eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
159 دنبال‌کننده
484 عکس
288 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ تحریری حم بسمه تعالی حضرت روح در حریم ممنوعه! (۰۳) اشاره شد که سقف پروازی (ع) و بالطبع سایر تا «سدرة‌المنتهیٰ» است که نقطه انتهائی و پایانی بهشت اعظم است. اشاره شد که ملائکه و حتی جبرئیل به عالمی فراتر از ، توان و حق ندارند وگرنه می‌گیرند! ملائکه طبق اشاره ، دارای بال‌های پرواز متفاوتی هستند؛ بعضی دو بال و برخی سه بال و بعضاً چهار باله هستند. (جَاعِلِ الْمَلَائِکةِ رُسُلًا أُولِی أَجْنِحَةٍ؛ مَثْنَىٰ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاعَ (فاطر/۱) قرار دهنده است ملائکه را پیک بالدار دو بال و سه بال و چهار بال) حال با ملاحظه «بال‌دار بودن» و «پرواز در عالم ذیل سدرة‌المنتهی» و «آتش گرفتن و سوختن و محو شدن»، می‌توان تصور کرد که ملائکه، دارای جسمی هستند که صد البته متفاوت از جسم بشر و حتی جن است. جسم بشر از ، جسم جن از و جسم ملک از است. ولیکن نوری که جنبه مادی دارد و وقتی که نار برای چشم بشر، قابل مشاهده نیست بنحو اولیٰ نور ملائکه هم قابل مشاهده نیست. اگرچه اینطور هم نیست که مطلقا قابل مشاهده نباشند وگرنه هم قادر به مشاهده آنها نبودند و حال آنکه به هر دو مخلوق مذکور را رؤیت می‌کرده‌اند. بحث‌مان به این‌جا کشید که، بعد از سدرة‌المنتهی تا مقام ، ممنوعه الهی است حتی برای جبرئیل که اگر به اندازه یک بند انگشت هم فراتر برود، بلافاصله آتش می‌گیرد! حال سؤال اینجاست که؛ جبرئیل از کجا می‌داند که نباید وارد شود؟! - آیا پیشاپیش به آن‌حضرت (و سایر ملائکه) تعلیم داده شده است؟ - آیا ملائکه تجربه دارند و در عمل فهمیده‌اند که نباید وارد آن حریم شوند وگرنه آتش می‌گیرند؟ - چرا پیامبر اعظم(ص)، هنگام ورود به حریم ممنوعه و سیر در آن حتی تا قرب اعلی «أو أدنیٰ» آسیبی نمی‌بیند؟! و آتش نمی‌گیرد؟! بنظر می‌رسد که ملائکه قبل از به آدم (و «ثم عرضهم علی الملائکه») از خطر ورود به حریم ممنوعه، اطلاع داشتند ولیکن آنرا می‌کردند! و اشاره کردیم که حل معمای ناسازی و عدم بین «سبوح+قدوس» بودن و «مفسد+سفّاک» بودن و و «قابل جمع» بودن مذکور را باید در یکی از اسماءالله جستجو کرد. همان اسمی که ملائکه ترجیح می‌دهند آنرا کتمان نمایند! ولیکن خدای متعال ترجیح می‌دهد که آنرا مورد اشاره قرار دهد. همچنانکه انجام هر کاری، نیازمند ابزار خاص آن کار است، خالق متعال هم انجام هر امری را با اسم خاص (و متناسب با آن امر) خود انجام می‌دهد. و در اینجاست که به این نکته باید بیاندیشیم که ، تضاد مذکور بعنوان «بزرگترین معمای هستی» را با کدام اسم خاص خود، حل می‌کند؟ و چنانچه به این اسم خاص، بی‌اطلاع باشیم یا از آن، چنان وحشت داشته باشیم که از شدت ترس و هراس، آنرا کتمان نمائیم، آنگاه در حل این معمای عجیب و عظیم عاجز خواهیم شد! همان‌قدر که جنس ساختاری بشر و جن متفاوت است (و البته گمان می‌کرد که آتش بر طین متمایز است!) و بمراتب بیشتر؛ جنس ساختاری ملائکه بر ساختار مادی جن و بشر متمایز است، جنس ساختاری حضرت روح بر ملائکه متمایز است. نشان به آن نشان که ورود روح در حریم ممنوعه نه منع می‌شود و نه هنگام حضور و سیر در آن، آتش می‌گیرد و حال آنکه جبرئیل(ع) بمحض نزدیک شدن باندازه یک بند انگشت به آن ، بلافاصله آتش گرفته و نابود می‌شود! با عنایت به این تمایزات در قیاسات است که وقتی از کیفیت ساختاری روح سؤال شود، بی‌جواب می‌ماند مگر در این حد که فرمود: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلّا قَلِيلاً» [۸۵] و از تو در باره روح سؤال مى‌كنند، بگو: روح از من است و از علم و دانش، جز اندكى به شما داده ‌نشده‌ است! (س.اسراء) وقتی که از درک «روح» عاجز باشند (بلحاظ نداشتن ابزار فهم ذیربط) بنحو اولیٰ، از درک ذات الهی، عاجزترند! فلذا می‌فرماید؛ «لیس کمثله شیء»! یعنی که در شباهت حتی با روح هم، مثل او نیست تا چه رسد به ملائکه که از نور هستند! عبارت «لیس کمثله شیء» در دعای ۱۰۰۰ اسم‌الله (جوشن کبیر) دو بار به کار رفته است. در این دعا که دارای عبارت «یا من له الاسماء الحسنی» نیز است، به و الهی، دو بار اشاره شده است؛ «یا ذا القدس و السبحان» و «یا سبوح یا قدوس». «یا من تقدست اسمائه» و «یا من قدر و » در دعای مذکور از دیگر عبارت‌های مرتبط با مبحثی‌ست که ما در این سلسله دنبال می‌کنیم. با همه این احوال، در این دعای مشهوره که خواندن آن در ماه مبارک ، رسم است، حتی یک بار هم اسم‌الله «رمضان» استفاده نشده است! چرا؟! ..ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) شب قدر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت دوم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول ⁉️ دلیل تعظیم دحوالارض؟ 🌀 کشف با مهندسی معکوس ✅ دحوالارض؛ سرآغاز طولانی‌ترین در ! 👌 منظور از امتداد معنوی، جریانی است دنباله‌دار و مبدأ و مقصدی دارد که در حدفاصل اول و آخر آن، «صیرورت»ی رخ می‌دهد که تجلی همان «الیه المصیر» (و الی الله المصیر)ی است که بدان اشاره می‌کند. صیرورتی که از آغاز نشود همان «سآئت مصیرا» (و «بئس المصیر»ی) است که قرآن صریحا بدان هشدار می‌دهد که؛ «مصیرکم الی النار»! 👈 «ألا الی الله تصیر الامور» (س ۴۲/آ ۵۳) آگاه باشید که و گردیدن همه امور بسوی است. 👈 «أن اشکر لی و لوالدیک، إلیَّ المصیر» (سوره ۳۱/آیه ۱۴) ... [بر تو تکلیف است] که سپاسگزار باشی مرا و خود را و بسوی من‌ست فرجام صیرورت [اصیل و صحیح]. ☝️👇 😳(در این صیرورت؛ پدر و مادر در کنار پروردگار آنان می‌نشینند! فلذا بر اولاد؛ عظیم است و سترگ!)🤔 صیرورت الی الله و امتداد طویل مذکور را می‌توان به یا رشته و یا بزرگی نیز تعبیر کرد که دانه‌ها و قطعات متشکله آن با رشته‌ای بنام ، به همدیگر پیوند خورده و معنا می‌یابند. جورچینی که نخستین قطعه آن، دحوالارض باشد، بزرگترین پازل عالم وجود است. آری! سخن از در در است که رسول‌الله الاعظم(ص)، نیز حکم رونمائی نمادین و بلکه واقعی آنرا دارد. برای کشف نحوه چیدمان صحیح قطعات این پازل عظیم مهندسی‌شده می‌توان از هم بهره گرفت. 👌 این جورچین، بدون و (علیهماالسلام) کامل نیست! 👌 این جورچین، بدون و حضرت (علیهماالسلام) کامل نیست! 👌 این جورچین، بدون دحوالارض و معظمه، کامل نیست! 👌 این جورچین، بدون معراج (ص) و حج‌البیت ، کامل نیست! 👈 دحوالارض عظمت خود را از این مجموعه گرانبها گرفته است. مجموعه‌ای که اولین سنگ‌بنای آن در عالم واقع، همین دحوالارض است. دحوالارض (۲۵ ذی‌القعدة) در بیان شگفتی از مولا امیرالمؤمنین(ع)؛ روزی است که؛ نخستین رحمت الهی از آسمان بر زمین نازل شد! 👌 نزول اولین رحمت از آسمان به زمین؛ چگونه صورت گرفت؟ با سر برآوردن نخستین نقطه خشکی از زیر دریاهای به هم پیوسته‌ای که سراسر را فراگرفته بودند! (نکته قضیه را گرفتید؟! «بیرون زدن اولین قطعه زمین از زیر آب‌ها (حرکتی از پایین به بالا)» در بیان (ع) «نزول رحمت از آسمان بر زمین» (تداعی ریزش از بالا به پایین) تعبیر شده است!) طولانی‌ترین امتداد معنوی در عالم وجود، (؟) از همین «نخستین رحمت» الهی آغاز شده و زنجیره طویلی از رحمت‌های الهی را به دنبال دارد تا برسد به الهی! ⁉️ به گاه سخن از که دحوالارض باشد، به الهی هم باید اندیشید که چیست و کدامست؟! زیرا دحوالارض؛ انگشت اشاره بسوی آخرین رحمت اوست. آخرین رحمت الهی کدامست؟ و کی؟ و کجا؟ نزول یافته یا می‌یابد؟ جواب این سؤال، رهین تفکیک این پرسش است که؛ در دنیا یا در آخرت؟! کدامیک؟ بنابراین باید پرسید: ۱. آخرین رحمت و نعمت الهی در کدامست؟ ۲. آخرین رحمت و نعمت الهی در کدامست؟ آخرین رحمت الهی در دنیا، در و روز ۱۸ ذی‌الحجة نازل گردید. در همان جای‌گاهی که فرمود: «... الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينا ...» (سوره مائده/ آیه ۳) که اشاره به انتصاب مولا علی ابن‌ابی‌طالب (علیهماالسلام) و با او دارد. یعنی شکل‌گیری جریان رسمی و در دل تاریخ . در تقویم الهی؛ فاصله زمانی دحوالارض تا یوم الغدیر، است. چه چیز ثقیلی می‌تواند این دو روز گران‌سنگ را به همدیگر پیوند بدهد؟ فقط چیزی به سنگینی ۲۳ سال نبوت الاعظم(ص) می‌تواند نمادی از پیوند دحوالارض به باشد و بس! ... ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/904 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ (از سخنرانی‌های مکرّر حم از سال ۱۳۶۴ تاکنون!): جای‌گاه‌ ابدی ! (بمناسبت سالیاد علیه و علی آبائه الثناء و السلام) ⁉️ اگر همه را جمع کرده و به بریزیم چه می‌شود؟! جوابهای محتمل: ۱) همه آنها غرق می‌شوند زیرا اگر هم بلد باشند، لباسشان اجازه شناگری نمی‌دهد! ۲) این کار ثقیل، ناشدنی است زیرا نیازمند چنان «زمان+هزینه» و مدیریتی است که فقط یک قدرتمند، قادر به انجام آنست! ۳) انجام این نافرجام، اساسا امکان‌پذیر نیست. زیرا (ص) فرمودند: «العلماء باقون ما بقی الدهر» یعنی تا روزگار برقرار است، هم باقی هستند. (ولو اینکه و جمع شوند تا علماء را محو و نابود سازند. هرگز نخواهند توانست!) فلذا اقدامی کاملا عبث و پوچ است. ۴) بعد از امحاء کامل روحانیون فعلی، مجددا همانند اینها عینا و بلکه بصورت مضاعف جایگزین خواهند شد. زیرا ... (این مقاله در صدد توضیح همین بند از جواب است): سال ۱۳۶۴ نقطه عطفی در کار و زندگی بنده بود. زیرا مأموریت یافتم که به شهرستان ، عزیمت کرده و به و آن خطّه بپردازم. برای فراخوان ، دنبال عبارت مناسبی می‌گشتم که دوستان آیه ۳۹ از سوره ؛ «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ وَ كَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا» (كسانى كه پيام‌هاى الهى را مى‌كنند و از مى‌ترسند، و از هيچ‌كس جز خدا بيم ندارند، و خداوند براى كافى است.) را پیشنهاد دادند ولیکن بنده آیه ۱۲۳ از سوره بدون را ترجیح دادم: «۞ وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ۞» (و سزامند نیست همگی باهم نمایند. پس چرا از هر قومی، طایفه‌ای برای مهیا نباشند تا قوم خود را چون به نزدشان بازگشتند دهند؟، باشد که کنند.) زیرا این آیه شریفه (۱۲۲/توبه) به سه ضرورت اشاره می‌کند که عبارتند از: ۱) «لِيَتَفَقَّهُوا» (ضرورت خدا بصورت و و ) ۲) «لِيُنْذِرُوا» (وجوب هشدار به همزبان ولو اینکه ترتیب‌اثری ندهند!) ۳) «رَجَعُوا» (لزوم بازگشت «فقهآء منذر» بسوی مردمان همزبان خویش) (در دین خدا) و (بسوی مردم) جهت خطرات (أخروی و دنیوی) سه از است که آنها را باید تلقی کرد. تا زمانی که این آیه شریفه برجاست، و تشکیل و تشکل قشری در همه (ولو بدون یونیفورم متحدالشکل) هم برپاست که آنرا باید یا نامید. فلذا اگر شخصی حقیقی یا حقوقی اراده کند که علماء و روحانیت (اعم از شیعه و سنی) را ریشه‌کن سازد باید ابتدائاً این آیه شریفه را محو یا نماید که هیچکسی هرگز قادر به انجام آن نبوده و نیست و نخواهد بود. زیرا این آیه در و کتابی ثبت شده که الی الابد است و خود از آن محافظت کرده و می‌کند و خواهد کرد. چنانکه فرمود: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (آیه ۹/سوره حجر) بنابراین به فعالان خام‌اندیش عدم و محو روحانیت از جامعه باید گفت: ای مگس! عرصه نه جولانگه توست عِرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری! و به آنها که پیوسته یا گسسته در صدد فریب روحانیون یا هواداران هستند باید گفت: برو این دام بر مرغی دگر نِه که عنقا را بلند است آشیانه شاید بیهوده نباشد که عده‌ای هم می‌گویند: «العلماء باقون...بقیه درب‌وداغون»!!! 😇 👌 و صد البته که سه دسته‌اند: ۱) علمای ربّانی ۲) جاهلان متنسک ۳) عالمان متهتک و در تعبیر شریعتی؛ «پاک، پوک و پلید» فلذا اگرچه روحانیت (محصلین حوزات علمیه) آلوده به متنسکین جاهل (پوک‌ها) و متهتکین عالم (پلیدها) هستند (که کمر اسلام ناب را می‌شکنند) ولیکن مفتخر به علمای ربّانی و پاک هم است. نفرت‌پراکنی مطلق (عدم استثناء ربّانیّون) علیه روحانیت و حوزات علمیه، اگر ریشه در نطفه حرام نداشته باشد قطعا ریشه در لقمه حرام دارد که هر دو معمولاً به استخدام رسمی و غیررسمی صهیونیزم سفّاک و مفسد در می‌آیند و استفراغات آن‌ها را نشخوار می‌کنند. زیرا «علمای ربّانی پاک» از راسخین در و هستند و تالی‌تِلوِ معصومین(ع) و مراد از روحانیت هم همین علمای ربّانی است که فرمود: «اسلام بدون روحانیت، کشور بدون طبیب است». و مکلفند به اینکه ضمن حفظ ، «مبلّغین رسالات الله» باشند. صهیونیزم سردسته دشمنان روحانیت است. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ 🆔 @chelcheraaqHM
✍️ راز «انتظار فرج» و «نیمه خرداد»! فریدالدین ، سخت در تکاپوی شغل (داروسازی و داروشناسی و فروش عطر و ادویه) در مغازه خود بود و احیاناً مشغول چرتکه انداختن دخل و خرجش و «درگیر تن‌ها بود تا دل‌ها» که عارفی وارد شد و وابستگی او به دنیا و را به رخش کشید و اینکه از دارد و بعد از طی صحبتی که مبادله شد، ناشناس، دراز کشید و جان به جان‌آفرین تسلیم کرد! عطار به شدت متأثر شد و دست از کشید و و را پیشه کرد و در وادی‌های عرفان تا آنجا تاخت که را گشت در حالی که دیگر مدعیان، اندر خم یک کوچه بودند! او دانشمندی است که به شهادت آثارش علاوه بر و ادویه، در ، و نیز تبحر دارد. دلپذیرترین و مقبول‌ترین ، کتاب اوست که مجموعه کاملی از عرفان، حکمت و است. بیت «هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم»، از جمله ابیاتی است که به منسوب شده اما در انتساب آن تردید است و علامه حسن‌زاده آملی در کتاب «نامه‌ها برنامه‌ها» (مشتمل بر ۴۷ نامه و دستورالعمل) آن را به «عارف جامی» نسبت داده‌اند. اگرچه هم در جای جای آثار خود از عطار به نیکی یاد کرده و بی هیچ اغراقی او را می‌ستاید؛ چراکه شاید ارزش وجودی آثار خود را وام‌دار این و عارف بلندآوازه می‌داند. معروف است که بهاءالدین محمد –پدر مولوی- در مهاجرت خود، زمانی که از نیشابور می‌گذرد به ملاقات عطار رفته و عطار نسخه‌ای از کتاب خود را به مولوی که در آن زمان خردسال بود می‌بخشد. در کتاب درباره دگرگون شدن عطار و گرایش او به عرفان می‌نویسد: «گویند سبب وی آن بود که روزی در دکّان عطّاری مشغول و مشغوف(=غرق در) معامله بود. درویشی به آنجا رسید و چند بار شیءالله گفت. وی به درویش نپرداخت. درویش گفت: ای خواجه! تو چگونه خواهی مُرد؟ عطار گفت: چنان که تو خواهی مُرد. درویش گفت: تو همچون من می‌توانی مُرد؟! عطار گفت: بلی. درویش کاسه‌ای چوبین داشت، زیر سر نهاد و گفت: و جان بداد. عطار را متغیّر شد و برهم زد و به این در آمد.» و سرانجام به دست سربازهای مهاجم به به رسید. که در دوره دوم مغول‌ها مدتی ساکن نیشابور بوده‌اند، بی‌تأثیر از نبودند و بلکه بر او پیشی گرفتند. نیز (همچون درویشی که عطار را منقلب و ساخت)، چنان کرده و با به ، بود که می‌توانست (رحلت) خود را خودش انتخاب کند. زیرا که دعای همیشگی «الهی! هب لی الیک» حضرتش، بود و اجابت شد که در شب ، جان به جان‌آفرین تقدیم نماید تا از عالم شهود به عالم غیب کند. او خودش به خودش داد که توانست کند عبارات پایانی خود را به ! خالق حماسه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ (که سالگرد آنرا برای همیشه، اعلام فرمودند) آن مردمی در نظرش، دردناک‌ترین بود و سرانجام هم خود را به آن ، پیوند زد تا را برای پیروانش، مضاعف سازد. او از همان زمان که سینه خود را به سرنیزه‌های به گشود، منتظر فرج (شهادت) خود بود. البته ظاهر عبارت « از کشم»، اشاره به انتظار ظهور و فرج (عج) دارد ولیکن برای عارف کم‌نظیری مثل او فرج می‌تواند و مرگ خودخواسته‌ای باشد که انتظارش را از نیمه خرداد ۱۳۴۲ تا نیمه خرداد ۱۳۶۸ کشیدند: از غم دوست در این می‌کده فریاد کشم‏ ‏‏دادرسی نیست که در هجر رخش داد کشم‏ ‏‏عاشقم عاشق روی تو نه چیز دگری‏ ‏‏بار هجران و وصالت به دل شاد کشم‏ ‏‏مُردم از زندگی بی‌تو که با من هستی‏ ‏‏طرفه سری است که باید بر استاد کشم‏ ‏‏سال‌ها می‌گذرد حادثه‌ها می‌آیند‏ ‏‏انتظار فرج از نیمه خرداد کشم!! امام خمینی در پیامی (به‏‎ ‎‏تاریخ ۱۲ خرداد ۱۳۵۸) اعلام کردند: «ملت ما نه را که شاهد قتل‌عام‌های‏‎ ‎‏وحشیانه است، فراموش می‌کند و نه (سال ۱۳۴۲) را که سرآغاز ‏‎ است» و تأکید کردند: «ملت ما این روز را عزیز می‌شمارد و من‏ را برای همیشه عزای عمومی اعلام می‌کنم.»‏‎ نام و یادش در این سال‌یاد مبارک، گرامی‌باد. 🔹 امام خامنه‌ای (نیمه خرداد۱۴۰۲): «امام بزرگوار ما ابعاد شخصیتش از و بزرگتر و متنوع‌تر است. را نه می‌شود حذف کرد و نه کرد. امام خمینی سرآمد همه‌جانبه است.» ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) نیمه خرداد۱۴۰۲ 💠 کانال چلچراغ معارف و احکام حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش۰۲۸) ارکان اسلامیت قرآن؛ حلقه وصل برهان به عرفان برای قربان بدون ، قابل استفاده رحمانی نیست، همچنانکه بدون قرآن، هدایت نیست و بلکه برهوت گمراهی و ضلالت در اوهام است. آیات قرآنی، ریشه در مفاهیم برهانی و فلسفی و منطقی دارند و عرفانی که سرشاخه قرآن است، می‌تواند را برای اهل برهان و عرفان قرآنی، به ارمغان آورد. یکی از ، است که اوج عرفان مبتنی بر قرآن و برهان است ولیکن مقدمه‌ای از عرفان دارد که «روز عرفه» موضوعیت بخشیدن به آن است و مقدمه‌ای ضروری برای ذی‌المقدمه فلذا عرفه و قربان، مکمل همدیگر هستند. بعبارتی؛ «عرفان بدون قربان»، إبتار و انحراف است و «قربان بدون عرفان»، انهدار و انحطاط و لذا هر دو باید مبتنی بر قرآن باشند، قرآنی که فهم آن محتاج برهان است، برهان ربّانی و سبحانی. در این‌خصوص، ملاحظه مقاله‌ای در موضوع «تقارن (و تقدم) زمانی عرفان (عرفه) با قربان»، که بسیار معنی‌دار است، مورد توصیه است. (👈اینجا👉) «قربان»؛ تکلیف اصلی «انسان»! ولی در پرتو برهان+قرآن+عرفان هدف از هبوط به دنیا، قربان شدن (تقرّب) اوست که باید ابتنایی از عرفان داشته باشد، عرفانی که تلألؤ آن از قرآن است، قرآنی که وحی آن با برهان، قابل فهم است. بنابراین فرایند اربعه علت خلقت و هبوط انسان در دنیا، عبارتند از؛ 💠 برهان =» قرآن =» عرفان =» قربان (تسلیم رب‌العالمین)؛ اهل برهان و استدلال است تا بتواند از قرآن، استفاده نموده و به عرفانی نائل گردد که او را قربان سازد. ، غایت است ولیکن بنیانی است که بنیاد آن، برهان و ، بهترین ابزار برای تحصیل و تصلیح برهان است. بنابراین تکفیر فلسفه، مسدود ساختن طریق استفاده از است، همچنانکه تفسیق عرفان، کشیدن خط بطلان بر فرآورده قرآن است. بالتبع بدون «برهان+قرآن+عرفان»، هیچ «قربان الی‌الله» و وصالی میسور نخواهد گشت. امام خمینی‌ره بعد از کرام علیهم‌السلام، أبَرمرد چنین مربع ناب و مقدسی بود: 💠 برهان + قرآن + عرفان + قربان مورد توصیه چنین اعجوبه‌ای، ارزش قربانی دادن و قربانی شدن را دارد و و ، بخوبی آنرا دریافتند، بدون کلمه‌ای کمتر یا بیشتر. «جمهوری اسلامی امام خمینی» با سایر جهانی صرفاً اشتراک لفظی دارد وگرنه معنی و محتوای آن هیچ‌گونه قرابتی با آن‌ها ندارد چنانکه خود حضرتش بدان تصریح فرمودند: «آنچه را که ما به نام جمهورى اسلامى خواستار آن هستیم فعلًا در هیچ جاى جهان نظیرش را نمى‏بینیم.» (صحیفه امام/ج۵/ص۴۳۸) نکته مهم دیگری که در مانحن فیه، رخ می‌دهد اینست که امام وقتی نظریه دهها ساله «حکومت عدل اسلامی تحت نظر ولایت فقیه» خود را در تاریخ ۲۲ مهر ۱۳۵۷ به ایده «جمهوری اسلامی» تغییر می‌دهند و آن‌را در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ به انتخاب عمومی می‌گذارند، به مدت یک سال، نه از «حکومت اسلامی» یادی می‌کنند و نه حتی از «ولایت فقیه»، سخنی می‌گویند! گویا که جمهوری اسلامی، ادغامی مکفی و آیینه تمام‌نمایی از هر دو مطلب «ولایت فقیه» و «حکومت اسلامی» و عصاره هر دوی آن‌ها است و امام بدان رضایت دارند! تا اینکه ترس از (و عدم حفظ اعتدال نهضت+نظام) و افتادن مملکت به ، موجب می‌شود که به دخالت روحانیت در حکومت و استقرار ولایت‌فقیه در رأس آن، نمایند وگرنه تمایلی به مداخله در امور حکم‌رانی منتخبین ملت نداشتند و مسئولیتی بود که تحمیل شد از باب اینکه «حفظ نظام أوجب واجبات» است. حمله به «جمهوری اسلامی» و تلاش برای انحطاط و اضمحلال آن از همان زمان نام‌گذاری و طرح عنوان آن آغاز شد که خود امام بدان چنین اشاره کردند: «از آن اولی که صحبت جمهوری اسلامی شد، اینها شروع کردند به کارشکنی؛ 👈 یک دسته‌ای را تراشیدند به اینکه ما هم بگوییم جمهوری، اسلامی‌اش چیست؟! و عجب این بود که [می‌گفتند] ملت ما جمهوری می‌خواهد. جمهوری «اسلامی» یعنی چه؟! تا اینکه نگذارند «اسلام» پایش تو کار بیاید. اگر «جمهوری» باشد، همه کاری می‌شود با آن کرد. اما اگر جمهوری اسلامی باشد، اسلام نمی‌گذارد کسی کار[غلط]ی بکند. 👈 یک دسته دیگر تراشیدند، بگویند که «جمهوری دموکراتیک»، باز از اسلام‌‌ش فرار می‌کردند، 👈 یک دسته سومی هم که یک خرده می‌خواستند نزدیکتر بشوند و بازی بدهند ماها را، گفتند «جمهوری اسلامی دموکراتیک»! این هم غلط بود. ما همه اینها را گفتیم ما قبول نداریم.» (صحیفه امام/ج۱۱/ص۲۸۰) 👌 جمهوری اگر واقعی باشد، قاعدتاً دموکراسی در ذات آن، وجود دارد و نیازی به برجسته‌سازی آن نیست و اسلامی هم همان مربع مقدس ارکان اسلامیت است. ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳اسفند۱۴۰۲ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «شهر»+«رمضان» (بخش ۰۱): با تبریک و گرامیداشت تقارن کتب تشریع و تکوین الهی؛ شهر بمعنی ماه در قرآن (با ال تعریف و بدون آن؛ الشهر، شهرٍُ و شهراً)، جمعاً ۱۲ بار به کار رفته که فقط یک مورد آن (در آیه ۱۸۵ سوره دوم قرآن/بقره؛ «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ وَ الْفُرْقَانِ» دارای ترکیب)، «شهر رمضان» است. بنابراین کلمه در ، فقط یک‌بار به کار رفته است، آنهم بصورت مضاف‌الیه کلمه شهر! (که ظاهراً نشانه اقتدار آن نیست! یا اینکه از شدت ، لازم بوده کم‌رنگ دیده شود!) ولیکن کلمه در قرآن، غیر از رمضان، مضاف هیچ‌کدام از (حتی ) قرار نگرفته است! (چرا؟!) فلذا ترکیبات شهرالله، شهرالرحمن، شهرالرحیم، شهرالعلیم، شهرالحکیم، شهرالقدیر، شهرالقدوس، شهرالعزیز، شهرالغفور، شهرالرؤف، شهرالسلام، شهرالجبار، شهرالمتعال ووو... و شهرالسبحان در قرآن کریم، نداریم. فلذا ، معمایی است بغایت برای اندیشیدن و نیز اینکه چرا شهرالرمضان نیست؟! رمضان بدون «ال» تعریف، گویای آنست که رمضان برای مخاطبین، معرفه نیست! و لذا ضرورت دارد که معرفی گردد! رمضان؛ از ریشه عربی «رمض» است که مفهوم آن با رویکرد روزه‌داری در عبری؛ «تَعَنیت תענית» است. ضمناً؛ ✅ از حضرت على بن ابى‌طالب (عليه‌السلام) روايت‏شده كه فرمودند: «لا تقولوا رمضان و لكن قولوا شهر رمضان فانكم لا تدرون ما رمضان‏»! ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱ فروردین ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 و در (بخش۸): 👈(بخش۱)👉 💠 👈(بخش۵)👉 شهادت = بیداری و ، نسبت عجیبی باهم دارند. چنانکه در حضرت علیه‌السلام فرموده‌اند: «لیستنقذ عبادک» یعنی؛ برای اینکه بندگان بیدار بشوند. در نزد ، چنان عظمت و ضرورتی دارد که می‌ارزد برای تحقق آن، حماسه‌ای مثل رقم بخورد. قالب الصادق(ع) ـ في زِيارَةِ الإِمامِ الحُسَينِ عليه السلام يَومَ الأَربَعينَ ـ : «اللّهُمَّ، إنّي أشهَد أنَّهُ ... بَذَلَ مُهجَتَهُ فيكَ لِيَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ و حَيرَةِ الضَّلالَةِ و قَد تَوازَرَ عَلَيهِ مَن غَرَّتهُ الدُّنيا و باعَ حَظَّهُ بِالأرذَلِ الأدنى. (تهذيب الأحكام: ج۶/ص۱۱۳/ح۲۰۱، مصباح المتهجّد: ص۷۸۸/ح۸۵۷ بحار الأنوار: ج۱۰۱/ص۳۳۱/ح۲) عليه‌السلام ـ در زيارت عليه‌السلام در روز اربعين ـ : بارخدايا! من گواهى مى‌دهم كه آن بزرگوار ... خون خود را در راه تو نثار كرد تا بندگانت را از و سرگشتگىِ گم‌راهى برهاند، در حالى‌كه آنان كه فريبشان داد و بهره خود [از آخرت] را به [دنياى] پَست فروختند، عليه او هميار شدند! «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلَالَةِ» و (شهادت می‌دهم) علیه‌السلام، جانش را در راه تو بذل و بخشش نمود تا بندگانت را از و نادانی و بخشد. «لیستنقذ» از «استیقاذ» به معنی چیزی را نجات دادن است و «جهالة» هم به معنی نادانی است. «حَیرَهِ» به معنی تحیّر و سرگردانی است. «ضلالة» هم به معنی گمراهی است. جهل و نادانی، ریشه همه گرفتاری­ها و بدبختی­های است. چنانچه (ع) فرمودند: «الْجَهْلُ أَصْلُ کُلِّ شَرٍّ» جهل؛ اصل و ریشه هر بدی است. آری! «بیداری و نجات از جهالت و گمراهی»، ایجاب می‌کند، شخصی مثل امام حسین(ع) در با آن وضع فجیع، به برسند. در ، شهادت، مؤثرترین و اصیل‌ترین راه و روش بیدارسازی مردمان است. در همین راستاست که (س) هم بمناسبت شهادت در قسمتی از سخنرانی خود (۱۳۵۸/۲/۱۴) فرمودند: «بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می‌شود.»! (صحیفه امام جلد ۷ ص ۱۸۳) حضرت امام راحلمان، صریحاً «بیداری» را به «شهادت» نسبت دادند. زیرا که به راستی؛ «شهدآء»؛ «شمع» محفل بشریت‌ند. نسبت به همان روشنی و بیداری یعنی و شفافیت است. چنانکه این از همان آغاز ایران، بوضوح خود را به رخ همگان کشید. خونین گرامی‌داشت شهدای قیام (۱۳۵۶/۱۰/۱۹) قم در تبریز (۱۳۵۶/۱۱/۲۹) موجب تحرک مردم یزد شد و آنهم بنوبه خود تبدیل گردید به تداوم گسترده و سراسری زنجیره چلچله (بزرگداشت چهلم‌های در شهرهای ایران) در دستگاه الهی، آنچنان ضرورت (اهمیتی و اولویتی) دارد که خدای متعال برای آن، سنگین‌ترین سرمایه‌گذاری خود را انجام داده و می‌دهد و خواهد داد. البته قرار هم نیست که همه مردمان بیدار شده و خود را از اردوگاه و حاکم بر آن، بسوی و حاکم بر جبهه او جلّ‌جلاله خارج سازند، بلکه بیداری همان عده قلیلی که حیف است بیهوده جهنمی بشوند، کفایت می‌کند! همان‌ها که ناخواسته در چنبره فریب‌های بی‌شرف‌ها گرفتار می‌شوند! ولیکن در خصوص شهادت سیدین عزیزین؛ رئیسی و آل‌هاشم، بنظر می‌رسد که قضیه از این مطلب، پله‌ای فراتر است! عملکرد افرادی از قبیل؛ فریدون، صدیقی و ظریف در جای‌گاه‌هایی مثل؛ ، و در دهه اخیر، و را به چنان قهقرای تاریکی و سیاهی و ناامیدی و بی‌اعتمادی سراسری به روحانیت و دولت‌مردان ، سوق داد که یکی از بازخوردهای منفی آن؛ افسارگسیختگی روزافزون در است! در نیاز بود که این و ، خنثی شود ولیکن با قربانی کردن بهترین‌های روزگار در جای‌گاه‌های ، و و قرعه فال بنام حجج اسلام؛ و و دکتر امیرعبداللهیان افتاد؛ «لیسنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة»! 👈مرحوم آیت‌الله : گیرا است. کسیکه در تشییع شهدا شرکت می‌کند، گرفتار این می‌شود؛ این خون او را جذب می‌کند؛ او را منقلب می‌کند؛ او را از دنیا می‌کَند، دنیا را در نظر او کوچک می‌کند، خدا در نظر او بزرگ میشود، این مراسمی است که (علیه‌السلام) به آن نظر دارد. ..ادامه دارد. ✍ حسینی(منتظر) ۳/۳/۴ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 انتخاب با قرعه‌کشی! (بخش ۰۷): ✅ امام خامنه‌ای: ؛ هم است و هم ⛔️⛔️ ❌: اینکه ما به انسان‌ها گیر بدیم در کجای آمده است؟!😳 ✅/سوره اعراف: 👌«یَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَ رِيشًا وَ لِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ﴿۲۶﴾ ترجمه 👌«يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ﴿۲۷﴾ ترجمه 👌«وَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَ اللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴿۲۸﴾ ترجمه 🔰در بیان صریح : 👈۱) لباس؛ مانع و سائق بسوی است. 👈۲) شیطان؛ دشمن لباس است زیرا که دشمن تقواست و سایق بسوی فحشآء 👈۳) بدحجابی؛ دیرینه است. 👈۴) شیطان؛ دوست بی‌ایمان‌هاست. 👈۵) ؛ هیچگاه امر به فحشآء نمی‌کند. ❌: به قرآن نمی‌شود استناد کرد! قرآن با برخی دریافت‌های بشری سازگار نیست😳 📛: خاتمی و پزشکیان و..، مصداق و هستند!😳 🙄پیدا کنید پرتقال‌فروش را! 💠:...؟ ..ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۳/۳۱ @chelcheraaqHM چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 📣 هشدار به حزب الله لبنان! مراقب کانال‌های شیطان باشید تا مبادا دوباره گزیده شوید!🙏 دقیقاً ۱۴ سال قبل در همین روزهای آغازین دهه سوم ماه مهر (۱۳۸۹) بود که در نقش یک وارد شد و مورد استقبال پرشور قرار گرفت! وی در روستای و منطقه هم حضور پیدا کرد و هنگام سخنرانی حاضر نشد پشت قرار بگیرد و باصطلاح سینه خود را برای حمله تروریستی ، سپر کرد! آن‌روز را خوب بخاطر دارم که وقتی وارد منزل شدم، همسرم را دیدم که به دست، چشم بر دوخته بود و پیاپی می‌فرستاد! زیرا نگران سلامتی مشانژاد بود! وقتی که شدت وی را دیدم، خندیدم و گفتم: این مشانژاد اگر تنهای تنها برود در خیابان‌های دست در جیب و سوت بر لب قدم بزند، حتی یک بچه‌تُخس هم به طرف او یک سنگ‌ریزه هم پرت نخواهد کرد! با تعجب پرسید: منظورت چیه؟! معمولاً مباحث سیاسی خود را در خانه نمی‌زدم اما آن‌شب دل به دریا زدم و گفتم: برای این که هیچ قومی حاضر نمی‌شود بهترین نوکر خود را بزند! گفت: یعنی می‌خوای بگی که احمدینژاد نوکر اسراعیله؟! گفتم: بدون هیچ شک و تردیدی! انتظار چنین حرفی را از من نداشت و دچار حیرت شد و گفت: شام‌تو بیارم بخوری! فکر کنم گشنگی زده به سرت! بعد از شام مفصلاً تحلیل‌های خودم را برایش مو‌ به مو توضیح دادم و نهایتاً متقاعد شد که تکمیل صلوات‌ش برای سلامتی بنده باشد! حال نوبت رسیده است به و لبنانی که گویا دوباره از یک سوراخ باید گزیده شود! زیرا نمی‌دانند که تاریخ مصرف قالیباف در ایران به پایان رسیده است ولیکن او ول‌کن نیست و حاضر است برای ماندگاری روی تن به هر خفت و معامله‌ای بدهد! او دیگر در بین ، پایگاهی مردمی ندارد و به ضرب «صَرف پول‌های هنگفت و بوق‌های تبلیغاتی» به خود ادامه می‌دهد! او بسیار در وارد شد تا را شکست بدهد و را پیروز نماید. او با خود به پیوست تا چند صباح دیگر بر و ، تکیه بزند. در خودباختگی او همین بس که او به پوزیده، ۱۰۰٪ی داد! و از تشکیل حمایت همه‌جانبه به عمل آورد! ⁉️ آیا از همان کانالی که به این که باکی از ندارند، به ، توصیه به «عقب‌نشینی غیرتاکتیکی» کرد، این‌ها نمی‌توانند از همان کانال به اطلاع بدهند که هواپیمایشان به زودی در لبنان می‌نشیند و لازمست قلاده را بکشد و مواظب باشد (که را که گشته است!)، نزند؟! همچون که سرکرده را (که از طرف بر حرمین شریفین و ، مستولی گشته است) برادر نامید! (... برادرتان محمود احمدینژاد رییس جمهور سابق ایران رونوشت: عالیجناب آقای آنتونیو مانوئل اولیویرا گوترش دبیرکل محترم سازمان ملل) ، رئیس (که شخصاً به پذیرایی از قالیباف پرداخت!)، آیا در همان کانالی کار نمی‌کرد که با رسانیدن پیام به ، او را فریفته آتش‌بس ساخت که موجب غفلت او و فرماندهانش از گشت؟! و صد البته همگی بدنبال (بمنظور از ) بر هستند و مگر می‌شود که به ناجیان خود شلیک کند؟! مگر مشانژاد را زد که حالا بخواهد عراقچیان و خالی‌بافیان و ظریفیان و پزشکیان را بزند؟! هرگز و هرگز که خودزنی کند! شاید کسی ادعا کند که حرکت هوایی دیروز قالیباف و حضورش در ، حرکتی شجاعانه بود و موجب شد! اگر چنین است که «قوت قلب حزب‌الله و شیعیان بجای و (علیهم‌السلام) به خالیبافانی مثل قالیباف و عراقچی و...» است، بلند بگو «الفاتحة مع الصلوات»! در این‌صورت باور کنیم که لبنان را از دست داده‌ایم! 📣 آهای حزب‌الله لبنان! (و بسیج لندن و پاریس و...)! به هوش و به گوش باشید که: ایرانیان در دو طیف کاملاً متضاد؛ و (که این دو پارگی سیاسی و اعتقادی، را هم در بر گرفته است!) با هم درگیرند (من الازل الی الابد!) ولیکن شما باید خیلی مراقب باشید که در دام ایرانی‌های اسراعیلی فرو نلغزید، حتی اگر آن ایرانی، در نقش قهرمان بر شما وارد گردد! شما باید بدانید که بسیاری از اعضای امت اسماعیلی به امت اسراعیلی نرد عشق باخته و به خیل و پیوسته‌اند و لذا «میزان؛ حال فعلی افراد است»! مواظب دشنه آن‌ها از پشت باشید والسلام علی من اتبع الهدی ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۲۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 📣 هشدار به حزب الله لبنان! مراقب کانال‌های شیطان باشید تا مبادا دوباره گزیده شوید!🙏 دقیقاً ۱۴ سال قبل در همین روزهای آغازین دهه سوم ماه مهر (۱۳۸۹) بود که در نقش یک وارد شد و مورد استقبال پرشور قرار گرفت! وی در روستای و منطقه هم حضور پیدا کرد و هنگام سخنرانی حاضر نشد پشت قرار بگیرد و باصطلاح سینه خود را برای حمله تروریستی ، سپر کرد! آن‌روز را خوب بخاطر دارم که وقتی وارد منزل شدم، همسرم را دیدم که به دست، چشم بر دوخته بود و پیاپی می‌فرستاد! زیرا نگران سلامتی مشانژاد بود! وقتی که شدت وی را دیدم، خندیدم و گفتم: این مشانژاد اگر تنهای تنها برود در خیابان‌های دست در جیب و سوت بر لب قدم بزند، حتی یک بچه‌تُخس هم به طرف او یک سنگ‌ریزه هم پرت نخواهد کرد! با تعجب پرسید: منظورت چیه؟! معمولاً مباحث سیاسی خود را در خانه نمی‌زدم اما آن‌شب دل به دریا زدم و گفتم: برای این که هیچ قومی حاضر نمی‌شود بهترین نوکر خود را بزند! گفت: یعنی می‌خوای بگی که احمدینژاد نوکر اسراعیله؟! گفتم: بدون هیچ شک و تردیدی! انتظار چنین حرفی را از من نداشت و دچار حیرت شد و گفت: شام‌تو بیارم بخوری! فکر کنم گشنگی زده به سرت! بعد از شام مفصلاً تحلیل‌های خودم را برایش مو‌ به مو توضیح دادم و نهایتاً متقاعد شد که تکمیل صلوات‌ش برای سلامتی بنده باشد! حال نوبت رسیده است به و لبنانی که گویا دوباره از یک سوراخ باید گزیده شود! زیرا نمی‌دانند که تاریخ مصرف قالیباف در ایران به پایان رسیده است ولیکن او ول‌کن نیست و حاضر است برای ماندگاری روی تن به هر خفت و معامله‌ای بدهد! او دیگر در بین ، پایگاهی مردمی ندارد و به ضرب «صَرف پول‌های هنگفت و بوق‌های تبلیغاتی» به خود ادامه می‌دهد! او بسیار در وارد شد تا را شکست بدهد و را پیروز نماید. او با خود به پیوست تا چند صباح دیگر بر و ، تکیه بزند. در خودباختگی او همین بس که او به پوزیده، ۱۰۰٪ی داد! و از تشکیل حمایت همه‌جانبه به عمل آورد! ⁉️ آیا از همان کانالی که به این که باکی از ندارند، به ، توصیه به «عقب‌نشینی غیرتاکتیکی» کرد، این‌ها نمی‌توانند از همان کانال به اطلاع بدهند که هواپیمایشان به زودی در لبنان می‌نشیند و لازمست قلاده را بکشد و مواظب باشد (که را که گشته است!)، نزند؟! همچون که سرکرده را (که از طرف بر حرمین شریفین و ، مستولی گشته است) برادر نامید! (... برادرتان محمود احمدینژاد رییس جمهور سابق ایران رونوشت: عالیجناب آقای آنتونیو مانوئل اولیویرا گوترش دبیرکل محترم سازمان ملل) ، رئیس (که شخصاً به پذیرایی از قالیباف پرداخت!)، آیا در همان کانالی کار نمی‌کرد که با رسانیدن پیام به ، او را فریفته آتش‌بس ساخت که موجب غفلت او و فرماندهانش از گشت؟! و صد البته همگی بدنبال (بمنظور از ) بر هستند و مگر می‌شود که به ناجیان خود شلیک کند؟! مگر مشانژاد را زد که حالا بخواهد عراقچیان و خالی‌بافیان و ظریفیان و پزشکیان را بزند؟! هرگز و هرگز که خودزنی کند! شاید کسی ادعا کند که حرکت هوایی دیروز قالیباف و حضورش در ، حرکتی شجاعانه بود و موجب شد! اگر چنین است که «قوت قلب حزب‌الله و شیعیان بجای و (علیهم‌السلام) به خالیبافانی مثل قالیباف و عراقچی و...» است، بلند بگو «الفاتحة مع الصلوات»! در این‌صورت باور کنیم که لبنان را از دست داده‌ایم! 📣 آهای حزب‌الله لبنان! (و بسیج لندن و پاریس و...)! به هوش و به گوش باشید که: ایرانیان در دو طیف کاملاً متضاد؛ و (که این دو پارگی سیاسی و اعتقادی، را هم در بر گرفته است!) با هم درگیرند (من الازل الی الابد!) ولیکن شما باید خیلی مراقب باشید که در دام ایرانی‌های اسراعیلی فرو نلغزید، حتی اگر آن ایرانی، در نقش قهرمان بر شما وارد گردد! شما باید بدانید که بسیاری از اعضای امت اسماعیلی به امت اسراعیلی نرد عشق باخته و به خیل و پیوسته‌اند و لذا «میزان؛ حال فعلی افراد است»! مواظب دشنه آن‌ها از پشت باشید والسلام علی من اتبع الهدی ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۲۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏