🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
ملغمه ایرانی
(بخش ششم):
👈(بخش قبلی)👉
حرفهای سیاسی+دینی #پزشکیان؛
نمادی از گیجفرهنگی کهن ایرانیان!!
تبیین این مقوله عمیق، نیازمند تألیف کتابهای قطوری است که در جای خود باید انجام بگیرد و بنده در اینجا این مطلب را از دو زاویه (#شرک_خفی و #ضرب_المثل) به اجمال مورد توجه قرار میدهم و قبل از بیان آنها بد نیست که به خاطره مرتبطی (تحت عنوان #نجابت_ایرانی) اشاره بکنم که ایضاً نشانگر عمق فاجعه شترگاوپلنگی #فرهنگ_ایرانیان است و به ضرورت طرح مبحث جاری (#ملغمه_ایرانی مولّد #فتنه_پوزیده) هم کمک میکند.
سالها پیش (بعد از سالها #مأموریت_فرهنگی در موضوع #ارشاد_اسلامی در انواع کشورهای شرق و غرب دنیا با عنوان #افسر_کشتیرانی ناوگان دریایی #جمهوری_اسلامی_ایران) در گفتگویی که با یکی از دستاندرکاران هفتهنامه #کیهان_هوایی در مسئله اوضاع #ایرانیان_خارج از کشور داشتم، او پیشنهاد کرد که نظرات و تجارب خود را برای درج در آن جریده، بنویسم. بنده هم که به ایشان توصیه میکردم بیش از مقوله دفاع از جمهوری اسلامی و تأکید بر ضدیت با قاذورات #کیهان_لندن (سلطنتطلب) بهتر است روی #نجابت_ایرانی، تأکید کنید و حتی صریحاً گفتم که شما از ایرانیان خارج از کشور، بیش و پیش از وفاداری به #اسلامیت و #جمهوری_اسلامی، وفاداری به نجابت ایرانی را مطالبه کنید!
در نتیجه آن گفتگوها قرار شد ستونی در آن نشریه به بنده بدهند تا تحت عنوان «نجابت ایرانی»، قلم بزنم.
بنده هم عجولانه آنرا پذیرفتم (ولیکن در عمل، خود غلط بود آنچه میپنداشتم!)
زیرا در آن سالها علاوه بر آنچه که در مقاله «ملتی آتشین در گذرگاه ایران» مورد اشاره قرار دادم و گمان میکردم با شاخ و برگ دادن به آن کلیگوییها لابد سلسله مقالات مفصلی را تولید محتوا خواهم کرد، مطلب دیگری هم خلجان ذهنی بنده بود و آن تولید جلدهای سوم و بیشتر برای دو جلد کتابی بود که استاد #شهید_مطهری قبل از انقلاب اسلامی، با عنوان «خدمات متقابل اسلام و ایران» به جامعه عرضه کرده بود و حال آنکه بعد از پیروزی #انقلاب_اسلامی این خدمات بصورت مضاعف و چشمگیری قابل تبویب و تقدیم بود و جای آن خالیست.
بنظرم میرسید که؛ کافیست مصادیق «خدمات متقابل اسلام و ایران بعد از انقلاب و دوران جمهوری اسلامی ایران» را چاشنی مطالبی قرار بدهم که ایرانیان مقیم خارج با ملاحظه آنها، حفظ نجابت ایرانی خود را، مورد اهتمام جدی خود قرار بدهند.
آن دوستم که پیگیر قضیه بود، اطلاع داد که هیئت تحریریه، محدودیتی برای این مطلب ارزشمند، قائل نیست و شما میتوانید هر هفته به اندازه یک صفحه مطلب ارائه بدهید و ترجیحاً مصور و مستند!
ولیکن در تهیه مطالب مورد گفتگو و توافق، دچار تسویف شدم و بعد از تعویقهای مکرر، انصراف خود را اعلام کردم که برای آنها و خود بنده، شگفتانگیز بود!
علتش این بود که مایل بودم ساختار گفتمانی خود را با ذکر جلوههایی از ایثار #شهداء و #رزمندگان #دفاع_مقدس، مبحث خود را به امور جاری در کشور بکشانم اما نمیدانم چرا پیوسته با وقایعی در جاری کشور مواجه شدم که نمیتوانست در امتداد نجابتها و ایثارگریهای دوران دفاع مقدس باشد و گویا انفصالی صورت گرفته و بلکه در ارزیابی خود، آنها را نانجیبانه تلقی میکردم! و حداقل اینکه نانجیبیها چشمگیرتر از نجابتهای قابل ذکر بود!
چه در قوه مجریه و چه در قوه قضائیه و چه در قوه مقننه و چه در متن مردم! حتی در محفلی شنیدم (شاید بعنوان بهترین شاهد مثالم باشد) که؛ «بنیاد مستضعفان و جانبازان» دارای ساختار دوقلویی است که عبارتند از:
۱) قسمت جانبازان (مملو از ذلت و درد و فقر و درماندگی و...!)
۲) قسمت مستکبران (مملو از لذت و ثروت و نخوت و وادادگی و...!)
این بنیاد که پس از «شرکت ملی نفت ایران»، دومین مؤسسه اقتصادی بزرگ در ایران و بزرگترین هولدینگ اقتصادی در غرب آسیا محسوب میشود، در ابتدای تأسیس عنوان «بنیاد مستضعفان» را یدک میکشید و بعداً به عنوان «بنیاد جانبازان» تغییر نام یافت و نهایتاً با ارجاع #امور_جانبازان به #بنیاد_شهید، عملاً تبدیل شد به «بنیاد مستکبران» ولیکن در مقطعی که عنوان اولی در حال تغییر به دومی بود، گفته میشد که بین قسمت مستکبران و جانبازان، دیوار قطور بلندی وجود دارد که هیچ صدایی از طرفین آن دیوار به سمت دیگر نمیرسد!
فلذا بنده هم در آن مقطع که میخواستم مطالب و شاهد مثالهای خود را از نجابتهای شهداء و ایثارگران و رزمندگان بسوی نجابتهای مدیران و مسئولان و مقامات پیوند بزنم، با دیوار بلند و قطوری مواجه میشدم که قادر به عبور از آن نبودم! زیرا واقعاً نمیتوانستم نجابت را به بینجابتی و نجیبان را به نانجیبها گره بزنم تا به تألیف مطلب تأثیرگذاری نائل بگردم! تازه این #خط_مقدم ماجرا بود تا چه رسد به الباقی ادارات!!
...ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۷/۶
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
لطفاً خلط مبحث نکنید
سفر قالیباف به بیروت،
🎲 چهار نقطه دارد!!!!
مقدمه:
بنده از ۱۵ سالگی (از ۱۳۵۶) وارد بحثهای انقلابی شدم و ۴۷ سال است که ادامه دارد! و با انواع جریانات سیاسی موجود در ایران که برخی از آنها منقرض شده و برخی از آنها در طول این مدت پا به عرصه گذاشتهاند، مباحثه و معمولاً سعی وافری داشتهام که محتوا و روش مباحثاتم قرین دقت، انصاف و حوصله باشند. یکی از مسائل آزاردهندهای که معمولاً با آنها مواجه بودم (و هستم)، مسئلهای بوده است که طلاب حوزوی آنرا «خلط مبحث» مینامند. بویژه در مسائل چندوجهی!
خاطرم نیست که از چه سالی، از یک طاس بعنوان وسیلهای کمکحرفی استفاده میکنم و سالهاست که معمولاً یک طاس در جیب یا کیفم همراهم بوده است. در واقع هنگام خروج از منزل چند چیز همراه همیشگی بنده بودهاند: دستهکلید، کارتهای هویتی، مقداری پول (بعدها +کارتهای بانکی)، یک عدد طاس و گوشی همراه! و معمولاً بدون این پنج تا وسیله همراه، از خانه خارج نشدهام!
بهرهگیری از طاس در پیشبرد مباحثی که ضرورت داشته به مقوله #خلط_مبحث پایان داده شود، خیلی مفید و مؤثر بوده است.
توجیه تمسک به طاس را طی یادداشتهایی به مرور در صفحات مجازی خود در #بلاگفا، #تلگرام، #واتساپ و #ایتا به اشتراک گذاشتهام که آخرین مورد آنها در تاریخ ۱۳ آبان پارسال در کانال مقالاتم در ایتا بود و میتوانید در سلسلهای تحت عنوان «یک طاس، چند نقطه دارد؟!» ببینید:
👈اینجا👉و👈قسمت اول👉
و
👈قسمت دوم👉و👈قسمت سوم👉
و علت درج علامت 🎲 در ذیل قریب باتفاق مقالاتم، یادآوری همین مطلب بوده است.
و اما تحلیل سفر قالیباف از چهار منظر مختلف؛
۱) از منظر مردمان دنیا
سفری شگفتانگیز بود و پیامی از #حمایت_جانانه از #مقاومت_شیعیان #لبنان در مقابل جنایات بیحدومرز #وحوش_اسراعیلی داشت.
در اینکه سران برخی کشورها خودشان خلبانی کرده باشند چیز جدیدی نبود اما نشستن در محیط جنگی وحشیانه، بیسابقه و لذا #شجاعانه بود.
بالاتر از آن، به همراه بردن فرزندش بود که تلقی به قربانگاه رفتن #اسحاق بجای #اسماعیل شد و مقام #حاج_باقر را به مقام #حضرت_ابراهیم(ع) نزدیک کرد!
بنابراین قالیباف قابل مدحت است!
۲) از منظر دشمنان اسلام
سفری هماهنگ بود برای تداوم تحمیل #آتش_بس بمنظور #خلع_سلاح_حزب_الله که #خاتمی و #روحانی بدان موفق نشدند!
با افزودن قالیباف به تیم ظریف، عراقچی و پزشکیان، لبه دیپلماسی علیه میدان، تیزتر میشود و این مربع را قادر میسازد که خلع سلاح حزبالله، نرمتر و سریعتر به پیش برود و زودتر به نتیجه برسد تا اسراعیل راحتتر بتواند خود را ریکاوری کند و زمینه فروپاشی #غزه، #لبنان، #سوریه، #عراق و #یمن فراهم گردد و ابهت [پوشالی] آمریکا بیش از این در جهان مخدوش نگردد.
فلذا با این سفر کاپیتان، #صهیونیزم_شیطانی به سرکردگی #استکبار_جهانی، یک قدم به تحمیل آتشبس برای ریشهکنی مقاومت، نزدیکتر شد.
بنابراین قالیباف قابل مذمت است!
۳) از منظر قالیبافچیها
این سفر تبلیغاتی، موجب مباهات طرفداران انتخاباتی قالیباف شد و حربهای برای خنثیسازی جوّی که از ورود غیرقانونی قالیباف به رقابتهای انتخاباتی #ریاست_جمهوری تاکنون علیه وی شکل گرفته بود. بویژه پس از همراهی و هماهنگی ۱۰۰٪ی با جریان #وفاق_نفاق!
(غیرقانونی بدان علت که #رئیس_مجلس طبق #قانون_اساسی عضو رسمی هیئت مسئول برگزاری انتخابات بود و لذا به علت #تعارض_منافع باید استعفاء میداد و #شورای_نگهبان در تأیید وی مرتکب قصور و بلکه تقصیر شد!)
و آنچنان هم اغراقآمیز (اقدامی ملی و افتخارآمیزی معادل عملیات #وعده_صادق و موجب تقویت روانی و افزایش امید مردمان مورد تهدید اسراعیل!!) صورت گرفت که برخی از منتقدین وی، منفعل گشته و زبان به تحسین و تمجید وی گشودند! و در داخل کشور متقابلاً تلقی به حرکتی پوپولیستی از جنس انتخاباتی هم شد!
تا آنجا که الآن اگر #بالگرد_پزشکیان، به علت #نقص_فنی، سقوط نماید، بلاشک قالیباف؛ رئیسجمهور پانزدهم خواهد شد!
بنابراین لازمست که هرگونه رقیب انتخاباتی احتمالی، شدیداً سرکوب و منکوب شود.
بنابراین قالیباف با خودش معامله کرد!
۴) از منظر منتقدین
این سفر، آمیخته به نفاق وفاقی بود. زیرا ظاهرش حمایت از مقاومت بود اما باطن آن #ضد_مقاومت! اگر برای فرود او در فرودگاه بیروت، #تأمین_امنیت شده بود (که شده بود وگرنه اسراعیل بجای اطراف فرودگاه، خود فرودگاه را به توپ و موشک میبست!) دیگر چه جای پز دادن؟!
و بلکه جای اتهام از بابت هماهنگی مذکور است.
به همراه بردن پسر و حتی خانواده هم چیزی نبود بجز شبیه همراه بردن پزشکیان، فرزندانش را به #ینگه_دنیا و ایثاری محسوب نمیشود، خصوصاً که پسرش، قبل از خودش به #ایران برگشت و حتی یک روز هم به #خط_مقدم نزد!
آری باید دید #زاویه_صحیح #نگاه_درست کدامست؟
✍حسینی(منتظر)
۰۳/۷/۲۶
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
هاشمی: اسد رفتنی است
☝️از پیامهای وارده☝️
نقدونظر #حم
👌رفتن اسد=رفتن سوریه
#رفسنجانی (و بعد از وی #مشانژاد و #فریدون) همآوا با #آمریکای_وحشی و #اسراعیل_جانی و #اروپای_مکار، معتقد بودند که #بشار_اسد به علت جنایاتی که در حق ملت خود (و البته در قبال شرارتهای #امت_اسراعیلی_سوریه) مرتکب شده، شانسی برای بقای خود در #حکومت ندارد. فلذا #حمایت_ایران از او غلط است!
این رؤسای جمهور ایرانی، قادر یا مایل به تفکیک دو مسئله بنیادی از همدیگر نبودند:
۱) حساب #مزدوران_صهیونیزم جدا از حساب #ملت_سوریه بود (ولو اینکه بشار در مقابله با آنها خشونت بیش از حدی بخرج داده بود)
۲) رفتن اسد معادل رفتن سوریه بود. چنانکه امروزه این مسئله به خوبی بر همگان اثبات شد!
بعد از ورود #سپاه_قدس به #امور_سوریه، سرکوب #اذناب_اجانب بجای تیرهای جنگی ارتشیها با گاز اشکآور و آبپاشی و باتوم پلیس شهری پیش رفت.
#مقام_معظم_رهبری که میدانستند؛ #رفتن_اسد بمنزله از مدار خارج شدن سوریه از #جبهه_مقاومت است، نظر به #حفظ_اسد (بمنظور حفظ #خط_مقدم #محور_مقاومت) داشتند و موفق هم شدند.
تا وقتی که #مثلث_احمق «حکام+ارتش+مردم» سوریه، #مثلث_خبیث «غربی+عربی+عبری» را بر جبهه مقاومت و #ایران ترجیح دادند. در چنین حالتی بود که میشد #عقب_نشینی ایران از سوریه را توجیه کرد. ولیکن (میتوان گفت که رفتن اسد و ارتش و ملتش به #جهنم ولیکن) رفتن سوریه (و #امت_اسماعیلی) هم آیا در #فقه_شیعه، قابل توجیه است؟!
بنظر حقیر وجاهتی ندارد و صد البته که جواب تفصیلی این سؤال، مقاله مستقلی میطلبد.
✍حسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۹/۲۵
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏