eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
156 دنبال‌کننده
468 عکس
263 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ تحریری حم بسمه تعالی حضرت روح در حریم ممنوعه! (۲) ملائکه بمحض اطلاع از خبر «آفرینش پدیده‌ای بنام »، ترازوئی بر می‌افرازند که در یک کفه آن، ثقلین «سبحانیت+قداست» خالق متعال قرار دارد و در کفه دیگر آن، ثقلین «مفسد+سفّاک» بودن خلیفه! بدین‌مفهوم که؛ و الهی (پاکی درونی و بیرونی/ذاتی و صفاتی) و «خیر مطلق» چگونه می‌تواند در عالم آفرینش، «مخلوق شرّ»ی را بیافریند و برتابد که براحتی مرتکب و می‌شود؟! و پیوسته می‌ورزد؟! مسئله مبدأیت «خیر» و مبدأیت «شرّ»، مسئله بسیار غامضی بوده است (که قبل از ، توسط مورد توجه قرار گرفت) و از نخستین دغدغه‌های انسان در بوده است. ایرانیان (بعنوان صاحبان نخستین و در زمین) شاید اولین کسانی بودند که در صدد حل معمای پیچیده مذکور برآمده و با خلق موجود موهومی بنام در مقابل بزعم خود، گره‌گشائی کردند!! و بدینوسیله ثنویت (شرک به الله) را در جهان پایه‌گذاری کرده و دنبال کردند. ثنویت ایرانیان (شرک اهورامزدا+اهریمن) ظاهرا وقتی به رسید در قالب «بَرَهما+ماهایا» دنبال گردید! همین ثنویت، وقتی به رسید، در قالب «یانگ+یین» و بالاخره همین ثنویت، وقتی به رسید در قالب «دو آلیسم» دنبال گردید! آری! «ثنویت»؛ بزرگترین خبطی بود که ایرانیان در سطح جهانی علیه بشریت، مرتکب شدند ولیکن در آخرالزمان، بزرگترین خدمت به بشریت هم به تعلق خواهد گرفت که در ، موفق به توسعه و تحکیم در خواهند گردید. پیروان ادیانی که از مخلوقی بنام در امان نیستند، ای‌بسا گرفتار کهنی باشند که بر سایه افکنده است با این پندار که مبدأیت هر شرّی و شرارتی به برمی‌گردد! و حال آنکه و صریحاً خلقت هر شرّی را به خودش نسبت می‌دهد؛ «قل أعوذ بر الفلق* من شرّ ما خلق* و من شرّ غاسق إذا وقب»! و مایا و یین و امثالهم، و پوچی هستند که قاعدتاً هیچ نقشی در و توسعه و شرورات ندارند و ساخته پرداخته ذهن انسان‌هائی هستند که بزعم خود خواسته‌اند، انتساب هر شری را از ساحت اقدس حضرت سبحان، دور سازند! علت چنین خبطی () در همان چیزی نهفته است که مورد بود! و شاید به همین علت است که خدای قادر در ، را در ردیف اول متهمین خود نشانده و قبل از و ، آنان را به می‌کشاند! (دو آیه در قرآن داریم که دقیقاً با عبارت «و یوم یحشرهم جمیعا» آغاز می‌شوند و مجموعاً از وقایع کلی بزرگترین در پرده‌برداری می‌کنند) و حال آنکه این در «تعلیم کل اسماء به آدم و ملائکه» حل شده است. ولیکن اسم‌الله حلاّل این مسئله، از شدت وحشت‌آفرینی آن، مورد کتمان و اغماض همه خلایق از جمله ملائکه است! آن اسم کدام است؟! «اسم الله الحریق» = «اسم الله المکتوم عندالملائکه»؛ اسمی است که از شدت ترس و هراس خود، آنرا کتمان می‌کنند! ملائکه همه را آشکار می‌کنند (ما تبدون) ولیکن یکی از آن‌ها را می‌کنند (ما کنتم تکتمون)! همان اسم فوق‌العاده وحشت‌انگیز و خطرناکی که اگر باندازه یک بند انگشت بدان نزدیک شوند بلافاصله آتش می‌گیرند! اسم‌الله (موحش و محرق!) از لغایت را فرا گرفته است که حتی جبرئیل هم بدان را ندارد ولو باندازه یک بند انگشت! (فرمود: «لو دنوت أنملة لاحترقت»!) چنانچه به اندازه یک بند انگشت، نزدیک شوم، بلافاصله می‌گیرم! این مقدمات از آن‌جهت به رشته تحریر در آمد تا ببینیم معمای ناسازی «مفسد و سفاکی خلیفه» با «سبحانیت و قداست الله» چگونه قابل جمع و است؟! اسم الله خاصی وجود دارد که عدم دو کفه ترازوی مذکور را توجیه می‌کند ولو اینکه ملائکه از بیان آن دارند، چنان وحشتی که باعث می‌شود تا آن را کتمان نمایند! «اسم‌الله»ی که هر چیزی و هر کسی (ولو جبرئیل) را سریعاً و شدیداً می‌سوزاند و محو می‌سازد تا چه رسد به مفسدین و سفّاک‌ها! بنابراین و و هر «شرّ»ی که هر لحظه در معرض و محو است، هیچگونه تهدید و تحدیدی علیه «سبحانیت و قداست الله» نیست و لزومی به اعتراضیه و اظهار شگفتی نیست. آیا این اسم الله خاص، در قرآن هم ذکر شده است؟ ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) شب قدر ۱۴۰۲ کانال چلچراغ معارف و احکام حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff جهت گفتگوهای دینی و سیاسی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام (و هم‌اندیشی پیرامون پیام‌های کانال مذکور☝️) لطفا در گروه ذیل👇به ما بپیوندید: گروه چلچراغ معارف و احکام: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe ❤️
✍ تحریری حم بسمه تعالی حضرت روح در حریم ممنوعه! (۰۳) اشاره شد که سقف پروازی (ع) و بالطبع سایر تا «سدرة‌المنتهیٰ» است که نقطه انتهائی و پایانی بهشت اعظم است. اشاره شد که ملائکه و حتی جبرئیل به عالمی فراتر از ، توان و حق ندارند وگرنه می‌گیرند! ملائکه طبق اشاره ، دارای بال‌های پرواز متفاوتی هستند؛ بعضی دو بال و برخی سه بال و بعضاً چهار باله هستند. (جَاعِلِ الْمَلَائِکةِ رُسُلًا أُولِی أَجْنِحَةٍ؛ مَثْنَىٰ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاعَ (فاطر/۱) قرار دهنده است ملائکه را پیک بالدار دو بال و سه بال و چهار بال) حال با ملاحظه «بال‌دار بودن» و «پرواز در عالم ذیل سدرة‌المنتهی» و «آتش گرفتن و سوختن و محو شدن»، می‌توان تصور کرد که ملائکه، دارای جسمی هستند که صد البته متفاوت از جسم بشر و حتی جن است. جسم بشر از ، جسم جن از و جسم ملک از است. ولیکن نوری که جنبه مادی دارد و وقتی که نار برای چشم بشر، قابل مشاهده نیست بنحو اولیٰ نور ملائکه هم قابل مشاهده نیست. اگرچه اینطور هم نیست که مطلقا قابل مشاهده نباشند وگرنه هم قادر به مشاهده آنها نبودند و حال آنکه به هر دو مخلوق مذکور را رؤیت می‌کرده‌اند. بحث‌مان به این‌جا کشید که، بعد از سدرة‌المنتهی تا مقام ، ممنوعه الهی است حتی برای جبرئیل که اگر به اندازه یک بند انگشت هم فراتر برود، بلافاصله آتش می‌گیرد! حال سؤال اینجاست که؛ جبرئیل از کجا می‌داند که نباید وارد شود؟! - آیا پیشاپیش به آن‌حضرت (و سایر ملائکه) تعلیم داده شده است؟ - آیا ملائکه تجربه دارند و در عمل فهمیده‌اند که نباید وارد آن حریم شوند وگرنه آتش می‌گیرند؟ - چرا پیامبر اعظم(ص)، هنگام ورود به حریم ممنوعه و سیر در آن حتی تا قرب اعلی «أو أدنیٰ» آسیبی نمی‌بیند؟! و آتش نمی‌گیرد؟! بنظر می‌رسد که ملائکه قبل از به آدم (و «ثم عرضهم علی الملائکه») از خطر ورود به حریم ممنوعه، اطلاع داشتند ولیکن آنرا می‌کردند! و اشاره کردیم که حل معمای ناسازی و عدم بین «سبوح+قدوس» بودن و «مفسد+سفّاک» بودن و و «قابل جمع» بودن مذکور را باید در یکی از اسماءالله جستجو کرد. همان اسمی که ملائکه ترجیح می‌دهند آنرا کتمان نمایند! ولیکن خدای متعال ترجیح می‌دهد که آنرا مورد اشاره قرار دهد. همچنانکه انجام هر کاری، نیازمند ابزار خاص آن کار است، خالق متعال هم انجام هر امری را با اسم خاص (و متناسب با آن امر) خود انجام می‌دهد. و در اینجاست که به این نکته باید بیاندیشیم که ، تضاد مذکور بعنوان «بزرگترین معمای هستی» را با کدام اسم خاص خود، حل می‌کند؟ و چنانچه به این اسم خاص، بی‌اطلاع باشیم یا از آن، چنان وحشت داشته باشیم که از شدت ترس و هراس، آنرا کتمان نمائیم، آنگاه در حل این معمای عجیب و عظیم عاجز خواهیم شد! همان‌قدر که جنس ساختاری بشر و جن متفاوت است (و البته گمان می‌کرد که آتش بر طین متمایز است!) و بمراتب بیشتر؛ جنس ساختاری ملائکه بر ساختار مادی جن و بشر متمایز است، جنس ساختاری حضرت روح بر ملائکه متمایز است. نشان به آن نشان که ورود روح در حریم ممنوعه نه منع می‌شود و نه هنگام حضور و سیر در آن، آتش می‌گیرد و حال آنکه جبرئیل(ع) بمحض نزدیک شدن باندازه یک بند انگشت به آن ، بلافاصله آتش گرفته و نابود می‌شود! با عنایت به این تمایزات در قیاسات است که وقتی از کیفیت ساختاری روح سؤال شود، بی‌جواب می‌ماند مگر در این حد که فرمود: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلّا قَلِيلاً» [۸۵] و از تو در باره روح سؤال مى‌كنند، بگو: روح از من است و از علم و دانش، جز اندكى به شما داده ‌نشده‌ است! (س.اسراء) وقتی که از درک «روح» عاجز باشند (بلحاظ نداشتن ابزار فهم ذیربط) بنحو اولیٰ، از درک ذات الهی، عاجزترند! فلذا می‌فرماید؛ «لیس کمثله شیء»! یعنی که در شباهت حتی با روح هم، مثل او نیست تا چه رسد به ملائکه که از نور هستند! عبارت «لیس کمثله شیء» در دعای ۱۰۰۰ اسم‌الله (جوشن کبیر) دو بار به کار رفته است. در این دعا که دارای عبارت «یا من له الاسماء الحسنی» نیز است، به و الهی، دو بار اشاره شده است؛ «یا ذا القدس و السبحان» و «یا سبوح یا قدوس». «یا من تقدست اسمائه» و «یا من قدر و » در دعای مذکور از دیگر عبارت‌های مرتبط با مبحثی‌ست که ما در این سلسله دنبال می‌کنیم. با همه این احوال، در این دعای مشهوره که خواندن آن در ماه مبارک ، رسم است، حتی یک بار هم اسم‌الله «رمضان» استفاده نشده است! چرا؟! ..ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) شب قدر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت پنجم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/904 :قسمت سوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/919 :قسمت چهارم ⁉️ دلیل تعظیم دحوالارض؟ 🌀 کشف با مهندسی معکوس ✅ دحوالارض؛ سرآغاز طولانی‌ترین در ! نخستین به داده شد که متاسفانه اکثریت آن، را رها کرده بدنبال افتادند، غافل از اینکه از آنِ است و بس! ( و را چه به احدیت و صمدیت؟!) البته حارث (احدی از مجاهدترین ) توانست با عبادت کم‌نظیری خود را به مقامی برساند که (عزیز خدا) نامیده شود. وی حتی به مجاز ملاحظه نیز نائل گشت ولیکن سقوط وی از همان‌جا آغاز گردید! زیرا که را درک نکرد و کماکان دنبال بود فلذا گشت؛ أبلس! (و إبلیس شد!) عزازیلِ گشته، گمان کرد که شده و برای انتقامجوئی، علیه و بلکه حضرت رحمان، مبدل به و عدوّالله شد. او را إغواء نکرد بلکه او خود از همان زمان که را در زمین بحال خود رها کرد و به تنهائی در سودای تشرف به حال و احوال راهی شد تا شاید راهی بسوی بگشاید، در قرار نگرفت و صیرورتی نیافت و دچار گردید. همچون دیواری که بنیادش را کج نهاد و لاجرم در ثریا باید فرو می‌ریخت! بدیهی بود که نتیجه چنین استدراجی، ابلاس گردد. وی را پنداشت و شد تا آنجا که حتی به بودن خود نازید و خود را برتر از دید! (و ریشه خود را فراموش کرد و از یاد برد که آتشین بودن وی از سموم درخت شعله‌وری بود که آن درخت، خود ریشه در خاک داشت و پنداشت که همتراز است!) (نور؛ نار نیست. استدراج؛ توفیق نیست. ؛ إغواء نیست. ؛ نیست.) بنابراین جن در فرصت خود سوخت و به مقصد نرسید و شد. سوختن؛ نتیجه جن و انس است. حال نوبت دیگری فرا رسید که مستقیما از آفریده شد تا مسیر در پیش گیرد. شد و فرصتی یافت تا از به در آید و آنگاه به برسد. آیا چنین توفیقی را خواهد یافت؟! أحدی از یافت و اما چطور؟ ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ @SMHM212 ⁉️ از کی؟! از کی بگیرم؟! و خود را از کی بگیریم؟ (پاسخی به امثال ): غزّه و مسائل سه‌گانه و دوگانه آن 1⃣ الف) سه‌گانه (مثلث فلسطین): ⚠️ در قضیه قِصّه پر غُصّه غَزّه، با مثلثی مواجهیم که اضلاع آن عبارتند از: ۱) و جاری شبانه‌روزی در (باریکه غزه و بعضاً در کرانه باختری و تا حدودی هم در مرزهای لبنان) که از فردای عملیات محیرالعقول تاکنون لاینقطع ادامه دارد! و نزدیک چهل شبانه‌روز است که هر ۱۰ دقیقه یک کودک، سلاخی می‌شود و با هزاران تن بمب و موشک اهدائی ، طی جنایاتی سبعانه و وحشیانه و کم‌سابقه، ده‌ها هزار نفر از زنان و مردان فلسطینی به خاک و خون کشیده شده و صدها هزار نفر از خانواده‌ها آواره گشته‌اند! تلخ‌ترین واقعه غیرقابل انکاری که مقابل اتفاق می‌افتد و ادامه دارد! ۲) ضرورت مشاهده و معاینه و توجه عمیق و دقیق و مداوم و گسترده و لحظه بلحظه به ابعاد و اعماق و آثار ظلم و تحمیلی در این صفحه روزگار به سرکردگی بر و مظلوم در پهنه و توسعه إدراک و فهم و لزوم ایجاد و تشدید غیرت و همت نسبت به و آحاد بشر بویژه در جهت پی بردن به ضرورت اهمیتی و اولویتی نجات منطقه بویژه غزه از چنگال خون‌ریز و متمرکز در برای امحاء ملت فلسطین از طریق آشکار و بی‌محابا! ۳) اقامه انواع راهکارهای بازدارندگی درّندگان در سراسر جهان از تداوم سفّاکی و قصّابی غاصبان_قدس و حوالی مقدسه آن به پیشتازی مبارزان فلسطینی، لبنانی، یمنی، عراقی، ایرانی وو.. که هرچه زودتر باید بصورت روزافزون توسعه و تداوم یابد و «جنگ جنگ تا رفع کل فتنه»، تحقق یابد. 👌 حال هر شخص حقیقی یا حقوقی که خارج از این ، هرگونه گفتار و نوشتار و رفتاری که از خود بروز بدهد تا موجب مردمان این روزگار از این مثلث مقاومت و به تقویت آن شود، بدون تردید در جبهه تحرک دارد و باید سریعاً و قویاً منکوب شود. در مثلث مقاومت، قاعدتاً ما باید تکلیف خود را از و دریافت نمائیم نه از پلید و پلشت. یاوه‌گویی‌های گستاخانه امثال ظریف، خارج از «عرصه مثلث مقاومت» است و محکوم به هم‌آوایی با دشمنان که باید خفه‌خون بگیرند. ⁉️ آیا ما باید وظیفه و تکلیف خود را از بدبخت‌های ذلیل و بدنام‌هایی مثل ظریف (و در باطن؛ ذلیل، سخیف، شنیع و زمخت) بگیریم؟! ⁉️ از ( و ) و یا از و اشخاصی بی‌بنیاد یا بدبنیاد؟! از کی بگیریم؟! 💠 قرآن: «ءَ أَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَهُ الْوَ'حِدُ الْقَهَّارُ؟!» (سوره یوسف/آیه ۳۹) یعنی؛ آیا خدایان متفرق (بی‌حقیقت مانند بتان و فراعنه و غیره) بهترند یا خدای یکتای قاهر و غالب؟ (این سؤال مهم در قرآن از زبان (ع) نقل می‌شود که گرفتار توطئه شده و به افکنده شد و مجدداً گرفتار شد و به زندان افکنده شد تا گردد! و اینک فلسطین، گرفتار بنی‌اسرائیل خبیث و هوس‌رانان منطقه و جهان گشته و پشت دیوارهای حائل به حبس و حصر کشیده شده و به تونل‌ها و چاه‌ها رانده شده است!) ✅ قرآن: «و مَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَآءِ وَ الْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَ اجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيّاً وَ اجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرا» (آیه ۷۵/سوره زنان) ًیعنی؛ شما را چه شده كه در راه خدا و (در راه نجات) مردان و زنان و كودكان مستضعف نمى‏جنگید؟! آنانكه مى‏گویند: پروردگارا! ما را از این شهرى كه اهلش ستمگرند، بیرون ببر و از طرف خود سرپرستى براى ما قرار ده و از سوى خودت، براى ما ياورى قرار بده. آری! طرح هر بحثی خارج از این «مثلث اسلامی و مستضعفین غزه»، خیانت در حق مسلمین و مستضعفین عالم است و هر کسی که مرتکب آن شود، بلاشک است. یعنی ناامید و هر کسی که در این ، دم از ناامیدی بزند، چیزی بجز قاذورات ابلیس نیست و باید رجم (رانده) گردد. ...ادامه دارد. ✍ حسینی(منتظر) دبیرکل حزب وحدت و عدالت ۲۳ آبان۱۴۰۲ 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠 🆔 @chelcheraaqHM
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212بانیان وضع موجود❕ رضایت از و ؛ امری کاملاً نسبی است همچنانکه آن هم امر مطلقی نیست. وضع موجود ایران؛ حکایت همان لیوانی را دارد که کسی فقط نیمه پر آنرا می‌بیند و شکرگذاری کرده و اظهار رضایت دارد و کسی هم فقط نیمه خالی را می‌بیند و ناشکری پیشه کرده و اظهار نارضایتی می‌کند! بدیهی است که هر دو حالت این مطلق‌گرائی‌ها قرین و و نیست و دعای «اللهم أرنا الاشیاء کما هی» به ما آموخته که واقعیت‌های موجود را همانطور که هست ببینیم؛ نه کمتر و نه بیشتر. نگاه مطلق به وضع موجود (همه چیز خوب است/ همه چیز بد است!) قطعاً و احمقانه‌ای است. احمقانه‌تر از نگاه غلط مذکور به (سیاه‌نمائی ۱۰۰٪ی و سفیدنمائی ۱۰۰٪ی) نسبت دادن وضع موجود به یک شخص حقیقی یا حقوقی است. فلذا باید پرسید کدام است؟ هر کسی که و بانیان «بخش نامطلوب وضع موجود» را به یک شخص حقیقی یا حقوقی محدود و منحصر نماید، اگر گرفتار وقاحت و پلیدی نباشد، قطعاً اسیر حماقت و پلشتی است. در «بخش مطلوب و شوق‌آفرین وضع موجود»، قطعاً «ملت رشید ایران»، «ولایت و علمای ربّانی»، «شهداء و ایثارگران انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و جبهه مقاومت» و در یک کلمه؛ «نظام جمهوری اسلامی ایران» بر سکوی قهرمانی و قله افتخار ایستاده و تا ابد بر تارک دنیا می‌درخشند. ولیکن در «بخش نامطلوب و شرم‌آور وضع موجود»، یقیناً خیلی‌ها مذموم و محکوم هستند. این خیلی‌ها در نگاه درست، جامع و دقیق امام معصوم(ع) عبارتند از اضلاع یک که باعث و بانی کلیه بدبختی‌های جوامع بشری از جمله جامعه ایرانی هستند: «اللهم ... و اکفنی؛ شرّ الشیطان و شرّ السلطان و سیّئات عملی» (امام سجاد علیه‌السلام در دعای ابوحمزه ثمالی) ☝️☝️☝️ سهم هر کدام از اضلاع «مثلث شوم بدبختی‌های همه جوامع بشری»، چقدر است؟! شاید سزامند باشد که سهم را در عاملیت وضع بد موجود ۳۰٪ در نظر بگیریم! مکار وسوسه‌گر حتی لحظه‌ای هم از هیچ شخصی (اعم از حقیقی و حقوقی) فروگذار نبوده و نیست و نخواهد بود. کمّ و کیف آنقدر هولناک است که باید به خدا پناه برد. سهم (نظام سلطه در سطح جهانی و مؤثر در کلیه بلاد بشری) در شرارت و فتنه‌گری کمتر از شیطان لعین نیست. فلذا سزامند است که علت ۳۰٪ بدبختی‌های عالم را در فتن صهیونیزم شیطانی و سراغ گرفت که ایضا یک لحظه هم هیچ ملتی از جمله را به حال خود رها نکرده، نمی‌کند و نخواهد کرد. و اما سهم در این معرکه (مسائل و مصائب وضع موجود اعم از مشکلات، معضلات، بحران‌ها و فجایع مشهود و ملموس آن)، چقدر است؟! سزامند است ۴۰٪ از الباقی عاملیت در بدبختی‌های را بصورت مساوی بین ملت‌ها و حکومت‌ها تقسیم کنیم تا سهم هر کدام ۲۰٪ باشد! هم از این قاعده مستثناء نیست. در ایران شاید کسانی یافت شوند که بخواهند ۴۰٪ سهم دولت/ملت را به سلطان (بویژه شیطان بزرگ؛ ) نسبت دهند ولیکن دور از واقعیت است. زیرا ۲۰٪ کم و کیف بدبختی‌های موجود زیر سر اعضاء و ارکان دولت و بلکه حکومت است، همچنانکه ۲۰٪ آن‌ها هم زیر سر آحاد و اقشاری از ملت است. شاید کسانی بخواهند با تکیه بر عبارت «الناس علی دین ملوکهم» تمام تقصیرات (۲۰٪ی) ملت را به حکومت و دولت حواله دهند ولیکن لازمست در باره مفهوم عبارت «یا اشباه‌الرجال و لا رجال» امیرالمؤمنین؛ علی(ع) هم نیک بیاندیشند. فلذا هر کسی سهم خود را دارد و باید به همان میزان هم پاسخگو باشد. همچنین؛ حکومتی که «ساختار صوری و صیرورتی» معیوب یا کارگزارانی دور از «دانائی، دلسوزی و دلیری دین‌دارانه» داشته باشد، نمی‌تواند در پلشتی‌ها و پلیدی‌های وضع موجود، بی‌تقصیر باشد. و اما در این معرکه دهشتناک، ما کجای قضیه است؟ و نقش آن را در وضع موجود چگونه می‌توان ارزیابی کرد؟ مطمئناً قضاوت آسانی نیست! شاید سزامند باشد که به روحانیت ۵۰٪ نمره مقبولیت بدهیم زیرا که در حوزه‌های افتخارآمیز وضع موجود، نقش کاملا مفید و مؤثری را ایفاء کرده است ولیکن ۵۰٪ هم نمره مردودیت می‌گیرد زیرا که نمی‌تواند خود را از ۴۰٪ سهم «سیّات‌العمل ارکان حکومت و اقشار جامعه» مبرّیٰ سازد! اگر آحاد و اقشاری از ملت به مسیر و مصیر خلاف و خطا رفته و ۲۰٪ بدبختی‌ها و شرارت‌های جامعه را رقم زده باشند، جای سؤال خواهد بود که میزان «کم و کیف انذار و هشدار روحانیت» چقدر بوده است؟ و احیانا چرا مؤثر نبوده است؟ همچنانکه اگر حکومت در مسیر و مصیر بدساختاری و بدکارگزاری خود موجب ۲۰٪ از شرارت‌ها و بدبختی‌های جامعه بوده، ایضا «میزان کم و کیف هشدار و اخطار روحانیت» چقدر بوده است؟ و چرا مؤثر نبوده است؟! ✍ سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 اراجیفی مبتنی بر فلسفیدن اعوجاجی(۰۳) توجیه عصیان ابلیس! (مشهور به !)، ضمن نقل قول حرف غلطی از ، به توجیه تمرد پرداخت! این استاد! رتبه موحد بودن ابلیس را به بهانه نقلی از ابن‌عربی، بالاتر از (ص) قرار می‌دهد! و از تأویل آن نتیجه می‌گیرد که ظواهر دین برای است! و حال آنکه؛ ؛ دینی‌ست مبتنی بر چهار رکن (نه فقط شناخت فلسفی): ۱) ۲) ۳) ۴) حذف هر کدام از این «لوازم اربعه دیانت»، حذف اصل است تا چه رسد به اینکه، تمام دین را محدود به (آن‌هم فارغ از !) بکنیم و بقیه را متعلق به بدانیم! چگونه می‌شود، کفر و نفاق را با چنین تأویلات موهومانه، به زیر لعاب برد؟! و آنرا نقد نکرد و بلکه تأیید کرد؟! زهی به این که هم ظاهرش کفره هم باطنش! اگر از مقام ، رجم و رانده شد، نه تنها از هیچ توحدی برخوردار نبود بلکه در به سر می‌برد. ابلیس (از ابلاس بمعنای ناامیدی)؛ توصیف کسی‌ست که غرق در و عاری از توحید و توحد است. علت تمرد ابلیس در دستور بر ، طبق ؛ او در قالب برتر پنداشتن آتش بر خاک بود نه وفاداری او به توحید الهی. این ادعای دینانی (همچون بسیاری از ادعاهای واهی و وی)! دین است و موجب فریب و انحراف دانشجویانی (و تماشاگران !) می‌گردد که او را می‌پندارند! ..ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) ۰۳/۹/۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏