آثار صلاح و #فساد_روحانیت در جامعه
(بخش ۳):
👈(بخش ۱)👉
🌹
👈(بخش ۲)👉
فساد عالِم = فساد عالَم
«إذا فَُسِدَ العالِم فَسَدَ العالَم»
در بیان #امام_خمینی:
زیان وارده بر #علمای_اسلام از طرف #روحانیت_منحرف
عوام و جاهل اگر معصیتی مرتکب شود، فقط خود را بدبخت کرده، بر خویشتن ضرر وارد ساخته است؛ لیکن اگر عالِمی منحرف شود و به عمل زشتی دست زند، عالَمی را منحرف کرده، بر #اسلام و علمای اسلام زیان وارد ساخته است. اینکه در روایت آمده که #اهل_جهنم از بوی تعفن عالمی که به علم خود عمل نکرده متأذی میشوند، برای همین است که در دنیا بین عالم و جاهل در نفع و ضرر به اسلام و #جامعه_اسلامی فرق بسیار وجود دارد.
انحراف عالِم انحراف یک #امت را به دنبال دارد!
اگر عالمی منحرف شد، ممکن است امتی را منحرف ساخته به #عفونت بکشد. و اگر عالِمی #مهذب باشد، #اخلاق و #آداب_اسلامی را رعایت نماید، #جامعه را مهذب و #هدایت میکند.
مسئولیت شما خیلی سنگین است. وظایف شما غیر از وظایف #عامه_مردم میباشد؛ چه بسا اموری که برای عامه مردم #مباح است، برای شما جایز نیست، و ممکن است #حرام باشد. مردم ارتکاب بسیاری از امور مباحه را از شما انتظار ندارند، چه رسد به اعمال پست نامشروع، که اگر خدای نخواسته از شما سربزند، مردم را نسبت به اسلام و #جامعه_روحانیت بدبین میسازد.
#بوی_تعفن_عالِم = #تعفن_عالَم
... اگر شما درس بخوانید، زحمت بکشید، ممکن است عالم شوید، ولی باید بدانید که میان «عالم» و «مهذب» خیلی فاصله است. مرحوم شیخ، استاد ما، رضواناللّه تعالی علیه، میفرمود اینکه میگویند: «ملا شدن چه آسان، #آدم شدن چه مشکل» صحیح نیست. باید گفت: #ملا شدن چه مشکل، آدم شدن محال است!
کسب فضایل و مکارم انسانی و #موازین_آدمیت از تکالیف بسیار مشکل و بزرگی است که بر دوش شماست. گمان نکنید اکنون که مشغول تحصیل #علوم_شرعیه میباشید، و فقه که #اشرف_علوم است میآموزید، دیگر راحتید و به وظایف و تکالیف خود عمل کردهاید. اگر #اخلاص و #قصد_قربت نباشد، این علوم هیچ فایدهای ندارد. اگر تحصیلات شما، العیاذ باللّه، برای خدا نباشد و برای هواهای نفسانیه، کسب مقام و مسند، عنوان و شخصیت در این راه قدم گذاشته باشید، برای خود وزر و وبال اندوختهاید. این اصطلاحات اگر برای غیر خدا باشد، وزر و وبال است.
این اصطلاحات هر چه زیادتر شود، اگر با تهذیب و تقوی همراه نباشد، به ضرر #دنیا و #آخرت #جامعه_مسلمین تمام میشود.
👈(کتاب جهاد اکبر)👉
اختلافات روحانیون و جامعه
«در سطح شهر، شهرهای بزرگ، اختلاف ایجاد کرده بودند. هم بین خود #روحانیون با هم و هم بین #مردم با هم. #حزب درست میکردند منشأ اختلاف بوده؛ هر مسئلهای که اینها ایجاد میکردند، برای همین مسئله بود که نگذارند این مجتمع با هم #اتحاد پیدا کنند و مع الأسف، تأثیر کرده بود حتی در بالاترین #قشر_روحانی و بالاترین #قشر_روشنفکر و حتی آنها هم تحت تأثیر واقع شده بودند و آن اختلافاتی که باید اینجا جلویش را بگیرند خودشان هم داخل شده بودند. و من گمان میکنم که امروز روزی است که همه ما مسائل را فهمیدهایم، مردم هم فهمیدهاند؛ یعنی، به برکت این #انقلاب_اسلامی #دید_سیاسی رعیتها هم بالا رفته است؛ الآن دید سیاسی در آنها، آنهایی که اصلاً داخل در این مسائل نبودند، آنها الآن داخل مسائل هستند و همه قشرهای #ملت، مسائل را میفهمند امروز و رو به رشد هستند. زنها که بکلی خارج بودند از همه چیز #جامعه، هرگز حتی نمیتوانستند راه پیدا بکنند، بحمدالله در این سالهای اخیر، آنها هم وارد شدند و بهطور شایسته با حفظ موازین شرعی وارد شدند و خودشان کلاسهایی دارند و - عرض کنم - تبلیغات دارند، همه چیز حالا دارند.
اصلاح جامعه با اصلاح روحانیون
و این روحانیون هستند که باید قدر این مسائل را بدانند. روحانی اگر #درست شد همهچیز درست میشود و اگر - خدای نخواسته - #فاسد شد، فَسَدَ الْعالَمُ. این مسئله، واقعیتی است [غیرقابل انکار].»
👈(منبع سخنرانی امام)👉
☝️از پیامهای گلچینی☝️
👌 آری! اگر روحانیت؛ درست باشد و صاحب #بصیرت و #صداقت، همهچیز جامعه، درست میگردد. البته بشرط #تبعیت_مردم وگرنه که تکاپوی #روحانیون، چیزی نخواهد بود بجز «آب در هاون کوفتن»!
👌 همانطور که در بخش قبلی از قول #امیر_المؤمنین؛ علی(ع)، اشاره شد؛ عالمان و دانشمندان؛ حکایت #کشتی را دارند که میتوانند مردمان را #نجات بخشند ولیکن اگر غرق شوند، علاوه بر خودشان، مردمان را هم غرق میسازند!
👌 تا اینجای مطلب، شاهد تشبیهات معنیداری راجع به #علمای_فاسد (مفسد) بودیم:
تعبیر #علمای_منحرف؛
در بیان #قرآن_مجید: سگ زباندراز
در بیان #نبی_اعظم: نمک گندیده
در بیان #ولی_اعظم: کشتی مغروق
در بیان #امام_خمینی: جرثومه متعفن
#الطاف_خفیه_الهی
... ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۳/۳/۳
🆔 کانال @chelcheraaqHM
💠
🎲 گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
#صلاح و #فساد_روحانیت در #جامعه
(بخش۸):
👈(بخش۱)👉 💠 👈(بخش۵)👉
شهادت = بیداری
#شهادت_مجاهدین_الهی و #بیداری_امت_اسلامی، نسبت عجیبی باهم دارند.
چنانکه در #تعلیل_شهادت حضرت #سید_الشهدآء علیهالسلام فرمودهاند: «لیستنقذ عبادک» یعنی؛ برای اینکه بندگان بیدار بشوند.
#بیداری_مردم در نزد #خدای_متعال، چنان عظمت و ضرورتی دارد که میارزد برای تحقق آن، حماسهای مثل #عاشورای_حسینی رقم بخورد.
قالب الصادق(ع) ـ في زِيارَةِ الإِمامِ الحُسَينِ عليه السلام يَومَ الأَربَعينَ ـ : «اللّهُمَّ، إنّي أشهَد أنَّهُ ... بَذَلَ مُهجَتَهُ فيكَ لِيَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ و حَيرَةِ الضَّلالَةِ و قَد تَوازَرَ عَلَيهِ مَن غَرَّتهُ الدُّنيا و باعَ حَظَّهُ بِالأرذَلِ الأدنى.
(تهذيب الأحكام: ج۶/ص۱۱۳/ح۲۰۱،
مصباح المتهجّد: ص۷۸۸/ح۸۵۷
بحار الأنوار: ج۱۰۱/ص۳۳۱/ح۲)
#امام_صادق عليهالسلام ـ در زيارت #امام_حسين عليهالسلام در روز اربعين ـ : بارخدايا! من گواهى مىدهم كه آن بزرگوار ... خون خود را در راه تو نثار كرد تا بندگانت را از #جهالت و سرگشتگىِ گمراهى برهاند، در حالىكه آنان كه #دنيا فريبشان داد و بهره خود [از آخرت] را به [دنياى] پَست فروختند، عليه او هميار شدند!
«وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلَالَةِ»
و (شهادت میدهم) #امام_حسین علیهالسلام، جانش را در راه تو بذل و بخشش نمود تا بندگانت را از #جهالت و نادانی و #سرگردانی_گمراهی #نجات بخشد.
«لیستنقذ» از «استیقاذ» به معنی چیزی را نجات دادن است و «جهالة» هم به معنی نادانی است. «حَیرَهِ» به معنی تحیّر و سرگردانی است. «ضلالة» هم به معنی گمراهی است.
جهل و نادانی، ریشه همه گرفتاریها و بدبختیهای #انسان است. چنانچه #امیر_المؤمنین(ع) فرمودند: «الْجَهْلُ أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ» جهل؛ اصل و ریشه هر بدی است.
آری! «بیداری و نجات از جهالت و گمراهی»، ایجاب میکند، شخصی مثل امام حسین(ع) در #کربلا با آن وضع فجیع، به #شهادت برسند.
در #فرهنگ_اسلام #ناب_محمدی، شهادت، مؤثرترین و اصیلترین راه و روش بیدارسازی مردمان است.
در همین راستاست که #امام_خمینی(س) هم بمناسبت شهادت #شهید_مطهری در قسمتی از سخنرانی خود (۱۳۵۸/۲/۱۴) فرمودند: «بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر میشود.»! (صحیفه امام جلد ۷ ص ۱۸۳)
حضرت امام راحلمان، صریحاً «بیداری» را به «شهادت» نسبت دادند.
زیرا که به راستی؛ «شهدآء»؛ «شمع» محفل بشریتند. نسبت #شمع به #شهدآء همان روشنی و بیداری یعنی #روشن_بینی و شفافیت است.
چنانکه این #نسبت_جادویی از همان آغاز #انقلاب_اسلامی ایران، بوضوح خود را به رخ همگان کشید.
#اربعین خونین گرامیداشت شهدای قیام (۱۳۵۶/۱۰/۱۹) قم در تبریز (۱۳۵۶/۱۱/۲۹) موجب تحرک مردم یزد شد و آنهم بنوبه خود تبدیل گردید به تداوم گسترده و سراسری زنجیره چلچله #نهضت_امام_خمینی (بزرگداشت چهلمهای #شهدای_انقلاب_اسلامی در شهرهای ایران)
#بیداری_امت در دستگاه الهی، آنچنان ضرورت (اهمیتی و اولویتی) دارد که خدای متعال برای آن، سنگینترین سرمایهگذاری خود را انجام داده و میدهد و خواهد داد.
البته قرار هم نیست که همه مردمان بیدار شده و خود را از اردوگاه #طواغیت و #ظلمات حاکم بر آن، بسوی #الله و #نور حاکم بر جبهه او جلّجلاله خارج سازند، بلکه بیداری همان عده قلیلی که حیف است بیهوده جهنمی بشوند، کفایت میکند! همانها که ناخواسته در چنبره فریبهای بیشرفها گرفتار میشوند!
ولیکن در خصوص شهادت سیدین عزیزین؛ رئیسی و آلهاشم، بنظر میرسد که قضیه از این مطلب، پلهای فراتر است!
عملکرد افرادی از قبیل؛ #شیخ_حسن فریدون، #شیخ_کاظم صدیقی و #دکتر_جواد ظریف در جایگاههایی مثل؛ #ریاست_جمهوری، #امامت_جمعه و #وزارت_خارجه در دهه اخیر، #ملت_ایران و #امت_اسلام را به چنان قهقرای تاریکی و سیاهی و ناامیدی و بیاعتمادی سراسری به روحانیت و دولتمردان #جمهوری_اسلامی، سوق داد که یکی از بازخوردهای منفی آن؛ افسارگسیختگی روزافزون در #خشونت_بدحجابی #زنان_سلیطه است!
در #دستگاه_الهی نیاز بود که این #جنگ_روانی #شیطان و #سلطان، خنثی شود ولیکن با قربانی کردن بهترینهای روزگار در جایگاههای #ریاست_جمهوری، #امامت_جمعه و #وزارت_خارجه و قرعه فال بنام حجج اسلام؛ #رئیسی و #آلهاشم و دکتر امیرعبداللهیان افتاد؛ «لیسنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة»!
👈مرحوم آیتالله #حائری_شیرازی: #خون_شهدا گیرا است. کسیکه در تشییع شهدا شرکت میکند، گرفتار این #خون میشود؛ این خون او را جذب میکند؛ او را منقلب میکند؛ او را از دنیا میکَند، دنیا را در نظر او کوچک میکند، خدا در نظر او بزرگ میشود، این مراسمی است که #امام_زمان (علیهالسلام) به آن نظر دارد.
#الطاف_خفیه_الهی
..ادامه دارد.
✍ حسینی(منتظر)
۳/۳/۴
🆔 @chelcheraaqHM
💠
🎲 چلچراغ معارف
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
💎 غدیر؛ منشوری چند وجهی
(قسمت اول):
مقدمه؛
مبحث #غدیر را شاید و بلکه باید به کهکشانی از معارف تشبیه کرد. زیرا هرگاه سخن از غدیر برود، قاعدتا از مباحث و مضامین گسترده؛ #ولایت، #معیت، #بیعت، #عصمت، #امامت، #نبوت، #وصایت، #خلافت، #امارت، #امانت، #عهدیت، #اهلیت، #صلاحیت، #عبادت، #اطاعت، #عدالت، #سیاست، #سنت، #وراثت، #شفاعت، #حکومت، #امت، #ملت، #هدایت، #رجعت، #اسلامیت، #جمهوریت، #فقاهت، #تشیع، #تسنن و امثالهم نیز باید سخن گفت. فلذا مبحث غدیر یک مقوله ذوالوجوه است. و اما در اینجا معدودی از این وجوه و مناظر این منشور چند وجهی را به اجمال مروری میکنیم:
الف) غدیر در وجه استفهامی
ب) غدیر در منظر تاریخی
ج) غدیر در منظر قرآنی
الف) وجه استفهامی غدیر؛
(اگر غدیر نبود!):
۱- آیا واقعه #غدیر_خم در #صدر_اسلام، اساسا رخ نداد؟!
(کلیه کتب تاریخی کلیه #مذاهب_اسلامی، اذعان کامل به وقوع قطعی آن دارند)
۲- آیا تجمیع عظیم #مسلمانان در آن بیابان (که به دستور پیامبر(ص) کلیه تندروها به عقبگرد و کندروها به سرعت فراخوانده شدند تا همایش عظیمی شکل بگیرد) صرفا برای این مطلب بود که آنحضرت #امت_اسلامی را به محض دوست داشتن #امیر_المؤمنین(ع) توصیه نمایند؟!
آیا هیچگونه بیعتی با #علی(ع) صورت نگرفت؟!
(طبق روایت کتب تاریخی کلیه #فِرَق_اسلامی، #بیعت با علی بعنوان #خلیفه #رسول_الله(ص) در طی سه روز انجام گرفت)
۳) گیریم که توصیه #پیامبر_اعظم(ص) در آن مراسم کمنظیر، صرفا برای محبت به علی و #اهل_بیت آن حضرت بود و اینکه عداوت با آنان در حکم عداوت با #خدا و #رسول اوست! آیا مراتب «محبت و پرهیز از عداوت» نسبت به #خاندان_رسول اکرم(ص) مراعات شد و میشود؟!
(به گواهی کتب تاریخی کلیه فرق اسلامی؛ نه تنها هیچگونه محبتی صورت نگرفت بلکه بدترین عداوتها در حق تک تک اشخاص این خاندان مظلوم بعمل آمد!!)
۴) فرض میکنیم که واقعه غدیر بر خلاف تصریح کتب تاریخی کلیه فرق و مذاهب اسلامی، اساسا رخ نداده است و اگر هم اتفاق افتاده است (و بر فرض محال) برای آن بوده که #پیامبر_اعلم(ص) مسلمانان را به نهایت عداوتورزی (العیاذ بالله) در حق خاندان خود فرموده است، فلذا مسلمانان هم بجز عده قلیلی موسوم به #شیعیان، در دشمنی با اهل بیت مصطفی (از دختر آن حضرت گرفته تا دوازدهمین نواده او) سنگ تمام گذاشتند! از این مسئله گذشته، آیا پیامبری که با #فرمان_الهی و بعد از مجاهدتهای شبانهروزی طاقتفرسای خود در طی حداقل سه دهه، حکومتی را در شبهجزیره #عربستان تشکیل دادند، در آستانه ارتحال خود، هیچگونه تدبیری برای جانشینی خود نفرمودند؟!
پیامبری که هنگام اعزام #مجاهدین به غزوات و سرایا علاوه بر تعیین فرمانده، جانشین آنان (و بعضا چندین جانشین!) را تعیین میفرمودند و همچنین خودشان هنگام ترک #مدینه، برای خود #جانشین تعیین و منصوب میکردند، آیا هنگام ارتحال خود، هیچگونه جانشینی معین نفرمودند؟!
و نیز پیامبری که هنگام سخن گفتن وحیانی از #حضرت_موسی(ع) برای او جانشینی چون #هارون را به رخ میکشیدند، برای خود هیچگونه جانشین و خلیفهای تعیین نفرمودند؟!
اگر اساسا تعیین خلیفهای صورت نگرفت، پس وجاهت #نظام_خلافتی صدها ساله بعد از رحلت آنحضرت از کجا در آمد؟!
(طبق گواهی کتب تاریخی کلیه فرق اسلامی؛ پیامبر از نخستین روز آغاز #دعوت علنی مردم به اسلام، مبحث خلافت خود را هم کاملا رسا مطرح و دقیقا با تعیین مصداق واقعی، بیان فرمودند. حتی برای ۱۲ نسل بعد از خود را)
... ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
یومالغدیر ۱۴۰۱
💠
🆔 کانال @chelcheraaqHM
💠
🎲 گروه هماندیشی چلچراغ معارف و احکام
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
🏴دو ابهام اصلی در
🚩حماسه حسینی!!
👈 (قسمت پنجم)؛
👌(کلیک روی «قسمت ...» = هدایت به قسمت قبلی)
درنگی بکنیم بر قصه حیرت #سلمان_فارسی:
در كتاب #كبریت_الأحمر (ص ۳۴۴) از كتاب #خزائن_الأنوار (كه آنهم از كتاب #مشارق_الأنوار #شیخ_صدوق محمدبن باویه قمىره روایت كرده است) چنین مىآورد: «روزى #سلمان_فارسى، خدمت حضرت #امیر_المؤمنین #على(ع) آمد، دید حضرت #امام حسین(ع) در نزد على(ع) نشستهاند در حالى كه دو سال از عمرش گذشته بود.
(لازم به ذكر است كه سلمان فارسى به مقامات معنوى و عرفانى بسیار بالائى رسیده بود تا جایى كه پیغمبر اكرم(ص) در شأن او فرمود: «السَّلمانُ مِنّا #أهلِ_البیتِ» {سلمان از ما اهل بیت است} شأنى كه هیچ غیرمعصومى به آن مقام نائل نگردید. و همچنین (مسموعاً) منقول است كه فرمود: اگر #ابوذر مىدانست كه در قلب #سلمان چه مىگذرد هر آئینه او را تكفیر مىنمود و یا اینكه او را مقتول مىساخت! (تردید از حقیر است و براى این قول اخیر مدركى در دسترس ندارم!)
حافظ:
سرآمد فضلاى زمانه دانى كیست؟
ز روى صدق و یقین نه ز راه كذب و گمان
شهنشه فضلا پادشاه ملك سخن
جمال ملت و دین، خواجه جهان، سلمان
حال مىشود چنین تصور كرد كه؛ این #سلمان در سیر عالم معنا و اندیشههاى ناب به نتایجى رسیده و از وادیهاى حیرت عبور كرده است و طبعاً سؤالاتى برایش ایجاد شده و پیش خود مىاندیشد كه آیا كسى هست كه به این سؤالات منحصربفرد من جواب بدهد؟! تصمیم مىگیرد كه خدمت مولایش على علیهالسلام برسد. ولیكن گویا در حالتى از تردید بسر مىبرد كه آیا على(ع) كه دروازه #شهر_علم است، خواهد توانست به سؤالات عجیب وى جواب بدهد؟! حضرت هم دانستند كه سلمان، سؤالات مخصوصى برایش پیدا شده است و حتى دانستند كه او هنوز به بالاترین فراز اوج مقام علمى اهل بیت(ع) پى نبرده است و براى اینكه وى را به این مطلب واقف گردانند بدون آنكه اجازه دهند تا وى سؤالش را بر زبان جارى سازد به او فهمانیدند كه ما حتى قبل از پرسىدن تو مىدانیم چه سؤالى دارى! و جواب تو هم چیست، و جواب این سؤال را حتى لازم نیست على(ع) به تو بدهد! كافیست كه حسین(ع) كه كودكى بیش نیست به تو بگوید! و...
پس امیرالمؤمنین(ع) به سلمان فرمود: «إسئَل مِن الحُسَینِ ما شِئتَ»! یعنى { آنچه مىخواهى از حسینم سؤال كن}
سلمان از این برخورد متعجب و در شگفت مىشود! با خود مىگوید؛ من سؤال بسیار مهم و بزرگ و بغرنجى داشتم و حتى شكّ داشتم كه على بتواند آنرا جواب بدهد! حالا او مرا به كودك دوسالهاش حواله مىدهد! عجب حكایتى است!
حافظ:
«آنكس است اهل بشارت كه اشارت داند
نكتهها هست بسى، محرم اسرار كجاست؟!»
فلذا با ناباورى به حسین نزدیك مىشود.
سلمان عرض كرد: یا اباعبدالله چند سال از عمر شریف تو گذشته است؟!
#امام_حسین(ع) تبسّم كرد و فرمود: مرا كودك مىپندارى؟! «خَلَقَ اللهُ تَعالى خَمسین ألفَ آدمٍ، مِن كُلِّ آدَمٍ إلى آدَمٍ خَمسینَ ألفَ عامٍ وَ كُنتُ قَبلَ آدَمِ الأوَّلِ خَمسینَ ألفَ عامٍ وَ كُنتُ مَعَ آدَمِ الأوَّلِ شَیخاً عالِماً، فَكُنتُ ناصِراً لَهُ وَ مُعینُهُ ثُمَّ عَرَضتُ ولایَتى عَلَیهِم وَ آمَنَ بَعضُهُم وَ كَفَرَ بَعضُهُم فَمَن آمَنَ فَقَد فازَ وَ مَن أبى فَقَد كَفَرَ، ثُمَّ حارَبتُ مَعَهُم ألفَ حَربٍ، ألأصغَرُ مِنهُ أكبَرُ مِن حَربِ الخَیبَرِ وَ كُنتُ مَعَ آدَمِ الثّانى أیضاً خَمسینَ عامٍ وَ دَعَوتُهُم إلى اللهِ فَمِنهُم مَن صَدَقَنى وَ مِنهُم مَن كَفَرَ، فازَ مَن صَدَقَنى وَ خابَ مَن أنكَرَنى، فَجاهَدتُهُم وَ هُم خَمسُونَ ألفَ فرقَةٍ، كُلُّ فرقَةٍ خَمسُونَ ألفَ رَجُلٍ ...»
یعنى {خالق متعال، پنجاه هزار آدم آفرید و از هر آدم تا آدم بعدى پنجاه هزار سال فاصله زمانى بوده و من قبل از آدم اول (۵۰٫۰۰۰ سال قبل از او) بودهام و من همراه آدم اول، شیخ عالمى بودم و یار و یاور او بودم. سپس ولایتم را بر آنها عرضه كردم، پس عدهاى ایمان آوردند و عدهاى هم كافر شدند، پس كسى كه ایمان آورد رستگار شد و آنكس كه كفر ورزید همانى بود كه ولایت مرا نپذیرفت. سپس با آنها جنگیدم در هزار جنگ كه كوچكترین آنها از جنگ خیبر بزرگتر بود و همچنین با آدم دوم بودم و همراه وى، آنهم پنجاه هزار سال و بسوى خدا دعوتشان كردم، پس عدهاى از آنها مرا تصدیق نمودند و عدهاى هم كافر شدند. رستگار شد كسیكه تصدیقم كرد و بدبخت شد آنكه انكارم نمود، پس با آنها به جهاد برخواستم و حال آنكه آنها پنجاه هزار فرقه بودند و هر فرقه پنجاه هزار مرد ...}
آنحضرت در اینجا دست بر دهان مباركشان گذاشتند و فرمودند: «اُصمُت كَما صَمِتَ رَسُولُ اللهِ» یعنى خطاب به نفس شریف خویش فرمودند كه؛ {اى زبان خموش! از افشاء اسرار دم فروبند، چنانكه رسولخدا(ص) سكوت نمودند!} و نمىرسانیدند به ...
...ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
عاشورای ۱۴۰۳
🆔 @chelcheraaqHM
💠
🎲 هماندیشی چلچراغ
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
«فمعکم، معکم لا مع عدوکم»
(بخش ۰۴):
آفتاب آمد دلیل #آفتاب! همین #راهپیمائی_اربعین، آیا نظیری در تاریخ دنیا دارد؟!
«این چه شمعیست که عالم همه پروانه اوست؟!». #لبیک_یا_حسین ...
#حسین(ع) #مصباح_الهدی و چراغ تابان هدایتست؛ هم در این دنیا و هم در ظلمات وحشتناک #عالم_قیامت و بلکه تمام کران تا کران عالم در اختیار اوست.
حضرت #سلمان_فارسی، آدم عجیبی بود و در امور اربعه؛ { #پویش_حقیقت، #پیمایش_طریقت، #پایش_شریعت و #پیروی_ولایت } تا آنجا اوج گرفت که #پیامبر_اعظم(ص) در وصف او فرمودند: «السلمان منّا اهلالبیت» و هیچ شخص غیرمعصومی به این درجه نرسید. اگرچه #حضرت_سجّاد(ع) میفرمایند:
«در #قیامت، خدای متعال به عمویم؛ #عباس، چنان مقامی عطا میکند که همه #شهدآء به آن #غبطه میخورند! و بنده متحیّرم که عباس بالاتر است یا #سلمان؟
هر دو در امر #معیّت_با_ولایت، درجه یک بودند. در هر حال در امر پویش حقیقت، روزی با سؤالی مواجه میگردد که برای آن جواب کاملی نمییابد و در این اندیشه که از چه کسی بپرسد جز علی(ع) ره به جایی نمیبرد. زیرا که او #دروازه_علم است. (#پیامبر_اعلم(ص) فرموده بودند: «أنا #مدینة_العلم و #علیٌّ بابُها»؛ من شهر دانشم و علی دروازه ورودی آنست). برخاسته و حرکت میکند و ظاهراً در مسیر خود، مکثی کرده و لحظهای تردید میکند که آیا جواب علی(ع) کامل خواهد بود؟! (معلوم میشود که سؤال وی پیچیده و خیلی بزرگ بوده است!) اما بمحض آنکه به محضر #امیر_المؤمنین(ع) شرفیاب میشود، قبل از آنکه پرسش خود را عرضه نماید، حضرت به او میگوید: «إسئل منالحسین ما شئت»!
سلمان متوجه میشود که علی(ع) نه تنها سؤال وی را میداند و هم جوابش را بلکه بر تردید لحظهای او هم واقف شده و برای تأدیب وی او را به فرزند خردسال خود ارجاع میدهد! ولیکن سلمان که #مرام_ولایی دارد بلافاصله زانوی ادب زده و از حسین بن علی(علیهماالسلام) میپرسد: آقاجان! شما چند سالتان است؟!
این سؤال سلمان قدری عجیب است زیرا سلمان بخوبی میداند که حسین(ع) چند سال و بلکه چند ماه و حتی چند روزه است. زیرا که پیوسته در معیّت #اهل_البیت(ع) بوده است.
امام حسین(ع) جواب میدهد: «ای سلمان به دو سالگی من نگاه نکن! من ۵۰٫۰۰۰ سال قبل از #آدم_اول بودم!» و حضرت در ادامه به آدمهای اول و دوم و سوم اشاره میفرماید و اینکه در زمان آنها پیغمبر و مجاهد بزرگی بوده است و...
شاید هم ارجاع سلمان به حسین(ع) بخاطر تأدیب سلمان به علت تردید او نبوده و بلکه این مسئله، دلیل علمی داشته و آن «عمر أطوَل» امام حسین(ع) در #عالم_آفرینش و در #عوالم_پیشین این دنیاست که ظاهراً مخلوقی قدیمیتر از حسین(ع) وجود ندارد، حتی علی(ع)!
[یا قدیم الاحسان! بحق الحسین]
بنابراین امام حسین(ع) یک شخصیّت کاملاً استثنائی است.
دارای عمری طویل در #عوالم_ماضیه، امام و #سید_الشهدآء و #مصباح_الهدی و محبوب اشخاص و ملل گوناگون و با تربتی پاک و حلال در این دنیا، دارای نفس مطمئنه تا راضیهً مرضیّه و دارای مقامات عالیه در #عوالم_آتیه؛ شفاعت خاصه در #یوم_الورود #محشر و #سفینه_نجات اوسع و اسرع #عالم_قیامت، سید شباب #اهل_الجنة و پیشتاز #عالم_رضوان و سلطان #ملک_لایبلی و... او محبوب خداست و همه خوبیها را یکجا دارد و معدن خوشبختیهاست و بدبخت کسیست که دیوانه او نگردد و عالم همه دیوانه اوست.
حال اگر ما هم بخواهیم به این #حبل_الله اعتصام بورزیم، باید از کجا آغاز کنیم؟ و چگونه پیش برویم تا #محبّ او گردیم؟ و چگونه بالاتر برویم تا #شیعه او گردیم؟ جواب همه این سؤالات در باره کسب این #توفیقات عظیمه، یک کلمه بیش نیست؛ #معیّت و التزام علمی و عملی به اولین و مهمترین #شرط_معیت که عبارتست از «عدم معیّت با دشمنان او»؛ «فَـمَـعَـکُـم مَـعَـکُم لا مَـعَ عَدُوّکُم».
این «پیششرط معیت» همطراز خود «معیّت» است. همچنانکه در #قرآن هم متذکر است: «محمدٌ رسولالله و الذین مَـعَـهُ؛ أشدّآءُ عَلی الکفار، رُحَمآءُ بَینَهُم».
جلسات بعدی در باره «معیّت» باز هم صحبت خواهیم کرد و همچنین به #ربوبیّت که وجه دیگر «معیّت» است خواهیم پرداخت انشاءالله.
میبینید!؟ باز هم رسیدیم به مبحث «معیّت» و این سری از منظری دیگر. والسلام
پایان قسمت ۱۱ از ۲۰ سلسله مقالات «معیت با ولایت».
👌 این چهار بخشی که تقدیم شد، در قالب یک برگه A4 بصورت پشت و رو و دو لت، قابل تکثیر است. چنانکه از سال ۱۳۹۴ تاکنون در برخی محافل سیاسی و مذهبی، تکثیر و توزیع شده است.
👌 «معیت با ولایت»، در راستای عبارت قرآنی؛ «محمد رسول الله و الذین معه»، موضوعیت دارد.
#مقام_ولایت، بجای «عاشقان ولایت» و «حامیان ولایت» و امثالهم، از #مؤمنین، معیت میخواهد. هر مسلمانی هر روز باید #میزان_معیت خود با #ولایت را محاسبه نماید.
...ادامه دارد.
#معیت
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
اربعین۱۴۰۳
🆔 @chelcheraaqHM
💠
🎲 چلچراغ
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
وجاهت #جهاد_تبیین رنگی
(بخش دوم):
حضرت #رسول_خاتم(ص) معمولاً #عِمامه بر سر میبستند و گاهی هم از كلاهی بنام قَلَنْسُوَه یا بُرْطُلَه بر سر داشتند و گاهی هم به سَرْبَنْدی از دستمال یا شال بسنده میکردند.
رنگ آنها معمولاً #سفید و گاهی #سبز و گاهی #زرد و گاهی #سیاه بودند. عمامه سفید آنحضرت، سحاب نامیده میشد که به #امیر_المؤمنین(ع) هدیه کردند. در جنگها معمولاً عمامه زردرنگ بر سر میبستند ولیکن در فتح مکه، عمامه سیاه بر سر نهادند.
مقام معظم رهبری سعی میکنند مناسبتهای مختلف را در قالب #رنگ_نگین انگشترهای خود مورد توجه قرار بدهند.
رنگ غالب #شیعیان، #سیاه است که عمدتاً از زمان #صفویه و به نشانه #عزاداری برای مصائب #اهل_بیت_اسلام، باب شد همچنانکه #پرچم_قرمز نشانه آمادگی آنان برای خونخواهی شهادت #امام_حسین علیهالسلام است.
نهضتها و ملتها هم در تمام دنیا و در طول تاریخ، معمولاً رنگهای خاصی (بعنوان نماد مطلوب و شاخصه متمایز خود) را در قالب #پرچم دنبال کردهاند که هنوز هم در همه جای دنیا جاری و ساری است و حتی از سال ۲۰۰۴ میلادی به بعد شاهد انقلابهای رنگی در گوشه و کنار جهان هستیم که (به لحاظ نرم بودن #براندازی و #انتقال_قدرت، #مخملی هم نامیده میشوند) در #ایران هم رنگهای #سبز_اموی و #بنفش_روباهی، در سالهای اخیر بعنوان نماد #ولایت_ستیزی و درهم شکستن «نهضت+نظام اسلامی» و سپردن مملکت به #اجانب_شیطانی، مورد بهرهبرداری #اذناب_اجانب قرار گرفت و هنوز هم ادامه دارد.
البته پوستین روباهها عمدتاً قرمز، خاکستری، سفید، قهوهای و خاکی هستند و به حیواناتی اطلاق میشود که در #ربایش_طعمه، #تیز_رفتاری میکنند.
الغرض؛
سزامند است که #معیت_ورزان ولایت_فقیه، #جهاد_تبیین خود را با رنگها نیز در آمیزند. رنگهایی که قدمت صدها ساله دارند. رنگهایی که ایامی از سال را به خود تخصیص بدهند.
فرضاً؛
👈 ماههای #محرم و #صفر (تا شب ۲۸ صفر) کماکان همه اماکن و #البسه_مردم همهجا #سیاه_پوش شود.
👈 هفته #دفاع_مقدس همهجا (اماکن و البسه) #زرد_پوش (یا لباس خاکی سربازی و بسیجی) شود.
👈 #دهه_فجر همهجا (میادین و معابر و البسه) #سرخ_پوش شود.
👈 #ایام_هلالی ۱۹ روزه (حدفاصل ۲۸ ماه صفر لغایت ۱۷ ربیعالاول) همهجا (اماکن و معابر و البسه) #سبز_پوش شود.
#رنگ_سبز ضمن آنکه نماد رشد و بالندگی است، رنگ زهر و تلخی هم است و رنگ سمّ و مسمومیت و نیز آنتیباکتریال!
و اما اینکه چرا این دو دهه را همهجا و همهچیز را سبزپوش بکنیم؟! بخاطر آنست که #سبز_مسمومیّت در این ایام بیش از هر مقطع دیگری از سال، رخنمایی میکند و شهادت یا ولادت پنج تن از #معصومین علیهمالسلام به این ایام، گره خورده است!
زیرا؛
وقتی که #پروردگار_متعال، ولادت #امام_صادق(ع) (که به زهر جفای بنیعباس مسموم شد و به شهادت رسید) را قرین زمانی روز میلاد #پیامبر_اعظم(ص) قرار داد و شهادت #امام_حسن(ع) را نیز (که به زهر جفای بنیامیه مسموم شد و به شهادت رسید) قرین زمانی روز #شهادت_پیامبر(ص) قرار داد که به زهر جفای #منافقین_امت، مسموم شد و به شهادت رسید، لابد حکمتی را منظور داشته است.
فلذا شایسته است که این ۱۸ یا ۱۹ روز (فاصله ۲۸ صفر تا ۱۷ ربیع از ماههای هلالی) را «سالیاد شهادت پنج تن از معصومین(علیهمالسلام) با مسمومیت منافقین»، قرار دهیم تا شاید موجب بیداری و #بصیرت مسلمانان گردد و از تداوم #انحراف_سیاسی خود #توبه نموده و #استغفار نمایند و به #مسیر_هدایت برگردند.
بنابراین رنگ سبز را نماد زهر تلقی کنیم و حضرات مقدسی که با سمّ به شهادت رسیدهاند و بنحوی با این ایام تناسبی دارند، عبارتند از:
۱) حضرت محمد مصطفی (ص)
۲) امام حسن مجتبی (ع)
۳) امام صادق (ع)
۴) امام رضا (ع)
۵) امام حسن عسکری (ع)
میلاد پیامبر مصطفی و امام حسن مجتبی علیهماالسلام و الصلوات در این مقطع زمانی، واقع شدهاند که هر دو حضرت به زهر جفا #مسموم شده و به شهادت رسیدند.
همچنانکه شهادت #امام_رضا و #امام_حسن_عسکری علیهماالسلام با زهر جفای #خلفای_غاصب در محدوده همین ایام بوده است.
البته در مجموع ۱۰ تن از معصومین علیهمالسلام با مسمومیت به شهادت رسیدهاند که شهادت و ولادت آنان در سایر ایام سال بوده است و حتی آخرین معصوم(عج) هم با سمّ یک یهودیه به شهادت خواهد رسید!
(و فقط #سید_الشهداء و والدین کرام آنحضرت علیهمالسلام با ریختن خون پاکشان ناشی از ضربات سنگین و بُرّنده به پیکرشان، به شهادت رسیدهاند)
فلذا قریب باتفاق معصومین(ع) با مسمومیت #شهید شدهاند.
فلذا این ایام، مناسبترین مقطع برای برجستهسازی و تبیین نحوه شهادت آنان بویژه #حضرت_رسول(ص) است و باید خیلی جدی به این موضوع بپردازیم و رسواگر #منافقین_امت (که از کفار بدترند) باشیم که حداقل آن، سبزپوشی است انشاءالله.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۶/۱۶
🌐 👈حیفه نبینی👉
💠
🎲 👈محل نظرات👉
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
آینده شوم تهران!
(قسمت ۰۶):
#شورای_طهران!
در امتداد
#شورای_سقیفه
«پلید و اسلامشکن گشتن تهران» مسئله کوچکی نیست که #نظام_جمهوری_اسلامی و #نظام_فقاهتی ما بخواهد از کنار آن بسادگی عبور نماید. آیا #مصوبه_شوم آن #شورای_ملعون در #تهران_آینده حذف رسمیّت #دین_اسلام در #ایران است؟ چنانکه امروز هم این زمزمهها جسته و گریخته به گوش میرسد! یا #حذف_رسمیّت #مذهب_تشیّع از آنست؟ شاید هم (نعوذبالله) تصویب میکنند که اسم و نشان بردن از #امام_زمان (علیه و علی آبآئه الصلوات و السلام) و دعا کردن برای ظهورش جرم است!
شاید هم (زبانم لال) مسئلهای معطوف به حذف #ولایت_فقیه باشد! کدامیک؟ اما چه فرقی میکند؟ هر کدام که باشد شامل الباقی آنها هم هست. اینطور نیست؟ البته لازمست دقت کنیم که وقتی صحابی حاضر از #امام(ع) راجع به اولین باری که #کمر_اسلام میشکند میپرسد، امام به «شورای سقیفه» اشاره میکنند. با توجه به اینکه جنس کارکرد شورای سقیفه، #غصب_خلافت و محروم ساختن جامعه از #امامت #امیر_المؤمنین(ع) بود براحتی میتوان حدس زد که کارکرد «شورای تهران» هم از همان جنس خواهد بود یعنی محروم کردن مردم از «نعمت عظمای ولایت فقیه» و غصب «مقام امامت جامعه» (العیاذ بالله). اگرچه با توجه به قرارداشتن اسم #تهران در #لیست_سیاه «دشمنان ۱۳گانه امام زمان» و همردیف و همجنس بودن عملکرد «شورای سقیفه» با «شورای تهران» به این نتیجه هم میتوان رسید که مشکل اصلی تهرانیها در این خصوص خود امام زمان(ع) و نوّاب عام آنحضرت (ایّدهم الله تعالی) هستند و مدیریّت #علوی و #مهدوی جامعه که بر نمیتابند!
اما باید دقت کنیم که اعضای آن شورای کذایی و مردمانی که آنها را انتخاب خواهند کرد ناگهان به این نتیجه نمیرسند بلکه امری است که تدریجاً رخ خواهد داد. یعنی مردم گام به گام #خطوات_شیطان را پیروی میکنند و سرانجام به درجهای از پستی و #رذالت میرسند که در مقابل #ولایت و امامت میایستند و آنرا حذف میکنند!
با #حذف_ولایت است که #کمر_اسلام شکسته میشود. گامها و مسیرهای #شیطانی که مردم میپیمایند و امام(ع) آنها را یکی یکی بر میشمارند، موارد متعددی است که عمدتاً [سلطه] #مفاسد_اخلاقی و #مفاسد_مالی [بر اهالی #فاسد و #مفسد تهران] هستند و توضیح آنها فرصت دیگری را میطلبد ولیکن حائز اهمیّت است که بدانیم (همانطور که از روایت مذکور هم معلوم است)؛ متأسفانه #زنان_تهران، پیشتاز این #استحاله و #سقوط_وحشتناک تهران هستند و در سوق دادن مردمان این شهر بسوی «ضدیّت با امام زمان» #نقش_اصلی را بر عهده خواهند داشت و اکثریت اهالی آنرا به #سقوط_اخلاقی، #سقوط_اقتصادی و #سقوط_سیاسی خواهند افکند.
[در سال ۱۳۹۰ که این سخنرانی و این مقاله بنده در #جامعه_وعاظ مطرح شد، هنوز خبری از #فتنه_عمیق #زن_زندگی_آزادی نبود]
آنچه که در این مجال مد نظر ماست صرفاً آگاهی به این مطلب است که آینده این شهر بسیار شوم و خطرناک است. اگرچه باید گفت که هیچ آیندهای از لحاظ پایایی برای آن قابل تصور نیست! زیرا در روایتی هم داریم؛
زمانی میرسد که کاروانی از سرزمینی در حال عبور هستند و تعدادی از مسافرین برای بقیه نقل میکنند که در اینجا زمانی شهر بزرگی بوده به نام تهران! عده دیگری هم جواب میدهند که این حرفها افسانهای بیش نیستند! و عدهای هم میپرسند که اگر اینجا شهر بزرگی بوده پس چرا هیچ اثری و علامتی از آن کاخها و بناهای برافراشته باقی نمانده است؟! حالا شما هی بروید در این شهر قصر بسازید و برجهای سر به فلک کشیده و خیلی کارهای دیگر!
حالا تکلیف ما بعنوان اهالی تهران و بعنوان شیعیان #امام_صادق(ع) و #منتظرین_ظهور امام زمان(عج) در این شهر و نسبت به این شهر چیست؟ صحابی از امام میپرسد: چنانکه من به چنین شهری برخورد کردم تکلیفم چیست؟ امام علیهالسلام میفرمایند: «فرّوا منها» از آن شهر فرار کنید، «کالثعلب باشباله» همچون روباهی که بچههایش را از خطر دور میسازد و از زیر تخته سنگی به زیر تخته سنگ دیگری به دندان میکشد تا آنها را به محل امنی برساند. فرار کنید که این شهر جای ماندن و زندگی شرافتمندانه و بلکه اساساً محلی برای زیست نیست.
یعنی به دو علت باید از این شهر بگریزید: یکی بخاطر #اتفاقات_شوم و پلید #فرهنگی و #اقتصادی و #اجتماعی #ضد_اسلامی فضاحتباری که در آن به بار خواهد آمد و دیگری بخاطر آنکه این شهر پایداری ندارد و دیر یا زود #خراب خواهد شد. یعنی خرابی فقط #خرابی_معنوی نیست بلکه #تخریب_فیزیکی هم رخ خواهد داد. ماندن در این شهر حماقت و خیانت و جنایت است. نسلتان را بردارید و بگریزید و تا میتوانید از آن دور شوید. آنهم نه به شهرهای دیگر بلکه به بالای قله کوهها که در آنزمان ظاهراً از همه جا أمنتر و مطمئنتر خواهند بود!
..ادامه دارد.
#زنان؛ #پاشنه_آشیل_ایران
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۹/۲۴
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
«شاه» مالِ آمریکا بود؛ ولی مسجد میساخت، حج میرفت، خودش را کمربستهٔ امام رضا(ع) میدانست، حتی نمازجمعه هم برگزار میکرد و... میگفت:
1⃣ مفسدها فسادشان را بکنند؛
2⃣ مسجدیها نمازشان را بخوانند؛
3⃣ مفسدها کاری به مساجد نداشته باشند؛
4⃣ مسجدیها هم کاری به مفسدها نداشته باشند؛
5⃣ تا وقتی هر دو کاری به من نداشته باشند؛
6⃣ من هم کاری به هیچکدام ندارم...‼️
«ما» علیه این تفکر «انقلاب اسلامی» کردیم...
و امّا «امروز» عدهای حرف آن روز شاه را تَکرار میکنند و معتقدند در فضای مجازی:
1⃣ مفسدها مردم را فاسد کنند؛
2⃣ مؤمنها در صفحات و کانالها و گروههایشان کار مذهبی کنند؛
3⃣ مفسدها و مؤمنها در کنار هم
4⃣ در زمین دشمنان ایران فعالیت کنند؛
5⃣ هر دو در کانالهای خودشان! علیه هم متن بنویسند؛
6⃣ هر دو به زمینِ دشمن و مالکان و منافعشان کاری نداشته باشند؛
7⃣ دشمن هم با هر دو هرکاری خواست بکند! و تا از آنها احساس خطر نکرد، کاری با هیچکدام ندارد...
8⃣ و هر وقت منافعش را تأمین نکردند، هر کدام را بخواهد حذف میکند‼️
آری! «شاه» هنوز هست و بوی گندِ «آمریکا» هنوز هم آزارمان میدهد؛ پس «#انقلاب_ادامه_دارد»…
✍🏻روحاللهمومننسب
🇮🇷تحلیل سیاسی و جنگ نرم
✍@tahlile_siasi
☝️از پیامهای وارده☝️
نقدونظر #حم
👌کهن دیدگاه غلط
#دیدگاه_شیطانی مشهور به «عیسی به دین خود، موسی به دین خود»!، یک دیدگاه قدیمیست که قدمت آن حداقل به خود #کوروش 👈(به تعبیر دینانی؛ پفیوز)👉، برمیگردد.
این ضربالمثل شیطانی، بر این مبناست که لابد دین #حضرت_عیسی (ع) با دین #حضرت_موسی(ع)، متفاوت بوده است!
و حال آنکه هر دو #دین_خدا، مورد #تحریف بنیاسرائیل، قرار گرفته و اساساً #دین_حقیقی محسوب نمیشوند که کسی گمان کند #یهودیت و #نصرانیت، دینهای واقعی آنحضرات بودهاند و آنان معارف و احکام متفاوتی داشتهاند و هر دو هم لابد وجاهت شرعی و عقلی داشتهاند! و حال آنکه هر دو بعد از #تحریفات_شیطانی، صرفاً دین #ابلیس_رجیم شده بودند و هیچکدام قابل اعتماد و اطمینان نبوده و نیستند.
حال جناب #مومن_نسب، اوضاع فعلی #ایران بویژه در #فضای_مجازی را چنین دوگانه معرفی میکند، حق دارد و چنین شرکی، تداوم همان شرک طویلی است که در طول تاریخ، متأسفانه در تاروپود فرهنگ #امت_اسراعیلی ایران، رسوخ یافته و تداوم دارد!
بلی! امید میرفت که #انقلاب_اسلامی، پایانبخش چنین #اوهام_شیطانی #مشرکانه در ایران باشد و ایرانیان به #توحید_حقیقی متمسک بشوند ولیکن اینک میبینیم که کسی را به #ریاست خود برگزیدهاند که مکرراً دم از این میزند که «میخواهیم دعوا نشود»! (یعنی هر کسی و هر جریانی، هر غلطی که میخواهد مرتکب بشود بشرطی که باهم دعوا نکنند! و صد البته منظورش این است که اجازه بدهید، خائنین به #ملت و #مملکت، در خیانتهای خود، افسارگسیخته باشند و کسی یقه آنها را نگیرد! #دعوا_نشود یعنی که بگذارید ما ایران را تجزیه کرده و همهچیزمان را در حلقوم دشمنان بریزیم و ملت ایران را به فروپاشی برسانیم و کسی هم با ما دعوا نکند!) تا آنجا که میخواهد هر استانی را هم به یک #رئیس_جمهور_محلی بسپارد! (آنهم بصورت قانونی و حتی با استجازه از #مقام_معظم_رهبری!) و حال آنکه قریب باتفاق عملکرد وی خلاف شعارهای پوچ وی است!
وی در یک مصاحبه (به زبان ترکی)، صریحاً میگوید: اگر نتوانستم ایران را فدرالیته بکنم، گردنم را بزنید! یعنی تا سرحد مرگ بدنبال تجزیه و نابودی ایران است!
در 👈یادداشت ۱۴۰۳/۷/۷👉 نوشته بودم: «[پزشکیان] ... نهایتاً ایران را در لبه سقوط قرار میدهد. زیرا تا ایران تضعیف و تجزیه نشود، #کردستان_آزاد تحت سلطه #صهیونیزم_شیطانی، تشکیل نخواهد شد.»
#اعطای_اختیارات لازم به #استانداران و #ائمه_جمعه استانها، قطعاً راهکارهای معقولی دارد ولیکن راهش این نیست که انتصاب استاندار (و امام جمعه) را به انتخاب مردم هر استان بسپاریم که محال است به حواشی در حد #شورش نکشد. تصورش را بکنید که همزمان در همه استانها بلوای اعتراضات خشن علیه رؤسای جمهور و ائمه جمعه منتخب استانها برپا شود، آنگاه آیا در این مملکت، سنگ روی سنگ بند میشود؟!
#پوزیده در صدد ایجاد رخنههای سراسری برای ورود دشمن به توسعه #فتنه_۸۸ به سراسر ایران است ولیکن بسیار #منافقانه در قالب تمسک به نحوه امارت #امیر_المؤمنین؛ #علی(ع) و #نهج_البلاغه و...!
وی (که به اذعان خودش، اشتباهی آمده) با این توجیه که «خودش در جایگاه ریاست جمهوری ایران از استانداران، کارشناستر نیست»، برای تبدیل آنها به رؤسای جمهور، وجاهت مثلاً عقلی و منطقی میتراشد!
و همزمان پیشبرد نظریه کاملاً غلط خود را به اجازه مقام معظم رهبری، حواله میکند و میداند که #آقا این طرح خطرناک و احمقانه را قبول نخواهند فرمود فلذا بعداً خواهد گفت: من خواستم اما #رهبر نگذاشت تا ..!
✍️حسینی(منتظر) | حیفه نبینی | نظرات
۱۴۰۳/۱۱/۲۸
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
جهنم؛ انتقامی جبّاریه
یا ابزاری رمضانیه؟!
(بخش ۰۶):
پازل الله
در 👈بخش قبلی👉 اشاره کردیم که «رمضان؛ مرموزترین اسم خداست»! تا آنجا که این #اسم_الله در #قرآن در قالب برجستهسازی #ماه_رمضان مورد اشاره قرار گرفته است و در دعای خاص #جوشن_کبیر (حاوی ۱٫۰۰۰ اسم از اسامی خدا)، حتی یکبار هم ذکر نشده است! و اشاره شد که #امیر_المؤمنین(ع) نیز فرمودند که وقتی از اسمالله #رمضان درکی ندارید، آنرا بر زبان نیاورید و در قالب #شهر_رمضان، بلااشکال است!
و با عنایت به آنچه که تاکنون در این سلسله (مقالات رمضانیه) مورد اشاره قرار دادیم، میتوان این نتیجه را گرفت که شناخت رمضان (که معادل شناخت خداست، بر خلاف سایر اسماءالله)، امر چندان بسیطی نیست و #تدبر شایانی را میطلبد.
شاید بهتر باشد بگوئیم که اقتضای پی بردن به معنای دقیق و مفهوم عمیق رمضان بودن خدا، شبیه شناخت قطعات جورچینی است که در این سلسله، در پی احصاء و بررسی آنها هستیم.
تاکنون چهار قطعه از پازل «معرفت به رمضان» را آدرس دادهایم که عبارتند از:
۱) ناترازی در ترازوی توزین خلیفه
۲) احتراق جبرائیل(ع)
۳) یرمض الذنوب
۴) جهنم
اگرچه در این سلسله سعی کردیم، توضیحاتی پیرامون این چهار قطعه، ارائه نماییم ولیکن هنوز هم حق مطلب ادا نشده است و نیازمند شرح بیشتری هستند که متعاقباً تحریر و تقدیم خواهند شد إنشاءالله
👌ضمناً ممکنست قطعات مرتبط دیگری هم یافت شوند که اگر از #منظر_رمضانیه به آنها بنگریم، شاید ابعاد و اعماق بیشتر و بهتری از شناخت رمضان به ما بدهند.
...ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
🌐
حیفه نبینی | محل نظرات
۱۴۰۳/۱۲/۲۴
سلام علیکم
سید جان
مقاله شما در خصوص شهادت طلبی ممنوع
اشعار میدارد که شخص حقوقی با شهادت طلبی سر از جهنم در میآورد
این نظر ناصواب است به این منظر
که مگر امام حسین علیه السلام شخصی حقوقی نبود آنهم در طراز ممتاز
ودگر اینکه مگر
ایشان شهادت طلبی نفر مودند؟
وانگهی امیر المومنین علی علیه السلام را چه میگویید در لیلة المبیت
ایشان نیز هم شهادت طلبی کرده وهم شخص حقوقی است
پس ممحز میشود براینکه شهادت طلبی چنانچه مایه جسارت دشمن ونفله شدن شخصی اعم از حقیقی و حقوقی
شود
لا محاله ممنوع ومذموم است
چنانچه امام حسین علیه السلام در کنار کعبه متوجه نظر پلید وشوم شیطان صفت عوامل یزید لعنهم الله شدند وحج را مبدل به افراد کرده و مکه را ترک کرده
وکذالک پیغمبر اکرم حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم در لیلة المبیت
وصلح امام حسن و پذیرش ولایت عهدی امام رضا و...
(حجةالاسلام الماسی)👉
☝️از پیامهای وارده☝️
نقدونظر #حم
👌مشترک لفظی
یا مفهوم مشترک!
ضمن تشکر از اظهار نقادی جناب الماسی، از 👈یادداشت «شهادتطلبی ممنوعه برای اشخاص حقوقی»👉، بنظر میرسد؛ در دو مسئله، سوءتفاهمی رخ داده است:
۱) مفهوم شهادت طلبی
۲) مفهوم شخص حقوقی
برای توضیح مسئله، از همین نکته ارجاعی ایشان در موضوع #لیلة_المبیت، استفاده میکنم.
به گزارش منابع تاریخی، جمعی از کفار قریش در دارالنَّدْوه جمع شدند تا در باره نوع برخورد با پیامبر(ص) تصمیم بگیرند. در این جلسه تصمیم بر این شد که از هر قبیله یک نفر انتخاب شود و شبانه به پیامبر(ص) حمله کنند و دستهجمعی او را در خانهاش بکشند؛ زیرا در این صورت، خون او میان همه قبایل پراکنده میشد و بنیهاشم که خاندان و خونخواهان پیامبر بودند، نمیتوانستند با همه طوایف قریش بجنگند و مجبور میشدند به گرفتن دیه رضایت دهند.[۶]
بر پایه روایت مجلسی، پیامبر به علی(ع) فرمود: «مشرکان میخواهند امشب مرا به قتل برسانند، آیا تو در بستر من میخوابی؟» امام علی(ع) گفت: «در این صورت شما سالم میمانید؟» پیامبر(ص) فرمود: «آری». امام علی(ع) تبسمی کرد، سجده شکر به جا آورد و وقتی سر از سجده برداشت گفت: «آنچه را که مأمور شدهای انجام بده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد.»[۹] پیامبر(ص)، علی(ع) را در آغوش گرفت و هردو گریه کردند و از هم جدا شدند.[۱۰]
⁉️چرا علی(ع)، در بستر پیامبر خوابید؟
🔲تا پیامبر از ترور کفار، سالم بماند
🔲تا عیار ایمان علی شناخته شود
✅هر۲
🔲هیچکدام
👌آنچه که در این واقعه، کاملاً ممحض است؛
۱) پیامبر اکرم(ص)، به دستور الهی از شهادتطلبی، گریخته و به مدینه هجرت میکند. زیرا او اینک یک #شخص_حقوقی است و مکلف به انجام رسالت الهی است و امامت مسلمانان را بر عهده دارد.
۲) حضرت علی(ع) در این مقطع، صرفاً یک شخص حقیقی است که بعنوان یک مسلمان مجاهد، آماده جانفشانی برای پیامبر است.
امام علی(ع) در #یوم_الغدیر و بعد از #بیعت_مسلمین، تبدیل به شخص حقوقی میشود. فلذا در لیلةالمبیت، مجاز است که #شهادت_طلب باشد و وجود نازنین خود را در معرض ضربات شمشیرهای مشرکین قرار بدهد و به استقبال مرگ برود.
۳) تمایز حضرت #محمد_مصطفی(ص) بر #علی_مرتضی(ع) در اینست که پیامبر، یک شخص حقوقی است و حق شهادتطلبی (پذیرای خطر مرگ) را ندارد ولیکن علی(ع)، یک شخص حقیقی است و حق شهادتطلبی دارد و میتواند به استقبال مرگ برود.
۴) شخصیت حقوقی یافتن حضرت محمد(ص) را اساساً (صرفنظر از مقام رسالت الهی و غیبی) باید در این نکته ببینیم که در عالم شهود، از طرف #اهالی_مدینه، دعوت شده است به حکمیت و #حکومت میان آنان فلذا حق شهادتطلبی از آنحضرت، سلب شده است و بلکه مکلف گشته که از جان خود، قویاً محافظت نماید ولو با قربانی کردن شخصیتی مثل علیبنابیطالب که در آینده، #امیر_المؤمنین خواهد شد!
حال با همین قاعده برویم سراغ امام حسین(ع)؛
آنحضرت (صرفنظر از این که از جانب پروردگار متعال، #امام_المسلمین است ولیکن) تا بیعتی از طرف #مسلمانان با او نشود، همچنان #شخص_حقیقی، محسوب شده و حق شهادتطلبی دارد. اما از مقطعی که دعوتنامههای #اهل_کوفه را دریافت میکند، تبدیل به شخص حقوقی شده و لذا مکلف به حفظ جان خود میگردند ولو به قیمت ناتمام نهادن #حج واجب الهی!
ولیکن در روز #عاشورا وقتی مسجل میگردد که #کوفیان_خائن، نه تنها منکر ارسال دعوتنامههای خود شده بلکه علیه آنحضرت، شمشیر کشیدهاند، قاعدتاً شخصیت حقوقی امام(ع)، خاتمه یافته و مجدداً به حالت شخصیت حقیقی برمیگردند و لذا حق شهادتطلبی یافته و حق دارند بانگ برآورند که؛ «.. فیاسیوف خذینی»! یعنی اگر اهل کوفه (ولو در قالب امتی کوچک)، بنحوی #بیعت خود با امام را ابراز میکردند، شهادتطلبی #سید_الشهداء(ع)، به محاق میرفت.
در اینجاست که عبارت #خلط_مبحث مورد اشاره بنده در یادداشت مورد بحث، خود را به رخ میکشد و الخ!
✍️حسینی(منتظر)
🌐
حیفه نبینی | نظرات
۱۴۰۴/۴/۱۳
راهبرد الهی خروج از دسترسیها
گریختن از عروس زیبای شهادت!
(بخش سوم):
👈بخش قبلی👉
⁉️چرا امام حسین(ع) آیه ۲۱ سوره قصص را کنار مزار پیامبر تلاوت کرد؟
امام حسین(ع) با انتخاب آیات قرآن در طول ماجرای قیامشان، کلیدهای رمزگونهای به شیعیان خویش تا آینده ارائه میدهد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، حجتالاسلام موسویمطلق در برنامه تلویزیونی «خوشبخت» به مناسبت آغاز محرم گفت: یکی از مباحث بسیار مهم، اساسی و کلیدی در جریان سیدالشهداء، انس و الفت امام با قرآن بود. استفاده امام حسین علیه السلام از آیات الهی از زمان حرکتشان تا شهادت و حتی پس از شهادتشان، از آنجا اهمیت مییابد که تبیینی از جامعه آن دوران برایمان آشکار میشود و از سوی دیگر میتوان به اهداف قیام سیدالشهداء دست یافت. در واقع امام با انتخاب این آیات، کلیدهای رمزگونهای به شیعیان خویش تا آینده ارائه میدهد.
وی افزود: ما اگر بخواهیم یک ابتدای زمانی برای قیام حضرت سیدالشهداء یافت کنیم تا آیات را از آنجا مورد بررسی قرار دهیم، باید از مدینه آغاز کنیم. هرچند برخی مورخان قیام امام را حداقل از دو سال قبل میدانند، آنجا که در سرزمین منا رسماً قیام خویش را در بین اصحاب و اعوان اعلام کردند؛ با این حال، مبنا را از هنگام خروج از مدینه قرار میدهیم.
موسویمطلق در باره خلاصهای از علت ظاهریِ خروج امام حسین(ع) گفت: دلیل خروج امام این است که نیمه رجب سال 60 هجری معاویه به دَرَک واصل شد. تا خبر مرگ معاویه به مدینه برسد، تقریباً دو هفتهای به طول انجامید. به محض اینکه خبر مرگش رسید، یزید جانشین او شده بود؛ پیک از یک طرف باید خبر مرگ را منتقل میکرد و از سوی دیگر بیعتها را میگرفت؛ منتها علاوه بر بیعت عمومی، بیعت از سه نفر مهم بود: امام حسین(ع)، پسر زبیر و عبدالله بن عمر. آن دو نفر قبل از بیعت فرار کردند، اما امام ماند. ایشان کنار قبر مطهر رسولالله(ص) تشریف برد و در آنجا ضمن مناجات با جدّ بزرگوار خویش، آیه 21 سوره قصص را تلاوت کرد «فخرج منها خائفا یترقب قال رب نجنی من القوم الظالمین» یعنی موسى ترسان و نگران از آنجا بیرون رفت [در حالى که مى]گفت: «پروردگارا، مرا از گروه ستمکاران نجات بخش.» این آیه مربوط به ماجرای خروج موسای نبی از مصر بود. اما سؤال اینجاست که چرا امام این آیه را بیان فرمود. خروج موسی از مصر چه سنخیتی با خروج امام حسین از مدینه دارد؟ با این توضیح که حضرت موسی به این دلیل خائف بود که در مصر علیه ظالمی قیام کرد و او را به دلیل آزار یکی از مؤمنان کشت. حالا میخواستند موسی را دستگیر کنند که ایشان در حالت خوف از مصر خارج شد.
وی افزود: امام حسین قصد داشت با انتخاب این آیه مفاهیمی را منتقل کند:
اول اینکه قصد خروج دارم. خروج یک معنای عادی به معنای بیرون رفتن از شهر دارد و یکی هم به معنای قیام است. از آیاتی که امام بعداً اشاره فرمود، متوجه میشویم امام قصد قیام داشتند.
دوم اینکه انتظار حوادث تلخ را کشیدند؛ چرا که حضرت موسی رنجهای فراوانی در طی مسیر دیدند.
سوم اینکه امام قصد دارد این معنا را انتقال دهد که گاهی اصلاح جامعه با خروج و هجرت حاصل میشود.
چهارم اینکه امام قصد دارد تفهیم کند شجاعت به این معنا نیست که همیشه در دسترس دشمن باشی؛ گاهی ایجاب میکند از دسترس او خارج شوی و حیات و ممات تو باید برای حریم خدا سودمند باشد.
پنجم اینکه دعا و عمل کنار یکدیگرند؛ لذا در انتهای آیه میفرماید «قال رب نجنی من القوم الظالمین»؛ نکته دیگر اینکه امام قوم مقابل خویش را قوم ظالم میخواند. در واقع دشمن را به صفت ظلم معرفی میکند.
ذکر این نکته ضروری است که رسول الله در حدیثی فرمود هر آنچه در امت بنیاسرائیل رخ داد، در امت من هم اتفاق میافتد. این حدیث با عبارت «حذو النّعل بالنّعل» شناخته میشود.
منبع👉
☝️از پیامهای وارده☝️
نقدونظر #حم
فرارهای مقدس سید الشهدآء
یا هجرت از امر شهادتطلبی!
#امام_حسین(ع)، چهار مرتبه، مصمم به فرار از ماجراجویی و سعی در#ترک_صحنه شدند که ملاحظه آنها کمتر مورد توجه قرار گرفته است:
1⃣بعد از شهادت #امام_حسن(ع)، بخاطر پایبندی به #مصالحه آنحضرت با #معاویه، حدود ۱۰ سال در #مدینة_الرسول به کار و زندگی عادی خود مشغول بودند و حال آنکه در تمام این مدت، رژیم منحوس #بنی_امیه از هر اقدام تحریکآمیزی (از قبیل سب #امیر_المؤمنین در منابر!)، فروگذار نکرد.
2⃣با مرگ معاویه (که با #بد_عهدی، جانشین تعیین کرد)، #حسین(ع) تحت فشار قرار گرفته و لذا ناچار به #هجرت از مدینه شدند. با اینکه میتوانستند #مدینه را #فتح_نظامی بکنند.
3⃣در مکه هم وقتی دریافتند که ۸۰ #تروریست_یزیدی، دنبال ریختن #خون_حضرت در کنار #کعبه هستند، از #مکه هم گریختند!
4⃣در #کربلا هم وقتی متوجه شدند که #کوفیان، #معیت ندارند، تقاضای بازگشت نمودند اما دشمنان، مهلت ندادند!
✍️حسینی(منتظر)
🌐
حیفه نبینی | نظرات
۱۴۰۴/۴/۱۴
🔷تفکر خوارج در زمان ما همان تفکر خوارج در زمان حکومت امیرالمومنین ع است
🔹تفکر خوارج در زمان امیرالمومنین این بود که ملاک و تفاوت حکومت اسلامی با حکومت طاغوت، عمل کردن حکومت به تمام احکام شرعی است حتی در مواردی که نتواند
🔹لذا شعارشان این بود «لاحکم الا لله» (حکم، حکم خداست و فقط باید آن جاری شود و الا...)
🔹هر چقدر امام فرمود ملاک، منِ امام هستم، گوش ندادند و فقط می گفتند ملاک حکم خداست
🔹الان هم خوارج داریم، کسانی که ملاک حکومت اسلامی را جاری کردن تمام احکام در جامعه می دانند حتی اگر به هر دلیلی نشود که جاری شود
🔹 این افراد معتقدند به هر میزانی که احکام شرعی در جامعه جاری نشود حکومت از حکومت الله دور و به حکومت طاغوت نزدیک شده است.
🔹و حال آنکه ملاک و تفاوت حکومت اسلامی با حکومت طاغوت این است که در راس آن حکومت، ولیّ خدا یا نایب او باشد، این بود که امیرالمومنین علیه السلام در پاسخ خوارج (که قرآن به دست گرفته بودند و می گفتند فقط باید احکام خدا جاری شود و الا حکومت اسلامی نیست) می فرمود ملاک من (امامت) هستم (نه احکام الهی)
🔹چرا که اگر ولی خدا یا نایب ولی خدا در راس حکومت باشد تمام وجودش را صرف جاری شدن احکام خدا می کند
🔹افرادی که ملاک درست را نمی دانند در بسیاری از مقاطعِ سیره ی اهلبیت، دچار سردرگمی می شوند
🔹مثلا در اینکه چرا امیرالمومنین ع وقتی حکومت را در دست گرفت همان ابتدا نماز تراویح را که یک بدعت شرعی و یک حرام سیاسی بود را تعطیل نکرد و وقتی مورد اعتراض شیعیان قرار گرفت فرمود الان صلاح نیست با این منکر اجتماعی برخورد کنم و موارد دیگر از جمله صلح امام حسن ع با معاویه
🔹در زمان حکومت جمهوری اسلامی که امام فرمود همان حکومت رسول الله است نیز خوارجی پیدا می شوند که ملاک اسلامی بودن را عملی شدن و اجرا کردن همه احکام اسلامی می دانند حتی اگر به هر دلیلی نشود.
🔹متحصنین غیر قانونی حجاب (خوارج زمان) از جمله این افراد بودند که حدود ۵ ماه تحصن غیر قانونی کردند و علیه شهید رئیسی شعار دادند، چرا؟ چون تفکر خوارجی داشتند می گفتند حکومت اسلامی به این دلیل حکومت اسلامی است که تمام احکام خدا در آن جاری شود و الا به همان میزان از اسلامی بودن دور شده است
☝️از پیامهای وارده☝️
نقدونظر #حم
منافقین شیطانی جدید(۱)
وقتی پروژهبگیرها برای تطهیر و سفیدسازی #نفاق_وفاقیون، دست به #تحریف_تاریخ و #مفاهیم_سیاسی_اسلام میزنند، از افکار مسموم آنها چنین محصولاتی تراوش میکند!
عدهای این فرقه را #نئو_اصولگرا، مینامند ولیکن مناسبتر آنست که #نیو_منافق نامیده شوند. زیرا ردی از #اصول_گرایی واقعی در رفتار و حتی گفتار آنها نیست. و اساساً گرایشی در آنها نیست که بخواهد به چپ یا به راست باشد.
ژنرالهای این فرقه، ممکنست در زمره #رزمندگان_سابق نام برده شوند و احیاناً سوابقی از #رزمندگی هم داشته باشند ولیکن رزم را کاملاً رها کرده و در بزم غرق شدهاند و حتی بعضاً از سوابق خود اظهار #شرمندگی میکنند و لذا به #درندگان پیوسته و به أیّنحوکان مشغول #غارت_مملکت هستند.
و اما پیادههای این فرقه، عمدتاً دو دسته هستند: #پول_خورده و #گول_خورده!
فلذا #پروژه_بگیر، اصطلاح پر رنگتری برای معرفی آنهاست.
یکی از اصطلاحات رایج این فرقه علیه #انقلابیون و وفاداران به #انقلاب و حتی به همقطاران دیروز خود، عبارت #سوپر_انقلابی است. زیرا انقلابی بودن آنان را نمیتوانند حاشا نمایند ولیکن شدت آنرا زیادی جلوه میدهند! عبارت معادل آن در قاموس لیبرالها؛ #افراطی_گری است که معمولاً در لفافه #اعتدال_گرایی مطرح میکنند. یعنی هر گاه حرف از #اعتدال میزنند، منظورشان حمله به افراطیگری است و منظورشان از #افراطیون، همان رزمندگان حقیقی هستند که در اصطلاح این #شرمندگان و منافقین جدید غرق در دنیا، تبدیل به سوپرانقلابی شده است. البته عبارت سوپرانقلابی را #حضرت_آقا علیه مدعیانی در پیکره #جریان_انحرافی و بعضی نحلههای روشنفکری پرمدعا اما بیخاصیت به کار بردند و اینها که معمولاً #ولایت_معاش هستند، آنرا علیه انقلابیون واقعی، استعمال میکنند.
و اما بعد؛
#خوارج عصر #امیر_المؤمنین(ع)، در اجرای کمی یا کیفی #احکام_اسلامی، مشکل نداشتند که نویسنده متن فوق بر آن تصریح و تأکید میکند تا بتواند با این #تحریف آشکار، عدم مبارزه با #حرام_شرعی و #حرام_سیاسی را توجیه کند و آنرا امری ناشدنی جلوه بدهد تا در گام بعدی اساساً منکر مراعات #حجاب بعنوان یک #حکم_شرعی بشوند. زیرا میدانند که افزایش و تشدید بیحجابی و بدحجابی و شُلحجابی، موجب سستی در #دین_داری و #سقوط_اخلاقی جامعه خواهد شد و آنگاه عرصه، عرصه تاخت و تاز #شیطان و #شیاطین خواهد گردید. فلذا این فرقه را باید #شیطان_پرستان جدید نامید.
خوارج با اصل #حاکم_اسلامی، مشکل داشتند که حضرت فرمودند: «لابد للناس..»
..ادامه دارد.
✍️حسینی(منتظر)
🌐
گلچین | نظرات
۱۴۰۴/۴/۲۷