eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
156 دنبال‌کننده
468 عکس
263 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۳۹): کدام ، بهتر است؟ ❌ اصول‌‌طلب ❌ اصلاح‌‌گرا ❌ اعتدالیهیچکدام😳🙄🤔 گره‌گشایی از کلاف‌های سر در گم اصولیون، اصلاحیون و اعتدالیون! (بخش۰۲): 👌هر کسی که درک صحیحی از «نهضت+نظام اسلامی» و به تعبیر امام خامنه‌ای؛ ، نداشته باشد، قطعاً در فهم «اصول‌گرای اصلاح‌طلب»، گمراه خواهد شد. (امام خامنه‌ای در بیانیه : «انقلاب اسلامی پس از ، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی‌شود و میان «جوشش انقلابی» و «نظم سیاسی و اجتماعی»، تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریه «نظام انقلابی» تا أبد دفاع می‌کند.» ۱۳۹۷) 👌 وقتی باشد، پارادوکسیکال و دارای تضاد نیست. هر کسی که میان و ، تضاد و ناسازگاری ببیند، قاعدتاً بین «اصول‌گرایی» و «اصلاح‌طلبی» هم تضاد و ناسازگاری می‌بیند و بالعکس یعنی هر کسی که میان «اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی» هم تضاد و ناسازگاری ببیند، قطعاً بین «نهضت اسلامی» و «نظام اسلامی» هم، ناسازگاری و تضاد خواهد دید. بنابراین بی‌ارزش قلمداد کردن «اصول‌گرایی+اصلاح‌طلبی»، خط بطلان کشیدن بر «نهضت+نظام اسلامی» است که هم فرآیند را تباه می‌سازد و هم أبَرفرآورده را ضایع می‌کند. انقلاب اسلامی؛ امری ابدی یا موقت؟ 👌علت اینکه افرادی از قبیل؛ شیخ و شیخ ، «انقلاب و نهضت» را از «نظام و نهاد»، جدا کرده و به می‌چسبند و امر مستمر انقلاب را موقت می‌پندارند و در واقع شعار شعورمند «خدایا خدایا تا از محافظت بفرما» ایران را به سخره می‌گیرند و «انقلاب اسلامی آسمانی» را همانند سایر «انقلابات بشری زمینی» جهانیان، جلوه می‌دهند در اینست که را قرین صرفاً می‌پندارند که لابد هیچ و و اصولی در آن نیست!! 👌مقام معظم رهبری، «نهضت+نظام اسلامی» را تعبیر به فرمودند ولیکن در منویات معظم‌له این عبارت متصف به اسلامیت هم است فلذا عبارت کامل‌تر؛ «نظام انقلابی اسلامی» است. اما بنده ترجیح داده و می‌دهم که بجای این عبارت سه کلمه‌ای از عبارت دو کلمه‌ای استفاده بکنم و هر جا که در مقالات و محاورات خود این اصطلاح را به کار برده و می‌برم، دقیقاً منظورم؛ ترکیب مفاهیم ثلاثه؛ «انقلاب+نظام+اسلام» است. زیرا با حذف اسلامیت و ولایت، عبارت نظام انقلابی، اصالت خود را از دست می‌دهد و تبدیل به عبارت متضاد و مضحکی می‌شود. 👌در مقدمه هم بر این مطلب، تصریح شده است که: «ویژگی بنیادی این انقلاب نسبت به دیگر نهضت‏های ایران در سده اخیر، مکتبی و اسلامی بودن آن است» و در ادامه این مقدمه، به بیان علت مکتبی و اسلامی نامیدن نهضت+نظام پرداخته است. همچنانکه در اصل دوم خود، این مطلب را توسعه می‌دهد: «جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به:...» البته عدول و انحراف امثال هاشمی و خاتمی و روحانی از این مطلب بدیهی و قانونی، از همان زمانی شروع شد که افرادی و تمامیت‌خواهی مثل در مقابل و مقیدینی به اصول حکمرانی مثل و ، صف‌آرایی کردند و بودن عیار سنجش انقلابی و غیرانقلابی بود. نیروهای ارزشی و بر اساس نصّ صریح قانون اساسی، «مکتبی و اسلامی» بودن را اصول خود قرار داده بودند و انحصارطلب‌های فرافکن، از این جوهره نهضت و نظام، عدول کرده بودند که بعد‌ها خود را اصلاح‌طلب نامیدند! و حال آنکه «نهضت+نظام منهای مکتب و اسلام»، مطلبی نبود و نیست که بطلبد و اشخاصی همانند و (ثم الامثل فالامثل)، پای کار آن بیایند و تا آخر بایستند! 👈 فلذا «تقسیم‌بندی شش نامزد به اصولگرا و اصلاح‌طلب» از این منظری که توضیح داده شد، «یک غلط فاحش و فریبنده» نیست. دو) دومین خاستگاه منطقی و اصالت مطلب خطیر «اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی»، به مسئله‌ای حاکمیتی در نهضت+نظام اسلامی برمی‌گردد. البته این ریشه، بعد از تشکیل جمهوری اسلامی و استقرار نهادهای حاکمیتی، ضرورت خود را عیان ساخت و متأسفانه تاکنون بخوبی بیان نشده است! و آنرا نمی‌توان یک ریشه عمیق تلقی کرد و بلکه یک پدیده تحمیلی است. این مسئله، طفیلی جواب غلط به مسئله اولیه بود وگرنه فی‌نفسه نباید به وجود می‌آمد و نباید عرض اندام می‌کرد. ولیکن چون انحرافی در تفکیک نظام از نهضت، توسط سران نظام (نه رهبری) رخ داد، این پدیده هم برای خود جا باز کرد و بر گرده ملت نشست! یعنی نظام بریده از نهضت اما حاکم بر ملت، گرفتار این چالش عجیب گشت ولیکن، مسئله‌ای است که جواب مکفی می‌خواهد! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۳ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۴۰): کدام ، بهتر است؟ ❌ اصول‌‌طلب ❌ اصلاح‌‌گرا ❌ اعتدالیهیچکدام😳🙄🤔 گره‌گشایی از کلاف‌های سر در گم اصولیون، اصلاحیون و اعتدالیون! (بخش ۰۳): مبحث و ، طفیلی و تابع مبحث «نهضت+نظام اسلامی» است. (در تعبیر مقام معظم رهبری؛ و در تعبیر ؛ ) تعبیر سزامندی برای تعریف و ترکیب «نهضت+نظام اسلامی» است. «اصول‌گرایی» و «اصلاح‌طلبی»، دو بال پرواز «نظام ولایی» هستند و چیدن هر کدام از این دو جناح، (جناح بمعنی بال پرواز نه بمفهوم باندهای سیاسی سالوس‌های احمق یا وقیح چپ و راست)، در حکم ساقط کردن نظام ولایی است. بنابراین «اصول‌گرایی+اصلاح‌طلبی»، در ساحت عقلانیت، ریشه مستحکم نظام ولایی را دارند. ولیکن مبدأ دیگری هم بعد از تشکیل جمهوری اسلامی ایران، شکل گرفت که آنرا می‌توان پدیده‌ای تحمیلی همچون (میهمان ناخوانده که میزبان، مایل یا قادر به رد آن نیست!) حاملگی به بچه‌ای که والدین، آمادگی تولد او را ندارند ولیکن حال که نطفه‌اش منعقد شده، نمی‌توان سقط جنین را در باره آن، عملی کرد! نه اینکه نامشروع باشد بلکه صرفاً ناخواسته است. فلذا چاره‌ای جز مراقبت از او نیست، چه قبل از تولد و چه بعداز تولد. این پدیده نامطلوب چیست؟ و جمهوری اسلامی ایران، چرا و چگونه باردار آن گردید؟! قبل از جواب این سؤال مهم، لازمست درنگ دقیق‌تری نسبت به موضوعیت تغایر اصولگرا با اصول‌گرایی و نیز تنافر اصلاحطلب با اصلاح‌طلبی داشته باشیم. در بخش اول این سلسله، سخن از «لزوم تخریب اصولگرا و اصلاحطلب» و «ضرورت تکریم اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی» رفت و هیچ تناقضی در میان نیست. زیرا «اصولگرا» غیر از «اصول‌گرایی» است همچنانکه «اصلاحطلب» متغایر با «اصلاح‌طلبی» می‌باشد. اصولگرای سیاسی بلحاظ ضدیتی که با اصلاحطلب سیاسی می‌ورزد (که چیزی بجز باندبازی سیاسی به هر قیمتی نیست) لذا خود را در مقابل اصلاح‌طلبی هم قرار می‌دهد و حال آنکه اصلاح‌طلبی و تحول‌خواهی از اصول اساسی نهضت+نظام اسلامی است. اللهم حوّل حالنا بحسن حالک 🤲 متقابلاً اصلاحطلب سیاسی نیز بلحاظ ضدیتی که با اصولگرای سیاسی می‌ورزد (که چیزی بجز باندبازی سیاسی به هر قیمتی نیست) لذا خود را در مقابل اصول‌گرایی هم قرار می‌دهد و حال آنکه اصول‌گرایی و تعهدخواهی از اصول بنیادین نهضت+نظام اسلامی است. اللهم ثبت قلوبنا علی دینک 🤲 بنابراین اصولگرای ضد اصلاح‌طلبی و اصلاحطلب ضد اصول‌گرایی، دو لبه یک قیچی هستند برای بریدن ریشه‌ها و شاخه‌های نهضت+نظام اسلامی و به اضمحلال کشانیدن نظام ولایی . فلذا امام خامنه‌ای در مورخه ۱۳۸۴/۲/۱۸ تصریح فرمودند؛ «من این تقسیم‌بندی‌های و را قبول ندارم» + «بنده به اصول‌گرای اصلاح‌طلب معتقدم» مفهوم این سخن کاملاً واضح است که اصولگرای بدون اصلاح‌طلبی، ضلالت است همچنانکه اصلاحطلب بدون اصول‌گرایی، خیانت است و مستوجب . اصلاح‌طلب‌های نافی اصول‌گرایی، مصداق بارز هستند. همچنانکه اصولگراهای فاقد اصلاح‌طلبی، مصداق بارز و گمراهان هستند. و «اصول‌گرای اصلاح‌طلب» هم از زمره «إنعام یافتگان الهی» بوده و در الله در حرکت است. بنابراین هر شخص حقیقی یا حقوقی که صرفاً بر یکی از این دو ضرورت توأمان تأکید نماید، در ضدیت با نظام ولایی بوده و در حال تضعیف نهضت+نظام اسلامی است و لذا باید تخریب شود و بنده سالهاست که هر ۲ باند تبهکار موسوم به اصولگرا و اصلاحطلب را توأمان مورد حمله و افشاگری خود قرار داده‌ام. در این معرکه، اشخاص حقیقی یا حقوقی مدعی هم اگر بمعنای تجمیع مبانی اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی در وفاداری به نهضت+نظام اسلامی باشند، از زمره نیروهای نظام ولایی به شمار می‌روند و چنانچه بمفهوم اجماع اصولگراها و اصلاحطلبها هستند که در زمره خیانت‌پیشگان هستند و باید بدون واهمه تخریب شوند. زمانی که بنده بعنوان دبیرکل یک حزبی، عضو گروه تلگرامی دبیران احزاب ( ضد ولایت!) بودم و با تمام وجودم معنا و مفهوم آیه قرآنی «کُلُّ حزبٍ بما لدیهم فرحون» را لمس کردم، با هر سه ضلع مثلث شوم مذکور (که هر سه، فاقد بودند و هستند) در کشمکشی بی‌پایان بودم، صحنه عجیبی شکل گرفته بود! به هر ضلع این مثلث که حمله می‌کردم مورد تحسین و تشویق دو ضلع دیگر قرار می‌گرفتم! ولیکن در مجموع هر سه ضلع آن نهایتاً رأی به اخراج بنده از گروه دادند و دو بار اخراج کرده و مجدداً برگردانیدند و دفعه سوم که اخراج شدم، دیگر نپذیرفتم که به جمع آن ضالین و مغضوبین و مضلین برگردم! و اما دو نکته مهم دیگر که به سخن معطوف است؛ یکی تاریخ بیان آن است و دیگری بحث چپ و راست! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۸ 🆔کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش دوم): پیش‌بینی‌های تحقق‌یافته مرحله اول و ابهامات پیش‌بینی‌های مرحله دوم! ... از طرفی قابل انکار نیست که هیچ حکومتی (حتی حکومت (ص) و (ع) و (عج) ثم الامثل فالامثل) نمی‌تواند مورد تأیید ۱۰۰٪ی آحاد «جامعه مختار به انتخاب» باشد. از این بالاتر مگر داریم که وقتی خود خدای ، مسئله را با خودش در میان گذاشت، آن‌ها «إن‌قلت»ی آوردند! (که در جای خود قابل تفسیر است و اینکه چه تعابیر خطایی هم از آن صورت گرفته که بماند!) و خدا آن بگومگوی خود‌ با فرشتگان خود (در زمانی قبل از ) را در ، حکیمانه ذکر کرده است و بسی قابل تأمل است. و از آن شفاف‌تر ماجرای دیگری در ، زمانی بود که خدا از خود بر او دمید و پیشاپیش بر آدم داده بود ولیکن یکی از مخلوقات (عزازیل؛ عزیز خدا) تمرد کرد ولو اینکه پیامدی از نصیب او شد؛ «قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ» (س.حجر/آ.۳۴)! یعنی کل ملائکه که تعداد آنها را فقط خدا می‌داند، تمکین و همراهی کردند ولیکن شیطان، مخالفت ورزید! 😳 حتی در کار خدای شایسته‌ی «نسبح بحمدک و نقدس لک»، مخالف پیدا شد! خدای قادر قهار از عزازیل (که حالا تبدیل شده به ابلیس!) می‌پرسد؛ چرا از فرمان من سرپیچی کردی؟! برتری خلقت بر را بهانه کرد و حال آنکه خدا آنرا ناشی از او معرفی می‌کند. «... فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ ...» 👈این آیات را ببینید👉 یعنی هر نهضت و نظامی بعید است مخالف و معاندی نداشته باشد و هیچ‌گاه بعید نیست مشارکت صددرصدی تحقق نیابد یا اینکه مشارکت حداکثری به مشارکت حداقلی نیانجامد. مهم آنست که عده‌ای ولو قلیل، پای کار باشند. قرآن را می‌نامد. نه اکثریت است و نه اقلیت بلکه عده‌ای هماهنگ است که مسیر و مقصد واحدی را دنبال می‌کنند ولو اینکه در باشند و حتی وعده پیروزی به آن‌ها می‌دهد؛ «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ» (بقره/۲۴۹) چه‌بسا که گروه قلیلی بر گروه کثیری، پیروز شوند با و خدا با است. امت اسلام در هر بلادی، پیدا می‌شود و خوشبختانه در ایران بیش از سایر بلاد است. فلذا عدم تحقق مشارکت ۱۰۰٪ی نه عیب است و نه غلط و نه قابل خودخوری برای خودی و نه قابل بهانه برای سوءاستفاده ناخودی! ولیکن ، برای نیکی و تقوی (تعاونوا علی البرّ و التقوی) کاملاً مطلوب است بشرطی که قرین و نباشد (و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان) مشارکت ۹۸٫۲٪ی ملت ایران در اصل حکومت «جمهوری اسلامی» (فروردین ۱۳۵۸) و مشارکت ۹۹٫۵٪ی آنان در همه‌پرسی جمهوری اسلامی (آذر ۱۳۵۹) استثنایی‌ترین مشارکت در طول تاریخ بشریت بود که می‌توان آن را نامید! حتی برای چنین مشارکت بی‌نظیری، باز هم بعداً شیاطینی پیدا شدند که إن‌قلت آوردند! در هر حال توقع مشارکت ۱۰۰٪ی وجاهت شرعی و قانونی و حتی عرفی ندارد ولیکن مشارکت حداکثری، مطلوب است و لذا با علل عدم مشارکت ۶۰٪ی که به هر علتی پای کار نیامدند (صرف‌نظر از آن‌ها که مصداق شیطان هستند و هدایت‌ناپذیر و نیامدن آن‌ها عجیب نیست بلکه آمدنشان، شگفت‌انگیز است)، کار داریم. وگرنه خدای صبار هم ماجرای سجده بر آدم را چنان طولانی می‌کرد تا بالاخره شیطان را با خود از خرش پیاده کند و متقاعد سازد که فرمان سجده بر آدم را انجام دهد! و حال آنکه خدای مهربان با «فاخرج» و «فاهبط» متوسل به خشونت و تحقیر شد و در قیامت هم آن‌ها را با «اخْسَئُوا فِيهَا وَ لَا تُكَلِّمُونِ» (۲۳/۱۰۸/ق) مورد تحقیر و تذلیل قرار می‌دهد. و اما پیش‌بینی‌های درست و نادرست: در خصوص حدس می‌زدم ۵۰۰٫۰۰۰ نفر را جذب نماید (با توجه به روند کاهشی آراء ری‌شهری از ۹۰۰٫۰۰۰ به ۷۰۰٫۰۰۰ فلاحیان! و نیز برنامه و کارنامه خوبی که از خود ارائه داد) اما خوش‌خیالی بود. اگرچه این حرف را جایی ننوشته بودم! خوش‌خیالی دوم بنده این بود که جلیلی اول و پزشکیان دوم می‌شوند اما برعکس شد! و به مرحله دوم رفتن انتخابات، قابل پیش‌بینی بود و بنده هم اشاره کردم. در باره قالیباف تصورم درست بود که می‌شود و ورود وی به انتخابات را زمان ثبت‌نام، غلط ارزیابی کردم اما در ادامه به او حق دادم و خوب شد که آمد و ماند تا یک میلیون نفر از ۳ میلیون نفری که به او رأی دادند نروند دنبال پزشکیان! ولیکن در خصوص این ۳ میلیون نفر حامی وی، خیلی حرف دارم که اگر مجالی شد اشاره خواهم کرد. ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۰ 🆔کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲گروه چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش هشتم): قصد بنده از اشاره به برخی حاشیه‌های انتخاباتی (مثل تجرد ، تموج اعداد منسوب به شیطان‌پرستان در و رسانه ملی) در مقالات پیشین خود، حاشیه‌سازی نیست بلکه توجه به حواشی مغفولی است که می‌تواند بر نتیجه انتخابات، تأثیرگذار باشد فلذا قابل توجه و نقادی و سؤال هستند. در دنیایی که قریب باتفاق کشور‌های دنیا در سفرهای خارج از کشور خود، همسر خود را هم همراه خود برده و حتی وارد می‌کنند، احتمالاً به معنای اینست که در نزد آن‌ها یا ملت آن‌ها، جای‌گاه مهمی دارد و همسر همراه، نقش مکمل قابل چشمگیر شدن دارد. و حداقل اینگونه وانمود می‌کنند. حال در که بهترین داعیه‌دار بحق و در جهان است، یالغوزی را در معرض قرار داده‌ایم که اگر به برسد و سفرهای خارجی خود را آغاز نماید (خصوصاً که ادعا می‌کند حلاّل همه مشکلات کشور، خارجی‌ها هستند و حل مشکلات ملت، رهین روابط با خارجی‌ها است! و صمیمانه با آن‌ها باید مذاکره و معامله کرد!)، زنی بعنوان همسر که در است، همراه او نخواهد بود! چنین حاشیه‌ای در دنیایی که «نهضت+نظام اسلامی» متهم به شده است و عده‌ای هم خیابان‌های پایتخت را با شعار منحوس و و نفسانی ، قُرُق و متلوث کرده‌اند، مسئله کوچک و بی‌اهمیتی نیست. یا وقتی که طبق ؛ در فقدان ناگهانی ، هیئتی مرکب از و و رئیس_قضائیه مسئول برگزاری انتخابات عاجلی می‌شوند، چه وجاهتی دارد که یکی از اعضای این هیئت (قالیباف)، ایضاً بعنوان ریاست جمهوری، وارد بشود؟! چطور می‌شود در حالی که دنبال قانونی کردن «محکومیت و حاکمیت » باشیم و از طرفی رئیس در تعارض منافع آشکاری وارد رقابت بر سر ریاست شود؟! و یا در تکاپو و ضرب‌العجلی که و برای به کرسی نشاندن یکی از نامزدهای ریاست جمهوری را دارند و می‌تواند در ، مؤثرترین نقش را داشته باشد، می‌بینیم که برادر یکی از نامزدهای ریاست جمهوری (وحید جلیلی)، در جایگاه «قائم‌مقام فرهنگی رئیس رسانه ملی» نشسته است؟! و نه حاضر است برای مدتی کمتر از دو ماه، موقتاً از قائم‌مقامی رسانه ملی استعفاء بدهد تا شائبه هیچگونه تعارض منافعی بوجود نیاید؟! و نه حاضر است از عضویت ، کناره‌گیری نماید ولو برای دو ماه! آنهم در فضایی که ریاست‌ جمهوری، متهم است به اینکه جبهه پایداری (مشکوک به عاملیت ) را نمایندگی می‌کند! چه لزومی دارد، انتخابات ریاست جمهوری ما که جنبه مشروعیتی در تراز تقدس دارد، به چنین حواشی مخدوشی، آلودگی داشته باشد؟! معمولاً ما به طلبه‌ها توصیه می‌کنیم؛ الا یا ایها الطلاب ناشی! علیکم بالمتون لا بالحواشی ولیکن از حاشیه‌هایی غفلت می‌کنیم که اصل متن را بر باد می‌دهند! و ما را به یغما می‌برند! بعضی از حاشیه‌ها را نباید بسادگی مورد اغماض قرار داد! وقتی که؛ طبق اصل ۱۳۱ (بعد از بازنگری ۱۳۶۸)؛ «در صورت فوت، عزل، استعفاء، غیبت یا بیماری بیش از دو ماه رئیس‌جمهور و یا در موردی که مدت ریاست جمهوری پایان یافته و رئیس‌جمهور جدید بر اثر موانعی هنوز انتخاب نشده یا امور دیگری از این قبیل، معاون اول رئیس‌جمهور با موافقت رهبری اختیارات و مسئولیت‌های وی را بر عهده می‌گیرد و شورائی متشکل از ، و رئیس‌جمهور موظف است ترتیبی دهد که حداکثر ظرف مدت پنجاه روز رئیس‌جمهور جدید انتخاب شود، در صورت فوت معاون اول یا امور دیگری که مانع انجام وظایف وی گردد و نیز در صورتی که رئیس‌جمهور معاون اول نداشته باشد فرد دیگری را به جای او منصوب می‌کند.»، چرا باید اجازه بدهیم؛ جناب آقای (حاج/سردار/خلبان/دکتر) محمدباقر قالیباف، که عضو اصلی «شورای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳» بود و است، همزمان بتواند نامزد ریاست جمهوری هم بشود؟! آیا این مسئله، مصداقی بارز از نیست؟! قسمت اول مقاله تعارض منافع را در 👈 این‌جا 👉 ببینید. خطر جبهه پایداری را در 👈 اینجا 👉 ببینید. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۴ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش هشتم): قصد بنده از اشاره به برخی حاشیه‌های انتخاباتی (مثل تجرد ، تموج اعداد منسوب به شیطان‌پرستان در و رسانه ملی) در مقالات پیشین خود، حاشیه‌سازی نیست بلکه توجه به حواشی مغفولی است که می‌تواند بر نتیجه انتخابات، تأثیرگذار باشد فلذا قابل توجه و نقادی و سؤال هستند. در دنیایی که قریب باتفاق کشور‌های دنیا در سفرهای خارج از کشور خود، همسر خود را هم همراه خود برده و حتی وارد می‌کنند، احتمالاً به معنای اینست که در نزد آن‌ها یا ملت آن‌ها، جای‌گاه مهمی دارد و همسر همراه، نقش مکمل قابل چشمگیر شدن دارد. و حداقل اینگونه وانمود می‌کنند. حال در که بهترین داعیه‌دار بحق و در جهان است، یالغوزی را در معرض قرار داده‌ایم که اگر به برسد و سفرهای خارجی خود را آغاز نماید (خصوصاً که ادعا می‌کند حلاّل همه مشکلات کشور، خارجی‌ها هستند و حل مشکلات ملت، رهین روابط با خارجی‌ها است! و صمیمانه با آن‌ها باید مذاکره و معامله کرد!)، زنی بعنوان همسر که در است، همراه او نخواهد بود! چنین حاشیه‌ای در دنیایی که «نهضت+نظام اسلامی» متهم به شده است و عده‌ای هم خیابان‌های پایتخت را با شعار منحوس و و نفسانی ، قُرُق و متلوث کرده‌اند، مسئله کوچک و بی‌اهمیتی نیست. یا وقتی که طبق ؛ در فقدان ناگهانی ، هیئتی مرکب از و و رئیس_قضائیه مسئول برگزاری انتخابات عاجلی می‌شوند، چه وجاهتی دارد که یکی از اعضای این هیئت (قالیباف)، ایضاً بعنوان ریاست جمهوری، وارد بشود؟! چطور می‌شود در حالی که دنبال قانونی کردن «محکومیت و حاکمیت » باشیم و از طرفی رئیس در تعارض منافع آشکاری وارد رقابت بر سر ریاست شود؟! و یا در تکاپو و ضرب‌العجلی که و برای به کرسی نشاندن یکی از نامزدهای ریاست جمهوری را دارند و می‌تواند در ، مؤثرترین نقش را داشته باشد، می‌بینیم که برادر یکی از نامزدهای ریاست جمهوری (وحید جلیلی)، در جایگاه «قائم‌مقام فرهنگی رئیس رسانه ملی» نشسته است؟! و نه حاضر است برای مدتی کمتر از دو ماه، موقتاً از قائم‌مقامی رسانه ملی استعفاء بدهد تا شائبه هیچگونه تعارض منافعی بوجود نیاید؟! و نه حاضر است از عضویت ، کناره‌گیری نماید ولو برای دو ماه! آنهم در فضایی که ریاست‌ جمهوری، متهم است به اینکه جبهه پایداری (مشکوک به عاملیت ) را نمایندگی می‌کند! چه لزومی دارد، انتخابات ریاست جمهوری ما که جنبه مشروعیتی در تراز تقدس دارد، به چنین حواشی مخدوشی، آلودگی داشته باشد؟! معمولاً ما به طلبه‌ها توصیه می‌کنیم؛ الا یا ایها الطلاب ناشی! علیکم بالمتون لا بالحواشی ولیکن از حاشیه‌هایی غفلت می‌کنیم که اصل متن را بر باد می‌دهند! و ما را به یغما می‌برند! بعضی از حاشیه‌ها را نباید بسادگی مورد اغماض قرار داد! وقتی که؛ طبق اصل ۱۳۱ (بعد از بازنگری ۱۳۶۸)؛ «در صورت فوت، عزل، استعفاء، غیبت یا بیماری بیش از دو ماه رئیس‌جمهور و یا در موردی که مدت ریاست جمهوری پایان یافته و رئیس‌جمهور جدید بر اثر موانعی هنوز انتخاب نشده یا امور دیگری از این قبیل، معاون اول رئیس‌جمهور با موافقت رهبری اختیارات و مسئولیت‌های وی را بر عهده می‌گیرد و شورائی متشکل از ، و رئیس‌جمهور موظف است ترتیبی دهد که حداکثر ظرف مدت پنجاه روز رئیس‌جمهور جدید انتخاب شود، در صورت فوت معاون اول یا امور دیگری که مانع انجام وظایف وی گردد و نیز در صورتی که رئیس‌جمهور معاون اول نداشته باشد فرد دیگری را به جای او منصوب می‌کند.»، چرا باید اجازه بدهیم؛ جناب آقای (حاج/سردار/خلبان/دکتر) محمدباقر قالیباف، که عضو اصلی «شورای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳» بود و است، همزمان بتواند نامزد ریاست جمهوری هم بشود؟! آیا این مسئله، مصداقی بارز از نیست؟! قسمت اول مقاله تعارض منافع را در 👈 این‌جا 👉 ببینید. خطر جبهه پایداری را در 👈 اینجا 👉 ببینید. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۴ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش یازدهم): 🔰 اطلاعیه شماره ۸۸ ستاد انتخابات: بر اساس مواد ۱۲ و ۱۳ ریاست جمهوری اسلامی ایران (مصوبه مورخه ۱۳۶۴/۰۴/۰۵ مجلس شورای اسلامی)؛ بدنبال ۵۰٪ی ، نتیجه انتخابات مرحله دوم ۱۴۰۳ بدینوسیله اعلام می‌شود: آقای مسعود پوزیده با ۱۵٫۰۰۰٫۰۰۱ رأی بر آقای سعید جلیلی با ۱۵٫۰۰۰٫۰۰۰ رأی پیشی گرفته و به بزرگترین مملکت و فتح ریاست انواع ایران، نائل گشت! و لذا همه باید به ایشان، احترام بگذارند. (منبع خبر: میتی کامون🙏) خوش‌بینی در پیش‌بینی اولیه! در اولین بخش سلسله انتخابات با قرعه‌کشی نوشتم: «اگر مسعود پ.، بالا بیاید، در سه سال آینده چه اتفاقی می‌افتد؟ جواب؛ اتفاق مثبت: ۱. در داخل؛ «کرگدن‌های ویرانگر و کروکودیل‌های غارت‌گر» و «لشگر سلیطه‌ها»، بهانه قابل توجهی برای و توحشات خیابانی، نخواهند داشت. زیرا دولت در سلطه گزینه‌های محبوب آن‌ها خواهد بود. و احتمالاً مردم، احساس امنیت داخلی ملموس‌تری از جانب زامبی‌ها پیدا خواهند کرد. ۲. در خارج؛ برجستگی گزینه‌های نظامی روی میز دشمنان، کم‌رنگ‌تر خواهد شد ولو اینکه هارت و پورت‌های بیشتری از خود در بکنند. زیرا آن‌ها برای سلطه بر ملت ایران و امت اسلام، هزینه‌های کمتری خواهند پرداخت. اتفاق منفی: ۱. در داخل؛ کلیه قضایای تلخ دوران حکومت مدعیان اصلاح‌طلبی در دولت‌های خاتمی و روحانی نه تنها تکرار بلکه کرّار خواهند شد تا زمینه روی کار آمدن امثال برای حذف ، رقم بخورد. ۲. در خارج؛ طمع دشمنان برای سلطه‌جویی بر و تشدید خواهد شد. و احتمالاً تجزیه‌طلب‌ها هم خوش‌بحال‌تر خواهند بود.» ☝️☝️ در این ارزیابی؛ آنچه در ذیل عنوان «اتفاق منفی» برشمردم به قوت خود باقیست ولیکن آنچه را که در ذیل عنوان «اتفاق مثبت»، نوشتم لازمست مورد بازنگری قرار بدهیم! زیرا آنچه که من نوشته بودم، خوشبینانه بود و لازمست اصلاح کرده و واقعیت قضیه را واقع‌بینانه‌تر متذکر شویم. اجازه بدهید برای تفهیم مطلب، از یک فرضیه در قالب یک سؤال، استفاده بکنم: ⁉️ برای و تا مرز و صحنه و شهادت کدام‌یک از این دو نامزد، چشمگیر خواهد بود؟! فرض می‌کنیم؛ طبق اطلاعیه مفروض فوق، آقای پزشکیان با ۱۵٫۰۰۰٫۰۰۱ تشریف می‌برند نزد مقام معظم ولی فقیه برای اخذ و حضرت آقا حکم ایشان را امضاء نمی‌کنند! زیرا آقای جلیلی، تقاضای بازشماری آراء کرده‌اند! بعد از شمارش مجدد آراء ملت، معلوم می‌شود که قضیه برعکسه! یعنی؛ جلیلی ۱۵٫۰۰۰٫۰۰۱ رأی کسب کرده و پزشکیان ۱۵٫۰۰۰٫۰۰۰ رأی داشته است. فلذا این‌دفعه، آقای جلیلی خود را به بیت مقام ولایت فقیه می‌رساند تا خود را دریافت نماید ولیکن باز هم مقام معظم رهبری می‌فرمایند که بهتره یک بار دیگر صندوق‌ها با وسواس و دقت بیشتری بازشماری شوند! و در کمال تعجب، ایندفعه آراء هر دو نامزد راه یافته به مرحله دوم، کاملاً مساوی در می‌آید! حالا تکلیف چیست؟! آیا غیر از ، راه بهتری است؟! گمان می‌کنید، نتیجه قرعه‌کشی چه می‌شود؟ و آیا طرفداران هر دو طرف رقابت انتخاباتی، به نتیجه قرعه‌کشی، می‌کنند؟! بنده بر این گمانم که؛ الف) هواداران جلیلی دو دسته می‌شوند: ۱) ٪۸۰ تمکینی ۲) ٪۲۰ شورشی ب) هواداران پزشکیان هم دو دسته می‌شوند: ۱) ٪۲۰ تمکینی ۲) ٪۸۰ شورشی نتیجه کلی؛ ⁉️ با شورش ۵۰٪ از ۵۰٪ ملت، چه بلایی بر سر ملت در می‌آید؟! تمام اغتشاشات همه فتنه‌های ۱۵ سال اخیر، یکجا دامن دولت و ملت را می‌گیرد و می‌درد و کار به جنگهای خیابانی و کشتارهای روزافزون کشیده می‌شود و نهایتاً دخالت اجانب بمنظور پایان دادن به خشونت‌ها و کشتارهای کور و در پایان اشغال ایران توسط جنایت‌پیشه‌گان غربی و بالتبع روسیه هم بی‌تفاوت نمانده و شمال ایران را به اشغال خود در می‌آورد تا اجازه ندهد حلقه محاصره‌اش تنگ‌تر گردد! و بدینگونه کشور و ملت و ملیتی بنام ایران و ایرانیان (العیاذ بالله) از صفحه روزگار محو می‌شود و صهیونیست‌های جهان، کل کره زمین را چراغانی می‌کنند! بنابراین بنده در ذیل عنوان «اتفاق مثبت»، کاملاً متزلزل است و کشور در معرض اضمحلال است! ✅ ملت ایران باید به کسی رأی بدهند (با تمایزی کاملا معنی‌دار) که بیشتری دارد. وگرنه ، ایران را به لبه سقوط خواهند کشانید. به عبارتی دیگر؛ به کسی باید رأی داد که بخواهد و بتواند را با کمترین و مهار نماید. ⁉️ بنظر شما او کیست؟ جلیلی یا پوزیده سابق؟! 👌آخرین انتخابات باشید. ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۵ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش ۱۸): رأی کثیف پوزیده (۳) ب) دومین جامعه هدف () آقای که موجب شد وی در کسب ، افسارگسیخته بتازد، تطهیر افعی‌های خفته در زیر دستار باغی‌ها و یاغی‌هائی مشهور به و بود! اژدهاهائی که سودائی بجز تضعیف و بلکه حذف از و آنگاه نرد عشق باختن ۱۰۰٪ی به و ندارند. زیرا که بجای «نهضت+نظام اسلامی»، بدنبال پروسه شیطانی «نظام منهای نهضت» هستند. بنده در اینجا در صدد نقادی طرز تحصیل آقای پوزیده هستم که بدنبال رأی کثیف بود و بالاترین آراء خود را از همین روش بدست آورد و شد ولیکن قبل از ، وی هنوز هیچگونه اختیاراتی ندارد و البته بعد از آن می‌شود و محترم! اگرچه بعد از آن هم، همچنان قابل نقادی خواهد بود. یعنی با وضو ساختن برای چه نمازی؟!! (🙌 تَقَلَّبَ الّاّٰهْ!🙌) ناگفته نماند؛ گزینه اول بنده، بود و گزینه دومم قاضی‌زاده هاشمی که هر دو انصراف دادند. اگر میلی به حمایت از پورمحمدی هم نداشتم حداقل گویای این است که تعصبی روی هم‌کسوتی هم نداشتم. و اما اگر بین و جلیلی، رغبتی به اولی پیدا نکردم بلحاظ این بود که با مشاهده دم خروس‌هایی، احساس می‌کردم که او هم بدنبال است و برای أخذ حتی یک‌ریال از آنهمه (برای استحمار طلاب مفلوک!)، یک‌قدم هم جایی نرفتم. گرایش بنده به هم این بود که بین بد و بدتر ناگزیر شدم او را بر تو ترجیح بدهم که علیرغم حواشی حق و ناحق او، حداقل بر مدار کسب چرخید ولیکن تو برای رأی کثیف، سر از پای نشناختی! بنابراین، اصلاً و ابداً احساس ورشکستگی و بالتبع حس انتقام‌جویی ندارم و حتی اگر جلیلی را تشخیص نمی‌دادم، توصیه به داشتم! مضافاً که هم هستم و قاعدتاً باید مرتکب حماقت آن ۵ میلیون نفری می‌شدم که آراء تفاضلی تو را بالا بردند! لذا در ادامه دو بخش انتقادی پیشین، خطابم به پوزیده‌ای است که هنوز بر مسند و مصدر ننشسته است. لذا فعلا ً چندان محلی از إعراب ندارد و ای‌بسا با استفاده از خود، وی را تنفیذ نفرماید. (اگرچه بسیار بعید است! همچنانکه با رأی کثیف بالا رفت و آقا هم سخت نگرفت!! و بنده در اثبات مستند کثیفی رأی مشانژاد، مقاله‌ای ۲۰ صفحه‌ای در قطع A4 نوشتم و به مقاماتی هم که دسترسی داشتم رسانیدم ولیکن متأسفانه بدمستی فتنه‌جویان ۸۸ و گسیل کرگدن‌های ویرانگر و کروکودیل‌های غارت‌گر به خیابان‌ها، مانع از توجه قانونی و حقوقی به آن شد!) شاید بتوانی ادعا بکنی که مثل بقیه نامزدها در فضایی عادلانه، تبلیغات کردی و این مردم بودند که برگزیدند ولیکن آیا وجدان خود را هم می‌توانی فریب بدهی؟! گیریم که در دیزی باز بود، حیای تو کجا رفته بود؟! و مگر می‌شود که فرق رأی کثیف =/= رأی تمیز را از هم تمییز ندهی؟! بعید نیست که در این‌جا هم ادعا کنی که تشخیص رأی کثیف از رأی تمیز، مسئله‌ای کارشناسانه است و باید کارشناس‌ها تعیین کنند! گیریم که ۵۰٪ کارشناسان تشخیص دادند که رأی تو کثیف بوده و سزامند نیست که بدان افتخار و استناد بکنی و متقابلاً ۵۰٪ آن‌ها ادعا نمایند که رأی تو کاملاً تمیز بوده است! در اینصورت چه خواهی کرد؟! آیا از پایین خواهی آمد؟! یا کماکان بر خودت جولان خواهی داد؟! و به آن طرفی غش خواهی کرد که معمولاً غش کرده‌ای؟! قابل انکار نیست که تو دولت سوم روحانی و بلکه دولت پنجم خاتمی هستی و بدنبال جبران شکست که قبل از تو تخم تحریک قومیت‌ها و اقلیت‌ها را کاشت. بهره‌برداری از «تداوم فریب عمیق دختران و پسران» توسط آن‌ها، هیچ مفهومی بجز ارتزاق از رأی کثیف ندارد. ج) سومین سبد رأی کثیف تو، تخطئه ظالمانه نهضت+نظام مظلوم بود که در آویختن از این طناب هم، چنگ‌اندازی قابل توجهی داشتی! شاید بگوئی؛ این دیگه رسم شده (که هر ننه‌قمری برای رسیدن به کرسی قدرت)، لگدی هم باید به نظام و رهبری بزند! و فقط تو نبودی و در همه دوره‌های فوران دروغ و تهمت جاری بوده است! بله! حرفی نیست که یک مرض همگانی و همیشگی است و عجیب اینکه این نظام هم در دادن ، به خود اجازه می‌دهد که غریو شادی «آی خر برفت، آی خر برفت» بردارد! (و شاید تنها کسی که طی دهه‌های اخیر، در تبلیغات انتخاباتی برای نیل به قدرت، لگدی حواله نظام و نهضت ملت نکرد، همین مظلوم بود!) ولیکن وضعیت تو در این عرصه هم سیاه است و اصلاً قابل مباهات نیست اگر اهل انصاف و وجدان و شرف باشی! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۱ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور طبق و ساختار ؛ تعیین بایدها و نبایدهای اجرائی کشور بر عهده در و نظام و نحوه تحقق و اجرای مصوبات آن بر عهده بوده و موظف به ، و است تا اگر بویژه و حتی خود مرتکب یا و یا شدند، از شوند از جمله رئیس جمهور که می‌تواند با اعلام توسط مجلس، از ، اخراج گردد. ولیکن سال‌ها و دوره‌هاست که بر خلاف این و در خلاء ترک فعل قانون اساسی، به افتاده است! زیاده‌خواهی‌های کلیه رؤسای پیشین جمهوری، متأسفانه تبدیل به رویه‌ای گشته است که اگر تعدیل و بلکه متوقف نشود، فاتحه جمهوری اسلامی ایران، خوانده است! 👌 این غلط از زمانی شد که مبتکر گفتمانی بنام شد! و حال آنکه سازندگی یکی از ضرورت‌های نهضت+نظام اسلامی بود و هست و خواهد بود که سرآغاز نهضتی آن هم برای اقامه بود. تبدیل امور راهبردی نهضت+نظام به گفتمان ریاست جمهوری در ظاهر، امر خوشایندی است ولیکن تیشه به ریشه قانون اساسی است. زیرا به قوه مجریه، جای‌گاهی تقنینی می‌بخشد! که نوعی دور زدن ساختار تفکیکی نظام است. 👌 این در هم دنبال شد با این تفاوت که عنوان گفتمان به (و البته آزادی افسارگسیخته!) تغییر یافت! تأکید خاتمی بر خود تا آن‌جا پیش رفت که در کسب مجلس برای وزرای ضعیف و بلکه نامتجانس با نهضت+نظام، به این استدلال غلط روی آورد که ملت بخاطر گفتمان خاص او وی را بر کرسی نشانده‌اند و مجلس هم باید تسلیم شود و بلکه دنباله‌رو گفتمان او گردد! مجلس هم که متأسفانه فاقد اندیشمندانی و جوهره‌ای از «در رأس امور بودن» بود، کوتاه آمد و به برای ، رأی اعتماد داد (که البته کمترین رأی اعتماد بود ولیکن نشانه تسلیم شدن مجلس به بدعت غلطی بود که هاشمی پایه‌گذاری کرد!) 👌 این در هم تکرار شد با این تفاوت که وی یکی دیگر از اهداف و اصول مسلم «نهضت+نظام اسلامی» یعنی را جایگزین شعار نمود و بدینگونه به سنت غلط تاراج سلیقه‌ای اهداف و آرمان‌های گفتمان انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، تداوم بخشید! در حالی که آزادی و عدالت (توأم با معنویت و ) از گفتمان‌های بنیادی و بوده است و در نهضت+نظام هم از جای‌گاه رفیعی برخوردار بود و امام خامنه‌ای هم در دیدار دولت مشانژاد (در اولین بعد از روی کار آمدن مشانژاد) به بیان تناسبات عدالت، آزادی و معنویت پرداختند. 👌 تنها دولتی بود که بجای مصادره نهضت+نظام اسلامی به نفع گفتمان منتخب ، روی روش‌های اجرایی قوانین، تأکید کرد و شعار سر داد که به مفهوم اتخاذ تدبیر امیدوارانه برای اجرای بود. اگرچه وی هم از همان اول دچار زنگ‌زدگی شد و فقط دنبال سوراخی بنام افتاد که هنوز هم روشن نشده بالاخره کدام قفل را باز کرد؟! و تنها امیدآفرینی دولت وی هم همین بود که بنظر می‌رسید، قوه مجریه بر سر عقل آمده و به جای‌گاه واقعی خود که صرفاً مجری بودن است پی برده و هیچ ضرورتی ندارد، یکی از اهداف نهضت+نظام اسلامی را دست‌مایه توجیه و خود نماید. 👌 هم بنظرم اساساً مجالی پیدا نکرد که وارد این رویه غلط بشود. زیرا آ.رئیسی بدنبال تحقق برنامه حداقل پنج ساله خود برای در بود و هیچ‌گونه تمایلی برای تقبل ریاست قوه مجریه نداشت و وقتی هم که بر او شد و وارد بزرگترین قوه ملی کشور گردید، به چیزی بجز تکمیل شبانه‌روزی و نتاخت و اعتنایی به نکرد. یعنی همان چیزی که قانون و ملت از قوه مجریه انتظار و مطالبه دارند. 👌 حال رسیده‌ایم به (پزشکیان؟!) که از دهان ظریف نمی‌افتد! آنهم بدون اینکه معلوم و شفاف شود که این ، دقیقاً چیست؟ و کدامست؟ و چه تناسبی با نهضت+نظام اسلامی دارد؟! صد رحمت به که لااقل یکی از اهداف و آرمان‌های نهضت+نظام را مصادره می‌کرد ولو با تفسیر اعوجاجی که در عمل رخ می‌داد ولیکن در این دوره، هیچی به هیچی!! و حداقل بر بنده (بعنوان کسی که به این مسائل حساسیت داشته و دارم) هنوز روشن نیست که این گفتمان (در تراز !!!) چیست؟! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۸ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور (بخش ۲): شاید سؤال شود که در پیشگیری یا تعدیل این که تبدیل به سنتی برای قریب باتفاق رؤسای جمهور (در دوره‌های پنجم لغایت دهم) گردید و اینک در صدد بازیافت آن (آن‌هم با سلیقه موهوم خود) است، چه نقشی ایفاء نمودند؟ جوابی که بنده (طلبه‌ی ی‌لاّ قبا!) می‌توانم به این سؤال، عرض بکنم، اینست که؛ الف) مقام معظم رهبری در قبال چنین انحرافی، در گام اول به مبارزه‌ای از نوع پرداختند و لذا سعی کردند که بدون ممانعت از ابراز شعارهای تبلیغاتی پر زرق و برق داوطلبین ریاست جمهوری (که احیاناً موجب افزایش مشارکت اقشار مردم می‌شد) دولت‌ها را بجای تعقیب گفتمان‌های من‌درآوردی آن‌ها، در عمل به برنامه‌های توسعه‌ای پنج ساله‌ای مقید سازند که طبق روال قانونی، انجام می‌گرفت و تاکنون شش دوره از آن، تا حدودی اجرایی شده و آغاز مصادف گشته است با شروع به کار که وی هم بجای ارائه برنامه‌ای مستقل، اعلام کرد؛ می‌خواهد همین برنامه هفتم را تحقق ببخشد. جهت اطلاع اجمالی و کلی از برنامه‌های هفتگانه توسعه‌ای نهضت+نظام اسلامی، لطفاً 👈 این متن 👉 را بخوانید. توسل به برنامه‌های توسعه‌ای پنج ساله اگرچه حرکتی برای مهار دولت‌ها و به چارچوب قانونی کشانیدن گفتمان رؤسای جمهور بود و هست ولیکن اقدامی ابتکاری از جانب رهبری بمنظور مهار گفتمان‌های غیرقانونی منتخبین ملت، به شمار نمی‌رود. ب) دومین گام مقام معظم رهبری برای مهارسازی گفتمان‌های سلیقه‌ای رؤسای جمهور، ایضاً فاقد ابتکار عمل بود! یعنی معظم‌له سعی نکردند که از جانب خودشان، طرحی مطرح نمایند که مهارسازی تلقی گردد و معظم‌له متهم به شوند. استفاده از برچسب برای عنوان این گام، شاید چندان هم بی‌ربط نیست! زیرا ایشان بصورت هوشمندانه و هدفمند، طرح یکی از اساتید برجسته دانشگاه (علاقمند به که نماینده مجلس و عضو گروه بازنگری ۱۳۶۸ هم بود)، را مورد حمایت قرار دادند و طرح «افق ۱۴۰۰ ایران» او را با افزایش ۴ سال بر آن، تبدیل به «افق ۱۴۰۴ ایران» (که به «چشم‌انداز بیست‌ساله جمهوری اسلامی ایران» مشهور شد) نمودند و رسمیت بخشیدند. لذا تکمیل برنامه دکتر را که حدود دو سال روی آن کار کرده بود، به سپردند و آقامحسن رضایی هم فرصت‌طلبانه به آن چسبید و حدود شش سال برای آن وقت گذاشت و برای تدوین نسخه قابل ارائه به رهبری جهت تنفیذ و ابلاغ، حدود ۶۰٫۰۰۰ نفر-ساعت وقت اساتید مختلف دانشگاه‌ها را گرفت! اساتید مذکور هم عمدتاً متوسل به متن‌های ترجمه‌ای از سایر کشور‌ها بویژه اروپایی شدند که تجربه‌ای از چنین برنامه‌های بلندمدتی داشتند. و بعد از امضاء و ابلاغ آن توسط مقام معظم رهبری، حدود دو سال هم برای تبیین آن در دستگاه‌های دولتی در نظر گرفتند که این امر را به «انجمن مدیریت راهبردی ایران» سپردند که یک مؤسسه خصوصی بود تا زمینه‌های تبدیل آن فراهم گردد. بنده در اوان همان دو سال که تصادفاً با این برنامه (چشم‌انداز بیست‌ساله) آشنا شده و به منتقدین جدی آن پیوسته بودم! زیرا که؛ اولاً) ناقص طراحی شده بود و ثانیاً) از ظرفیت‌های علمی و فقهی علمای حوزه‌های علمیه، هیچ بهره‌ای (حتی در حد یک نفر-ساعت!) گرفته نشده بود! ثالثاً) بنظر می‌رسید که مورد سوءاستفاده خاص جناب آقای دکتر رضایی قرار گرفته است! قرار بر این بود که برنامه چشم‌انداز بیست‌ساله ج.ا.ا. بعد از مراحل (۸-۶ ساله) و (۲ ساله) وارد مرحله (۲۰ ساله) گردد. ولیکن بنده انتقادات جدی و بنیادی داشتم و به دعوت دکتر وفایی که در زمینه مدیریت استراتژیک در دانشگاه عالی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تدریس داشتند، چند ماهی در جلسات تبیینی هفتگی تیم‌های کاری ایشان در انواع دستگاه‌ها هم شرکت کردم ولیکن توضیحات دکتر رضایی قانع کننده نبود (که جزئیات قضیه را در جای دیگری توضیح داده‌ام) و لذا دیگر در جلسات آن‌ها شرکت نکردم و بلکه در توضیح می‌دادم که این برنامه در تراز نهضت+نظام اسلامی نیست و باید در آن بازنگری شود. البته آقامحسن پیشنهاد کرد که آمادگی گشایش باب چهارمی برای آن تحت عنوان را دارد ولیکن در عمل، پیگیری چندانی بروز نداد! تا اینکه احساس کرد، زیر بار چشم‌انداز ۲۰ ساله رفتن، موجب مهار وی از یکه‌تازی‌های بی‌حد و حصر وی می‌شود، در طی سخنرانی رسمی خود در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی (در میدان آزادی) با حمله‌ای شدیداللحن، طومار آنرا در هم پیچید! بنده برای توصیف تألیف‌کنندگان آن از عبارت «عده‌ای نیم‌سواد» استفاده می‌کردم اما مشانژاد آن‌ها را «مشتی بی‌سواد» نامید! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۸ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ @SMHM212 نیرنگی بنام گفتمان رئیس جمهور (بخش ۶): گاف امروز پزشکیان! در👈بخش ۲👉و👈بخش ۳👉 این سلسله به ظهور و سقوط برنامه چشم‌انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران، پرداختم و اینکه به علت ناقص بودن و در تراز «نهضت+نظام اسلامی» نبودن آن، طومارش درهم پیچیده شد. با این‌حال، ، دست از این تابوت نکشید! زیرا برای تدوین و تبیین آن، ۸ سال زحمت کشیده بود! این برنامه (با نام اولیه «ایران در افق ۱۴۰۴»)، اگر به منصه تحقق می‌رسید، قاعدتاً سال آینده، سال پایانی آن می‌بود و امسال باید در پی مقدمات برپائی جشن موفقیت آن می‌بودیم. سوءاستفاده آقامحسن از این برنامه منقرضه، این بود که آنرا تبدیل به خود برای نمود! به گونه‌ای که این برنامه در ، جایگزین و خودش هم و آن می‌شد! حتی اگر وی خودش به نمی‌رسید اما ۲۰ سال بر ، سلطه پیدا می‌کرد ولیکن اولین برنامه، آنرا حاصل کار نامید و وی را سنگ روی یخ کرد! () در روخوانی از انشای خود برای مراسم امروزش، (بدون اشاره به بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی!) بخشهایی از متن چشم‌انداز ۲۰ ساله (تابوت متحرک ۲۲ سال پیش م.رضایی) را برای متن خود عیناً رونویسی کرده بود (مثل کلیپ پیوست) و موضوع اولین جلسه هیئت دولت امروز وی هم همین بود! و حال آنکه در این ۲۲ سال، آن برنامه به قعر تاریخ رفته و چند سری پوست‌اندازی کرده است! ..ادامه دارد. ✍️حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۷ 🆔@chelcheraaqHM 🎲چلچراغ
رفسنجانی هیچ وقت برای خدا کار نکرد فقط به دنبال کسب ریاست و قدرت بود. دستکاری قانون اساسی بزرگترین خیانتی بود که بهرمانی به ملت کرد. تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام و استیلاء بر کرسی ریاست آن عملا رئیس جمهور منتخب مردم را شخص سوم کشور کرد و این ارث نامیمون تا امروز دولتها رو ناگزیر به فرمانبرداری از مجمعی ساخته که اساسا اشراع آن نه تنها ضرورتی نداشت بلکه انتصاب را بر انتخاب مرجح نمود. (یک حقوقدان بزرگ) ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌ضرورت تشکیل مجمع تشخیص «مصلحت نهضت+نظام اسلامی» مسئلة: پرده اول) در ، قوانینی را تصویب می‌کنند که قاعدتاً باید محصول نیازها یا مطالبات موکلین آنها باشند. پرده دوم) که موظف به بررسی مصوبات مجلس از لحاظ فقهی و حقوقی است برخی مصوبات را خلاف شرع و قانون تشخیص می‌دهد. قاعدتاً مصوبه مردوده باید مجدداً در مجلس اصلاح و تکمیل شود و معمولاً می‌شود اما گاهی نمی‌شود و نظر فقها و حقوقدانان شورای نگهبان را تأمین نمی‌کند. پرده سوم) گاهی، هیچکدام از طرفین ماجرا (مجلس و شورای نگهبان) عقب‌نشینی نمی‌کنند و مصوبه مورد دعوا، بعد از یک یا چند بار رفت و برگشت، معلق می‌گردد. در اینصورت، تکلیف چیست؟ پرده چهارم) محلل قضیه کدام نهاد است؟ دخالت رهبری؟ دخالت قوه رحمانیه (قضاییه سابق)؟ دخالت قوه مجریه؟ دخالت قوه مسلحه؟ همه‌پرسی از ملت؟ دخالت سازمان ملل؟ دخالت پنتاگون؟! دخالت پیمان بریکس؟! دخالت پیمان ناتو؟! دخالت شورای شهر دونقوزآباد؟! دخالت کانون وکلای دادگستری؟!! دخالت ....؟! بالاخره کدام نهاد ذی‌ربط یا بی‌ربط ملی یا فراملی و یا فرازمینی و مریخی و... باید فصل‌الخطاب باشد؟ پرده پنجم) ابتکار جالبی بود که تخطئه آن، بازگشت به گرفتاری در پرده چهارم است. اینطور نیست؟ و اما چند نکته مهم دیگر: 👌 و صد البته خبط بزرگی که در رخ داد و هم بر آن سایه انداخت و در بازنگری بعدی باید جبران شود، حذف عبارت از عنوان و ساختار این مجمع است. زیرا کمتر از نیست. (امثال و ، بر خلاف اشخاص؛ و ، بدنبال بودند و هستند که منشأ قریب باتفاق بدبختی‌های ملت ماست!) 👌 تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام، هم ضرورت داشت و هم میمون و مبارک بود ولیکن باید تکمیل گردد نه تخطئه. و اساساً در زمان رهبری و به تشخیص و دستور آن‌حضرت عملاً تشکیل شده بود. زیرا در حدود اختیارات قانونی ولی‌فقیه بود ولیکن فاقد جایگاه تعریف شده در قانون بود. در بازنگری قانون اساسی، جامه رسمی و قانونی بدان پوشانیده شد که اگر هاشمی هم نبود، چنین اتفاقی مورد اقدام قرار می‌گرفت. فلذا چندان ربطی به هاشمی نداشت بجز این که وی به هر حال در انواع جایگاه‌هایی که قرار گرفت، مشتاق پیشبرد نظام بود. (تنها عیب هاشمی، حذف نهضت از نظام بود که البته خیانت بزرگی بود) و اما اینکه اعضای آن باید انتصابی از جانب ولی‌فقیه باشند یا انتخابی از سوی ملت؟ جای تأمل دارد نه تخطئه. زیرا نیازمند خبرگی (و نه قلابی و عنوانی!) است. 👌 در بی‌حد و مرز هاشمی بهرمانی، هیچ تردیدی نیست و بنده هم در مقاله دیگری بدان پرداخته‌ام. 👌 اقتضای در قانون اساسی، آن است که لزومی به تلقی کردن آن نیست. 👌 شاید تحمل شکسته شدن تمام استخوان‌های در زیر شکنجه‌های وحشیانه () برای خدا بوده است. لذا بکار بردن عبارت «هیچ‌وقت» برای تأکید بر کار نکردن آن مرحوم برای خدا، شاید غلط باشد. 👌 تشکیل مجمع تشخیص، برای حل دعوای مجلس و شورای نگهبان بود که بالتبع نیازمند ریاست یکی از اعضای آن بود و هست و خواهد بود. چه ربطی به دارد و تحت‌الشعاع قرار گرفتن جایگاه او؟! اگر اعضای مجمع، هاشمی را به ریاست پذیرفتند و یا از جانب ، منصوب شد، چه ربطی به هاشمی دارد که گنهکار جلوه داده شود؟! 👌 ، چه شخص سوم کشور باشد چه شخص چهارم و پنجم آن، عهده‌دار بزرگترین کشور است که تمام پول‌ها و پل‌ها را در اختیار دارد و ریاست مجمع تشخیص مصلحت، استیلائی و تأثیری در قدرت کم‌نظیر او ندارد. 👌 قوی‌ترین اشکالی که به هاشمی و تأثیر وی در هنگام بازنگری وارد شده مقوله «سپردن ریاست شوراهای عالی کشور به ریاست جمهوری» (= مضاعف ساختن قدرت رئیس جمهور) بوده است که این ایراد هم اشکال دارد و به عللی، چندان وارد نیست. 👌 اشراع بمعنی شروع نیست! 👌 در قضاوت‌های خود سعی کنیم همه جوانب قضایا را در نظر بگیریم و از حدود و و ، تجاوز نکنیم حتی در قبال دشمنان‌مان 🙏 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱۰ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 لطفاً خلط مبحث نکنید سفر قالیباف به بیروت، 🎲 چهار نقطه دارد!!!! مقدمه: بنده از ۱۵ سالگی (از ۱۳۵۶) وارد بحث‌های انقلابی شدم و ۴۷ سال است که ادامه دارد! و با انواع جریانات سیاسی موجود در ایران که برخی از آنها منقرض شده و برخی از آنها در طول این مدت پا به عرصه گذاشته‌اند، مباحثه و معمولاً سعی وافری داشته‌ام که محتوا و روش مباحثاتم قرین دقت، انصاف و حوصله باشند. یکی از مسائل آزاردهنده‌ای که معمولاً با آن‌ها مواجه بودم (و هستم)، مسئله‌ای بوده است که طلاب حوزوی آن‌را «خلط مبحث» می‌نامند. بویژه در مسائل چندوجهی! خاطرم نیست که از چه سالی، از یک طاس بعنوان وسیله‌ای کمک‌حرفی استفاده می‌کنم و سال‌هاست که معمولاً یک طاس در جیب یا کیفم همراهم بوده است. در واقع هنگام خروج از منزل چند چیز همراه همیشگی بنده بوده‌اند: دسته‌کلید، کارت‌های هویتی، مقداری پول (بعدها +کارت‌های بانکی)، یک عدد طاس و گوشی همراه! و معمولاً بدون این پنج تا وسیله همراه، از خانه خارج نشده‌ام! بهره‌گیری از طاس در پیشبرد مباحثی که ضرورت داشته به مقوله پایان داده شود، خیلی مفید و مؤثر بوده است. توجیه تمسک به طاس را طی یادداشت‌هایی به مرور در صفحات مجازی خود در ، ، و به اشتراک گذاشته‌ام که آخرین مورد آن‌ها در تاریخ ۱۳ آبان پارسال در کانال مقالاتم در ایتا بود و می‌توانید در سلسله‌ای تحت عنوان «یک طاس، چند نقطه دارد؟!» ببینید: 👈این‌جا👉و👈قسمت اول👉 و 👈قسمت دوم👉و👈قسمت سوم👉 و علت درج علامت 🎲 در ذیل قریب باتفاق مقالاتم، یادآوری همین مطلب بوده است. و اما تحلیل سفر قالیباف از چهار منظر مختلف؛ ۱) از منظر مردمان دنیا سفری شگفت‌انگیز بود و پیامی از از در مقابل جنایات بی‌حدومرز داشت. در اینکه سران برخی کشورها خودشان خلبانی کرده باشند چیز جدیدی نبود اما نشستن در محیط جنگی وحشیانه، بی‌سابقه و لذا بود. بالاتر از آن، به همراه بردن فرزندش بود که تلقی به قربان‌گاه رفتن بجای شد و مقام را به مقام (ع) نزدیک کرد! بنابراین قالیباف قابل مدحت است! ۲) از منظر دشمنان اسلام سفری هماهنگ بود برای تداوم تحمیل بمنظور که و بدان موفق نشدند! با افزودن قالیباف به تیم ظریف، عراقچی و پزشکیان، لبه دیپلماسی علیه میدان، تیزتر می‌شود و این مربع را قادر می‌سازد که خلع سلاح حزب‌الله، نرم‌تر و سریع‌تر به پیش برود و زودتر به نتیجه برسد تا اسراعیل راحت‌تر بتواند خود را ریکاوری کند و زمینه فروپاشی ، ، ، و فراهم گردد و ابهت [پوشالی] آمریکا بیش از این در جهان مخدوش نگردد. فلذا با این سفر کاپیتان، به سرکردگی ، یک قدم به تحمیل آتش‌بس برای ریشه‌کنی مقاومت، نزدیک‌تر شد. بنابراین قالیباف قابل مذمت است! ۳) از منظر قالیباف‌چی‌ها این سفر تبلیغاتی، موجب مباهات طرفداران انتخاباتی قالیباف شد و حربه‌ای برای خنثی‌سازی جوّی که از ورود غیرقانونی قالیباف به رقابت‌های انتخاباتی تاکنون علیه وی شکل گرفته بود. بویژه پس از همراهی و هماهنگی ۱۰۰٪ی با جریان ! (غیرقانونی بدان علت که طبق عضو رسمی هیئت مسئول برگزاری انتخابات بود و لذا به علت باید استعفاء می‌داد و در تأیید وی مرتکب قصور و بلکه تقصیر شد!) و آنچنان هم اغراق‌آمیز (اقدامی ملی و افتخارآمیزی معادل عملیات و موجب تقویت روانی و افزایش امید مردمان مورد تهدید اسراعیل!!) صورت گرفت که برخی از منتقدین وی، منفعل گشته و زبان به تحسین و تمجید وی گشودند! و در داخل کشور متقابلاً تلقی به حرکتی پوپولیستی از جنس انتخاباتی هم شد! تا آن‌جا که الآن اگر ، به علت ، سقوط نماید، بلاشک قالیباف؛ رئیس‌جمهور پانزدهم خواهد شد! بنابراین لازمست که هرگونه رقیب انتخاباتی احتمالی، شدیداً سرکوب و منکوب شود. بنابراین قالیباف با خودش معامله کرد! ۴) از منظر منتقدین این سفر، آمیخته به نفاق وفاقی بود. زیرا ظاهرش حمایت از مقاومت بود اما باطن آن ! اگر برای فرود او در فرودگاه بیروت، شده بود (که شده بود وگرنه اسراعیل بجای اطراف فرودگاه، خود فرودگاه را به توپ و موشک می‌بست!) دیگر چه جای پز دادن؟! و بلکه جای اتهام از بابت هماهنگی مذکور است. به همراه بردن پسر و حتی خانواده هم چیزی نبود بجز شبیه همراه بردن پزشکیان، فرزندانش را به و ایثاری محسوب نمی‌شود، خصوصاً که پسرش، قبل از خودش به برگشت و حتی یک روز هم به نزد! آری باید دید کدامست؟ ✍حسینی(منتظر) ۰۳/۷/۲۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏