ملت» و گزینش چنین عنوانی، بسی معنی‌دار بود که از نظر بنده، این امر واجب، رهین معیت با ولایت بود (و هست) و بدون معیت با ولایت، نمی‌توان به همدلی و... رسید. «مُصالحه با طاغیه جهت مَصالح عالیه»؛ در «نهضت+نظام اسلامی»، موضوعیت و وجاهت داشت ولیکن امر مشروطی بود. معمولاً «تلقی از به » موجب سوءاستفاده دو عده قرار می‌گیرد؛ ۱) خودی‌ها که گمان می‌کنند، کلیه اصول نهضت و مقاومت، به دور افکنده شد و مکتب بر باد رفت! و لذا عزادار می‌شوند! ۲) که گمان می‌کنند، دیگر هیچ مرزی با دشمنان برپا نیست و همه محدودیت‌ها برداشته شد! لذا خوشحالی کرده و جشن می‌گیرند و حتی مبارزین را هم به طعنه و تمسخر می‌گیرند! در حالی که مُصالحه با دشمنان، هرگز به مفهوم آشتی نیست و نرمش قهرمانانه‌ای برای مدت و وضعیتی موقت است و لذا لزومی به یا نیست و این نکات مهم باید به خوبی شود. فلذا بنده در سال ۱۳۹۴ عمدتاً معطوف به همین امر بود؛ اوج مباحث برجامی و اوج مسائل نظامی برون‌مرزی. «همدلی و همزبانی دولت و ملت» ضرورت اقتضائی این مسئله است که بعلت سوء تفسیر از مصالحه، به خطر می‌افتند و از دل این اختلافات، تولید می‌شوند که هست و نیست کیان اسلام را به باد می‌دهند. و اما بعد؛ جزواتی که از سخنرانی‌های عاشورایی آن‌سال بنده پیاده شد، در جامعه وعاظ و سایر محافل سیاسی توزیع گردید و در فضای مجازی - تلگرام و واتساپ؛ قبل از فیلتر آن‌ها - هم به اشتراک گذاشته شد که عیناً در اینجا هم به اشتراک می‌گذارم. با تاکید بر این تذکر که جغرافیای زمانی طرح این سلسله مقالات برگرفته از سخنرانی‌ها، مصادف با وقایع سال ۱۳۹۴ بود که متاسفانه ۱۰ قسمت اول آن، از دست رفت و ۱۰ قسمت دوم آن عیناً تقدیم می‌گردد: بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله ربّ العالمین و الصلوه علی محمّد و آله و سلّم مقاله ذیل، متن یکی از سخنرانی‌های است که در مجالس مختلفی همچون؛ «هیئت مذهبی x»، «پایگاه بسیج x»، «حزب سیاسی x» و «نمازخانه اداره x» ایراد گردیده و اینک (۱۳۹۴) بصورت مکتوب به «جامعه x» هم تقدیم می‌گردد: معیّت با ولایت؛ (شمّه‌ای از علیه‌السلام) ... و اما بعد؛ آرزوی قبولی دارم شرکت و مشارکت شما حضار گرامی را در بزرگداشت [شهادت امام حسین(ع)]؛ اربعینی که بعد از دهها قرن شاهد آفرینش شاهکارهایی از آن در سالهای اخیر هستیم. (با الگوبرداری از ) و نیز «حضور در کربلا» (با الگوگیری از بازگشت زینب(س) در حال تبدیل شدن به نهضت عظیم «بزرگترین جریان با شکوه جهانی در همآیشی انسانی» است. «راهپیمائی و حضور»ی بی‌نظیر در کمّیّت و کیفیّتی سال‌افزون که امسال هم میلیون‌ها نفر بدان اقدام خواهند نمود. و بر آن اضافه کنید دهها میلیون نفری را که به همین مناسبت در سایر نقاط دور و نزدیک و جهان به حرکتی مشابه می‌پردازند؛ چنانکه ... ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 یاد ایامی (بخش ۲) 👈بخش قبلی👉 قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران (قسمت اول): به محض اسلامی در ۱۳۵۷/۱۱/۲۲ بنده همانند هزاران نفر انقلابی دیگر در اندیشه ایران به جهان بودم تا اینکه در تاریخ ۱۳۵۸/۵/۵ (اقامه اولین تهران به امامت آیة‌الله ) بمناسبتی که در پیام قبلی اشاره کردم، تصمیم خود را گرفتم که از طریق تولید فیلم‌های سینمایی به این مبادرت بورزم. ولیکن قبل از آنکه موفق بشوم، رخ داد و لذا را رها کرده و داوطلبانه عازم جبهه‌های شدم. بنده قبل از رفتن به سراغ ، در صدد تشکیل یک نهاد خصوصی بودم که با مشارکت - که بعداً تهیه‌کنندگی فیلم‌های زرد را دنبال کرد - و با همکاری وزارت و رهنمود شهیدان و ، «مرکز سینمایی فجر» را تأسیس کردم اما نامبرده عضو گروهک چپگرای در آمد و ناسازگاری نمود! البته وی هم اگرچه کارگردان اولین فیلم سینمایی پس از بود (با عنوان از داستانهای که به نظر هم رسیده بود) اما همانند بنده، نوجوانی ناپخته بود و لذا تحت تأثیر عموهای معلوم‌الحال خود! تهیه‌کننده بسوی ساحل، (قبل از فیلم بلمی بسوی ساحل)، سپاه پاسداران بود که حدود ۳۰۰٫۰۰۰ تومان هزینه کرده بود و فرمانده آن (برادر سلیمانی) به همین علت که «کل بودجه سال سپاه ری» را صرف آن فیلم نه چندان هنری کرده بود، توبیخ شده بود!) آشنائی بنده با ع.ع. بعد از درج مصاحبه با وی بود که باعث شد بروم سراغ شهر ری و نشانی خانه‌اش را از گرفتم و اولش گمان می‌کردم او یک سپاهی است! اما آشنایی او با من، با مطالعه «سناریوی نبرد تا آزادی» بنده با آن بود و او (که سینماآموخته پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود) پنداشت که بنده سینما را در سطح عالی‌تر و حرفه‌ای‌تری آموخته‌ام! (و حال آنکه بنده را از کتاب‌های خودآموز، یاد گرفتم!) تأثیرپذیری وی از حرفه‌ای بودن سناریوی بنده، باعث شد که با هم برویم دنبال سرمایه‌گذار و سراغ انواع اسپانسرها هم رفتیم و نهایتاً به این نتیجه رسیدیم که خودمان مؤسسه بزنیم که آنرا «مرکز سینمایی فجر» نامیدیم و... پدرش را خاطرم نیست چکاره بود اما او بیشتر گرفتار آفت عموهای خود و... بود. وی سه تا عمو داشت که بزرگ آن‌ها از اعضای بود و وسطی آن‌ها علیرغم آنکه اخراجی و نیز اخراجی مجله بود، با لباس سپاه مشغول سوءاستفاده‌های خود بود و کوچک آن‌ها نسبتاً انقلابی و سالم بود که با من همکاری داشت از پشت‌پرده‌های عبداله! همکاری من و ع.ع. (به دلیل بودن بنده و لااُبالی بودن او) به جایی نرسید و بعد از یکسال، به شکست انجامید! اما بهانه اصلی دعوای ما به ماجرای عجیب دیگری هم برمی‌گشت که بد نیست آنرا هم در اینجا بگویم! در نخستین انقلاب اسلامی ایران، « و » همچنان در پی تغییر و تحولات ساختاری و عنوانی خود بود! و الآن خاطرم نیست که «وزارت ارشاد ملی» در آن مقطع به «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» تغییر عنوان داده بود یا نه؟ ولیکن برپائی جشن نخستین سالگرد پیروزی ، موضوعیت یافته بود. اسلامی و بالتبع هم هنوز تشکیل نشده بود! و چنانکه در یادداشتی با عنوان 👈حرف‌های پزشکیان؛ نماد گیج‌فرهنگی ایرانیان👉 اشاره کردم، ما برای تأمین مخارج مرکز سینمایی فجر، سالن اصلی تهران را اجاره کرده بودیم و فیلم سینمایی را پخش می‌کردیم! در خلأ فعالیتی و بلکه در خلاء وجودی «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» و نیز «سازمان تبلیغات اسلامی» و «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» و بالتبع سرگردانی و فقر انبوه هنرمندان و هنرپیشگانی که به خارج از کشور متواری یا در گوشه‌ای پنهان نشده بودند، «مرکز سینمایی فجر» (بعنوان نخستین NGO فرهنگی هنری) ما چراغ تابانی بود که توجه آن‌ها و بالتبع خواص را به خودش جلب کرده بود! البته دیگری هم در زمینه و فعال شده بودند که یکی از آن‌ها (بنیاد هنر در اسلام) بود که عمدتاً در عرصه واردات فیلم‌های سینمایی و دوبله آن‌ها فعالیت داشت. بنظرم اولین فیلمی که بنیاد مذکور وارد کرد و در سینماها به نمایش گذاشت، فیلم بود. بعد‌ها فیلم سینمایی صهیونیستی؛ (به کارگردانی و بازیگری در نقش ) هم توسط همان بنیاد صورت گرفت که تقریباً هر سال از رسانه ملی هم پخش شده و می‌شود! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۴۳): 👈بخش قبلی👉 ایران فدای اسلام؟ اسلام فدای ایران؟ با ملاحظات مختلفی (از قبیل؛ رهبر تشکل بودن، اتصاف به داشتن، از سابقه مبارزاتی برخوردار بودن، استاد دانشگاه بودن، تحصیل‌کرده خارج بودن، روشنفکر بودن، مورد حمایت بودن و امثال‌هم) عاقله مردی می‌نمود که شاید بهترین گزینه در تراز نخست‌وزیری موقت (با رسالت انقلابی «ساماندهی نهضت در قالب نظام» با عنوان ) بود. فلذا با پیشنهاد علامه مطهری (که رئیس و از نظریه‌پردازان نظام بودند) شد نخست‌وزیر منتخب امام خمینی‌ره! ولیکن غافل از اینکه وی، چیزی نبود بجز ماری خوش‌خط‌خال! اگرچه بسیار بعید می‌دانم که امام راحلمان، شناختی از باطن وی نداشته است و بلکه بهتر از هر کسی او را می‌شناخت و تعمداً او‌ را گماشت! تا هویجی باشد برای چماقی که بر فرق غرب کوبیده شده بود و قرار بود بیشتر کوبیده شود! مسئله و را متعاقباً بیشتر توضیح خواهم داد. شاید گمان شود که (منصوب اما سرسپرده به آمریکا و نفوذی دشمنان!) در طول مدت نخست‌وزیری موقت خود، به علت غرب‌زدگی، صرفاً دو هدف شوم را دنبال نمود: ۱) تخریب کلیه دستاوردهای انقلابی امام خمینی در ساختار حکومتی-ولایی (اضمحلال یا استحاله مجلس ، کمیته‌های مردمی ، انقلاب اسلامی، و..‌.) که بعد‌ها توسط دنبال شد و وی توانست گام‌های بازرگان را تا حدودی تکمیل کرده و اهداف شوم او را به پیش ببرد! ۲) نفوذ دادن (اعضای منحرف و غرب‌زده و تروریست‌های رجوی) در ساختار حکومت جدیدی که در صدد تشکیل آن بود. ورود بیشترین خسارت بر ، از همین لحاظ بود که هنوز هم گرفتار آن هستیم! ولیکن بدتر از این‌ها تلاش او برای تحریف شخصیت و بود. وی بصورت شفاهی و کتبی، تحریف و دروغ بزرگی را ترویج داد مبنی بر اینکه؛ «امام؛ و همه‌چیز را برای می‌خواهد»! قبل از بیان این مسئله و اینکه چرا امام خمینی، دولت را به و «فرزندان عزیز»! او سپردند؟!، لازمست در همین‌جا اشاره‌ای به خسارت دوم بازرگان (نفوذ دادن دو دسته؛ ۱-منافقین، ۲-نهضتی‌ها به ) بکنم: قبل از تشکیل و حتی قبل از تشکیل ، امور اطلاعات و امنیت و جاسوسی و ضدجاسوسی ایران در نخست‌وزیری (عمدتاً بدست همان نفوذی‌ها) شکل گرفت که کشمیری‌ها و حجاریان‌ها و... نمونه‌های بارز آن جریان بودند. ⁉️پس از اتمام نخست‌وزیری بازرگان، آن نیروها کجا رفتند؟! آن‌ها به هواداری از پرداخته و به تضعیف و تخریب و شخصیتی و حتی فیزیکی اعضای ( و و...) پرداختند! حساسیت شخصی بنده به این قضایا از زمانی آغاز شد که در راستای انقلاب اسلامی به دنیا، مسیر «سناریستی فیلم و سریال» را برگزیدم و نخستین فیلمنامه خود را به «واحد فیلم و سریال سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران» تحویل دادم و مراجعات مکرری هم برای پیگیری مطلب داشتم که نهایتاً به من گفتند: فیلمنامه شما به علت داشتن ، مردود شد! این ماجرا را در مقاله‌ای ۴ قسمتی با عنوان «قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران» به تفصیل مورد اشاره قرار دادم. بنده علیرغم آنکه در انتخابات بصورت تشکیلاتی از بنی‌صدر، کرده بودم، اما با همکاری ، «مرکز سینمایی فجر» را تأسیس کرده بودم تا فیلم سینمایی «نبرد تا آزادی» خود را بسازم برای و حال آن بخاطر بودن، مردود اعلام می‌شود که این مکتبی بودن، صفتی بود برای رجایی! البته عبارت در آن دوره، نماد مقابله با بود که بعد‌ها جای خود را به عناوین دیگری سپردند که آن دعوای قدیمی و بنیادی (انقلابیون و ضدانقلابیون)، هنوز هم با عبارات مشابهی ادامه دارد. در آن مقطع (و تا حدودی اینک نیز!)، هم (همانند ) به ریاست فاسد معدوم در سلطه نفوذی‌ها بود! بنابراین نهاد نخست‌وزیری، در کانون توجهات دقیق بنده قرار گرفت بویژه بعد از ترور و و اینکه آن شهیدان مکتبی تحت چه فشاری بودند تا اینکه با بمب‌گذاری نفوذی‌ها در ساختمان نخست‌وزیری به شهادت رسیدند! آن نفوذی‌ها چه کسانی بودند؟! از کجا دستور گرفتند؟! چرا سناریوی بنده را هم با همان اتهام، ترور کردند؟! با چه طیفی مواجهیم؟! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
3.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ مورّخ حرف جدیدی میزند. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌شایعه ساختگی؟!!😳🙄🤔 بنده احتمال زیاد می‌دهم که این مورخ تاریخ انقلاب، تحقیقات مکفی، بخرج نداده و لذا اشتباه می‌کند. بنده اولین بار این قصه (مکالمه تلفنی عجیب مرحوم را در مجله (ارگان ایران در سال‌های اول و در واقع در زمان حیات ) خواندم که طی مصاحبه‌ای با مرحوم (مجری برنامه مشهور به )، از ایشان نقل و چاپ کرده بود. بنده شایعه و ساختگی بودن این مطلب را در حد صفر می‌دانم و به ایشان (آقای ) توصیه می‌کنم اولاً در این خصوص، شخصاً تحقیقات کافی بعمل آورند و ثانیاً در مؤسسه خود، از اشخاصی استفاده کنند که شائبه برانگیز نباشند! زیرا نه ، شایعه‌پرداز بود و نه جناب مرتضایی‌فر و نه اینکه بخواهند چنین قضایایی را (در زمانی که امام خمینی‌ره به سپاه، حساسیت خاصی داشتند)، از خودشان بسازند! قصه ادعای ارتباط امام خمینی با (عج)، چیزی نبود که امام بخواهند بسادگی از آن، عبور نمایند و سکوت کنند. حال بعد از ۴۶ سال (و فوت !)، مورخی پیدا بشود که آنرا ساختگی و شایعه، جلوه بدهد، هیچ‌گونه وجاهتی ندارد وگرنه ممکنست انسان را به سایر ادعاهای تاریخی ایشان هم بدبین سازد! بنظرم ایشان، هرچه زودتر باید این قضیه را تحقیق و بررسی نموده و اگر به خطای خود واقف گردید، رسماً از پیشگاه ، عذرخواهی کند. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۱/۲۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 یاد ایامی (بخش ۶): 👈بخش قبلی👉 دقت داریم تا دقت! چنانکه در 👈این پیام👉، اشاره کردم؛ چهل سال قبل (۱۳۶۴) این توفیق را یافتم که از تهران به شهرستان ، عزیمت کرده و به و آن خطّه بپردازم. و در اولین سفرم به خمین که در معیت آیةالله از عبور می‌کردیم، بدستور معظم‌له، به کسوت مقدس ، ملبس شدم. البته در آن سال‌ها هیچ میلی به روحانی شدن نداشتم و صرفاً آمده بودم که برای ورودم به دنیای ، توشه‌ای حوزوی برگیرم تا در فیلمسازی‌خای خود، بی گدار به آب نزده باشم! به حاج‌آقا هم عرض کردم که علاقه‌ای به آخوند شدن ندارم و... فرمودند؛ اگر ملبس نباشید ممکنست طلاب از شما حرف‌شنوی خوبی نداشته باشند. وانگهی در شهرستان ما که کسی شما را نمی‌شناسد! کنایه از این که تلبس شما به کسوت روحانیت، موقتی و محدود به این شهر کوچک است و هرگاه به تهران برگشتید، مختارید که خود را نمایید! در هر حال با اکراه پذیرفتم ولیکن در ادامه، با توجیهات مشابهی، تقریباً دائمی شد! زمین و هزینه احداث حوزه علمیه خمین از میراث پدری تأمین شده بود که تحت نظر در خمین و آن، انجام یافت. نقش این حقیر، مدیریت و تدریس و بود که حدود ۴۰ تن را از بین حدود ۴۰۰ داوطلب، گزینش کردم و کمتر از یک سالی مشغول انجام وظیفه بودم ولیکن طبق سالیانه حضرت آیت‌الله (اعزام به جبهه‌های )، بنده هم عازم جبهه‌های جنوب کشور شدم و در لشگر ۷ ولی‌عصر(عج) ، بعنوان مسئول فرهنگی لشگر، ماندگار شدم و دیگر به خمین باز نگشتم و... البته قبل از آن، در مقطعی هم خواستم برای ادامه تحصیلات، به قم بروم یا به تهران برگردم ولیکن مرحوم جلالی خمینی، با بیان نکته‌ای معطوف به امام خمینی‌ره، موجب انصراف موقتم شدند که آن مطلب، شرح مستقلی می‌طلبد. در اولین روزهای استقرارم در مدیریت حوزه خمین، شاهد گزارش رئیس اداره اطلاعات خمین به آیةالله بودم که گفت: چهار نقطه که می‌توانست معبر باشند، شناسایی و مسدود شدند! ناگفته نماند که در آن سال‌ها از طرف رادیو که از پخش می‌شد، حاج‌آقای جلالی، تهدید به می‌شد. خصوصاً که معظم‌له در روحانیت شرق تهران هم بودند (و در مقطعی هم از مسئولین اسلامی) و همچنین زعیم حوزه علمیه شرق تهران (احمدیه نارمک) که بنده از ابتدای امر، طلبه آن بودم. فلذا ایشان، عمدتاً در تهران تشریف داشتند و صرفاً روزهای پنجشنبه عازم خمین شده و به بازدید روستاهای آن می‌پرداختند و بعد از نماز جمعه هم دیدارهای جمعی و انفرادی با مردم داشتند و بنده هم مسئول هماهنگی درخواست‌های بانوان از ایشان شده بودم و شنبه‌ها بعد از جلسه‌ای با موضوع برای ، به تهران باز می‌گشتند. بنده بمحض شنیدن گزارش رئیس اطلاعات، سریعاً از آن جلسه محرمانه، خارج شده و با خاص خودم به بررسی اجمالی منفذهای احتمالی تروریست‌ها در ظرف چند دقیقه پرداختم و متوجه شدم که آن مجموعه از ۱۳ (یا ۱۶؟) نقطه، می‌تواند مورد منافقین جنایتکار قرار بگیرد و‌ زمانی به جلسه برگشتم که آن مدیر محترم در حال وداع بود. لذا سرپایی به حاج‌آقا عرض کردم؛ بنظر بنده این ساختمان و محوطه آن، بیش از ۱۰ قسمت، نفوذپذیری دارد نه فقط ۴ نقطه! آن مدیر اطلاعات، چنان هاج‌وواج شد که چیزی نتوانست بگوید و حاج‌آقا به بنده گفت: آن‌ها را به این برادرمان نشان بدهید! باتفاق رفتیم و او بعد از ملاحظه اشارات میدانی و محوطه‌ای بنده گفت: حق با شماست و ظاهراً ما بخرج نداده‌اند و من دستور می‌دهم که دوباره بکنند! الغرض؛ دقت داریم تا دقت! آن‌ست که منفذهای ترور قبل از ترور شناسایی شوند تا بشود کرد وگرنه بعد از وقوع فقط می‌توان گرفت. آن‌هم بشرطی که قبل از مورد توجه قرار بگیرد. محصول عدم دقت کافی در پیشگیری از ترورهای هوشمند، برجای گذاشتن پدیده تلخی خواهد بود که می‌توان آن‌را ، توصیف کرد! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | محل نظرات ۱۴۰۴/۳/۲۵
مقدمه خبر متن این بیانیه: بسم الله الرحمن الرحیم و هوالعزیز الحکیم من لم یشکرالمخلوق لم یشکر الخالق خداوند را شاکریم که بر ما منت نهاد و در عصری که مستکبران عالم همه دنیا را در قبضه قدرت خود داشتند و ملت‌های آزاده را به زانو در آورده بودند، به ما نعمت ولایت فقیه را ارزانی داشت تا با نگاه الهی و با چشمانی بصیر، ملت ما را به سمت قدرتمند شدن و پیروز شدن بر دشمنان خبیث هدایت کرد و باعث فخر امت اسلامی شد. بر خود واجب می دانیم که شکر این نعمت را به جا بیاوریم. اینک بیش از پیش به مفهوم این صحبت زیبای امام راحل (ره) پی می بریم که فرمودند: «من به همه ملت، به همه قوای انتظامی، اطمینان می دهم امر دولت اسلامی، اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی بر این مملکت نخواهد وارد شد». (صحیفه امام، جلد۱۰، ص۵۸) جنگ ۱۲ روزه بین ایران و اسرائیل و آمریکا نقطه عطفی برای اثبات قدرت ایران در تاریخ بود.ترامپ و نتانیاهو دچار توهم شده بودند و گمان می‌کردند که در موقعیتی برتر قرار دارند. نتانیاهوی جنایتکار با حمایت ترامپ آخرین حربه خود که جنگ بود را رونمایی کردند و با تمام قوای پیشرفته خود و با هدف از بین بردن توان موشکی و هسته ای، تغییر رژیم و تجزیه سرزمینی غافلگیرانه وارد جنگ با ایران شدند. طولی نکشید که نتانیاهو کم آورد و آمریکا را وارد معرکه کرد. ولی با این وجود به هیچ‌یک از اهداف از پیش مشخص شده ی جنگ نرسیدند و در موقعیتی قرار گرفتند که آتش بس را یکطرفه و عجولانه و ذلت بار پذیرفتند. واقعیت‌های میدانی نشان دادند که توهمات نتانیاهو و ترامپ صرفاً یک رؤیاست، نه واقعیت. آنها فهمیدند که بازی کردن با ایران مثل بازی با دم شیر خطرناک است. در این اثنا ایران توانمندی خود را به عنوان یک قدرت نوظهور جهانی اثبات کرد. مطمئنا خون فرماندهان و دانشمندان شهید در جنگ تحمیلی اسرائیل بر ایران جوانه خواهد زد و بزرگمردانی را خواهد آفرید که ایران را به اوج قدرت و شکوه می رسانند. نام سرداران و دانشمندان شهیدی همچون «باقری، سلامی، حاجی‌زاده، عباسی و طهرانچی» و دیگر شهدا بر تارک تاریخ ایران اسلامی مثل خورشید خواهد درخشید. وضعیت و قدرت امروز کشور حاصل خون پاک این شهدا است و از بین رفتنی نیست. اگر این زحمات نبود استکبار در مقابل ایران زانو نمی زد و آتش بس ذلیلانه را نمی پذیرفت. این آتش بس نشانه قدرت گرفتن ایران است. قطعاً جمهوری اسلامی ایران هوشیار تر از گذشته شده و فریب احتمالی آتش بس را نمی خورد. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با چشمان تیزبین خود از داشته های خود به ویژه نعمت ولایت فقیه و فرآورده‌های غنی سازی شده که دشمن به دنبال نابودی آنان بود با چنگ و دندان محافظت خواهند کرد و دست به ماشه آماده اند تا در سریعترین زمان ممکن به تجاوزات احتمالی و مجدد اسرائیل پاسخی دردناک و سهمگین بدهند. تجارب حاصل از این جنگ برای افزایش قدرت ایران در آینده مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت انشالله. جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی با کمال احترام و تقدیر، از جانفشانی‌های نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران قدردانی می‌کند. همراهی دولت محترم و مردم با بصیرت را در طی جنگ ۱۲ روزه قدر می نهد. این جمعیت زین پس هم مثل گذشته همه را به پیروی از فرمایشات رهبری معظم انقلاب اسلامی فرا می خواند که رمز پیروزی ملت ایران در آن نهفته است. يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِينَ ( انفال ۸) جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌اگر ایران، العُدید را نمی‌زد! چنانچه ، پایگاه آمریکائی (تخلیه شده؟!) در را نمی‌زد، سگ‌های هار (+)، ۱۱ روز دوم و ۱۱ روزهای بعدی خود را هم در این دنبال می‌کردند. فلذا (حداقلی) را داشت ولیکن فاقد (حداکثری) بود و بهتر آن بود که ، پایگاه‌های آمریکا در ، ، ، ، و را هم می‌کوبید. زیرا این‌ها بودند که هزینه‌های جنگی و حمایت‌های لجستیکی بازوهای علیه ایران و را تأمین کردند. نکته مهم بعدی؛ ما در طی ۱۲ روز جنگ اخیر، دو نوع داشتیم: ۱) وعده صادق۳ در ۲۱ موج و در طی ۱۱ روز ۲) بشارت فتح۱ در ۱ موج در طی ۱ روز با توجه به تغییر عنوان عملیات و نیز نیروهای وابسته به کشور هدف، شاید لازم باشد حداقل از لحاظ ارقام و اعداد آن‌ها را از هم تفکیک بکنیم. اصرار بنده در برجسته‌سازی عدد ۱۱ (عدد مقدس گروه‌های در دنیا و در !)، در واقع افشاگری نسبت به نقشه‌های نسبتاً پیچیده این است. چنانکه در هم کلمه ۱۱ بار است! ۱۱=ناتمام ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۴
🔝 CNN بر گرفته از مصاحبه ژنرال مکنزی فرمانده سابق آمریکا در خاورمیانه 🔸عملیات اخیر اسرائیل در ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 🔹این عملیات ترکیبی بوده و برنامه آن در پنتاگون تصویب شده بود و تمرین آن هم مشترکا در آمریکا و یونان سال قبل با همکاری ناتو و کشورهای عربی مانند امارات و قطر و اردن انجام شد 🔸منظور شما از ترکیبی چیه؟ 🔹یک، اسرائیل اهداف پدافندی ایران رو منهدم میکنه و راه رو برای اقدامات هوایی باز میکنه 🔹دو، تاسیسات نظامی و موشکی را بمباران میکنه 🔹سه، افراد سیاسی، نظامی، را ترور میکنه 🔹چهار، توسط گروه های مسلح که قبلا آموزش و نفوذ داده شدند اقدام به انهدام و بمب گذاری و وحشت آفرینی در مردم میکنه 🔸ژنرال با پوزش از قطع کردن پاسختون، منظورتون چه گروه‌های مسلحی است؟ 🔹سازمان مجاهدین خلق که در فرانسه و آلبانی هستند گروه های کرد نیروهای مسلح افغانستان که قبلا با امریکا همکاری می‌کردند گروه‌های سلفی که در عراق و سوریه و آذربایجان و پاکستان و افغانستان هستند 🔸ادامه بدید 🔹پنچ، بمباران پالایشگاه ها و نیروگاه های برق 🔹شش، ایجاد رعب و وحشت در مردم بطوریکه شورش هایی اتفاق بیافتد 🔸خوب برگردیم به ساعت ۳ در تهران، آیا اسرائیل موفق شد؟ 🔷پاسخ به این سوال با یک بله یا نه نمیشه، اساسا سوال شما و تاکید بر اسرائیل اشتباه است 🔸خوب شما اصلاح کنید 🔹اسرائیل در واقع یک پیمانکار  این ۱۲ روز بود و سایرین هم بودند که رژیم ایران فهمید مثل عراق که هدایت هواپیماهای F16 اسرائیل را بر عهده داشت و ایرانی ها متوجه شدند و دو سایت عراقی ها رو منهدم کردند یا اردن و عربستان و امارات با هواپیماها و هلیکوپتر های خود پهباد های ایرانی را منهدم کردند یا پاکستان وقتی فردو بمباران شد B2 از آسمان پاکستان عبور و اسکورت شدند و تمامی پهبادهای اسرائیلی از دو فرودگاه آذربایجان بلند می‌شدند F16 های اسرائیل از ترکیه و گرجستان و ارمنستان عبور و در آذربایجان نشستند آواکس های عربستان پوشش لازم رو به اسرائیل و آمریکا می‌داد 🔸واو ... ایران ... همه علیه اونها بودند؟!!! 🔹بله 🔸پاسخم رو نگرفتم، اسرائیل به هدفش رسید؟ 🔹رضایت بخش نبود، طبق برنامه پیش نرفت، کاستی هایی بود و تیم های عملیاتی به خوبی کارشون رو انجام ندادند و در نهایت پس از ۱۲ روز پنتاگون به پرزیدنت ترامپ گزارش داد ادامه کار منجر به حملات مخرب ایران در اسرائیل، قطر، عراق، آذربایجان و... خواهد شد و او هم آتش بس اعلام کرد 🔸ژنرال واضح تر بگید چه شد؟ 🔹ایران غافلگیر شد البته نه ارتش، اونها آماده بودن، حتی رهبر عالی هم پروتکل ها رو رعایت کرد و رئیس جمهور و بعضی ها اونها ترور نشدند اما میلیشا پاسدارها آماده نبودند و کشته شدند حتی بعضی در تخت خواب بودند یا در بعضی از عملیات ها مثلا قرار بود در دو پادگان حساس تهران نیروهای افغانستانی وارد و تصرف کنند اما از قبل فرماندهان منتظر بودند و همه آنها کشته شدند یا نیروهای سلفی از آذربایجان در حین ورود به ایران موفق نشدند ایران پس ۹ ساعت خود را یافت و پاسخ موشکی داد در روز ۷ درگیری از موشک هایی رو نمایی کرد که بازتاب جهانی داشت و نقاط مختلف اسرائیل را منهدم کرد 🔸امروز ۲۰ روز گذشته آیا باید منتظر اتفاقی بود؟ 🔹ایران پس از آتش بس عراق و آذربایجان و کردستان را هدف پهبادی قرارداد قبل آنهم قطر را بازی را طوری طراحی کردند که ادامه برای ما روشن شده که ممکنه ویتنام یا یمن در انتظار ما باشه و این ترسناکه 🔸آیا ایران در حال بازسازی نظامی خود است؟ 🔹روس ها به ما اطمینان داده اند نه هواپیما و نه پدافند به ایران نخواهند داد و حتی چین، بازسازی نظامی زمان‌بر است 🔸آیا این حملات ادامه خواهد داشت؟ 🔹فقط آتش بس اتفاق افتاده در ۸۰ درصد آتش بس ها مجددا حملات ادامه داشته، با وضعیت منطقه پاسخ شما بله است 🔸ژنرال مکنزی تشکر از شرکت شما در این مصاحبه CNN . WASHINGTON DC ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقد‌ونظر جنگ احزاب در لیلة المبیت؟! طبق ادعای ژنرال آمریکایی؛ ۱) در ۱+۱۱ روزه علیه ، علاوه بر سگ‌های وحشی ( و )، رژیم‌های ناحقی از اعضای تا ترکیه، باکو، قطر، امارات، اردن و عربستان و نیز گروهک‌های مسلح؛ کردی، ترکی، افغانی، سلفی، عراقی، سوری، گرجستانی، ارمنستانی و پاکستانی و همچنین (آلبانی/فرانسه)، مشارکت میدانی یا پشتیبانی داشته‌اند! حتی و 👌در واقع، این اراذل و اوباش جهانی به سرکردگی ، در شب۲۳خرداد، لیلة‌المبیتی را برای ایران، رقم زدند و متقابلاً ، یکه و تنها در برابر همه آن‌ها ایستاد! ۲) (احتمالاً به علت غیر اصولی و عدم مراعات پروتکل‌های ذی‌ربط اعضای آن!)، بیشترین تلفات و خسارات را متحمل گردید! ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۱۵