eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
156 دنبال‌کننده
468 عکس
263 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 🌸 ثقلین فاطمة الزهراء(س) گلچینی از سخنرانی‌های 👈 (بخش چهارم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/83 بخش قبلی☝️ در قسمت‌های قبل، اشاره شد که حضرت فاطمه الاعظم (صلوات‌الله و سلامه علیهما) دارای شخصیتی بی‌نظیر و نقشی کم‌نظیر در است و کاملا ناشناخته و و مانده است و این مطلب را در تفسیر حدیث قدسی «یا ! لولاک لما خلقت الافلاک و لو لا لما خلقتک و لو لا لما خلقتکما» بیشتر توضیح خواهیم داد. إن‌شاءالله و اینکه حضرت فاطمه زهرا(س) نیز دارای دو ثقل گران‌بها از خود است که یادگارهایی برای اقامه ثقلین رسول‌الله الاعظم است: ۱) ۲) ⁉️ الگوی زنان یا الگوی همگان؟ آن‌حضرت که در دوره زندگانی کوتاه اما با تجلیات خاص خود، تبدیل به گردیده و لذا توسط حضرت ختمی‌مرتبت، نامیده شده بود، در دوره بسیار کوتاه ۷۵ روزه پایانی عمر جسمانی خود و بعد از ، تبدیل به «الگوی کلیه انسان‌ها» (اعم از زن و مرد) گشت. زیرا ضمن ارتباط مستقیم با ، موفق به دریافت فرامین سرنوشت‌سازی گردید که «تکلیف سیاسی خود و ذریّه معصوم» خود را در قالب تا ظهور (عج) تعیین کرده است. ولیکن این تبدیل شگفت‌انگیز و پیامد بُهت‌آور آن همچون قبر آن بانوی بی‌نشان (و ظاهراً متأثر از تقیه شیعه!)، متاسفانه در پرده ابهام و غفلت مانده است که از بزرگترین عجایب روزگار است! مگر آنکه با امام زمان(عج) تجلی یابد. ⁉️ روح یا جبرئیل؟ کدامیک؟ اقتضای انتقال مفاهیم و مطالبی معادل سه برابر قرآن از عالم غیب به فاطمه زهرا(س)، امریست که مراوده طویل و مکرری فی‌مابین طرفین را می‌طلبد و اگر در کل ۷۵ روز صورت گرفته باشد، قاعدتاً بطور کلی در هر ۲۵ روز معادل حجم کل قرآن، مطلب قابل تحریری القاء و مکتوب گشته است که قطعاً کاری شگرف و طاقت‌فرسائی بوده است و آن علیرغم جراحات سنگین جسمانی و جسارات فاجعه‌بار روانی و تألمات روحی ناشی از ارتحال جانگداز پدری که او را بود و دهشتناک‌تر از آن؛ ظلم وحشیانه رذل امت، توانست آن را تحمل نماید. و ای‌بسا قابل تحمل نبوده و ضرورت داشته که تحت حفاظت و مساعدت خاص و بلکه شخص شخیص باشند لذا فرمود: «تنزل الملائکة و الروح فیها»! (و نکته مهم دیگر آنکه حضرت روح متمایز از حضرت جبرئیل است که می‌باشد. یعنی جبرئیل در زمره است که نازل می‌شدند برای آمایش امر نزول حضرت روح که پدیدآورنده ملائکه از جمله خود جبرئیل است. یعنی اول ملائکه نازل می‌شوند آنگاه امکان نزول حضرت روح فراهم می‌گردد) و صد البته همگی «بإذن ربهم» و آنهم «من کل امر» بوده است و لذا امر خطیر مذکور می‌تواند فراتر از نزول بوده باشد و بلکه نزول در میان بوده است. (جبرئیل یعنی مظهر . بعد از خدای قادر، أَبَرقدرت است و در هر امری در عالم آفرینش می‌تواند قدرتمندانه دخالت نماید. اگرچه در مرحله سوم و پایانی رسول‌الله الاعظم، از پرواز و همراهی پیغمبر اکرم، بازمانده و اعتراف می‌کند که «لو دنوت انملة فاحترقت»؛ اگر حتی باندازه یک بند انگشت بالاتر بیایم بلافاصله آتش می‌گیرم! فلذا در همان منزل - انتهای بهشت - باقی ماند و پیامبر اعظم(ص) به مدد حضرت روح خود را به نائل گردانید که نشان از برتری قدرت بی‌نظیر حضرت روح بر قدرت کم‌نظیر حضرت جبرئیل دارد. فتأمل!) 👌 ضمنا ناگفته نماند که رفت و آمد ملائکه (بویژه حضرت جبرئیل علیه‌السلام) به و «بیت منزه من الرجس» و خانه خالی از هرگونه پلیدی (... انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا - قرآن/۳۳/۳۳) از همان زمان کودکی برای (س)، امری کاملاً عادی و طبیعی بوده است و عبارت (محل آمد و شد فرشتگان) در و مأثوره‌ای از قبیل زیارت به رفت و آمدهای زیاد ملائکه از جمله جبرئیل، بر خاندان رسول‌الله الاعظم(ص) اشاره دارد و لذا چیز جدیدی نبوده و چندان جای شگفتی ندارد، حتی اگر بعد از رحلت «دریافت کننده قرآن» صورت گرفته باشد. ولیکن این امر (نزول محتوای صحیفه فاطمیه و آنگاه تفسیر و تبیین آن برای معصومین بعدی) که قاعدتاً امر مداومی هم بوده است و در قرآن هم اشاره می‌فرماید که «هی حتی مطلع الفجر» (تا لحظه امّ‌المؤمنین‌س یا تا زمان امام مهدی‌عج؟)، از آنجایی قابل توجه و دقت بیشتری است که پای حضرت روح در میان است که به سهو و خطا، معادل جبرائیل پنداشته شده و به اعظم ملائکه تعبیر می‌شود! ...ادامه دارد👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/90 ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ 🆔 eitaa.com/chelcheraaqHM
✍️ تحریری حم؛ ⁉️ رضوان کجاست؟! 👌 در روز علیه‌السلام، هنگام بدرقه حنظله شبامی (از یاران آن‌حضرت که کل بود) بسوی و ، به او فرمودند: «رُح إلی خیرٍ مِنَ الدنیا و إلی مُلکٍ لا یَبلیٰ»! منظور از «خیر من الدنیا» اشاره به بهشت است. ولیکن منظور آن‌حضرت از «ملک لایبلی» چیست؟! لازم به ذکر است که عبارت «ملک لایبلی» در قرآن آمده ولیکن ادعایی از در گفتگو با آدم در بهشت است: «هَل أدلُّک علی شجرة الخلد و ملک لایبلی»؟ ای آدم! آیا دوست داری تو را بسوی «شجره جاودانگی» و «پادشاهی بی‌پایان»، راهنمائی کنم؟ تعلیم‌یافته به (قرآن: علّم آدم الاسماء کلها)؛ نه تنها وجود عالم و مقامی از قبیل؛ «شبکه جاودانگی» و «پادشاهی فناناپذیر» را انکار نمی‌کند، بلکه حریصانه در جستجوی آنست و مشتاقانه آنرا می‌جوید! آدم و حوا گمان می‌کردند که آن و ایده‌آل در همان بهشت است ولیکن راه ورود بدان را نمی‌یافتند! راه ورود بدان را می‌دانست و آن‌دو را به درستی راهنمایی کرد. آری! راه ورود به آن عالم برتر از بهشت، همان (مشهور به !!) بود. که بی‌مهابا و بی‌محابا بدان نزدیک شدند! که «عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها»! «ملک لایبلی»، نبود و نیست و داشت و دارد. ولیکن ، راه ورودی آن را در دنیا تعبیه فرموده است! و راه ورود به دنیا از بهشت بود که کلید آن، همان نزدیکی به و ذوق آن بود. «فلما ذاقا الشجرة»! البته ریسک بزرگی بود. زیرا ممکنست که نه تنها به ملک لا یبلی دست نیازد بلکه بهشت را هم از کف بدهد و بدتر آنکه گرفتار گردد! خطر بسیار بزرگی بود ولیکن و این را به جان خریدند! زیرا که کردن را داشت. «عطآئاً غیرمجذوذ» تعبیر دیگری از همان «ملک لایبلی» است که در بدان اشاره شده و (ص) علت خود را به همین سوره آدرس دادند! زیرا اگر عالم بهشت را به بهانه دهند، عالم فراتر از ، بهاء سنگینی می‌خواهد که تحصیل آن، آدمی را از شدت فرسایش، پیر می‌سازد! در رکاب حسین(ع)، راه میانبری است بسوی «ملک لا یبلی و عطائا غیرمجذوذ». لذا به حنظله فرمود: پرواز کن بسوی جایگاهی بهتر از و کن بسوی ملک لایبلی! حال سؤال اینست؛ آن عالم فراتر از بهشت، کدام عالم است؟! و چرا ارزشمندتر از بهشت برین است؟! آری! «رضوانٌ من الله، اکبر» کجاست و چیست؟! لطفاً جواب دهید. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) (برگرفته از کتاب «طپش خلقت و انقراض آخرت» که البته از سال ۱۳۶۶ تاکنون بعللی هنوز موفق به چاپ آن نشده‌ام!) 💠 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ ✍ ⚖️ عیدین «عرفان + قربان» و مفاهیم تقارن زمانی آن‌دو 💠 انسان را در ، چهار جای‌گاه منظور شده است: 1️⃣ جای‌گاه أعلیٰ (رضوان‌الله) 2️⃣ جای‌گاه عالی (جنات نعیم) 3️⃣ جای‌گاه سافل (دنیای دون) 4️⃣ جای‌گاه أسفل (جهنم صافی) 👌 ورود به از جای‌گاه عالی آغاز گردید که حد وسط بود. زیرا روح او متعلق به عالم أعلیٰ و جسم او متعلق به عالم سافل بود. جایگاه عالی همان جنّت (بهشت) بود ولیکن راه مستقیمی به جای‌گاه أعلیٰ (عالی‌تر) نداشت و تنها راه دسترسی بدان بر عالم سافل (دنیای سفلیٰ) و قربانی کردن جسم (وا نهادن بُعد مادی در این عالم) و آنگاه به عالم أعلیٰ (فراتر از بهشت) است. فلذا در این معرکه سه احتمال منطقی وجود دارد: ۱) موفقیت کامل و بسوی عالم أعلیٰ (عطآئاً غیرمجذوذ) ۲) موفقیت نسبی انسان و به عالم عالی (بهشت برین) ۳) شکست مفتضحانه بشر و به عالم أسفل (جهنم سوزان) 👌 احتمال چهارم (ماندن در عالم سافل یعنی دنیا) منتفی است زیرا طاقت حبس ابدی در این عالم را ندارد ولیکن بصورت موقت تا حدودی و بصورت نسبی تحمل می‌کند. شاید بهترین شعر عارفانه در این مطلب، غزلی از باشد که نیکو سرود: ساقیا بر سر جان بار گران است تنم باده ده باز رهان یک نفس از خویشتنم من از این هستی خود نیک به جان آمده‌ام تو چنان بی‌خبرم کن که ندانم که منم نفس را یار نخواهم که نه زین اقلیمم چه کنم صحبت هندو که ز شهر ختنم گل بستان جهان در نظرم چون آید روضه باغ بهشت است نه آخر چمنم پیش این قالب مردار چه کار است مرا نیستم زاغ و زغن طوطی شکر سخنم نیم از عالم خاک دو سه روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم ای بوی نگارم به من آر تا من از شوق، قفس را همه درهم شکنم خنک آن روز که پرواز کنم تا ور یار به هوای سر کویش پر و بالی بزنم در میان من و همام است حجاب وقت آن است که این پرده به یک سو فکنم 👌 در هر حال انسان در (عالم سافل) ناچار به کردن است ولیکن؛ چنانچه پیکر و قفس بدن خود را درهم شکسته و قربانی روح و خویش سازد، امکان پرواز بسوی عالم أعلیٰ را خواهد یافت و اگر مرغ روح خود را قربانی بدن و خود سازد، به سقوط می‌کند تا همه کثافات و آلودگی‌های حاصله را بسوزاند تا شاید گشته و مستحق بازگشت به گردد. ضمنا اگر نتواند بعد از رهایی از تعلقات بشریتی خود، روح خویش را به پرواز در آورد، صرفا بسوی عالم عالی (بهشت) باز خواهد گشت. ولیکن آدمی را سزاست که به عالم أعلی (ملکوت) رجعت کند که اصالتا برای آنجا آفریده شده است که؛ «إنّا لله و إنّا إلیه راجعون». ⁉️ حال نوبت به این سؤال می‌رسد که آیا انسان، موفق خواهد شد؟! جواب این سؤال رهین میزان انسان است. یعنی عرفان و معرفت (عرفه) انسان تعیین‌کننده میزان موفقیت انسان در امر موفق است. دین اسلام (... یعلوا و لا یعلیٰ علیه) این جهان‌بینی واقعی و حقیقی خود را در قالب مناسک ایام مبارک و عید قربان به اشتراک گذاشته است و چه نیکو ایامی هستند اگر انسان بتواند قدر آن‌ها را دریابد! عیدین عرفان+قربان مبارک‌باد بر انسان ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) روز عرفه ۱۴۰۱ 💠 کانال چلچراغ معارف و احکام حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🔰 اشتراک نظرات در گروه چلچراغ معارف و احکام: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ 🏴دو ابهام اصلی در 🚩حماسه حسینی!! 👈 (قسمت سوم): در قسمت‌های قبلی 👇👇، https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1578 💠 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1579 اشاره کردیم که در جستجوی جواب برای دو سؤال خطیر؛ ۱) چرا ؟! ۲) چرا ؟! نیازمند شناخت علیه‌السلام در چهار دوره زمانی هستیم: الف- عمر ازلی حسین (قبل از تولد در دنیا) ب- عمر دنیوی حسین (از ۳شعبان ۴ هـ.ق. لغایت پایان سال ۶۰ هـ.ق.) ج- عمر عاشورائی حسین (در دهه اول محرم‌الحرام ۶۱ هـ.ق.) د- عمر ابدی حسین (بعد از شهادت در دنیا) بیشترین شناخت مردمان از علیه‌السلام معطوف به بند «ج» است و متأسفانه از سایر ادوار زندگانی آن‌حضرت، آگهی کمتری دارند! و حال آنکه حسین‌بن‌علی علیهماالسلام باید معطوف به آن‌حضرت باشد. در این سلسله، بر آنیم که همین مهم را بجوئیم إن‌شآءالله الف) عمر ازلی: اگر بخواهیم وارد شناخت حسین علیه السلام در دوران قبل از تولد او در دنیا بشویم، باید بدانیم که می‌توان او را تصور کرد! یعنی قبل از حسین اساسا هیچ انسانی خلق نشده بود! خیلی عجیب است که چرا تاکنون کسی به این نپرداخته که؛ اولین انسانی که خالق متعال آفرید و به خود مبارکباد (فتبارک الله أحسن الخالقین) گفت؛ حضرت حسین بود نه حضرت آدم! اجازه بدهید؛ توضیحات خود را از مسئله‌ای که خلجان فکری حضرت شده بود شروع کنم؛ آری! سلمان که شخصیت شگفت‌انگیزی داشت و از صحابی بزرگ الاعظم(ص) بود، روزی مصمم شد که خود را از مولاعلی(ع) بپرسد و لذا بسوی او راهی شد. زیرا از پیامبر اعظم(ص) شنیده بود که «أنا مدینة‌العلم و علیٌّ باب‌ها»! در شخصیت پیچیده سلمان همین بس که بعد از اتفاق عجیبی که ابوذر (دیگر صحابی بزرگ پیغمبر) از سلمان شاهد آن بود، به نزد پیامبر شتافت و سلمان را متهم به سحر و جادوگری و بالتبع کفر و نفاق کرد! پیامبر ابوذر را به عظمت و اخلاص سلمان توجیه کرد. و از آن‌حضرت نقل است که؛ اگر می‌دانست در قلب/ذهن چه می‌گذرد، او را تکفیر می‌کرد و وی را به قتل می‌رسانید (لکفره/لقتله)!! زیرا سلمان به مسائلی می‌اندیشید که فراتر از افق فکری سایرین بود. سؤالات و ابهاماتی در ذهن او شکل می‌گرفت که هر کسی قادر به جواب آن‌ها نبود. در مسیری که می‌رود لحظه‌ای هم مکث می‌کند و در فکرش این ابهام خطور می‌کند که آیا علی(ع) خواهد توانست پاسخ او را بدهد!؟! بمحض شرفیابی به محضر علی ولی‌الله، حضرت بدون مقدمه او را به حسین حواله می‌دهد؛ «إسئل من الحسین ما شئت»؛ آنچه می‌خواهی بپرسی از حسین سؤال کن! سلمان متوجه می‌شود که امام علی از سؤال فوق‌سنگین او آگاه است ولیکن ارجاع وی به حسین را شاید بشود تنبیهی بابت مکث و تردید لحظه‌ای او تلقی کرد! و حال آنکه شاید تنبیهی در کار نبوده است و علت ارجاع سلمان به حسین بخاطر قدمت وجودی حسین بوده است. این نکته را از سؤال سلمان می‌توان فهمید که بلافاصله در مقابل حسین زانو می‌زند و با شگفتی می‌پرسد: عمر شما چند سال است مولای من؟! این سؤال سلمان شاید قابل تأمل‌تر از سؤال اولیه او باشد. زیرا سلمان صاحب عنوان «منا اهل البیت» که شبانه‌روز پروانه‌وار در طواف خمسه آل‌عبا و خانه در محله است، بهتر از هر کسی می‌داند که حسین چند ساله و بلکه چند ماهه و حتی چند روزه است. اما چرا چنین سؤال حیرت‌انگیزی را مطرح می‌کند؟! آیا نشان از این نکته ندارد که؛ سؤال او پرسش از حسین نیست بلکه سؤال از آن‌حضرت است؟! در هر حال امام حسین علیه‌السلام جواب می‌دهند: ای سلمان! به دو سالگی من نگاه نکن. من پنجاه هزار سال قبل از بوده‌ام! (🤔«آدم اول» دیگر چه صیغه‌ای است⁉️) ... ادامه دارد. 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1622 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) عاشورای ۱۴۰۱ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 🆔 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe 🎲
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «شهر»+«رمضان» (بخش ۰۳): ... اگر این ادعا قرین صحّت باشد، باید پرسید که این خاصیت (ارماض الذنوب) از کجا نشأت می‌گیرد؟ واقعاً غیر از خدا چه کسی می‌تواند گناهان انسان‌ها (بویژه آنها) را بسوزاند و محو نماید؟ آن یا صفتی که و حضرت با آن به ازاله و خلائق در بپردازد تا را به موضع اولیه خود برگرداند، کدام است؟ وقتی که در زاویه‌ای از عالم، جُناح و گناهی رخ دهد که محو آن، مستلزم جراحی سخت و شدیدی در تراز «سوزانیدنی نابودکننده از صفحه خلقت» باشد، از چه کسی بجز رمضان بر می‌آید؟ 👌 آن آتشی است که وقتی چیزی را بسوزاند، هیچ اثری از آن، باقی نمی‌گذارد! رمضان؛ حتی اگر اسم‌الله نباشد، آن حریم آتشینی است که می‌تواند أبَرقدرتی از بنام حضرت () را هم بسوزاند! چنانکه در الی‌الله صلی‌الله علیه و آله و سلم، فرمود؛ «لو دنوت أنملة لأحترقت»! چرا ، هیچ‌کدام از ماه‌های ۱۲گانه خود را متصف به صفات خود نفرمود بجز رمضان؟! لابد و ظرائفی در این مطلب هست که باید در باره آن بسی و کرد. چنین تفقه مطلوبی را در سلسله «مقالات حسینی منتظر»، تحت عنوان «تفسیر رمضان»، دنبال می‌کنیم تا شاید حجابی از حُجُب مختلف (فراوان و پیچیده) این مطلب خطیر، کنار بزنیم و امید آنکه بر حجاب‌های قضیه نیافزاییم! 🤲 لطفاً با ما همراه باشید 🙏 و سال نو بر همه ما مبارک باد 🤲 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱ فروردین ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏