هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
✍️ تحریری حم
بسمه تعالی
حضرت روح در حریم ممنوعه! (۲)
ملائکه بمحض اطلاع از خبر «آفرینش پدیدهای بنام #خلیفه»، ترازوئی بر میافرازند که در یک کفه آن، ثقلین «سبحانیت+قداست» خالق متعال قرار دارد و در کفه دیگر آن، ثقلین «مفسد+سفّاک» بودن خلیفه!
بدینمفهوم که؛ #سبحانیت و #قداست الهی (پاکی درونی و بیرونی/ذاتی و صفاتی) و «خیر مطلق» چگونه میتواند در عالم آفرینش، «مخلوق شرّ»ی را بیافریند و برتابد که براحتی مرتکب #فساد و #سفک میشود؟! و پیوسته #شرارت میورزد؟!
مسئله مبدأیت «خیر» و مبدأیت «شرّ»، مسئله بسیار غامضی بوده است (که قبل از #خلقت_آدم، توسط #ملائکه مورد توجه قرار گرفت) و از نخستین دغدغههای انسان در #زمین بوده است.
ایرانیان (بعنوان صاحبان نخستین #فرهنگ و #تمدن_بشری در زمین) شاید اولین کسانی بودند که در صدد حل معمای پیچیده مذکور برآمده و با خلق موجود موهومی بنام #اهریمن در مقابل #اهورامزدا بزعم خود، گرهگشائی کردند!!
و بدینوسیله ثنویت (شرک به الله) را در جهان پایهگذاری کرده و دنبال کردند.
ثنویت ایرانیان (شرک اهورامزدا+اهریمن) ظاهرا وقتی به #تمدن_هندوستان رسید در قالب «بَرَهما+ماهایا» دنبال گردید! همین ثنویت، وقتی به #تمدن_چین رسید، در قالب «یانگ+یین» و بالاخره همین ثنویت، وقتی به #اروپا رسید در قالب «دو آلیسم» دنبال گردید!
آری! «ثنویت»؛ بزرگترین خبطی بود که ایرانیان در سطح جهانی علیه بشریت، مرتکب شدند ولیکن در آخرالزمان، بزرگترین خدمت به بشریت هم به #ایرانیان تعلق خواهد گرفت که در #رکاب_امام #آخر_الزمان، موفق به توسعه و تحکیم #توحید در #جهان_بشریت خواهند گردید.
پیروان ادیانی که از مخلوقی بنام #شیطان در امان نیستند، ایبسا گرفتار #ثنویت_مشرکانه کهنی باشند که بر #بشریت سایه افکنده است با این پندار که مبدأیت هر شرّی و شرارتی به #ابلیس برمیگردد!
و حال آنکه #خالق_سبحان و #پروردگار_قدیس صریحاً خلقت هر شرّی را به خودش نسبت میدهد؛ «قل أعوذ بر الفلق* من شرّ ما خلق* و من شرّ غاسق إذا وقب»!
#اهریمن و مایا و یین و امثالهم، #خدایان_موهوم و پوچی هستند که قاعدتاً هیچ نقشی در #خلقت و توسعه #شرّ و شرورات ندارند و ساخته پرداخته ذهن انسانهائی هستند که بزعم خود خواستهاند، انتساب هر شری را از ساحت اقدس حضرت سبحان، دور سازند!
علت چنین خبطی (#ثنویت) در همان چیزی نهفته است که مورد #کتمان_ملائکه بود!
و شاید به همین علت است که خدای قادر در #قیامت، #ملائکه را در ردیف اول متهمین #بزرگترین_محکمه خود نشانده و قبل از #جنّ و #انس، آنان را به #استنطاق میکشاند!
(دو آیه در قرآن داریم که دقیقاً با عبارت «و یوم یحشرهم جمیعا» آغاز میشوند و مجموعاً از وقایع کلی بزرگترین #دادگاه_الهی در #محشر پردهبرداری میکنند)
و حال آنکه این #معمای_عظیم در «تعلیم کل اسماء به آدم و ملائکه» حل شده است.
ولیکن اسمالله حلاّل این مسئله، از شدت وحشتآفرینی آن، مورد کتمان و اغماض همه خلایق از جمله ملائکه است! آن اسم کدام است؟!
«اسم الله الحریق» = «اسم الله المکتوم عندالملائکه»؛ اسمی است که #ملائکه از شدت ترس و هراس خود، آنرا کتمان میکنند!
ملائکه همه #اسماء_الله را آشکار میکنند (ما تبدون) ولیکن یکی از آنها را #کتمان میکنند (ما کنتم تکتمون)!
همان اسم فوقالعاده وحشتانگیز و خطرناکی که اگر باندازه یک بند انگشت بدان نزدیک شوند بلافاصله آتش میگیرند!
اسمالله (موحش و محرق!) از #سدرة_المنتهی لغایت #قرب_أعلی را فرا گرفته است که حتی جبرئیل هم #جرأت_تقرب بدان را ندارد ولو باندازه یک بند انگشت! (فرمود: «لو دنوت أنملة لاحترقت»!) چنانچه به اندازه یک بند انگشت، نزدیک شوم، بلافاصله #آتش میگیرم!
این مقدمات از آنجهت به رشته تحریر در آمد تا ببینیم معمای ناسازی «مفسد و سفاکی خلیفه» با «سبحانیت و قداست الله» چگونه قابل جمع و #حل است؟!
اسم الله خاصی وجود دارد که عدم #اعتدال دو کفه ترازوی مذکور را توجیه میکند ولو اینکه ملائکه از بیان آن #وحشت دارند، چنان وحشتی که باعث میشود تا آن را کتمان نمایند!
«اسمالله»ی که هر چیزی و هر کسی (ولو جبرئیل) را سریعاً و شدیداً میسوزاند و محو میسازد تا چه رسد به مفسدین و سفّاکها!
بنابراین #فساد و #سفک و هر «شرّ»ی که هر لحظه در معرض #حریق و محو است، هیچگونه تهدید و تحدیدی علیه «سبحانیت و قداست الله» نیست و لزومی به اعتراضیه و اظهار شگفتی نیست.
آیا این اسم الله خاص، در قرآن هم ذکر شده است؟
...ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
شب قدر ۱۴۰۲
کانال چلچراغ معارف و احکام حم:
https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
جهت گفتگوهای دینی و سیاسی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام (و هماندیشی پیرامون پیامهای کانال مذکور☝️) لطفا در گروه ذیل👇به ما بپیوندید:
گروه چلچراغ معارف و احکام:
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
❤️
هدایت شده از حیفه نبینی/یک از هزاران
✍ تحریری حم
بسمه تعالی
حضرت روح در حریم ممنوعه! (۰۳)
اشاره شد که سقف پروازی #جبرئیل(ع) و بالطبع سایر #ملائکه تا «سدرةالمنتهیٰ» است که نقطه انتهائی و پایانی بهشت اعظم است.
اشاره شد که ملائکه و حتی جبرئیل به عالمی فراتر از #سدرة_المنتهی، توان و حق #پرواز ندارند وگرنه #آتش میگیرند!
ملائکه طبق اشاره #قرآن، دارای بالهای پرواز متفاوتی هستند؛ بعضی دو بال و برخی سه بال و بعضاً چهار باله هستند.
(جَاعِلِ الْمَلَائِکةِ رُسُلًا أُولِی أَجْنِحَةٍ؛ مَثْنَىٰ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاعَ (فاطر/۱) قرار دهنده است ملائکه را پیک بالدار دو بال و سه بال و چهار بال)
حال با ملاحظه «بالدار بودن» و «پرواز در عالم ذیل سدرةالمنتهی» و «آتش گرفتن و سوختن و محو شدن»، میتوان تصور کرد که ملائکه، دارای جسمی هستند که صد البته متفاوت از جسم بشر و حتی جن است. جسم بشر از #طین، جسم جن از #نار و جسم ملک از #نور است. ولیکن نوری که جنبه مادی دارد و وقتی که نار برای چشم بشر، قابل مشاهده نیست بنحو اولیٰ نور ملائکه هم قابل مشاهده نیست. اگرچه اینطور هم نیست که مطلقا قابل مشاهده نباشند وگرنه #اولیاء_الله هم قادر به مشاهده آنها نبودند و حال آنکه به #إذن_الله هر دو مخلوق مذکور را رؤیت میکردهاند.
بحثمان به اینجا کشید که، بعد از سدرةالمنتهی تا مقام #قرب_اعلیٰ، #حریم ممنوعه الهی است حتی برای جبرئیل که اگر به اندازه یک بند انگشت هم فراتر برود، بلافاصله آتش میگیرد!
حال سؤال اینجاست که؛ جبرئیل از کجا میداند که نباید وارد #حریم_ممنوعه شود؟!
- آیا پیشاپیش به آنحضرت (و سایر ملائکه) تعلیم داده شده است؟
- آیا ملائکه تجربه دارند و در عمل فهمیدهاند که نباید وارد آن حریم شوند وگرنه آتش میگیرند؟
- چرا پیامبر اعظم(ص)، هنگام ورود به حریم ممنوعه و سیر در آن حتی تا قرب اعلی «أو أدنیٰ» آسیبی نمیبیند؟! و آتش نمیگیرد؟!
بنظر میرسد که ملائکه قبل از #تعلیم_اسماء به آدم (و «ثم عرضهم علی الملائکه») از خطر ورود به حریم ممنوعه، اطلاع داشتند ولیکن آنرا #کتمان میکردند!
و اشاره کردیم که حل معمای ناسازی و عدم #اعتدال بین «سبوح+قدوس» بودن #الله و «مفسد+سفّاک» بودن #جن و #إنس و «قابل جمع» بودن #اضداد مذکور را باید در یکی از اسماءالله جستجو کرد. همان اسمی که ملائکه ترجیح میدهند آنرا کتمان نمایند!
ولیکن خدای متعال ترجیح میدهد که آنرا مورد اشاره قرار دهد.
همچنانکه انجام هر کاری، نیازمند ابزار خاص آن کار است، خالق متعال هم انجام هر امری را با اسم خاص (و متناسب با آن امر) خود انجام میدهد.
و در اینجاست که به این نکته باید بیاندیشیم که #خالق_متعال، تضاد مذکور بعنوان «بزرگترین معمای هستی» را با کدام اسم خاص خود، حل میکند؟
و چنانچه به این اسم خاص، بیاطلاع باشیم یا از آن، چنان وحشت داشته باشیم که از شدت ترس و هراس، آنرا کتمان نمائیم، آنگاه در حل این معمای عجیب و عظیم عاجز خواهیم شد!
همانقدر که جنس ساختاری بشر و جن متفاوت است (و البته #ابلیس گمان میکرد که آتش بر طین متمایز است!) و بمراتب بیشتر؛ جنس ساختاری ملائکه بر ساختار مادی جن و بشر متمایز است، جنس ساختاری حضرت روح بر ملائکه متمایز است. نشان به آن نشان که ورود روح در حریم ممنوعه نه منع میشود و نه هنگام حضور و سیر در آن، آتش میگیرد و حال آنکه جبرئیل(ع) بمحض نزدیک شدن باندازه یک بند انگشت به آن #حریم_کبریا، بلافاصله آتش گرفته و نابود میشود!
با عنایت به این تمایزات در قیاسات است که وقتی از کیفیت ساختاری روح سؤال شود، بیجواب میماند مگر در این حد که فرمود: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلّا قَلِيلاً» [۸۵] و از تو در باره روح سؤال مىكنند، بگو: روح از #امر_پروردگار من است و از علم و دانش، جز اندكى به شما داده نشده است! (س.اسراء)
وقتی که #خلایق از درک «روح» عاجز باشند (بلحاظ نداشتن ابزار فهم ذیربط) بنحو اولیٰ، از درک ذات الهی، عاجزترند! فلذا میفرماید؛ «لیس کمثله شیء»!
یعنی که در شباهت حتی با روح هم، مثل او نیست تا چه رسد به ملائکه که از نور هستند!
عبارت «لیس کمثله شیء» در دعای ۱۰۰۰ اسمالله (جوشن کبیر) دو بار به کار رفته است. در این دعا که دارای عبارت «یا من له الاسماء الحسنی» نیز است، به #سبحانیت و #قداست الهی، دو بار اشاره شده است؛ «یا ذا القدس و السبحان» و «یا سبوح یا قدوس».
«یا من تقدست اسمائه» و «یا من قدر #الخیر و #الشرّ» در دعای مذکور از دیگر عبارتهای مرتبط با مبحثیست که ما در این سلسله دنبال میکنیم.
با همه این احوال، در این دعای مشهوره که خواندن آن در #لیالی_قدر ماه مبارک #رمضان، رسم #مسلمین است، حتی یک بار هم اسمالله «رمضان» استفاده نشده است! چرا؟!
..ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
شب قدر ۱۴۰۲
https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff