eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
159 دنبال‌کننده
484 عکس
288 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ ⁉️ کجاست؟! 👌 در روز علیه السلام، هنگام بدرقه (از یاران آن‌حضرت که حافظ کل بود) بسوی و ، به او فرمودند: «رُح إلی خیرٍ مِنَ الدنیا و إلی مُلکٍ لا یَبلیٰ»! منظور از «خیر من الدنیا» اشاره به است. ولیکن منظور آن‌حضرت از چیست؟! لازم به ذکر است که عبارت «ملک لایبلی» در قرآن آمده ولیکن ادعایی از در گفتگو با در بهشت است: «هَل أدلُّک علی شجرة الخلد و ملک لایبلی»؟ ای آدم! آیا دوست داری تو را بسوی و «پادشاهی بی‌پایان»، راهنمائی کنم؟ آدم تعلیم‌یافته به عالم وجود (قرآن: علّم آدم الاسماء کلها)؛ نه تنها وجود عالم و مقامی از قبیل؛ «شبکه جاودانگی» و «پادشاهی فناناپذیر» را انکار نمی‌کند، بلکه حریصانه در جستجوی آنست و مشتاقانه آنرا می‌جوید! آدم و گمان می‌کردند که آن عالم مطلوب و ایده‌آل لابد در داخل همان بهشت است ولیکن راه ورود بدان را نمی‌یافتند! شیطان راه ورود بدان را می‌دانست و آن‌دو را به درستی راهنمایی کرد! آری! راه ورود به آن عالم برتر از بهشت، همان (مشهور به !!) بود. که بی‌مهابا و بی‌محابا بدان نزدیک شدند! که « آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها»! «ملک لایبلی»، نبود و نیست و حقیقت داشت و دارد. ولیکن ، راه ورودی آن را در تعبیه فرموده است! و راه ورود به دنیا از بهشت بود که کلید آن، همان نزدیکی به شجره منهیه و (چشیدن) آن بود. «فلما ذاقا الشجرة»! البته ریسک بزرگی بود. زیرا ممکنست که انسان نه تنها به ملک لا یبلی دست نیازد بلکه بهشت را هم از کف بدهد و بدتر آنکه گرفتار وحشی گردد! بسیار بزرگی بود ولیکن آدم و حوا این خطر عظیم را به جان خریدند! زیرا که ارزش خطر کردن را داشت. «عطآئاً غیرمجذوذٍ» تعبیر دیگری از همان «ملک لایبلی» است که در بدان اشاره شده و (ص) علت پیری زودرس خود را به همین سوره آدرس دادند! زیرا اگر عالم بهشت را به بهانه دهند، عالم فراتر از بهشت، بهاء سنگینی می‌خواهد که تحصیل آن، آدمی را از شدت فرسایش، پیر می‌سازد! در رکاب (ع)، راه میانبری است بسوی «ملک لا یبلی و عطائاً غیرمجذوذ». لذا به حنظله فرمود: پرواز کن بسوی جایگاهی بهتر از دنیا و کن بسوی ملک لایبلی! حال سؤال اینست؛ آن عالم فراتر از بهشت، کدام عالم است؟! و چرا ارزشمندتر از بهشت برین است؟! آری! «رضوانٌ من الله اکبر» کجاست و چیست؟! لطفاً جواب دهید. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) محرم ۱۴۰۰ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
✍️ تحریری حم؛ ⁉️ رضوان کجاست؟! 👌 در روز علیه‌السلام، هنگام بدرقه حنظله شبامی (از یاران آن‌حضرت که کل بود) بسوی و ، به او فرمودند: «رُح إلی خیرٍ مِنَ الدنیا و إلی مُلکٍ لا یَبلیٰ»! منظور از «خیر من الدنیا» اشاره به بهشت است. ولیکن منظور آن‌حضرت از «ملک لایبلی» چیست؟! لازم به ذکر است که عبارت «ملک لایبلی» در قرآن آمده ولیکن ادعایی از در گفتگو با آدم در بهشت است: «هَل أدلُّک علی شجرة الخلد و ملک لایبلی»؟ ای آدم! آیا دوست داری تو را بسوی «شجره جاودانگی» و «پادشاهی بی‌پایان»، راهنمائی کنم؟ تعلیم‌یافته به (قرآن: علّم آدم الاسماء کلها)؛ نه تنها وجود عالم و مقامی از قبیل؛ «شبکه جاودانگی» و «پادشاهی فناناپذیر» را انکار نمی‌کند، بلکه حریصانه در جستجوی آنست و مشتاقانه آنرا می‌جوید! آدم و حوا گمان می‌کردند که آن و ایده‌آل در همان بهشت است ولیکن راه ورود بدان را نمی‌یافتند! راه ورود بدان را می‌دانست و آن‌دو را به درستی راهنمایی کرد. آری! راه ورود به آن عالم برتر از بهشت، همان (مشهور به !!) بود. که بی‌مهابا و بی‌محابا بدان نزدیک شدند! که «عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها»! «ملک لایبلی»، نبود و نیست و داشت و دارد. ولیکن ، راه ورودی آن را در دنیا تعبیه فرموده است! و راه ورود به دنیا از بهشت بود که کلید آن، همان نزدیکی به و ذوق آن بود. «فلما ذاقا الشجرة»! البته ریسک بزرگی بود. زیرا ممکنست که نه تنها به ملک لا یبلی دست نیازد بلکه بهشت را هم از کف بدهد و بدتر آنکه گرفتار گردد! خطر بسیار بزرگی بود ولیکن و این را به جان خریدند! زیرا که کردن را داشت. «عطآئاً غیرمجذوذ» تعبیر دیگری از همان «ملک لایبلی» است که در بدان اشاره شده و (ص) علت خود را به همین سوره آدرس دادند! زیرا اگر عالم بهشت را به بهانه دهند، عالم فراتر از ، بهاء سنگینی می‌خواهد که تحصیل آن، آدمی را از شدت فرسایش، پیر می‌سازد! در رکاب حسین(ع)، راه میانبری است بسوی «ملک لا یبلی و عطائا غیرمجذوذ». لذا به حنظله فرمود: پرواز کن بسوی جایگاهی بهتر از و کن بسوی ملک لایبلی! حال سؤال اینست؛ آن عالم فراتر از بهشت، کدام عالم است؟! و چرا ارزشمندتر از بهشت برین است؟! آری! «رضوانٌ من الله، اکبر» کجاست و چیست؟! لطفاً جواب دهید. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) (برگرفته از کتاب «طپش خلقت و انقراض آخرت» که البته از سال ۱۳۶۶ تاکنون بعللی هنوز موفق به چاپ آن نشده‌ام!) 💠 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
✍ تحریری حم بسمه تعالی حضرت روح در حریم ممنوعه! (۰۳) اشاره شد که سقف پروازی (ع) و بالطبع سایر تا «سدرة‌المنتهیٰ» است که نقطه انتهائی و پایانی بهشت اعظم است. اشاره شد که ملائکه و حتی جبرئیل به عالمی فراتر از ، توان و حق ندارند وگرنه می‌گیرند! ملائکه طبق اشاره ، دارای بال‌های پرواز متفاوتی هستند؛ بعضی دو بال و برخی سه بال و بعضاً چهار باله هستند. (جَاعِلِ الْمَلَائِکةِ رُسُلًا أُولِی أَجْنِحَةٍ؛ مَثْنَىٰ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاعَ (فاطر/۱) قرار دهنده است ملائکه را پیک بالدار دو بال و سه بال و چهار بال) حال با ملاحظه «بال‌دار بودن» و «پرواز در عالم ذیل سدرة‌المنتهی» و «آتش گرفتن و سوختن و محو شدن»، می‌توان تصور کرد که ملائکه، دارای جسمی هستند که صد البته متفاوت از جسم بشر و حتی جن است. جسم بشر از ، جسم جن از و جسم ملک از است. ولیکن نوری که جنبه مادی دارد و وقتی که نار برای چشم بشر، قابل مشاهده نیست بنحو اولیٰ نور ملائکه هم قابل مشاهده نیست. اگرچه اینطور هم نیست که مطلقا قابل مشاهده نباشند وگرنه هم قادر به مشاهده آنها نبودند و حال آنکه به هر دو مخلوق مذکور را رؤیت می‌کرده‌اند. بحث‌مان به این‌جا کشید که، بعد از سدرة‌المنتهی تا مقام ، ممنوعه الهی است حتی برای جبرئیل که اگر به اندازه یک بند انگشت هم فراتر برود، بلافاصله آتش می‌گیرد! حال سؤال اینجاست که؛ جبرئیل از کجا می‌داند که نباید وارد شود؟! - آیا پیشاپیش به آن‌حضرت (و سایر ملائکه) تعلیم داده شده است؟ - آیا ملائکه تجربه دارند و در عمل فهمیده‌اند که نباید وارد آن حریم شوند وگرنه آتش می‌گیرند؟ - چرا پیامبر اعظم(ص)، هنگام ورود به حریم ممنوعه و سیر در آن حتی تا قرب اعلی «أو أدنیٰ» آسیبی نمی‌بیند؟! و آتش نمی‌گیرد؟! بنظر می‌رسد که ملائکه قبل از به آدم (و «ثم عرضهم علی الملائکه») از خطر ورود به حریم ممنوعه، اطلاع داشتند ولیکن آنرا می‌کردند! و اشاره کردیم که حل معمای ناسازی و عدم بین «سبوح+قدوس» بودن و «مفسد+سفّاک» بودن و و «قابل جمع» بودن مذکور را باید در یکی از اسماءالله جستجو کرد. همان اسمی که ملائکه ترجیح می‌دهند آنرا کتمان نمایند! ولیکن خدای متعال ترجیح می‌دهد که آنرا مورد اشاره قرار دهد. همچنانکه انجام هر کاری، نیازمند ابزار خاص آن کار است، خالق متعال هم انجام هر امری را با اسم خاص (و متناسب با آن امر) خود انجام می‌دهد. و در اینجاست که به این نکته باید بیاندیشیم که ، تضاد مذکور بعنوان «بزرگترین معمای هستی» را با کدام اسم خاص خود، حل می‌کند؟ و چنانچه به این اسم خاص، بی‌اطلاع باشیم یا از آن، چنان وحشت داشته باشیم که از شدت ترس و هراس، آنرا کتمان نمائیم، آنگاه در حل این معمای عجیب و عظیم عاجز خواهیم شد! همان‌قدر که جنس ساختاری بشر و جن متفاوت است (و البته گمان می‌کرد که آتش بر طین متمایز است!) و بمراتب بیشتر؛ جنس ساختاری ملائکه بر ساختار مادی جن و بشر متمایز است، جنس ساختاری حضرت روح بر ملائکه متمایز است. نشان به آن نشان که ورود روح در حریم ممنوعه نه منع می‌شود و نه هنگام حضور و سیر در آن، آتش می‌گیرد و حال آنکه جبرئیل(ع) بمحض نزدیک شدن باندازه یک بند انگشت به آن ، بلافاصله آتش گرفته و نابود می‌شود! با عنایت به این تمایزات در قیاسات است که وقتی از کیفیت ساختاری روح سؤال شود، بی‌جواب می‌ماند مگر در این حد که فرمود: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلّا قَلِيلاً» [۸۵] و از تو در باره روح سؤال مى‌كنند، بگو: روح از من است و از علم و دانش، جز اندكى به شما داده ‌نشده‌ است! (س.اسراء) وقتی که از درک «روح» عاجز باشند (بلحاظ نداشتن ابزار فهم ذیربط) بنحو اولیٰ، از درک ذات الهی، عاجزترند! فلذا می‌فرماید؛ «لیس کمثله شیء»! یعنی که در شباهت حتی با روح هم، مثل او نیست تا چه رسد به ملائکه که از نور هستند! عبارت «لیس کمثله شیء» در دعای ۱۰۰۰ اسم‌الله (جوشن کبیر) دو بار به کار رفته است. در این دعا که دارای عبارت «یا من له الاسماء الحسنی» نیز است، به و الهی، دو بار اشاره شده است؛ «یا ذا القدس و السبحان» و «یا سبوح یا قدوس». «یا من تقدست اسمائه» و «یا من قدر و » در دعای مذکور از دیگر عبارت‌های مرتبط با مبحثی‌ست که ما در این سلسله دنبال می‌کنیم. با همه این احوال، در این دعای مشهوره که خواندن آن در ماه مبارک ، رسم است، حتی یک بار هم اسم‌الله «رمضان» استفاده نشده است! چرا؟! ..ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) شب قدر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
✍️ راز «انتظار فرج» و «نیمه خرداد»! فریدالدین ، سخت در تکاپوی شغل (داروسازی و داروشناسی و فروش عطر و ادویه) در مغازه خود بود و احیاناً مشغول چرتکه انداختن دخل و خرجش و «درگیر تن‌ها بود تا دل‌ها» که عارفی وارد شد و وابستگی او به دنیا و را به رخش کشید و اینکه از دارد و بعد از طی صحبتی که مبادله شد، ناشناس، دراز کشید و جان به جان‌آفرین تسلیم کرد! عطار به شدت متأثر شد و دست از کشید و و را پیشه کرد و در وادی‌های عرفان تا آنجا تاخت که را گشت در حالی که دیگر مدعیان، اندر خم یک کوچه بودند! او دانشمندی است که به شهادت آثارش علاوه بر و ادویه، در ، و نیز تبحر دارد. دلپذیرترین و مقبول‌ترین ، کتاب اوست که مجموعه کاملی از عرفان، حکمت و است. بیت «هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم»، از جمله ابیاتی است که به منسوب شده اما در انتساب آن تردید است و علامه حسن‌زاده آملی در کتاب «نامه‌ها برنامه‌ها» (مشتمل بر ۴۷ نامه و دستورالعمل) آن را به «عارف جامی» نسبت داده‌اند. اگرچه هم در جای جای آثار خود از عطار به نیکی یاد کرده و بی هیچ اغراقی او را می‌ستاید؛ چراکه شاید ارزش وجودی آثار خود را وام‌دار این و عارف بلندآوازه می‌داند. معروف است که بهاءالدین محمد –پدر مولوی- در مهاجرت خود، زمانی که از نیشابور می‌گذرد به ملاقات عطار رفته و عطار نسخه‌ای از کتاب خود را به مولوی که در آن زمان خردسال بود می‌بخشد. در کتاب درباره دگرگون شدن عطار و گرایش او به عرفان می‌نویسد: «گویند سبب وی آن بود که روزی در دکّان عطّاری مشغول و مشغوف(=غرق در) معامله بود. درویشی به آنجا رسید و چند بار شیءالله گفت. وی به درویش نپرداخت. درویش گفت: ای خواجه! تو چگونه خواهی مُرد؟ عطار گفت: چنان که تو خواهی مُرد. درویش گفت: تو همچون من می‌توانی مُرد؟! عطار گفت: بلی. درویش کاسه‌ای چوبین داشت، زیر سر نهاد و گفت: و جان بداد. عطار را متغیّر شد و برهم زد و به این در آمد.» و سرانجام به دست سربازهای مهاجم به به رسید. که در دوره دوم مغول‌ها مدتی ساکن نیشابور بوده‌اند، بی‌تأثیر از نبودند و بلکه بر او پیشی گرفتند. نیز (همچون درویشی که عطار را منقلب و ساخت)، چنان کرده و با به ، بود که می‌توانست (رحلت) خود را خودش انتخاب کند. زیرا که دعای همیشگی «الهی! هب لی الیک» حضرتش، بود و اجابت شد که در شب ، جان به جان‌آفرین تقدیم نماید تا از عالم شهود به عالم غیب کند. او خودش به خودش داد که توانست کند عبارات پایانی خود را به ! خالق حماسه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ (که سالگرد آنرا برای همیشه، اعلام فرمودند) آن مردمی در نظرش، دردناک‌ترین بود و سرانجام هم خود را به آن ، پیوند زد تا را برای پیروانش، مضاعف سازد. او از همان زمان که سینه خود را به سرنیزه‌های به گشود، منتظر فرج (شهادت) خود بود. البته ظاهر عبارت « از کشم»، اشاره به انتظار ظهور و فرج (عج) دارد ولیکن برای عارف کم‌نظیری مثل او فرج می‌تواند و مرگ خودخواسته‌ای باشد که انتظارش را از نیمه خرداد ۱۳۴۲ تا نیمه خرداد ۱۳۶۸ کشیدند: از غم دوست در این می‌کده فریاد کشم‏ ‏‏دادرسی نیست که در هجر رخش داد کشم‏ ‏‏عاشقم عاشق روی تو نه چیز دگری‏ ‏‏بار هجران و وصالت به دل شاد کشم‏ ‏‏مُردم از زندگی بی‌تو که با من هستی‏ ‏‏طرفه سری است که باید بر استاد کشم‏ ‏‏سال‌ها می‌گذرد حادثه‌ها می‌آیند‏ ‏‏انتظار فرج از نیمه خرداد کشم!! امام خمینی در پیامی (به‏‎ ‎‏تاریخ ۱۲ خرداد ۱۳۵۸) اعلام کردند: «ملت ما نه را که شاهد قتل‌عام‌های‏‎ ‎‏وحشیانه است، فراموش می‌کند و نه (سال ۱۳۴۲) را که سرآغاز ‏‎ است» و تأکید کردند: «ملت ما این روز را عزیز می‌شمارد و من‏ را برای همیشه عزای عمومی اعلام می‌کنم.»‏‎ نام و یادش در این سال‌یاد مبارک، گرامی‌باد. 🔹 امام خامنه‌ای (نیمه خرداد۱۴۰۲): «امام بزرگوار ما ابعاد شخصیتش از و بزرگتر و متنوع‌تر است. را نه می‌شود حذف کرد و نه کرد. امام خمینی سرآمد همه‌جانبه است.» ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) نیمه خرداد۱۴۰۲ 💠 کانال چلچراغ معارف و احکام حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ ✍ ⚖️ عیدین «عرفان + قربان» و مفاهیم تقارن زمانی آن‌دو 💠 انسان را در ، چهار جای‌گاه منظور شده است: 1️⃣ جای‌گاه أعلیٰ (رضوان‌الله) 2️⃣ جای‌گاه عالی (جنات نعیم) 3️⃣ جای‌گاه سافل (دنیای دون) 4️⃣ جای‌گاه أسفل (جهنم صافی) 👌 ورود به از جای‌گاه عالی آغاز گردید که حد وسط بود. زیرا روح او متعلق به عالم أعلیٰ و جسم او متعلق به عالم سافل بود. جایگاه عالی همان جنّت (بهشت) بود ولیکن راه مستقیمی به جای‌گاه أعلیٰ (عالی‌تر) نداشت و تنها راه دسترسی بدان بر عالم سافل (دنیای سفلیٰ) و قربانی کردن جسم (وا نهادن بُعد مادی در این عالم) و آنگاه به عالم أعلیٰ (فراتر از بهشت) است. فلذا در این معرکه سه احتمال منطقی وجود دارد: ۱) موفقیت کامل و بسوی عالم أعلیٰ (عطآئاً غیرمجذوذ) ۲) موفقیت نسبی انسان و به عالم عالی (بهشت برین) ۳) شکست مفتضحانه بشر و به عالم أسفل (جهنم سوزان) 👌 احتمال چهارم (ماندن در عالم سافل یعنی دنیا) منتفی است زیرا طاقت حبس ابدی در این عالم را ندارد ولیکن بصورت موقت تا حدودی و بصورت نسبی تحمل می‌کند. شاید بهترین شعر عارفانه در این مطلب، غزلی از باشد که نیکو سرود: ساقیا بر سر جان بار گران است تنم باده ده باز رهان یک نفس از خویشتنم من از این هستی خود نیک به جان آمده‌ام تو چنان بی‌خبرم کن که ندانم که منم نفس را یار نخواهم که نه زین اقلیمم چه کنم صحبت هندو که ز شهر ختنم گل بستان جهان در نظرم چون آید روضه باغ بهشت است نه آخر چمنم پیش این قالب مردار چه کار است مرا نیستم زاغ و زغن طوطی شکر سخنم نیم از عالم خاک دو سه روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم ای بوی نگارم به من آر تا من از شوق، قفس را همه درهم شکنم خنک آن روز که پرواز کنم تا ور یار به هوای سر کویش پر و بالی بزنم در میان من و همام است حجاب وقت آن است که این پرده به یک سو فکنم 👌 در هر حال انسان در (عالم سافل) ناچار به کردن است ولیکن؛ چنانچه پیکر و قفس بدن خود را درهم شکسته و قربانی روح و خویش سازد، امکان پرواز بسوی عالم أعلیٰ را خواهد یافت و اگر مرغ روح خود را قربانی بدن و خود سازد، به سقوط می‌کند تا همه کثافات و آلودگی‌های حاصله را بسوزاند تا شاید گشته و مستحق بازگشت به گردد. ضمنا اگر نتواند بعد از رهایی از تعلقات بشریتی خود، روح خویش را به پرواز در آورد، صرفا بسوی عالم عالی (بهشت) باز خواهد گشت. ولیکن آدمی را سزاست که به عالم أعلی (ملکوت) رجعت کند که اصالتا برای آنجا آفریده شده است که؛ «إنّا لله و إنّا إلیه راجعون». ⁉️ حال نوبت به این سؤال می‌رسد که آیا انسان، موفق خواهد شد؟! جواب این سؤال رهین میزان انسان است. یعنی عرفان و معرفت (عرفه) انسان تعیین‌کننده میزان موفقیت انسان در امر موفق است. دین اسلام (... یعلوا و لا یعلیٰ علیه) این جهان‌بینی واقعی و حقیقی خود را در قالب مناسک ایام مبارک و عید قربان به اشتراک گذاشته است و چه نیکو ایامی هستند اگر انسان بتواند قدر آن‌ها را دریابد! عیدین عرفان+قربان مبارک‌باد بر انسان ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) روز عرفه ۱۴۰۱ 💠 کانال چلچراغ معارف و احکام حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🔰 اشتراک نظرات در گروه چلچراغ معارف و احکام: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe