eitaa logo
پژوهشگاه حم
268 دنبال‌کننده
784 عکس
852 ویدیو
37 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 😳 چاقو دسته خود را برید! (بخش اول): https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/493 کانالی مجازی موسوم به «جانباز شیمیائی» در واکنش به افشاگری اشتری، او را چنین توصیف کرده است: «دروغ‌گویی و لجن‌پراکنی دو فرقه انحرافی اصلاحات و بهار» https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/487 بنده (افشاگر ۱۳ فرقه از جمله دو فرقه مذکور) که خبر را در کانال خود درج کردم نه را می‌شناختم و نه از انتساب وی به اطلاعی داشتم. البته اخیراً متوجه شدم که افشاگر هم بوده و طی آن، به ۱۸ ماه حبس هم محکوم شده است. منظور از اشاره به است که بنده از سال ۱۳۸۱ پیوسته در صدد افشاگری آن (در ادامه افشاگری‌های مداومم علیه از سال ۱۳۶۰) بوده‌ام. آنچه در اینجا قابل توجه است؛ انتساب افشاگر به است که در جای خود قابل تحقیق می‌باشد. ادعای مذکور ناگهان مرا برد به حدود ۱۴ سال قبل! اجازه بدهید از اینجا شروع کنم: بعد از فتنه ۸۸ جلسات «جامعه وعاظ» در محل ساختمان ولی‌آباد «جامعه روحانیت» با کارشکنی حجة‌الاسلام (که معمولاً با هماهنگ بود) مدتی تعطیل شد ولیکن با همت تعدادی از دوستان انقلابی، در محل مسجدی در حوالی بهارستان، جلسات هفتگی دوشنبه‌ها را مجدداً تشکیل دادیم که ریاست سنی آنرا به حجة‌الاسلام شیخ جعفر سپردیم ولیکن پس از چند ماه، آن‌مرحوم بعنوان اعتراض به اوقاف، از دبیری جامعه، استعفاء داد! پرسیدیم: چه ربطی دارد؟! گفت: نیمی از تهران (از قله دماوند تا پائین دشت‌های جنوبی تهران)، موقوفه است که نیمی از آن‌ها برای حوزات علمیه و طلاب و روحانیت (محققین و مبلغین و مدرسین) وقف شده است اما مسئولین اوقاف، آنچنان در موقوفات و عواید آن‌ها حرص و ولع دارند که حاضر نیستند یک‌هزارم آن را به ماها کمک کنند! وی که عضو تهران بود، قبل از استعفای عجیب خود، جلسات جامعه را به محل قبلی (پیچ‌شمیران) برگردانید و وضعیت قبلی برقرار گردید. یکی از مدعوین آن‌مقطع، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی () بود که بعد از سخنرانی، در جمع روحانیونی که اطراف او را گرفته بودند، ادعا کرد: احمدینژاد را من به آقامجتبی معرفی کردم وگرنه به نمی‌رسید! در آن‌لحظه بنده احساس کردم که این ادعا نمی‌تواند صحیح باشد زیرا بمفهوم آنست که در انتخاب رئیس جمهور، طفیلی سفارش خاموشی و پسند آقاسیدمجتبی (فرزند مقام معظم رهبری) است! این حرف از زبان رئیس اسلامی، چنان نابخردانه بود که مرا واداشت تا واکنش تندی نشان دهم فلذا به ایشان توپیدم که؛ اگر راست گفته باشید، ما برای خودمان و ملت متأسفیم و شما هم برای خودتان متأسف باشید! حجة‌الاسلام آ.سیداسماعیل که از مدیران سازمان تبلیغات و عضو جامعه وعاظ بود (و احتمالا دعوت‌کننده رئیسش به آن جلسه) در قفای خاموشی ایستاده بود و نمی‌دانم چرا با لب‌گزیدن و میمیک صورت و انواع حرکات پانتومیمی و ایماواشاره خود، سعی می‌کرد که مرا از ادامه اعتراضم به منصرف نماید! ولیکن بنده ادامه دادم و تأکید کردم که حتی اگر یک کلمه در هل دادن به درون حرف زده یا حمایت کرده باشید، وحشتناکی خواهید داشت حتی اگر توبه کنید و تا آخر عمرتان استغفار بجوئید! شما از نیروهای ولایت به شمار می‌روید و همزمان از افراد حمایت کرده‌اید؟! زهی به این و تولای شما!!! مطمئنم که از این خودت پشیمان خواهی شد و... بدمستی ناشی از پیروزی مشانژاد، مانع از آن بود که در آن‌سال (۱۳۸۸) به حرف‌هایم حتی فکر بکند! حال می‌رسیم به ایستگاهی که یک نیروی ظاهراً مشانژادی (یا بهاری!)، باید او را از بدمستی حمایتش از مشانژاد در آورد! آری! چاقو دسته خود را برید! https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/472 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) تیر ۱۴۰۲ 💠 کانال‌های اطلاع‌رسانی : 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 💠 🆔 @chelcheraaqHM
. 🔻 خرولایی ها و خرحزب اللهی ها به جلز و ولز افتاده اند 🔻 مفهوم خرولایی اینجا معنادار می شود که بنام ولایت با توهین به دیگران زمینه توهین به رهبری را بوجود می آورند 🔻 به بزرگان کسی توهین کنید به بزرگان تان توهین می کنند 🔻 البته ما اینها را در خط ولایت و حتی علاقمند به ولایت نمی دانیم و از همین رو آنها را خرولایی می نامیم. و این هارت و پورت های خرولایی ها و خرحزب اللهی ها هیچ ربطی به آقای ما سید علی خامنه ای ندارد 🔻اون آخوندک رو ببینید میگه "اگر کشته هم بشه تا یک ماه بعد از مخفیش کنید". یعنی اونی که به این آخوندک عمامه داده مجتهد بوده؟ ☝️پیام دریافتی☝️ نقدونظر از تحرکات بنظر می‌رسد ( و ) با طرح خود و بالطبع تهی‌مغزش، ضمن احساس فراموش‌شدگی و بالتبع تلاش برای خود، در صدد تحت‌الشعاع قرار دادن ابعاد و است تا اغتشاشات معنون به را دنبال کرده و حواشی آنرا پوشش دهد. در اولین انتخابات با نوشتن (احمقانه‌ترین ) در برگه‌های رأی دچار این خبط شدند که آمار ۳۰۰/۰۰۰ نفری خود در کل کشور را لو بدهد! اعضای نفوذی این در دولت بویژه وزارت آ.و پ. مورد شناسایی قرار گرفته و تا حدودی پاکسازی شدند ولیکن اذناب از و انتقامجویی کردند. آمار مذکور در فراز و نشیب است! ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ معارف و احکام حم 👇 🆔 @chelcheraaqHM 💠
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۹): پارادوکس حکومت و جمهوری! در مقالات ۱۳‌گانه قبلی، اشاره کردیم که پارادوکس و (از موضوعات مهم جامعه‌شناسی) به دلیل هر دو، در ایران مدخلیتی ندارد. در حال تبیین این مطلب بودیم که حاشیه‌ای رخ داد و لازمست نگاهی بدان بشود: میزان دخالت روحانیت در حکومت!؟ یکی دیگر از «چالش‌های امام در تشکیل نظام»؛ مسئله در و میزان آن بود. این مسئله را مستقلاً در جای خود، مورد بررسی قرار خواهیم داد اما در این‌جا هم طرداً للباب، پیش‌درآمدی لازم آمد: یکی از دوستان در واکنش به بخش ۰۰۷ این سلسله مقالات، نوشتند: «سلام برادر عزیز در مورد عدول و ورود امام ره از فرمایش خود و ورود روحانیت عادل و عالم وصالح در جایگاههای مورد نیاز نظام فقط در مورد ولایت فقیه می‌تواند اجرا گردد آن هم به واسطه وجود مجلس خبرگان رهبری که عده زیادی از کارشناسان زیر نظر دارند فرد مورد نظر را اما این در جایگاههای اجرایی دیگر نظام نمیتواند صادق باشد چرا ؟ چون تمامی مناسب اجرایی به دست روحانیت هیچ گونه جایگاهی ندارد چرا ؟ چون روحانیت در کار خود که همان راهنمایی دینی ‌معنوی جامعه کارشناس هستند ان هم معلوم نیست عادل یا صالح باشند فقط عالم هستند لذا اگر سعی کنید ورود روحانیت را به سیستم اداری کشور امری لازم بدانیم این مانند شمشیری دولبه عمل میکند که یک لبه ان به شخص برمیگردد و لبه دیگر ان به دین هرطرف بچرخد خسران است و بس اجازه ندهیم که اشکالات اداره کشور که امری عادی در تمام جوامع دنیاست به پای دین گذاشته شود اگر قرار باشد فردی از علما در امور اجرایی مشارکت کند بهتر نیست لباس معممی را کنار بگذارد و خدمت نماید در عمل آنچه در مورد ورود امام در امر سیاست میبینیم در کل تاریخ زندگی پربرکتشان راه و گفتارشان فقط راهنمایی بود و ایشان در امور جاری هیچ دخالتی نداشت کاری که ولایت فقیه در قانون اساسی و در اجرا اقا هم همین کار را میکند شما ببینید حضرت اقا در تمام دولت‌ها در عین حمایت چقدر در اجرای امور توصیه داشتند وچقدر دولت‌ها ان توصیه ها را توجه نمودند مابقی باشد در بررسی میدانی جنابتان» (پایان نقد) چنانکه ملاحظه می‌کنید، اگرچه ایراد قابل تأملی است ولیکن ایشان بدون آنکه، قرینه‌ای برای ادعای خود ارائه بفرمایند، در صدد تفسیر حضرت امام، برآمده و ورود روحانیت به مناصب حکومتی را محدود به حوزه ولی‌فقیه و نهایتاً مجلس ، می‌کنند! قاعدتاً چنین تحدیدی در انجام ، نیازمند بررسی‌های دقیق‌تر و عمیق‌تری است. فرضاً آیا روحانیت صاحب اهلیت و صلاحیت هم همانند انقلاب اسلامی، موظف به پاسداری عملی و میدانی از است؟ پاسخ به چنین مسائلی، نیازمند نگرشی کلان به آن‌هاست. زیرا بعد از پیروزی انقلاب، «محدودسازی ورود روحانیت به نظام و امور حکومتی»، مجدداً تبدیل به جریانی گردید که بازنمائی وجه دیگری از منکوب روحانیت در دوران شاهنشاهی بود که حتی توسط (موسوم به اصولگرا!) هم دنبال شد! شاید تندتر از باند افسادطلب (موسوم به اصلاح‌طلب!) که ضمن شگفت‌انگیز بودن چنین وحدت رویه‌ای بین ضدانقلاب و انقلابیون دیروز، تا حدودی قابل درک بود! شاید تنها وحدتی که بین و ، صورت گرفت، اخراج و بلکه عدم ورود و حضور مطلق روحانیت در حکومت بود که در دوره ریاست به اوج خود رسید! زیرا دعوا بر سر بود! خاطرم هست که دبیرکل حزب مؤتلفه هم با حضور در یکی از جلسات (که معمولاً در آستانه انتخابات، سروکله‌شان پیدا می‌شود!) ادعا کرد؛ آقایون علماء، توجه داشته باشند که اصلاح‌طلب‌های چپ‌گرا در پدر سوختگی سیاسی، هیچ فرقی با عمال شاه و آمریکا ندارند و از آن‌جا که روحانیون محترم، به همه انسان‌ها خوش‌بینی ذاتی دارند، قاعدتاً در برابر این‌ها هم قطعاً رکب می‌خورند! بنابراین بهتر است علمای اعلام بجای مطرح کردن خودشان در انتخابات، ماها را که به شگردها و شیطنت‌های این فرقه، واقف‌تریم، به مردم معرفی و توصیه کنند که از زمان زندان این‌ها را می‌شناسیم! توجیه مدعیان اصول‌گرایی «در خارج از گود نگهداشتن روحانیت» همان نظریه بود که ادعا و القاء می‌کرد: روحانیون هم همانند همه انسان‌ها در معرض ارتکاب خطا و خلاف هستند و چنانچه در مناصب و مصادر حکومتی، مرتکب خلاف شوند، به پای دین نوشته می‌شود و لذا مردم را نسبت به اصل دین و دیانت، بدبین و متنفر می‌سازد. بنابراین بهتر است بمنظور حفظ اعتقادات مذهبی مردم، روحانیت اساساً در هیچ رده‌ای از مسئولیت‌های معطوف به حکومت و حتی نهادهای عمومی و اجتماعی، ورود نداشته باشند! این توجیه مشوّش،... ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 حمله بد؛ نوعی دفاع خوب است و ماجرای جایزه اعظم (سنت‌الرسول) در حکومت مشانژاد، تعدادی از سرداران بازنشسته، یک حزب سیاسی تشکیل دادند و خود را پنداشتند! در عین‌حال دنبال آن بودند که حزب‌شان بر سر زبان‌ها بیافتد تا بتوانند در انتخابات هم، تأثیرگذار باشند. از بنده هم برای حزبشان، ایده بکری خواستند که طرح (بمناسبت ) را پیشنهاد دادم و سریعاً هم استقبال کردند (یک نشان بین‌المللی به ارزش فرضاً یک میلیارد تومان یا فرضاً یک میلیون دلار متناسب با توان مؤسسه بعنوان !) به شخصی (حقیقی یا حقوقی) که بیشترین برای را طرح و دنبال کرده باشد. و نشستیم آئین‌نامه و دستورالعملی هم برای آن تدوین کردیم و ثبت مؤسسه‌ای که مجری جهانی آن باشد وو.. تا اینکه وقتی به مبحث اولین مصداق از اشخاص رسیدیم دچار اختلاف جدی شدیم! نظر قطعی بنده، اهداء نخستین جایزه آن مؤسسه به شخص بود ولیکن آن‌ها اصرار داشتند که به هدیه شود! همین اختلاف شدید موجب انفصال بنده از ادامه همکاری با آن‌ها شد. البته آن اختلاف، یک لایه زیرینی از اختلافی عمیق‌تر و بزرگتر را هم برملا کرد که برای بنده قابل تحمل نبود! (بنظر می‌رسید که آن‌ها می‌خواهند بودجه کل جایزه و مؤسسه ذی‌ربط آن را از بگیرند و اولین جایزه را هم به خود او بدهند!) یکی از شروط ورود بنده به همکاری با آن حزب؛ عدم حمایت آن‌ها از مشانژاد بود! و آن‌ها ادعا می‌کردند که ما هم با ایشان زاویه داریم خصوصاً با ! (این تخصیص، حاکی از این بود که تمایلی به کنار آمدن یا پذیرفتن () داشتند و اینکه مقصر و ، شخص است و فریب‌خورده اوست!! و بنده هم ضمن یکسان و هم‌طراز دانستن مشترک (در حد ۵۰ پنجاه) هر دو نفر مشانژاد در ، خواستار بیان «علل مخالفت آن‌ها با مشانژاد» بودم و آن‌ها هم عللی را مطرح می‌کردند که بنده استدلال می‌آوردم که چرا «محسنات مشانژاد» را «عیوب غیرقابل اغماض» آن‌دو می‌شمارید؟! فلذا مشکوک بودم که این‌ها بظاهر خود را منتقد و بلکه مخالف مشانژاد جلوه می‌دهند ولیکن آن‌ها در واقع بعنوان قابل ارزیابی بود! یعنی معایبی را به مشانژاد نسبت می‌دادند که به هر کسی نسبت داده شوند، حُسن او تلقی می‌شوند و بجای تضعیف، آن‌دو را تقویت می‌کرد! در عین‌حال وانمود می‌کردند که دفاع من از مشانژاد بخاطر آن اتهامات، مایه شگفتی‌ست و می‌پرسیدند: نکنه شما طرفدار مشانژاد هستید؟!! بنده هم می‌گفتم: نخیر! شما طرفدار مشانژاد هستید که با حملات بد و بلاوجه، معایب اصلی آن‌دو را پنهان می‌کنید و خروجی حملات شما موجب افزایش محبوبیت آن‌ها می‌شود! اگر واقعاً در مخالفت با مشانژاد، صداقت دارید، آن‌دو را مطرح و تحلیل کنید که هر بی‌غرض و بی‌مرضی از آن‌ها خبردار شود، از این جریان، متنفر می‌شود. آن‌ها ادعا می‌کردند که ما بیش از این نمی‌دانیم و شما توضیح بدهید که اصل قضیه چیه؟! می‌گفتم: وقتی شما خود را در سطح دولت سایه مشانژاد می‌پندارید و دنبال حزب سرآمد هستید، باید آنقدر مطالعه و هم داشته باشید که خودتان سر در آورید و نیازی به نشستن به پای تحلیل بنده نداشته باشید! و لذا اصرار داشتم خودشان کشف کنند اما ظاهراً دستشان خالی بود! و لذا ادعا می‌کردند که علل مخالفت ما با مشانژاد همین‌ها بوده و حال آنکه با توضیحات شما روشن شدیم که اتهامات ما بر مشانژاد اساساً وارد نیست و ما بیخودی دشمن آن‌دو شده بودیم!! البته بنده قدری هم به تردید افتادم که شاید راست می‌گویند و به مشانژاد واقف نیستند ولیکن در تخصیص آن‌جایزه به مشانژاد نشان دادند که در حمایت از وی، هیچ تردیدی ندارند و او را بر ترجیح می‌دهند! بنابراین آنچه که بیشتر موجب استعفای بنده از همکاری با آن حزب شد، مرام «حمله بد و دفاع خوب» بود که غیرقابل تحمل بود و خسارت‌بارتر از مسائل دیگر! و بنده پیگیر هم نشدم بالاخره چه کردند؟ آیا از مشانژاد، بودجه گرفتند؟ آیا آن جایزه را به او دادند؟ هیچ اطلاعی ندارم ولیکن می‌دانم که آن‌حزب نه مشهور شد و نه آن طرح بر زبان‌ها افتاد! حال رسیده‌ایم به مسئله دو تابعیتی بودن پسر و اینکه طبق قانون حق ندارد پدر آن‌پسر را منصب رسمی ببخشد! بنظر بنده این حمله به ، یک حمله بد است و برای قابل هضم نیست و در عین‌حال باعث می‌شود ، به محاق افتد که خبط بزرگی است. زیرا ، منطقی است و قانون مطرح شده نباید مانع استخدام وی در جایگاه‌های حساس نظام بشود. از مدار خارج کردن وی راهکار دگری می‌طلبد! ✍حسینی(منتظر) ۰۳/۶/۱۹ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
مشت ملت.pdf
حجم: 225.3K
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 ⚠️اختلال در بلوغ چهارم ملت 👈کماکان👉 در جستجوی مقاله «بلوغ‌های پنج‌گانه ایرانیان» بودم که به مقاله «مشت ملت» رسیدم! آن مقاله در این مقاله هم تعبیه شده بود. را در سال ۱۳۹۷ تحریر کردم و در آن اشاره کرده‌ام به اینکه مقاله «بلوغ‌های خمسه ایرانیان» را دو سال قبل از آن (۱۳۹۵) در تلگرام به اشتراک گذاشته بودم. بنابراین می‌شود احتمال داد که تحریر مقاله بلوغ‌ها همزمان با استغراق ایرانیان به مسئله و مذاکرات ۱+۵ بوده است. ⁉️ چه لزومی داشته که بنده همزمان با ، بلوغ‌های خمسه ایران را مطرح نموده و نسبت به تکمیل ، اظهار نگرانی بکنم؟! هر علتی که داشته، دال بر این است که در آن مقطع، احساس خوشایندی از جو حاکم بر کشور (از لحاظ عدم تحقق و تجلی منویات ) نداشته‌ام! زیرا در آستانه نیل به قله‌ای بودیم که مهمترین محور آن؛ و بود که بالاخره در ۱۴۰۰ به (به روش هجومی) رسیدیم. اما در ۱۳۹۷ (سال تحریر مقاله مشت ملت) که در صدد کودتا علیه مستقر (و نیز ) از طریق (و توسعه خیابانی) بود، به چنین قله‌ای نرسیده بودیم (که فرضاً بتوانیم همزمان با شخم زدن ، بتوانیم کلیه پایگاه‌های و اذناب آن‌ها را در سطح جهانی و فضایی، یکجا منهدم سازیم)! 👌 نکته مهم و قابل توجه دیگر این مقاله؛ تشابه وضعیتی است که شش سال پیش هم داشتیم! با این تفاوت که باید می‌ماند و پوزیده باید برود! زیرا ... ✍حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
۱۷ اسفند ۱۴۰۰ 👇 خبرگزاری تسنیم در یادداشتی با عنوان «۹ نکته درباره تمام ماجراهای کاترین شکدم/ شبکه فیک‌نیوزها چگونه خدمتکار تفکر اسرائیلی شدند» نوشت: «پس از عملیات روانی کانال احمدی‌نژادی، یک اکانت توئیتری و برخی گروه‌ها و کانال‌های مشکوک واتساپی و تلگرامی مطالب عجیب و غریبی را درباره ماجراهای کاترین شکدم منتشر کردند. آنها نوشتند که کاترین شکدم با برخی سایت‌های اسرائیلی مصاحبه کرده و گفته است که با سردار جوانی ارتباط داشته و از طریق او نفوذ کرده است! آنها همچنین مدعی شدند که کاترین شکدم در مصاحبه خود گفته است که با ۱۰۰ مقام ایرانی ارتباطی به صورت صیغه داشته است! امّا واقعیت این است که همه‌ی این مدعاها از بنیان دروغ است و اساساً هیچ مصاحبه واقعی با کاترین پرز شکدم در هیچ رسانه‌ای وجود ندارد که او چنین سخنانی را گفته باشد. ضمن آنکه شب گذشته او خود رسماً این موضوع را تکذیب کرد. در واقع هم آن اکانت توئیتری از اساس جعلی و غیرواقعی است و هم متنهای مشروحی که با عنوان مصاحبه کاترین شکدم منتشر شده خیالپردازی و جعل برخی افراد دیگر است. نگاهی به سابقه و پشت پرده بعضی از این اکانتها و کانالها نشان می‌دهد که مشابه برخی دیگر از پروژه‌های عملیات روانی، از سوی منافقین اداره و پمپاژ می‌شوند. ضمن آنکه علیرغم جعلی بودن کامل این مطالب و به رغم اینکه هیچ مصاحبه‌ واقعی با این محتوا وجود ندارد، اما سردار جوانی به دلیل انتشار گسترده این جعلیات و مطالب دروغ، خود نیز رسماً در پیامی اعلام کرد که نه کاترین پرز شکدم را دیده و نه اساساً تا به حال نامی از او شنیده بود؛ چه رسد به اینکه با او ارتباطی داشته باشد یا حلقه وصل او با دیگران شود. آش در زمینه جعل این خیالپردازی‌ها آنقدر شور بود که حتی خود آن کانال احمدی‌نژادی نیز مجبور شد اعلام کند مصاحبه‌ای از شکدم وجود ندارد که او مدعی ارتباط با برخی چهره‌ها و همچنین مسائلی مانند صیغه باشد!» ➕ باید مطالبه مردمی صورت بگیرد که: کواکبیان يا بايد حرفش را ثابت کند و یا دستگاه قضایی باید وی را به اشد مجازات محکوم نماید که آبرویی برای ایران نذاشت منبع👉 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقد‌ونظر پرستوی اسراعیلی در آغوش مقامات در این خصوص، بنده 👈طی یادداشتی در مورخه ۱۴۰۴/۴/۱۴👉، آن‌را بعنوان نفوذی‌های واقعی و اصلی، مورد اشاره قرار دادم. حال با توجه به نکات مورد اشاره خبرگزاری ، می‌توان تصور کرد که بعد از موضع‌گیری علیه مشانژاد (دنباله انگلیسی)، این جریان بسیار مشتاق انتقام‌جویی از بوده است و از طرفی جریان منحوس «مدعیان اصلاح‌طلبی» (غرق در )، که مترصد تفرقه‌افکنی بین جریان مشکوک «مدعیان اصول‌گرایی» (غرق در )، قصه‌ای سر هم کرده و آن‌را به کانال رسانه‌ای تقدیم کرده است که آن‌ها هم از خدا خواسته بدون تحقیق و بررسی، مبادرت به انتشار مفتضحانه آن نموده‌اند! و حال آنکه تکلیف مدعیان ایمانی، انجام است؛ «یا أیها الذین آمنوا إن جاءکم فاسق بنبإ فتبینوا أن تصیبوا قوما بجهالة فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین» (۴۹/۶) ای اهل ایمان! اگر فاسقی خبری برایتان آورد، خبرش را بررسی و تحقیق کنید تا مبادا از روی ناآگاهی، گروهی را آسیب و گزند رسانید و بر کرده خود پشیمان شوید. صرف‌نظر از بودن خود جریان مشانژاد و بلکه بسیاری از مدعیان پلشت اصول‌گرایی، مگر نمی‌دانند که مدعیان پلید اصلاح‌طلبی، از مصادیق بارز شیوع‌دهندگان انواع و در ایران هستند؟ از سگ‌بازی روی سجاده گرفته تا دست به گردن شدن با نامحرمان و تا حمایت از ز.ز.آ. و سایر فتنه‌ها و کوچه دادن به ووو... 🙏بنده قویاً توصیه و التماس می‌کنم، دادستانی (شخصی که تاجرمسلک نباشد!) در این شایعه (صیغه ده‌ها نفر از شدن یک !)، هوشمندانه ورود نماید تا پته هر دو باند سلطه‌گری که تهدیدی دائمی علیه حاکمیت (+) هستند را بیرون بریزد. الا لعنة الله علی القوم الظالمین 👌نکته مهم بعدی؛ ⁉️ بر چه اساسی، هر از چند گاهی، تریبون خود را در اختیار اراذل و اوباشی از قبیل قرار می‌دهد تا برای میلیون‌ها مخاطب آن، ببافند؟! چنانکه این ، در مناظره دیشب خود از (جاسوس آمریکایی) صریحاً اسم برد و وقیحانه در صدد تبرئه (تقلیل جرمی که استحقاق اعدام دارد نه زندانی از جنس هتل ۵ ستاره قابل دسترسی به فجازی!)، آن خائن برآمد و حتی خواستار عفو و آزادی او شد! در حالی‌که جای آن دارد، خود همین کواکبیان هم در کنار تاج‌زاده به زنجیر کشیده شود. 👌یادآوری: پروسه حذف از با سپردن به بود که..! ✍️حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۴/۲۰
🔷تفکر خوارج در زمان ما همان تفکر خوارج در زمان حکومت امیرالمومنین ع است 🔹تفکر خوارج در زمان امیرالمومنین این بود که ملاک و تفاوت حکومت اسلامی با حکومت طاغوت، عمل کردن حکومت به تمام احکام شرعی است حتی در مواردی که نتواند 🔹لذا شعارشان این بود «لاحکم الا لله» (حکم، حکم خداست و فقط باید آن جاری شود و الا...) 🔹هر چقدر امام فرمود ملاک، منِ امام هستم، گوش ندادند و فقط می گفتند ملاک حکم خداست 🔹الان هم خوارج داریم، کسانی که ملاک حکومت اسلامی را جاری کردن تمام احکام در جامعه می دانند حتی اگر به هر دلیلی نشود که جاری شود 🔹 این افراد معتقدند به هر میزانی که احکام شرعی در جامعه جاری نشود حکومت از حکومت الله دور و به حکومت طاغوت نزدیک شده است. 🔹و حال آنکه ملاک و تفاوت حکومت اسلامی با حکومت طاغوت این است که در راس آن حکومت، ولیّ خدا یا نایب او باشد، این بود که امیرالمومنین علیه السلام در پاسخ خوارج (که قرآن به دست گرفته بودند و می گفتند فقط باید احکام خدا جاری شود و الا حکومت اسلامی نیست) می فرمود ملاک من (امامت) هستم (نه احکام الهی) 🔹چرا که اگر ولی خدا یا نایب ولی خدا در راس حکومت باشد تمام وجودش را صرف جاری شدن احکام خدا می کند 🔹افرادی که ملاک درست را نمی دانند در بسیاری از مقاطعِ سیره ی اهلبیت، دچار سردرگمی می شوند 🔹مثلا در اینکه چرا امیرالمومنین ع وقتی حکومت را در دست گرفت همان ابتدا نماز تراویح را که یک بدعت شرعی و یک حرام سیاسی بود را تعطیل نکرد و وقتی مورد اعتراض شیعیان قرار گرفت فرمود الان صلاح نیست با این منکر اجتماعی برخورد کنم و موارد دیگر از جمله صلح امام حسن ع با معاویه 🔹در زمان حکومت جمهوری اسلامی که امام فرمود همان حکومت رسول الله است نیز خوارجی پیدا می شوند که ملاک اسلامی بودن را عملی شدن و اجرا کردن همه احکام اسلامی می دانند حتی اگر به هر دلیلی نشود. 🔹متحصنین غیر قانونی حجاب (خوارج زمان) از جمله این افراد بودند که حدود ۵ ماه تحصن غیر قانونی کردند و علیه شهید رئیسی شعار دادند، چرا؟ چون تفکر خوارجی داشتند می گفتند حکومت اسلامی به این دلیل حکومت اسلامی است که تمام احکام خدا در آن جاری شود و الا به همان میزان از اسلامی بودن دور شده است ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر منافقین شیطانی جدید(۱) وقتی پروژه‌بگیرها برای تطهیر و سفیدسازی ، دست به و می‌زنند، از افکار مسموم آن‌ها چنین محصولاتی تراوش می‌کند! عده‌ای این فرقه را ، می‌نامند ولیکن مناسب‌تر آنست که نامیده شوند. زیرا ردی از واقعی در رفتار و حتی گفتار آن‌ها نیست. و اساساً گرایشی در آن‌ها نیست که بخواهد به چپ یا به راست باشد. ژنرال‌های این فرقه، ممکنست در زمره نام برده شوند و احیاناً سوابقی از هم داشته باشند ولیکن رزم را کاملاً رها کرده و در بزم غرق شده‌اند و حتی بعضاً از سوابق خود اظهار می‌کنند و لذا به پیوسته و به أیّ‌نحوکان مشغول هستند. و اما پیاده‌های این فرقه، عمدتاً دو دسته هستند: و ! فلذا ، اصطلاح پر رنگ‌تری برای معرفی آن‌هاست. یکی از اصطلاحات رایج این فرقه علیه و وفاداران به و حتی به همقطاران دیروز خود، عبارت است. زیرا انقلابی بودن آنان را نمی‌توانند حاشا نمایند ولیکن شدت آن‌را زیادی جلوه می‌دهند! عبارت معادل آن در قاموس لیبرال‌ها؛ است که معمولاً در لفافه مطرح می‌کنند. یعنی هر گاه حرف از می‌زنند، منظورشان حمله به افراطی‌گری است و منظورشان از ، همان رزمندگان حقیقی هستند که در اصطلاح این و منافقین جدید غرق در دنیا، تبدیل به سوپرانقلابی شده است. البته عبارت سوپرانقلابی را علیه مدعیانی در پیکره و بعضی نحله‌های روشنفکری پرمدعا اما بی‌خاصیت به کار بردند و این‌ها که معمولاً هستند، آنرا علیه انقلابیون واقعی، استعمال می‌کنند. و اما بعد؛ عصر (ع)، در اجرای کمی یا کیفی ، مشکل نداشتند که نویسنده متن فوق بر آن تصریح و تأکید می‌کند تا بتواند با این آشکار، عدم مبارزه با و را توجیه کند و آنرا امری ناشدنی جلوه بدهد تا در گام بعدی اساساً منکر مراعات بعنوان یک بشوند. زیرا می‌دانند که افزایش و تشدید بی‌حجابی و بدحجابی و شُل‌حجابی، موجب سستی در و جامعه خواهد شد و آنگاه عرصه، عرصه تاخت و تاز و خواهد گردید. فلذا این فرقه را باید جدید نامید. خوارج با اصل ، مشکل داشتند که حضرت فرمودند: «لابد للناس..» ..ادامه دارد. ✍️حسینی(منتظر) 🌐 گلچین | نظرات ۱۴۰۴/۴/۲۷