eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
156 دنبال‌کننده
468 عکس
263 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ تحریری حم؛ ⁉️ رضوان کجاست؟! 👌 در روز علیه‌السلام، هنگام بدرقه حنظله شبامی (از یاران آن‌حضرت که کل بود) بسوی و ، به او فرمودند: «رُح إلی خیرٍ مِنَ الدنیا و إلی مُلکٍ لا یَبلیٰ»! منظور از «خیر من الدنیا» اشاره به بهشت است. ولیکن منظور آن‌حضرت از «ملک لایبلی» چیست؟! لازم به ذکر است که عبارت «ملک لایبلی» در قرآن آمده ولیکن ادعایی از در گفتگو با آدم در بهشت است: «هَل أدلُّک علی شجرة الخلد و ملک لایبلی»؟ ای آدم! آیا دوست داری تو را بسوی «شجره جاودانگی» و «پادشاهی بی‌پایان»، راهنمائی کنم؟ تعلیم‌یافته به (قرآن: علّم آدم الاسماء کلها)؛ نه تنها وجود عالم و مقامی از قبیل؛ «شبکه جاودانگی» و «پادشاهی فناناپذیر» را انکار نمی‌کند، بلکه حریصانه در جستجوی آنست و مشتاقانه آنرا می‌جوید! آدم و حوا گمان می‌کردند که آن و ایده‌آل در همان بهشت است ولیکن راه ورود بدان را نمی‌یافتند! راه ورود بدان را می‌دانست و آن‌دو را به درستی راهنمایی کرد. آری! راه ورود به آن عالم برتر از بهشت، همان (مشهور به !!) بود. که بی‌مهابا و بی‌محابا بدان نزدیک شدند! که «عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها»! «ملک لایبلی»، نبود و نیست و داشت و دارد. ولیکن ، راه ورودی آن را در دنیا تعبیه فرموده است! و راه ورود به دنیا از بهشت بود که کلید آن، همان نزدیکی به و ذوق آن بود. «فلما ذاقا الشجرة»! البته ریسک بزرگی بود. زیرا ممکنست که نه تنها به ملک لا یبلی دست نیازد بلکه بهشت را هم از کف بدهد و بدتر آنکه گرفتار گردد! خطر بسیار بزرگی بود ولیکن و این را به جان خریدند! زیرا که کردن را داشت. «عطآئاً غیرمجذوذ» تعبیر دیگری از همان «ملک لایبلی» است که در بدان اشاره شده و (ص) علت خود را به همین سوره آدرس دادند! زیرا اگر عالم بهشت را به بهانه دهند، عالم فراتر از ، بهاء سنگینی می‌خواهد که تحصیل آن، آدمی را از شدت فرسایش، پیر می‌سازد! در رکاب حسین(ع)، راه میانبری است بسوی «ملک لا یبلی و عطائا غیرمجذوذ». لذا به حنظله فرمود: پرواز کن بسوی جایگاهی بهتر از و کن بسوی ملک لایبلی! حال سؤال اینست؛ آن عالم فراتر از بهشت، کدام عالم است؟! و چرا ارزشمندتر از بهشت برین است؟! آری! «رضوانٌ من الله، اکبر» کجاست و چیست؟! لطفاً جواب دهید. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) (برگرفته از کتاب «طپش خلقت و انقراض آخرت» که البته از سال ۱۳۶۶ تاکنون بعللی هنوز موفق به چاپ آن نشده‌ام!) 💠 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
تحریری حم بسمه تعالی حضرت روح در حریم ممنوعه! (۱) ، فرصت کم‌نظیری برای است. نزول روح و ملائکه، درخشان‌ترین واقعه امشب است. «تنزل الملائکة و الروح فی‌ها باذن ربهم، من کل أمر سلام هی حتی مطلع الفجر» چند نکته حائز اهمیت معطوف به «روح»: ۱) ملائکه قبل از روح، نازل می‌شوند. (تا زمین را زمینه‌سازی کنند برای نزول حضرت روح) و نزول آنان به و اجازه پروردگارشان انجام می‌گیرد. ۲) حضرت جبرئیل(ع) بعنوان قوی‌ترین ملک از ملائک، از پیش‌قراولان حضرت روح است. فلذا حضرت روح مافوق ملائکه از جمله؛ جناب جبرئیل است. (در بعضی از ترجمه‌های قرآن که ادعا شده «روح؛ اعظم ملائکه است»! از اشتباهات رایج است.) ۳) معراج پیامبر اعظم(ص) مکرراً (۲الی۱۲بار) رخ داده است. ولیکن همه آنها دارای سه مرحله کلی بوده‌اند: ۳/۱- «من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی» ۳/۲- «من المسجد الاقصی الی سدرة المنتهی» ۳/۳- «من سدرة المنتهی الی القرب الاعلیٰ» ۴) بزرگترین فرشتگان خدا (از جمله اعظم آنان؛ جبرئیل) در معیت معراجیه پیامبر اکرم(ص) بودند. ولیکن بدون آن! ۵) هیچ فرشته‌ای باندازه حضرت جبرئیل(ع) و تیزپرواز و بلندپرواز نیست. ۶) مرحله سوم معراج برای کلیه ملائکه (حتی برای که أبَرقدرت است) ممنوعه است. فلذا فرمود: «لو دنوت أنملة لاحترقت»! جبرئیل وقتی از رسول‌الله الاعظم(ص) بازماند گفت: اگر به اندازه یک بند انگشت نزدیک شوم بلافاصله آتش می‌گیرم! فلذا مرحله سوم را پیامبر به تنهائی ادامه دادند. مسئلة: قرب الهی که اندک نزدیکی بدان، حتی جبرئیل را زده و نابود می‌کند، چگونه است که برای پیغمبر اکرم(ص) مبدل به «برداً و سلاما» می‌گردد!؟! سرآغاز قصه در (سوره دوم از آیات ۳۰ به بعد)؛ «.. فقال أنبئونی بِأسماء هؤلاء إن کنتم صادقین»! «.. قال أ لم أقل لکم إنی أعلم ... و أعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون»؟! نکات حائز اهمیت معطوف به کتمان ملائکه: ۷) خالق متعال، قبل از آفرینش مخلوقی سه وجهی بنام «آدم، انسان و بشر»، جعل او در زمین را به ملائکة‌الله، اطلاع‌رسانی می‌کند! (چه ضرورتی داشته؟!) ۸) پروردگار متعال، مخلوق جدید خود را خلیفه می‌نامد که قرار است «جانشین جنّ» گردد. (عنوان مجعول «خلیفة+الله» مورد تأیید و نیست و بنظر می‌رسد از مطلوب است که وارد اسلام شده و از ادبای و غیرمسلمان گشته است!) ۹) پدیده خلیفه در زمین، با اعتراضیه ملائکه مواجه می‌شود! زیرا او را پیشاپیش متهم می‌کنند به اینکه موجودی و (فسادگر و خون‌ریز) است! (البته اتهام ملائکه قرین واقعیتی است که با انتشار در رخ عیان کرده و هنوز هم ادامه دارد!) ۱۰) شگفتی ظاهری ملائکه، از آن‌جهت، وجاهت دارد که «پدیده مفسد و سفاک» با «سبحانیت و قداست الله»، ناساز است. فلذا گفتند: «نسبح بحمدک و نقدس لک»! ۱۱) خالق متعال، بدون ردّ ادعای ملائکه می‌فرماید: «إنی أعلم ما لا تعلمون»؛ من می‌دانم چیزی را که شما نمی‌دانید! مسئلة: آن‌چه را که خدا می‌داند اما ملائکه نمی‌دانند، چیست؟ آیا مربوط به است؟ یا مربوط به ؟ بنظر می‌رسد که مجهول ملائکه در «الاسمآء» است. زیرا خدا بلافاصله بعد از اشاره به چیزی که ملائکه نمی‌دانند، اقدام به تعلیم اسماء می‌کند؛ «و علَّم آدم الاسماء کل‌ها»؛ و آموخت به آدم همه اسم‌ها را! ۱۱/۱- ظاهراً منظور از «الاسماء کل‌ها»، اسماءالله است که هم نامیده شده‌اند. ۱۱/۲- مجهول در بین بوده است. ولیکن نه مطلق آن‌ها بلکه برخی از آن‌ها و شاید فقط یکی از آن‌ها! ۱۱/۳- «اسم الله» مجهول در نزد ملائکه، کدامین اسم خدا بوده است؟! (البته بنظر می‌رسد که اسم‌الله خاص خدا، برای ملائکه، نبوده است بلکه آنان به این اسم‌الله خاص، می‌ورزیده‌اند! لذا فرمود؛ «ما کنتم تکتمون» و به صراحت، تردید در را با عبارت «إن کنتم صادقین»، برجسته فرمود! ۱۲) اولین اسمی که پروردگار متعال به خلیفه، اطلاق می‌کند کلمه است. (علّم آدم الاسماء) و این عنوان تا زمانی که آدم و حوا در بهشت هستند، پایدار است و بمحض آنکه به زمین می‌کنند، به و هم مسمی می‌گردند. ۱۳) تقدیم آدم بر در امر ، دلیل خاصی دارد که در جای خود قابل توضیح است. ۱۴) ملائکه علیرغم فراگیری اسماءالله، هنگام بازگوئی آن‌ها، گویا از اشاره به یکی از اسماءالله، تعمداً تجاهل می‌کنند! مسئلة: کدام اسم‌الله، و بلکه ملائکة‌الله است؟! آنان چیست؟! ..ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) شب قدر ۱۴۰۲ کانال «چلچراغ معارف و احکام حم» https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
☫﷽☫ ✍ ⚖️ عیدین «عرفان + قربان» و مفاهیم تقارن زمانی آن‌دو 💠 انسان را در ، چهار جای‌گاه منظور شده است: 1️⃣ جای‌گاه أعلیٰ (رضوان‌الله) 2️⃣ جای‌گاه عالی (جنات نعیم) 3️⃣ جای‌گاه سافل (دنیای دون) 4️⃣ جای‌گاه أسفل (جهنم صافی) 👌 ورود به از جای‌گاه عالی آغاز گردید که حد وسط بود. زیرا روح او متعلق به عالم أعلیٰ و جسم او متعلق به عالم سافل بود. جایگاه عالی همان جنّت (بهشت) بود ولیکن راه مستقیمی به جای‌گاه أعلیٰ (عالی‌تر) نداشت و تنها راه دسترسی بدان بر عالم سافل (دنیای سفلیٰ) و قربانی کردن جسم (وا نهادن بُعد مادی در این عالم) و آنگاه به عالم أعلیٰ (فراتر از بهشت) است. فلذا در این معرکه سه احتمال منطقی وجود دارد: ۱) موفقیت کامل و بسوی عالم أعلیٰ (عطآئاً غیرمجذوذ) ۲) موفقیت نسبی انسان و به عالم عالی (بهشت برین) ۳) شکست مفتضحانه بشر و به عالم أسفل (جهنم سوزان) 👌 احتمال چهارم (ماندن در عالم سافل یعنی دنیا) منتفی است زیرا طاقت حبس ابدی در این عالم را ندارد ولیکن بصورت موقت تا حدودی و بصورت نسبی تحمل می‌کند. شاید بهترین شعر عارفانه در این مطلب، غزلی از باشد که نیکو سرود: ساقیا بر سر جان بار گران است تنم باده ده باز رهان یک نفس از خویشتنم من از این هستی خود نیک به جان آمده‌ام تو چنان بی‌خبرم کن که ندانم که منم نفس را یار نخواهم که نه زین اقلیمم چه کنم صحبت هندو که ز شهر ختنم گل بستان جهان در نظرم چون آید روضه باغ بهشت است نه آخر چمنم پیش این قالب مردار چه کار است مرا نیستم زاغ و زغن طوطی شکر سخنم نیم از عالم خاک دو سه روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم ای بوی نگارم به من آر تا من از شوق، قفس را همه درهم شکنم خنک آن روز که پرواز کنم تا ور یار به هوای سر کویش پر و بالی بزنم در میان من و همام است حجاب وقت آن است که این پرده به یک سو فکنم 👌 در هر حال انسان در (عالم سافل) ناچار به کردن است ولیکن؛ چنانچه پیکر و قفس بدن خود را درهم شکسته و قربانی روح و خویش سازد، امکان پرواز بسوی عالم أعلیٰ را خواهد یافت و اگر مرغ روح خود را قربانی بدن و خود سازد، به سقوط می‌کند تا همه کثافات و آلودگی‌های حاصله را بسوزاند تا شاید گشته و مستحق بازگشت به گردد. ضمنا اگر نتواند بعد از رهایی از تعلقات بشریتی خود، روح خویش را به پرواز در آورد، صرفا بسوی عالم عالی (بهشت) باز خواهد گشت. ولیکن آدمی را سزاست که به عالم أعلی (ملکوت) رجعت کند که اصالتا برای آنجا آفریده شده است که؛ «إنّا لله و إنّا إلیه راجعون». ⁉️ حال نوبت به این سؤال می‌رسد که آیا انسان، موفق خواهد شد؟! جواب این سؤال رهین میزان انسان است. یعنی عرفان و معرفت (عرفه) انسان تعیین‌کننده میزان موفقیت انسان در امر موفق است. دین اسلام (... یعلوا و لا یعلیٰ علیه) این جهان‌بینی واقعی و حقیقی خود را در قالب مناسک ایام مبارک و عید قربان به اشتراک گذاشته است و چه نیکو ایامی هستند اگر انسان بتواند قدر آن‌ها را دریابد! عیدین عرفان+قربان مبارک‌باد بر انسان ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) روز عرفه ۱۴۰۱ 💠 کانال چلچراغ معارف و احکام حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🔰 اشتراک نظرات در گروه چلچراغ معارف و احکام: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ 🏴دو ابهام اصلی در 🚩حماسه حسینی!! 👈 (قسمت چهارم)؛ (ادامه سه قسمت از مبحثی که در عاشورای ۱۴۰۱ تحریر و سال گذشته قبل از فیلتر واتساپ در آن فضای مجازی تقدیم نمودم و اینک در ایتا مجدداً بارگذاری کردم 👇👇👇): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1578 💠 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1579 💠 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1580 در جواب سؤال غریب به اشاره فرمودند! و طرح مسئله شد که «آدم اول» کیست؟! و مربوط به چه زمانی است؟! 👌 آدم اول کسی جز نیست ولیکن ۵۰/۰۰۰ سال قبل از او بود! تا  صورت پيوند جهـــــــــــــــان بود علي بود تا نقش زمين بود و زمـــــــان بود علي بود آن شاه سرافـــــــراز که اندر شب معـــراج با احمــــــــــد مختــــــــــار يکي بود علي بود اين کفر نباشد، سخــن کفر نه اين است تا هست علي باشد و تا بـــــــــود علي بود (👈متن کامل شعر 👉) آری! «علی بود» ولیکن حسین ۵۰ هزار سال قبل از علی بود. قبل از ذکر مابقی پاسخ حسین‌بن‌علی علیهماالسلام به ، لازمست به دو روایتی از توجه کنیم که در آن‌ها به انواع آدم‌ها قبل از ابوالبشر اشاره فرموده است: مؤسس قم (محمدبن‌مرتضی که از طرف ابوالزوجه‌اش؛ جناب ملاصدرا به ملقب گردید) از مشاهیر شیعه، بزرگان علماء، أکابر حکماء، اعیان محدثین و فقهاء قرن یازدهم و صاحب انواع تألیفات در فصل پایانی کتاب خود از «شیخ حافظ رجب بن محمد البرسی» (صاحب کتاب مشارق انوار الیقین فی اسرار امیر المؤمنین) خطبه مفصل و‌ مطولی را نقل می‌کند که فراز اول آن چنین است: «... قال؛ أنا عندی مفاتیح الغیب لایعلمها بعد رسول‌الله إلا أنا، أنا ذوالقرنین المذکور فی الصحف الاولی، أنا خاتم سلیمان، أنا ولی الحساب، أنا صاحب الصراط و الموقف، أنا قاسم الجنة و النار، أنا ، أنا نوح الاول، أنا آیة الجبار، أنا حقیقة الاسرار، أنا ... أنا ... [الی] ... أنا أمیرالمؤمنین، أنا عین الیقین، أنا حجة الله فی السموات و الارض، أنا ...» (چاپ مؤسسه فراهانی ۱۳۴۲) تا اینجای قضیه روشن شد که «آدم اول» خود علی علیه‌السلام بوده و بالطبع آن‌حضرت باید هم سلمان را (بلحاظ نوع سؤالی که داشته و احتمالاً راجع به قدمت خلقت اولین انسان بوده) به حسین علیه‌السلام ارجاع می‌داده است. زیرا که آن‌حضرت ۵۰/۰۰۰ سال قبل از علی خلقت داشته است و در عالم آفرینش حتی از علی هم قدیمی‌تر بوده است. شاید عبارت «یا قدیم‌الاحسان بحق الحسین» در ادعیه مأثوره، اشاره به همین قدمت آفرینشی او دارد. ضمنا هم (در دوره عجّل‌الله فرجه) و مدت او ۵۰/۰۰۰ سال خواهد بود آنگاه علی با ۴۰/۰۰۰ سال که در بیان حسین به جزئیات بیشتری از آن خواهیم پرداخت. حال نوبت به این سؤال می‌رسد که؛ مگر خالق متعال چند تا آفریده است که علی اول آن‌ها بوده است؟! خود آنحضرت در جواب سائلی (احتمالاً سلمان فارسی!) که می‌پرسد: یا علی! قبل از آدم، چه کسی بوده است؟! امام می‌فرماید: آدم. سائل: و قبل از آن آدم؟ علی: آدم! سائل: و قبل از او؟ امیر: تا فردا هم که به این تکرار ادامه بدهی، جوابی جز تکرار آدم نخواهی شنید! (کنایه از اینکه نه وقت مرا بگیر و نه خودت را خسته کن! تا زمین و آسمان بوده، آدمی هم در آن‌ها بوده و آدم کنونی روی زمین صرفاً یک حلقه از این زنجیره طویل است!) مفهوم این گفتگوی عجیب، اینست که خالق متعال، آدم‌های بی‌شماری را آفریده است که آخرین آن‌ها آدم ابوالبشر (و زوج حوا) بوده است و اول آنان؛ علی علیه‌السلام. و قاعدتاً هر کدام از این آدم‌ها در دورانی بوجود آمده و بعد از تکثیر میلیاردی یا تریلیاردی، منقرض شده‌اند ولیکن برخی از آنها در بسیاری از این دوره‌ها بازآفرینی شده‌ و حضور مؤثری داشته‌اند. جالب آنکه؛ این عوالم بسیار مشابه همدیگر بوده‌اند و خیلی از شخصیت‌ها و جای‌گاه‌ها در آن‌ها تکرار شده است! چنانکه حضرت امیر در خطبه مذکور می‌فرماید: «أنا نوح الاول»! یعنی که در یکی از دوره‌های یکی از آدم‌ها در زمین، علی علیه‌السلام در قامت پیامبری همچون برانگیخته شده است. حال برگردیم به ادامه جواب حسین‌بن‌علی به سلمان فارسی که فرمود: من پنجاه هزار سال قبل از آدم اول بوده‌ام. (سلمان آمده تا از علی سؤالی را بپرسد که آدم اول او را به حسین ارجاع می‌دهد. حسین هم تلویحاً می‌فرماید: سؤال‌ت را باید از من بپرسی که ۵۰/۰۰۰ سال قبل از علی بوده‌ام و جواب مناسب‌تر و دقیق‌تری دارم که شاید علی نمی‌داند!) ...ادامه دارد. 👇 ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) عاشورای ۱۴۰۲ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 🆔 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe 🎲
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 ♣️ ابعاد وجودی سه‌گانه ما (بخش اول): 👌 خاطرم نیست این مقاله (فراتر از فروتر! در نقد یک نماهنگ) را سال‌ها قبل برای اولین‌بار در واتساپ یا تلگرام (و شاید در بلاگفا!) به اشتراک گذاشتم! بنظرم از این سؤال آغاز شد که کسی از علت کم‌رونقی جماعات پرسیده بود که جواب مختصری داده بودم. اول جوابیه مذکور و آنگاه مقاله را تقدیم می‌کنم: بنظر این حقیر؛ ریشه در و سنگینی و گرایش به حیات مادی و زمینی (اثاقلتم الی الارض؟!) دارد! ، ابعاد وجودی ما را در سه ساحت؛ ، و خلاصه می‌کند. (کلمه را بیشتر از ۳۰ مورد و کلمه را کمتر از ۳۰ مورد و کلمه را بیشتر از مجموع آن‌دو به کار برده است) رفع (کاملا و و بعبارتی ) در اولویت اول این موجود است. تأمین (نیمه مادی - نیمه معنوی) در اولویت دوم اقدامات این موجود قرار دارد. تهیه (کاملا و ) در اولویت آخر این موجود است! مگر آنکه شده باشد به » که آنگاه این اولویت‌ها ۱۸۰ درجه جابجا خواهند شد. معمولا قریب باتفاق انسانها (ولو در لفافه و حتی و باصطلاح بودن!) از چنین تربیتی کمتر برخوردار هستند! ، عمدتا جنبه معنویتی و آدمیتی دارد و لذا مطلوب اول جنبه بشریتی و مادیتی انسانها نیست. البته مواهبی که شما شمردید (و امور دنیوی را هم در آن مورد لحاظ قرار دادید!)، اگر واقعا محسوس باشد اقدام به اقامه آنرا در اولویت دوم قرار می‌دهد. میل به دارد بر خلاف که عشق به دارد. لذا تنها راه احیاء و توسعه نماز جماعت همان راهکار قرآنی است؛ ۱- بالحکمة ۲- الموعظة الحسنة ۳- جدل أحسن (جدل حسن هم و پایداری نخواهد داشت. فلذا فقط ، آنهم بعد از بیان و انجام ) ... + نقادی یک نماهنگ: ⁉️ فراتر از فروتر! ⁉️ نژاد = مذهب ؟! ⁉️ بشریت =/= مذهب؟! 👌 که دشمن است در انسانها به أشکال مختلفی پیدا می‌کند. 👌 یکی از کاربست‌های شیطان، استفاده از برخی انسان علیه بعضی جنود باطنی دیگر اوست! 👈 فرضا عواطف و احساسات پاک انسان (با مرکزیت در ) را بر می‌انگیزد تا افکار و براهین انسان (با مرکزیت در ) را تهی و فاسد نماید! 🌀 اخیرا فیلمی در ، منتشر می‌شود که مثال روشنی از این است. در فضائی از حاکمیت احساسات، یک جوان یمنی شاغل به تحصیل در یک کشور را می‌بینیم که بعلت فقر خود و خانواده، سالها از دیدار همدیگر محروم هستند. تا اینکه جمعی از دانشگاهیان میزبان طی برنامه‌ای نوع‌دوستانه امکان ملاقات آنها (در قالب شوهای نمایشی!) را فراهم می‌سازند. تا اینجای قصه، همه‌چیز خوب پیش رفته است ولیکن پایان‌بخش حاشیه نوشتاری این کلیپ، جمله‌ای هست که بجز بهره‌برداری شیطانی و مصادره آن به زیان انسان چیزی نیست. زیرا ادعا می‌کند؛ «بشریت فراتر از نژاد و مذهب است.»! و اما شرح و نقد این شبهه ظریف (اول؛ توجیه مثبت آنگاه نقادی): الف) توجیه جمله اعوجاجی: ۱. و را همسان می‌پندارد. شاید بخاطر اینکه قدر مشترک آنها بر عدم همرنگی با دیگران است. یعنی نژادپرستها بلحاظ تعصبات نژادی، خود را تافته جدابافته از دیگران می‌دانند و‌ خودبرتربینی نژادی باعث عدم احترام و بالتبع عدم به دیگران می‌گردد. همچنین هم بلحاظ مراعات برخی قاعدتا دارای انضباطی در خود هستند که اجازه نمی‌دهد براحتی با دیگران درآمیزند و با دیگران (کافرین؟) درد مشترک یا احساس مشترکی داشته باشند. بنابراین ویژگی مشترک نژادیون و مذهبیون، همانا افتراق با دیگران است که ناشی از خودبرتربینی یا کمتربینی دیگران است. ۲. بشریت را در اینجا در مقابل (هواپرستی) یا بمفهوم آزادمنشی در مقابل جزمیّت و خودخواهی به کار برده است که البته عامیانه است. در متون مشابهی معمولا از کلمه انسانیت استفاده شده است. و در موارد دقیق‌تر از کلمه حُرّیّت بهره گرفته شده است. همچنانکه (ع) در روز هنگام تقاضای برای إطفاء عطش طفل نوزاد خود یا جلوگیری از حمله به خیام زنان و کودکان خود (حداقل تا زمانی که او زنده است)، مهاجمین را دعوت به حُرّیّت می‌کند؛ «إن لَم یَکُن لَکُم دینٌ و کُنتُم لاتَخافونَ المَعادَ فَکونوا اَحراراً فِی دُنیاکُم»؛ اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌ترسید، لااقل در دنیای خود آزاده باشید. (بحارالانوار/ج۴۵/ص۵۱) زیرا عربها ادعا داشتند که از هستند و لذا مرتکب رذالت نمی‌شوند! ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 ♣️ ابعاد وجودی سه‌گانه ما (بخش سوم): کلمه را بیش از ۳۰ بار به کار برده است و بیش از دو برابر آن از کلمه استفاده کرده است. ولیکن ما را محدود به این دو مفهوم نکرده است، بلکه ساحت سومی هم برای ما منظور داشته است که اشاره به ارزشمندترین بُعد وجودی ماست در قالب کلمه و مفهوم «آدمیت» که کمتر از ۳۰ آنرا به کار برده است! 👌 همان است که مقامی بس رفیع و تقریبا دست نیافتنی است! چنانکه ظریفی گفت: «ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل!» و دقیق دیگری تکمیل کرد که: «ملا شدن چه مشکل، آدم شدن محال است»! آدمیت فراتر از انسانیت است همچنانکه انسانیت فراتر از بشریت است. 👈 در بشریت هیچکسی بر دیگری برتری ندارد حتی برگزیده‌ترین مخلوق خدا که معترف است به «قل إنما أنا بشر مثلکم»! در بشریت همگان مثل هم هستند ولو اینکه خواص جسمانی انواع تیره‌ها و نژادها با هم بسی متفاوت باشند؛ از سفید تا سیاه و از کوتاه تا بلند و... اما در انسانیت بلحاظ «نوسان نفوس»، تفاوت‌ها بسی هست که بلحاظ ناپایداری آنها ایضا نمی‌توان ارزیابی دقیقی از آنها به عمل آورد. ای‌بسا و زاهدی که یکشبه و بلکه در یک لحظه سقوط می‌کند و ای‌بسا و که مقبولیت پیدا کرده و صعود می‌یابد. (و المخلصین فی خطر عظیم)! ۲- و اما مذهب؛ مطلق‌گوئی و کلی‌گوئی در این حیطه، بسیار ابلهانه است. زیرا کدام مذهب؟ سؤالی است که اجازه نمی‌دهد کسی از جواب دادن بدان بگریزد. آیا هر مذهبی محکوم است؟! در حالیکه در زمین شاهد هستیم که بعضا تا ۱۸۰ درجه در مقابل همدیگر قرار دارند. مذهب علیه مذهب یک واقعیت و بلکه حقیقت است. به تعبیر قرآن؛ «لکم دینکم و لی دین» که بعد از تأکید و تکرار عجیبی بر مرزبندی و ، بیان می‌شود. ⁉️ محکومیت هر مذهبی به همسانی با نژادپرستی (در حالی که برخی مذاهب از جمله ، آنرا شدیدا تخطئه کرده و می‌کنند) چه وجهی از خردمندی و درایت دارد؟! ✅ محکومیت همه مذاهب بصورت یکپارچه، نهایت بلاهت و سفاهت است. و اتفاقا آفرینش صحنه‌ای که بهانه تحریر این مقال گشت، از تأکیدات مصرحه مذهب ماست. مذهبی که آن «رحمة للعالمین» است (و البته شمشیری آخته علیه بی‌رحم و و ) بنابراین در انتخاب عبارات و کلمات خود باید بسیار اهل دقت و نظر باشیم تا بخاطر اهمال‌گوئی، موجب تضییع ارزشهائی نباشیم که در ذات خود آنها را و می‌دانیم. و اینکه حواسمان به () باشد که با سلاح «ارزش علیه ارزش» ما را از الهی، دور نسازد. بنابراین بشریت (با مفهوم انسانیت و بلکه آدمیت) نه در مقابل است و نه بر مذهب حق برتری دارد. ⁉️ بشریتی که بجز حیوانیت (بل هم أضل) نباشد کی و کجا بر مذهبی که عین آدمیت (عاشق معشوق حقیقی و خادم للعالمین) است، رجحان دارد؟! فتأمل! و السلام ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) + ابعاد حکم‌رانی قرآنی؛ (جواب کوتاهی به سؤالی که دو سال قبل (۱۴۰۰) یکی از دوستان راجع به وجاهت برگزاری یک دوره آموزشی در موضوع «حکم‌رانی قرآنی» توسط یک مؤسسه فرهنگی، پرسید:) بسمه تعالی حکم‌رانی قرآنی چنانکه مستحضرید؛ در قرآن، ما را با سه عبارت؛ «آدم+انسان+بشر» معرفی می‌کند که نشان از سه بُعدی بودن ما دارد. در اینجا از استدلال و تعلیل این عبارت‌پردازی عبور کرده و به ابعاد اجتماعی (محتاج حکم‌رانی) جامعه سه ساحتی؛ بشریتی، انسانیتی و آدمیتی اشاره‌ای کوتاه می‌کنیم. هر جامعه‌ای که دارد، نیازمندی‌ها و حوائج سه‌گانه‌ای دارد که عبارتند از: ۱) حوائج و توقعات بشریتی ۲) حوائج و توقعات انسانیتی ۳) حوائج و توقعات آدمیتی هر حکومتی بویژه از نوع ، ملتزم است تا به اجابت این حاجت‌ها و بپردازد. اجابت این نیازمندی‌های سه‌گانه، امری کاملا تخصصی است که قاعدتاً متخصصین آن باید تربیت شوند. امر خطیر حکم‌رانی قرآنی (متخصص در اجابت تمنیّات بشری، نیازمندی‌های انسانیتی و حاجت‌های آدمیتی جامعه) قاعدتاً رهین معرفت‌شناسی، برنامه‌ریزی و امکانات ضروری آنست. البته این امر یک است ولیکن در قالب «اُمّة یدعون الی الخیر» هم قابل پیشبرد است و بالتبع «السابقون السابقون؛ اولئک المقربون»! حال که «مرکز تربیت مدیران قرآنی» تحت پوشش «بنیاد قرآن» مصمم به رِدامندی جبّه «امة یدعون الی الخیر» است، باید مهیای «عزم عظیم»ی گردد. فلذا باید دید؛ چیستند و کدامند؟ ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
آثار صلاح و در جامعه (بخش ۳): 👈(بخش ۱)👉 🌹 👈(بخش ۲)👉 فساد عالِم = فساد عالَم «إذا فَُسِدَ العالِم فَسَدَ العالَم» در بیان : زیان وارده بر از طرف عوام و جاهل اگر معصیتی مرتکب شود، فقط خود را بدبخت کرده، بر خویشتن ضرر وارد ساخته است؛ لیکن اگر عالِمی منحرف شود و به عمل زشتی دست زند، عالَمی را منحرف کرده، بر و علمای اسلام زیان وارد ساخته است. اینکه در روایت آمده که از بوی تعفن عالمی که به علم خود عمل نکرده متأذی می‌شوند، برای همین است که در دنیا بین عالم و جاهل در نفع و ضرر به اسلام و فرق بسیار وجود دارد. انحراف عالِم انحراف یک را به دنبال دارد! اگر عالمی منحرف شد، ممکن است امتی را منحرف ساخته به بکشد. و اگر عالِمی باشد، و را رعایت نماید، را مهذب و می‌کند. مسئولیت شما خیلی سنگین است. وظایف شما غیر از وظایف می‌باشد؛ چه بسا اموری که برای عامه مردم است، برای شما جایز نیست، و ممکن است باشد. مردم ارتکاب بسیاری از امور مباحه را از شما انتظار ندارند، چه رسد به اعمال پست نامشروع، که اگر خدای نخواسته از شما سربزند، مردم را نسبت به اسلام و بدبین می‌سازد. = ... اگر شما درس بخوانید، زحمت بکشید، ممکن است عالم شوید، ولی باید بدانید که میان «عالم» و «مهذب» خیلی فاصله است. مرحوم شیخ، استاد ما، رضوان‌اللّه تعالی علیه، می‌فرمود اینکه می‌گویند: «ملا شدن چه آسان، شدن چه مشکل» صحیح نیست. باید گفت: شدن چه مشکل، آدم شدن محال است! کسب فضایل و مکارم انسانی و از تکالیف بسیار مشکل و بزرگی است که بر دوش شماست. گمان نکنید اکنون که مشغول تحصیل می‌باشید، و فقه که است می‌آموزید، دیگر راحتید و به وظایف و تکالیف خود عمل کرده‌اید. اگر و نباشد، این علوم هیچ فایده‌ای ندارد. اگر تحصیلات شما، العیاذ باللّه، برای خدا نباشد و برای هواهای نفسانیه، کسب مقام و مسند، عنوان و شخصیت در این راه قدم گذاشته باشید، برای خود وزر و وبال اندوخته‌اید. این اصطلاحات اگر برای غیر خدا باشد، وزر و وبال است. این اصطلاحات هر چه زیادتر شود، اگر با تهذیب و تقوی همراه نباشد، به ضرر و تمام می‌شود. 👈(کتاب جهاد اکبر)👉 اختلافات روحانیون و جامعه «در سطح شهر، شهرهای بزرگ، اختلاف ایجاد کرده بودند. هم بین خود با هم و هم بین با هم. درست می‌کردند منشأ اختلاف بوده؛ هر مسئله‌ای که اینها ایجاد می‌کردند، برای همین مسئله بود که نگذارند این مجتمع با هم پیدا کنند و مع الأسف، تأثیر کرده بود حتی در بالاترین و بالاترین و حتی آنها هم تحت تأثیر واقع شده بودند و آن اختلافاتی که باید اینجا جلویش را بگیرند خودشان هم داخل شده بودند. و من گمان می‌کنم که امروز روزی است که همه ما مسائل را فهمیده‌ایم، مردم هم فهمیده‌اند؛ یعنی، به برکت این رعیت‌ها هم بالا رفته است؛ الآن دید سیاسی در آنها، آنهایی که اصلاً داخل در این مسائل نبودند، آنها الآن داخل مسائل هستند و همه قشرهای ، مسائل را می‌فهمند امروز و رو به رشد هستند. زن‌ها که بکلی خارج بودند از همه چیز ، هرگز حتی نمی‌توانستند راه پیدا بکنند، بحمدالله در این سالهای اخیر، آنها هم وارد شدند و به‌طور شایسته با حفظ موازین شرعی وارد شدند و خودشان کلاسهایی دارند و - عرض کنم - تبلیغات دارند، همه چیز حالا دارند. اصلاح جامعه با اصلاح روحانیون و این روحانیون هستند که باید قدر این مسائل را بدانند. روحانی اگر شد همه‌چیز درست می‌شود و اگر - خدای نخواسته - شد، فَسَدَ الْعالَمُ. این مسئله، واقعیتی است [غیرقابل انکار].» 👈(منبع سخنرانی امام)👉 ☝️از پیام‌های گلچینی☝️ 👌 آری! اگر روحانیت؛ درست باشد و صاحب و ، همه‌چیز جامعه، درست می‌گردد. البته بشرط وگرنه که تکاپوی ، چیزی نخواهد بود بجز «آب در هاون کوفتن»! 👌 همانطور که در بخش قبلی از قول ؛ علی(ع)، اشاره شد؛ عالمان و دانشمندان؛ حکایت را دارند که می‌توانند مردمان را بخشند ولیکن اگر غرق شوند، علاوه بر خودشان، مردمان را هم غرق می‌سازند! 👌 تا اینجای مطلب، شاهد تشبیهات معنی‌داری راجع به (مفسد) بودیم: تعبیر ؛ در بیان : سگ زبان‌دراز در بیان : نمک گندیده در بیان : کشتی مغروق در بیان : جرثومه متعفن ... ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳/۳/۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
آثار صلاح و در جامعه (بخش ۴): 👈(بخش ۱)👉 🌹 👈(بخش ۲)👉 🌹 👈(بخش ۳)👉 فساد عالِم = فساد عالَم «إذا فَُسِدَ العالِم فَسَدَ العالَم» در بیانات امام خامنه‌ای «هر مقداری که انسان عظمتش زیادتر باشد مسئولیتش زیادتر است و چون عظمتش زیاد است، مسئولیتش زیاد است، عظمتش زیاد است برای اینکه می‌‌کند جوان‌ها را و در دست معلم تربیت می‌شود. زیاد است برای اینکه اگر این جوان‌ها و نیروی جوانی در دست خوب تربیت بشوند آتیۀ کشوری خوب است، سعادتمند است، و اگر چنانچه معلمین داشته باشند و بکنند، به کشیده می‌شود. بنابراین شما جوانها همان قدری که بزرگ هستید برای اینکه هستید، هستید و بعد هم ان‌شاءاللّه‌ معلم خواهید شد، همان قدر که بزرگ هستید و شغلتان یک شغل شریف و بزرگ است، مسئولیت‌تان هم یک است. ملتها چشمشان به دانشمندها دوخته است، اگر چنانچه فاسد بشود فاسد می‌شود، «اذا فسد العالِم فسد العالَم» برای اینکه عالَم چشمش را به عالِم دوخته است توجه تودۀ مردم به کشور است، به است. اگر خدای نخواسته آنها بشوند همۀ کشور به کشیده می‌شود، و اگر آنها باشند همۀ کشور به و سداد کشیده می‌شود. بنابراین هم شما که می‌خواهید بشوید ان‌شاءاللّه‌ ـ و خواهید شد ان‌شاءاللّه‌ ـ هم شما بزرگ هستید و بزرگوار و هم شما مسئول هستید و ملتفت باشید که این را، این باری که به دوش شما آمده است، خواهی نخواهی به دوش شما و به دوش همه این مسئولیت آمده است، و خدای تبارک و تعالی از شماها انتظار این معنا را دارد که شماها تربیت کنید را، و این یک بزرگ است که اگر خوب انجام بگیرد این خدمت اینقدر ارج دارد که نمی‌توانیم ما تعریفش را از عهده برآییم. و اگر خدای نخواسته بد انجام بگیرد، فسادش آنطور است که عالَم فاسد می‌شود، اگر عالِم فاسد بشود اینطور نیست که مثل یک آدم عادی است که اگر فاسد شد خودش فاسد است، [اما] این [یکی مرضش؛] مرضی مسری است، ساری است، سرایت می‌کند به همۀ قشرها ... سابقاً یکوقتی می‌رفتم بعض از شهرها را می‌دیدم که مردمش صالحند، خوبند وقتی که توجه می‌شد که چطور اینها همه خوبی هستند؟! معلوم می‌شد که عالِم آن شهر، خیلی خوبی است، اینها همه اقتدا کرده‌اند به آن عالم که خوب است. مقاومت انسانهای در برابر و باید از حالا که نفوس شما یک نفوس نزدیک به است، یک نفوسی است که زیاد وارد در این بند و بست‌های دنیایی نشده است، از آلودگی الآن کمتر آلوده است از حالا به فکر باشید که خودتان را کنید و خودتان را کنید برای آتیۀ . اگر شماها مهذب شُدید، ، مهذب شدند مهذب می‌شود. اگر مملکت مهذب شد، زیر بار نمی‌رود، زیر بار نمی‌رود. همه این برای این است که فاسد هستند قشرها که به واسطۀ فرض کنید که وعده‌های دیگران یا به واسطۀ زور دیگران زیر بار می‌روند، اگر مهذب باشند نه وعدۀ دیگران در آنها تاثیر می‌کند، نه ارعاب دیگران درشان تأثیر می‌کند. من از خدای تبارک و تعالی، و و همۀ را می‌خواهم و شما جوان‌های برومند که فردا ان‌شاءاللّه‌ مسئولیت یک مملکت به دوش شماست.» 👈(منبع بیانات)👉 در بیان ازغدی: «حسن رحیم‌پور در آخرین سخنرانی‌اش در با بیان اینکه برخی در حوزه‌های علمیه، تهمت بی‌دینی به (ره) زدند چرا که معتقد بودند و را باید از و جدا کنید، تاکید کرد: امروز در و و و ، دارد و دارد لشگر طلابی را راه می‌اندازد تا #امام و و را تا دهه‌های دیگر از بین ببرد.» 👈(منبع مطلب)👉 ☝️از پیام‌های گلچینی☝️ 👌 در موضوع تأثیرات خطرناک و ، در تعابیر بزرگان از جمله ، مطالب فراوانی قابل احصاء و اعلام است که بعنوان نمونه، به همین میزان، اکتفاء می‌کنیم تا برسیم به بررسی (و نه !) درگذشت و مدفون ۳/۳/۳ او در شرق و غرب ! ان‌شاءالله آنچه که می‌خواهیم مورد توجه قرار بگیرد، مقایسه‌ای میان؛ 👈 دو روحانی در قامت 👈 دو روحانی در قامت 👈 دو دکتر در قامت هستیم از لحاظ تأثیر عملکردشان در باورهای . مقایسه عجیبی است! هر دو آن‌ند اما این کجا و آن کجا؟!! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳/۳/۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 اراجیفی مبتنی بر فلسفیدن اعوجاجی(۰۳) توجیه عصیان ابلیس! (مشهور به !)، ضمن نقل قول حرف غلطی از ، به توجیه تمرد پرداخت! این استاد! رتبه موحد بودن ابلیس را به بهانه نقلی از ابن‌عربی، بالاتر از (ص) قرار می‌دهد! و از تأویل آن نتیجه می‌گیرد که ظواهر دین برای است! و حال آنکه؛ ؛ دینی‌ست مبتنی بر چهار رکن (نه فقط شناخت فلسفی): ۱) ۲) ۳) ۴) حذف هر کدام از این «لوازم اربعه دیانت»، حذف اصل است تا چه رسد به اینکه، تمام دین را محدود به (آن‌هم فارغ از !) بکنیم و بقیه را متعلق به بدانیم! چگونه می‌شود، کفر و نفاق را با چنین تأویلات موهومانه، به زیر لعاب برد؟! و آنرا نقد نکرد و بلکه تأیید کرد؟! زهی به این که هم ظاهرش کفره هم باطنش! اگر از مقام ، رجم و رانده شد، نه تنها از هیچ توحدی برخوردار نبود بلکه در به سر می‌برد. ابلیس (از ابلاس بمعنای ناامیدی)؛ توصیف کسی‌ست که غرق در و عاری از توحید و توحد است. علت تمرد ابلیس در دستور بر ، طبق ؛ او در قالب برتر پنداشتن آتش بر خاک بود نه وفاداری او به توحید الهی. این ادعای دینانی (همچون بسیاری از ادعاهای واهی و وی)! دین است و موجب فریب و انحراف دانشجویانی (و تماشاگران !) می‌گردد که او را می‌پندارند! ..ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) ۰۳/۹/۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 ⁉️ انتظار ظهور امام زمان(عج) ایرانیان، چرا به ظهور مجدد شاه سلطان حسین انجامید؟! یکی از شگفت‌انگیزترین دودمان‌های ، سلسله بود که نیای بزرگ آن‌ها؛ صفی‌الدین (۶۵۰–۷۳۵ ق) بود. این دودمان بعد از حدود دو قرن طراحی و برنامه‌ریزی، توانستند بیش از دو قرن (۱۱۴۸–۹۰۷ ه‍.ق) بر فرمانروایی کنند و با جنگاوری‌های بی‌امان خود، را به ابعاد گسترده جغرافیایی سلسله برسانند. آن‌ها بود که توسط افاغنه در هم شکست و سپس توسط رسماً پایان یافت. ، ویژگی‌های شخصیتی متفاوتی نسبت به سلاطین قبلی خود داشت. از جمله این که مرد و آرامی بود. «به پیر به پیغمبر» که اهل نبود و می‌خواست و علاقمند به بود و در طول حکومتش نه تنها گردن کسی را نزد بلکه حتی یک روز هم (نماد که رسم سالیانه بود) نه تنها خود نپوشید بلکه به و خود هم اجازه نداد. یک روز که در باغچه می‌انداخت، یکی از فرزندانش زاغی را با تفنگ زد و او از این اتفاق، شد و به‌خاطر به آن پرنده، ۲۰۰ تومان زر از به داد. (سفرنامه کروسینسکی و فوائد الصفویه) او بسیار دل‌رحم و نازک‌دل بود. فلذا خود را بر زمین نهاده بود و هیچگاه آن‌را برنداشت! حتی زمانی که ، چشمان زیبای او را از کاسه سرش در آورد! او که تحت‌الحمایه و مشتاق بود که او را حساب کند اما ، چند هزار شازده را جلوی چشمانش یکی یکی سر برید! این سلطان که خود را مرید می‌پنداشت، در جواب عارف بزرگ، سیدقطب‌الدین نی‌ریزی، که او را از خرابی اوضاع و فتنه قریب‌الوقوع افغان‌ها هشدار می‌داد، نوشت: «راست است که در کار است. ما هم خود به علاوه ، کرده، قدغن فرموده‌ایم [امر کرده‌ایم] در اندرون از رجال و نساء سادات موسویه نخود را لااله‌الاالله بخوانند. صباحاً و مساءً در کارند؛ ان‌شاءالله آش معتبری فراهم کرده به کل خلق می‌خورانیم. از باطن سادات موسویه دفع بلا خواهد شد. از جانب شما هم ملتمس دعا هستیم که دولتخواهی فرمودید. زیاده زحمتی نیست.» این جواب تحقیرآمیز، (که خود نشان‌دهنده و شاه سلطان حسین است)، 👈سیدمحمدحسینی(قطب‌الدین)👉 را مأیوس گردانید. آری آن برای بجای بدنبال به بود و بجای بازدارنده در تدارک اندرونیه بود! سرنگونی این و !، علل مختلفی داشت که شاید بدترین آن‌ها طرفداری وی از بود. جنبش وی تا بدانجا رسید که سالی سه روز حضور مردها در را ممنوع می‌کرد تا زن‌ها بتوانند در سطح شهر، ظاهر شوند. در این سه روز، مأمورین سلطانی، به شکار برای می‌پرداختند ولو از زنان شوهردار! از دست دادن و اجدادی، تاوان افراط وی در و و او به بود. عامل مهم دیگری که در ، نقش داشت، حل ناترازی‌های مالی از طریق گشاد کردن دست حکومت در و افزایش بی‌رحمانه و و بود که قاطبه ملت را به ستوه آورده و باعث شورش‌های سراسری در شد. یکی دیگر از علل اضمحلال این دودمان، انتصاب و در و عدم مؤاخذه و محاکمه بود تا آن‌جا که را حاکم بر ، و کرد و او چنان عرصه را بر زندگی ، تیره و تار کرد که به شورش بزرگی به رهبری برخاستند و دودمان بیش از ۴۵۰ ساله صفویان را بر باد دادند! او فاسدتر و فشل‌تر از آن بود که را به و و بکشاند. (از اژدهای صفوی به گربه امروزی) عملاً از زمان شاه سلطان حسین آغاز شد! حال که شاهد فروپاشی سریع و گریز ناگزیر هستیم (البته شیری که چون موش به سوراخ خزید! لذا باید آنرا نامید!)، گویا باید باور کنیم که ؛ چیزی نیست بجز ! و چه اندک هستند آن‌ها که باید بگیرند! امیدواریم که ( نباشد. تنها راه جلوگیری از ؛ از است. 🔴والعصر🔴إن الانسان لفی خسر🔴إلا الذین آمنوا🔴و عملوا الصالحات🔴و تواصوا بالحق🔴و تواصوا بالصبر🔴 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۰ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
10.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دشمن مقاومت: می‌خواستیم پرچم ایران را پایین بیاوریم تا پرچم اسرائیل به جای آن در سوریه برافراشته شود اما وقتی می‌بینم اسرائیل تمام توان دفاعی کشورم را هدف قرار داده، به عنوان کسی که سال‌ها برای صلح بین سوریه و اسرائیل تلاش کرده احساس میکنم از پشت خنجر خورده‌ام... ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 از پوزیده‌های سوریه! یکی از های که می‌خواست و لذا بدنبال زمین گذاشتن بود، بشرطی که ملت سوریه را حساب بکند، علیرغم خنجری که از پشت خورده، هنوز هم نشده و در خود سیر می‌کند! اینگونه احمق‌ها زمانی بیدار شده و پیدا می‌کنند که سر از تن خودشان جدا شود! یعنی حتی اگر سر از تن بستگانشان هم جدا شود، یقظه‌ای نمی‌یابند! این از ، انتظار و دارد! و گمان می‌کند که این ، مردم سوریه و بلکه کل جامعه بشری را حساب می‌کنند!! این ابله (نمونه‌ای از عرب‌زبان) ترجیح می‌دهد که بجای و در سوریه، از پرچم و ، استقبال شود! بدیهی‌ست که اگر شمشیرت را حواله نکنی و گرفتار تضمین و و و عقب‌نشینی غیرتاکتیکی بشوی، خیلی زودتر از آن‌چه که تصورش را بکنی بر پشتت فرو خواهد نشست و زمانی به خود خواهی آمد که ، هیچ چیزی برایت باقی نگذاشته باشد بجز یا ذلیلانه! و حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۱ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 هبوط از بهشت مقصر کدام‌ست حوا یا خود آدم؟ صرف‌نظر از جنبه طنزینگی این کلیپ، دو گزاره در آن غلط است و نیازمند تبیین: ۱) در ، اساساً سیب یا گندم و یا هر خوردنی دنیوی نبود که در افسانه‌ها و کتب تحریف شده ادیان، از آن‌ها اسم برده شده است. و اساساً نبود بلکه (ساختاری دارای ریشه و شاخه همچون درخت) بود. فلذا باید آن‌را نامید. شجره‌ای که نزدیکی به آن، موجب هر دو می‌شد. چنانکه در می‌فرماید: «و قلنا یا آدم اسکن انت و زوجک الجنة و کلا منها رغدا حیث شئتما و لا تقربا هذه الشجرة فتکونا من الظالمین» (۲/۳۵) و گفتیم: ای آدم تو با جفت خود در بهشت جای گزین و در آنجا از هر نعمت که بخواهید فراوان برخوردار شوید، ولی به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید بود. + «فقلنا یا آدم إن هذا عدوّ لک و لزوجک فلا یخرجنکما من الجنة فتشقی» (۲۰/۱۱۷) آن‌گاه گفتیم: ای آدم محققا این با تو و جفتت دشمن است، مبادا شما را از بهشت بیرون ببرد و از آن پس به شقاوت و بدبختی گرفتار شوی. ۲) وقتی و (هر دو) با تحریک شیطان به «شجره منهیه» نزدیک شده و آنرا چشیدند، بی‌حجاب شدند و بهشت جایگاه بی‌حجابان نبود و لذا هر سه اخراج و بر زمین، کردند! ⁉️و اما اینکه؛ ۰۱) آن شجرة چه چیزی بود؟ ۰۲) چرا چشیدن آن خطرناک بود؟ ۰۳) چرا بدان نزدیک شدند؟ ۰۴) چرا را بر ، ترجیح دادند؟ ۰۵) و چه بود؟ این‌گونه سؤالات؛ جواب‌های مفصلی دارند. ...ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏